نشسته ام بنويسم كه بال يعني تو
عروج كردن سمت كمال يعني تو
نشسته ام بنويسم تصورت، هيهات
فراتراز جريان خيال يعني تو
محبت تو همان آيينه است و مهرت آب
تو آب و آيينه پس زلال يعني تو
ز برگ هاي تو بوي رسول مي آيد
گل محمدي بي مثال يعني تو
مسير رد شدنت را كسي نگاه نكرد
جمال زير نقاب جلال يعني تو
تو نور و نورٌ علي نور و خالق النوري
تو از تصور خاكي نشين ما دوري
تو آن دعاي رسولي كه مستجاب شدي
براي خانه ي خورشيد آفتاب شدي
يگانه دختر احمد شدن مراد نبود
براي ام ابيهايي انتخاب شدي
تو مرتضي نشده اين همه صدا كردي
تو مصطفي نشده صاحب كتاب شدي
علي به پاي تو شد ذره ذره آب و سپس
تو هم به پاي علي ذره ذره آب شدي
تو عا
- پنج شنبه
- 5
- اردیبهشت
- 1392
- ساعت
- 16:14
- نوشته شده توسط
- یحیی