سالروز تخریب قبور ائمه بقیع در هشت شوال

مرتب سازی براساس

شعر بقيع-شاعر اصغر چرمي - (خواب ديـدم قبرتــان آخر طـلـايي مي شود) *

10589
5

شعر بقيع-شاعر اصغر چرمي - (خواب ديـدم قبرتــان آخر طـلـايي مي شود) خواب ديـدم قبرتــان آخر طـلـايي مي شود

بُغض مانده در گلو عُقده گشايي مي شود

دور قـبـر پـاكـتـان بـا دسـت عُشّاق حسـن

خشت ها بر روي هم،بر پا بنايي مي شود

گـنـبـد و گـلـدسـتـه و ايــوان زيـبـاي بــقـيـع

عـاقـبـت يــك صـبـح زيـبا رونمايي مي شود

ايــن دل پُـر درد مـن بــا يــاد اربــاب كـريــم

در مـيـان صـحـن مشغول گدايي مي شود

بــا نــواي گــرم مـدّاحـان پــاك اهـل بـــيــت

در حـريـم فاطمه نـغـمـه سرايـي مي شود

بــا سـلامي رو بـه سوي مـرقـد پاك حسين

در بـقيـعِ عـشـق، دلها كـربـلايـي مي شود

بــا تــوسـل بــر غـريـب نـيـنـوا در صـحـنـتـان

از تـمـام زائـــران مشكل گشايي مي شود

  • سه شنبه
  • 12
  • شهریور
  • 1392
  • ساعت
  • 04:36
  • نوشته شده توسط
  • اصغر چرمي
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

مجلس پنجاه و پنجم: تخریب بقیع *

192

مجلس پنجاه و پنجم: تخریب بقیع مجلس پنجاه و پنجم:
تخریب بقیع
بقیع ای سایه ی یک گنبد باقی مانده
تو بهشتی به همین مرقد باقی مانده
روز و شب گنبد خضراء و کبوترهایش
سایه دارند بر این مشهد باقی مانده
آدم و خیل ملک سوی تو دارند هنوز
سجده ی خاک تو ای معبد باقی مانده
شب نشینان حرم تکیه به دیوار کنند
اشک ریزند بر این مسند باقی مانده
در و دیوار هنوز آتش سوزان دارد
هیزمش کینه ی هر مرتد باقی مانده

همه جا شام خراب است خدا می داند
در امان نیست یکی مشهد باقی مانده
سامرا و غم این تربت خاک آلوده
کاظمین و نجف و اشهد باقی مانده
در ره ماه خراسان سر و جان باید باخت
تا بماند حرم و گنبد باقی مانده
کربلا نیز هنوز آیه ی خون می گرید
در غم غیبت یک مق

  • چهارشنبه
  • 8
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 06:30
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب

غزل بقیع -( نگاه، آينه ی اشك و آستين، ديوار ) * محسن حسن زاده لیله کوهی

7604
0

غزل بقیع -( نگاه، آينه ی اشك و آستين، ديوار ) نگاه، آينه ی اشك و آستين، ديوار
دلم پياله ی درد ست پشت اين ديوار
غبار‌ها به خدا اشك هاي منجمدند
ببين چه سان شده با اشك ها عجين ديوار
چه ماجراي غريبي! چه بهت سنگيني!
سكوت‌ آينه سرشار و شرمگين، ديوار
اگر چه قصّه ی ديوار‌ها غم انگيزست
چه قدر حك شده بر شانه ی زمين، ديوار
ميان اين همه داغ و ميان اين همه رنج
شده ست با من دل خسته هم نشين ديوار
به خون ريخته از چشم لاله مي ماند
ميان مردم مشتاق، چون نگين، ديوار
به سوي عرش خداوند تا ابد باز ست
چهار پنجره آن سوي آخرين ديوار

شاعر : محسن حسن زاده لیله کوهی

  • چهارشنبه
  • 23
  • بهمن
  • 1392
  • ساعت
  • 06:30
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

اشعار برای سال روز تخریب بقیع -( خوش آن نسیم که می آید از کنار بقیع ، خوشا هواي روان بخش و مُشکبار بقیع ) *آیت الله صافی گلپایگانی

5107
1

اشعار برای سال روز تخریب بقیع -( خوش آن نسیم که می آید از کنار بقیع  ، خوشا هواي روان بخش و مُشکبار بقیع ) خوش آن نسیم که می آید از کنار بقیع ، خوشا هواي روان بخش و مُشکبار بقیع
فرشتگان ز زمین می برند سوي بهشت ، براي غالیه ي حوریان غبار بقیع
اگر که طور تجلّی ز صدق می طلبی ، بیا به گلشن روحانی دیار بقیع
دریغ و درد که از ظلم دشمنان خدا ، خراب شد همه آثار بی شمار بقیع
ایا که غیرت دین داري و ولایت آل ، ببار خون، عوض اشک در کنار بقیع
خراب کرد ستم، مشهد چهار امام ، کز آن شرف به سما یافت خاکسار بقیع
نخست مرقد سبط نبی امام حسن ، بزرگ محور اعزاز و افتخار بقیع
مزار حضرت سجاد، اسوه عبّاد ، امین اعظم حق، رکن استوار بقیع
مزار حضرت باقر، عزیز پیغمبر ، که بر فزوده به اجلال و اشتهار بقیع
مزار حضرت صادق رییس مذهب و

  • دوشنبه
  • 30
  • تیر
  • 1393
  • ساعت
  • 13:56
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

متن اشعار تخریب قبور ائمه (ع) بقیع -( نسل هیزم آور تخریب کرده اند حرم و بارگاهتان ) * محمد آزادگان

16232
0

متن اشعار تخریب قبور ائمه (ع) بقیع -( نسل هیزم آور  تخریب کرده اند حرم و بارگاهتان ) نسل هیزم آورتخریب کرده اند حرم و بارگاهتان
آنها که زنده اند به لطف نگاهتان
بر روی مهربانیتان چشم بسته اند
با خود نگفته اند چه بوده گناهتان
از نسل هیزم آورشان که عجیب نیست
آتش زنند دوباره دل پر زآهتان
روز سقیفه بوده شما بی حرم شدید
یا بین کوچه بود که بستند راهتان ؟
اول زدند مادر و بعدش حسینتان
افتاد بین تیغ و نیزه و شد قتلگاهتان
وقتی رسید یوسف کنعان فاطمه
با او بنا کنیم حرم دلبخواهتان
فعلا نشسته است و زغم آه می کشد
کنج بقیع در شب تار و سیاهتان

شاعر : محمد آزادگان

  • یکشنبه
  • 12
  • مرداد
  • 1393
  • ساعت
  • 06:17
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

غصه نخور کبوتر ، دوباره پر می گیری * جعفر ابوالفتحی

10996
3

غصه نخور کبوتر ، دوباره پر می گیری سالروز تخریب بقیع
غصه نخور کبوتر ، دوباره پر می گیری
ایشالا از فاطمه ، اذن سفر می گیری
پر می زنی با گریه ، برای این گداها
از حرم خاکیه ، زهرا خبر می گیری
غصه نخور کبوتر ، تمومی داره دوری
هر طوری باشه باید ، بریم بقیع یه جوری
بریم با بال خاکی ، زائر مجتبا شیم
آخه حسن غریبه ، آخه تا کی صبوری؟
زخم دل مجتبی ، توی کوچه نمک خورد
نگو نگو که مادر ، بین کوچه کتک خورد
میون درب و دیوار ، گذاشتنش نامردا
یه بار شیشه داشتش ، سالم نموند ترک خورد
غم دلمو شکسته ، خون روی در نشسته
سینه ی یک پرستو ، با میخ در شکسته
اشکای دونه دونش ، میریزه روی گونش
میگه علی علی علی جان ، با نفسای خسته
سروده جعفر ابوالفتحی

  • یکشنبه
  • 12
  • مرداد
  • 1393
  • ساعت
  • 09:19
  • نوشته شده توسط
  • جعفر ابوالفتحی
ادامه مطلب
 یوسف رحیمی

اشعار سال روز تخریب بقیع با سبک محمد مبشری -( دارهرخاک این سرزمین . عطر بوی غربت ) * یوسف رحیمی

14517
5

اشعار سال روز تخریب بقیع با سبک محمد مبشری -( دارهرخاک این سرزمین . عطر بوی غربت  ) دارهرخاک این سرزمین . عطر بوی غربت
سوز اشک و ناله میاد . هنوز از این تربت
بقیع داره به اشک و ناله عادت
داره خاکش هزار و یک حکایت
حکایت میکنه از درد و غربت
به خدا که هزار هزار ساله
آشناست خاک اینجا با ناله
بسکه خورده خون جگر این خاک
شده باغ شقایق و لاله
واغربتا . واغربتا . ای دل ای دل
******
اندوه و غم می باره از . همه جای این خاک
شیون برپاست از این ماتم . حتی توی افلاک
کنار چار تا قبر آسمونی
نذاشتند یک رواق و سایه بونی
نداره جز غم و غربت نشونی
ایشالا آقامون میاد از راه
می سازیم با این دلای خسته
یه حرم مثل مشهد آقا
می سازیم باز گنبد و گلدسته
واغربتا . واغربتا . امون ای دل ای دل

شاعر : یوسف رحی

  • یکشنبه
  • 12
  • مرداد
  • 1393
  • ساعت
  • 13:14
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
 یاسین زندی

اشعار زمینه واحد برای سالروز تخریب بقیع از یاسین زندی با سبک -( ﺑﻘﻴﻊ چ ﻏﺮﻳﺒﻪ ) * یاسین زندی

9473
1

اشعار زمینه واحد برای سالروز تخریب بقیع از یاسین زندی با سبک  -( ﺑﻘﻴﻊ چ ﻏﺮﻳﺒﻪ ) ﺑﻘﻴﻊ چ ﻏﺮﻳﺒﻪ
ﻏﻤﺶ ﺑﻲ ﻃﺒﻴﺒﻪ
ﺑﻘﻴﻊ ﺷﺪﻩ ﺯﺧﻤﻲ ﻛﻬﻨﻪ ﺭﻭﻱ ﺩﻝ ﻫﺎ
ﺑﻘﻴﻊ ﭘﺮ ﺧﺎﻛﻪ
ﺑﺮاﺵ ﺩﻝ ﻫﻼﻛﻪ
ﺑﻘﻴﻊ ﺷﺪﻩ ﻗﺒﺮ ﭼﻬﺎﺭ ﺗﺎ ﻧﻮﺭ ﺧﺪا
ﺩﻳﺪﻥ ﻗﺒﺮاﻱ ﺧﺎﻛﻲ ﺑﻘﻴﻊ ﺑﺨﺪا ﺟﻮﻧﻢ ﺭﻭ اﺯ ﺟﺎ ﻣﻴﻜﻨﻪ
ﺩﻳﺪﻥ ﺑﺎﻝ ﺧﺎﻛﻴﻪ ﻛﻔﺘﺮا ﺑﺪﺗﺮ اﺯ ﻫﺰاﺭ ﺩﻓﻌﻪ ﺟﻮﻥ ﺩاﺩﻧﻪ
ﺑﺎﻭﺭﻡ ﻧﻤﻴﺸﻪ ﻭﻗﺘﻲ ك ﻣﻴﮕﻦ ﺑﻲ ﺯاﻳﺮ ﻗﺒﺮ اﻣﺎﻡ ﺣﺴﻨﻪ
اﮔﻪ ﺑﺸﻪ ﻗﺴﻤﺖ ي ﺷﺐ
ﺑﺎ ﺣﺎﻟﻲ ﭘﺮ اﺯ ﺗﺎﺏ و ﺗﺐ
ﺑﺮا ﻏﺮﻳﺒﻲ ﺑﻘﻴﻊ ﺭﻭﺿﻪ ﻣﻴﺨﻮﻧﻢ
ﺷﺪﻩ ﻏﻢ و ﺩﺭﺩ ﺣﺎﺻﻠﻢ
ﺑﻐﺾ ﻋﺠﻴﺒﻲ ﻗﺎﺗﻠﻢ
ﺷﺒﻴﻪ اﺑﺮ ﻧﻮﺑﻬﺎﺭ ﺯاﺭ و ﮔﺮﻳﻮﻧﻢ
ﻭاﻱ ......
******
ﺑﻘﻴﻊ ﺁﺭﺯﻭﻣﻪ
ﻫﻤﻪ اﺑﺮﻭﻣﻪ
ﺑﻘﻴﻊ ﻗﻂﻌﻪ اﻱ اﺯ ﺑﻬﺸﺖ ﺭﻭ ﺯﻣﻴﻨﻪ
ﺑﻘﻴﻊ ﺧﻮاﺏ ﺷﺒﻬﺎﻡ
ﺷﺪﻩ ﻫﻤﻪ ﺭﻭﻳﺎﻡ
ﺑﻘﻴﻊ ﺑﻂﻠﺐ ﺩﺳﺘﻪ ﺟﻤﻊ ي ﺷﺐ ﻣﺪﻳﻨﻪ
ﻛﺎﺷﻜﻲ ﻣﻴﺸﺪ ي ﺷﺒﻲ ﺗﻮﻱ ﺑﻘﻴﻊ ﺁﻓﺎ ﻣﻴﺸﺪﻡ ﻣﻨﻢ ﻛﺒﻮﺗﺮﺕ
ﺯاﻳﺮ ﻗﺒﺮ ﺧﺎﻛﻴﺖ ﻣﻴﺸﺪﻡ ﺳﺎﻳﺒﻮﻧﻲ ﻣﻴﺰﺩﻡ ﺭﻭﻱ

  • سه شنبه
  • 14
  • مرداد
  • 1393
  • ساعت
  • 05:02
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
 سیروس بداغی

بقیع -( شیعه بر نام عـلـی تا به ابد می نازد ) * سیروس بداغی

5004
4

بقیع  -( شیعه بر نام عـلـی تا به ابد می نازد ) شیعه بر نام عـلـی تا به ابد مینازد
دشمنِ شیعه در این مخمصه ها میبازد
کوریِ چشم هر آن کس که به ما طعنه زند
در بقیع حضرت حجت حرمی میسازد

شاعر : سیروس بداغی

  • دوشنبه
  • 5
  • مرداد
  • 1394
  • ساعت
  • 07:23
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

تخریب بقیع -( می‌چکد غربت چو بارانی ز معنای بقیع ) * حسین کریمی

2690
3

تخریب بقیع -( می‌چکد غربت چو بارانی ز معنای بقیع ) می‌چکد غربت چو بارانی ز معنای بقیع
اوج غربت می‌شود معنا ز شب‌های بقیع

می‌فرستم کفتر جلد دلم را سمت آن
می‌نشیند با ادب محو تماشای بقیع

نیست حتی نور شمعی در سرای این حریم
نیست حتی یک نفر در کل پهنای بقیع

زائرش هر شب ستاره ماه و باد و آسمان
گنبد این بقعه باشد سقف مینای بقیع

روز هم چون می‌رسد خورشید زائر می‌شود
سایه پنهان می‌شود از هرم گرمای بقیع

ناگهان جا می‌خورد تا روضه‌خوانی می‌رسد
زائری که آمده از شوق رؤیای بقیع

بغض سختی می‌زند چنگی به جان زائرش
بی‌صدا هق‌هق کند از درد نجوای بقیع

بی‌صدا مثل حسن مانند زینب چون حسین
لحظه‌ی غسل علی بر جسم زهرای بقیع

لحظه‌ای که غسل بر بازو و پهلو می‌رسد
با

  • یکشنبه
  • 11
  • تیر
  • 1396
  • ساعت
  • 02:29
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

سالروز تخریب بقیع -( شوق تائِب به سر است و همه امید به دل ) *

733

سالروز تخریب بقیع -( شوق تائِب به سر است و همه امید به دل ) صحن خلوت نبُوَد در خور بُستان بقیع
عاقبت جان سِپُرم در غم جانان بقیع

سینه از غُربت خاکش به سُتوه آمده است
مَرهمی کو که کُنم چاره درمان بقیع

سرمه چشم کنم گر کِه نسیم از فردوس
طوطیایی به من آرَد ز گلستان بقیع

گُنبدی نیست که تا چشم ، نوازِش بِکُند
زار گریم به بَرِ مَضجَع عریان بقیع

نه حریمی بُوَدش بَهر زیارت ، نه حَرَم
تَلّ خاکیست نشان از در سلطان بقیع

پای تا سر همه شوقم که نَمی توشه کُنم
از یَم پُر گُهَر و چشمه جوشان بقیع

شوق تائِب به سر است و همه امید به دل
که شود تا به اَبَد ریزه خور خوان بقیع

حامد روحی

  • چهارشنبه
  • 11
  • مرداد
  • 1396
  • ساعت
  • 04:46
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

سالروز تخریب بقیع -( چشم خیس وقلب خون و پلکهایی بیقرار ) *

815

سالروز تخریب بقیع -(  چشم خیس وقلب خون و پلکهایی بیقرار ) مینویسم یادگاری روی دیواربقیع
تابخوانند عاشقان هنگام دیدار بقیع

ای زمین ما عاشقیم و ای زمان ما عاشقیم
خوش بحال آنکه شد محرم به اسرار بقیع

خیره خیره در افق محو اند عشاق فلک
تا فضا پر گردد از فریاد خونبار بقیع

نه به آن شادابی عزم سفر از خانه ام
نه به این آشفتگی حالت زار بقیع

کفترجلد بقیع هرگز سوی مشهد نرو
گر روی جان میدهی از خاک غمبار بقیع

جز همانانی که دل را خانه حق کرده اند
پی نبرده هیچکس بر راز آزار بقیع

سوره حمدی بخوانم تا که تسکینم شود
ورنه میمیرم از این داغ شرربار بقیع

عشق هست وعشق هست وعشق هست وعشق هست
اولین وآخرین حرف گهربار بقیع

چشم خیس وقلب خون و پلکهایی بیقرار
هست تنها مونس تن

  • چهارشنبه
  • 11
  • مرداد
  • 1396
  • ساعت
  • 04:48
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

سالروز تخریب بقیع -( شرمنده ی چشم کبوتر چاهی ات میشد ) * علی رضایی

1062
1

سالروز تخریب بقیع  -( شرمنده ی چشم کبوتر چاهی ات میشد ) نام تو را انگار با چشم تر آورده
این روضه خوان که باز حرف مادر آورده

قبر تو را گم کرد ؛ خیلی سخت پیدا کرد
وقتی که خاک از خاک قدری سر در آورده

شرمنده ی چشم کبوتر چاهی ات میشد
این دست خالی آمد اما او پر آورده

بُغضی که در اشک کبوتر چاهی ات مانده
یک عمر انگاری دمارش را در آورده

درد دلت را باز هم آشوب می فهمد
تنهایی ات را خاک قبرت خوب می فهمد

دور و بر تو ریخته آوار تنهایی
همسایه ی دیوار به دیوار تنهایی

مثل تو با همسایه هایت نیست در عالم
این چهار تا قبر است تا معیار تنهایی

امروز چندین بار میثم را خبر کردی
وقتی که داری در کنارت دار تنهایی

دائم برای غصه هایت اشک می ریزد
خاکستر در ؛ کوچه یا مسما

  • پنج شنبه
  • 12
  • مرداد
  • 1396
  • ساعت
  • 18:48
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 علیرضا خاکساری

سالروز تخریب بقیع -( عجب خواب دل انگیزی عجب رویای شیرینی ) * علیرضا خاکساری

1435

سالروز تخریب بقیع  -( عجب خواب دل انگیزی عجب رویای شیرینی  ) من از هجر مدینه سالها "بی تاب" و "غمدیده" م
چنان مشتاق هستم که شبی خواب حرم دیدم

عجب خواب دل انگیزی عجب رویای شیرینی
بقیع باصفا را نیز با چشم خودم دیدم

به جای شرطه ها که اکثرا دست بزن دارند
مبادی ورودی خادمان محترم دیدم

به کام ساجدین اما به نام مسجد السجاد
به نام باقرالعلم النبی دارالقلم دیدم

تلالوهای بیت الصادقش از دور پیدا بود
علی رغم همیشه در بقیع اش خاک کم دیدم

شبستان در شبستانش بهشتی خارق العاده
شکوه گنبد و گلدسته را در هر قدم دیدم

هر آن که رفت از باب الحسن با دست پر برگشت
گدایی را متموّل دم باب الکرم دیدم

گمان کردم شب شعری برای مجتبی برپاست
میان صحن دعبل را کنار محتشم دیدم

نه تنه

  • پنج شنبه
  • 12
  • مرداد
  • 1396
  • ساعت
  • 18:49
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 مهدی رحیمی زمستان

شعر تخريب بقيع -( از نسخه ی جدید به طرزقدیمشان ) * مهدی رحیمی زمستان

1185

شعر تخريب بقيع -( از نسخه ی جدید به طرزقدیمشان  ) بقیع...
یک روز ترس داشت جهان از نسیمشان

از نوع پادشاهی روی گلیمشان

از مدت سکوت یل خیبری شان

از بخشش بدون حساب کریمشان

از یک سرِ بدون تن و لشکری بزرگ

از قامت به وقت عبادت دو نیمشان

از علمشان از آن همه شاگرد فقهشان

موسای بین حبس ولیکن کلیمشان

از اقتدار حضرت سلطانشان به طوس

از هفت ساله مرد علیم و‌ حکیمشان

از جامعه بخاطر نوع زیارتش

از اهدنا الصراطِ فقط مستقیمشان

از سُرّ من رَأی که هنوزاست بین حصر

از ماه بین لشکر دشمن مقیمشان

از آن کسی که نیست به زعم جهانیان

از قسمتی که مانده برای قسیمشان

امروز نیز ترس جهان از زیارت است

از نسخه ی جدید به طرزقدیمشان

گیرم که دربقیع حرم شد خراب،نیست؛

  • جمعه
  • 24
  • شهریور
  • 1396
  • ساعت
  • 11:28
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 رضا رسول زاده

اشعار تخریب بقیع -( که آن قبر مخفی کجای بقیع است؟ ) * رضا رسول زاده

1190

اشعار تخریب بقیع -( که آن قبر مخفی کجای بقیع است؟  ) غربت بقیع...
دلم با صفا از صفای بقیع است

غریبه ترین آشنای بقیع است

دلم چند سالی است کاسه به دستی

کنار کریمان، گدای بقیع است

به آن انزوای غریبانه سوگند

شکسته دل من بنای بقیع است

فقط بغض دارم، فقط در سکوتم

دلم پشت دیوارهای بقیع است

پدر مادر من فدای مدینه

همه هستی من فدای بقیع است

رد بال های هزاران فرشته

به جا مانده در جای جای بقیع است

ندارد نیازی به خورشید هرگز

که روشن ز خاکش فضای بقیع است

کبوتر نه، زائر نه، خادم نه، اصلا

پر از هیچ کس آن سرای بقیع است!

دگر احتیاجی به روضه ندارد

کسی که سر قبرهای بقیع است

سوالی که تاریخ دارد جز این نیست:

که آن قبر مخفی کجای بقیع است؟

سر قبر ام

  • جمعه
  • 24
  • شهریور
  • 1396
  • ساعت
  • 11:31
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 مهدی رحیمی زمستان

شعر تخريب بقيع -( گرچه مانع می شود اما به دستی بسته نیست ) * مهدی رحیمی زمستان

1067

شعر تخريب بقيع -( گرچه مانع می شود اما به دستی بسته نیست  ) السَّلامُ عَلَيْكُمْ أَئِمَّةَ الْهُدَى...
چارتا گل چونکه دٙرهم شد گلابش بهتر است

با همین توجیه این وادی شرابش بهتر است

چار خورشید است بر انگشتر دست بقیع

اینچنین جنس نگینش از رکابش بهتر است

در کرم در علم در بحث صبوری در اصول

مطلب این خاک از جلد کتابش بهتر است

کو ضریح و کو حرم؟اینجا فقط جاییست که

غالبا طرح سوالش از جوابش بهتر است

تا بفهمی ماجرای کوچه را مثل حسن

اصلا اینجا در زیارت اضطرابش بهتر است

مرقد و گلدسته ها خوبند اما نزد ما

کوری چشم عدو اینجا خرابش بهتر است

هرچه سوزان باشد و هر قدر با شدت بقیع

از زمین کربلا که آفتابش بهتر است

گرچه مانع می شود اما به دستی بسته نیست

اینچنین

  • جمعه
  • 24
  • شهریور
  • 1396
  • ساعت
  • 11:36
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

اشعار تخریب بقیع -( زیر لگدهایی که دین را نیمه جان کردند ) *

1002

اشعار تخریب بقیع  -( زیر لگدهایی که دین را نیمه جان کردند  ) یا اهل بیت النبوة...
فصل بهارش رنگ بی مهر خزان دارد

باران تند فتنه های بی امان دارد

باید هم اسم علی کینه به دل باشد

وقتی هزاران طعنه هنگام اذان دارد

تاریخ ، تکرار هجوم بی وفایی هاست

اهل سقیفه باز هم خط و نشان دارد

برعکس آدم های مهمان دوست مشهد

شهر مدینه مردمی نامهربان دارد

ام البنین یک سمت و فرزندان او یک سمت

اینجا هنوزم چند قبر بی نشان دارد

اینجا بجای پنجره فولاد و زائر ها

از برکت باد سحر ، خاک روان دارد

هر قدر در کرببلا خدام هست ، اینجا

خادم ندارد شرطه های بد دهان دارد

حرف از غرور مردها باشد ، بدون شک

پایش بیفتد کوچه هایش ریسمان دارد

اینجا هنوزم رد پایی از فلانی هست

اینجا رگ

  • جمعه
  • 24
  • شهریور
  • 1396
  • ساعت
  • 11:38
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

شعر تخريب بقيع -( بستم کمی چشم ترم را با خجالت ) *

1095

شعر تخريب بقيع -( بستم کمی چشم ترم را با خجالت  ) غربت بقیع...
آوردم امشب دفترم را با خجالت

بالا گرفتم ساغرم را با خجالت

ای آتشی که با دلم هستی گلاویز

کن زیر و رو خاکسترم را با خجالت

با پای دل رفتم مدینه،ناخداگاه

دیدم پر از غم مادرم را با خجالت

خیره شده بر گنبدی که نیست مادر

انداختم پائین سرم را با خجالت

دارد تصور میکند در گریه هایش

گلدسته های آن حرم را با خجالت

میگفت یاری کن بقیعت را بسازیم

بستم کمی چشم ترم را با خجالت

ترسیم میکردم نذورات حرم را

آورده بودم دخترم را با خجالت

زینب النگو داد من انگشترم را

دیدم ته صف همسرم را با خجالت

محسن صرامی

  • جمعه
  • 24
  • شهریور
  • 1396
  • ساعت
  • 11:40
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 محمد قاسمی

اشعار تخریب بقیع -( این خاکها شد زیر و رو،مرثیه خوان گفت: ) * محمد قاسمی

1355

اشعار تخریب بقیع -( این خاکها شد زیر و رو،مرثیه خوان گفت:  ) غربت بقیع...
خاکی که چون عرش خدا شأنش رفیع است

بی بقعه درگاهی ست که نامش بقــیع است

بیش از نیاز خلق اینجا جامِ باده ست

ازبس که این میخانه در باطن وسیع است

اینجا قیامت را به خلوت می توان دید

زیرا که پنهان در دلش چندین شـفیع است

از عرض حاجت بی نیــازی زائر اینجا

چونکه مَـزورَت* هم عَلیم و هم سَمیع است

با چار امامی که کریم بن الکریــمند

حتّیٰ کرم در این حرم عبد مُطیع است

مهمان همیشه کاسه اش سرشار فیض است

آنجا که صاحب خانه را طبعی مَنیع است

همسایه ی مکّه ست وقتی که مدینه

پس هرکه پابوسش می آید مُستطیع است

زائر ! نمی فهــمی زیارت کرده یا نه !

آنقدْر که سِــیر زمان اینجا سَـریع است

آی

  • جمعه
  • 24
  • شهریور
  • 1396
  • ساعت
  • 11:44
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

شعر سالروز تخریب بقیع -( ای بقیع ای تربتِ بی بارگاه ) * هستی محرابی

1146

شعر سالروز تخریب بقیع -( ای بقیع ای تربتِ بی بارگاه ) ای بقیع ای تربتِ بی بارگاه
شد گلابِ شستشویت اشکِ ماه

آهِ دردِ بی نشانی در دلت
داغِ تصویرت نگنجد در نگاه

شاعر : هستی محرابی

  • پنج شنبه
  • 16
  • آذر
  • 1396
  • ساعت
  • 10:05
  • نوشته شده توسط
  • احسان نیکخواه
ادامه مطلب

سالروز تخریب بارگاه بقیع به دست وهابیت -(دلم شورِ دمادم دارد اینجا، هوای گریه نم نم دارد اینجا!) * هستی محرابی

461

سالروز تخریب بارگاه بقیع به دست وهابیت -(دلم شورِ دمادم دارد اینجا، هوای گریه نم نم دارد اینجا!)  ‍ ‌زمزمه ی زائران در پشت میله های قبرستان بقیع

دلم شورِ دمادم دارد اینجا
هوای گریه نم نم دارد اینجا

دلِ من روشن از نورِحضور است
صفای سعی و زمزم دارد اینجا

به یادِ گل رخان با سینه ی درد
هزاران غصه وُ غم دارد اینجا

نمی پرسد کسی از حالِ زارش
نه همراهی نه محرم دارد اینجا

ندارد هم زبانی، هم نشینی
بسی اندوه و ماتم دارد اینجا

نشسته خسته وُ غمگین کناری
که یاری مهربان کم دارد اینجا!

#هستی_محرابی

  • یکشنبه
  • 3
  • تیر
  • 1397
  • ساعت
  • 20:52
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

تخریب قبور ائمه ی بقیع -(اینجا بقیعه چه سوت و کوره، اینجا دریغ از یه شمع و نوره!) * هستی محرابی

503

تخریب قبور ائمه ی بقیع -(اینجا بقیعه چه سوت و کوره، اینجا دریغ از یه شمع و نوره!)  ‍ اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ یا اَئِمَّةَ الْهُدى

اینجا بقیعه چه سوت و کوره
اینجا دریغ از یه شمع و نوره
اینجا عیانه مظلومیِ تو
اینجا فِراق از اشکِ حضوره

جانِ تو لبریز از لطف و احسان
مولا حسن جان، مولا حسن جان

قلبم گرفته امشب دوباره
با من رفیقه ماه و ستاره
می سوزه این دل از غربتِ تو
شاهم غریب و حرم نداره

جان تو لبریز از لطف و احسان
مولا حسن جان، مولا حسن جان

این آرزومه یه روزی آقا
سازیم برایت یه صحنِ زیبا
یه گنبد عشق با رنگ خضرا
صحن و سرایت قدِ یه دنیا

ای سینه ی تو لبریز احسان
مولا حسن جان، مولا حسن جان

#هستی_محرابی

  • یکشنبه
  • 3
  • تیر
  • 1397
  • ساعت
  • 20:52
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

سالگرد تخریب بقیع بدست سعودیها -(تو شمع و عالم گشته پروانه) * مرتضی محمودپور

405

سالگرد تخریب بقیع بدست سعودیها -(تو شمع و عالم گشته پروانه)  ◾سالگرد واقعه‌ی تخریب بقیع

◾بدست سفاکان سعودی

تو شمع و عالم گشته پروانه

صحن و سرایت از چه ویرانه

از داغ تو میسوزد این سینه

حتی دل چون سنگ بیگانه

خاک بقیع ای قبله‌ی عالم

دست توسل بر درت آدم

ویران شدی و سوزد از داغت

هم آدم و هم حضرت خاتم

ام‌البنین ای مادر سقا

گفتی کنیزی بر در زهرا

حالا برای قبر بی شمعت

آورده اشک دیده‌ی خود را

ای‌شاهدکوچه‌حسن‌جانم

من‌مرثیه‌بهر‌تومیخوانم

مانند این بچه‌ کبوترها

درپیش‌قبرخاکیت مانم

برگوش‌عالم تا(سرودی)ماند

این ننگ برآل‌سعودی ماند

قوم والضالین این عصرند

بردینشان مُهر یهودی ماند

  • یکشنبه
  • 3
  • تیر
  • 1397
  • ساعت
  • 20:52
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

سالگرد واقعه جانسوز تخریب بقیع -(خرابی تو خرابم نموده خاک بقیع) * مرتضی محمودپور

573

سالگرد واقعه جانسوز تخریب بقیع -(خرابی تو خرابم نموده خاک بقیع)  ◾سالگرد تخریب بقیع

خرابی تو خرابم نموده خاک بقیع

چوشمع سوخته آبم نموده خاک بقیع

نگاه مضطرب شیعیان به سوی تو شد

سکوت، در تب و تابم نموده خاک بقیع

سخن بگو ز همه زخهای خود چونکه

در این مدینه جوابم نموده خاک بقیع

بخواب دیده‌امت مثل کربلا شده‌ای

میان صحن بخوابم نموده خاک بقیع

خدا به لطف شما سر در بهشتم داد

به خاک پای تو قابم نموده خاک بقیع

چقدر فاصله بین من و تو حائل شد

ز دوری تو عقابم نموده خاک بقیع

تو رازدار علی هستی و شب تشیع

ابوتراب ، ترابم نموده خاک بقیع

  • یکشنبه
  • 3
  • تیر
  • 1397
  • ساعت
  • 20:55
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 اسماعیل شبرنگ

سالروز تخریب بقیع -(بقیع و چار مزاری که برده طاقت را) * اسماعیل شبرنگ

603

سالروز تخریب بقیع -(بقیع و چار مزاری که برده طاقت را)  بقیع و چار مزاری که برده طاقت را
مفسّری ست که تفسیر کرده غربت را

بقیع و خلوت شب های سوت و کور خودش
نشانده بر دل خود داغ بی نهایت را

خرابه های بقیع آسمانی از نور است
که خیره کرده به خود چشم های جنّت را

بهشت گمشده ی شیعیان بقیع ؛ ولی
در اختیار گرفته ست کُنج عزلت را

هزار مرتبه لعنت بر آن کسی که گذاشت
به روی شانه ی ما بار این مصیبت را

هنوز مرد کرم بی حرم ترین آقاست
ندیده هیچ کریمی چنین کرامت را

بقیع...داغ حسن ... کوچه ی بنی هاشم
مدینه دیده به چشمان خود قیامت را

من از حوالی کوچه رسیده ام گودال
چگونه هضم کنم : "زینب و اسارت " را

همانکه دست خودش را به خون حنجر شُست
کشانده سمت حرم دست های غارت

  • یکشنبه
  • 3
  • تیر
  • 1397
  • ساعت
  • 21:16
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 مهدی رحیمی زمستان

بقیع هشت شوال -(از بغض بقیع آسمان شاکی شد) * مهدی رحیمی زمستان

668

بقیع هشت شوال -(از بغض بقیع آسمان شاکی شد)  از بغض بقیع آسمان شاکی شد
این بود که آب باعث پاکی شد

یک سوم جسم هرکسی ازخاک است
چون ثلث ائمه قبرشان خاکی شد

  • یکشنبه
  • 3
  • تیر
  • 1397
  • ساعت
  • 21:16
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

سالروز تخریب قبور بقیع -(عادت به گنبد داده ام چشم ترم را) * داود رحیمی

1700
3

سالروز تخریب قبور بقیع -(عادت به گنبد داده ام چشم ترم را)  عادت به گنبد داده ام چشم ترم را
این بارگاه اما به هم زد باورم را

در روضه ات می سوزم و امیدوارم
بادی به سویت آورد خاکسترم را

سنگین شده بر شانه هایم، می گذارم
روی ضریحی که نمی بینم، سرم را

آباد کردی خانه ام را، زیر دینم
باید بسازم پس برای تو حرم را

با اشک هایم حوض می سازم در این صحن
این گونه می سازم بهشت و کوثرم را

دارایی ام را پای گنبد می گذارم
حتی النگوی طلای دخترم را

می آید آن روزی که قدر سجده جا نیست
هر قدر می گردد سرم دور و برم را

جبریل هم می آید و می خواهد این را:
بگذار زیر پای زائرها پرم را ...

چیزی نمانده تا زمانی که بکوبم
بر بام کعبه پرچم یا حیدرم را

آل سعودی نیست دیگر می توانم

  • یکشنبه
  • 3
  • تیر
  • 1397
  • ساعت
  • 21:16
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

سالگرد تخریب قبور ائمه‌ی بقیع بدست سفاکان سعودی * مرتضی محمودپور

420

سالگرد تخریب قبور ائمه‌ی بقیع بدست سفاکان سعودی ◾سالگرد تخریب قبور ائمه‌ی بقیع
◾بدست سفاکان آل سعود

در هیاهوی روزگار غریب
خبری آمد و صدا پیچید
آی مردم خبر ندارید؟ هان...
که همه عرش کبریا لرزید!

دست نحس و پلید آل سعود
هجمه برده به صحن و ایوانی
که فرشته مدام ساکن آن
لحظه لحظه کند گل‌افشانی

سینه تحت فشار در کوچه
ناگهان عده‌ای حرامی‌ها
آمدند و دوباره شد تازه
درد و داغ همه جدائیها

باز فریاد و آتش تخریب
باز نبش قبور مظلومان
بازغوغای غصب باغ فدک
باهمان ظلم دست گلچینان

نسل آل امیه آل سعود
باز سیلی و آتش و هیزم
با ولایت ستیز کرده عیان
روز روشن مقابل مردم

نسل سلمان دوباره میسازد
بارگاه قبور آل‌الله
از همین سرزمین به‌اذن‌الله
تحت امر علی ولی‌الل

  • چهارشنبه
  • 22
  • خرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 23:06
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب

ائمه ی بقیع -(فرو می ریزد امشب از نگاهت بغض سنگینم) * هستی محرابی

754

ائمه ی بقیع -(فرو می ریزد امشب از نگاهت بغض سنگینم) ائمه بقیع

فرو می ریزد امشب از نگاهت بغضِ سنگینم
چنان محصور در اشکم که جایی را نمی بینم

دلم خون است از صحن و سرای بی نشانِ تو
تو می بینی که می سوزم تو می دانی که غمگینم

رواقت را تصوّر می کنم در خاطرم گاهی
دلم می خواهد آنجا رو به روی روضه بنشینم

پُرم از گریه آری مقتلِ تاریخِ اندوهم
که من مجموعه ای از دردهای تلخِ دیرینم

در آغوش دعا می گیرم امشب آن ضریحت را
به گردش در طوافم تا سحر فریادِ آمینم

دلم می خواهد اینجا معتکف باشم کنارِ تو
که بی شک می رسد از سمتِ چشمانِ تو تسکینم

جهانم از تو آباد است دنیای منی بی شک
توقع بیش از این آری ندارم از تو ای دینم

چنان دلگرمِ آن لطفِ فراوانم که می گویم
همی

  • سه شنبه
  • 19
  • تیر
  • 1397
  • ساعت
  • 12:15
  • نوشته شده توسط
  • ۰۹۱۱۳۵۲۶۵۲۹
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد