میلم کشیده مژدهى مهمانىام دهند
جایى کنار یار خراسانىام دهند
این بار مىروم که بخواهم ز محضرش
یکبار هم اقامت طولانىام دهند
عطر بهشت بوى خوش حضرت رضاست
از عطر او ترنّم رضوانىام دهند
باید ز گرمى نفس یار بهره برد
تا بارقه ز نفحهى رحمانىام دهند
یا لایق نگاه کریمانهام کنند
یالااقل بصیرت ایمانىام دهند
هر روز اگر تلاوت آیات مىکنم
دارم امید توشهى قرآنىام دهند
باید دل از دو رنگى و از کافرى برید
تا اهلبیت رنگ مسلمانىام دهند
حالا طلب، زیارت مخصوصه مىکنم
تا در حرم توجّه عرفانىام دهند
وقتى عزیز فاطمه همسفرهى گداست
سامان چنین به بى سر و سامانىام دهند
دنیا به اعتبار رضا مىشناسدم
گر انتصاب شیعهى ایرانىام دهند
کارم اگر به مهر رضا با صفا شود
تا سال بعد نامهى نورانىام دهند
غیر از مى دو ماهه که مستم نمىکند
خواهم که بادهاى ز پریشانىام دهند
هر دم دلم کنار دلى خسته مىنهم
در بین روضه گریهى طوفانىام دهند
ما را ز گریه، منصب منّا شدن رسد
برتر ز شأن و رتبهى سلمانىام دهند
صبح و مسا به کرب و بلا گریه مىکنم
شاید جواز یارى میدانىام دهند
دارد شب شهادت من دیر مىشود
آیا شود که جام جمارانىام دهند
دل را اگر به یوسف زهرا دهد دلم
درک مقام یار خراسانىام دهند
جان مرا براى رضا آفریدهاند
روزى رسد اجازهى قربانىام دهند
شاعر : محمود ژولیده
- چهارشنبه
- 25
- مرداد
- 1396
- ساعت
- 6:26
- نوشته شده توسط
- ایدافیض
- شاعر:
-
محمود ژولیده
ارسال دیدگاه