از الستی که دم ایجاد است
دل من زائر مادرزاد است
از قدمگاه تو معلومم شد
این زمین ارض رضا آباد است
گُل كنار حرمت خار بُوَد
بسكه آئينه ي تو نقاد است**(نقاد:آنچه خوب و بد را از هم جدا ميكند)
آهن از فیض تو گوش شنواست
شاهدم پنجره فولاد است
درد ناگفته به گوش تو رسد
لهجه ي بی ادبان فریاد است
بس که راهِ حرمت شیرین است
تیشه از ذوق شما فرهاد است
هفت نسل تو شقايق بودند
پشتِ تو زخم ترين اجداد است
شاعر : رضا جعفري
- پنج شنبه
- 7
- دی
- 1391
- ساعت
- 17:32
- نوشته شده توسط
- feiz
- شاعر:
-
حجه الاسلام رضا جعفری
ارسال دیدگاه