ولادت حضرت امیرالمومنین علی (ع)

اگر از روش روپوشَش بگیرد
جهان را چشمِ مِی نوشَش بگیرد
در آغوشِ حسین است و ندیدم
کسی خود را در آغوشش بگیرد

• یکشنبه
• 7
• اردیبهشت
• 1399
• ساعت
• 18:44
• نوشته شده توسط
• علیرضا گودرزی

از نسیم نغمه ی "من کنت مولا" در غدیر
باغ توحید و رسالت شد شکوفا در غدیر

جبرئیل عشق مست جذبه ی اشراق گفت
با امین وحی پیغام تولا در غدیر

فیض "اتممتُ علیکم نعمتی " شد بر زمین
از ثری شد غرق نعمت تا ثریا در غدیر

بر فراز دست پیغمبر در آن روز بزرگ
پرچم سبز ولایت گشت بر پا در غدیر

دست ها وقتی که با دست علی میثاق بست
داشت لبخند رسول حق تماشا در غدیر

"وال من والاه " شد از لطف آمین مستجاب
" عاد من عاداه " شد بر آسمان ها در غدیر

جوش می زد " خم" در آن غوغای " اکملت لکم"
شد علی ساقی این جام گوارا در غدیر

هر که در روز ازل نوشید از خم الست
گشت از جام ولایت جرعه پیما در غدیر

برکه شد دریا ز موج اشک شوق عرشیان
شد بهشت آرزو دامان صحرا در غدیر

مقصد از ایجاد هستی خلقت مولا علی است
کشف شد بر خلق ، راز این معما در غدیر

انبیا مُهر نبوت از علی دریافتند
فصل ناب وحی شد تفسیر و معنا در غدیر

زد قدم موسی عصا در دست بر تجدید عهد
ز آسمان آمد پی تبریک عیسی در غدیر

قدسیان دیدند سوز ماتم ابلیس را
ناله اش پر کرد گوش کهکشان را در غدیر

• پنج شنبه
• 2
• مرداد
• 1399
• ساعت
• 01:17
• نوشته شده توسط
• محدثه محمدی

قمر در گاهوارِ آسمان خفت
سرود خواب را از کعبه بشنفت

به تخت روز تا بنشست خورشید
تمام نورِ خود بر کعبه پاشید

شکرخند سحر در پرده‌ی باد
بشارت برد از میلاد نوزاد

نه تنها کعبه شهد شوق می‌خورد
سراپای جهان را ذوق می‌برد

به دور کعبه هاله‌ هاله از نور
چنان بسیار ، تا شد واله از نور

به کعبه هست آری میهمانی
که حق او را نماید میزبانی

نسیم مهر ، خود بر کعبه می‌خورد
که مادر ، درد زا از یاد می‌برد

طعامش میزبانان بهشتی
بیاوردند از خوان بهشتی
سه روز و شام مهمان خدا بود
در این ایّام از دنیا جدا بود

که ناگه کعبه را دیوار بشکافت
زنی نوزاد در آغوش بشتافت

لبش از خنده‌گویی انگبین داشت
که در دستش وجودی نازنین داشت

نهالی پاک در دامان او بود
گل‌ ایثار در بُستان او بود

هنوز از وحی قرآن نارسیده
نه کس از کام پیغمبر شنیده

که بر رُخسار احمد چهره تاباند
فرازی چند را از مؤمنون خواند

علی فخر جهان آفرینش
علی از کارگاه حق گزینش

علی آن همسر زهرای اطهر
علی آن مونس جان پیمب
ر
زلال معرفت در جان او بود
پس از احمد قوی ایمان او بود

علی آن یکّه تازِ وادی علم
علی آن چشمه‌ی آبادی حلم

به شهر علم پیغمبر علی در
« سلونی»بارها فرمود حیدر
@hosenih
علی بود و لباس وصله‌داری
علی با آن مقام شهسواری

علی بود و بپا یک جفت موزه
که در نزدش به از ملک دو روزه

علی بود و غذایش نان جو بود
که آن هم گاه گاهی در گرو بود

علی بود و گلیم پاره‌اش فرش
از آن سیر و سفر می‌کرد در عرش

علی بود و همان تیغ کلامش
نفس‌ها بود در گفتار رامش

چسان آن ناکسان اندر سجودت
به خون کردند آغشته وجودت

چسان ای تیز پر چرخ توحید
که از تو چشم‌‌های علم جوشید

ترا در خانه‌ات کردند محبوس
که عدلت ای علی شد پرّ طاووس

گلویت را بکرده استخوان چاک ؟
به چشمانت نشسته خار و خاشاک ؟

بمیرم من که بودی بی‌کس و یار
وصیّ احمد و یک مشت بی‌عار

به دل آن‌قدر بودت غصّه و آه
که می‌گفتی تو درد خویش با چاه

علی دست تو دست قدرت حق
علی چشم تو چشم حق مطلق

علی شمشیر تو خشم خدایی
علی لبخند تو مهر سمایی

علی خود معنی اکمال دین است
علی اتمام نعمت در زمین است

علی مقصود از ایجاد هستی است
علی معیار تام حق‌پرستی است

علی میزان حق در روز موعود
علی مصداق خاص خیر موجود

علی حیران از او عدل است و انصاف
هِمال او کجا یابند اخلاف

علی در حیرتم از خالق او
کدامین خاک کردش لایق او ؟
@hosenih
علی حاکم به کلّ ماه و خورشید
علی نور و جمال و خیر و امید

علی قرآن ناطق جان احمد
علی پرورده¬ی دامان احمد

علی یک‌یک همه آیات قرآن
که مدحش هل‌اتی آورد چندان

علی قَدرت ندانستند و ما نیز
نداند قدر دریا قطره ناچیز

به درک تو کُمیت انبیا لنگ
به وصف تو دهان یک جهان تنگ

قلم هنگام تحریر صفاتت
نخستین گام گردیدست ماتت

گلستان او و ما خاری به بستان
نه در بستان که اطراف گلستان

کتاب زندگانی او و ما قط
یکی نقطه نه در پایان هر خط

نه حتّی نقطه تا باشیم همرنگ
فشار کمترین کلکیم بر سنگ

فشار کم‌ترین کلک از غلط بود
که گفتم نی ، تمنّایی ز خط بود

تمنّایی ز فردی خواب آلُود
چو شد بیدار هر چه بود نا بود

اگر او هستی و ما نیستی پس
همین جا چامه را باید کنم بس شاعر:سیدمهدی صدرالحافظ

• پنج شنبه
• 27
• شهریور
• 1399
• ساعت
• 10:24
• نوشته شده توسط
• Fatemeh Mahdinia

قمر در گاهوارِ آسمان خفت
سرود خواب را از کعبه بشنفت

به تخت روز تا بنشست خورشید
تمام نورِ خود بر کعبه پاشید

شکرخند سحر در پرده‌ی باد
بشارت برد از میلاد نوزاد

نه تنها کعبه شهد شوق می‌خورد
سراپای جهان را ذوق می‌برد

به دور کعبه هاله‌ هاله از نور
چنان بسیار ، تا شد واله از نور

به کعبه هست آری میهمانی
که حق او را نماید میزبانی

نسیم مهر ، خود بر کعبه می‌خورد
که مادر ، درد زا از یاد می‌برد

طعامش میزبانان بهشتی
بیاوردند از خوان بهشتی
سه روز و شام مهمان خدا بود
در این ایّام از دنیا جدا بود

که ناگه کعبه را دیوار بشکافت
زنی نوزاد در آغوش بشتافت

لبش از خنده‌گویی انگبین داشت
که در دستش وجودی نازنین داشت

نهالی پاک در دامان او بود
گل‌ ایثار در بُستان او بود

هنوز از وحی قرآن نارسیده
نه کس از کام پیغمبر شنیده

که بر رُخسار احمد چهره تاباند
فرازی چند را از مؤمنون خواند

علی فخر جهان آفرینش
علی از کارگاه حق گزینش

علی آن همسر زهرای اطهر
علی آن مونس جان پیمب
ر
زلال معرفت در جان او بود
پس از احمد قوی ایمان او بود

علی آن یکّه تازِ وادی علم
علی آن چشمه‌ی آبادی حلم

به شهر علم پیغمبر علی در
« سلونی»بارها فرمود حیدر
@hosenih
علی بود و لباس وصله‌داری
علی با آن مقام شهسواری

علی بود و بپا یک جفت موزه
که در نزدش به از ملک دو روزه

علی بود و غذایش نان جو بود
که آن هم گاه گاهی در گرو بود

علی بود و گلیم پاره‌اش فرش
از آن سیر و سفر می‌کرد در عرش

علی بود و همان تیغ کلامش
نفس‌ها بود در گفتار رامش

چسان آن ناکسان اندر سجودت
به خون کردند آغشته وجودت

چسان ای تیز پر چرخ توحید
که از تو چشم‌‌های علم جوشید

ترا در خانه‌ات کردند محبوس
که عدلت ای علی شد پرّ طاووس

گلویت را بکرده استخوان چاک ؟
به چشمانت نشسته خار و خاشاک ؟

بمیرم من که بودی بی‌کس و یار
وصیّ احمد و یک مشت بی‌عار

به دل آن‌قدر بودت غصّه و آه
که می‌گفتی تو درد خویش با چاه

علی دست تو دست قدرت حق
علی چشم تو چشم حق مطلق

علی شمشیر تو خشم خدایی
علی لبخند تو مهر سمایی

علی خود معنی اکمال دین است
علی اتمام نعمت در زمین است

علی مقصود از ایجاد هستی است
علی معیار تام حق‌پرستی است

علی میزان حق در روز موعود
علی مصداق خاص خیر موجود

علی حیران از او عدل است و انصاف
هِمال او کجا یابند اخلاف

علی در حیرتم از خالق او
کدامین خاک کردش لایق او ؟
@hosenih
علی حاکم به کلّ ماه و خورشید
علی نور و جمال و خیر و امید

علی قرآن ناطق جان احمد
علی پرورده¬ی دامان احمد

علی یک‌یک همه آیات قرآن
که مدحش هل‌اتی آورد چندان

علی قَدرت ندانستند و ما نیز
نداند قدر دریا قطره ناچیز

به درک تو کُمیت انبیا لنگ
به وصف تو دهان یک جهان تنگ

قلم هنگام تحریر صفاتت
نخستین گام گردیدست ماتت

گلستان او و ما خاری به بستان
نه در بستان که اطراف گلستان

کتاب زندگانی او و ما قط
یکی نقطه نه در پایان هر خط

نه حتّی نقطه تا باشیم همرنگ
فشار کمترین کلکیم بر سنگ

فشار کم‌ترین کلک از غلط بود
که گفتم نی ، تمنّایی ز خط بود

تمنّایی ز فردی خواب آلُود
چو شد بیدار هر چه بود نا بود

اگر او هستی و ما نیستی پس
همین جا چامه را باید کنم بس شاعر:سیدمهدی صدرالحافظ

• پنج شنبه
• 27
• شهریور
• 1399
• ساعت
• 10:24
• نوشته شده توسط
• Fatemeh Mahdinia

?سبک: رفتم که رفتم...

#فارسی

شیعیان را رهبر آمد
رهبری مه پیکر آمد
کفو زهرای مطهر
یاور پیغمبر آمد
جان جانان شیریزدان حیدر آمد
شاه مردان پورعمران حیدر آمد

حیدر آمد حیدر نام آور آمد(۲)

کعبۀ حق شد درعالم چون ولادتگاه مولا
زین سبب رو کرده ام من بر بادتگاه مولا
حق اگر لطفی نماید درشب میلاد حیدر
درجهان آفرینش طی نمایم راه مولا

تا بگویم برخلایق
ایکه هستی عبدلایق
برخداوند دو عالم
عابد حق باور آمد
پورعمران شاه مردان حیدر آمد
جان جانان شیر یزدان حیدر آمد
حیدر آمد حیدر نام آور آمد

ذات حق را مظهر آمد
گنج حق را گوهر آمد
دردیار عشق و عرفان
مصطفی را یاور آمد
پور عمران شاه مردان حیدر آمد
شیریزدان جان جانان حیدر آمد
حیدر آمد حیدر نام آور آمد

درشب میلاد حیدر
چون خلایق شادم ایدل
درجهان ازعشق مولا
ازمحن آزادم ای دل
درچمن زار محبت
همچو بلبل نغمه خوانم
تا رسد برگوش عالم
این چنین فریادم ایدل
ایکه هستی عبد خالق
سرخوشی همچون خلایق
همنوای بیدلان شو
پادشاه محشر آمد
شیریزدان جان جانان حیدر آمد
شاه مردان پورعمران حیدر آمد
حیدر آمد حیدر نام آور آمد

#ترکی

شیعه لر مولاسی حیدر
کعبه ده دنیایه گلدی
لطف حقدن فخرعالم
صحنۂ غبرایه گلدی
تا که قنداق علی نی
مصطفا آغوشه آلدی
عرض تبریکه ملائک
محضر طاهایه گلدی
یعنی ای محبوب داور
هیکل تقوا و طاعت
یاورون گلدی جهانه
شمس اسپهر ولایت

شاه مردان شیریزدان گلدی حیدر
پور عمران جان جانان گلدی حیدر
گوزلر آیدین شیر حق دنیایه گلدی

گلدی حیدر گلدی حیدر
یا محمد گلدی حیدر
هیکل تقوادی حیدر
شافع عقبادی حیدر
یا محمد اهل عشقه
رهبر و مولادی حیدر
ای خلایق عبدلایق
مرتضی حیدردی حیدر
شهریار عشق و عرفان
ساقی کوثردی حیدر
گوزلر آیدین شیر حق دنیایه گلدی

فخر عالم مرتضادی
ابن عم مصطفادی
جبهۀ جنگ و جدلده
فاتح و خیبر گشادی
کشتی ایماندا محکم
عروة الوثقادی حیدر
بو تراب اولموش ملقب
منبع جود و سخادی
پادشاه بی بدیل
محشر کبرادی حیدر
ابن عم مصطفا و
همسر زهرادی حیدر
گوزلر آیدین شیر حق دنیایه گلدی

وصف حالینده علینون
گورنجه شیوا عبارت
سید بطحا بویوردی
ذکر مولادیر عبادت
پور عمران شاه مردان یاعلی جان
یاعلی جان یاعلی جان یاعلی جان

سن بهار دلگشا سن
اهل عشقه مقتداسن
گلشن عشق و وفاده
گلبن مهر و وفاسن
امت خیرالورانین
شهریار بی بدیلی
ساقی کوثر علی جان
ابتداسن انتهاسن
جشن میلادونده (مژده )
شوق ایلن یازدی سرودی
لطف ذات حقدن اولموش
روز و شب ذکر و درودی
شیر یزدان جان جانان یاعلی جان
پورعمران شاه مردان یاعلی جان
یاعلی جان یاعلی جان یاعلی جان

• چهارشنبه
• 12
• آذر
• 1399
• ساعت
• 23:03
• نوشته شده توسط
• یوسف اکبری

مدح_امیرالمؤمنین (ع)

دنیا نیامده ست شبیه تو تا به حال
تنها تویی تجلی حق ، حضرت کمال

نام تورا شبیه خدا میزنم صدا
یا اظهر الجمیل و یا مظهر الجمال

خال لب تو رمز تمامی خلقت است
قران تویی و نقطه بسم اللهه تو خال

این حرف عقل نیست فقط حرف این دل است
کوچکتری ز شخص خدا تو یکی دو سال

خیلی کم است سهم زمین از وجود تو
گنجایشی نداشت برای تو این مقال

یک ذره هم به درک بشر تو نمیرسی
درک وجود تو شده افسانه ایی محال

کوری آنکه پایه گذار سقیفه شد
دنیا نیامده ست شبیه تو تا به حال

• چهارشنبه
• 19
• آذر
• 1399
• ساعت
• 23:03
• نوشته شده توسط
• حاج مرتضی محمودپور

بیادل شب دلبر، جهان نور منور،
بخون سائل میکده باز، شب میلاد حیدر،

مژده مژده آره عید الله،
مژده مژده شادی مون رو به راه،
مژده مژده جشن شاهنشاه،(ای جان حیدر)

مژده مژده عشقِ رحمان اومد
مژده مژده روح قرآن اومد
مژده مژده شیر دوران اومد(ای جان حیدر)

میخونم هم نوا با کوثر،
ای جانم سنه قربان حیدر،
( یا حیدر مددی آقاجان)

غریق شعف عالم، بریز گل پای مقدم
عزیزی که عزیز دل و ولی الله الااعظم

حیدر حیدر معدن برکاتی،
حیدر حیدر سرتا پاحسناتی،
حیدر حیدر صاحب عرصاتی،(ای جان حیدر)

حیدر حیدر ماه دل آرایی،
حیدر حیدر عالِمی دانایی،
حیدر حیدر به خدا آقایی،(ای جان حیدر)

یاحیدر قدمت پر از نور،
یاحیدر چشم دشمنات کور،
( یا حیدر خوش اومدی آقا)

شب لاله و یاسمن، شب میلاد عشق من،
ببین شکفته روی لبم، نوای یا اباالحسن،

حیدر حیدر دلبری بی نظیری،
حیدر حیدر فاتحی و دلیری،
حیدر حیدر بر دو عالم امیری،(ای جان حیدر)

حیدر حیدر ماه حق رو زمینی
حیدر حیدر اصل و پایه ی دینی
حیدر حیدر زینتِ متقینی (ای جان حیدر)

• یکشنبه
• 3
• اسفند
• 1399
• ساعت
• 12:02
• نوشته شده توسط
• taherehsadat

یاحیدر منم مست جامت
یاحیدر من هستم غلامت
یاحیدر همه ی زندگیمی
یاحیدر به قرآن میخوامت
میخوامت از دل و از جون یا علی علی
عشق من حضرت بارون یا علی علی
علی یاعلی سلطان اولیاء
علی یاعلی صفدر و مرتضی
علی یاعلی ای عشق ناتمام
علی یاعلی مهربون بابای ما

یاحیدر تو عِینُ الیَقینی
یاحیدر تو سُکّانِ دینی
یاحیدر میخونن ملائک
یاحیدر تو نور المُبینی
ذکر تو دُرُّ و الماس یاعلی علی
نفسی انت ابوالعبّاس یاعلی علی
علی یاعلی ای نور بی مثل
علی یاعلی جنگجوی بی بدل
علی یاعلی ای شاه صف شکن
علی یاعلی تویی پیروز جمل

یاحیدر ماه شامِ تارم
یاحیدر ای تو سایه سارم
مستم من مست باده ی تو
یاحیدر دلبر و نگارم
نوکریت برا من هدفِ یاعلی علی
آرزوم دیدن نجفِ یاعلی علی
علی یاعلی ای ماه انجمن
علی یاعلی محبوبِ ذولمنن
علی یاعلی دم به دم میخونم
علی یاعلی هستی امیر من

• یکشنبه
• 3
• اسفند
• 1399
• ساعت
• 12:06
• نوشته شده توسط
• taherehsadat

با حال دل یا علی یقه چاک زد حرم

با بال دل از قفس تا نجف می پرم

با روی تو مصطفی دلش اروم شده

با لطف تو مرتضی به صلاه این سرم

من رایت فرمانروای عالمم

دیوانه تنها صدای عالمم

وقتی که بیمار تو ام دار الشفای عالمم

شور ولا عشق طعم بلا عشق

عشق علی و حَیَ علیآ عشق

******

تو می بری خاک و تا ملکوت یا علی

جن و ملک ذکرشون تو قنوت یا علی

من مومنم که خدا من و روز جزا

می بخش با جلوه گل روت یا علی

از هر طرف سر می کشم سرور تویی

از هر دری وارد شوم حیدر تویی

شرافت سجاده و منبر تویی

شهامت شمشمیر دین گستر تویی

نهایت قیامت محشر تویی

زعامت ولایت اکبر تویی

کرامت دستان پیغمبر تویی

سعادت سقایت کوثر تویی

ما امت و پدر تو و رهبر تویی

خورشیدی قمر تویی

اختر تویی اول تویی اخر تویی

بالا ترین برتر تویی

جنس دلم عشق اب و گلم عشق

عشق علی و حَیَ علیآ عشق

******

حس می کنم رو سرم پر روح الامین

با قلب من می تپد اسمون و زمین

سر می کشم یک نفس همه پیمونم و

پر میکشم محضر امیر المومنین

دست خدا هم باطنی هم ظاهری

مطهر و طهر و طهور و طاهری

برای من هم والی و برای کافر قاهری

علت من عشق ملت من عشق

عشق علی و حَیَ علیآ عشق

******

شد منعکس ما سوا توی عین علی

موندن همه جز خدا زیر دین علی

من رعیت ساده درِ این خونه ام

عالم گدای در ِ حسنین علی

دل من این لباس و از غم بر گرفت

مدالش و از مالک اشتر گرفت

هر حاجت ناممکن و از حضرت حیدر گرفت

درد و دوا عشق رمز بقاء عشق

عشق علی و حَیَ علیآ عشق

• دوشنبه
• 4
• اسفند
• 1399
• ساعت
• 20:55
• نوشته شده توسط
• taherehsadat

سرود جشن میلاد مولا
حضرت امیرالمومنین(ع)
ملودی و سبک جدید

بنداول
کعبه شده صدف تو گوهر
امام من ساقی کوثر
فاطمه ی بنت اسد را
خدا نموده بر تو مادر
تو صف شکن تو حیدری
به فاطمه تو همسری
باب حسین باب حسن
به شیعیان بال و پری
علی علی علی علی
علی علی علی علی(۲)

بنددوم
غصه و غمها به سر آمد
نور جمال حیدر آمد
بیت الحرم بیت الحرام است
چونکه علی ز در در آمد
نموده حق جلوه گری
آمده یکتا پسری
از حرم امن خدا
ساقی بزم کوثری
علی علی علی علی
علی علی علی علی (۲)

بندسوم
صاحب تیغ دو دم آمد
شاه عطا و کرم آمد
ملک به آوای جلی گفت
قبله بیت و حرم آمد
مرشد جبریل امین
مولا امیرالمومنین
ابوالائمه آمده
ماه زمن شاه زمین
علی علی علی علی
علی علی علی علی (۲)

(جهت دسترسی به سبک لطفا به آدرس ذیل مراجعه کنید)
haajmorteza@
https://chat.whatsapp.com

• سه شنبه
• 5
• اسفند
• 1399
• ساعت
• 08:50
• نوشته شده توسط
• حاج مرتضی محمودپور

مژده ای دل که شهریار آمد
بر دلِ مصطفی بهار آمد..
از دلِ کعبه نورِ حق سر زد
حجّتِ ایزد..آشکار آمد..
خنده های لبش مسیحایی ست
عزّت و شانِ با وقار آمد
با ظهورش برای پیغمبر..
در حقیقت که اعتبار آمد..
دشمنان را خبر بده امشب
صاحبِ تیغِ ذوالفقار آمد

"کعبه شد زادگاهِ وجه الله "
"مژده آمد علی ولی الله "

آمد و کعبه را چراغان کرد
از خدا جلوه ای نمایان کرد
آمد و سینه ها مزّین شد..
وَ شهادت بنامِ جانان کرد
تا در آغوشِ مصطفایی افتاد
خنده بر خاتمِ رسولان کرد
افلح المومنون قرائت شد..
این چنین فتحِ بابِ قرآن کرد
آسمان تا رُخِ علی را دید..
ماهِ خود را دوباره پنهان کرد

"آمد و بیرق خدا پا شد"
"بر روی ما عطای حق وا شد"

جز امیرِ عرب نمی خواهم..
از کَفَش جز رطب نمی خواهم
مستِ مستم ز جامِ آقایم..
شکرِ حق که عِنب نمی خواهم
دشمنانش همیشه خوار هستند
با عدو جز غضب نمی خواهم
دستِ خود را دخیلِ او بستم
غیر از او هم طلب نمی خواهم
کوره ی عشقِ او مذابم کرد
در حرم غیر تب نمی خواهم

"من‌مسلمانِ مرتضا هستم"
"بینِ خانه ببین گدا هستم"

• چهارشنبه
• 6
• اسفند
• 1399
• ساعت
• 16:50
• نوشته شده توسط
• taherehsadat

بنداول
زمین خنده ای کرد دل کعبه وا شد
شب شادی وشور نور وصفا شد
اومد دلبر وسرور و رهبر ما
و حاجات کل خلایق روا شد

تیر عاشقی خورده به هدف
اومده به دنیا شه لوکشف

ملایک به صف به ساز و به دف
میگن حَبَّذا یا امیر نجف

مددیاعلی مدد یا علی (ع)

بنددوم

امید دله بی کسانی علی جان
با زهرا فقط هم زبانی علی
تو عشق سماوات و کل عوالم
و استاد پیغمبرانی علی جان

مدد هو علی/ویا هو علی
می گم هرکجا و/به هر سو علی
مددیاعلی مدد یا علی (ع)

بندسوم
تو عین الیقینی تو نورالمبینی
تو وجه اللهی و تو حبل المتینی
تو مولای اصحاب اهل یمینی
پس از مصطفی تنها تو جانشینی

به دل جان تویی/وجانان تویی
ایه ایه های قران تویی

دل ودلبری/می وساغری
تو عالم فقط تو/ خودت حیدری
مددیاعلی مدد یا علی (ع)

• شنبه
• 21
• فروردین
• 1400
• ساعت
• 21:38
• نوشته شده توسط
• یوسف اکبری

چه افکار خوشی می‌پرورانم در سرم قطعاً
که با شیرینی یادش همیشه بهترم قطعاً

به غیرش هستی دنیا به یک ارزن نمی ارزد
گرفتارم، گدایم، مبتلای حیدرم قطعاً

خدا را شکر تقدیرم به زیبایی رقم خورده
که تا پایان عمرم ریزه خوار این درم قطعاً

از اسمش نور می بارد، چه ایوانی نجف دارد
که روزی می‌کُشد ما را صفای آن حرم قطعاً

محبت ریشه می خواهد، ارادت حکمتی دارد
مرا سویش کشانده شیر پاک مادرم قطعاً

قلافش پِلک و چشم دلربایش تیزی شمشیر
به یک نیمه نگاهش می دهد بال و پرم قطعاً

به جز او در دو عالم هیچ‌کس ساقی کوثر نیست
به دادم می‌رسد آن لحظه های آخرم قطعاً

• سه شنبه
• 12
• مرداد
• 1400
• ساعت
• 09:42
• نوشته شده توسط
• سوگند زجاجی

?️در مدح مولی‌الموحدین(ع)

به سرم فتاده شور غمت دل زار من شده محرمت
دم عسیوی بود از دمت کم ما کجا و آن کرمت

تویی حج من تو منای من تو صدای من تو نوای من
تویی مروه و تو صفای من دلم از ازل شده مُحرمت

به طواف روی تو مُحرمم ز صفای کوی تو محرمم
به روی قدوم تو سر نهم به صفای نام محترمت

به خدا رسیده‌ام از دمت منم آن غریقه‌ی در یمت
به فدای دیده‌ی پر نمت ز حضور فیض دمادمت

به غلامی تو که مایلم به یم وصال تو ساحلم
به خدا مرید اهل دلم به دلم نشسته شور غمت

تو مراد من به تو من مرید ز نگاه تو شده‌ام شهید
نه شهید ساده بلکه سعید به کنار اشک چو زمزمت

تو همیشه مرا بنوازیم ز تو و ز دست تو راضیم
به بهای عشق بگدازیم که حیات من بود از دمت

همه بسته برحمایت تو همه زنده‌ از عنایت تو
همه صحبتم روایت تو، تویی ساقی فاطمه همدمت

• سه شنبه
• 26
• بهمن
• 1400
• ساعت
• 09:36
• نوشته شده توسط
• حاج مرتضی محمودپور

سس گلور عرش خدادن عالمه مولا علی

شش جهات و نه سمادن گوهر والا علی

---------------------------------------------------
شیعییه غیر علی ماغیر ائدنمز سروری

واردی خلقت لر ایچینده خلقتینده برتری

گور نه زیبا خلق ائدوب خلاق رحمان حیدری

خلقتین گلزارینه همچون گل زیبا علی
---------------------------------------------------
یوسف پیغمبرین گرچه رخ زیباسی وار

حلم و تقواده یقینا رتبه ی والاسی وار

گر سوروشسان یوسفون عالمده بیر مولاسی وار

یوسفان عرش و فرشه سرور و آقا علی
--------------------------------------------------
یوسفی سویدی ذلیخا کی ازل ناپاکیدی

عشقینه سوز یوخدی عشقینده گریبان چاکیدی

حیدرین یاری یگانه گوهر افلاکیدی

بسدی شانینده دیولسون همسر زهرا علی
---------------------------------------------------
آیه تحسینه قطعا خلقتی زیبنده دور

حیدرین قلبینده عشق بنده گی آکنده دور

شیعیه شاه امامت حقه عالی بنده دور

بنده گان حق ایچینده بنده ی اعلا علی
-------------------------------------------------
--------------------------------------------------
خلقتی اسباب خلق کون و امکاندور یقین

متقی دور منبع تقوا امام المتقین

انبیالر اولیالر مجلسینده برترین

قطره دور جمله خلایق شانیده دریا علی
--------------------------------------------------
طائرا دامان حیدردن ال اوزمه هرزمان

لطف حیدر حالیوه شامل ائدر نطق و بیان

نا امید ائتمز گدانی رهبر و شاه جهان

بی سبب گویده دیولمز عالی و اعلا علی

۹۶/۶/۱۳
#طائر اورنگی
التماس دعا

• یکشنبه
• 15
• اسفند
• 1400
• ساعت
• 09:05
• نوشته شده توسط
• طائر اورنگی

سیزده بار طواف نجفی میخواهم
که مرا مست ز خال رخ دلدار کند
می مستانه و جانانه ز جام ازلی
که مرا در به در حیدر کرار کند...

• یکشنبه
• 11
• اردیبهشت
• 1401
• ساعت
• 16:39
• نوشته شده توسط
• احسان مشفق

#مسیر_کوت

در یک کلام، سوره ی زلزال و عنکبوت
فرموده: بی ولایت او می کنی سقوط

لبخند اوست علت سر سبزی شمال
اخم علیست علت سوزِ کویر لوت

علّامه های دهر گرفتند سال ها
بعد از شنیدن سُخنش روزه ی سکوت

خود را زمان خاکسپاری خود رساند
جبرییل دید و گفت: به او "حی لایموت"

مشغولِ پخش کردن رزق ملائک است
وقتی ز قاب قوس خدا می کُند هبوط

شیرین شدند بعد قبول ولایتش
حتی انار و انبه و انگور و موز و توت

یوسف مدد گرفت ازو در درون چاه
یونس مدد گرفت ازو در درون حوت

قنبر، عبای پشمی او را تکان مده
بندیم روی دامن آن شاه ما به فوت

همراه با ولایت او می شود قبول
تکبیر،حمد و سوره،رکوع،سجده و قنوت

آه ای زبیر پشت به نان علی مَکن
آن سفره های چرم چه دارند !؟زَغنبوت...

یادش بخیر سر به بیابان گذاشتیم
راهی شدیم سمت نجف از مسیر کوت

روزی که می رویم ازین دشت ماه خیز
روزی که می زنیم به پای غمش فُلوت

اُمید بسته ایم بگوید به ما أجل
در ساق عرش جلوه ی مولاست رو به روت....

#علی_اصغر_یزدی

• یکشنبه
• 13
• آذر
• 1401
• ساعت
• 15:46
• نوشته شده توسط
• علی اصغر یزدی

شکر خدا که دست خدا دستگیر ماست
لایق ترین خلیفه ی عالم امیر ماست

گیرم که دیگران همه سویی دگر روند
راه علی عالی اعلا مسیر ماست

راهی که می رسد به حقیقت به عاشقی
راه امام منتخب بی نظیر ماست

خاکیم خاک مقدم پر فیض بوتراب
در این مقام مهر فروزان حقیر ماست

در فکر چیست آدم کج فهم حق ستیز
روشن ترین چراغ هدایت غدیر ماست

خندق علی و بدر علی و احد علی
فتح الفتوح کار امیر دلیر ماست

نورش فروغ روشن شبهای کائنات
یادش شروع رویش گل در کویر ماست

تا عالمی به نام علی آشنا شود
نامش مدام ذکر صغیر و کبیر ماست

• سه شنبه
• 27
• دی
• 1401
• ساعت
• 12:07
• نوشته شده توسط
• فاطمه سرسخت

گرچه دریای فضیلت های تو محدود نیست
عفو کن توصیف ما آن سان که حقش بود نیست

عشق یعنی جانمان خوردست با نامت گره
جز تولی و تبری رمز تار و پود نیست

ذکر تسبیح سلاطین جهان یا مرتضی است
هیچ شاهی جز علی از دید ما مقصود نیست

تو ببخشی یا نبخشی همچنان پشت دریم
ما گدای دیدنت هستیم بحث جود نیست

فضل تو بر جمله ی پیغمبران ثابت شده است
زادگاه هیچ یک از انبیا مسجود نیست

ای موذن دل ببر با بردن نام علی
نعمتی که در صدای حضرت داوود نیست

مثل ابراهیم در آتش صدایت میزنیم
سوختن را حاصلی جز بوی خوش از عود نیست

سوختیم از عشق و پر زد سوی کویت روح ما
چشم ظاهر بین نمیدانست اینها دود نیست

«نزِّلونی» گفتی و در کار افکندی گره
عقل مارا قدرت تشخیصت از معبود نیست

گرچه ناچیزم ولی با خود نگه دارم ز لطف
در فروش جنس بی مقدار قطعا سود نیست

دل به دریا میزنم دریا مریدان تواند
خیری از این عاقبت بهتر برای رود نیست

بس که شیرین است دیدار تو در پایان عمر
مرگ در بدو تولد هم برایم زود نیست

• سه شنبه
• 27
• دی
• 1401
• ساعت
• 12:11
• نوشته شده توسط
• فاطمه سرسخت

سرود میلاد حضرت علی(ع)

امشب وقت شادی وشوره
از هرعالم غمها دوره
کعبه گشوده سینه امشب
به عرش اعلا جشن وسروره

دختر اسد، مهمان خدا، گشته در این خانه
تا که آورد طفلی دنیا گوهر دردانه) ۲

یا علی علی، یا علی علی، یا علی علی جان۴
___________________________
سیزده رجب اومده دنیا
مولود کعبه دلبر دلها
اومده بشه جان محمد(ص)
یار همیشه حاضر طاها

احسن خلقت، اوج حقیقت،شود ولی ا...
با ذوالفقارش، یاری کند او، دین رسول ا....
یا علی علی....
_____________________________
اسمش اومد از عالم بالا
مشتق شده از عالی اعلا
علی زیباترین اسم جهانه
ذکرش عبادته در همه دنیا

عشق پیمبر، همسر کوثر، شیرخدا حیدر
مظهر ایمان، خار دوچشم، خلائق کافر
یاعلی علی...
________________________________
مولای ما مظهر یقینه
او فقط امیر مؤمنینه
افتخارم اینه حیدری ام
علی برامن غایت دینه

کاش بشه یکشب، به روز ميلاد، شهر نجف باشم
برای بوسه، به اون ضریحش، من توی صف باشم
علی علی جان...

شعر:اسماعیل تقوایی

• یکشنبه
• 16
• بهمن
• 1401
• ساعت
• 07:01
• نوشته شده توسط
• اسماعیل تقوائی

مدد یا حیدر ، مدد یا زهرا(2)
----------- -------------------------
یه ماهی تنها توی دریا
یه آهوی مونده توی صحرا
در به در خونه ی تو مولا
عشق تو تنها عشقمه آقا
دلم مجنونه
برات میخونه
همیشه مستم
تو این مِیْ خونه
مدد یا حیدر ،مدد یا زهرا (2)
---------------------------
یه کهکشون ستاره ی زیبا
یه آسمون به وسعت دلها
یه کارون کبوتر شیدا
دل ودادند به کوثر وطاها
دلم بی تابه
که نمی خوابه
اسیر عشقه
خود اربابه
مدد یا حیدر ، مدد یا زهرا(2)
---------------------------------
یه کشوره که دلش بی تابه
منتظر طلوع یک مهتابه
عشق تو به سینه ها می تابه
کشوره نوره و آفتابه
دلم پر شوره
همه جا نوره
به امید حق
وقت ظهوره
مدد یا حیدر ، مدد یا زهرا(2)
----------------------------------
ذکر علی گرفته روی لب
ذکر علی هر روز و هر شب
به یاد حیدر می کنیم ما تب
شیرین تر ازخرمایی و رطب
علی یا مولا
تو هستی آقا
ببر ما رو نجف
به حق زهرا
مدد یا حیدر ، مدد یا زهرا (2)

• یکشنبه
• 18
• تیر
• 1402
• ساعت
• 13:48
• نوشته شده توسط
• یوسف اکبری

از سرا پرده ی غیبت خبری آورده
همه ی ارض و سما را قمری آورده
گوهر در صدف راز نمایان گشته
خانه ی وحی دوباره پسری آورده
طلعت نور ولایت چه منور گشته
قمری ، گل پسری در سحری آورده
شادمانند ملائک ،دل خاتم مسرور
صدف راز دوباره گوهری آورده
وقت باریدن باران شده است
ابر باران، دو چشمانِ تری آورده
در میان مه و خورشید و فَلَکْ
قلمم یک غزلِ ناب تری آ ورده
شب میلاد شده شادی جانانه بده
مستی از جام شراب دگری آ ورده
مژدگانی بدهد ، حضرت زهرا زیرا
شاخه ی کوثر وطوبی ثمری آورده
مژده بر اهل حقیقت که امشب
از سوی خالق عالم نظری آ ورده
شام ظلمت سپری گشته که باز
مژده ی آمدن فتح و ظفر آ ورده
خبر آمدکه مسیحا نفسی می آید
حضرت عشق چه زیبا پسری آورده

• پنج شنبه
• 22
• تیر
• 1402
• ساعت
• 13:33
• نوشته شده توسط
• یوسف اکبری

سبک؛یار مبارک بادا-شیرازی

(مژده حیدر آمده،شاه و دلبر آمده)
فاطمه بنت اسد دارد به بر یک شاخه یاس
نور چشمانش علی،در کعبه کرده دیده باز
هر کجایی بنگری نور ولایت شعله زد
حیدر صفدر علی،بر دامن تو غنچه زد

کعبه گشته میزبان بهر امیر عالمین
ذوق این گل را کند احمد انیس عالمین
آمده زوج بتول آن همسر زیبای یاس
آمده حبل المتین،بابای گل های جهان

از قدوم روی او ،کعبه شده پر شور و شین
انبیا و اولیا ،عزم زیارت از دو عین
یک ترک افتاده شد بر خانه ی پاک خدا
تا ابد باشد نشان از مقدم شیر خدا

بلبلان در مستی و گل ها همه سر مست او
آمده است بوتراب ،آن فاتح و مرد جهاد
آمده بهر یتیمان او پدر داری کند
بر فقیران و اسیران او نگهبانی کند

اسدالله و یدالله و ولی الله دین
آمده شاه جهان ،یعسوب الدین
از نگار روی او عالم شده پر از صفا
عرض تبریک از برای حضرت خیر النسا

مکه امشب غرق نور از طلعت زیبای او
قلب پیغمبر بود شاد از رخ دلجوی او
عرش و فرش ،ملک و ملک در پای او
عالمان علم هر جا نقطه ی پر گار او

• پنج شنبه
• 22
• تیر
• 1402
• ساعت
• 13:38
• نوشته شده توسط
• یوسف اکبری

به سبک : عطر کوثر ، روح محشر ،
خوش آمدی کریمه ی آل پیمبر (مهدی میرداماد)

******

آقای ما ، عشق زهرا ،
خوش آمدی یا حیدر ، یا علی مولا (۲)

قدرت خدا علی ، روح اِنّما علی
جلوه ی لَم یَزَلی ، شاه لا فتی علی

منم غلام تو ، اسیر دام تو
ببین شدم مست تو و سبوی جام تو

آقای ما ، عشق زهرا
خوش آمدی یا حیدر ، یا علی مولا (۲)

******

بزنید کف بر کف ، اومده شاه نجف
همگی شادی کنید ، دل شده غرق شعف

دلبر ما اومد ، شیر خدا اومد
رهبر کل عاشقان در دو سرا اومد

آقای ما ، عشق زهرا
خوش آمدی یا حیدر ، یا علی مولا (۲)

******

تویی تو نگار من ، ای تو مهربان من
بی تو آشوبه آقا ، دل بی قرار من

تویی کس و کارم ، تو یاور و یارم
یه عُمره که اقای من به تو گرفتارم

آقای ما ، عشق زهرا
خوش آمدی یا حیدر ، یا علی مولا (۲)

******

مروه و صفای من ، تویی مقتدای من
من مریض عشق تو ، نگهت دوای من

جهان به قربانت ، فدای چشمانت
پر زده مرغ دل من به کنج ایوانت

آقای ما ، عشق زهرا
خوش آمدی یا حیدر ، یا علی مولا (۲)

• سه شنبه
• 17
• مرداد
• 1402
• ساعت
• 23:49
• نوشته شده توسط
• یوسف اکبری

?️بند اول:

اومده حیدر
ساقی کوثر
صاحب جنّت
مالک محشر

خبر ای عالمین امیر اومد
واسه ما بهترین نصیر اومد
برای مصطفی وزیر اومد، وزیر اومد

حیدر کرّارِ، ماشاءالله
شیر لافرّارِ، ماشاءالله
ولیُ الجبّارِ، ماشاءالله، ماشاءالله

یا امیرالمؤمنین مولا حیدر

?????????

?️بند دوم:

نور یزدانه
ماهِ تابانه
اصلِ ایمان و
خوده قرآنه

ولایتش شده اصول دین
میشه با حُبّش آخرت تضمین
ذکرِ علی میده، دلو تسکین، دلو تسکین

رایتُ اِلاسلامِ، مولا حیدر
صاحبِ اِکرامِ، مولا حیدر
امامُ اَلایتامِ، مولا حیدر، مولا حیدر

یا امیرالمؤمنین مولا حیدر

?????????

?️بند سوم:

تویی وجه الله
قابض الارواح
با تو هستم پس
نمیشم گمراه

منم یه نوکر، و تو دلدارم
بابای خوبمی، دوست دارم
تا عمر دارم به تو، بدهکارم

عروة الوثقایی، آقام حیدر
آیت العظمایی، آقام حیدر
رهبرِ دنیایی، آقام حیدر، آقام حیدر

یا امیرالمؤمنین مولا حیدر

• چهارشنبه
• 29
• شهریور
• 1402
• ساعت
• 19:22
• نوشته شده توسط
• یوسف اکبری

شور و شعف بیارید
برا من ساز و نی و تنبور و دف بیارید
مستم از نام علی باده به کف بیارید
من میخوام سجده کنم خاک نجف بیارید
علی ملکوتم - علی ضربانم
علی برکاتم - علی هیجانم
علی بفدایت - دل و سر و جانم
حضرت شاه مولانا علی / بهترین راه مولانا علی
مستم امشب میخونم فقط / اسدالله مولانا علی
علی مولا مولانا علی 4

راه نجاتم حیدر
همه زندگی و حی و مماتم حیدر
نفس و همنفس حضرت خاتم حیدر
افتخارم اینه خاک کف پاتم حیدر
دلاور علیه - پیمبر علیه
مصور علیه - مقدر علیه
بنازم علی رو - که حیدر علیه
عشق دادار مولانا علی / بهترین یار مولانا علی
هیبت تو می رسه فقط / به علمدار مولانا علی
علی مولا مولانا علی 4

شمس و قمر علیه
شهر علم احمد مختاره و در علیه
پهلوون اُحُد و مرد خطر علیه
"ها علیٌ بَشَرٌ کَیفَ بَشَر" علیه
حسابم علیه - کتابم علیه
همیشه و هرجا - جوابم علیه
خرابم و مستم - شرابم علیه
شیر شیران مولانا علی / جان جانان مولانا علی
می نویسم امضا می کنم / شاه مردان مولانا علی
علی مولا مولانا علی 4

• یکشنبه
• 23
• مهر
• 1402
• ساعت
• 16:28
• نوشته شده توسط
• یوسف اکبری

آسمونا شد باز چراغونی
صحن چشامون ابری بارونی
شادی کنید چون حیدر اومده
خدا تو خونش داره مهمونی

ساقی کوثر اومده/ شاه محشر اومده
غصه‌ها سر اومده/ آخه حیدر اومده۲
عشق پیمبر اومده/ دل و دلبر اومده
یل خیبر اومده/ آخه حیدر اومده۲

اومده اونی که اسمش ضرب‌المثلمه
اومده همون که امیر بی‌بدلمه
اومده اون که محشر تنها راه حلمه

یا مولا یا حیدر یا حیدر

**************

خنده نشسته بر روی لباس
عالمی مست یک نیمه نگاش
هرکسی دیدش عاشقش شده
کور شه الهی چشم دشمناش

دلبر دلها اومده/ ولی‌الله اومده
عشق زهرا اومده/ علی دنیا اومده۲
تازه حالم جا اومده/ آخه مولا اومده
آقام از راه اومده/ علی دنیا اومده۲

اومده اونی که مردونگیه هدفش
دشمنم حتی کشیده میشه به طرفش
دوست دارم جون بدم میون صحن نجفش

یا مولا یا حیدر یا حیدر

*************

کعبه ترک خورد با اومدنش
حور و ملک رو دست میبرنش
حتی نبی هم با شوروشعف
بوسه زده بر روی دهنش

وقتی شعارم علیه/ کس و کارم علیه
اعتبارم علیه/ هرچی دارم علیه۲
داروندارم علیه/ کار و بارم علیه
افتخارم علیه/ هرچی دارم علیه۲

مولامه اون که جنونم باهاش صددرصده
اونی که همیشه پشت و پناه احمده
آقایی که دست گل باغ محمده

یا مولا یاحیدر یا حیدر

• دوشنبه
• 24
• مهر
• 1402
• ساعت
• 13:06
• نوشته شده توسط
• یوسف اکبری

فرمانده‌ی - لشکر پيغمبر
ای عالِم - منبر پيغمبر
اسم تو رو - می بره پيغمبر
ياور پيغمبر
عالَم از نام تو نورانی / حب تو شرط مسلمانی
بهترين كاتب قرآن و / برترين حافظ قرآنی
نميشه نام تو تكراری / تو بزرگ همه دورانی
فقط تويی صاحبم علی - به عشق تو طالبم علی
تو برتری داری به همه - فريضه‌ی واجبم علی
يا حيدر / ولی الله حيدر ۲

ای ساقی - حوض كوثر حيدر
ای حجت - حی داور حيدر
به شهر علم نبی در حيدر
شور محشر حيدر
كی به جز تو مطلقا شاهه / منطق تو بهترين راهه
با تو هر كی باشه محبوبه / هر كی بی تو باشه گمراهه
كی جز تو ميشه دلير علی - تويی هميشه امير علی
يه شب بيا و جون منو - دم ضريحت بگير علی
يا حيدر / ولی الله حيدر ۲

• پنج شنبه
• 27
• مهر
• 1402
• ساعت
• 11:05
• نوشته شده توسط
• یوسف اکبری

سلام ای ماورای فهم و ای مافوق باورها
درود ای انبیا در بارگاهت همچو قنبرها
فدایت باد ای سردار رب العالمین، سرها
قدم بگذاشتی از کعبه بر چشمان نوکرها
ز گرد روی نعلینت به هستی رنگ و رو دادی
تو ای بابای خاک اینگونه بر خاک آبرو دادی

تو سِرّ سَر به مُهر ذات پاک حق تعالایی
تو را نشناختند از بس به شان و رتبه، والایی
چنان پیدایی و پنهان که هستی و معمایی
فقط باید تو را اینگونه خواند، ای شاه! اعلایی
علی و عالی و مولا تو را تنهاست زیبنده
شد از لاسیف الا ذوالفقار اسلام پاینده

مسیح و خضر و موسی و سلیمان یا علی گفتند
تمام انبیا در موج طوفان یاعلی گفتند
گنهکاران امت بهر غفران یا علی گفتند
محبانت به وقت دادن جان یا علی گفتند
عجب نامی است! شیرین چون عسل، دلچسب چون انگور
به عشق دیدن روی تو روزی سر نهم در گور

چه شد آخر که ما را هم به کوی خویش دادی راه
به چشمت آمدم با اینکه بودم گاه در بیراه
خدا را صد هزاران بار شکر ای حجت الله
گدا را هم سر خوان تو جایی داده اند، ای شاه
نگاهم کردی و با حب خود بر من بها دادی
تو وقتی آمدی دنیا به این عالم صفا دادی

خدا میخواست تصویر خودش روی زمین باشی
خدا خود عاشق است و خواست تو عشق آفرین باشی
به تو نام خودش را داد تا زیباترین باشی
چه شانی که به زهرا هم امیرالمومنین باشی
هر آنچه داشت حق، دور سرت گرداند ای دلبر
کسی نشناخت جز زهرا و پیغمبر تو را حیدر

غرض از شعر، مدحمت بود، مدحت کار انسان نیست
خدا باید بگوید از تو، در حد ادیبان نیست
به جز وصف تو و اولاد تو چیزی به قرآن نیست
محبان تو را قبله نمایی غیر ایوان نیست
ترک برداشت از شوق نجف دیوار بیت الله
تو قرآن خواندی و بوسید لبهایت رسول الله

بشارت باد زهرای تو را ای قاری قرآن
نبی بوسید لبهای تو را ای قاری قرآن
تبرک دید سیمای تو را ای قاری قرآن
جهان کم داشت آوای تو را ای قاری قرآن
تو خواندی آیه اما احترامت کرد پیغمبر
فدای قاری نیزه نشین زخمی حیدر

میان طشت، لب وا کرد و چوب خیزران می خورد
به پیش چشم زینب ضربه های بی امان می خورد
جمالش از یزید و دخترش از ساربان میخورد
بمیرم، آن سری که بر روی نیزه تکان میخورد
فتاد از روی نی روی زمین در پیش طفلانش
خرابه نیمه شب بوسید رویش، دخت نالانش

• پنج شنبه
• 4
• آبان
• 1402
• ساعت
• 13:23
• نوشته شده توسط
• یوسف اکبری

شب ولادتت شده دوست دارم
از تو و از فاطمه دعوت کنم
قدم رو چشم من بذار که میخوام
از آرزوهام با تو صحبت کنم
آرزو دارم اگه قسمت بشه / برم یه روز برا طواف کعبه
جای دعا ذکر علی بگیرم / زمان دیدن شکاف کعبه
احمد مختار - گفته پر تکرار - افضل‌ الاذکار
نام مولا ۴ علیه
هم پُر از شوکت - هم قَدَر قدرت - اسم پُر هیبت
نام مولا ۴ علیه
(یا علی‌ مولا ۲ یا علی مولا مولا مولا) ۲

با ذکر یا علی علی توو هیأت
مستی‌ و شور و شعفو دوست‌ دارم
بین تموم شهرای رو زمین
یه جور دیگه من نجفو دوست‌ دارم
من به تو قول میدم آقاجون اگه / با عشق تو برم مطاف کعبه
تا بتونم نمازامو میخونم / درست مقابل شکاف کعبه
راه‌ مستقیم - حضرت‌ کریم - نبأ عظیم
تنها مولا ۴ علیه
فوق‌ هر‌ باور - سید و سرور - صاحب‌ محشر
تنها مولا ۴ علیه
(یا علی‌ مولا ۲ یا علی مولا مولا مولا) ۲

بالاتر از اسم تو نیست توو دنیا
چون قسم سجده‌ی کوثر تویی
عمرم و پای تو میذارم آقا
همه سفارش پیمبر تویی
امامی و کعبه‌ای و کافره / هر کسی که بره مصاف کعبه
لعن میکنم دشمنانتو وقتی که / چشام میُفته به شکاف کعبه
حق‌ مطلق‌ تو - راهِ‌ بر حق‌ تو - یل‌ خندق‌ تو
تویی مولا ۴ حیدر
نَفْس‌ پیغمبر - صاحب منبر - یل‌ جنگ‌ آور
تویی مولا ۴ حیدر
(یا علی‌ مولا ۲ یا علی مولا مولا مولا) ۲

• پنج شنبه
• 4
• آبان
• 1402
• ساعت
• 13:24
• نوشته شده توسط
• یوسف اکبری