طفلان مسلم

از این همه ظلم و ستم،خون شد دل آن ها
واویلا واویلا
هر دو فدای دین شدند،از کینه ی اعدا
واویلا واویلا

بعد از شهادت پدر،دو نوگل مسلم
هر دو شدند محرم
هر دو اسیر حارث و،گردیده اند تنها
واویلا واویلا

از نسل پاک مرتضی،دو ماه رخشنده
گردیده رزمنده
وقت شهادت این دو گل،با حق کنند نجوا
واویلا واویلا

گرچه اسیر دشمنند،هر دو چنان شیرند
بی جرم و تقصیرند
گشته اسیر دشمنان،دو روح با تقوا
واویلا واویلا

این دو عزیز مرتضی،با قلب بشکسته
شد دست شان بسته
با خون پاک این دو تن،دین می شود احیا
واویلا واویلا

از نوگلان مصطفی،حرمت دریده شد
سرها بریده شد
با دست حارث از ستم،بریده شد سرها
واویلا واویلا

• چهارشنبه
• 30
• شهریور
• 1401
• ساعت
• 11:43
• نوشته شده توسط
• فاطمه سرسخت

نوگلان مسلم،از ستم اسیرند
زیر دست دشمن،بر حسین سفیرند
گرچه هر دو می میرند
در راه خدا شیرند
وای از این مصیبت۲

گرچه همچو مسلم،هر دو تا غریب اند
از بهر شهادت،بی صبر و شکیب اند
دو ماه درخشنده
زیبنده و رزمنده
وای از این مصیبت۲

زین همه مصیبت،قلب شان شکسته
دشمن ستمگر،دست شان ببسته
گردیده شهید هر دو
گشته روسپید هر دو
وای از این مصیبت۲

شد حرمت آن ها،از ستم دریده
حارث ستمگر،رأس شان بریده
هر دو شده آماده
جان در ره دین داده
وای از این مصیبت۲

حارث ز ستم بر،هر دو تا جفا کرد
رأس هر دو گل را،از بدن جدا کرد
گشته اند ز ظلم و کین
هر دو تا فدای دین
وای از این مصیبت۲

• چهارشنبه
• 30
• شهریور
• 1401
• ساعت
• 11:55
• نوشته شده توسط
• فاطمه سرسخت

دو گل ز باغ مسلم(در موسم شکفتن)۲
از ظلم و جور حارث(گشته اسیر دشمن)۲
دو نور کبریایی
گردیده اند فدایی
ای وای از این مصیبت۲

هر دو ز نسل حیدر(این دو دو بچه شیرند)۲
از کینه های دشمن(در راه دین بمیرند)۲
دو نور کبریایی
گردیده اند فدایی
ای وای از این مصیبت۲

این دو عزیز مسلم(همچون حسین غریب اند)۲
از بهر دادن جان(بی صبر و بی شکیب اند)۲
دو نور کبریایی
گردیده اند فدایی
ای وای از این مصیبت۲

آن بی حیا ز کینه(از دین حق گسسته)۲
در موقع شهادت(دستان شان ببسته)۲
دو نور کبریایی
گردیده اند فدایی
ای وای از این مصیبت۲

حارث ز ظلم و کینه(حرمت شان دریده)۲
به دست دشمن دین(شد سرشان بریده)۲
دو نور کبریایی
گردیده اند فدایی
ای وای از این مصیبت۲

این دو عزیز مسلم(در راه دین شهیدند)۲
هر دو به روز محشر(عزیز و روسپیدند)۲
دو نور کبریایی
گردیده اند فدایی
ای وای از این مصیبت۲

جان گلان مسلم(در راه دین فدا شد)۲
سرهای پاک آن ها(از تن شان جدا شد)۲
دو نور کبریایی
گردیده اند فدایی
ای وای از این مصیبت۲

• چهارشنبه
• 30
• شهریور
• 1401
• ساعت
• 12:16
• نوشته شده توسط
• فاطمه سرسخت

دو گل از گلستان آل عبا
که هر دو شدیم در ره دین فدا
دو نور دو عینیم
فدایی حسینیم
حسین جان حسین۲

به راه خدا ما دو رزمنده ایم
برای شهادت دو زیبنده ایم
دو نور دو عینیم
فدای حسینیم
حسین جان حسین۲

اگر چون حسین هر دو هستیم غریب
برای شهادت شدیم بی شکیب
دو نور دو عینیم
فدای حسینیم
حسین جان حسین۲

به باغ ولا دو گل مسلمیم
به راه خدا هر دو تا محرمیم
دو نور دو عینیم
فدای حسینیم
حسین جان حسین۲

به دست لعینی شویم ما شهید
به نزد خدا هر دوایم روسپید
دو نور دو عینیم
فدای حسینیم
حسین جان حسین۲

به ما ظلم و جور و ستم شد فزون
چو حارث نموده دل هر دو خون
دو نور دو عینیم
فدای حسینیم
حسین جان حسین۲

ز ظلم و ستم حرمت ما درید
ز کین بی حیا رأس ما را برید
دو نور دو عینیم
فدای حسینیم
حسین جان حسین۲

به وقت شهادت دل ما شکست
نکرد شرم و دستان ما را ببست
دو نور دو عینیم
فدای حسینیم
حسین جان حسین۲

شدیم هر دو در راه یزدان فدا
کنار فرات شد سر ما جدا
دو نور دو عینیم
فدای حسینیم
حسین جان حسین۲

چو مسلم به دنیا دو آزاده ایم
به راه حسین ما جان داده ایم
دو نور دو عینیم
فدای حسینیم
حسین جان حسین۲

• پنج شنبه
• 31
• شهریور
• 1401
• ساعت
• 10:25
• نوشته شده توسط
• فاطمه سرسخت