«اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ و َآلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّل فَرَجَهم»
«لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ»
«أَسْتَغْفِرُ اللّٰه الَّذِي لَاإِلٰهَ إِلّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّوْمُ الرَّحْمانُ الرَّحِيمُ بَدِيعُ السَّماواتِ وَالْأَرْضِ مِنْ جَمِيعِ ظُلْمِي وَجُرْمِي وَ إِسْرافِي عَلَىٰ نَفْسِي وَأَتُوبُ إِلَيْهِ
اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً
اَللّهُمَّ اَرِنيِ الطَّلْعَةَ الرَّشيدَةَ ، وَ الْغُرَّةَ الْحَميدَةَ وَ اكْحُلْ ناظِري بِنَظْرَة منِّي اِلَيْهِ وَ عَجِّل فَرَجَه
همه موسم تفرج به چمن روند و صحرا
تو قدم به چشم من نه، بنشین کنار جوی
بر لبم دارم سلامت یوسف زهرا سلام
چشم من بی آنکه بیند آن رخ زیبا سلام
دلخوشم بر مستحبی که جوابش واجب است
آشنایی که غریبی میکند با ما سلام
آل یاسین خوانِ ارکانِ ظهورت گشته ام
پا بِنِه بر دیده، پاسخگو سلامم را سلام
بینِ مردم هر سلامی را سلامت در پی است
چشم بد دور از شما، جانت سلامت با سلام
نه فقط جمعه که هر روزم شروعش با شماست
رو به قبله هر نمازم میشود آقا سلام
به عمویت رفته ای در قد و قامت ای عزیز
کِی شود چشمم بیفتد بر قد و قامت سلام
در مدینه یا نجف یا جمکران یا مشهدی
یا عراقی در زیارت بر شما آنجا سلام
یادِ ما هم باش وقتی میروی در کربلا
*خیلی وقته ما کربلا نرفتیم .. خیلی وقته ما اون صحن و سرا رو ندیدیم ..*
یادِ ما هم باش وقتی میروی در کربلا
بر شهیدِ تشنه لب بر زینب کبری سلام
یادِ ما کن در زیارت خواندنِ ناحیه ات
میدهی وقتی بر آن قربانی تنها سلام
در فرازی که سلامت میرسد بر جسم او
بی کفن افتاده پاره پاره در صحرا سلام
یا در آنجا که نشسته قاتلش بر سینه اش
میدهی بر خواهرش، بر مادرش زهرا سلام
*همه با هم اقا و مولامونُ صدا بزنیم .. یابن الحسن ...*
- جمعه
- 31
- اردیبهشت
- 1400
- ساعت
- 18:04
- نوشته شده توسط
- taherehsadat
ادامه مطلب