گفتی دلمان در آرزویت باشد
چشمان امیدمان به سویت باشد
عید رمضان هم آمد اما ای ماه
عید دل ما رؤیتِ رویت باشد
شاعر : یوسف رحیمی
- چهارشنبه
- 11
- مرداد
- 1396
- ساعت
- 08:14
- نوشته شده توسط
- ایدافیض
گفتی دلمان در آرزویت باشد
چشمان امیدمان به سویت باشد
عید رمضان هم آمد اما ای ماه
عید دل ما رؤیتِ رویت باشد
شاعر : یوسف رحیمی
ای جذبهی ذیالحجه و شور رمضانم
در شادی شعبان تو غرق است جهانم
تقدیر مرا نور نگاه تو رقم زد
باید که شب چشم تو را قدر بدانم
روی تو و خورشید، نه، روشنتر از آنی
چشم من و آیینه، نه، حیرانتر از آنم
در سایهی قرآن نگاه تو نشستم
باران زد و برخاست غبار از دل و جانم
برخاست جهان با من برخاسته از شوق
تا حادثهی نام تو آمد به زبانم
عید است و سعید است اگر ماه تو باشی
ای جذبهی ذیالحجه و شور رمضانم
شاعر : سید محمد جواد شرافت
بر سینه طراوت بهاران بخشند
بر دیدۀ ما صفای باران بخشند
تا عید سعید فطر اعلام شود
یکباره گناه روزه داران بخشند
ممنونِ خدائیم که بعد از یکماه
شیرینیِ وصل را به یاران بخشند
در لحظۀ پایانیِ ماهِ رمضان
عصیانِ همۀ گناهکاران بخشند
عید است ، و یا اینکه قیامت بر پاست
که این گونه هزار در هزاران بخشند
امروز دعا کنید انشاالله
یک کرببلا به بی قراران بخشند
یک سال اگرچه در زمین گِل بردیم
غفلت زده ، بار کج به منزل بردیم !
مجنون خدا شدیم اما یک ماه
سی روزِ تمام ، از خدا دل بردیم
سی روز گذشت و سی صنم را کُشتیم
با ذکر «صمد» ، منم منم را کُشتیم
اهریمن نَفس را زمین کوبیدیم
«من رستم پیل افکنم !» را ، کُشتیم
هر چند هبوط ، جان انسان را سوخت
عصیان و گناه ، روح ایمان را سوخت
در لیله ی قدر ، چون به حق برگشتیم
بیداری ما ، دماغ شیطان را سوخت
سی روز «خلوص» را تبسم کردیم
در محضر دوست ، خویش را گم کردیم
گفتیم خدا و دل بریدیم از خاک
با لهجه ی آسمان ، تکلم کردیم
سی روز گذشت ، سی شب نورانی
بر خوانِ فرشته ، سی سحر مهمانی
سی فرصت ناب از برای توبه
تا حضرت نَفس
اى روح بلند عرش اعلى برگرد
سرسبزترين بهار دنيا برگرد
يك ماه پر از عطر حضورت بوديم
اى "صاحب عيد"،جان زهرا برگرد
شاعر : محمد مهدی عبدالهی
آَیَا آلَ سُعُودْ، تَلامِیذَ الیَهُودْ
ای آل سعود... دانش آموزان یهود
لَأَنتُم جَیْشُ عُمَرَ اِبنِ سَعدْ
به راستی شما لشکر عمربن سعد هستید
قَصَفتُمْ بِالغَدْرِ، فَأَنْتُمْ کَالشِّمْرِ
با عهدشکنی تان (یمن را) بمباران کردید شما چون شمر هستید
و أَحْرَقْتُمْ قَتَلْتُمْ دُوْنَ حَدْ
سوزاندید... و بی حد و حصر کشتید
حُسینیٌّ ... فِدَائیُّ هُوَ الشَّعْبُ الیَمَانیُّ
ملت یمن حسینی و فدایی حسین است
آَیَا جَارةَ السُّوءْ ... بِحِقْدِکِ المَمْلُوُءْ
ای همسایه شر ... که با کینه سرشارت
أَعَدْتِ کَربلاءَ فِی صَنْعَا
کربلا را در صنعا تکرار کردی
بِاِسمِ المُسلمین... قَتَلتُمْ أَصْلَ الدِّین
به نام اسلام... اصل
ای ترامپ
سخت افسارت گسستی ای ترامپ
آدمیت را نهستی ای ترامپ
ازدهانت گنده تر گفتی سخن
بی گمان در حال مستی ای ترامپ
حرفهای تو نبود از روی عقل
تو مگر دیوانه هستی ای ترامپ
خار چشم تو سپاه ما بود
کور سوی آن تو جستی ای ترامپ
دست کم بگرفته ای ایرانیان
روبروشان در شکستی ای ترامپ
صحبت تحریم باما میکنی
دل به اوهامت ببستی ای ترامپ
نمره ی جغرافیایت صفر شد
بر عرب آلات دستی ای ترامپ
ملت ما در ترور قربانی است
در ترور استاد هستی ای ترامپ
شیطنت ها در جهان کار شماست
تو خودت شیطان پرستی ای ترامپ
در مصافت با همه ایرانیان
سخت تو بی پا ودستی ای ترامپ
درس ها دادی به خالی بندها
زین جهت تو چیره دستی ای ترامپ
سالگرد حماسه مقاومت
تیپحضرتعبدالعظیم(ع)
درجزیرهی مجنون سال ۱۳۶۲
حماسهی مجنون خیال لیلا بود
که رمز پیروزی به یاد زهرا بود
به خون وضوکردندزسرگذشتندو
جزیرهشدمعراج،که ره به بالا بود
شقایق و لاله که رنگ خون دارد
خزان نشد آنجا بهار گلها بود
نفس نفس میزد جوان بیهمتا
ز لا اله بگذشت مرید الا بود
زخطه ری شد چو راهی جبهه
ز قبلهی تهران به کربلاجابود
مقاومت کردند سه روز امّا بعد
شکسته پرها شد که تشنه لبها بود
جزیرهشدمقتلبخوننشستمجنون
به خاطر لیلا بریده سرها بود
دوباره من زارهَ به ری تجلی کرد
قرار رزمنده به جمعه شبها بود
کمیل منصور و که ناگهان عکسی
به سر در مسجد مقابل ما بود
شراب عشق شمارا خمار باور داشت
حدیث جبر تو را اختیار باور داشت
اگر که خواند تو را رب مشرق و مغرب
به اقتدار تو پروردگار باور داشت
به دست تیغ نگاه تو جان خود می دید
اگر که دشمن تو به فرار باور داشت
دلیل زلزله در وقت جنگ ها این بود
شکوه رزم تو را کار زار باور داشت
ازین جهت که به صالح نخورد تیغ شما
مسیر عدل تو را ذوالفقار باور داشت
قسم به کشته ی عشق کمان ابروی تو
سلاح چشم تو را هر شکار باور داشت
اگر چه پرورش نخل می دهد میثم
به جان سپردن در راه یار باور داشت
به روی دار هم از عشق تو سخن می گفت
به برتری تو با افتخار باور داشت
یتیم کوفه فقط با خبر ز حالِ تو نیست
سخاوتی که تو داری انار باور داشت
#طوفان_مکه_شکافته_شدن
#پرده_کعبه_ازطرف_رکن_یمانی
و تو از عشق علی بود که شیدا شده ای
جامه ی صبر دریدی و هویدا شده ای
سالها در پسِ این پرده تو پنهان بودی
موسم حج و غدیر است که پیدا شده ای!
#هستی_محرابی
سالگرد
شهادت میثم تمار
میثم و نخله خرما و سردار خوشاست
با ولای علوی موسم دیدار خوش است
هر که با حب علی سهم شهادت دارد
شهدشیرین شهادت سربازارخوشاست
ماجراى بر نيزه كردن قرآن
?پس مالك اشتر عرض كرد يا اميرالمؤمنين بر اين صف باقي مانده لشگر معاويه حمله كن تا كار تمام شود ولي مردم از همه اطراف فرياد ميزدند كه اميرالمؤمنين به حكم قرآن راضي شد پس مالك اگر حضرت فرمود و
راضي شد من هم راضيم ولي حضرت در بين فريادهاي مردم ساكت بودند و هيچ نمي فرمودند و به زمين نگاه ميكردند.
معاويه گفت همان زماني كه حضرت قاصد فرستاد تا مالك اشتر دست از جنگ بردارد و به لشگرگاه خود بر گردد من اراده كرده بودم كه فرار، كنم و يا طلب
امان از مالك كنم و تا آن روز چهل جنگ و درگيري ميان اصحاب امير (ع) و لشگر معاويه اتفاق افتاد و در همه آنها فتح با امير (ع) بود.
حضرت از جا ب
◾شور انقلابی
◾محرم
◾بنداول
ما.... فرزاندان.... روحاللهیم
ما.... از انصار.... حزباللهیم
باک نداریم
ما از تحریم
نمیشویم ما
هرگز تسلیم
لبیک....
یاحسین یاحسین یاحسین(۲)
◾بنددوم
این....سینه زنی .....بهار ماست
این....نوحه و دم....شعار ماست
باک نداریم
ما از تحریم
نمیشویم ما
هرگز تسلیم
لبیک...
یاحسین یاحسین یاحسین(۲)
◾بندسوم
ما....پیروان.... عاشورائیم
ما....دشمنان..... امریکائیم
باک نداریم
ما از تحریم
نمیشویم ما
هرگز تسلیم
لبیک....
یاحسین یاحسین یاحسین(۲)
لَیلَةُ المَبیت
شبیکه امام علی(ع) برایحفظ جان پیامبر(ص) دربستر ایشان خوابید. مشرکان قصد داشتند در این شب دستهجمعی به خانه پیامبر حمله کنند و او را به قتل برسانند. به درخواست پیامبر(ص)، امام علی(ع) در بستر ایشان خوابید و در نتیجه مشرکان متوجه عدم حضور پیامبر نشدند و رسول خدا(ص) توانست در آن شب به سمتیثرب هجرت کند. بسیاری از مفسران، شأن نزول آیۀ ۲۰۷ سوره بقره را این فداکاری امام علی در لیلة المبیت دانستهاند. تاریخ این واقعه، شب اول ماه ربیع الاول سال سیزدهم یا چهاردهم بعثت ذکر شده است.
نقشه قتل پیامبر (ص)با بالا گرفتن دعوت پیامبر(ص) به اسلام، کفار قریش پس از مرگ ابوطالب به آزار و اذیت مسلمان
تقدیم به شاعرگران سنگ
شعرآئینی سید رضا موید
پیر عشقی که نوکرش خوانی
شد موید ز لطف سلطانی
از عنایات ثامن الحجج است
که شده شاعر خراسانی
ذکر روز و شبش حسین شده
غنچهی در لبش حسین شده
ز اول عمر تا همین لحظه
همهی مکتبش حسین شده
سخنش کیمیاست میدانی
در پناه رضاست میدانی
حاصلعمرشاینبودوآنهم
عاشق کربلاست میدانی
او ز نسل علی و زهرائیست
همچو مجنون اسیر لیلائیست
دعبل عصر ماست در مشهد
سیرتش در مسیر شیدائیست
یک سحر همسفر شدم با او
جرعهای می گرفتهام ز سبو
در مدینه، کنار بیتالله
نغمهاش لااله الا هو
حرف آخر کلام پایانیست
چون گشاید دهان، دُّرافشانیست
مو سپید قبیلهی عشق است
خودبهخوداینمدالسلطا
در صحن شما عشق تلاطم کرده
باران به روی سنگ تیمم کرده
یلدا سر ظهریست که گویاخورشید
از شرم حضور، خویش را گم کرده
پاییز گذشت و برگ ریزان نشدیم
از این همه معصیت پشیمان نشدیم
هرقدر که شب قصه ی خود را کش داد
ما آخر سر نماز شب خوان نشدیم
تا کی به ندای نفْسِمان گوش کنیم
غم را به قد قافیه تن پوش کنیم؟!
حیف است که در بلندی این یلدا
کوتاهی عمر را فراموش کنیم!
بی حوصله ام بی هیجان اما نه
دلتنگ توام، دل نگران اما نه
هی چله به چله میوه ها کامل شد
یک چله دعای عهدمان اما نه
رفتی و نگفتی که فلانی تنهاست
این عشق ولی هنوز هم پا برجاست
امشب که نه حتی وسط تابستان
هر شب که تو نیستی برایم یلداست
جا ماند از بعضي پدر در زير آتش
جا ماند از بعضي پسر در زير آتش
آتش نشان ميرفت با علم بر اين كه
پنهان شده اينجا خطر در زير آتش
در قطعه ي اهل هنر شد جايشان،چون
رو كرده اند از خود هنر در زير آتش
هرگز نگو چيزي نماند از جسم آن ها
پيدا شد از آن ها جگر در زير آتش
عاشق خبر از خود بجا نگذاشت هرگز
مخفي ست مشروح خبر در زير آتش
این الرّجّبیًون
کنون که ماه رجب چهره از نقاب انداخت
خدا به مرحمت از عاصیان عذاب انداخت
برای تربیت نفس خود زجا برخیز
خدا سفینهی امداد را بر آب انداخت
سفینهایی که علی ناخدای آن باشد
به وسعت همهی بحر،حق ثواب انداخت
من از حقیقت یا ذالجلال فهمیدم
که حق به چاه گنه بهر من طناب انداخت
تمام روزی عالم سحر شود تقسیم
سحربیاکهخداکشتیتبرآبانداخت
ز بعد ماه رجب میرسد مه شعبان
برای ماه صیامت،خدا شراب انداخت
شراب کهنه مرا مستی مدام دهد
شنیدهام همه وصفش،دهانمآبانداخت
اولین شب جمعه
ماهرجبلیلهالرغائب
در لیله الرغائبم آمال من، شکفت
تحویل سال بوده و احوال من، شکفت
مثل پرندهایی که به دامی اسیر بود
صیاد تا که رفت، پر و بال من شکفت
شاهین ز آسمان به روی شانهام نشست
با این حساب بوده که اقبال من شکفت
آمال من در این شب جمعه زیارت است
در کربلا تمامی اعمال من شکفت
ضجه زنان به کرببلا مادر آمده
رزقِ تمام گریه یک سال من شکفت
لیله_الرغائب
?️روز پدر مبارک
در روز پدر دلم هوایت کرده
این سینه تهی ز غم برایت کرده
ای پاکترین ترانه،ای تکیهگهم
ای کوه صفا، مروهصدایت کرده
سال علوی مبارک
تا نام علی دراینجهان پابرجاست
سال علوی سال همه خوبیهاست
در سایهی مرتضی علی این کشور
تا روز ظهور مصلح کل برپاست
◾شروع غم......
◾همراه با کاروان سیدالشهدا
◾خروج از مدینه غروب ۲۷
◾رجبالمرجب سال ۶۰ هجری
گام اول
زشهرمصطفیجداشدحسین
راهی راه کربلا شد حسین
موذن آل علی، اکبر است
مسیح این راه علیاصغر است
صاحب این شهد عسل قاسم است
زادهی سالار بنی هاشم است
نور حسن ز چهرهاش منجلیست
ظل توجهات یاس علیست
تابهحسینمستوشیداشده
همنفس اکبر لیلا شده
صلابت یاس علی را ببین
لوای عباس علی را ببین
همه به ظل سایهاشمیروند
تحت لوای آیهاش میروند
صف شکن و یل بزرگ نامیست
تیغکشد ز قامتش قیامیست
همقدم قافله ره میبرد
دختر کبرای علی میرود
ثانی زهراست به زهرا قسم
زینت باباست به زهرا قسم
مجمع فیض و حسنات ولاست
شریکالحسین کر
◾سالگرد رحلت امام خمینی(ره)
روح خدا سوی خدا تا پرکشیده
هنگام ماتم بر دل عاشق رسیده
تازه شده داغش دوباره در دل ما
گویا از این غصه قد عالم خمیده
◾به مناسبت سالگرد رحلت امام خمینی(ره)
◾وسالگرد پانزده خرداد
سالگرد امام راحل شد
جاودانه همیشه در دل شد
نفسش بوده چونکه دشمن سوز
انقلاب از وجود او پیروز
نامِ نامی اوست روح الله
همه دلها ز نام او آگاه
همچو موسی عصا بکف آمد
رفت و از خطّه نجف آمد
عبد صالح مرید ثارالله
سرنگون کرده تخت و تاج شاه
خون دل خورد و استقامت کرد
با توکل به حق قیامت کرد
چِقدر طعنهها شنید از کین
صبر کرده برای حفظ دین
توطئهها همه از او خنثی
تکیهگاهش همیشه بوده خدا
دشمنان را همیشه دشمن بود
دوستان را به مثل گلشن بود
پیر روشن ضمیر و دل آگاه
بر مریدان به مثل خضر راه
جانشینش خود انتخاب نمود
نقشهی دشمنان بر آب نمود
گشت سید علی
نیمه ی ماهه شب دلخواهه
شادی با دلم همراهه
دل سر به راهه چون در پناهه
حضرت وليُّ اللّهه
سائل امشب رزقش بسياره
مثلِ بارون رحمت ميباره
شب قشنگه پر زدنه شب ديونگيِ منه
شب شادي مادرمون شب آقام امام حسنه
امام حسن دنيا و عقبامه
خدارو شكر اين آقا، آقامه
حسن حسن كريم آل الله
جشنش پر شوره يه پارچه نوره
امشب كه حيدر مسروره
سِرِّ مستوره فخرش مشهوره
به لطفش دل از غم دوره
لبخند روي لبهاش پيدا شد
جدّش وقتي ديدش غوغا شد
علي كه شاه ماخَلَقه براحسنميدهصَدَقه
چشایاونزَنایحسود دارهدرمیادازحَدَقه
در خونه ش امشب بار عامه
خدارو شكر اين آقا،آقامه
حسن حسن كريم آل الله
منم نِگا كن گِره م رو واكن
در حقِّ
بر ضد ستمکاران در پانزده خرداد
مردی ز دیار قم برخاست و زد فریاد
.
او مرجع دینی بود، الحق که حسینی بود
آن مرد خمینی بود، جاوید قیامش باد
.
آن حامی مظلومان مردانه گذشت از جان
گردید از او ویران کاشانة استبداد
.
بر رهبر این نهضت لبیک بگفت امت
کایمان همان ملت محکم بُدی از فولاد
.
در اکثر استانها از خون مسلمانها
شد سرخ خیابانها اندر ره عدل و داد
.
این روز به نام حق شد زنده مرام حق
آغاز قیام حق دارد ز شهادت یاد
.
از نهضت اهل دین شد محو نظام کین
تاریخ کند نفرین بر پهلوی جلاد
.
هرچند که در آن روز اسلام نشد پیروز
کاشانة دین امروز گردیده ولیآباد
.
بشنو تو در این محفل «جاء الحق» اهل دل
پس گو «زهق ال
بفرمائید.....
یک جرعه غزل ناب
برای شب یلدا
یلداترین شبانهی بیانتها تویی
بیانتهای عشق در اینابتدا تویی
چشمانمنسفیدشدازاین شببلند
ای روشنای صبح که دارالشفا تویی
لختی درنگ حاجت دل مستجاب کن
گفتم به خویش از کرم اصل دعا تویی
دیوان حافظ و شب یلدا، تَفَأُلّی
گفتا که بر وجود مسم کیمیا تویی
(دیدم بخواب دوش که ماهی برآمدی)
آن ماه شبفروز شب تار ما تویی
یلدا گذشت و صبح سپیده ز ره رسید
باز از چه روی در همهی من رها تویی؟
اهلاً و مرحبا بِکَ یا ایُّهَا الرَّجَب
ای مهد دلفروز سه مولود منتخب
.
گر خوانمت بَریدِ خداوند نی شگفت
ور دانمت نوید جهاندار نی عجب
.
ایام تو مبارک و شبهای تو سعید
ساعات تو خجسته و اوقات تو طرب
.
یکسال بود منتظران قدوم تو
بودند در هوای وصال تو پر سعب
.
چون از خدای ،ریزش رحمت به سوی خلق
بیش است در تو زان شده نامت همی اصب
.
ای ماه در تو گشته عیان وجه ذوالجلال
چون بدر کز جمال برد تیره گی ز شب
.
شمس هدی، ولیِّ خدا، نور اهتدا
سلطان دین، امام مبین، شاه ذوالحسب
.
بحر کرم ،محیط همم ،فائض نعم
میر امم، امیر عجم ،سید عرب
.
نفس رسول ،زوج بتول، آیت قبول
میزان دین ،صراط یقین، دافع کرب
.
بدر دجی ،طریق رجا، با
بند اول :
دیدی رفیق کرببلا قسمت نشد امسال ای وای ۲
راه حرم بسته شد و شد آرزوم ابطال ای وای ۲
ناشکریمون کار دستمون داد و شدیم مایوس ای وای۲
ما موندیم و حسرت برا شش گوشه و پابوس ای وای ۲
شد جدایی، قاتل من، این دل من، تنگه به والله
اربعین با ، پای دل تا، کربلا ما ، می آییم ایشالله
ای حسین جان ای حسین جان ...
بند دوم:
شب تا سحر خواب حرم کرده منو بی تاب ارباب ۲
این زخمی دلخسته ی آشفته رو دریاب ارباب۲
درمونده و بی طاقتم دنیا پر از درده ارباب۲
درمان هر درد و غمی اون گنبد زرده ارباب۲
در هوایت، بی قرارم ،ای نگارم آروم جونم
بوی سیب و تربت تو مهربونم کرده دیوونم
ای حسین جان ....
بند سوم:
شد دل خوشی بهر دل جاماندگان هیئت ارباب ۲
تنها پناه عاشقان در این جهان هیئت ارباب ۲
حس می شود در این مکان عطر جنان ارباب۲
آید به بزم جدّ خود صاحب زمان ارباب ۲
انتهای ،خط هجران ، هست وصالش در راس حاجات
آید آن روز ، صاحب ما ، با شعار یا لثارات
العجل یا حجت الله العجل یا حجت الله ...