اشعار مناسبت های ویژه

مرتب سازی براساس
 امیر عظیمی

شعر امام خمینی(ره) و انقلاب -( آسمان بود و آفتاب نبود ) * امیر عظیمی

2702

شعر امام خمینی(ره) و انقلاب -(  آسمان بود و آفتاب نبود ) آسمان بود و آفتاب نبود
چشمه ای خشک بود و آب نبود
صد سوال بزرگ در دل بود
ولی افسوس، یک جواب نبود
باور حرکتی تازه بود به سر
اشتیاقی به انقلاب نبود
خیزش قلب ها به تنهایی
بستر اتفاق ناب نبود
آمدی، جان انقلاب رسید
از افق آخر آفتاب رسید
آمدی، جان انقلاب شدی
روشنایی بی زوال شدی
در سر هیچکس سوال نماند
تو خودت پاسخ سوال شدی
تو به بال شکسته ی میهن
سال پنجاه و هفت؛ بال شدی
نه به تاریخ کشورم ایران
تو به تاریخ ها مثال شدی
کاش تاریخ بد ورق نخورَد
بی حضور تو دست رد نخورد
دلتان را به درد آوردند
سروها برگ زرد آوردند
اینکه در فصل گرم، باغ و درخت
میوه ی فصل سرد آوردند
اینکه خفّاش ها به خانه ی باز
باز عزم نبرد آو

  • شنبه
  • 19
  • بهمن
  • 1392
  • ساعت
  • 06:05
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

شعر امام خمینی(ره)-انقلاب -( با تو آن عهد كه بستیم خدا می داند ) * مشفق کاشانی

5080
6

شعر امام خمینی(ره)-انقلاب -( با تو آن عهد كه بستیم خدا می داند ) با تو آن عهد كه بستیم خدا می داند
بی تو، پیمان نشكستیم، خدا می داند
با تو، سرلوحه ی انصاف گشودیم به عدل
بی تو، دیباچه نبستیم، خدا می داند
با تو، هر بند گره گیر گشودیم ز دست
بی تو، از پا ننشستیم، خدا می داند
با تو، بستیم به هم سلسله ی صبر و ثبات
بی تو، هرگز نگسستیم، خدا می داند
با تو، در میكده خوردیم می از جام ولا
بی تو، با یاد تو مستیم، خدا می داند
با تو، بودیم و نهادیم به فرمان تو سر
بی تو، در راه تو هستیم، خدا می داند
با تو، از دامگه حادثه جستیم و كنون
بی تو، سر بر سر دستیم، خدا می داند
حالی ای روح خدا، لطف خدا یاور ماست
پرتو روی نبی، پورعلی، رهبر ماست

شاعر : مشفق کاشانی

  • سه شنبه
  • 22
  • بهمن
  • 1392
  • ساعت
  • 04:05
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 علیرضا خاکساری

مثنوی دهه فجر -( همیشه حسّ تغزل به نفع شاعر نیست ) * علیرضا خاکساری

3181

مثنوی دهه فجر -( همیشه حسّ تغزل به نفع شاعر نیست ) همیشه حسّ تغزل به نفع شاعر نیست
همیشه این قلم شاعرانه قادر نیست
همیشه دفتر من حاوی مخمس نیست
غم نهفته به اشعار من مشخص نیست
پس از مرور غم و غصه های تکراری
سروده ام به هوایت، ولیکن اجباری
برای قصه ی بهمن چکامه ای دارم
میان مثنوی ام درد نامه ای دارم
زمانه بر سر جنگ است یا حبیب الله
دلم برای تو تنگ است یا حبیب الله
بیا ببین جریان های اختلافی را
بیا ببین اثر ندبه های کافی را
بیا ببین که شکستیم اصل وحدت ها
بیا ببین چه نکردیم بین هیئت ها
بیا ببین که مسلمان کشی به راه افتاد
برادری که به دستان ما به چاه افتاد
بیا بیا به تماشا هوای سازش را
ببین تعرض تلخ پس از نوازش را
یزید معرکه بر رخ نقاب می گیرد
مقدس

  • سه شنبه
  • 22
  • بهمن
  • 1392
  • ساعت
  • 04:15
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر امام خمینی(ره)-انقلاب -( با آن که آبدیده ی دریای طاقتیم ) * علیرضا قزوه

3643

شعر امام خمینی(ره)-انقلاب -( با آن که آبدیده ی دریای طاقتیم ) با آن که آبدیده ی دریای طاقتیم
آتش گرفته ایم که غرق خجالتیم
امروز اگر به سایه ی راحت نشسته ایم
مدیون استقامت آن سرو قامیتم
دیری ست چشم ها همه مبهوت آن لب است
عمری ست سر سپرده ی آن خال وحدتیم
این دست ها ادامه ی دست وفای توست
امروز اگر بزرگ تر از بی نهایتیم
ما بی تو چیستیم؟ چه می دانم ای عزیز!
ما هیچ نیستیم ، سراپا حقارتیم
باشد که دست دوست تسلایمان دهد
ما را که تا همیشه قدح نوش حسرتیم
تنها تو بد ندیده ای از واعظان شهر
ما نیز در شمار شهیدان تهمتیم
رونق فزای میکده ی عشق بعد از این
تا صبح وصل تشنه ی جام ولایتیم

شاعر : علیرضا قزوه

  • چهارشنبه
  • 23
  • بهمن
  • 1392
  • ساعت
  • 04:18
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 علیرضا خاکساری

شعر حضرت ام کلثوم(س) -( یا علی گفتی و غم آغاز شد ) * علیرضا خاکساری

2931

شعر حضرت ام کلثوم(س) -( یا علی گفتی و غم آغاز شد  ) یا اخت الحسین....
یا علی گفتی و غم آغاز شد
ناگهان قفل زبانم باز شد
یاعلی گفتی همین اعجاز توست
یاعلی پروانه ی پرواز توست
سایه ات را بر سرم انداختی
یک نگه بر دفترم انداختی
تا تو لیلای منی مجنونتم
دختر شیر خدا ممنونتم
با نگاه تو تبانی میکنم
تا قیامت روضه خوانی میکنم
ام کلثومی و دل در بند توست
شمس گیتی روی گردنبند توست
ام کلثومی به عالم سروری
با نگاهت از همه دل می بری
از ازل آرام جان زینبی
خواهر شیرین زبان زینبی
پیش تو ام البنین رو میزند
محضرت عباس زانو میزند
ام کلثومی و امّید همه
یادگار ماندگار فاطمه
ام کلثومی و طاووس علی
ام کلثومی و ناموس علی
هم طراز تو در این عالم نبود
سهم تو چیزی به جز ماتم نب

  • سه شنبه
  • 2
  • اردیبهشت
  • 1393
  • ساعت
  • 04:53
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 اصغر چرمی

دوبیتی از اصغر چرمی با موضوع لیله الرغائب -( در ليلة الرغائب محتاج نور عينيم ) * اصغر چرمی

1700
2

دوبیتی از اصغر چرمی با موضوع لیله الرغائب -( در ليلة الرغائب محتاج نور عينيم ) در ليلة الرغائب محتاج نور عينيم
عمريست خانه زاد ارباب عالمينيم

گفتند اگر كه حاجت داريد وقتش آمد
گفتيم بي قرار شش گوشه ى حسينيم

شاعر : اصغر چرمی

  • جمعه
  • 1
  • خرداد
  • 1394
  • ساعت
  • 06:39
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 مظاهر کثیری نژاد

غزلی برای غزه از مظاهر کثیری نژاد -( دور تا دور شهر دیوار است ) * مظاهر کثیری نژاد

2215

غزلی برای غزه از مظاهر کثیری نژاد -( دور تا دور شهر دیوار است ) دور تا دور شهر دیوار است
گوش تا گوش کشت و کشتار است
پدری پای رفتنش افتاد
کودکی زیر حجم آوار است
به خبرها نمی رسد هرگز
گریه هایی که گوش آزار است
این طرف هرچه هست سرو سهی ست
آن طرف هر چه هست نجار است
این طرف کودکان لب تشنه
آن طرف لشکری کماندار است
سایه ی نخل روی زیتون و...
سایه ی ترس روی دیوار است
"شرق اوکراین یک هواپیما..."
سازمان ملل گرفتار است!
دزدها با پلیس فامیلند
محتسب در میان خمار است
خادم کعبه یار ابرهه شد
وه! چه امروز قحطی یار است!
حالیا این رژیم کودک کش
سگ یک دولت جهانخوار است
گرچه بسیار سخت می گذرد
صبر این قوم نیز بسیار است
هرچه شیخ خلیج در خواب است
چشم بد دور، غزه بیدار است

شاعر : م

  • چهارشنبه
  • 15
  • مرداد
  • 1393
  • ساعت
  • 06:41
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
 عبدالحسین شفیع پور

محکومیت نشریه شارلی ابدو -( یک شبه هفت آسمان را توتماشامیکنی ) * عبدالحسین شفیع پور

1929
3

محکومیت نشریه شارلی ابدو -( یک شبه هفت آسمان را توتماشامیکنی ) این جسارتها وتوهین برشما مرزی نداشت
عاملش جز نشرفهمش ازشماعرضی نداشت
اولین ‌ باری نبوده که جـــســارتــــ می کند
شارلی ابدو با لَهَب ها هم رفاقت میکند

ذات حق گوید که زودی آتشی جانش شود
کاغذ این نشریه هیزم به دامانش شود
ای تجلی بخش دین ، ای رحمه‍ للعالمین
وی فروزان تر ز شمس آسمانی بر زمین
نور خورشیدم مگر با فوت او کم میشود؟
پلک خود برهم زنی عالم چه درهم میشود؟
مرده راجان میدهی برما نظرها میکنی
یک اشارت میزنی، شق القمرها میکنی
سالیانی گرد هم این عالمان اندر جهان
تا‌ فراهم سازه ای بالا رود تا کهکشان
وی که شهرعلمی وهمواره غوغامیکنی
یک شبه هفت آسمان را تو تماشامیکنی
نسل پاکت همچو تو اسطوره اند و ب

  • یکشنبه
  • 28
  • دی
  • 1393
  • ساعت
  • 11:38
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

یامحمد -( بر جمله رسل شدی تو خاتم ) * اسماعیل تقوایی

1777
1

یامحمد -( بر جمله رسل شدی تو خاتم ) برجمله رسل شدی تو خاتم
نور تو گرفته هر دو عالم
خفاش وشان غرب کورند
زانوار تو مشرقی اعظم
بینند که نغمه اذانت
افتاده به گوش کل آدم
از اینهمه هیبت وبزرگی
خصم تو بود به رنج وماتم
اسلام به انتشار چون سیل
برپیکر ملحدان بود سم

نک نام محمد(ص)است هرجا

آوای لب جهان مسلم

عاجز شده دشمنش ازین رو

توهین شده شیوه اش دمادم

بیرون زده زآستین پاریس

صهیون ید اهرمن مجسم

با این عملش یقین به دنیا

رسوایی او شود فراهم

طه نه فقط عزیز مسلم

او هست عزیز کل عالم

شاعر : اسماعیل تقوایی

  • یکشنبه
  • 28
  • دی
  • 1393
  • ساعت
  • 12:09
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 محمد زنجانی

شعری در مورد هتک حرمت به ساحت مقدس پیامبر اسلام از محمد زنجانی -( نام پیمبر است صفای قلوب ما ) * محمد زنجانی

5281
22

شعری در مورد هتک حرمت به ساحت مقدس پیامبر اسلام از محمد زنجانی -( نام پیمبر است صفای قلوب ما ) نام پیمبر است صفای قلوب ما
از این صفا گرفته صفا قلب ماسوا
آنقدر رتبه اش به عوالم بود جلیل
"لولاک ما خلقت" بگوید بر او خدا
آیا نه اینکه باعث خلقت پیمبر است؟
پس چیست علت این کثرت جفا؟
آیانخوانده اند محمد.ص.که بوده است؟
حتی وجودشان بود از یمن مصطفی
لعنت بر آنکه حرمت احمد شکسته است
اوکه جریحه دارنمودست قلب شیعه را
حتما به دست یداللهی علی.ع.
فردا ادب شوند تمامی "شارلی" ها
ما نوکران قنبر و سلمان و بوذریم
محشر همین بود همه ی افتخار ما

شاعر : محمد زنجانی

  • یکشنبه
  • 28
  • دی
  • 1393
  • ساعت
  • 12:25
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

زمینه در محکومیت نشریه ی فرانسوی به ساحت مقدس رسول مهربانی حضرت محمد مصطفی(ص) -( دلداده ی پیمبریم عشق و جنون و از بریم ) * وحید کردلو

2392
6

زمینه در محکومیت نشریه ی فرانسوی به ساحت مقدس رسول مهربانی حضرت محمد مصطفی(ص) -(  دلداده ی پیمبریم عشق و جنون و از بریم ) لعن علی اعدائك يارحمة للعالمين
اني احب المصطفي وال خيرالمرسلين
******
دلداده ی پیمبریم
عشق و جنون و از بریم
یاغی سخن کوتاه کن
ما از تبار حیدریم

از مرگ باکی نیست و آزاده ایم آزاده ایم
جزء سپاه مهدی و آماده ایم آماده ایم
********

طلایه دار غیرتیم
در سایه ی ولایتیم
در راه جانبازی حق
آماده شهادتیم

ما پای دین پای ولا ، جان داده ایم جان داده ایم
جزء سپاه مهدی و آماده ایم آماده ایم
********
سینه زنانت هرقدم
بر عشق خود ثابت قدم
از نام عباس و علم
دنیا بلرزد دم به دم

از نسل سلمان هاییم، دلداده ایم دلداده ایم
جزء سپاه مهدی و آماده ایم آماده ایم

شاعر : وحید کردلو

دانلود سبک

  • یکشنبه
  • 28
  • دی
  • 1393
  • ساعت
  • 16:00
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

انتقام مسلمین (شارلی ابدو بار دیگر به ساحت پیامبر(ص) اهانت کرد) -( خبر دادند ، جمعی ابله و عصیانگر و گمراه ) * اکرم بهرامچی

2263
5

انتقام مسلمین (شارلی ابدو بار دیگر به ساحت پیامبر(ص) اهانت کرد)  -( خبر دادند  ،   جمعی  ابله و عصیانگر و گمراه ) خبر دادند ، جمعی ابله و عصیانگر و گمراه
مثال کِرم می جنبند در روی زمین ناگاه

تعجب نیست این جنبیدن ِ پست و حقیر و خوار
که روئیده ست گاهی بر سر ِ دیوار ، مشتی خار

اگر زد ابلهی نقشی که خود را بر ملا سازد
نمی داند جهانی را علیه خود بلا سازد

نمی داند که مُشت ِ انتقام ِ مسلمین سخت است
نمی داند وجودِ بی وجودش خوار و بدبخت است

که اسلام است مثل ِ استخوانی در گلوی کفر
مسلمان است چون تیر بلا خیزی به سوی کفر

تعفن بوی کفر است و ضلالت رنگ ِ گمراهی
مسیر ِ گمرهان و ابلهان افتاده در چاهی

غذای ذهن ِ پوک ِ مرتدان ِ خفته در مرداب
همیشه لاشه ی مردار بوده در همان گنداب

نباید انتظار ِ نیکی از بطلان و عصیان دا

  • دوشنبه
  • 29
  • دی
  • 1393
  • ساعت
  • 15:48
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 امیر عظیمی

محکومیت کاریکاتوریست تصویر پیامبرراکرم(ص) -( خرمگس امروز بر ققنوس توهین می کند ) * امیر عظیمی

2249
7

محکومیت کاریکاتوریست تصویر پیامبرراکرم(ص) -( خرمگس امروز بر ققنوس توهین می کند ) خرمگس، امروز بر ققنوس توهین می کند
قطره ای بدبو به اقیانوس توهین می کند
شب پرستی که جمال نور را بد می کشد
بی گمان ترسیده از فانوس، توهین می کند

او کم آورده بیانش روبروی « عقل کُل»
منطقش تا می شود مأیوس، توهین می کند
این یهودی زاده بر پیغمبر خاتم که نه
بر تمام انبیاء، افسوس، توهین می کند
درد دین از یاد رفته، مسلمین خوابیده اند
کفر اینگونه به دین ملموس توهین می کند

شاعر : امیر عظیمی

  • سه شنبه
  • 30
  • دی
  • 1393
  • ساعت
  • 17:25
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

و -( واپسین روزهای اسفند است! ) * مریم پارساخو

1754

و -( واپسین روزهای اسفند است! ) واپسین روزهای اسفند است
نرخ صوت قناریان چند است ؟!

در خیابان نشسته تکیه به کاج
پسرک چوب عود کرده حراج

بوی کبریت و عود می آید
از دلش بوی دود می آید!

دوره گرد نسیم چرخی زد
و تلنگر به روح برخی زد!

واپسین روزهای اسفند است!
ماهی از رقص خویش شرمنده است

چشم آبی دختری تنها
گره خورده به تنگ ماهی ها

دختری با نگاه دریایی !
حسرتی قدِّ تُنگ یک ماهی

دستی از جنس عشق ، پنهانی
آمد این روزهای پایانی

ماهی سرخ را به دختر داد؛
اشک دریا میان تُنگ افتاد

چشم ماهی که محوِ دریا شد
روزی هر دوشان مهیّا شد!

واپسین روزهای اسفند است
موسم کشت و کار و پیوند است

باغبان ! باغ را هَرَس کردی؟
شاخه را صاف و پیش و پس کرد

  • پنج شنبه
  • 21
  • اسفند
  • 1393
  • ساعت
  • 16:18
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

سال مادر -( امسال سال مادر قامت کمانی است ) * محسن اوجانی

2335
4

سال مادر -( امسال سال مادر قامت کمانی است ) امسال سال مادر قامت کمانی است
نوروز نیست وقت غم وخون فشانی است

بیهوده گشت فصل بهار و شروع نو
بعد از غروب فاطمه دنیا خزانی است

شادی عید کدام است چون بتول
مشغول بار بستن از این دار فانی است

از هفت سین عشق فاطمه ما سینه زن شدیم
کارم چو زینب و حسین و حسن نوحه خوانی است

شاعر : محسن اوجانی

  • پنج شنبه
  • 28
  • اسفند
  • 1393
  • ساعت
  • 12:51
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 اصغر چرمی

رباعی به مناسبت سال 94 -( شد بهار فاطمى و ابر دنيا روى چشم ) * اصغر چرمی

1569
2

رباعی به مناسبت سال 94 -( شد بهار فاطمى و ابر دنيا روى چشم ) شد بهار فاطمى و ابر دنيا روى چشم
بغض آمد ديدنى شد موج دريا روى چشم
همدلى و همزبانى سهل ، ترك سر چه شد؟
رهبرم فرمان دهد ، مي گويم آقا روى چشم

شاعر : اصغر چرمی

  • جمعه
  • 14
  • فروردین
  • 1394
  • ساعت
  • 16:58
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

شب قدر و روز قدس و مذاکرات وین ‎ -( در شب قدر خدایا تو چنان کن تقدیر ) * حسین نبی زاده اردکانی

1855
1

شب قدر و روز قدس و مذاکرات وین ‎ -( در شب قدر خدایا تو چنان کن تقدیر ) در شب قدر خدایا تو چنان کن تقدیر
که نماند اثر از کفر و نفاق و تکفیر
به حقِ خون سر حضرت مولا مَطَلب
بار دیگر بشود زاده ی ملجم تکثیر
باراِلها مَطَلب تحتِ لوایت داعش
مال و ناموس خلایق بِبَرد با تکبیر
باراِلها تو بفهمان به مسلمانان ،که
کشت و کشتار نمایند ز هم با هر تیر
تیر را دشمنشان داده به کف تا برهد
خودش از خشم مسلمانان ،با این تدبیر
روز قدس است به یاد از بَرِ آن پیر که گفت
قدس در بند بُوَد این بُوَد از ما تقصیر
قدس آزاد شود گر که به هم پیوندیم
این سخن ماند به جا از بَرِ آن بُرنا پیر
باراِلها به حقِ فاتحِ خیبر فرما
حکم آزادی قدس از کف صهیون،تحریر
باراِلها مددی کن که بگیرد ایران
در وین حقّ و حقو

  • سه شنبه
  • 16
  • تیر
  • 1394
  • ساعت
  • 18:43
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 رضا باقریان

غزلی به مناسبت شب آرزوها _ لیله الرغائب -( بیشتر از پیش، حالم را مراقب می شوم ) * رضا باقریان

1119

غزلی به مناسبت شب آرزوها _ لیله الرغائب -( بیشتر از پیش، حالم را مراقب می شوم ) بیشتر از پیش، حالم را مراقب می شوم
نَفْسِ بد افسار را اینگونه صاحب می شوم

هر چه می شد بر سرم آورد، اما بعد از این
اولِ ماه است و در این جنگ غالب می شوم

مرکبش بودم مرا این سو و آن سو می کشید
دیگر از امروز مرکب نه، که راکب می شوم

توبه هایم را شکستم راهم از تو دور شد
بنده بودن را از اول باز راغب می شوم

لذت دنیا ز من حجب و حیایم را گرفت
توبه خواهم کرد بعد از این و تایب می شوم

رشوه دادن بر گناه و، هرزه چشمی و ریا
دور از این حرفها و این مطالب می شوم

گفته بودی توبه کن، من هم تو را می بخشمت
توبه کردم امشب و، بر عفوْ واجب می شوم

آرزویم دیدنِ یک بار شهر کربلاست
واردِ کرببلا روز رغایب می شوم؟

تا

  • یکشنبه
  • 29
  • فروردین
  • 1395
  • ساعت
  • 09:07
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

رحلت روح ا.. -( وقتی که تابوت ترا بردوشها بردند ) * اسماعیل تقوایی

1706

رحلت روح ا.. -( وقتی که تابوت ترا بردوشها بردند ) وقتی که تابوت ترا بر دوش ها بردند
گلها همه در صحنه ی گلزار پژمردند
روح خدا بودی وبرعرش خدا رفتی
دلهای مشتاق خدا در سوگ تو مردند
چون داغ مانده بردل عشاق محرومت
روزی که جسم پاک تو برخاک بسپردند
گلهای جان ما وجود تو شکوفا کرد
آه ای خمینی، جمله با مرگ تو افسردند
شکرخدا ازبعد هجرت خبرگان ما
سکان کشتی دست شاگرد تو بسپردند
او زاده ی زهرا بود بوی ترا دارد
خصمان جمهوری ما در پیش او خردند

شاعر:اسماعیل تقوایی

  • یکشنبه
  • 16
  • خرداد
  • 1395
  • ساعت
  • 12:31
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

یلدای علوی -( شیعه دنبال به جز راه امامت ، کمتر است ) *

1375
1

یلدای علوی -( شیعه دنبال به جز راه امامت ، کمتر است ) شیعه دنبال به جز راه امامت ، کمتر است
در شب یلدا به یاد یار بودن خوشتر است

قصد ما خشنودی زهراست ، پس این را بدان
جای حافظ ، خطبه ای نهج البلاغه بهتر است

پوریا باقری

  • جمعه
  • 3
  • دی
  • 1395
  • ساعت
  • 12:57
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

شب یلدا -( شب یلدای معروف است در تقویم ها اما ) * علی علی بیگی

2345
-1

شب یلدا -( شب یلدای معروف است در تقویم ها اما ) آی کربلا...

شب یلدای معروف است در تقویم ها اما

برایم هر شبش یلداست،شب های فراق تو

شاعر : علی علی بیگی

  • جمعه
  • 3
  • دی
  • 1395
  • ساعت
  • 12:59
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

شهدای حله -( جلوه نمایی میکند خونین سری بر هر عمود ) *

962

شهدای حله -( جلوه نمایی میکند خونین سری بر هر عمود ) جلوه نمایی میکند خونین سری بر هر عمود
کفشان من چون پلک ها دائم کند بر او سجود
چلّه نشینی نزد او چیزی بجز غارت نداشت
آتش زده بر جان من، عقلم،دلم،دینم ربود
پروانه ام پروا ندارم ،پر بسوزد نزد شمع
فانی در آتش گشتمی ،پیچید هرسو بوی عود
من پست او من مست او جامی زدم از دست او
گشتش نشانم بی نشان من وارث روی کبود

  • چهارشنبه
  • 13
  • بهمن
  • 1395
  • ساعت
  • 18:52
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

هم سفره ی احمدی چو نامت -( در سوگ احمد عزیزی، شاعر آیینی اهل بیت (ع) ) *

1379
1

هم سفره ی احمدی چو نامت -( در سوگ احمد عزیزی، شاعر آیینی اهل بیت (ع) ) در سوگ احمد عزیزی، شاعر آیینی اهل بیت (ع)

رباعی اول:

در هودج نور مثنوی گویانی

در صدق و صفا به سوی حق مهمانی

از حزن تو شد غزل، رباعی پر غم

در سوگ تو شد سپهر هم بارانی

رباعی دوم:

در راه بهشت مثنوی گویانی

در "بزم خدا" چه خوش شدی مهمانی

هم سفره ی احمدی چو نامت، خوش باد

با دیدن روی اهل بیت خندانی

وزن: مستفعل فاعلات مفعولن فع

شاعر: مریم موسوی

  • دوشنبه
  • 14
  • فروردین
  • 1396
  • ساعت
  • 13:46
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

در پاسخ به یاوه گویی های ترامپ -(ببند ای مردکِ دیوانه آن چاکِ دهانت را) * هستی محرابی

396

در پاسخ به یاوه گویی های ترامپ -(ببند ای مردکِ دیوانه آن چاکِ دهانت را) #در_پاسخ_به_یاوه_گویی_های_ترامپ

ببند ای مردکِ دیوانه آن چاکِ دهانت را
که ترس از ما گمانم بند آورده زبانت را

تو خود اصلِ تروریسمی و در چشمِ جهان منفور
نمودی تا که ویران در نفهمی این جهانت را

حماقت، پستی و شومیِ تو اندازه ای دارد
چه‌ خوب‌ است‌ ابلهانه رو نمودی تو نهانت را

جوابِ یاوه‌ گویی های تو در شأن‌ِ ایران نیست
همین‌ بس‌ داری‌ از‌ این یاوه‌ گویی آب و نانت را

سپاهِ پاسداران مظهرِ لطف‌ و عطوفتهاست
ولی‌ آخر‌ کند محو از جهان نام و نشانت را!

#آمریکا_هیچ_غلطی_نمیتواند_بکند
#ترامپ_خفه_شو_نتانیاهو_بتمرگ
#هستی_محرابی

  • یکشنبه
  • 25
  • فروردین
  • 1398
  • ساعت
  • 18:06
  • نوشته شده توسط
  • 09113526529
ادامه مطلب

عید سعید فطر -( دل به لبخندش اگر باخته ای، باخته ای! ) *

599

عید سعید فطر  -( دل به لبخندش اگر باخته ای، باخته ای! ) ای هلالی که تماشای رخت دلخواه است
هله ای ماه! خدای من و تو الله است [1]
روز عید است و قنوت است و دعای من و تو
اهل جود و جبروت است خدای من و تو
کبریا و عظمت چیست؟ ردایش آری
عفو و رحمت نمی از بحر عطایش آری
و له الشکر که یک ماه مرا مهمان کرد
و له الحمد گناهان مرا پنهان کرد
بسته شد پنجره عرشی راز رمضان
الوداع ای سحر راز و نیاز رمضان
الوداع ای شب الغوث شب خَلِّصنا
شب قدری که نشد قدر بدانیم تو را
بزم قرآن به سر و بندگی درگاهش
لیلة القدر و نوای «بک یا اللهش»
دم گرفتیم شب گریه به آواز جلی
«بعلیٍ بعلیٍ بعلیٍ بعلی»
دم گرفتیم به ذکری ابدی و ازلی
«بحسین بن علیٍ بحسین بن علی»
سخت دلتنگ توایم ای مه کامل! رم

  • چهارشنبه
  • 11
  • مرداد
  • 1396
  • ساعت
  • 08:09
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

عید سعید فطر -( امشب دعا به حال دل تنگ ما نما ) * محمد جواد شیرازی

616

عید سعید فطر  -( امشب دعا به حال دل تنگ ما نما ) ای خیر ناله ی سحری صاحب الزمان
از درد ما که باخبری صاحب الزمان

ما ندبه های پشت سر مرکب توایم
پایان راه در به دری صاحب الزمان

دیدی نیامدی و نشد زائرت شوم؟!
شد عمر بی وفا سپری صاحب الزمان

عید آمده به سائل خود سر نمی زنی؟!
ای که امید چشم تری صاحب الزمان

عیدی ما رضایت و بخشیدن شماست
ما را نمی شود بخری صاحب الزمان؟!

حاشا که رد کنی تو کسی را که قانع است
بر یک نگاه مختصری صاحب الزمان

ثابت قدم شدن درِ این خانه با شماست
آقای سامرا نظری صاحب الزمان

امشب دعا به حال دل تنگ ما نما
از کربلا که میگذری صاحب الزمان

شاعر : محمد جواد شیرازی

  • چهارشنبه
  • 11
  • مرداد
  • 1396
  • ساعت
  • 08:10
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

عید سعید فطر -( که وقت بال گشودن قنوتشان وا شد ) *

507

عید سعید فطر -( که وقت بال گشودن قنوتشان وا شد ) اذان عشق وزیده ،هلال پیدا شد
هزار پنجره رو سوی حقتعالی شد

مراد من دم عیسی گرفت و دست قنوت
هزار مرده به صوت نمازش احیا شد

شنیدن نفسش در نماز عید خدا
تمام شوق من از رفتن مصلی شد

نفس نفس همه می آمدند دنبالش
همانکه نور نگاهش بسان موسی شد

خشوع چشم ترش پایگاه عرفان است
به یمن بارش باران ،بهار پیدا شد

غزل حکایت عشاق بی پر وبال است
که وقت بال گشودن قنوتشان وا شد

به شوق فاما السائل فلا تنهر
امید عفو به دلهای اهل تقوا شد

محسن پالیزدار

  • چهارشنبه
  • 11
  • مرداد
  • 1396
  • ساعت
  • 08:11
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

عید سعید فطر -( غذای روضهء ارباب قوت غالب ماست ) * مهدی مقیمی

605
1

عید سعید فطر  -( غذای روضهء ارباب قوت غالب ماست ) لباس خادمی و نوکری مناسب ماست
حسین در دل طوفان خودش مراقب ماست

تمام سال ، سر سفره اش نمک خوردیم
غذای روضهء ارباب قوت غالب ماست

شاعر : مهدی مقیمی

  • چهارشنبه
  • 11
  • مرداد
  • 1396
  • ساعت
  • 08:12
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 یوسف رحیمی

عید سعید فطر -( عید رمضان هم آمد اما ای ماه ) * یوسف رحیمی

1305

عید سعید فطر  -( عید رمضان هم آمد اما ای ماه ) گفتی دلمان در آرزویت باشد
چشمان امیدمان به سویت باشد

عید رمضان هم آمد اما ای ماه
عید دل ما رؤیتِ رویت باشد

شاعر : یوسف رحیمی

  • چهارشنبه
  • 11
  • مرداد
  • 1396
  • ساعت
  • 08:14
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

عید سعید فطر -( عید است و سعید است اگر ماه تو باشی ) * سید محمد جواد شرافت

989

عید سعید فطر  -( عید است و سعید است اگر ماه تو باشی ) ای جذبه‌ی ذی‌الحجه و شور رمضانم
در شادی شعبان تو غرق است جهانم

تقدیر مرا نور نگاه تو رقم زد
باید که شب چشم تو را قدر بدانم

روی تو و خورشید، نه، روشن‌تر از آنی
چشم من و آیینه، نه، حیران‌تر از آنم

در سایه‌ی قرآن نگاه تو نشستم
باران زد و برخاست غبار از دل و جانم

برخاست جهان با من برخاسته از شوق
تا حادثه‌ی نام تو آمد به زبانم

عید است و سعید است اگر ماه تو باشی
ای جذبه‌ی ذی‌الحجه و شور رمضانم

شاعر : سید محمد جواد شرافت

  • چهارشنبه
  • 11
  • مرداد
  • 1396
  • ساعت
  • 08:15
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد