اشعار مناسبت های ویژه

مرتب سازی براساس
 مرتضی محمودپور

سرود دعای تحویل سال -( یا مقلب القلوب و الابصار) * مرتضی محمودپور

1504

سرود دعای تحویل سال -( یا مقلب القلوب و الابصار) سرود سال تحویل ۹۷
*****
یا مقلب القلوب و الابصار
یا محول الحول و الاحوال
یا مدبر اللیل والنهار
حول حالنا الی احسن‌الحال

رفته سرما ز ره رسیده بهار
غصه‌ها رو تو از دلم بردار
ابر رحمت بیا به خانه ببار
(یا مقلب القلوب و الابصار)(۳)
*********
تو به پرواز من بده پر وبال
تا که بینم ز دلبرم خط و خال
چون الف بوده گشته‌ام چون دال
(یا محول الحول و الاحوال)(۳)
******
ای به چشمم‌گل همیشه بهار
کی ز ره میرسد یگانه نگار
روشن ازطلعتش شودشب‌تار
(یا مدبراللیل و النهار)(۳)
*****
دوستان شد دگر چو آخر سال
شدبهارم مقدمه به وصال
عمر من رفته رو به سوی زوال
(حول حالنا الی احسن الحال)(۳)
******
ای شهیدی که معدن کرمی
نو

  • سه شنبه
  • 29
  • اسفند
  • 1396
  • ساعت
  • 14:33
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

رباعی های مربوط به شب یلدا -(دلگرمی ما "ذکر کثیر" است امشب) * سید محمدرضا یعقوبی آل

1757

رباعی های مربوط به شب یلدا -(دلگرمی ما "ذکر کثیر" است امشب) دلگرمی ما "ذکر کثیر" است امشب
با آه چقدر دلپذیر است امشب
بی سوز دعا نباید از چله گذشت
ای دل! شب عاشقان تیر است امشب

با آه به عرش می رسد فریادم
شبهای حرم نمی رود از یادم
از شوق حرم تا که شنیدم چله
ناگاه به یاد اربعین افتادم

در وادی توحید پی مقصد باش
اخلاص بیار و آنچه می باید باش
با یاد خدا، شب بلند یلدا
مشغول به "لم یلد و لم یولد" باش

با نام خدا محفلمان روشن شد
تکلیف شب منزلمان روشن شد
با ذکر علی علی به سودای بهشت
خوردیم انار و دلمان روشن شد

هنگامهء توديع خزان است بیا
سرفصل بهار مومنان است بیا
بنگر که به انتظار فردای ظهور
قد شب چله هم کمان است بیا

نور تو طلوع روشن فرداهاست
آیینهء "والنهارْ

  • جمعه
  • 30
  • آذر
  • 1397
  • ساعت
  • 20:31
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

زیارت مخصوص امام رضا(ع) -(پنجره فولاد تو در هر زمان) * مرتضی محمودپور

473

زیارت مخصوص امام رضا(ع) -(پنجره فولاد تو در هر زمان) زیارت مخصوص

پنجره فولاد تو در هر زمان
قفل های بسته را وا میکند
برکه‌ی بی آب را لطف شما
در کویر خشک دریا میکند

  • دوشنبه
  • 5
  • فروردین
  • 1398
  • ساعت
  • 22:33
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 محمود اسدی

(غزل)خروج کاروان امام حسین از مدینه/اهل زمین بهر برادر گریه کردند * محمود اسدی

667

(غزل)خروج کاروان امام حسین از مدینه/اهل زمین بهر برادر گریه کردند اهل زمین بهر برادر گریه کردند
اهل سما هم بهر خواهر گریه کردند

یک قافله با آه و ناله راه افتاد
یک کاروان با اشک دختر گریه کردند

شهر مدینه غرق زاری گشت یکسر
اهل مدینه لطمه بر سر گریه کردند

وقتی شبانه بار خود بستند و رفتند
آندم به یاد دفن مادر گریه کردند

تا که مسیر قافله از کوچه افتاد
خیلی به یاد سینه و در گریه کردند

وقتی که در آغوش مادر،خیل زنها
دیدند تا حلقوم اصغر گریه کردند

لیلا،سکینه،زینب و کلثوم و فضه
دائم به یاد نحر حنجر گریه کردند
******
شائق

  • جمعه
  • 16
  • فروردین
  • 1398
  • ساعت
  • 05:04
  • نوشته شده توسط
  • محمود اسدی
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

سالگرد رحلت امام خمینی....و پانزده خرداد * مرتضی محمودپور

795
1

سالگرد رحلت امام خمینی....و پانزده خرداد ◾به مناسبت سالگرد رحلت امام خمینی(ره)
◾وسالگرد پانزده خرداد

سالگرد امام راحل شد
جاودانه همیشه در دل شد
نفسش بوده چونکه دشمن سوز
انقلاب از وجود او پیروز
نامِ نامی اوست روح الله
همه دلها ز نام او آگاه
همچو موسی عصا بکف آمد
رفت و از خطّه نجف آمد
عبد صالح مرید ثارالله
سرنگون کرده تخت و تاج شاه
خون دل خورد و استقامت کرد
با توکل به حق قیامت کرد
چِقدر طعنه‌ها شنید از کین
صبر کرده برای حفظ دین
توطئه‌ها همه از او خنثی
تکیه‌گاهش همیشه بوده خدا
دشمنان را همیشه دشمن بود
دوستان را به مثل گلشن بود
پیر روشن ضمیر و دل آگاه
بر مریدان به مثل خضر راه
جانشینش خود انتخاب نمود
نقشه‌ی دشمنان بر آب نمود
گشت سید علی ولی خداست
جانشینِ به حقِ روح الله‌ست
گفته‌رهبر،که‌خصم، منکوب است
دشمن انقلاب، مغلوب است
غیر راه خمینی و رهبر
هرچه ره باشد، آن بود ابتر
این پیام امام و رهبر ماست
دست مهدی همیشه بر سرماست
گرچه دیده به راه خورشیدیم
با شهیدان همیشه جاویدیم
سند افتخارمان این است
محور انقلاب ما دین است

  • جمعه
  • 16
  • خرداد
  • 1399
  • ساعت
  • 00:48
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 ولی الله کلامی زنجانی

یک شعر انقلابی از استاد کلامی زنجانی -(در ره آزادگی فریادها خواهیم کرد) * ولی الله کلامی زنجانی

892

یک شعر انقلابی از استاد کلامی زنجانی -(در ره  آزادگی  فریادها  خواهیم کرد) در ره آزادگی فریادها خواهیم کرد
خلق را آزاد ز استبدادها خواهیم کرد

تا کنون بودیم صید خائنین و بعد از این
بندها بر گردن صیادها خواهیم کرد

با خدای خویشتن ما عهد و پیمان بسته ایم
عهد خود را محکم از فولادها خواهیم کرد

گشته رنگین دامن بیدادگر از خون ما
در حضور دادگستر دادها خواهیم کرد

رهبر آزاده ی آزادگان باشد حسین
پیروی از رهبر آزادها خواهیم کرد

در ره هفتاد و دو قربانیان کربلا
ما فدا چندین هزار هفتادها خواهیم کرد

حامیان دین و قرآن را به راه ایزدی
با فداکاری خود ارشادها خواهیم کرد

شد وطن از ظلم جلادان به ما کرب و بلا
چون حسین پیکار با جلادها خواهیم کرد

ای که در راه هدف کردی به حق ایثار خون
ما ز ایثار و جهادت یادها خواهیم کرد

ای "کلامی" قصد ما جمهوری اسلامی است
در ره ابقای آن انشادها* خواهیم کرد

*انشاد : شعر خواندن

این شعر قبل از پیروزی انقلاب سروده شده است د(سال 1356)

  • پنج شنبه
  • 19
  • تیر
  • 1399
  • ساعت
  • 00:13
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

رباعی....کفران نعمت کرده نعمت را گرفتند * مرتضی محمودپور

427

رباعی....کفران نعمت کرده نعمت را گرفتند خدایا ببخش
کفران نعمت کردیم

کفران نعمت کرده نعمت را گرفتند
از ما تجمعها و هیئت را گرفتند
در مسجد و ذکر دعا وقت جماعت
از ما زیارت هم جماعت را گرفتند

#مرتضی_محمودپور
@haajmorteza

  • جمعه
  • 20
  • تیر
  • 1399
  • ساعت
  • 15:31
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

یک جرعه غزل به مناسبت عیدقربان * مرتضی محمودپور

334
3

یک جرعه غزل به مناسبت عیدقربان یک جرعه غزل ناب
عیدقربان
عیدبنده گی

عید قربان بنده گی کامل شدست
عارف از این راه صاحبدل شدست

با نفسهای خلیل بت شکن
سحر شیطان لعین باطل شدست

(بنده گی کن تا که سلطانت کنند)
باصبوری بوده این حاصل شدست

کشتی بی ناخدا ره گم کند
ناخدا باشد سوی ساحل شدست

هر که نفس بت صف را نشکند
کارهایش در جهان مشکل شدست

با کلیمش طور سینا کامل است
این تکامل حاصلش در(چل) شدست

چله در چله برای وصل دوست
عاشق از این ره به حق واصل شدست

  • چهارشنبه
  • 30
  • تیر
  • 1400
  • ساعت
  • 18:06
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

تقدیم به همه نوکرای ارباب وفا سیدالشهدا * مرتضی محمودپور

406

تقدیم به همه نوکرای ارباب وفا سیدالشهدا ◾تقدیم به همه نوکران ارباب
◾منصب نوکری
◾حضرت حسین(ع)

به من از نوکریت منصب شاهی دادند
درحریم حرمت جلوه‌ی ماهی دادند

من‌به اذن تو در این راه و مسیر افتادم
لطف‌زهراست به‌من کوه‌به‌کاهی دادند

تا به لب ذکر تو جاری شده آرام شدم
بعداز آن فرصت‌یک‌لحظه‌ی‌آهی دادند

دیده بگشودم و خود را به کنارت دیدم
دل خوشم چونکه اجازه به نگاهی دادند

راه گم کرده در این دیر خراب آبادم
لیک بر من ز ولای تو گواهی دادند

گر نبودی من بیچاره زمین میخوردم
گریه بر غربت تو راه ز چاهی دادند

من اگر خوب اگر بد به شما منصوبم
نوکری تو نصیبم شد و جاهی دادند

روز به محشر که‌شود من‌به‌محتاجترم
بر من از لطف‌تو بود است پناهی دادند

  • دوشنبه
  • 29
  • شهریور
  • 1400
  • ساعت
  • 12:50
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

شب جمعه آخر ماه شعبان یک منبر روضه * مرتضی محمودپور

418

شب جمعه آخر ماه شعبان یک منبر روضه ◾یک منبر روضه
◾شب جمعه در کربلای معلی

حرمت قبله‌ی دلهاست اباعبدالله
دل ما غرق تمناست اباعبدالله

یاد این مصرع فرخنده فتادم گفتم
(چقدر نام تو زیباست اباعبدالله)

نیمه‌شب،درحرمت،روضه‌ی‌اکبرخواندم
مستمع حضرت زهراست اباعبدالله

یاد لعل لب خشکیده‌ نمودم دیدم
اشک در دیده‌ی سقاست اباعبدالله

علقمه رفتم و دیدم حرم عباسَت
تشنه لب یکه و تنهاست اباعبدالله

مشک‌بی‌آب‌خجالت‌زده‌ی‌ سقا بود
شرم بر چهره‌ی دریاست اباعبدالله

تا تو رفتی ز پی‌ت زینب نالان آمد
خواهرت در دل صحراست اباعبدالله

(مادرت گفت بُنَّیَ دل ما ریخت بهم)
گریه کن مهدی زهراست اباعبدالله

نقش لبهای همه در حرمت بود...حسین
(چقدر نام تو زیباست اباعبدالله)

گشته‌ای قاری قرآن به روی نیزه ببین
پای نی زینب کبراست اباعبدالله

بوریا گشته کفن تا به تن گلگونت
پرچم ذکر تو بالاست اباعبدالله

حُّرِ درگاه تو هم منصب شاهی دارد
نوکرت بر همه آقاست اباعبدالله

#مرتضی_محمودپور
@haajmorteza
#دو مصرع (داخل پرانتز) از شاعر گرامی
قاسم نعمتی است

  • پنج شنبه
  • 11
  • فروردین
  • 1401
  • ساعت
  • 13:15
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب

نور جاری میشود از خُلق و خوی پنج تن * مرضیه عاطفی

354

نور جاری میشود از خُلق و خوی پنج تن نور جاری میشود از خُلق و خوی پنج تن
میچکد باران و دریا از سبوی پنج تن

آسمان خورشید را روی زمین آورده است
دشت، مجنون میشود در آرزوی پنج تن

دست در دست نبی(ص) أنوارِ عرشی آمدند
کور شد اینگونه چشمانِ عدوی پنج تن

هر که رو در رو شود با خاندان مصطفی(ع)
قاتل جانش شود یک تار موی پنج تن

آیهٔ تطهیر نازل شد! کلیسا سجده کرد
حضرت عیسی فدا شد روبروی پنج تن

أُسقف نجرانی از قصدش پشیمان شد سریع
تا که استشمام کرد از عطر و بویِ پنج تن

هر که با قصد مصاف آمد شکستش حتمی است
چون خدا بسیار حسّاس است رویِ پنج تن

بهره مندی از ولایت رکن اسلام ِ نبی ست(ص)
هست نامی از علی(ع) در گفتگوی پنج تن

«هَل أتی» می‌خوانم و انگشترش را میدهد
سائلم! رو میکنم هر دم به سوی پنج تن

شک ندارم آبرومند است در هر دو جهان
این دلِ بی آبرو، از آبروی پنج تن

چشم حیرانم میان ازدحام ِ روز حشر
سمت جنّت میرود در جستجوی پنج تن

آتش دوزخ برای ساعتی هم که شده
میشود خاموش با آبِ وضوی پنج تن!

  • شنبه
  • 1
  • مرداد
  • 1401
  • ساعت
  • 19:22
  • نوشته شده توسط
  • مرضیه عاطفی
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

روز مباهله_این پنج تن چون بارش حق بر زمین باریده اند * اسماعیل تقوایی

234

روز مباهله_این پنج تن چون بارش حق بر زمین باریده اند مباهله
این پنج تن چون بارش حق، بر زمین باریده اند
ترسائیان از هیبت این پنج تن ترسیده اند

آماده هستند تا که بر نجرانیان نفرین کنند
چون پنج نور لم یزل بر قلبشان تابیده اند

مولا علی نفس رسول، آن دیگران اهل رسول
کل عوالم دور این آل کسا گردیده اند

نجرانیان تسلیم بر حکم پیمبر گشته اند
بامهرآل مصطفی سوی خدا چرخیده اند

تا روز پایان جهان این اتفاقی نادر است
بعد از وقوعش شیعیان بر مرتضی بالیده اند

شعر:اسماعیل تقوایی

  • یکشنبه
  • 2
  • مرداد
  • 1401
  • ساعت
  • 18:30
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب

زمینه ایام فاطمیه (سلام الله علیها) -(زمینه ایام فاطمیه(سلام الله علیها)) *

295

زمینه ایام فاطمیه (سلام الله علیها) -(زمینه ایام فاطمیه(سلام الله علیها)) #آجرک_الله_یا_بقیت_الله

السلام علیکِ اَیَّتُهاالصّدیقه الشهیده

#جانسوز
#جدید
نیمه شبه اما چشام
خواب نمیگیره بخدا
مادرم از شدت درد
داره میمیره بخدا

چه جوری من راحت بخوابم با ناله ی مادر
خودم دیدم روی کمرش چه جوری افتاد در
گلم شده پرپر گلم شده پرپر

یعنی مادر ، دووم میاره امشب؟
یعنی فردا ، یتیم نمیشه زینب؟
اشک مادر ، دلم رو میسوزونه
اما تا هست ، همیشه گرمه خونه

مادر مادر صفای خونه مادر

بند دوم

هی پهلو به پهلو میشه
دردش شده خیلی زیاد
خودم دیدم لب میگزه
اما صداش در نمیاد

جَوونه اما راه که میره دستش به دیواره
جارو بدست میگیره دردِ کمر نمیزاره
دلم شده پاره دلم شده پاره

انگار میخواد ، برای بار اخر
خونه داری ، کنه برای حیدر
میخواد بویِ ، نون بپیچه تو خونه
اما دیگه توون نداره مادر

مادر مادر صفای خونه مادر

بند سوم

میخنده مادرم بزور
برای دلخوشیِ ما
موهامونو شونه زده
روشو میگیره از بابا

به زینبش میگه حواسِ تو به حسین باشه
عزیزِ مادر نزار یلحظه هم بابا تنها شه
نزار که تنها شه ، نزار که تنها شه

زینب مادر ، به فضه هم سپردم
شبها واسه ، حسینم اب بزاره
مهل المهلا حسین غرببه مادر
میدونی تابِ تشنگی نداره

مادر مادر صفای خونه مادر

#خادم_زینب
#زمینه_روضه_ای
#فاطمیه

  • چهارشنبه
  • 9
  • آذر
  • 1401
  • ساعت
  • 11:09
  • نوشته شده توسط
  • Khademozeinab1396@gmail.com
ادامه مطلب

زمینه ایام فاطمیه(سلام الله علیها) *

587

زمینه ایام فاطمیه(سلام الله علیها) #آجرک_الله_یا_بقیت_الله

السلام علیکِ اَیَّتُهاالصّدیقه الشّهیده

#جانسوز
#جدید
دیگه تمومه
داره میشکنه بغضی که تو گلومه
واسه (برای) تو مردن علی ارزومه
دیگه تمومه

دیگه تمومه
چشمام نمیبینه کی روبرومه؟
فضه بگو حیدرِ من کدومه؟
دیگه تمومه

چقد دردِ دل دارم اما نفس نیست
به دنیا بگو این همه غصه بس نیست؟

کنارم بشین ، دمِ اخری
باید بعدِ من ، کنی مادری
بتو میسپارم ، من اَیتامَمو
علی رو غریب ، نزاری بری

یا فضه خذینی ، یا فضه خذینی

بند دوم

تنگه نفسهام
چقد جابجا داره میبینه چشمام
افتاده لکنت دیگه توی حرفام
تنگه نفسهام

تنگه نفسهام
پشت دره حیدر از دردِ پاهام
حتی نمیشه بلند شم من از جام
تنگه نفسهام

گفتم به زینب همه چیزو اما
چشمت به زینب باشه حتما اسماء

دلش نازکه ، اخه دختره
نزار حوصلش ، یه وقت سر بره
حواست باشه ، یه وقت داد نزن
سرِ دختری که بی مادره

یا فضه خذینی ، یا فضه خذینی

بند سوم

بارون میباره
داره کربلا رو به یادم میاره
یکی سنگ اورده یکی نیزه داره
بارون میباره

بارون میباره
میبینم حسینم سپاهی نداره
کسی نیست برا اصغرش اب بیاره
بارون میباره

زینب داره بینِ خارا میگرده
دنبالِ انگشت تو صحرا میگرده

یدفعه پیِ ، تنِ بی سره
یدفعه پیِ ، یه انگشتره
یکی نیست کمک ، کنه زینبو
نزاره گلم ، اسیری بره

یا فضه خذینی ، یا فضه خذینی

#خادم_زینب
#زمینه_روضه_ای
#فاطمیه

  • چهارشنبه
  • 9
  • آذر
  • 1401
  • ساعت
  • 11:33
  • نوشته شده توسط
  • Khademozeinab1396@gmail.com
ادامه مطلب

زمینه فاطمیه سلام الله علیها *

452

زمینه فاطمیه سلام الله علیها #پست_ویژه
#شورترکیبی
#شور_احساسی_روضه_ای
دلم به کی خوش میشد آخه
اگه تو مادرم نبودی
بیراهه میرفتم اگر یه
لحظه بالاسرم نبودی
دلنگرونمی میدونم
دلنگرون لحظه هامی
دل خوشی منم همینه
هرجا میرم تو پابه پامی

عمری بی منت ای آسمون
مادری کردی واسه همه
من بدهکارم از بچگیم
جون دادن واسه ی تو کمه

با همین پهلوی زخمی و
با همین قامتی که خمه
عمری بی منت ای آسمون
مادری کردی واسه همه

نه یه مزار خاکی ، یه پرچمم نداری
نه گنبد و رواقی ، مادر حرم نداری

بند دوم

تموم مادرای دنیا
میگذرن از دلخوشیاشون
اما کی مثل تو گذشته
از همه چیزش با دل خون
میگذره مادر واسه بچش
از همه خوبیای دنیا
از بچه هاتم تو گذشتی
فقط برا امنیت ما

فکر همسایه ها بودی و
هیشکی فکر غم تو نبود
کی تو کوچه بدادت رسید
وقتی صورت تو شد کبود

سفره ی تو واسه همه بود
اما کی گریه هاتو شنید؟
نیمه شب رفتی اما کسی
غربت حیدرت رو ندید

بی روضه رفتی مادر ، سینه زنم نداری
از این گریم میگیره ، مادر حرم نداری

بند سوم

مادر مادرای دنیا
کی مثل تو پرش شکسته
کی مثل تو پهلو و بازو و سینه و سرش شکسته
غریبونه تر از تو مادر
کی رفته با قد کمونی
ندیدی یه روزم خوشم که
پیرشدی تو اوج جوونی

گریه ی بی صدای علی
هق هق نیمه شب حسن
تشنگی لبای حسین
میباره از تو چشمای من

زینب و جانماز تو و
زینب و خونه داری و غم
حیدر و مجتبی و حسین
میسپارن زینبت رو به هم

زینب توو کوچه ها و ، زینب میون صحراست
زینب توو قتلگاهو ، دنبال نیزه داراست

#خادم_زینب
#شور_احساسی
#شور_روضه_ای
#فاطمیه

  • چهارشنبه
  • 9
  • آذر
  • 1401
  • ساعت
  • 11:53
  • نوشته شده توسط
  • Khademozeinab1396@gmail.com
ادامه مطلب

باز هم دلتنگ، در بین مناجات و دعا * مرضیه عاطفی

516

باز هم دلتنگ، در بین مناجات و دعا باز هم دلتنگ، در بین مناجات و دعا
خاطراتم غرق شد در اشکهای بیصدا

راه، دور و دل بهانه گیر از داغِ فراق
باز هم غم در وجودم کرده آشوبی به پا

بابِ میلم نیست اینجا، اهل اینجا نیستم
با خودم گفتم خدایا من کجا اینجا کجا؟!

حاجتم را عرضه میدارم به ربّ العالمین
هر شب از ماهِ رجب در وادیِ إغفر لنا

توبه کارم، توبه کارم، توبه کارم، توبه کار
باز خلوت کرده ام با رحمتِ بی انتها

معصیت هایم دوباره محوِ مطلق میشود
پایِ استغفارهایی با طنینِ ربّنا

من زیاده خواهم و در عشق؛ قانع نیستم
میزنم فریاد این را در میان روضه ها

در دلم شوقِ اقامت در حرم دارم ولی
نیست مقدور و همین غم میکشد آخر مرا

من تبِ شش گوشه دارم! یک نفر کاری کُند
لااقل باشم شب جمعه در آن حال و هوا

کاشکی میگفت بخشیدم تو را غصه نخور
کوله بارت را ببند و زود؛ الساعه بیا

در شبانگاهِ رغائب بیشتر شد رغبتم
رغبتم شد بیشتر نسبت به آن صحن و سرا

مختصر میگویم و با اشک امضا میکنم
دوست دارم پشتِ این «در» تا ابد باشم گدا

ابتدا و انتهایِ آرزوهایم حسین(ع)
یا مّن أرجوهُ لِکلّ خیر یعنی کربلا!

  • پنج شنبه
  • 6
  • بهمن
  • 1401
  • ساعت
  • 16:28
  • نوشته شده توسط
  • مرضیه عاطفی
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

رباعی تبریک سال نو با پوستر * مرتضی محمودپور

423
1

رباعی تبریک سال نو با پوستر اینهم برای دید و باز دید
سال نو مبارک

عید آمد و عید من نگاه تو شده
سرسبزی من مسیر راه تو شده
راهم به مسیر راه تو افتاده
تا دیده‌ی من بروی ماه تو شده

#مرتضی_محمودپور
@haajmorteza

  • دوشنبه
  • 29
  • اسفند
  • 1401
  • ساعت
  • 01:28
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

یلدا فاطمی(توسل به امام زمان(عج)) * مرتضی محمودپور

183

یلدا فاطمی(توسل به امام زمان(عج)) ◾شب یلدای فاطمی
◾توسل به امام زمان

درها همه گر به روی من شد بسته
یلدای منی و من به تو وابسته
برگرد تو ازسفر ببین منتظرم
هرکوچه به‌غیرکوچه‌‌ات بن‌بسته

آسایش من بسته به گسیوی تو شد
شام سیه‌هم جلوه‌ای از موی تو شد
یلدای بلند شب آخر شده‌ای
این خانه معطر همه از بوی تو شد

#مرتضی_محمودپور
@haajmorteza

  • چهارشنبه
  • 29
  • آذر
  • 1402
  • ساعت
  • 09:12
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

در سوگ شهدای کرمان شهر کریمان * مرتضی محمودپور

223

در سوگ شهدای کرمان شهر کریمان ◾تقدیم به
◾شهدای کرمان

زمستان بود آتش شعله‌ور شد
دوباره ارغوان خونین جگر شد
خبر آمد ز کرمان از شهیدان
دوباره عاشقی بی بال و پر شد

شهیدان شاهدان بزم خونین
زمین گشته ز خون رنگین رنگین
قرق شد آسمان زین رفت و آمد
عجب داغی که سینه گشته سنگین

دل دریائیم دریای خون شد
رخ شیدائیم بین لاله‌گون شد
سرود وصل اینجا تا سرودند
ز تن جانم به یکباره برون شد

سرود وصل تا خواندن شهیدان
ز چشمم اشک جاری شد چو باران
میان سیل خون راهی شدم من
بگیرد تا سرم زین راه سامان

عزادارم عزادارم عزادار
دو چشمانم شده بیمار بیمار
عجب داغی به دلها جا گرفته
که میگریم....شب و روزم شده زار

#مرتضی_محمودپور
@haajmorteza

  • جمعه
  • 15
  • دی
  • 1402
  • ساعت
  • 20:46
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

در سوگ شهید خدمت رئیس جمهور عزیز و شهدای همراه * مرتضی محمودپور

345
1

در سوگ شهید خدمت رئیس جمهور عزیز و شهدای همراه ◾به بهانه‌ی شهادت
◾سیدالشهدا خدمت و شهدای همراه

خبر آمد که گم شده بدنت
شرر افتاد و سوخت پیراهنت
سرشب تا سحر همه بدنبالت
بفدای تو و غم و محنت

تا شهادت ز حق تراست نصیب
میروی پای بوس شاه غریب
مزد خدمت به حضرت سلطان
این بود.... میروی به نزد طبیب

این طبیب تمام خسته‌دلان
این به شاهان همه شده سلطان
این امام رئوف و شاه همه‌ست
روضه خوان شهید تشنه لبان

تو ز ساقی گرفته‌ای باده
بهر خدمت تو گشته آماده
خادم حضرت رضا برگو
لحظه‌ی آخرت چه رخ داده

در دل شب بخاک افتادی
من ندانم چگونه جان دادی
یاد طفل سه ساله افتادم
که شده در کمند صیادی

تا که افتاد بین آن صحرا
نیم شب داد زد که ای بابا
لرزه افتاده بود بر تن من
آمده پیش دخترت زهرا

زجر با تازیانه تا آمد
گوئیا نیمه شب بلا آمد
داد میزد مزن یتیمم من
ناگهان ضربه بی هوا آمد

دور افتاده بود نیمه‌ی شب...
از پدر.... تا که جان آمدش بر لب
در کشاکش میان آن صحرا
داد میزد که عمه جان زینب

#مرتضی_محمودپور
@haajmorteza

  • چهارشنبه
  • 2
  • خرداد
  • 1403
  • ساعت
  • 00:09
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

شب جمعه شب زیارتی اباعبدالله ع * مرتضی محمودپور

381
2

شب جمعه شب زیارتی اباعبدالله ع ◾شب جمعه
◾شب زیارتی اباعبدالله(ع)

کاش میشد که مرا هم به حرم میخواندی
کاش جز خود ز همه این دل من میراندی

وحشتم از شب اول به‌میان‌قبر است
کاش پیش بدن خسته ی من میماندی

آنقدر ناله زدم کنج حرم خوابم برد
دیدم از دور برایم تو دو دست افشاندی

پیش مادر شب جمعه به کنار حرمت
می‌شنیدم که مرا نوکر خود میخواندی

حنجرت‌غرق به‌خون‌دیدم و رفتم گودال
به سر تربت پاکت تو مرا بنشاندی

#مرتضی_محمودپور
@haajmorteza

  • پنج شنبه
  • 8
  • دی
  • 1401
  • ساعت
  • 00:13
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب

ضریح : به بهانه ساخت ضریح شش گوش در قم *

5295
2

ضریح : به بهانه ساخت ضریح شش گوش در قم ضریح
دوباره هر دل بشکسته گشته راهی قم
دوباره مثل همان کفتران چاهی قم
شمیم سیب حرم می وزد در این شب ها
درست از وسط مُلک پادشاهی قم

ضریح حضرت معصومه ، جمکران ، شش گوش
وَ زائری که شده راهی سه راهی قم
کنار بانوی خورشید ، کربلا برپاست
که مستجاب شده ذکر « یاالهی» قم
طلوع مرقد شش گوشه دیدنی شده است
طلوع مرقد شش گوشه از نواحی قم
خدا کند که ضریحی برای مادر جان
بنا کنند روزی به طرح فرشچیان
" اسماعیل شبرنگ "

  • چهارشنبه
  • 12
  • مهر
  • 1391
  • ساعت
  • 17:36
  • نوشته شده توسط
  • اسماعيل شبرنگ
ادامه مطلب

قد قامت الصلواه قلم شور تا گرفت *

4487
1

قد قامت الصلواه قلم شور تا گرفت قد قامت الصلواه قلم شور تا گرفت
بیت نخست را غزلم از حرا گرفت
تا سنگ پشت سنگ به او اقتدا کند
لب های غار وا شد و بوی خدا گرفت
هر چه ملک خمار سبوی نماز او
مستانه دست عرش می از مصطفی گرفت
در این غزل نماز نخست عاشقانه است
الله اکبر عشق همین گونه پا گرفت
اما نماز بعد سراسر شکسته است
از ضربه ی دری که به پهلوی جا گرفت
هی بچه ها ی خانه دعا می کنند باز
شاید قد خمیده ی مادر شفا گرفت
یک دست روی پهلو و یک دست در قنوت
اما نفس نیامد و در ربنا گرفت
عمر غزل گذشت غریبانه سال ها
در چاه های کوفه که بوی دعا گرفت
سبحان ربِ... سجده به شمشیر ختم شد
خون قطره قطره دامن سجاده را گرفت
محراب کوفه تا خم ابروی یار رفت
فزت و

  • یکشنبه
  • 26
  • آذر
  • 1391
  • ساعت
  • 12:10
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

ای محمد (ص) ای رسول بهترین کردارها *

5085
2

ای محمد (ص) ای رسول بهترین کردارها ای محمد (ص) ای رسول بهترین کردارها
حسن خلقت شهره در اخلاقها ، رفتارها
در بیانت بند می آید زبان ناطقان
قامت مدحت کجا و خلعت گفتارها
بال رفتن تا حریمت را ندارد این قلم
قاب قوسینت کجا و مرغک پندارها
طفل ابجد خوان تو سلمان سیصد ساله است
استوار مکتب ایثار تو عمارها
تا نفس داریم و تا خورشید می تابد به خاک
دل به عشق بی زوالت می کند اقرارها
پای بوسی تو عزت داده ما را اینچنین
گل نباشد کس نمی آید سراغ خارها
کی رود از خاطرتم یادت که در روز ازل
کنده اند اسم تو را بر سنگ دل حجارها
داغ تو در سینه ی ما هست چون خاک تواییم

لاله کی روییده در آغوش شوره زارها
گل که منسوب تو گردد رنگ و بویش می دهند
شاهد حرفم گلاب

  • یکشنبه
  • 26
  • آذر
  • 1391
  • ساعت
  • 12:58
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

ماتم گرفت حال و هوای مدینه را *

4667

ماتم گرفت حال و هوای مدینه را ماتم گرفت حال و هوای مدینه را
پوشید کعبه رخت عزای مدینه را
خاکم به سر که دست اجل تیشه بر گرفت
وز پا فکند نخل رسای مدینه را
رکن علی شکست ز فقدان مصطفی
در برگرفت خاک، صفای مدینه را
زین غم که در محاق نهان ماه یثرب است
ابر عزا گرفت فضای مدینه را
ای دل بیا چو(شاخه حنانه) ناله کن
بنگر به ناله ارض و سمای مدینه را
آدم گریست تا که ملائک به روی دست
بردند سوی سدره همای مدینه را
جسم نبی سه روز زمین ماند و آسمان

سایه فکند کرب و بلای مدینه را
بر بام بیت وحی برافراشت دست کفر
از دود درب خانه لوای مدینه را
دردا که جای تسلیت از کین عدو شکست
آیینه رسول نمای مدینه را
دردا که دشمنان جلوی چشم فاطمه
بستند دست عقده

  • یکشنبه
  • 26
  • آذر
  • 1391
  • ساعت
  • 13:18
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر حرکت کاروان از مدینه به مکه(ای اشک‌هـا ببارید از چشم‌هـا چـو باران *

6988
0

شعر حرکت کاروان از مدینه به مکه(ای اشک‌هـا ببارید از چشم‌هـا چـو باران ای اشک‌هـا ببارید از چشم‌هـا چـو باران
کـز بـاغ وحـی، بـا هـم رفتند گلعـذاران
خون از دو دیده جاری‌ست هنگام سوگواری‌ست
چشم مدینـه گرید چون چشم سوگواران
دیشب عزیز زهرا بگذاشت سر به صحرا
خورشید وحی گردید پنهان به کوهساران
خالــی شـده مدینـه از لاله‌های توحیـد
پُـرگشتـه کـوه و صحـرا از نالـۀ هزاران
ای دوستان برآریـد آهـی ز سـوز سینـه
این بیت را بخوانیـد همـراه آن سـواران
بگذار تا بگریم چون ابر در بهاران
کز سنگ ناله خیزد روز وداع یاران
دیشب تو خواب بودی وقت سحر، مدینه
یک عمـر شـد نصیبت خون جگر، مدینه
دیدی چگونه از تـو هجده ستاره گم شد؟
دیدی که قرص ماهت رفت از نظر، مدینه؟
روزت سیـاه باشـد چشمـت بـه

  • شنبه
  • 14
  • بهمن
  • 1391
  • ساعت
  • 13:30
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر به مناسبت نصب پرچم حضرت اباالفضل روي گنبد حضرت زينب(س) *

7904
10

شعر به مناسبت نصب پرچم حضرت اباالفضل روي گنبد حضرت زينب(س) جـانـها بـه فـداي قـلـب چاكت زينب

بــي تـــاب غـــم مــزار پــاكــت زينب

بــا بــيــرق عـبــاس قـلـم خواهد شد

دستـي كـه بلند شد بـه خـاكـت زينب

نـــام تو زيــنـت دلهـاست ابـــاعـبـدالله

بـرتـريـن واژه ي دنـياست ابـــاعـبـدالله

ذكر هـر عاشق دلسوخته ثارالله است

مــوج طــوفـانيِ دريـاست ابـــاعـبـدالله

زائــــران حــرمــت زائـــر عـرش حـقّـنـد

كــربــلا عـرش مُعلّاسـت ابـــاعـبـدالله

مــن گِـــداي حــرم كــرببلايـت هستم

روزي ام دست تو آقاست ابــاعـبـدالله

شب جمعه حرمت شور عجيبي بر پاست

زائــرت حـضـرت زهـراسـت ابـــاعـبـدالله

چشم ما در حرمت اشك فشاني كرده

عـاشـق نسل طَـهوراست ابـــا

  • شنبه
  • 26
  • مرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 11:34
  • نوشته شده توسط
  • اصغر چرمي
ادامه مطلب
 امیر عباسی

دانلود سبک زمینه خروج قافله ی کربلا از مکه -( دل عالم بر مصیبت مبتلا شد حاجی زهرا(س) عازم کربلا شد ) * امیر عباسی

3305

دانلود سبک زمینه خروج قافله ی کربلا از مکه -( دل عالم بر مصیبت مبتلا شد       حاجی زهرا(س) عازم کربلا شد ) دل عالم بر مصیبت مبتلا شد حاجی زهرا(س) عازم کربلا شد
واویلا واویلا واویلا واویلا
******
سوزم از سوز آه یوسف زهرا قربانیان ، همراه یوسف زهرا
میشوند این لاله ها عاقبت پرپر عون و جعفر ،قاسم و عباس و اکبر
دل سکینه در شور و اضطراب است درآغوش مادر فرزند رباب است
دلربای قافله یاس وآلاله بر دوش ابوفاضل طفل سه ساله
حجت حق در آه و شور و نوایی زینب و گریه بهر درد جدایی
نورانی با یا حسین نطق و بیانش زینب بوَد در میان محرمانش
اما رسد روزی که از غربت و غم خورَد به دخت حیدر چشم نا محرم
رسد روزی که حسین، سر جدا گردد رأسش هلال روی نیزه ها گردد

شاعر : حاج امیر عباسی

دانلود سبک

  • شنبه
  • 6
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 15:47
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 امیر عباسی

دانلود سبک زمینه خروج قافله ی کربلا از مکه -( میرسد بر همه بوی کرببلا ) * امیر عباسی

3553
3

دانلود سبک زمینه خروج قافله ی کربلا از مکه -( میرسد بر همه        بوی کرببلا ) میرسد بر همه بوی کرببلا
میرود قافله سوی کرببلا
آه و واویلتا ، آه و واویلتا
******
غربت اهل بیت آتشی در دل است
دختر فاطمه(س) زینت محمل است
آه و واویلتا ، آه و واویلتا
******
در مَثل دُرّ ناب طفل ناز رباب
بین قنداقه اش رفته راحت به خواب
آه و واویلتا ، آه و واویلتا
******
میرسد موقعی کز جفایی عیان
میخورد بر حرم چشم نا محرمان
آه و واویلتا ، آه و واویلتا
******
عترت داور و اشک چشم تری
ای امان از غم و درد بی معجری
آه و واویلتا ، آه و واویلتا

شاعر : حاج امیر عباسی

دانلود سبک

  • شنبه
  • 6
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 15:50
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 امیر عباسی

دانلود سبک نوحه ننور خولی -( تنور خولی و سر شاه دین آخر راه عشق یعنی همین ) * امیر عباسی

7745
4

دانلود سبک نوحه ننور خولی -( تنور خولی و سر شاه دین        آخر راه عشق یعنی همین ) (به سبک حاج ناظم )
تنور خولی و سر شاه دین آخر راه عشق یعنی همین
نوحه ی عالمین یاحسین یاحسین
باید به راه دین فدا شد پیرو شاه شهدا شد
واویلا واویلا واویلا
******
ز نور رأس پاک منجی دین تنور ، شد زینت عرش برین
ناله های کوثر ای غریب مادر
باید همه سوز و نوا شد پیرو شاه شهدا شد
واویلا واویلا واویلا

شاعر : حاج امیر عباسی

دانلود سبک

  • یکشنبه
  • 7
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 05:51
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد