اشعار مربوط به قدس شریف

مرتب سازی براساس

متن شعر در حمایت از حزب الله لبنان و نیروی مقاومت -(شاخ و برگش گرچه در دستِ خزان افتاده است) * مرضیه عاطفی

114

متن شعر در حمایت از حزب الله لبنان و نیروی مقاومت -(شاخ و برگش گرچه در دستِ خزان افتاده است) شاخ و برگش گرچه در دستِ خزان افتاده است
ریشه اش اما در استحکام فوق العاده است

قدّ این سروِ تناور در بلایا و گزند
میشود هر روز بیش از هر زمانی سربلند

بینِ طوفانهایِ سنگین ایستاده استوار
ایستاده با صلابت در میانِ کارزار

میزند فریاد رو به قدس: "قَطعاً نَنتَصِر"
نام این سروِ است حزب الله؛ جِیشُ المُقتَدِر

رزمشان از جرأتِ #سیدحسن دارد نشان
آیهٔ نصرُ مِنَ الله است ذکرِ حرزِشان

با سلاحِ استقامت؛ دل به میدان میزنند
در عمل حرف از مسلمانانی و ایمان میزنند

خالصانه با یقین ماندند محکم پایِ دین
خط به خط؛ قرآن بشارت میدهد بر صابرین

با حمایت هایِ ایران! دست در دستِ حماس
میشود ویرانه حیفا بیهوا، دور از هراس

قهرمانانه برای کشتنِ دیو آمدند
یک به یک با نیّتِ حذفِ تل‌آویو آمدند

رو به پایان است کارَش! روزهایِ آخر است
مرگِ صهیونیست آغازِ حیاتی دیگر است

میشود ختم به نور این جادهٔ صعبُ العبور
شک نکن فتحِ فلسطین است آغازِ ظهور

ظلم ها دیده...اسیرِ پنجهٔ دجّالهاست
خیره بر کعبه شده بیت المقدس سالهاست

عاقبت این ظالم بر جا مانده از نسلِ یزید(لع)-
نغمهٔ نابِ "أنا، صَمصام"* را خواهد شنید

میرسد با ذوالفقارِ خشمگين آخر امام
میشود مکتوب در تقویم؛ یَومُ الإنتقام

پیش از هر کار؛ یادی میکند از "نورُ عَین..."
روضه خوانی میکند با "إنّ جَدّیَ الحُسَین(ع)..."

میکِشد آهی برایِ جدّ بی غسل و کفن
روضه میخوانَد برایِ کشتهٔ دور از وطن

روضه میخوانَد از آن خواهر که حیران مانده بود
از تنی که غرقِ خون بر خاک؛ عریان مانده بود

عمه جان-زینب(س) به رویِ تلّ دلش آشوب شد
سمّ مرکب ها به نعلِ تازه ای مرغوب شد

وای از لبهایِ تشنه...از "شِفاهِ الذّابِلاتِ"*
وای از خونِ قفا...وای از "دِمآءِ السّآئِلاتِ"*

* زمانی که حضرت مهدی(عج) ظهور میکند، [کنار کعبه] مابین رکن و مقام می‌ایستد و پنج ندا میدهد که دومین ندای حضرت این است:
ألا یا أهل العالم أنا الصمصام المنتقم؛
آگاه باشید ای اهل عالم که منم شمشیر انتقام گیرنده.
سومین ندای حضرت:
ألا یا أهل العالم إن جدّی الحسین(ع) قتلوه عطشان؛
آگاه باشید ای اهل عالم که جدّ من حسین(ع) را تشنه کام کشتند.
* لب های خشکیده
* خون های جاری
یزدى حایرى، إلزام الناصب فی إثبات الحجة الغائب(عج) مصحح عاشور، ج۲، ص۲۳۳

  • شنبه
  • 28
  • مهر
  • 1403
  • ساعت
  • 19:16
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
 امیر عباسی

متن شعر نوحه برای اجرا در تجمعات ضد صهیونیستی -(ما پیروانِ پیر خمینیم) * امیر عباسی

52

متن شعر نوحه برای اجرا در تجمعات ضد صهیونیستی -(ما پیروانِ پیر خمینیم) ما پیروانِ پیر خمینیم
فداییانِ راه حسینیم

بر شیشه ی حرامیان چو سنگیم
با صَهیونیستِ بی حیا بجنگیم
کودک کشان در حول و اضطرابند
مغلوبِ بچه های انقلابند
مرثیه خوانِ روی کبودیم
ریشه کنانِ آل یهودیم

ما پیروانِ پیر خمینیم
فداییانِ راه حسینیم

در راه حق نوری جلی گرفتیم
درس از حسین بن علی گرفتیم
باشد به راه روشنِ عبادت
شهادت از برای ما سعادت
همه نماییم چون باکری ها
فدای اسلام هستیِ خود را

ما پیروانِ پیر خمینیم
فداییانِ راه حسینیم

خوانیم با برادری و عزّت
در مسجد الاقصیٰ نمازِ وحدت
تا پای جان در عرصه ی حضوریم
چشم انتظارِ موعدِ ظهوریم
رژیم صَهیون باید بداند
با حق تقابل نمی تواند

ما پیروانِ پیر خمینیم
فداییانِ راه حسینیم

مهر ماه ۱۴۰۳

  • دوشنبه
  • 30
  • مهر
  • 1403
  • ساعت
  • 11:23
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

متن شعر اطاعتِ امر از حضرت آقا(حفظه الله) جهت کمک_به_مردم_غزه_و_حزب_الله_لبنان -(مانند خورشیدی که نورش هست مایل) * مرضیه عاطفی

35

متن شعر  اطاعتِ امر از حضرت آقا(حفظه الله) جهت کمک_به_مردم_غزه_و_حزب_الله_لبنان -(مانند خورشیدی که نورش هست مایل) مانند خورشیدی که نورش هست مایل
هستند مایل به وفاداریِ کامل

جریان گرفته باز دریای محبت
کشتیِ طوفان-دیده می آید به ساحل

تأخیر جایز نیست! حکمش هست واجب
یاری رساندن هایِ ما تا حلّ مشکل

سبز و سفید و سرخ؛ یعنی پرچم ما
همواره با حق است و خارِ چشم باطل

سبز و سفید و سرخ؛ یعنی غزه، لبنان
دارد برایمان حریمش حکم منزل

آن منزلی که مانده جانش زیرِ آوار
دیگر ندارد غیرِ مشتی خاک؛ حاصل

مظلوم ها در پنجهٔ صهیون؛ گرفتار
ما نیستیم از حالشان یک لحظه غافل

باید گذشت از جان ولی مقدور اگر نیست
با جان و دل؛ یاری رسانیم ای قبایل

کرد و لر و ترک و بلوچ و فارس و لک
جاری کنید آری محبت هایِ عاجل

حالا طلایِ بانوان قیمت گرفته
چون خرجِ دین شد، میشود زیبا؛ "شمایل"

تفسیرِ "حتَّى‏ تُنفِقُوا مِمَّا تُحِبُّون" *
یعنی ببخش از بهترین هایِ وسایل

عنوانِ #نصرالله را دارد...شد آنکه-
در این جهادِ في سَبیل‌ الله؛ قابل

دارد برای غزه و لبنان چه زیبا-
مشکل گشایی میکند ایرانِ همدل!

* "لَن تَنَالُواْ الْبِرَّ حَتَّى‏ تُنفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ"
سوره مبارکه آل عمران آیه۹۲
هرگز به [حقیقتِ] نیکوکارى نمیرسید مگر این که از آنچه دوست میدارید، [در راه خدا] انفاق کنید.

  • پنج شنبه
  • 3
  • آبان
  • 1403
  • ساعت
  • 19:29
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 حسین رحمانی

متن شعر مرثیه ایی برای حال این روزها... -(آه ای خدای مهربان قَدضاقَ صَدری ) * حسین رحمانی

28

متن شعر مرثیه ایی برای حال این روزها...  -(آه ای خدای مهربان قَدضاقَ صَدری ) آه ای خدای مهربان قَدضاقَ صَدری
از دوری صاحب الزمان قَدضاقَ صَدری

دردا که تازه می شود داغی به داغی
با غصه های بی امان قَدضاقَ صَدری

از این قفس یاران همه پرواز کردند
رفتند سوی آسمان قَدضاقَ صَدری

اندوه یاران با غزل ، آسان نگردد
مانده قلم ها ناتوان قَدضاقَ صَدری

ما را نمی فهمد کسی در این حوالی
دیگر نمانده همزبان قَدضاقَ صَدری

با غزه و با ضاحیه ، گریه نوشتم
از گریه های کودکان قَدضاقَ صَدری

سیدحسن رفته ولی باور نکردم
با داغ های بعد از آن قَدضاقَ صَدری

خسته شدم از زندگی ، از جای ماندن
من را بخر با عاشقان قَدضاقَ صَدری

دشمن کند شادی به داغ هر علمدار
با خنده های دشمنان قَدضاقَ صَدری

بر ما علمدار حسین درس وفا داد
این جمله شد مرثیه خوان قَدضاقَ صَدری

پ. ن :
اباالفضل(علیه السلام) به حسین(علیه السلام) عرض می کند:«قَدْ ضَاقَ صَدْرِي»، سینه ام تنگی می کند؛«وَ سَئِمْتُ مِنَ الْحَيَاة»، از زندگی بیزارم....

#مقاومت
#سید_حسن_نصر_الله
#سید_هاشم_صفی_الدین

سیدٌ بعد سید ... شهیدٌ بعد شهید

۱۴۰۳/۰۸/۰۴

  • یکشنبه
  • 6
  • آبان
  • 1403
  • ساعت
  • 19:37
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

متن شعر به شکرانهٔ قیام پرغرورِ لشکر ایرانی -(ایران به رژیم کفر؛ فائق آمد) * مرضیه عاطفی

20

متن شعر به شکرانهٔ قیام پرغرورِ لشکر ایرانی -(ایران به رژیم کفر؛ فائق آمد) ایران به رژیم کفر؛ فائق آمد
وحشت به دلِ هر چه منافق آمد
خورشید؛ پس از قیام پهپادی گفت:
در ظلمتِ شب؛ وعدهٔ صادق آمد

بر قلبِ تل‌آویو نشان از آه است
حیفا نگرانِ ضربتی جانکاه است
چونکه عملیاتِ سپاهِ حیدر
مشهور به رمزِ "یا رسول الله" است

پیچیده شبانه این خبر بینِ مِلل
ایران شده وارد به میادینِ عمل
شد قلبِ عزادارِ فلسطین آرام
صهیونِ حرامزاده شد مستأصل

گفتند فقط خیال بافی کردیم
شرمنده اگر فکرِ تلافی کردیم
از گنبد آهنی رسید این پیغام:
تسلیم!..غلطهای اضافی کردیم

دور از نگرانی و به دور از غم و تب
دارند از این قیام؛ لبخند به لب
تنبیه شد اسراییل و دیدنی است
آرامشِ کودکانِ غزه امشب

بر جانِ یهودیان هراس افتاده
شد موشکِ دور بُردمان آماده
حیثیت صهیونیسم را داد به باد
جانم!..به هدف خورد، چه فوق العاده

حالا که به انتقام، تحریک شدیم
ویرانگرِ خصم و شبِ تاریک شدیم
ای امت اسلام! به قران سوگند
بسیار به فتح قدس نزدیک شدیم!

  • چهارشنبه
  • 9
  • آبان
  • 1403
  • ساعت
  • 12:36
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

متن شعر در بزرگداشت روز جهانی قدس -(آه از مکرِ یهود از شرّ شیطانِ رجیم) * مرضیه عاطفی

22

متن شعر در بزرگداشت روز جهانی قدس -(آه از مکرِ یهود از شرّ شیطانِ رجیم) بسم ربّ النور بسم الله الرحمن الرحیم
آه از مکرِ یهود از شرّ شیطانِ رجیم

آه از شب-گریه هایِ مسلمات و مسلمون
آه از اشکِ اذان، بیداد از افطارِ خون

آه از لب هایِ خشکِ با عزاداری عجین
آه از جرم و جنایت‌های قوم الظالمین

آه از آوارگی...از خستگیِ سال ها
آه از سرسختیِ آوارهایِ بیهوا

آه از جسم پدرهایی که می افتد به خاک
آه از داغی که خواهد کرد عالم را هلاک

آه از ماندن میانِ غصه هایِ بیشمار
آه از چشمان خیس مادرانِ روزه دار

آه از فرزندهایِ تکه تکه در کفن
آه از داغی که افتاده ست بر جانِ وطن

آه از این خطهٔ خونبار؛ اما بی حریف
آه از زخم پیاپی خوردنِ #قدس شریف

مرگ بر صهیونِ نامشروعِ بالفطره حرام
مرگ بر این فرقهٔ بی چشم و رویِ بی مرام

مرگ بر آن شهرکِ با قتل و غارت آشنا
مرگ بر حیفا و لعنت بر تل‌آویو ای خدا

چند سالی هست حالِ #غزه دارد ناخوشی
مرگ‌ بر آیینِ بی رحمانهٔ کودک کشی

مرگ‌ بر یک عده بی خاصیتِ راحت-طلب
مرگ بر این قومِ هرجاییِ بی اصل و نسَب

روز و شب دارند می بندند بر شیطان دخیل
بی خبر از آیهٔ "إِنَّا هَدَيۡنَٰهُ ٱلسَّبِيلَ"*

کنده با دستان خود گور خودش را ناگزیر
راه را گم کرده و در چاهِ ذلت شد اسیر

باخبر باش ای درنده خو...الا ای گرگِ هار
آی صهیون! رو به اتمام است صبرِ ذوالفقار

در نگاه مردهایِ غیرتی خون را ببین
آی صهیون! لشکری از حیدریون را ببین

جمع خواهد شد بساطِ زور و استبدادِ تو
زیر خشم چکمه ها گم میشود فریادِ تو

#مردمیدانیم، کارِ ما به یادت هست که؟!
اقتدارِ حاج قاسم را به یادت هست که؟!

ما دقیقا پیرو آن مَسلک و آن مکتبیم
از هوادارانِ سرسختِ قیام زینبیم

ظلم هایِ ناروا بر حنجرت بسته طناب
میشوی هر روز بیش از پیش غرقِ منجلاب

بسکه ترسیدی، ترور کردی! خودت که شاهدی
زخم کاری خوردی از #سیدرضی و #زاهدی

بعدِ این هم بیشتر از ترس؛ لرزان میشوی
از غلطهایِ زیادِ خود #پشیمان میشوی

فتح نزدیک است با رمزِ "علیِ مرتضی(ع)"
إذنِ میدان‌ میدهد فرماندهٔ کلّ قوا!

* إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا.
سوره مبارکه انسان/آیهٔ۳
ﻣﺎ ﺭﺍﻩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻧﺸﺎﻥ ﺩﺍﺩﻳﻢ ﻳﺎ ﺳﭙﺎﺱ ﮔﺰﺍﺭ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﻮﺩ ﻳﺎ ﻧﺎﺳﭙﺎﺱ.

  • چهارشنبه
  • 9
  • آبان
  • 1403
  • ساعت
  • 12:39
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

متن شعر در حمایت از فلسطین و غزه_ی مظلوم -(روزگارم هست مانندِ شبِ تار ای خدا) * مرضیه عاطفی

26

متن شعر  در حمایت از فلسطین و غزه_ی مظلوم -(روزگارم هست مانندِ شبِ تار ای خدا) روزگارم هست مانندِ شبِ تار ای خدا
اشک هایم جاری از اندوهِ سرشار ای خدا

غیرِ داغ و درد و ویرانی ندارم خاطره
سرنوشتم بد رقم خورده ست انگار ای خدا

مانده ردّ زخم و خون؛ بر هر وجب از خاکِ من
شد تمام پیکرم میدانِ پیکار ای خدا

من فلسطینم! همان که خیره کرده کوه را
با شجاعت! پایِ این تقدیرِ دشوار ای خدا

ذره ای؛ داغِ عزیزان کم نکرد از صبرِ من
در وجودم این صلابت را نگهدار ای خدا

در کفن بوسیده فرزندانِ خود را بیقرار
مادران را دیده ام با آهِ بسیار ای خدا

کودکانم را کفن پیچیده ام با دست خود
هستی ام جامانده زیرِ تلّ آوار ای خدا

زیرِ این آوارها دلدارها گم کرده ام
میدهد این غم؛ مرا عمریست آزار ای خدا

هر اذان با گریه میگویم کجا رفته؟ کجا؟!
جانماز و عطرِ چادرهای گلدار ای خدا

من فلسطینم که انواعِ جنایت سالهاست
پیش چشمم میشود هر لحظه تکرار ای خدا

هست قطعی کارِ نابودیِ صهیونِ یهود
گرچه بر نابودیِ من دارد اصرار ای خدا

"الَّذينَ أُخْرِجُوا"* میخوانم و مانندِ روز-
رونمایی کن از این إعجاز و أسرار ای خدا

میشوم آزاد! ایمان دارم و این وعده را
ذره ای هرگز نخواهم کرد انکار ای خدا!

* الَّذينَ أُخْرِجُوا مِنْ دِيارِهِمْ بِغَيْرِ حَقٍّ إِلاَّ أَنْ يَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ وَ لَوْ لا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوامِعُ وَ بِيَعٌ وَ صَلَواتٌ وَ مَساجِدُ يُذْکَرُ فيهَا اسْمُ اللَّهِ کَثيراً وَ لَيَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزيزٌ
همانها که از خانه و شهر خود، به ناحق رانده شدند، جز اینکه میگفتند: «پروردگار ما، خدای یکتاست!» و اگر خداوند بعضی از مردم را بوسیله بعضی دیگر دفع نکند، دیرها و صومعه‌ها، و معابد یهود و نصارا، و مساجدی که نام خدا در آن بسیار برده می‌شود، ویران میگردد! و خداوند کسانی را که یاری او کنند (و از آیینش دفاع نمایند) یاری میکند خداوند قوی و شکست ناپذیر است»
سوره مبارکهٔ حج/آیه۴۰

  • چهارشنبه
  • 9
  • آبان
  • 1403
  • ساعت
  • 17:51
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

ر محکومیت حمله به بیمارستان المعمدانی و کشتار ناجوانمردانهٔ کودکان و زنان غزه_ی_مظلوم -(غم فراوان دیده اما سخت دارد اقتدار) * مرضیه عاطفی

32

ر محکومیت حمله به بیمارستان المعمدانی و کشتار ناجوانمردانهٔ کودکان و زنان غزه_ی_مظلوم -(غم فراوان دیده اما سخت دارد اقتدار) غم فراوان دیده اما سخت دارد اقتدار
شد فلسطین شاهدِ لحظاتِ تلخ و ناگوار

جنگ جنگِ اعتقاد است و هدف احقاقِ حق
دارد این فریادها والله حکم ذوالفقار

هیچ فرقی نیست بین خردسال و پیرمرد
عشق؛ از هر کس که آزاده ست میگیرد قرار

باز هم در کربلایِ غزه عاشورا شده
کلّ أرض کربلا یعنی همین قلبِ دچار

شمرهایِ بی حیا بر مسلمین بستند آب
پیروانِ حرمله(لع) با کینه هایِ استوار-

-نیمه شب کشتند کودک های بی آزار را
این جنایت نیز مانْد از ذاتِ صهیون یادگار

دردهایِ بی دوا اینروزها در غزه است
آه...از داغی که یک عمر است مانده پایِ کار

آه از آوارهایِ آنی و اشکِ مدام
آه از شب-گریه هایِ مادرانِ داغدار

آه از صبرِ پدرهایی که پیچیدند سخت
در کفن؛ با اشک؛ دخترهایشان را سوگوار

آه از آن خواهری که بی برادر مانده و
میزند هر لحظه گریان، ضجّهٔ بی اختیار

آه از آن کودکی که تشنه در خون جان سپرد
سیلِ آتش ریخت! رویِ زخم هایِ بیشمار

از خدا جایِ شِفا قطعا شهادت خواستند
مرگِ در بستر برای عاشقان ننگ است و عار

مرگِ اسرائیل شد آغاز با دستان خودِ
گورِ خود را کَند با انواعِ ظلم آشکار

میشود در خونِ مظلومانِ عالم سر به نیست
میشود نزدیک؛ هر آن مرگِ این کفتارِ هار

صبح؛ نزدیک و یهودِ لعنتی رو به زوال
رو به پایان است درد و رنجِ عصرِ انتظار

انتقام واقعی کارِ عزیزِ فاطمه ست(س)
منجیِ عالم به زودی میرسد با اقتدار!

  • چهارشنبه
  • 9
  • آبان
  • 1403
  • ساعت
  • 17:53
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

متن شعر نیت آزادی فلسطین و نابودی اسرائیل -(وای از، آن ساعتی که عصر غیبت شد شروع) * مرضیه عاطفی

43

متن شعر  نیت آزادی فلسطین و نابودی اسرائیل -(وای از، آن ساعتی که عصر غیبت شد شروع) وای از، آن ساعتی که عصر غیبت شد شروع
سال‌های سختِ بیتابی و غربت شد شروع

ظلم همواره به هر جایِ زمین اُتراق کرد
زخم بر مظلوم زد! صبرِ جهان را طاق کرد

قلبِ تاریخِ زبان بسته کماکان شد حزین
بیشتر آنجا که شد آغاز؛ غصبِ سرزمین

آنکه دائم کارش انکارِ امام غایب است
نامش اسرائیل و فامیلش #رژیم_غاصب است

آمد و از نقشهٔ ابلیس استقبال کرد
قبله گاهِ اوّلِ اسلام را اِشغال کرد

عشق را با قتلِ عام مستمر؛ محکوم کرد
عده ای را از سکونت در وطن محروم کرد

با جنایت دم به دم انداخت در خون؛ قدس را
با غضب آمد تصاحب کرد صهیون؛ قدس را

هست فنّ و حرفهٔ دیرینه اش کودک کشی
رو به موت است و پس از این هست حالش ناخوشی

میزند آخر به جانش آتشی را شعله ور
آن نمازِ خوانده در آوار و در خون غوطه ور

ظلم؛ مستأصل شد و در امتداد سنگ ها
در طلوعی دلنشین #طوفان_الاقصی شد به پا

دید با چشمانِ خود آخر قیامی سخت را
دید صهیونیست آری انتقامی سخت را

چونکه حق هرگز نخواهد شد ضعیف و منزوی
شد فلسطین؛ مرد میدان و هر آیینه قوی

کارشان در اوجِ غم؛ صبر و توکل میشود
تا شوند آزاد؛ هنگام توسل میشود

در دلم آشوب...بر لب؛ آهِ سرد آورده است
بغض باران-زا گلویم را به درد آورده است

باز قلبم راهیِ شهر مدینه میشود
یادِ لحظاتِ جسارت غرقِ کینه میشود

چشم هایم در خودش جا داده، داغ کوچه را
اشک می ریزم دوباره اتفاق کوچه را

اتفاقِ جانگدازی که گریزِ روضه هاست
بانیِ بی منّتِ بزم عزیزِ روضه هاست

آسمان، رنگش کبود و خاک، رنگش زرد شد
نبض کوچه ایستاد و دستِ مادر سرد شد

آمد آنکه با قساوت عُلقه و پیوند داشت
آنکه از #غصب_خلافت بر لبش لبخند داشت

در لباس ظلمت و در قالبِ یک راهزن
راه را نامردِ پستی؛ بست بر أمّ الحسن(ع)

عرش أعلی را گرفت و نُه فلک را غصب کرد
ناجوانمردانه با سیلی #فدک_را_غصب کرد

خورد بر دیوار مادر! قسمتش شد حالِ زار
ضجه زد در هر قدم بر چادرش گرد و غبار

سمتِ خانه داشت برمیگشت با چشمانِ تار
روزگار ای روزگار ای روزگار ای روزگار

خاطراتِ تلخ...حسرت... کاشکی میشد سپر...
غربتِ مادر؛ نخواهد رفت از یادِ پسر

پیر شد! دنیا برایش ذره ای ارزش نداشت
مجتبی(ع) از داغِ مادر یک شب آرامش نداشت

هیچ داغی اینچنین سنگین و بی اندازه نیست
غصب تکراریست! هرگز اتفاقی تازه نیست!

  • پنج شنبه
  • 10
  • آبان
  • 1403
  • ساعت
  • 12:13
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

#مرگ_بر_اسراییل -(آغشته به خونِ خویشتن خواهد شد) * مرضیه عاطفی

25

#مرگ_بر_اسراییل -(آغشته به خونِ خویشتن خواهد شد) آغشته به خونِ خویشتن خواهد شد
با پرچم نحس خود کفن خواهد شد
صهیون! به خدا این سرطانِ بدخیم
در اسرعِ وقت ریشه کن خواهد شد!

  • پنج شنبه
  • 10
  • آبان
  • 1403
  • ساعت
  • 12:14
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

متن شعر قیام با اقتدار حزب الله و سپاه قدس -(بیا و عجزِ نامردانِ رسوا را تماشا کن) * مرضیه عاطفی

31

متن شعر  قیام با اقتدار حزب الله و سپاه قدس -(بیا و عجزِ نامردانِ رسوا را تماشا کن) بیا و عجزِ نامردانِ رسوا را تماشا کن
به قلبِ خستهٔ اسلام؛ إحیا را تماشا کن

بیا که رفت در چشمانشان دودِ جنایت ها
برایِ دیدنِ این صحنه، بالا را تماشا کن

تمام آسمان؛ ماتِ غبارِ دودِ جنگنده ست
شجاعت را ببین! مرگِ مدارا را تماشا کن

به خاک و خون کشید آخر #سپاه_قدس؛ #صهیون را
به زیرِ نامهٔ "ألمَوتْ"...امضا را تماشا کن

ببین که کشتیِ بی ناخدایِ ظلم ویران شد
بزن لنگر به ساحل! حالِ دریا را تماشا کن

بگو بعد از أشداءُ عَلیَ الکفّار: یاحیدر(ع)
از این مَنظر؛ تولّی و تبرّی را تماشا کن

به شیطان؛ سخت #حزب_الله غالب شد از این لحظه
هراس و اضطرابِ سختِ #حیفا را تماشا کن

چه خوش آغاز شد پیچیدنِ طومارِ اسرائیل
بیا و غرّش #طوفان_الأقصی را تماشا کن

میان معرکه #بیت_المقدس گفت: جاءَالحق
وَ این یعنی بمان و صبح فردا را تماشا کن

ببند آن عهدِ دیرین را و در آدینهٔ موعود
کنارِ کعبه حاضر باش و آقا را تماشا کن!

  • پنج شنبه
  • 10
  • آبان
  • 1403
  • ساعت
  • 12:15
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

متن شعر سردار_جبهه_مقاومت_شهید_اسماعیل_هنیه -(آتشی در دلم افتاده و غم شد آغاز) * مرضیه عاطفی

22

متن شعر سردار_جبهه_مقاومت_شهید_اسماعیل_هنیه -(آتشی در دلم افتاده و غم شد آغاز) آتشی در دلم افتاده و غم شد آغاز
عطرِ یک لالهٔ پرپر شده می آید باز

مردِ میدانِ شجاعت به زمین افتاده
باز از حلقهٔ عشّاق نگین افتاده

مقصدش مثل تمام شهدا شد آخر
رفت در وادیِ دلدادگی آخر با سر

هر که خواهانِ شهادت بشود مجنون است
ماندگاریِ اهالیِ جنون در خون است

نیمه شب عازم پرواز شد و جان میداد
آسمانی شد و دل را به شهیدان میداد

عاشقِ حق طلبی بود و مسیرش معلوم
بود مانندِ #فلسطین؛...قوی اما مظلوم

رفت در نیمهٔ شب با ترورِ لامذهب
دور از خاک وطن آمده جانش بر لب

نامش آرامش #غزه، نگرانش #لبنان
هست در جبههٔ حق تا به ابد جاویدان

وای بر آن جریانی که خیانت ها کرد
بر چنین مردِ جوانمرد جسارت ها کرد

وای بر مکرِ نفوذی و به تدبیراتش
لعنت الله علیه است یقیناً ذاتَش

بینهایت دلمان سوخته! چونکه داریم-
پیش از داغِ #هنیه، غم #سید_ابراهیم

داغ؛ تازه ست! چه آشوب شده احوالم
#قدس هم سوخته قلبش به خدا از این غم

دستِ صهیون شده لبریزِ جنایاتی سخت
پس از این میشود آغاز مجازاتی سخت

کُشت فرماندهٔ نام آورِ با تقوا را
کُشت مهمانِ مجاهد وَ عزیزِ ما را

مانْد دور از وطن و مقتل او شد تهران
کارِ خونخواهی او هست به دستِ ایران

گرچه در خونِ خودش غوطه ور و پرپر شد
شک نکن پیکرِ اسلام مقاوم تر شد

گرچه در خانهٔ ما آمد و مهمان جان داد
پس از این سخت وَ قوی تر به نبرد امکان داد

چشم داریم به آغازِ فراخوانِ #سپاه
لشکرِ فاطمیون، حیدریون، بسم الله...

میدهد خاتمه بر ظلم و ستم؛ فتحِ قدس
هست نزدیک به والله قسم فتحِ قدس!

  • پنج شنبه
  • 17
  • آبان
  • 1403
  • ساعت
  • 12:19
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 امیر عباسی

متن شعر تقدیم به شهید_قدس شهید دکتر علی حیدری -(فدای مکتب اسلام و دین و قرآنے) * امیر عباسی

25

متن شعر  تقدیم به شهید_قدس   شهید دکتر علی حیدری -(فدای مکتب اسلام و دین و قرآنے) فدای مکتب اسلام و دین و قرآنے
طبیب هستی و بیمارِ عشقِ جانانے

چو حاج قاسم و چمران، خدا خدا کردی
چه درد ها که ز مستضعفین دوا کردی

طبابت تو برای خدا، کمال تو شد
جهاد و پاکیِ دل علّتِ وصال تو شد

تو دست رد زده ای روی سینه ی عُدوان
شدی مجاهدِ حق در تلاطُمِ لبنان

خوشا کسی که همیشه به راه بندگی است
شهید قدس شدن افتخار زندگی است

قسم به عزّت و جانبازی ات به یاد تو ایم
به یاد روحیه ی ناب و حق نهاد تو ایم

به یاد تو همه گی گریه و نوا داریم
به دل غمِ شَهِ مظلومِ کربلا داریم

تو را شهید نمودند و جمله یارانت
به روی دست گرفتند، جسم بی جانت

ولی امان زِ تنی که ز سوز و آه افتاد
سه روز در دلِ گودال قتلگاه افتاد

کسی نبود تنش را به خاک بسپارد
کسی اگر که ازین غصه مُرد، جا دارد

  • سه شنبه
  • 22
  • آبان
  • 1403
  • ساعت
  • 14:19
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد