حال که ای همسفر
بی تو سفر می کنم
زاد ره خویش را
خون جگر می کنم
واویلتا واویلتا
من که ز آغاز عمر
بی تو نکردم سفر
خیز و ببین یا اخا
با که سفر می کنم
هر طرفم می کشند
بر تو نظر می کنم
هر قدمم میزنم
نام تو را می برم
واویلتا واویلتا
- چهارشنبه
- 9
- اسفند
- 1391
- ساعت
- 16:41
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه