اشعار مربوط به قدس شریف

مرتب سازی براساس

وحدت_اسلامی روز_قدس غزل -(بگو به باد بپوشد لباسِ نامه‌بَران را) * محمدجواد شاهمرادی

492
1

وحدت_اسلامی  روز_قدس غزل  -(بگو به باد بپوشد لباسِ نامه‌بَران را) بگو به باد بپوشد لباسِ نامه‌بَران را
به گوشِ قُدس رسانَد سلامِ همسفران را

بگوید این همه، آماده‌اند تا چو شهیدان
کنند سویِ تو هموار، راهِ رهگذران را

به جوش آمده امروز، خونِ هرچه مسلمان
فرا گرفته طنینِ اذان، کران به کران را

نسیمِ وحدت و بیداری از اشارتِ قرآن
فرارسیده و هشیار کرده بی‌خبران را

کسی که چشمِ دلَش وا شود به عزّتِ ایمان
چگونه حمل کند بارِ ذلّتِ دگران را

صراطِ نور که ذاتش نَه شرقی است و نَه غربی
بشارتی‌ست به خورشید، منطقِ طَیَران را

خوشا شهادت و آزادگی به شرطِ رسیدن
برای حُسنِ خِتام، این دو روزۀ گذران را...

  • جمعه
  • 10
  • خرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 23:30
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

شعر رباعی مقاومت اسلامی شعر پایداری -(اینان که ز عرصۀ بلا می‌گذرند) * سیدحسن حسینی

757

شعر رباعی مقاومت اسلامی شعر پایداری -(اینان که ز عرصۀ بلا می‌گذرند) اینان که ز عرصۀ بلا می‌گذرند
با زمزمۀ سرود «لا» می‌گذرند
تا قدس رها ز بند بیداد شود
از معبر سرخ کربلا می‌گذرند

از نعرهٔ ما گوش فلک کر باید
در دل ما را زَهرهٔ حیدر باید
تا زهر به کام غاصب قدس کنیم
یک بار دگر نبرد خیبر باید

  • پنج شنبه
  • 6
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 11:12
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

به مناسبت روز قدس -(داریم به وعده های دیرینه یقین...) * مرضیه عاطفی

356

به مناسبت روز قدس -(داریم به وعده های دیرینه یقین...) داریم به وعده های دیرینه یقین
شد جملۂ «ألقدسُ لَنا» نقش نگین

نابود شود رژیم نحس ِ صهیون
منظور از #انتقام_سخت است همین!

  • یکشنبه
  • 19
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 02:12
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 محسن ناصحی

روز قدس، مقاومت اسلامی -(مرد راهم، دل به دریا میزنم دریا که هست...) * محسن ناصحی

416

روز قدس، مقاومت اسلامی -(مرد راهم، دل به دریا میزنم دریا که هست...) #روز_قدس
#مقاومت_اسلامی

مرد راهم، دل به دریا می زنم دریا که هست
شک ندارم نیل طغیان می کند ، موسی که هست

وارث طوفانم آری پس نمی مانم به جای
گیرم از دریا گذشتم ، سینه ی صحرا که هست

ای به شب سرمست ! صبحِ کعبه کم کم می دمد
گیرم از ما ناقه پِی کردی ، فَسَوّیها که هست

مکّه را روزی گرفتی ، باز باید از نیام
تیغ ما بیرون بیاید ، مسجدالاقصی که هست

در شبِ قدری خروشیدی و فرق ما شکافت
صبح را از ما گرفتی ، ظهر عاشورا که هست

در یمن در شام در بحرین و ایران و عراق
هرچه از میدان مین گفتند گفتم پا که هست

نعره ی جاءالحقیم این دشت غُرّشگاه ماست
تا که بود این بود و خواهد بود اینسان تا که هست

وعده ی عشق است و می دانم که فردا مال ماست
عالمی با ما نمی ماند ؟! خدا با ما که هست

"یوسف گمگشته بازآید به کنعان غم مخور "
غم ندارم ، کانَ اَمرُاللّهِ مفعولا که هست.

  • یکشنبه
  • 19
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 02:18
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

زبانحال فرزندان شهدای مدافع حرم با نام ویاد حاج قاسم سلیمانی به مناسبت روز قدس -(با رفتنت بابا در این پیکار ماندم...) * رضا دین پرور

554

زبانحال فرزندان شهدای مدافع حرم با نام ویاد حاج قاسم سلیمانی به مناسبت روز قدس -(با رفتنت بابا در این پیکار ماندم...) با رفتنت بابا، در این پیکار ماندم
من پای دینم چون تو پای کار ماندم
از آن شبی که پر کشیدی مادرم دید
شبها کنار عکس تو بیدار ماندم

داری خبر از حال من! خیلی شکستم
دادی چه کاری با فراق خود به دستم
ای کاش می شد که ببینم بار دیگر
مثل همیشه بین آغوشت نشستم

کاری به کار مردم دنیا ندارم
موجم، اگر چه ساحل دریا ندارم
ای تکیه گاه شانه هایم، شانه ی تو
یکسال دارد می شود بابا ندارم

خواب تو را دیدم کنار حاج قاسم
دلتنگم و چشم انتظار حاج قاسم
دوران ما بعد شما دوران سختی است
ای کاش می آمد دوباره حاج قاسم

سردار! یار رهبرم بودی و رفتی
تو سایه ی روی سرم بودی و رفتی
گرچه یکی بودی ولیکن ای علمدار
همچون دژی دور حرم بودی و رفتی

ای مهربانی نگاهت یارِدل ها
رفتی، گره انداختی بر کارِ دل ها
از آن شبی که با شهیدان می نشینی
من دلخوشم با عکست ای سردار دل ها

ای دشمن خونخوار! سنگم را گرفتی
آن شب خودت پیغام جنگم را گرفتی
در پای قاسم، حاج قاسم ها زیادند
پس کور خواندی که تفنگم را گرفتی

ایران در این میدان جگر دارد برایت
این سرکشی ها دردسر دارد برایت
خون ابو مهدی و خون حاج قاسم
بیش از اتم هامان خطر دارد برایت

هرگز نگو در سینه ها آهی نمانده...
وقتِ بزن در روست، خونخواهی نمانده
در کاخ شیطانید یا بین تل آویو؟
تا انتقام سخت ما راهی نمانده

دارم کفن برتن نه دشداشه، بترسید
از پادگان های پر از لاشه بترسید
از انتقام سخت مان آنجا که خوابید،
از دست ها که مانده بر ماشه بترسید

از نسل توحیدیم، از نسل معادیم
شیر غیور بیشه های اعتقادیم
این جنگ را آغاز کردید و بدانید
نامردها، ما مرد میدان جهادیم

تصویر روز فتح ما کوه جسدهاست
آماده تدفین تان سنگ لحدهاست
ای خیمه شب بازان موش صهیونیستی
واللهِ پیش رویتان عین الاسدهاست

ما اهل بالائیم و پائین ایستادیم
تا آخر از عهد نخستین ایستادیم
ننگ تمامی عرب ها صلح قرن است
ما یک تنه پای فلسطین ایستادیم

تاریخ شیعه در خودش تکرار دارد
هفتاد و دو ملت، دلی بیدار دارد
ایران، یمن، لبنان، عراق و نیجریه
سید علی در لشکرش عمار دارد

  • یکشنبه
  • 19
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 02:21
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 محمد جواد خراشادی زاده

به مناسبت روز قدس -(سکوت کرده بشر ظلم های سنگین را...) * محمد جواد خراشادی زاده

441

به مناسبت روز قدس -(سکوت کرده بشر ظلم های سنگین را...) سکوت کرده بشر ظلم های سنگین را
گرفته اند همه دامن شیاطین را

بگو به زاهد عزلت گرفته ی خاموش
به باد داده سکوت تو وجهه‌ی دین را

بگو حقوق بشر چیست؟ این که با طعنه...
خراب کرده شب و روزهای یاسین را؟

همان حقوق بشر که به اسم آزادی
حرام کرده به فرهاد، خواب شیرین را

دعا کنید! خدا مستجاب خواهد کرد
دعای هر سحر مرغ های آمین را

قسم به معنی والشمس میرسد مردی
که پاک می‌کند این غده های ننگین را

همان که با ید بیضا طلوع خواهد کرد
خلاص می‌کند از شر غم فلسطین را

  • یکشنبه
  • 19
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 02:24
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 قاسم نعمتی

به مناسبت روز قدس -(نظر به ساعت خود کرد نقشه در سر داشت...) * قاسم نعمتی

428
1

به مناسبت روز قدس -(نظر به ساعت خود کرد نقشه در سر داشت...) #مرگ_بر_اسرائیل

نظربه ساعتِ خود کَردُ نقشه درسر داشت
تبر به دوشِ کسی از نوادگانِ خلیل

چقدر؟مانده از این بیست و پنج ساله مگر
که محو گردد از عالم نشانِ اسرائیل

  • یکشنبه
  • 19
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 02:25
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

به مناسبت روز قدس -(اهل عالم قسم به خون شهید...) * عادل حسین قربان

408

به مناسبت روز قدس -(اهل عالم قسم به خون شهید...) #مرگ_بر_اسرائیل

اهلِ عالَم! قسم به خونِ شهید
از پسِ شام، می‌دمد خورشید

پیرِ ما گفته است: اسرائیل،
دو دهه بعد را نخواهد دید

  • یکشنبه
  • 19
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 02:27
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

به مناسبت روز قدس -(همسایه زخم، استخوان خواهد شد...) * روح الله قناعتیان

508

به مناسبت روز قدس -(همسایه زخم، استخوان خواهد شد...) همسایه ی زخم ، استخوان خواهد شد
روزی که " تل آویو " نشان خواهد شد

(نابـودی ِ صهـیونیست) _ ان شــاءالله
سر تیتر ِ خبرهای ِ جهان خواهد شد ...

  • یکشنبه
  • 19
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 02:28
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

به مناسبت روز قدس -(گزینه های خودت را به روی میز بچین...) * حسن اسحاقی

407

به مناسبت روز قدس -(گزینه های خودت را به روی میز بچین...) گزینه های خودت را به روی میز بچین
و چند لحظه خودت را میان جنگ ببین

شروع کن به شمردن...شهاب تا سجیل
هجوم حادثه ها، آسمان اسرائیل

  • یکشنبه
  • 19
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 02:33
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

روز قدس، حاج قاسم سلیمانی -(حاج قاسم رفت اما داستانی مانده است...) * مهدی جهاندار

586

روز قدس، حاج قاسم سلیمانی -(حاج قاسم رفت اما داستانی مانده است...) حاج قاسم رفت اما داستانی مانده است
حاج قاسم رفت و راه بی‌کرانی مانده است
در تنور سینه‌ها آتش‌فشانی مانده است
مکتبش را دوستان و دشمنانی مانده است
حاج قاسم رفت اما امتحانی مانده است

تازگی‌ها هرطرف رو می کنی روز خداست
مالک اشتر زمین افتادنش هم ماجراست
حاج قاسم راز و رمز فتح خرّمشهرهاست
با علی همراه شو، میزان علیّ مرتضی ست
غیرت صفّینیان را نهروانی مانده است

ای خمینی‌باوران دنیا جمارانی شده است
ای مسلمان وقت تجدید مسلمانی شده است
شهر را یک‌روز می‌بینی چراغانی شده است
کربلا تا قدس لبریز سلیمانی شده است
منتظر باش اتفاق ناگهانی مانده است

نور پنهان، ماه پشت ابرها، ظلمت زیاد
دشمنی بسیار و فتنه بی حد و بدعت زیاد
بزدل و کج‌فهم و سازشکار و بی غیرت زیاد
کوفیان! ما اهل ذلت نیستیم عزّت زیاد!
در دل ما قاب عکس پهلوانی مانده است

حاج قاسم کربلایی بود و سرتاپا حسین
خوش به حال آنکه تا آخر بماند با حسین
لِلذینَ آمَنوا فی هذهِ الدنیا حسین
هرکه عزم کربلا دارد بگوید یاحسین
بار سنگینی به دوش کاروانی مانده است

  • یکشنبه
  • 19
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 02:34
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

روز قدس -(در حنجره ها، صدا صدای تو بوَد...) * علی ساعدی

326

روز قدس -(در حنجره ها، صدا صدای تو بوَد...) درحنجره ها، صدا، صدای تو بُوَد
در دستِ مقاومت ، لوای تو بُوَد

این عزم خداست، حاج قاسم، والله
آزادی قدس ، خون بهای تو بُوَد

  • یکشنبه
  • 19
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 02:35
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

اشعار روز قدس -(این پیمبر پس چرا از نسل اسرائیل نیست؟) * علی سلیمیان

181

اشعار روز قدس -(این پیمبر پس چرا از نسل اسرائیل نیست؟) ین پیمبر پس چرا از نسل اسرائیل نیست؟
آن که قربانی شد اسحاق است اسماعیل نیست

وحی را هم که بر او روح‌القدس می‌آورد
هیچ پیوندی میان ما و جبرائیل نیست

باید او را کشت، نسلش را به خاک و خون کشید
در سر ما غیر رؤیای فرات و نیل نیست...》

از ازل این بوده راه و رسم شیطان‌سیرتان
در دل قابیل غیراز کینه‌ی هابیل نیست

مکرشان سودی ندارد، سنّت‌الله است این
ذره‌ای هم قابل تبدیل یا تحویل نیست

پرچمی برخاسته چندی‌ست از مشرق‌زمین
پرچمی که معنی‌اش جز مرگ اسراییل نیست

ای سپاه ابرهه! اینک ابابیلیم ما
فیل‌هاتان را توان ضربت سجیل نیست

《کَانَ أَمْرُ اللهِ مَفْعُولا》 به وقت و ساعتش
در ظهور حجتش تأخیر یا تعجیل نیست

جمعه روز کاریِ مستضعفین عالم است
در مرام منتظرها جمعه‌ها تعطیل نیست

  • پنج شنبه
  • 8
  • اردیبهشت
  • 1401
  • ساعت
  • 15:55
  • نوشته شده توسط
  • احسان مشفق
ادامه مطلب

اشعار روز قدس -(یک اتفاق ساده مرا بیقرار کرد) * علی فردوسی

534

اشعار روز قدس -(یک اتفاق ساده مرا بیقرار کرد) یک اتفاق ساده مرا بیقرار کرد
باید نشست و یک غزل تازه کار کرد

در کوچه می گذشتم و پایم به سنگ خورد
سنگی که فکر و ذکر دلم را دچار کرد

از ذهن من گذشت که با سنگ می شود
آیا چه کارها که در این روزگار کرد !

با سنگ می شود جلوی سیل را گرفت
طغیان رودهای روان را مهار کرد

یا سنگ روی سنگ نهاد و اتاق ساخت
بی سرپناه ها همه را خانه دار کرد

یا می شود که نام کسی را بر آن نوشت
با ذکر چند فاتحه، سنگ مزار کرد

یا مثل کودکان شد و از روی شیطنت
زد شیشه ای شکست و دوید و فرار کرد

با سنگ مفت می شود اصلا به لطف بخت
گنجشک های مفت زیادی شکار کرد

یا می شود که سنگ کسی را به سینه زد
جانب از او گرفت و بدان افتخار کرد

یا سنگ روی یخ شد و القصه خویش را
در پیش چشم ناکس و کس شرمسار کرد
***

ناگاه بی مقدمه آمد به حرف سنگ
اینگونه گفت و سخت مرا بیقرار کرد :

تنها به یک جوان فلسطینی ام بده
با من ببین که می شود آنگه چه کار کرد!

  • پنج شنبه
  • 8
  • اردیبهشت
  • 1401
  • ساعت
  • 15:58
  • نوشته شده توسط
  • احسان مشفق
ادامه مطلب

شهید قاسم سلیمانی -(بر صفحه‌ی روزگار نامش باقی‌ست) * علی سلیمیان

489

شهید قاسم سلیمانی -(بر صفحه‌ی روزگار نامش باقی‌ست) بر صفحه‌ی روزگار نامش باقی‌ست
اندیشه و راه ناتمامش باقی‌ست

فرمانده‌ قدس بود پس تا روزِ
آزادی قدس انتقامش باقی‌ست

  • پنج شنبه
  • 8
  • اردیبهشت
  • 1401
  • ساعت
  • 16:00
  • نوشته شده توسط
  • احسان مشفق
ادامه مطلب

اشعار قدس -(مهمانی ِ ماه خدا ، همزاد فروردین شده ) * روح الله قناعتیان

430

اشعار قدس -(مهمانی  ِ ماه خدا ، همزاد فروردین شده ) مهمانی ِ ماه خدا ، همزاد فروردین شده
ماهی که با عشق و یقین و نور عطرآگین شده

ماهی‌که اول رحمت‌ودر نیمه خیر و برکت ‌است
سرتاسرش آرامش‌و در روز قدسش حرکت است

گرچه عبادت باعث ِ آرامش و تلطیف ماست
غیر از نماز و روزه مان رزمندگی تکلیف ماست

وقت جهاد ِ غیرت و روشنگری تبیین شده
با مرکبی که از بصیرت عاشقانه زین شده

امسال روزقدس را،چون خشم طوفان میشویم
فریاد در دل مانده ی ، پیر جماران می شویم

خاک دوکوهه خورده ایم ارث از هویزه برده ایم
اروند سرخ فـکه ایم ، ما بی‌ شلـمچه مرده‌ایم

عهدی‌که باخون بسته‌ایم هر‌لحظه‌محکم میشود
با خشم ما کاخ سفید ، روزی جهنم می شود

آه ای یهودی زادگان ای وحشیان بد صفت
در خانه هاتان بعداز این هرگز ندارید امنیت

زخمیم و همزاد جنون، ققنوس های آتشیم ...
ما خاک اسرائیل را آخر به توبره می کشیم

دورانتان سر آمده ، رو به افولید و سقوط
فرموده قرآن از شما..._آری( لَبَيْتُ الْعَنْكَبُوتِ )

حالا که آیین یهودی مملو از خولی شده !
خون‌خوردن وخون‌ریختن تفریح معمولی شده !

چون حاج عماد مغنیه پا در دل خون می‌زنیم
صبحی نه‌چندان‌دورتر برقلب صهیون می زنیم

زخمی که برجا می‌گذارد شیعه زخم‌کاری است
امروز روز انتقام از شب ، در این بیداری است

شاید به قلب خود کمی تسکین آن غربت شدیم
با انتقام خون حاج قاسم کمی راحت شویم

با ذکر لعنت بر یزید بر شمر و شارون بیشتر
از کشته ها پشته بسازیم و تَلی از پا و سر

حتی نگاه‌ چپ بر این ، جا طالعش ناکامی است
این‌‌خطه‌ که اُکراین‌نیست ،جمهوری‌اسلامی‌است

« تا زنده‌ایم‌رزمنده‌ایم » سرزنده اما سینه‌چاک
مابا ولایت حل شدیم ازمرگ در راهش چه‌باک؟

ما بچه های کربلای پنج و صبح خیبریم ...
«انی اری الموتِ» حسین بن علی را از بریم

وقتش رسیده که تأسی بر ابو مهدی کنیم
با آفتاب انقلاب ، امروز هم عهدی کنیم

تا ذوالفقار ِ ارتش پیر خراسانی شدیم
هر یک برای خود به‌حق قاسم سلیمانی شدیم

با نقطه زن ها از زمین ، از آسمان ها می خورید
یکی زدید آری چه باک ، فرداش ده‌تا می خورید

دارد به زودی می شود ، نَقل زمین و آسمان
نابودی قوم یهود ، تیتر خبرهای جهان ...

رعدیم و تل آویو را ، در نطفه ، آتش می زنیم
بعدش به امید خدا ، از ریشه شخمش می زنیم

باید که در میدان مین ، معبر دوباره وا کنیم
این بار اما روز ماست ، تا کربلا برپا کنیم

بایدکه‌رفت‌وسربه‌سر،لشکربه‌لشکر،صف‌به‌صف
یک‌ لشکر ازکرب‌‌وبلا ، یک لشکر اما از نجف

امروز راه قدس از ، آزاد راه کربلاست
امروز لعنت بر یزید فریاد مرگ بر امریکاست

  • پنج شنبه
  • 8
  • اردیبهشت
  • 1401
  • ساعت
  • 16:03
  • نوشته شده توسط
  • احسان مشفق
ادامه مطلب

اشعار قدس -(خوش‌بحال هر‌دلی که باتوهمدم می‌شود) * روح الله قناعتیان

375

اشعار قدس -(خوش‌بحال هر‌دلی که باتوهمدم می‌شود) خوش‌بحال هر‌دلی که باتوهمدم می‌شود
خار هم باشد کنارت سبز و خرم می شود

ترس دارد واقعاً ، دنیای بی تو ، نازنین ...
کی وصال چشم های تو فراهم می شود

عادتش دادم سرم را سالیانی هست که ...
نازنینا ، پیش پاهای شما خم می شود

کاسه کاسه گرچه پر شد سینه از خون جگر ...
جمعه جمعه عهدهایم قرص و محکم می شود

چشم‌های تو پل سبز صراط است و... دریغ
هرکسی افتد از آن روزش جهنم می شود

نامه ی اعمال ما را وانکرده پاره کن ...
حیف چشم مهربانت نیست شبنم می شود ؟!

مثل چشمه در زمان خشکسالی ، آه ... آه ...
چشم هم رزقش به قدر معصیت کم می شود

خوش به حال هر کسی را که دعایش می‌کنی
سرفراز و آبرومند و معظم می شود

مهربان قدری دعایم کن ، دعا کن مهربان...
با دعایت ، نوکر بیچاره آدم می شود

جمکران را می زنم از شوق دلتنگی قدم ...
حس و حال مسجد سهله ، مجسم می شود

بهجتی دارد حرم رفتن ، به یادت که نگو ...
«بازدم» ذکر حسین و یاحسن « دم »می‌شود

سیدی اخرج من القلبی به غیر از چشم هات ...
هر چه را که تو بخواهی خب فراهم می شود

کاش چون بحرالعلوم خود بغل می کردی‌ام ...
چیزی از آقایی ات ، آیا مگر ، کم می شود

عشق یعنی که مقدس اردبیلی سر زده ...‌
با دو دست مهربان تو ، معمّم می شود

عشق یعنی که عقیقت را به دست مرعشی...
می کنی و ، او به اسرار تو محرم می شود

عشق یعنی لحظه هایی که میان خیمه ات
وقت مقتل خوانی ِ شیخ مقرم می شود

بعد صـد ها سال ، از مرثیه ی جـدت هنوز ...
صبح و شب در چشم های تو محرم می شود

با خودت ما را شب جمعه ببر کرب و بلا ...
من اگر خواهش کنم از تو عزیزم می شود؟!

صبح روز جمعه سر ، از کعبه بر می آوری ...
غرق شور و شوق در هر جای عالم می شود

آن زمان اعزامی نیروی قدس از کربلاست
مسجدالاقصی ولی ، خط مقدم می‌ شود

حاج‌ قاسم هم به امید خدا ، می‌آید و ...
فاتح این ، جنگ های نا منظم می شود

می رسی و از تو آوینی روایت می ‌کند ...
می رسی فتح نهایی هم مسلم می شود

  • پنج شنبه
  • 8
  • اردیبهشت
  • 1401
  • ساعت
  • 16:05
  • نوشته شده توسط
  • احسان مشفق
ادامه مطلب

ای فلسطین پای اهدافت بایست * مرضیه عاطفی

393

ای فلسطین پای اهدافت بایست ای فلسطین پای اهدافت بایست
یاورت هستیم و راهمان یکیست
مانده تنها یک قدم تا فتح قدس
رو به پایان است کار صهیونیست!

  • جمعه
  • 9
  • اردیبهشت
  • 1401
  • ساعت
  • 16:19
  • نوشته شده توسط
  • مرضیه عاطفی
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

تقدیم به مدافعین قدس شریف * مرتضی محمودپور

319
1

تقدیم به مدافعین قدس شریف ◾تقدیم به مدافعین قدس شریف

در پای تو من از دل و جان میکوشم
از بهر نجات تو کفن می پوشم
ای قدس شریف مدافع هستم به حرم
من جام شهادت برهت می‌نوشم

#مرتضی_محمودپور
@haajmorteza

  • سه شنبه
  • 18
  • مهر
  • 1402
  • ساعت
  • 11:41
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

کودکان غزه_زیر بمباران جانی های بی اصل ونسب * اسماعیل تقوایی

342

کودکان غزه_زیر بمباران جانی های بی اصل ونسب زیر بمباران جانی های بی اصل ونسب
کودکان غزه می ریزند چون برگ خزان
یا غیاث المستغیثین حالیا فریاد رس
وقت آن باشد که آید مهدی صاحب زمان

  • سه شنبه
  • 25
  • مهر
  • 1402
  • ساعت
  • 16:37
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب

دفاع از فلسطین. طوفان الاقصی -(گشودم دست هایم را، برای یاری ات از دور تو را آینده ای روش ببینم چشمِ دشمن کور) * هستی محرابی

135

دفاع از فلسطین. طوفان الاقصی -(گشودم دست هایم را، برای یاری ات از دور تو را آینده ای روش ببینم چشمِ دشمن کور) #مقاومت_فلسطین_طوفان_الاقصی

#پس_مدعیان_حقوق_بشر_کجایند؟

گشودم دست هایم را، برای یاری ات از دور
اَلا ای مسجدالاقصی اَلا ای قبله گاهِ نور

کتابِ کهنه‌ی دردِ تو را هر سینه باور داشت
که اول قبله‌ی عالم، اسارت دستِ کافر داشت

حضورِ اجنبی تا کی به خاکِ سرزمینِ تو؟

وَ تا کی زخمِ مظلومی بمانَد بر جبینِ تو؟

کجایند آن دروغین مدّعیانِ دفاع از حق؟

همان انسان نماهای سراپا کودن و احمق

کجایند عربده کش های حیوان دوست و آدم کُش؟

چرا غرقِ سکوت اند و از این حال و هوا سرخوش؟

تعجب می کند.....عالم از این تعبیرِ خود خوانده

مدافعِ حقوقِ حق، و یا یک مشت درمانده!؟

الا ای حاکمِ کودک کش و لامذهبِ ملعون

تو ای وحشیِ سرگشته تو ای مستِ شرابِ خون

صدای زوزه ی سگهای ولگردِ یهود آید

وَ صهیون را به زودی سنگِ سِجّیلی فرود آید

مسلمانان! برای یاریِ غزه به پا خیزید

و کاخِ عنکبوتیِ ستم ها را فرو ریزید

تو نامت جاودان مانَد به نامت من سرافرازم

سر و جان را برای یاری ات جانانه می بازم

گواهی می دهد دردت، طلوعِ فجر در راه است

اگر چه قصه‌ی دردت، سراسر تلخ و جانکاه است

الا ای دیوِ خون آشام و داعش پرورِ غاصب

یقیناً تیغِ مظلومان شود روزی تو را غالب!

خداوندا ظهور مولانا صاحب الزمان(عج) را برسان تا با حکمرانی آن حضرت، نابودی رژیم غاصب و جنایتکار صهیونیستی و همه ظالمان جهان تحقق یابد.

#هستی_محرابی

#چهارشنبه_۲۶_مهر_۱۴۰۲

@Asharemehrabi

  • چهارشنبه
  • 26
  • مهر
  • 1402
  • ساعت
  • 16:02
  • نوشته شده توسط
  • ۰۹۱۱۳۵۲۶۵۲۹
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

مرگ بر اسرائیل ننگی برای دنیا، کودک کش لعینی * اسماعیل تقوایی

160

مرگ بر اسرائیل ننگی برای دنیا، کودک کش لعینی خطاب به رژیم جنایتکار جعلی اسرائیل

ننگی برای دنیا، کودک کش لعینی
منفور آسمانها، منفور در زمینی

تنها رژیم جعلی در کل این جهانی
صهیون شده مرامت،دشمن به مسلمینی

مستکبرین عالم، پشت تو ایستادند
ازبهر غارت وقتل، همواره در کمینی

در جنگ روی در رو، محکوم بر شکستی
بمب است چاره تو،دیریست اینچنینی

داری توهمش را، برتر ز دیگرانی
اما میان دنیا، الحق که کمترینی

عمرت رسیده آخر، رو به افول هستی
به به زآن زمان که، بی خاک وسرزمینی

در کشور فلسطین، بیت المقدس آزاد
آنجا نماز خوانیم با هر زبان ودینی

شعر :اسماعیل تقوایی

  • چهارشنبه
  • 26
  • مهر
  • 1402
  • ساعت
  • 23:19
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب

فلسطین غزه -(این صدا از زیر آوار است میخواند تو را) * هستی محرابی

355

فلسطین غزه -(این صدا از زیر آوار است میخواند تو را) #همدردی_بامردم_مظلوم_غزه_فلسطی
#این_صدا_از_زیر_آوار
#است_میخواند_تو_را

این صدا از زیرِ آوار است می آید به گوش
ای مسلمان خیز و بر یاریِ مظلومان بکوش

مادری با کودکِ مصلوب زیرِ بمب هاست
شیونِ صد سینه ی آشوب زیرِ بمب هاست

آسمان اینجا همیشه شعله می بارد فقط
مادری با نعشِ طفلش لاله می کارد فقط

غنچه های نورس و پرپر شده در جوی خون
قامتِ سروِ پدرها همچو نخلی واژگون

آن که عمری خانه ی خود مانده است بی خانمان
تنگ شد بر او ز هر سوی از زمین و آسمان

بشنو فریاد کبوتر بچه ی ای بی آشیان
قتلِ عامِ کودک و مرد و زن و پیر و جوان

کودکانِ بی گنه در خوابِ لبخندِ ملیح
تکه تکه قتلگاه افتاده با وضعِ فجیع

چشم، تصویرِ غروبِ غم بگیرد در نگاه
شهدِ لبخندِ گلی هر دم بمیرد در پگاه

تو سرود همدلی را هم صدا با ما بخوان
تا طلوعِ صبحِ روشن در کنارِ ما بمان

ظلم پا بر جا نمانَد این زوالِ قدرت است
این یزیدانِ زمان را کی نگاهِ عبرت است

این بر آید از ندای سرخ و طوفانیِ ما
محو گردد از زمین این دشمنِ جانیِ ما

با دلی آکنده از اندوه و غم خونم به جوش
ای مسلمان بر تنِ خود جامه ی غیرت بپوش!

#مرگ_بر_اسرائیل_غاصب
#خشم_و_نفرین_خدا_بر_ظالمان
#طوفان_الاقصی_پیروز_میدان
#کمک_کنید_تا_ما_زنده_بمانیم
#یکشنبه_۷_آبان_۱۴۰۲
#هستی_محرابی
@Asharemehrabi

روزی عابر شدی از کوچه ی ویرانیِ ما
به خوشی یاد کنی بی سر و سامانیِ ما

قصه ی ما پُرِ درد است و ولیکن تو بدان
رویشِ فصلِ بهار آید و پایانِ خزان!

  • یکشنبه
  • 7
  • آبان
  • 1402
  • ساعت
  • 22:08
  • نوشته شده توسط
  • ۰۹۱۱۳۵۲۶۵۲۹
ادامه مطلب

شعر حماسی -(هشتاد و هشت سالی پر غصه و بلا بود) * محمد قاجار

146

شعر حماسی -(هشتاد و هشت سالی پر غصه و بلا بود) هشتاد و هشت سالی پر غصه و بلا بود
کوچه به کوچه میهن بر فتنه مبتلا بود
آتش زبانه میزد جنگ و جدل بپا بود
این کشور حسینی انگار کربلا بود
دیدیم بار دیگر قرآن به نیزه رفته
بیدار شد دوباره آن کینه ی نهفته

دستور جنگ دادند همسنگران دیروز
ملت به زحمت افتاد از حرص خانمان سوز
ذات همه عیان شد با بغض آتش افروز
فتنه حیا نمی کرد از حرف پند آموز
جمعی فریب خوردند در بین آن هیاهو
هر کس که بود غافل می‌گفت "رأی من کو"

آن رهبری که ضامن بر انتخاب ما بود
در فتنه ها بیانش بی شک جواب ما بود
بغض صداش آن روز رنج و عذاب ما بود
نطقِ نمازِ جمعه فصل الخطاب ما بود
آن خطبه های غَرّا هنگامه داشت در پی
یک مملکت بپا خواست در جنبش نُه دی

گفتیم در نُه دی با عشق جاودانیم
مرگا به ما اگر که قدر وطن ندانیم
دشمن به چشم خود دید دریای بیکرانیم
ما انقلاب کردیم تا مُستقل بمانیم
فتنه گران بدانند رنگ جدید هرگز
پرچم فقط سه رنگ است سبز و سفید و قرمز

ده سال بعد، جمعه، دی ماه، شهرِ بغداد
دیدیم ماجرایی از لِنز شوم پهباد
ناباورانه با اشک کردیم داد و فریاد
ایران دوباره لرزید دستی ز پیکر افتاد
مردی که بود یک عمر محبوب جانمان، رفت
با شعله های آتش قاسم به آسمان رفت

نامردهای عالم بسیار ظالمانه
با اتحاد ننگین با طرح مخفیانه
از ترس چشم قاسم، از پشت سر شبانه
او را شهید کردند دور از دیار و خانه
انگشتری که افتاد خمپاره بر نگین خورد
تنهاترین علمدار از صدر زین زمین خورد

سردار بین تابوت وقتی رسید ایران
سِیلی عظیمی آمد در کوچه در خیابان
دیدیم امتی را دل بی‌قرار و گریان
رهبر نماز می‌خواند با شانه های لرزان
نزدیک فاطمیه زیر لوای زهرا
بر روی دست میرفت آن جسم ارباً اربا

این بدرقه جهانی ست تشییع یا قیام ست؟!
با اشک روی لبها، فریاد انتقام ست
بعد از عروج سردار حجت دگر تمام ست
برجام های دیگر، ننگین که نه، حرام ست
هر کس که با خیانت از چشم رهبر افتاد
آنقدر بی بها شد تا عاقبت ور افتاد

دشمن یکی ست در جنگ در هر مصاف و میدان
رو شد در این کشاکش دست یزید دوران
از شام تا به غزه از کربلا به لبنان
صدها سپاه داریم تحت لوای ایران
هر کس که بود مظلوم بر این قیام پیوست
اهل جهان بدانید: (قاسم هنوز زنده ست)

  • جمعه
  • 26
  • آبان
  • 1402
  • ساعت
  • 01:11
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

برای کودکان مظلوم فلسطین -(این همه ظلمو میبینم - دنیا چقدر ننگینه ) * داود قاضی

113

برای کودکان مظلوم فلسطین -(این همه ظلمو میبینم - دنیا چقدر ننگینه ) این همه ظلمو میبینم - دنیا چقدر ننگینه ۲
کودکای بی جونو - دنیا داره میبینه
دو تا داداشو دیدم - یکیشون داشت جون میداد
اون یکی میگفت واسش - شهادتین ای داد
من بمیرم برا اونا که / شبیه اباعبدالله
بچه رو دستاشون جون داد / جلوی چشه خلق الله
سختمه میبینم خدایا / تصویر جنگ و گریه های
مادری که دوتا بچش / نفس نمیکشیدن؛ آه
ای جان جانانم * بیا برس به داد مظلوم
ای روح و ریحانم * العجل ای امام معصوم

  • جمعه
  • 15
  • دی
  • 1402
  • ساعت
  • 18:38
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

شعر مقاومت -(زمین گرفته دلش پاک در هوایت قدس!) * حسن صیاد

169

شعر مقاومت -(زمین گرفته دلش پاک در هوایت قدس!) زمین گرفته دلش پاک در هوایت قدس!
نمی رسد به کسی جز خدا، صدایت قدس!

هنوز حرمله ها با سه شعبه منتظرند
و عمر کوته اطفال کربلایت ... قدس!

حقوق ضدّ بشر، سازمان چند ملل
که بسته چشم به داغ سه ساله هایت قدس!

بدون شائبه "لایُمکِنُ الفِرار" از عدل
سقوط و ذلت ظلم است خون بهایت قدس!

شکوه واهی طاغوت و جِبت خواهد ریخت
که وعده داده به مستضعفان خدایت قدس!

چه زود پیش تو آلاله ها به صف باشند
در آن نماز که برپاست در نهایت قدس!

  • جمعه
  • 15
  • دی
  • 1402
  • ساعت
  • 18:47
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

برای دخترکان مظلوم فلسطینی -(نشسته بود ... نگاهش به شاخه‌ی زیتون) * ایمان کریمی

125

برای دخترکان مظلوم فلسطینی -(نشسته بود ... نگاهش به شاخه‌ی زیتون) نشسته بود ... نگاهش به شاخه‌ی زیتون
وَ زلف‌هاش که از روسری زده بیرون

نگاه کرد به رقص جنون جاده و برگ
به پیچ و تاب درختانِ سبز و گوناگون

نگاه کرد به ابر و به آسمان بلند
به بال‌های پرستوی عاشقِ مجنون

نگاه کرد به چشم عروسکش خیره
نگاه کرد به چشمان آبیِ افسون ...

کمی که دست به موهای فِرفِریش کشید
شروع کرد سخن ... از شرارت صهیون

شروع قصه‌‌ی تلخی به لهجه‌ای شیرین
به نظم و نثر، ولی با روایتی محزون

وَ نابرابری جنگ سخت تَن با بمب
وَ داغ‌ها که شدند از ستاره‌ها افزون

خیال کرد که بوی طعام می‌آید
ولی ز خانه‌یشان بوی دود و خاک ... وَ خون

  • جمعه
  • 15
  • دی
  • 1402
  • ساعت
  • 18:57
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

شعر مقاومت -(خون فرش قرمز نیست که، بردار پایت را) * محسن حسنی

47

شعر مقاومت -(خون فرش قرمز نیست که، بردار پایت را) خون فرش قرمز نیست که، بردار پایت را
در خون تماشا کن زمان انتهایت را

خون، آه مظلوم است می‌آید به دنبالت
یک روز پیدا می‌کند در شهر جایت را

خون با فراموشی رفاقت می‌کند؟ هرگز
یادش نخواهد رفت ای موشک! صدایت را

جز خون و خوانخواری که زالو ها نمی‌فهمند
امشب نشان دادی به دنیا اشتهایت را

تا سمت خون می‌ایستد قبله نما، هرگز
باور نخواهد کرد دنیا حرف هایت را

من شیشه ی عمر خودت هستم، که می‌افتم
داری به پایان می‌بری خود ماجرایت را

شمعی اگر پروانه را در آتشش سوزاند
با مرگ می بیند سزای این جنایت را

موسی کجایی! سامری ها سخت مشغولند
موسی کجایی! تا بیندازی عصایت را
▪️
هاجر شدن! سعی صفا و مروه! بیهوده است
وقتی نخواهی یافت دیگر بچه هایت را

شاید تمام کودکان را مرگ خوابانده!!!
مادر! نمیخواهد بخوانی لای لایت را

#محسن_حسنی

➖➖➖
منبع جواز نوکری

لینک کانال تلگرام
t.me/javazenokari

  • سه شنبه
  • 3
  • مهر
  • 1403
  • ساعت
  • 11:08
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 مجتبی خرسندی

شعر مقاومت -(تاریک‌وروشن بود و کم‌کم صبح‌می‌شد) * مجتبی خرسندی

48

شعر مقاومت  -(تاریک‌وروشن بود و کم‌کم صبح‌می‌شد) تاریک‌وروشن بود و کم‌کم صبح‌می‌شد
شب؛ این‌‌شب‌ِتیره، شب‌ غم، صبح‌می‌شد

«دیشب»فراری می‌شد و «فردا»می‌آمد
ناخوانده‌ای...، ناخوانده سمت‌ما می‌آمد

می‌آمد و کم‌کم به‌هم می‌ریخت ما را
در اوج شادی جام غم می‌ریخت ما را

در سر صدای سوت ممتد بود و تکرار
چیزی نمی‌دیدیم اما غیر از آوار...

ما مردم افتاده‌ای مظلوم بودیم
از هرحقوق ساده‌ای محروم بودیم

حق بود با ما و کسی حق را نمی‌دید
تاریخ، اخبار موثق را نمی‌دید

اخبار از ما بود، اما بی‌خبر؛ ما...
می‌سوختیم و آب را بستند بر ما

هرلحظه از ما می‌رسید اخبار تازه
«مهمان‌ناخوانده» می‌آمد بی‌اجازه

می آمد و در حقّ دنیا ظلم می‌کرد
با ادعای صلح، امّا ظلم می‌کرد...

می‌آمد و حقی طبیعی نقض می‌شد
هرگوشه‌ای خون شهیدی سبز می‌شد

صحبت سر جنگ وسیعی بود، امّا...
« حق ّحیات » ما طبیعی بود امّا_

_با این که زیر چل‌چراغ نور بودند،
ما را نمی‌دیدند، آیا کور بودند؟

ما را نمی‌دیدند و می‌کشتند ما را
این کار اما خوش نمی‌آمد خدا را

شهر از « وداع آخر » افراد پر بود
از«آن‌که‌روی‌خاک‌می‌افتاد» پر بود

از مادران پاک، از طفلان معصوم
از بی‌گناهان بدون جرم محکوم

بر شانه مانده کوله‌بار داغ تنها
تنها نشسته باغبان در باغ، تنها

باغ‌ست و درفصل‌خزان گل‌های‌پرپر
نعش برادر مانده بر دست برادر

دستان دختربچه‌ها جای عروسک
رنگ‌حنای‌خون گرفت از زخم موشک

سهم پسرها نیز جای تیله، سنگ است!
آیا هنوز ای‌شاعر این‌دنیا قشنگ است؟

می‌آید از راهی که تاریک‌ست و تاریک
صبحی‌که نزدیک‌ست و نزدیک‌ست و نزدیک

مجتبی خرسندی
➖➖➖
منبع جواز نوکری

لینک کانال تلگرام
t.me/javazenokari

  • سه شنبه
  • 3
  • مهر
  • 1403
  • ساعت
  • 11:17
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

دودمه_ویژه_غزه -()در حزب خدا با دل و جان پای نهادیم) *

50

دودمه_ویژه_غزه -()در حزب خدا با دل و جان پای نهادیم) ۱)در حزب خدا با دل و جان پای نهادیم
خون شد دل غزه
امشب همگی منتظر حکم جهادیم
که خون شد دل غزه

۲)غزه شده خونین به نفس‌های شهیدان
به پا خیز مسلمان
آماده ی جنگیم چو امواج خروشان
به پا خیز مسلمان

۳)این کودک لب تشنه ی غزه ست در آوار
بیا ای علمدار
بنگر که از این حادثه دنیا شده بیدار
بیا ای علمدار

ماهرخ درستی
#دودمه_ویژه_غزه
➖➖➖

منبع جواز نوکری

لینک کانال تلگرام
t.me/javazenokari

  • سه شنبه
  • 3
  • مهر
  • 1403
  • ساعت
  • 11:21
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد