شعر امام زمان (عج)

مرتب سازی براساس

یا صاحب الزمان عج -( یوسف مصر تو رادید و دلش آب افتاد ) * جعفر ابوالفتحی

2400
9

یا صاحب الزمان عج -( یوسف مصر تو رادید و دلش آب افتاد ) یوسف مصر تو رادید و دلش آب افتاد
در پی تو به پس پرده ی محراب افتاد
تا به سرسلسله ی عشق نظر افکندی
از همان دم به زمین پرتوی مهتاب افتاد
پیچش موی تو در پهنه ی چشمانم رفت
تا دلم آمد و در پنجه قلاب افتاد
تا به قند لب خود شهره ی شهرم کردی
می ز چشم و دل هر دیده ی عناب افتاد
تیغ مژگان حسین است به دستان حسن
شکر و صد شکر دلم دست دو قصاب افتاد
تو چه کردی که شدم مست می سجاده
ظلم یا مهر چرا چشم من از خواب افتاد

شاعر : جعفر ابوالفتحی

  • سه شنبه
  • 2
  • دی
  • 1393
  • ساعت
  • 15:35
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

باران ِ رحمت -( گل کرده لای زخم هامان پینه هامان ) * اکرم بهرامچی

1825
2

باران ِ رحمت -( گل کرده لای زخم هامان پینه هامان  ) گل کرده لاي زخم هامان ِ پینه ها مان
بی شک ترک برداشته آئیـنـه هامان.............
ابریست انگار آسمان ،اما چه خشک است
دشت ِ کویرستان ِ زرد ِ سینه هامان................
با نوعروسان مادران هم داستانند
سهراب ها رفتند و هم تـهـمـیـنـه هـامـان..............
چون سوخت سرو ِ سبز ،حالا گرم ِ گرم است
رقص و نماد ِ شعله در شومینه هامان.....................
شاید فقط در عکس های یادگاری
بر جا بماند اسوه ی پارینه هامان.............................
باران رحمت را بباران خاکیان را
در انتظارت خشک شد آدینه هامان..........................

شاعر : اکرم بهرامچی

  • سه شنبه
  • 2
  • دی
  • 1393
  • ساعت
  • 15:37
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

رقص مهتاب -( ندبه ها با نفس ِ اشک ِ زمین تر شده اند ) * اکرم بهرامچی

1922
6

رقص مهتاب -( ندبه ها با نفس ِ اشک ِ زمین تر شده اند  ) ندبه ها با نفس ِ اشک ِ زمین ، تر شده اند
مثل ِ گل ، ثانیه ها ، نبض ِ معطر شده اند
افق امروز پر از مستی ِ باران زده است
جمعه ها دیر زمانیست که بهتر شده اند
اتفاق است و یا حادثه من بی خبرم
حس ِ این حادثه ها ، قند ِ مکرر شده اند
شنبه ها.... جمعه و یا هرچه که تو می خواهی
جان به لب آمده هم بال ِ کبوتر شده اند
در دل ِ منتظران، شوق و سروریست عجیب
آسمانها و زمین حالت دیگر شده اند
رقصِ مهتاب گواه است یقین می آیی
عرشیان در دل مهتاب ، شناور شده اند
نیمه ی کامل شعبان شده و وعده ی دوست
شاهدان منتظر ِ زمزم ِ کوثر شده اند
آسمانها و زمین پلک زدند انگاری
لحظه ها ی فرج ِ عشق مُیَسر شده اند

شاعر : اکرم بهرامچی

  • سه شنبه
  • 2
  • دی
  • 1393
  • ساعت
  • 15:39
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

دیریست که جمعه های ما تعطیل است -( شوریده نوشته ام و بی تفصیل است ) * اکرم بهرامچی

2459
6

دیریست که جمعه های ما تعطیل است -( شوریده نوشته ام و بی تفصیل است ) شوریده نوشته ام و بی تفصیل است
آهنگ ِ نوشته ای که بی ترتیل است

آقا تو ببخش... باصراحت گفتم
این لهجه شبیه ِ لهجه ی هابیل است

باید وسط ِ هفته بیایی آقا
دیریست که جمعه های ما تعطیل است

خوابیم و یا مصلحتی خواب آلود
کو ؟سیصد و سیزده نفر در ایل است؟

در قرنِ جدال ِ عاطفه ... اینترنت
نسلی که به جا مانده، از آن قابیل است

اَصلاً وسط ِ هفته بیا ، .. تک نفره
چشم من و ما فقط به این تعجیل است

شاعر : اکرم بهرامچی

  • چهارشنبه
  • 3
  • دی
  • 1393
  • ساعت
  • 10:57
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

امام زمان -( جمعه ها ازپی هم می آیند ) * اسماعیل تقوایی

2255
9

امام زمان -( جمعه ها ازپی هم می آیند ) جمعه ها ازپی هم می آیند
لیک ازغایب ما نیست خبر
همه درحسرت دیدار رخش
مصلحت نیست که نماید منظز
آخرین والی حق باشد او
اگرآیدشودهنگام ظفر
نا امیدان همگی منتظرند
تاامید همه آید زسفر
آید وریشه کن ظلم شود
ضعفارا بشود اورهبر
عدل گسترشود ازجانب حق
افسر عدل گذارد برسر
ذوالفقار علی اندرکف او
بنماید همه قبر مادر
مهدیا طاقت هجرانت نیست
ازخداخواه که آیی به حضر

شاعر : اسماعیل تقوایی

  • جمعه
  • 5
  • دی
  • 1393
  • ساعت
  • 15:06
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

ادرکنی -( یا حضرت صاحب الزمان ادرکنی ) * اسماعیل تقوایی

2473
5

ادرکنی -( یا حضرت صاحب الزمان ادرکنی ) یا حضرت صاحب الزمان ادرکنی
دردانه حق گنج نهان ادرکنی
مپسند بمیرم ونبینم رویت
ای کعبه آمال جهان ادرکنی
دیریست که ذکر العجل میگویم
باز آ و مرا زغم رهان ادرکنی
عدلست در انتظار همراهی تو
ای حاکم عادل زمان ادرکنی
ظالم شده بسیار به سرتاسر ارض
کوبنده جمله ظالمان ادرکنی
باقی خدا در این زمینی آقا
مسجود زمین وآسمان ادرکنی
در غیبت تو به شیعه ات سخت گذشت
بس قامت شیعه شد کمان ادرکنی
تا از پس پرده در نیایی مولا
پیوسته بهار ما خزان ادرکنی
ای منقم خون حسین(ع)وزهرا(س)
در یاب تو قبر بی نشان ادرکنی

شاعر : اسماعیل تقوایی

  • سه شنبه
  • 9
  • دی
  • 1393
  • ساعت
  • 05:58
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

اشعار مناجات با امام زمان(عج) -( مولا ! سلام ، جز غم دوری ملال نیست ) *

2240
4

اشعار مناجات با امام زمان(عج) -( مولا ! سلام ، جز غم دوری ملال نیست ) مولا ! سلام ، جز غم دوری ملال نیست

دارم هزار سینه سخن ... کو ؟ مجال نیست

آلوده است آب و هوای جهان عزیز !

آبی درون چشمه ی دنیا زلال نیست

مولا ! دروغ نه ، به خدا یک حقیقت است

" انسان " در این زمانه به جز یک محال نیست

دنیا شده ست انجمن ُگنده لات ها

جایی در این میانه برای « کمال » نیست

طاعون ظلم ، روح زمین را جویده است

در چشم این زمانه « عدالت » سوال نیست

«دی شیخ با چراغ همی گشت گرد شهر

کز دیو و دد ملولم و من ... » ، بی خیال نیست !

در سر هوای وصل تو دارم ، همین و بس

چون شیعه ی نگاه تو هستم ، محال نیست

روحم قیام کرده به شوق ظهور تو

ای نازنین ! زمان ظهور و وصال نیست ؟!

  • یکشنبه
  • 14
  • دی
  • 1393
  • ساعت
  • 08:08
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب

اشعار مناجات با امام زمان (عج) -( ناله‌ای زندانی‌ام، ایکاش آزادم کنی ) * محمد رضا حسین زاده بازرگانی

2267
5

اشعار مناجات با امام زمان (عج) -( ناله‌ای زندانی‌ام، ایکاش آزادم کنی ) ناله‌ای زندانی‌ام، ایکاش آزادم کنی
من سکوتی تلخ هستم، کاش فریادم کنی
شهر ِ متروکم، پر از کینه، پر از نفرت، ولی
آرزو دارم بیایی عشق آبادم کنی
بی تو من دیماهم ای خورشید! سردم، سرد ِ سرد
باز کن آغوشِ خود را تا که مردادم کنی
آه! تقویمی پر از روزِ وفاتم، عاقبت
می‌رسد روزی بیایی غرقِ میلادم کنی
از نفس‌هایت کمی بفرست همراهِ نسیم
تا که شاید این گِلِ ناپخته را آدم کنی
من به یاد ِ تو غزل گفتم به این امید که
هر کجا هستی برای لحظه ای یادم کنی

شاعر : محمد رضا حسین زاده بازرگانی

  • یکشنبه
  • 14
  • دی
  • 1393
  • ساعت
  • 08:10
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب

اشعار مناجات با امام حسین عسکری(ع) -( روزگار تو بغیر از درد غربت نیست که ) *

1610
2

اشعار مناجات با امام حسین عسکری(ع) -( روزگار تو بغیر از درد غربت نیست که ) روزگار تو بغیر از درد غربت نیست که
روزگار من بغیر از آه حسرت نیست که
از تو گفتن کار اشک چشم باشد بهتر است
گریه وقتی هست دیگرجای صحبت نیست که
راه را بستند دیگر زائرت کمتر شده
شان تو آقای من این صحن خلوت نیست که
کاش اسمم بود جزو کارگرهای حرم
کاش میمردم برای تو لیاقت نیست که
دیر هم اینجا بیایم زود راهم میدهی
برسر خوان کریمان حرف نوبت نیست که
هم نجف هم کاظمین و کربلا رفتم ولی
تا نرفتم سامرا اینها زیارت نیست که
سامرا حتی اگر ویرانه باشد جنت است
زرق و برق ظاهری معیار جنت نیست که
گنبد و گلدسته هایت کو؟به حالم رحم کن
آه در قلب شکسته صبر و طاقت نیست که
با دلم هرجای صحن تو بخواهم میروم
در مسیر عاشقی بُع

  • یکشنبه
  • 14
  • دی
  • 1393
  • ساعت
  • 08:11
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب

اشعار مناجات با امام زمان(عج) -( ربیع آمده اما بهار من نرسید ) *

7212
22

اشعار مناجات با امام زمان(عج) -( ربیع آمده اما بهار من نرسید ) ربیع آمده اما بهار من نرسید
به داد این دل سرگشته یار من نرسید
خداکند که بمیرم در این غروب غریب
از این که جمعه گذشت و نگار من نرسید
سوال می کنم از خود شبیه هفته ی قبل
چرا پناه دل بی قرار من نرسید؟؟
کنار منتظران زار می زنم...از بس
زمان سرشدن انتظار من نرسید
تمام ایل و تبارم فدای آمدنش
امید آخر ایل و تبار من نرسید
محرم وصفر دیگری گذشت اما
دوای زخم دل سوگوار من نرسید
خداکند برسد باخودش مرا ببرد
تمام سینه زنان را به کربلا ببرد

  • یکشنبه
  • 14
  • دی
  • 1393
  • ساعت
  • 08:24
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب

شعر مهدوی از وحید دکامین -( تنها نه جمعه ها زغمت آه می کشم ) * وحید دکامین

2461
12

 شعر مهدوی از وحید دکامین -( تنها نه جمعه ها زغمت آه می کشم ) تنها نه جمعه ها ز غمت آه می کشم
در طول هفته از مِحَنَت آه می کشم
بر انتظار تو که شده همچو احتضار
همپای آه روز و شبت آه می کشم
بنما تصدّقی به گدا أیها العزیز
محروم گر بمانم از کرمت آه می کشم

از اینکه از تو، غیر تو را می کنم طلب
راضی شدم چرا به کمت آه می کشم
هرشب به جمکران دلم در پی توأم
دنبال ردّ هر قدمت آه می کشم
مثل تو یاد کربُبَلایم به کلّ حال
بر جدّ پاره پاره تنت آه می کشم
چه عاشقم که خاطرم از هجر شد"حزین"
مهجور مانده چون ز دمت آه می کشم

شاعر : وحید دکامین

  • سه شنبه
  • 23
  • دی
  • 1393
  • ساعت
  • 06:15
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

امام زمان(عج)-مناجات -( سخن عشق کسی کز لبِ ما نشنیده است ) *

1784
2

امام زمان(عج)-مناجات -( سخن عشق کسی کز لبِ ما نشنیده است ) سخن عشق کسی کز لبِ ما نشنیده است
بویِ پیراهن یوسف ز صبا نشنیده است
هر که بوی جگر سوخته ی ما نشنید
بویِ ریحان گلستان وفا نشنیده است
عاشق و شکوه ی معشوق، خدا نپسندد!
در شکست از دل ما سنگ صدا نشنیده است
ساکن مُلکِ رضا شو، که در این اَمن آباد
کسی آواز پر تیرِ قضا نشنیده است
آنکه از ذکر به مذکور نمی پردازد
از خدا هیچ به جز نام خدا نشنیده است
چه قدر گوش به حرف غرض آلود کند؟
بی نیازی که ز اخلاص دعا نشنیده است
ندهد فرصت گفتار به محتاج، کریم
گوش این طایفه آواز گدا نشنیده است
گلشن از ناله ی ما یک جگر خونین است
بلبلی نیست که آوازه ی ما نشنیده است

  • سه شنبه
  • 30
  • دی
  • 1393
  • ساعت
  • 07:18
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب

ظهور یار -( عمریست که در وادی غم حیرانیم ) * محسن اوجانی

2301
10

ظهور یار -( عمریست که در وادی غم حیرانیم ) عمریست که در وادی غم حیرانیم
چشم بر راه نشستیم و بدان میمانیم
بعد غیبت هزار و صد و چندی سال است
جمعه ها بهر ظهور تو فرج میخوانیم
رحمت واسعه هستید و جهان دست شماست
همگی تحت شعاع تو مه تابانیم

شده ام غرق گنه ای گل نرگس برگرد
دل همانند کویر است و پی بارانیم
همچو یعقوب به ره دیده ما خونبار است
یوسف آل عبا تا نرسی گریانیم
ذکر تعجیل فرج نام حسین ابن علیست
مهدیا از غم جدت بخدا نالانیم

شاعر : محسن اوجانی

  • جمعه
  • 3
  • بهمن
  • 1393
  • ساعت
  • 14:22
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 قاسم صرافان

پادشاه عاشقها -( قل اعوذ برب عاشق‌ها … مَلِک الناس، الهِ عاشق‌ها ) * قاسم صرافان

2583
1

پادشاه عاشقها -( قل اعوذ برب عاشق‌ها … مَلِک الناس، الهِ عاشق‌ها ) قل اعوذ برب عاشق‌ها … مَلِک الناس، الهِ عاشق‌ها
قل اعوذُ … از اینکه دنیا را بزند آتش آهِ عاشق‌ها
اشکشان دانه‌های انگور است، گریه نه، پرده‌هایی از شور است
حلقه‌ی کهکشانی از نور است، گوشه‌ی خانقاه عاشق‌ها
«ماه من» در خسوف خود پیچید از میان دریچه وقتی دید
آسمان آسمان تفاوت داشت «ماه گردون» و ماه عاشق‌ها
«عین، شین، قاف …» واژه‌هاشان را این حروف سفید می‌سازند
حرف‌های سیاه پیدا نیست روی تخته سیاه عاشق‌ها
لبِ ذهن مرا قلم می‌دوخت، واژه‌ بر روی کاغذم می‌سوخت
آخر اسم مقاله‌ام این بود: «عاشقی از نگاه عاشق‌ها»
دل من باز هم صبوری کن، باز از چشم‌هاش دوری کن
تو به من قول داده بودی که نکنی اشتباه عاشق‌ها
ای خ

  • پنج شنبه
  • 9
  • بهمن
  • 1393
  • ساعت
  • 03:53
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

سفر بخیر -( همیشه سر به هم آریم در لوای شما ) * احمد شاکری

1673

سفر بخیر -( همیشه سر به هم  آریم در لوای شما ) همیشه سر به همآریم در لوای شما
سفربه خیر کجا رفته ای فدای شما

چگونه گم شده ای پیش چشمهای همه
کدام راه نهادست سر به پای شما

ببین که پیر شدم بس که دستهای خیال
کشید یک گل نرگس فقط به جای شما

چقدر صبر کنم زیر بار این همه صبر
خدا کند که بگیرد شبی دعای شما

کویر شد دلم از بس ندیدمت باران
ببار تا که بهارم کند صدای شما

جدا جدا شده این استغاثه ها افسوس
دعا وهی هی من اشک وهای های شما

شاعر : احمد شاکری

  • شنبه
  • 11
  • بهمن
  • 1393
  • ساعت
  • 15:24
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

انتظار بی امان -( تنگ است این زمین و شده آسمان بخیل ) * سودابه مهیجی

1858

انتظار بی امان -( تنگ است این زمین و شده آسمان بخیل ) (( و ضاقت الارض و منعت السما ء ))

تنگ است این زمین و شده آسمان بخیل
در حق هم شده ند زمین و زمان بخیل
با اینهمه ستاره شب خاک تیره است
از بسکه بی گدار شده کهکشان بخیل
حتی سحر به گوش زمین دیر می رسد
وقتی شده صدای کریم اذان بخیل
از بس عیان نکرد نهانگاه عشق را
این روزگار حیله گرِ در نهان بخیل ،
از بس تو را ربود و به دنیا نشان نداد
این انتظار یکسره ی بی امان بخیل ،
مردم همه به هستی هم بدگمان شدند
تهمت زدند سخت به هم این و آن : بخیل...
ای نوبهار سبزِ کرامت که می شوند
بی تو درخت و گلشن باغ جنان بخیل ،
اینک ببین که رسم سخاوت درین جهان
مانده به انتظار تو تا پای جان بخیل ! ....

شاعر : سودابه مهیجی

  • شنبه
  • 11
  • بهمن
  • 1393
  • ساعت
  • 16:05
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

دل گفته ای از رضا حاج حسینی -( اگرچه سبز ولی مثل زرد می ماند ) * رضا حاج حسینی

1536
1

دل گفته ای از رضا حاج حسینی  -( اگرچه سبز ولی مثل زرد می ماند ) اگرچه سبز ولی مثل زرد می ماند
بهار بی تو به پاییز سرد می ماند

غبار قلب مرا هیچکس نمی شوید
همیشه آینه مغلوب گَرد می ماند

میان این همه نامرد با صدای درشت
زمانه بر سر تشخیص مرد می ماند

نبرد تن به تنم با هوس شروع شده ست
دلم بدون تو در این نبرد می ماند

که گفته است مرفّه همیشه بی درد است؟
و مستمند در اندوه درد می ماند؟

که گفته است که بالانشین همان بالا
و دوره گرد، همان دوره گرد می ماند؟

تو می رسی و هر آنچه شب است خواهد مُرد
و روز مطلقِ بی زوج و فرد می ماند

...
غزل کنار تو احساس بهتری دارد
بگو بمان... بنشین... برنگرد...! می ماند

شاعر : رضا حاج حسینی

  • شنبه
  • 11
  • بهمن
  • 1393
  • ساعت
  • 17:15
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

شعر انتظار -( درعمق غزل قافيه ها تبعيدند ) * مریم پارساخو

1895
2

شعر انتظار -( درعمق غزل قافيه ها تبعيدند ) درعمق غزل قافيه ها تبعيدند
انگار كه ازگناه من ترسيدند
تا مطلع ناگفته ي شعرم گُل كرد
تا آخرِ منظور مرا فهميدند!
در ابرسياه واژگانم انگار
تنبيه بليغِ رعد را مي ديدند
بعضي حركات درسكوتم همچون-
معناي تعجبي كه بي تأكيدند!
وقتي مثلاً ظهور را مي خواهم-
پيداست تمام جمله ها نوميدند!
مشغول گناهم و" فرج" مي خوانم
گاهي كلمات واجب تقليدند!
هرهفته كه نامه ي مرا مي خواني
ده قافيه مستوجب يك تحديدند
نقاشي عشق با گناهان سياه !
يك جلوه ي مرده بر اثربخشيدند
كي شاخه ي ادّعا ثمر خواهد داد
وقتي كه ز بيخ ريشه ها پوسيدند

شاعر : مریم پارساخو

  • دوشنبه
  • 27
  • بهمن
  • 1393
  • ساعت
  • 09:54
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

رَبَّنا گفتن ز ما، إغْفِرْ لَنایش با شما -( دست های خالی از ما و عطایش با شما ) * محمد جواد شیرازی

2836
10

رَبَّنا گفتن ز ما، إغْفِرْ لَنایش با شما -( دست های خالی از ما و عطایش با شما ) دست های خالی از ما و عطایش با شما
آمدن تا سفره با ما و سخایش با شما

عاشق و معشوق هر کس کار خود را می کند
شاعری کردن ز ما، زلف رهایش با شما

از ازل تا روز آخر پای پرچم ماندنم‌...
...ابتدایش با تو بود و انتهایش با شما

سینه ها ملکِ تو شد یابن الحسن، آباد کن
سرزمین دل زِ ما، طرحِ بنایش با شما

بین ما و بین رب پرده دری هایی شده
رَبَّنا گفتن ز ما، إغْفِرْ لَنایش با شما

بی رضای تو گناه هیچ کس بخشیده نیست
آه از ما، توبه از ما و رضایش با شما

اذن گریه کردن بر فاطمه با مجتباست
روزی سینه زنی در روضه هایش با شما

همسرش را زد ولی تکلیف حیدر صبر بود
پس جزای سیلی و نارِ جفایش با شما

جان فدا کردن میان لشک

  • جمعه
  • 1
  • اسفند
  • 1393
  • ساعت
  • 06:22
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

شعر آئینی انتظار -( آدینه می رسد به سحر مزه می دهد ) * امیر یزدی

1914
1

شعر آئینی انتظار -( آدینه می رسد به سحر مزه می دهد ) آدینه می رسد به سحر مزه می دهد
در تلخی زمانه شکر مزه می دهد
وقتی انار صورتتان دانه دانه شد
لبهای با نمک چقَـدر مزه می دهد
یک قاچ از نگاه تو ای ماه ، مانده است
از آسمان بـبُـرُّ و ببر مزه می دهد
وقتی تو نیستی همگی دلشکسته ایم
دنیای بی شما به نظر مزه می دهد؟!
نه فاطمیه و شب قدر و نه عید ها
نه اربعینِ ماه صفر مزه می دهد
ما را ندیده ای
خوشی آقــا ؟!
سلامتی؟!
از تلخی سفر چه خبر؟!
مزه می دهد؟!
آدینه...
ندبه ...
گریه ...
غزل...
استعاره...
من ...
آدینه...
گریه..
ندبه...
سحر...
مزه می دهد

شاعر : امیر یزدی

  • جمعه
  • 1
  • اسفند
  • 1393
  • ساعت
  • 16:02
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

شعر انتظار -( تا تورا پيدا كنم، عمريست در خود گم شدم ) * علی احدی

2068
2

شعر انتظار -( تا تورا پيدا كنم، عمريست در خود گم شدم ) تا تورا پيدا كنم، عمريست در خود گم شدم
فارغ البال از هياهوي همه مردم شدم

اي رقم خورد از تو تكليف بهشت و دوزخم
بي تو از اول اسير دانه ي گندم شدم

تا نشستم ساختم تصوير ابروهات را
در خيالم توي چشمانت خراب خم شدم

بين مستي سامرا تا كربلا را گشته ام
مست تر، غرق طواف كعبه ي هشتم شدم
.....
كام من تلخ و تو خود بازار سوهان لقمه اي
باز از نو عازم پس كوچه هاي قم شدم

شاعر : علی احدی

  • شنبه
  • 2
  • اسفند
  • 1393
  • ساعت
  • 12:43
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 سید پوریا هاشمی

شعر مناجات با امام زمان(عج) -( گرچه در پای ظهور تو بکا کافی نیست ) * سید پوریا هاشمی

3497
4

شعر مناجات با امام زمان(عج) -( گرچه در پای ظهور تو بکا کافی نیست ) گرچه در پای ظهور تو بکا کافی نیست
روضه و اشک نباشند دعا کافی نیست..

روضه خوبست به ما ترک معاصی بدهد
درس تقوا بدهد شور و نوا کافی نیست

باید این دغدغه ی روز و شب ما باشد
ساعتی سوختن از هجر شما کافی نیست

نرسد فرصت دیدار به پابند گناه
ابر باید برود حال و هوا کافی نیست..

عذر و توجیه و بهانه که بدردی نخورد
عاشق یار شدن جز به بها کافی نیست

توبه وقتیست موثر که به همت باشد
صرف خسته شدن از خبط و خطا کافی نیست

درد ما قلب سلیم است خدا میداند
حاجت دنیوی و دست گدا کافی نیست..

باید از طایفه عشق اطاعت آموخت
زدن کوچه بنام شهدا کافی نیست

آخرش پیر شدم از غم دوری حرم
تا به کی دوری از کرببلا؟کافی نیست؟

هم

  • چهارشنبه
  • 6
  • اسفند
  • 1393
  • ساعت
  • 21:24
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 عبدالله باقری

زمزمه فاطمیه و امام زمان (عج) -( کعبه ی دل روی تو/رنگ حجر خال تو ) * عبدالله باقری

2114
0

زمزمه فاطمیه و امام زمان (عج) -( کعبه ی دل روی تو/رنگ حجر خال تو ) کعبه ی دل روی تو/رنگ حجر خال تو
اشک چشاتون زمزم/یه عمریه، دل خوشیمه، تصور و خیال تو
*متی ترانا و نراک
کی سر میاد این انتظار؟
کی میرسی،از پشت ابر
امید قلب بیقرار؟
*کی گفته که،بهار شده؟
وقتی ازت نیست یه خبر
بهار میاد،اون روزی که
بیای آقا جون از سفر ۲
# یا مهدی ۳ #

بند دوم
روضه میخونی آقا/ با دل خون و پر درد
شبا که آروم میری/ کنار اون ،مزاری که، علی گلش رو خاک کرد
*روضه بخون،چه خبره؟!
این روزا خونه ی علی
چی شده که،کنار چاه
میلرزه شونه علی
*مگه آقا، عوض شده
تو خونه شون حکم حجاب!
آخه چرا، رو میگیره؟
فاطمه از ابوتراب ۲
# یا مهدی ۳ #

شاعر : عبدالله باقری

دانلود سبک

  • دوشنبه
  • 11
  • اسفند
  • 1393
  • ساعت
  • 06:41
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

یا صاحب الزمان (عج) -( با این دو قطره کار ماها راه می افتد ) * جعفر ابوالفتحی

1749
2

یا صاحب الزمان (عج) -( با این دو قطره کار ماها راه می افتد ) با این دو قطره کار ماها راه می افتد
بی اشک عبد تو درون چاه می افتد
امشب بیا در روضه تا با خود بگوییم
حداقل چشمت به ما گه گاه می افتد
این غیبتت محض رضای ماه ، طولانی است
ظاهر شوی از چشم ماها ماه می افتد
تو که دعایم می کنی از شنبه تا جمعه
بدنامی از نام من گمراه می افتد
مثل همیشه حتم دارم در نبود تو
این جمعه از لبهای جمعه آه می افتد
آقا شنیدن کی بود مانند این دیدن
هر روز چشمانت به قتلگاه می افتد

شاعر : جعفر ابوالفتحی

  • شنبه
  • 16
  • اسفند
  • 1393
  • ساعت
  • 06:27
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

اشعار امام زمان(عج)، مناجات -( ای آنکه ظهور تو به غم خاتمه است ) * سید مجتبی شجاع

2032
2

اشعار امام زمان(عج)، مناجات -( ای آنکه ظهور تو به غم خاتمه است ) ای آنکه ظهور تو به غم خاتمه است
می آیی و بر لبت چنین زمزمه است
این هفته اقامه نماز جمعه
در صحن و سرای مادرم فاطمه است

شاعر : سید مجتبی شجاع

  • شنبه
  • 16
  • اسفند
  • 1393
  • ساعت
  • 06:28
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب

اشعار امام زمان(عج)-مناجات فاطمیه -( پُر از حاجتم، حاجتم را روا كن ) * محمد بیابانی

2850
4

اشعار امام زمان(عج)-مناجات فاطمیه -( پُر از حاجتم، حاجتم را روا كن ) پُر از حاجتم، حاجتم را روا كن
گره های كورِ مرا، باز وا كن
دلی بی قرارم، قرارِ دلم شو
غباری حقیرم، مرا خاك پا كن
میانِ قنوتت، میانِ نمازت
مراهم دعا كن، مرا هم دعا كن
فقط خوب ها نه، كمی مالِ من باش
بد و خوب را، كمتر از هم سوا كن
دو دستِ پُر از خواهشم را بگیر و
اگر كه دلت آمد، آندم رها كن
شبی بینِ روضه، بگو وای مادر
شبی بینِ ما ، مادرت را صدا كن
همانجا جدا كن ز تن روحِ ما را
و این جسم را خاك در كربلا كن

شاعر : محمد بیابانی

  • شنبه
  • 16
  • اسفند
  • 1393
  • ساعت
  • 06:32
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب

شعر سپید با عنوان غروب ها -( غروب ها که می آیی ) * فضل الله قاسمی

2052
4

شعر سپید با عنوان غروب ها   -( غروب ها که می آیی ) غروب ها که می آیی
آینه می شوند
همه ی سیلاب های پشت آبادی
غروب ها که می آیی
از پشت تبریزی های قد بلند
از پشت ابر های خسته ی خونین بال
سرک می کشد آفتاب ...
عشق
حقیقت است
غروب ها که می آیی
سپیده
آغاز می شود

شاعر : فضل الله قاسمی

  • پنج شنبه
  • 21
  • اسفند
  • 1393
  • ساعت
  • 07:16
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

شعر مناجات با امام زمان با گریز به روضه حضرت زهرا ،کربلا و خراسان -( هر چه بد تا می کنم با من مدارا می کنی ) * محمد جواد شیرازی

30821
75

شعر مناجات با امام زمان با گریز به روضه حضرت زهرا ،کربلا و خراسان -( هر چه بد تا می کنم با من مدارا می کنی ) هرچه بد تا می کنم با من مدارا می کنی
از سر لطف و کرم با بی حیا تا می کنی

حاجتم را می دهی تا من تقاضا می کنم
دردهایم را خودت فوراً مداوا می‌کنی

پیش چشمان همه داری بزرگم می کنی
آبرویت را دوباره خرجِ رسوا می کنی

پرده پوشی می کنی و باز عصیان می کنم
هر که بویی می برد فوراً تو حاشا می کنی

صبح تا شب این همه بد می کنم اما شما
کار خوبم را فقط در بوق و کرنا می کنی!!!

سعی کردم تا گناهم را نبیند عابری
غافل از اینکه مرا داری تماشا می کنی

از "جمودُ العینِ" خود تا که شکایت می کنم...
...خشکیِ این چشمه را هربار دریا می کنی

یاد کن آلوده را یابن الحسن از بابِ لطف
در قنوت نیمه شب با رب که نجوا می کنی...

.

  • جمعه
  • 22
  • اسفند
  • 1393
  • ساعت
  • 18:55
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 وحید محمدی

امسال هم بدون ظهور شما گذشت -( طوبی لمن که روز و شبش با شما گذشت ) * وحید محمدی

2984
10

امسال هم بدون ظهور شما گذشت -( طوبی لمن که روز و شبش با شما گذشت ) طوبی لمن که روز و شبش با شما گذشت
روز و شبش به یاد شما با خدا گذشت

شکر خدا که سال مرا مادرت خرید
امسال من به خدمت خیرالنسا گذشت

با یک نگاه حال مرا رو به راه کن
شب ها بدون گریه و حال بکا گذشت

دور از توام به خاطر بد کردنم به تو
حل می شود تمامی این قصه با گذشت

برگرد ای بضاعت مضجات شهر عشق
آب از سر گدای سر کوچه ها گذشت

یک اربعین تمام نفس های تنگ من
در حسرت زیارت کرببلا گذشت

هر روز گریه می کنی از روضه تنی
کز زیر سم مرکب آن اشقیا گذشت

باید دوباره جار کنم در تمام شهر
امسال هم بدون ظهور شما گذشت

شاعر : وحید محمدی

  • سه شنبه
  • 26
  • اسفند
  • 1393
  • ساعت
  • 16:41
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 علی اکبر نازک کار

مناجات با امام الزمان _فاطمیه -( آقا سلام جای تو در خلوتم کم است ) * علی اکبر نازک کار

2727
12

مناجات با امام الزمان _فاطمیه  -(  آقا سلام جای تو در خلوتم کم است ) آقا سلام جای تو در خلوتم کم است
حالم شبیه لرزه پس لرزه بم است

بی معرفت شبیه من اصلا ندیده ای
اما همیشه ناز مرا هم خریده ای

گشتم اسیر نفس پلیدی مرا ببخش
باهر گناه من چه کشیدی مرا ببخش

شرمنده ام که در صف عصیان پدیده ام
زخم قدیمی دلتان را دریده ام

من معترف به جرم و گناهم ولی چه سود
رو تیره تر ز سنگ سیاهم ولی چه سود

بگذار بگذریم ز این عبد پر گناه
حرفی بزن ز سوز دلت شاه بی سپاه

اصلا بیا بگو کمی از حال ناخوشت
از بی کسی وغربت و این فال ناخوشت

این فال بد که من شده ام مثل دشمنت
بدتر ز دشمنت ولی از وصله تنت

از مردم زمانه چه زجری کشیده ای
ای حیدر غریب نگو که بریده ای!

آقا گذر کن از همه تقصیر عاص

  • سه شنبه
  • 26
  • اسفند
  • 1393
  • ساعت
  • 18:40
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد