• پنج شنبه 1 آذر 03


الهي عاشقم من بر وصالت

6266
4

الهي عاشقم من بر وصالت

كه هر جا بنگرم بينم جمالت

جهان را آفريدي بي كم و كاست

همه عالم به فرمان تو بر پاست

زمين را مسكن آدم نمودي

براي راحتش نعمت فزودي

به دريا عالمي ديگر نهان است

به صحراعاقلان را صد نشان است

به كوه وجنگل و باغ و چمنزار

نهادي تو چه نعمتهاي بسيار

ز هر شاخ درختي در بهاران

نمايان مي شود غنچه فراوان

فرستادي تو باران را چه زيبا

براي تشنه گان در كوه و صحرا

زمين راروشني دادي به خورشيد

شبش زيبا شده با ماه و ناهيد

بهار و صيف و پاييز و زمستان

براي عاشقان رمزي نمايان

بهاران می شود بر پا قیامت

ز هر شاخی شکوفه کرده قامت

دوباره در خزان ميميرد اشجار

نمودي عبرتي بر خلق بيدار

تو آتش را ز چوبي آفريدي

به هر جسمي ز روح خود دميدي

همه عالم به تسبيح و سجودند

همه شاكر كه از ا و در وجودند

خداوندا هدایت کن دلم را

دل وامانده بی حاصلم را

توئي تنها اميد بي پناهان

توئي بخشنده كل گناهان

مرا تنها وصالت آرز باد

ندارم خوشتراز وصل تو در یاد

شعر از درویش

  • پنج شنبه
  • 19
  • آذر
  • 1388
  • ساعت
  • 12:47
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران