• دوشنبه 3 دی 03

 حسن ثابت جو

غزلی در زبان حال حضرت رقیه(س) -(ما كجا و كربلا و اشك چون هامون كجا؟)

648
1

ما كجا و كربلا و اشك چون هامون كجا؟
شهر شام و سوز و آه و این دلِ مجنون كجا؟
كنج ویرانه شده خلوتگه غم های من
من كجا و این دلِ افسرده و محزون كجا؟
دختر شاه شهانم شه پرِ عشقِ حسین
ضربه های تازیانه جسمِ درد افزون كجا؟
خانه ی ما قبله ی اهلِ ‌صفا بودش ولی
این خرابه، مجلس نامحرم و افسون كجا؟
یك شب از ناقه به صحرای جفا افتاده ام
پای بی جان، جسم لرزان، سیلی ملعون كجا؟
با نگاه قطره خونی من پریشان می شدم
بر سر نی دیدن رأس عمو گلگون كجا؟
من به دامان پدر هر شب به ناز و غمزه ها
چشم تار و دست زخمی، این سرِ پر خون كجا؟
می شوم آماده با بابای خود راهی شوم
ای پدر گوشم به فرمانت بگو اكنون كجا؟

  • یکشنبه
  • 18
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 17:51
  • نوشته شده توسط
  • حسن فطرس

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران