شاخ و برگش گرچه در دستِ خزان افتاده است
ریشه اش اما در استحکام فوق العاده است
قدّ این سروِ تناور در بلایا و گزند
میشود هر روز بیش از هر زمانی سربلند
بینِ طوفانهایِ سنگین ایستاده استوار
ایستاده با صلابت در میانِ کارزار
میزند فریاد رو به قدس: "قَطعاً نَنتَصِر"
نام این سروِ است حزب الله؛ جِیشُ المُقتَدِر
رزمشان از جرأتِ #سیدحسن دارد نشان
آیهٔ نصرُ مِنَ الله است ذکرِ حرزِشان
با سلاحِ استقامت؛ دل به میدان میزنند
در عمل حرف از مسلمانانی و ایمان میزنند
خالصانه با یقین ماندند محکم پایِ دین
خط به خط؛ قرآن بشارت میدهد بر صابرین
با حمایت هایِ ایران! دست در دستِ حماس
میشود ویرانه حیفا بیهوا، دور از هراس
قهرمانانه برای کشتنِ دیو آمدند
یک به یک با نیّتِ حذفِ تلآویو آمدند
رو به پایان است کارَش! روزهایِ آخر است
مرگِ صهیونیست آغازِ حیاتی دیگر است
میشود ختم به نور این جادهٔ صعبُ العبور
شک نکن فتحِ فلسطین است آغازِ ظهور
ظلم ها دیده...اسیرِ پنجهٔ دجّالهاست
خیره بر کعبه شده بیت المقدس سالهاست
عاقبت این ظالم بر جا مانده از نسلِ یزید(لع)-
نغمهٔ نابِ "أنا، صَمصام"* را خواهد شنید
میرسد با ذوالفقارِ خشمگين آخر امام
میشود مکتوب در تقویم؛ یَومُ الإنتقام
پیش از هر کار؛ یادی میکند از "نورُ عَین..."
روضه خوانی میکند با "إنّ جَدّیَ الحُسَین(ع)..."
میکِشد آهی برایِ جدّ بی غسل و کفن
روضه میخوانَد برایِ کشتهٔ دور از وطن
روضه میخوانَد از آن خواهر که حیران مانده بود
از تنی که غرقِ خون بر خاک؛ عریان مانده بود
عمه جان-زینب(س) به رویِ تلّ دلش آشوب شد
سمّ مرکب ها به نعلِ تازه ای مرغوب شد
وای از لبهایِ تشنه...از "شِفاهِ الذّابِلاتِ"*
وای از خونِ قفا...وای از "دِمآءِ السّآئِلاتِ"*
* زمانی که حضرت مهدی(عج) ظهور میکند، [کنار کعبه] مابین رکن و مقام میایستد و پنج ندا میدهد که دومین ندای حضرت این است:
ألا یا أهل العالم أنا الصمصام المنتقم؛
آگاه باشید ای اهل عالم که منم شمشیر انتقام گیرنده.
سومین ندای حضرت:
ألا یا أهل العالم إن جدّی الحسین(ع) قتلوه عطشان؛
آگاه باشید ای اهل عالم که جدّ من حسین(ع) را تشنه کام کشتند.
* لب های خشکیده
* خون های جاری
یزدى حایرى، إلزام الناصب فی إثبات الحجة الغائب(عج) مصحح عاشور، ج۲، ص۲۳۳
- شنبه
- 28
- مهر
- 1403
- ساعت
- 19:16
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور