هشدار! گمان بینیازی نکنیم
با رنگ و درنگ، چهرهسازی نکنیم
حیثیّت انقلاب خون شهداست
با حرمت انقلاب بازی نکنیم
- چهارشنبه
- 12
- تیر
- 1398
- ساعت
- 14:47
- نوشته شده توسط
- علیرضا گودرزی
هشدار! گمان بینیازی نکنیم
با رنگ و درنگ، چهرهسازی نکنیم
حیثیّت انقلاب خون شهداست
با حرمت انقلاب بازی نکنیم
نتوان گفت که این قافله وا میماند
خسته و خُفته از این خیل جدا میماند
این رَهی نیست که از خاطرهاش یاد کنی
این سفر همرَهِ تاریخ به جا میماند
دانه و دام در این راه فراوان اما
مرغِ دل سیر زِ هر دام رها میماند
میرسیم آخر و افسانهٔ واماندنِ ما
همچو داغی به دلِ حادثهها میماند
بیصداتر زِ سکوتیم، ولی گاهِ خروش
نعرهٔ ماست که در گوشِ شما میماند
بِروید ای دلتان نیمه که در شیوهٔ ما
مرد، تا مرگِ ستم، مرگِ بلا میماند
«دیروز» در تصرّف تشویش مانده بود
قومی که در محاصرۀ خویش مانده بود
«خویشی» که سر به دامن تقدیر میگذاشت
کاری جز اعتراف به درماندگی نداشت
از راه مرگ با هدفی پوچ میگذشت
عمری که در تصوّر یک کوچ میگذشت
این شعر نیست، قسمتی از درد مردم است
تاریخ قرنها غم و غربت در آن گم است
دنیا به رغم محکمهها، قیل و قالها
در بند گرگ بود به حکم شغالها
این حکم شوم، نقشۀ دنیای دیگریست
طرح شروع فتنه و بلوای دیگریست
شیطانیان که فاتح این ماجرا شدند
وقت سقوط دهکدهها کدخدا شدند
از خیرشان رسیده فقط شر به دهکده
این قصّه آب میخورد از غرب دهکده
آری، جهان به شوق تکامل فریب خورد
آدم دوباره خیرهسری کرد و سیب خور
یاد بادا
یادبادا شور وحال بهمن پنجاه وهفت
روزهای بی نظیر مردم ایران زمین
روزهای جانفشانی در ره پیر خمین
روزهای پر فراز انقلابی راستین
یاد بادا بازگشت آن امام انقلاب
روز زیبای وصال رهبری با مومنین
رویش پرشور "خونین لاله های" انقلاب
خونفشانی های مردم درره احیای دین
یاد بادا همدلی و وحدت ایرانیان
مردمانی از درخت مهربانی خوشه چین
یاد بادا روز پیروزی حق بر باطلان
واژگون تخت شهی با ضربه های سهمگین
یاد بادا آن شهیدان سرافراز وطن
باد از ما بر همه آنها هزاران آفرین
شعر:اسماعیل تقوایی
جرعه جرعه تشنۀ شهادتمُ
تشنهام به خون خصم آل علی
سرنگونی رژیم آلِ یهود
این همیشه بوده رسم آل علی
ای که تا همیشه سر به زیر خیبری
پشت قلعهاند شیعههای حیدری
تا نماز جمعه در حریم بیت قدس
مانده یک خروشِ یا حسین دیگری
بشنو از میان لشکری که آمدهست
این صدای پای ارتش محمد است
آمده به جنگ مرحبِ یهودیان
یک علی که سید از دیار مشهد است
«حزبالله هُمُ الغالبون»
قطره قطره خون کودکان یمن
همچو سیل میرود به سوی ریاض
مژده مژده ای خمینی روح خدا
تیغ تو رسیده تا گلوی ریاض
ای که تا همیشه خار چشم دشمنی
باغبان نخل انقلاب بهمنی
کاخ دشمنت چنان کَفیست روی آب
کوخ تو ولی چنان کوه آهنی
دشمنت اگر سرش به زیر مانده ا
همچنان بر شانهها، می آیند می آیند، یاران ما
تا گره با دستِ خود، بگشایند بگشایند، از جان ما
تو هم ، آب و جارو کن دل را
به اشک ، قدری خوشبو کن دل را
ببین این یوسف ها را
شهیدانِ مولا را
بگو یازهرا یازهرا ..
می خوانیم حسین جان ، در اقتدا به این شهیدان
تورا دوباره با دل و جان ، تورا دوباره با دل و جان
____________
مادرانِ منتظر می گریند می گریند، با کاروان
بوی سیب و پرچمُ ، تابوت و تابوتُ ، اشکِ روان
ببین ، مادرها همچون لیلا
همه ، بر لب دارند این نجوا
اگر این استخوان ها
رسید از آن جوان ها
چه غم نذر تو یا زهرا ..
در راهت یازهرا ، حدیث دلهای شکیبا
حماسۀام وهبها ، نمی رود زِ خاطر ما
می خوانیم
باز هم ایرانمان با رمزِ عشق و اتّحاد
دشمنان را بر زمین زد! تن به ذلّت ها نداد
حک شده بر روی جمهوری اسلامیِ مان
یادِ یارانِ جمارانی به خیر و زنده باد
خون سرخ شاهرگ هاشان فدای دین شد و...
پرچم سبزِ حسینی شد علَم با اعتقاد
باز هم تاریخ در جریان و با دستانِ ظلم
کربلایی شد به پا هر شامگاه و بامداد
فتنه جولان داد و باطل در لباسِ حق نشست
از حضورِ شمرهایِ پیروِ إبنِ زیاد(لع)
کشتنِ سردارمان سوغاتیِ برجام بود
ما به این تدبیرها دیگر نداریم اعتماد
پای کارِ انقلابیم و زمانِ انتخاب
با بصیرت برگزیدیم آنکه شد اهلِ جهاد
آنکه پشتیبانِ ملّت بود و با جرأت گرفت-
دشمن ِ دیرینۂ ما را به بادِ انتقاد
خوشبحال ح
فجر پیروزی است، بهمن آمده
روزبهروزی میهن آمده
هر دلی با نام ایران منجلیست
رمز پیروزی ما عشق علیست
رمز پیروزی ما در وحدت است
اینهمه وحدت همه از غیرت است
انقلاب ما همه هم عهدی است
بیعت با نور عالم مهدی است
ملت ما زنده با نام علی است
رهبر ایران ما سیدعلی است
انقلاب ما حسینی پرور است
هر شهیدی افتخار کشور است
انقلاب ما نوید عالم است
انقلاب ما امید عالم است
انقلاب ما همه پیروزی است
با سفیر نور، دشمن سوزی است
انقلاب ما ز بس داده شهید
گشته ایران نزد زهرا روسپید
انقلاب ما سلیمانی دهد
غیرت دینی به ایرانی دهد
ما همه هستیم مدیون شهید
اقتدار ماست از خون شهید
از شهیدان خدا شرمندهایم
با نثار جانشان پاینده ا
شب بود و تیرگی ها آکنده بُد فضا را
در بند کرده بود او بی دین و با خدا را
هر کس که بود با شاه، قدرش قرینِ با ماه
هر کس نبود با او ،عمرش قرینِ با آه
در چاه ناله کردند جمعی بسان مولا
جمعی سلاح بر دوش در کوه و دشت و صحرا
لبریز،صبرِ مردم کم کم شد از ستم ها
سرها ز چاه بر شد،فریاد شد ز غم ها
هر مسجدی چو سنگر بر ضد شاه گردید
دانشجوی مبارز هم شمع راه گردید
بر ضد شاه و دربار ملت سپاه گردید
از جمع گشتن خلق روزش سیاه گردید
ارتش علیه ملت آورد در خیابان
ارتش نگشت همراه بر ضد دین و ایمان
همراه او فقط گارد بر ضد خلق جنگید
چون کشته داد گاردی از ترس جان نجنگید
رفت از وطن به زاری شاید نجات یابد
چون دورِ قبل شاید راه حیات یابد
آمد خمینی از راه شد فجر آشکارا
ملت گرفت کم کمتهران و شهرها را
در مسجدی به منبر یک شیخ انقلابی**
زد حرف های خوب و پر معنی و حسابی
در آخر کلامش او خواند این دعا را
در راه انقلابی بنمای حفظ ما را
روزی اگر تو دیدی در انحراف ما را
ای قادر توانا یارب بِکُش تو ما را
آمین به همره او گفتیم این دعا را
صد شکر خون یاران پیروز کرد ما را
ای کاش این زمان هم گوئیم ما خدا را
گر انحراف یابیم یارب بِکُش تو ما را
اینگونه گر نمائیم گردد وطن گلستان
فقر و فساد و فحشا بیرون رود از ایران
نه اختلاس و دزدی مانَد نه رشوه خواری
ای کاش ما ببینیم یک همچو روزگاری
خبری از خدا نبود آن وقت
اثری از دعا نبود آن وقت
عقبِ سر، شبِ غریبان بود
پیش رو میله هایِ زندان بود
نور در کنجِ گنجه بود آن شب
ماه زیرِ شکنجه بود آن شب
دادِمان را شبی شنید خدا
و به دادِ جهان رسید خدا
روشنی شب به خوابمان آمد
از سفر آفتابمان آمد
آفتابی شبیه قرصِ ماه
آفتابی به نام روح الله
آسمان را به رویمان وا کرد
دلمان را شبیه دریا کرد
آمد و ربنا به ما آموخت
روضه ی کربلا به ما آموخت
بویِ گل میوزید از سویش
لاله میشد شهید از بویش
ما زِ پنجاه و هفت میخوانیم
بر سرِ عهدِ خویش میمانیم
مثلِ نسلِ قدیم در میدان
کم نمی آوریم در میدان
هر که میدان ندیده از ما نیست
هرکسی که بریده از ما نیست
بی شماریم و بی کران هستیم
ملتِ صاحب الزمان هستیم
از شهیدان شکوه داریمُ
رهبری مثلِ کوه داریمُ
لاله در لاله داغ دارانیم
خیلِ خونینِ روزگارانیم
باز مردِ شهید لازم بود
بهترین مرد، حاج قاسم بود
گرچه او رفت تا خدایِ خودش
سحرِ دی به کربلایِ خودش
به جهان غرشی بَلیغ دهیم
پاسخ تیغ را به تیغ دهیم
اشکِمان را ندید میگیریم
انتقامی شدید میگیریم
شیرِ این بیشه پس نمی افتد
هیچ گاه از نفس نمی افتد
خشم دائم ادامه خواهد داشت
حاج قاسم ادامه خواهد داشت
شعله ایم ، آتشیم رو در رو
تیغ را میکشیم رو در رو
کارِ طوفان بدونِ خاتمه است
تازه عین الاسد مقدمه است
گوش دنیا اگرچه سنگین است
اولین حرفِ ما فلسطین است
ما به سویِ تو عازمیم ای قدس
لشکرِ حاج قاسمیم ای قدس
اسم ما رسمِ ما مقابله است
قرنِ ما قرنِ بی معامله است
بعد از این روزگارِ طوفانی ست
مالک از این به بعد قاآنی ست
ننگِ تاریخ نام صهیونست
خوابِ راحت حرامِ صهیونست
فارغ از چون و چند میگوییم
با صدایی بلند میگوییم
آی کفتارهای اسرائیل
مردم آزارهای اسرائیل
ناله از سنگِ خاره میگیریم
قدس را ما دوباره میگیریم
ما شهیدانِ حضرتِ عشقیم
نسل در نسل ملتِ عشقیم
عشق در جانِ ما ملازمِ ماست
عشق دستانِ حاج قاسمِ ماست
عشقِ بی انتها و دامنه ایست
عشق سید علیِ خامنه ایست
عشق در صبحِ نورِ خورشید است
عشق صبح ظهور خورشید است
زیبایی دریا اگر در موج آب است
در ذات هر موجی خروش و التهاب است
وقتی برای استراحت نیست، برخیز!
این تازه آغاز مسیر انقلاب است
پیشانی از سربند یازهرا عزیز است
مردانگی مان شهره از این انتساب است
دشمن اگر تحریم و جنگ و خدعه دارد
هرنقشه اش پیش شکوه ما سراب است
ما مرد میدانیم مثل حاج قاسم
با امر رهبر خانه ی دشمن خراب است
آزادگی در خونمان جریان گرفته
در گوشمان قدقامت اسلام ناب است
گل، پیش خوبان، پیش نامردان تفنگیم
ایمان، شجاعت، تیرهای این خشاب است
هر ماه بهمن گرم قلب خانه هامان
از عکس لبخند شهیدان توی قاب است
گل میدهد در ماه بهمن نرگس باغ
یعنی فرج در انتظار انقلاب است
زخمیِ امواجِ طوفان شد، ولی قد خم نکرد
سوخت در آتش، پریشان شد، ولی قد خم نکرد
کشورم؛ این یادگارِ فتنههای بیشمار
بارها درگیرِ شیطان شد، ولی قد خم نکرد
همچنان آهن مقاوم، هم چنان کوه استوار
بی قرارِ داغِ یاران شد، ولی قد خم نکرد
مکرِ بدخواهانِ دوران بر سرش آوار شد
جسمِ پاکش تیرباران شد، ولی قد خم نکرد
در عزای جانگدازِ سروهای سرفراز
بغضِ او ترکید، گریان شد، ولی قد خم نکرد
زیرِ بارِ حادثه، گلهای سرخش سوختند
غرق در خونِ شهیدان شد، ولی قد خم نکرد
ای بهارانِ بی خزان بهمن
ای سرافرازِ جاودان بهمن
میروم تا نهایتِ ایثار
با تو در اوج آسمان بهمن
عاشق خاک پاکِ ایرانم
از شکوهِ وطن بخوان بهمن
از خیابان انقلاب بگو
از شهیدانِ مهربان، بهمن
از سقوطِ سریع سُلطه بگو
از ورودِ اماممان بهمن
فجر شد نور کامل و مطلق
زهق الباطل است و جاءالحق
انقلاب است و قدرت و باور
رونق است و امید، سرتاسر
استوار و وسیع و کوبنده
گام دوم سریع و پهناور
علم را خوب گسترش دادیم
پای ایمان، به یاریِ رهبر
ناممان در جهان پرآوازه
راهمان حق و روشن و برتر
عصبانی ست روز و شب دشمن
از توان دفاعی کشور
در پزشکی به روز تر شده ایم
پای تحریم ها قدَر شده ایم
میشود ظلم، عاقبت نابود
بالأخص آن یهودِ کفرآلود
میروند از میان نفوذی ها
پایِ این انقلاب، خیلی زود
بر زمین می خورد کنار بقیع
پیکرِ رو به مرگِ آلِ سعود(لع)
«أرنی الطلعة الرشیده» بخوان
هست نزدیک، جمعۂ موعود
منتظر باش و پیش پاهایش
گل نرگس بریز حینِ ورود
دلمان بسته با دلش عهدی
میرسد نغمۂ أناالمهدی(عج)!
#چهل_و_دومین_سال_تولد_انقلاب_مبارکباد
#أللهم_عجل_لولیک_الفرج
ای بهارانِ بی خزان بهمن
ای سرافرازِ جاودان بهمن
میروم تا نهایتِ ایثار
با تو در اوج آسمان بهمن
عاشق خاک پاکِ ایرانم
از شکوهِ وطن بخوان بهمن
از خیابان انقلاب بگو
از شهیدانِ مهربان، بهمن
از سقوطِ سریع سُلطه بگو
از ورودِ اماممان بهمن
فجر شد نور کامل و مطلق
زهق الباطل است و جاءالحق
انقلاب است و قدرت و باور
رونق است و امید، سرتاسر
استوار و وسیع و کوبنده
گام دوم سریع و پهناور
علم را خوب گسترش دادیم
پای ایمان، به یاریِ رهبر
ناممان در جهان پرآوازه
راهمان حق و روشن و برتر
عصبانی ست روز و شب دشمن
از توان دفاعی کشور
در پزشکی به روز تر شده ایم
پای تحریم ها قدَر شده ایم
میشود ظلم، عاقبت نابود
بالأخص آن یهودِ کفرآلود
میروند از میان نفوذی ها
پایِ این انقلاب، خیلی زود
بر زمین می خورد کنار بقیع
پیکرِ رو به مرگِ آلِ سعود(لع)
«أرنی الطلعة الرشیده» بخوان
هست نزدیک، جمعۂ موعود
منتظر باش و پیش پاهایش
گل نرگس بریز حینِ ورود
دلمان بسته با دلش عهدی
میرسد نغمۂ أناالمهدی(عج)!
#چهل_و_دومین_سال_تولد_انقلاب_مبارکباد
#أللهم_عجل_لولیک_الفرج
به نام نامی پروردگارم
شهادت را خدایا دوست دارم
رهین منّت خون شهیدم
به جز زیبایی از آنها ندیدم
ز خون خود زمین را آب دادند
به ظلمت ها رخ مهتاب دادند
نشان دادند ،ایثار و مروّت
شعار با ولایت تا شهادت
ز دل زنگار دنیا را زدودند
سرود عشق و ایمان رو سرودند
همه با معرفت گشتند ، یاران
مرید و رهرو پیر جماران
ز اَنفاسش همه جان میگرفتند
دروس عشق و عرفان میگرفتند
ز خون پاک جمله شیخ و شابی
شده سیراب نخل انقلابی
چهل ساله شده نخل تنومند
ز خون این شهیدان ،آبرومند
چهل ساله شده ایثار جانها
نتیجه داده آن خون جوان ها
چهل سال است ما پا در رکابیم
چهال سالست پای انقلابیم
اگرچه مشکل و غم کم نداریم
ولی دست از ولایت برنداریم
به امریکا و اسرائیل و داعش
کجا کردیم ما اظهار سازش
ز مسئولان نالایق وَ ترسو
شده دشمن چنین بی شرم و پرو
وگرنه ما همه پابند عهدیم
که در راه وطن در جِدّ و جَهدیم
به راه دین ز جانها دست شوییم
به گلزار شهادت لاله بوئیم
سخنها دارم اکنون با گلایه
ز پشت دربهای چند لایه
مدیری که به پشت میزی هستی
چرا در را به روی ناس بستی؟
تو را خون شهید آورده اینجا
ز بیت المال کم کن خرجِ بیجا
گله دارند این اقشار بومی
گله مند از مدیران نجومی
بیا کمتر به فکر کدخدا باش
رها کن کدخدا را با خدا باش
به فکر قبر و محشر باش ای دوست
که این شیوه برای حشر نیکوست
شهیدان راه زهرا را گرفتند
به خون درس ولایت را نوشتند
حمایت کرد زهرا از امامش
شهیدان نیز رفتند از اَمامش
همانگونه که زهرا پشت در گفت
کلامی را که دشمن هم برآشفت
نمیگویم علی را همسرم من
اسیر تار موی حیدرم من
بدانید ای گروه کینه پروَر
من و فرزند من قربان حیدر
حمایت از علی دین بتول است
امامم ،رهبرم ، جانِ رسول است
هزاران بار،زهرا گَر دهد جان
فدای تارِ موی شیر یزدان
چنین درسی ز زهرا یاد داریم
که ما اندیشه ی آزاد داریم
حمایت از ولایت رمز اصلیست
مسیر فاطمه تا حشر باقیست
علی یکبار تنها ماند و (بیکَس)
میان فرقه ی نامرد و ناکَس
علی هارا دگر تنها نبینی
اگر در مَدرَسِ زهرا نشینی
به حق فاطمه بِنْما عنایت
خداوندا نصیبم کن شهادت
شکر آللها اولسون کی اوزو داوريميزدی
بيز ياور حق حقده بيزيم ياوريميزدی
پيغمبره خاطر اوجا گوندر صلواتی
معراجه گئدن حضرت پيغمبريميزدی
بيز ملّت ايران کی مسلمانوق ازلدن
هئچ مسجدی قويماق قالا بوش سنگريميزدی
ايمانی اولان اوز وطنين جان کيمی ايستر
حُبُّ الوطن ايماندی بو سوز باوريميزدی
ويران اولا ظلم و ستمين کاخی سراسر
آباد اولا ايرانی گوزل کشوريميزدی
قدرين بيليريک جامعه نین امنیتین بيز
وئرمک اؤنو هئچ بیر زادا چون گوهريميزدی
بو مطلبی هر ياندا ديون تا هامو بيلسين
آلمانيله آمريکا کيچيک نوکريميزدی
چيخماز ياديميزدان شهدای وطن ای دل
هر تک تکی گلشنده گولِ پرپريميزدی
وار رهبرين عشقی باشيميزدا گئجه گوندوز
رهبر نئجه رهبر آدی تاج سريميزدی
اونلار کی بسيجی دی «بشير»يله دئسين لر
سيّد علیِ خامنه ای رهبريميزدی
مرحبا رهبریمین باشداکی اندیشه سینه
ویردی حق تیشه سینی داعشینون ریشه سینه
آه مظلوم، دوتار ظالمی دنیاده بیلون
توکولن قانی آلار ملت آزاده بیلون
چپ باخانمازلا بیزیم کشور ایرانیمیزه
دایاقوخ داغ کیمی سردار سلیمانیمیزه
کافیدی سید علیدن بیر اشاره اولونا
داعشون اوندادیکی آغ گونی قاره اولونا
وطنین عشقینه باشدان گئجروک تک تکیمیز
دللره اود قالایبدور هله بیرموشکیمیز
آندولا حیثیت و وحدت و وجدانیمیزه
قسم اولسون رگ غیرتده اولان قانیمیزه
آندو لا آیه ی نون و قلمه
قسم اول قانه بویانمیش علمه
آندولا سوره ی الرحمانه
قسم اولسون خلق الانسانه
قویماروخ پرچم ایران یاتسین
مطلبه فرقه ی شیطان چاتسین
ای منافق تانیمیرسان تانی بنیانمیزی
گورمییبسن هله گویا رگ ایرانیمیزی
قویماروخ چپ باخا بیگانه بیزیم مملکته
وطنین آدینه قربان ائدروک جانیمیزی
سازمان مللین اوسته گرک ثبت اولونا
آلاروخ وقریله، ناحق توکولن قانیمیزی
ال اله وئرسه اگر ملت دنیا هامیسی
باتیرانمازلا گینه خون سلیمانیمزی
ای جبهه لرین یورقونی عرفانلی شهید لر
وی باشلاری پیکرلری آلقانلی شهید لر
هیچ کیم چاتا بولمز سیزه ای شانلی شهید لر
سیز وارث بر حق رسول مدنی سوز
سیز کل خلایقدن او عالم ده غنی سوز
شیران و دلیران سیزه مدیون اولوب ایندی
شاهان و فقیران سیزه مدیون اولوب ایندی
بو ملت ایران سیزه مدیون اولوب ایندی
سیز قانیله ایرانی گلستان ایلیوبسوز
هر منطقه سین روضه رضوان ایلیبسوز
پرواز ایلین عرش معلایه سیز اولدوز
هم یرلره هم گوگلره پیرایه سیز اولدوز
جنت ده علی اکبره همسایه سیز اولدوز
سیزدن توکولن قانلاری تر ساخلامشوخ بیز
ایرانمیزی تحت نظر ساخلامشوخ بیز
سیز دین و دیار و شرف اوستونده فداسوز
سیز مشکل پر فیض بلی نور هداسوز
سیز نور خداسوز شهدا سوز شهدا سوز
سیز اولموسوز ایراندا بو امنیته بانی
بیدار ایلیب سوز هامی مخلوق جهانی
سسلور هامی فریاده بو گون حی ودودی
گوزلر ببگیندن سیله لر بلکه یهودی
بیر بیر ضعفانین گله ایستور اله سودی
اوز باشینی بوندا بیله ظالم یاراجاقدور
آمریکا دا ایرانه گلوب یالواراجاقدور
داعش لره اونلار نقدر یار اولاجاقلار
اولسونلار ایله بیر ایله ده خوار اولاجاقلار
بیر گون بیر آغیر درده گرفتار اولاجاقلار
الله اولاری داریدن آسلاندیراجاقدور
قهریله دوتوب جانلارینی یاندیراجاقدور
ایرانمیزین ساخلیاروخ وجهه وقارین
قان ساللوخ اونین گر یخا بیگانه حصارین
غیرتلی ایگیت ورسه اگر دار و ندارین
ناموسینی ورمز وطنی دینی نی ورمز
بیگانیه فرهنگی نی آئینی ورمز
قیزلار اوزینه مایه بولر حجب و حجابین
قویماز دوتا اوز گللری نین اوزگه گلابین
مفرق له عوض ایلمز اوز گوهر نابین
الدورسه لر اوز وقری نی الدن قویا قویماز
بیگانیه پیراهن عزت سویا سویماز
راحت یاتون ای جبهه ده یان یانه یاتانلار
دین اوسته دیار اوسته قزل قانه باتانلار
شأن و شرف و رتبه شایانه چاتانلار
خوش حالوزه احوالیزه ای شانلی شهید لر
باش قانلی بدن قانلی آی عرفانلی شهید لر
طول اولدی سوزون قورتار "امینی" بسون اولسون
آغلاتما گوزون قورتار امینی بسون اولسون
دای یورما اوزون قورتار امینی بسون اولسون
بو اودلی سخن مجلس جانانه نه لازم
یا انجمن شاه شهیدانه نه لازم
تا پرچم سبز و سفید و سرخ ایران
در آسمانها همنشین آفتاب است
«الله اکبر» ضامن پیروزی ماست
«الله اکبر» ضامن این انقلاب است
ما تا ابد در راه میهن پاکبازیم
ما وارثان عشق و ایمان و نمازیم
دلبستۀ عباسهای سرفرازیم
لبتشنگی در زادگاه ما ثواب است
کابوس اهریمن، مسلمان بودن ماست
بر پشت بام «الله اکبر» گفتن ماست
کاخ سفید پادشاهان دروغین،
با مشت مردان و زنان ما خراب است
با قامت سرو شهیدان، استواریم
حتی زمستان هم که باشد در بهاریم
از دشمنی دشمنان ترسی نداریم
اینجا تمام نقشهها نقش بر آب است
اینجا تمام مشتها: «الله اکبر»
اینجا امید قلبها: فردای بهتر
این خانه آه مردمش بسیار گیراست
اینجا دعای مادرانش مستجاب است
از نخل بی سر آن قدر سرو و صنوبر ساخت
تا عزت امروزه ی ما را مقدر ساخت
آوازه اش در کوچه و پس کوچه پیچیده
از خاک مرده این مسیحا کوهی از زر ساخت
دیروز دلها تحت تاثیر کلامش بود
با منبر خود مادرانی "کاوه" پرور ساخت
میراث دار او بسیج چند میلیونی ست
با میثم و مقداد و حجر و حمزه لشگر ساخت
چشمان او دنبال تقریب مذاهب بود
از شیعه و سنی برای هم برادر ساخت پیر و جوان بر روی لب الله اکبر داشت
این عارف بالله شهری حیرت آور ساخت
دنیا مرید مکتب "طیب" سرشت اوست
سربازهایی مثل حر پاک و مطهر ساخت
مشکل گشای خط شکن های دو کوهه شد
با هر دعا راهی برای فتح خیبر ساخت
دامان او مهد تمامی شهیدان بود
صیاد و زین الدین و چمران
گر تیغ به گردن مذلت زدهایم
تاجی به سرخویش ز عزت زدهایم
با رهبری امام خود خامنهای
ما در همه جا دم از بصیرت زدهایم
***
با عشق و امید گر که الفت داریم
در عرصهی عشق شور و غیرت داریم
از سایهی تردید برون میآییم
هرجا که چراغی از بصیرت داریم
سرزدازشرق شرف مهر امیـد
سالروزفجرپیروزی رسیــد
"یادبادآن روزگاران یادباد"
دردل بهمن،بهـاران یادباد
یک زعیم و امت و همبستگی
قصه دلدادگی ،دلبستڰــی
نغمهٔ جاء الحق ازهرسوبلند
مرگ باطل،،مژدهٔ بختِ بلند
درنظر اعجاز مردان خـدا
شدنمایان البلاء للولا
میهن ازخون شهیدان پر ثمر
دولت عدل علی شدجلوه گر
ناجیِ خلق خدا،،روح خدا
کشوری تاریک و یک،نورهدی
درره مردم گذشت از جان خویش
بست عهدوماندبرپیمان خویش
شد درخت آرزوها بارور
ریشه ظلم وستم را زد تبر
بهمن پنجاه وهفت آن ماه نور
امتی پیروز،غرق در سرور
ملتی مست از می وحدت شده
غرق در آزادی و عــزت شده
یادبادآن یکدلی و اقتدار
یادبادآن مردمان حق شعار
روزگارسادگی یادش بخیـــر
دورهٔ دلدادگی یادش بخیر
درزمستان،آن بهاران یادباد
حضرت پیرجماران یادباد
اتحادجمله یاران یادباد
اوج اخلاص شهیدان یادباد
تاخدایی خدا،پاینده است
هرزمان یادشهیدان زنده است
تاکه باشددرتن ایران نفس
جمله مدیون شهیدانیم وبس
چهل ویکسال است هربهمن خوشیم
از می ناب ولایت سرخوشیم
بهمن امسال ماه غم شده
میهن ماغرق در ماتم شده
درغم سرداری از نسل شرف
شیعهٔ وارستهٔ شاه نجف
مایهٔ فخرو مباهات وطــن
رهروِ راه حسین بی ڪفـن
سینه اش از عشق زهرا منجلی
ذوالفقار حضرت سیدعلی
عاقبت نوشیدازجــام بلا
غرق درخون شد زمکراشقیا
رفت وشدماتمسرا ایران ما
سوخت از داغ فراقش جان ما
گرچه فجــر و موسم خوشحالی است
جای آن سردار دلهـاخالی است
اربعینش دل به یاد کــربلا
غصه دار است و کند آه و نوا
این پیام ملت آزاده است
این شعار امت آزاده است
ای سلیمانی،همیشه زنده ای
تاجهان باقیست،تو پاینده ای
قاسم ای آزادهٔ رادوغیـور
راه توباقیست تاصبح ظهــور
می دونی واسه چی تو رو میخوام؟
می دونی من چرا دوسِت دارم؟
چرا اون وقتایی که غمگینم
سر روی شونه ی تو میذارم؟
با خودت فکر می کنی گاهی
چرا درگیر عشق و احساسم؟
چرا هرجا که اسمت و می برَن
اینقده غیرتی و حسّاسم؟
شده اصلاً یه بار بگی واسه چی
من باید علّت سؤالت شم؟
چرا وقتی که می وَزی با نسیم
نمی تونم که بی خیالت شم؟
شده حتی یه بار به خاطر تو
نذارم جونم و کف دستم؟
سینه م و شد برات سپر نکنم؟
شده حتی یه بار بگم خسته م؟
نشده تا همیشه هم نمیشه
مگه دل کندن از تو آسونه
هرکی یک بار عاشق تو شده
بی خیالِت باشه؟! نمی تونه
عشقِ روزای بچِگیمی تو
خیلی ساله بِهِت وفادارم
تو چِهل سالته عزیز دلم
من چِهل ساله دوس
باز دستم به قلم رفت و حروفی درهم
بازهم مثل همیشه کلماتی مبهم
باز دستم به هوای غزلی میچرخید
باز هم رقص قلم بر ورقی میچرخید
باز دستم که نویسنده این مثنوی است
باز هم در پی معنای دل معنوی است
آری این بار غزل نیست صراحی دارم
برسر قبر شهیدان چه پناهی دارم
باز یادآور یادواره ها خاطره ها
نور فجر شهدا در گروِ پنجره ها
باز کن پنجره را بوی خدا می اید
دهه فجر هم از سوی خدا می آید
بوی یاران خمینی ست عجب غوغایی ست
انفجاری شده بر پا که به این زیبایست
انفجاری که در آن نور خدا بود ولی
کشوری تحت لوای اسد الله، علی
از دل کشور من بوی حسینی آید
دیو بیرون رود ازخاک و خمینی اید
حضرت پیر خمینی به جهان عرضه شده
انقلا
بهمن آمد ماه شادی وسرور
ماه رجعت کردن موسی زطور
ماه پیوند شهیدان با خدا
منفجر گردیده دراین ماه نور
انفجار نور یعنی انقلاب
انقلابی برعلیه ظلم وزور
وجه اسلامی اساس انقلاب
اصل دیگر رهبری از راه دور
ماه بهمن شد بیامد دروطن
فاتح دلها خمینی صبور
آمد وشوری دگر رازد رقم
هیبتش چشم حریفان کرد کور
چون گذشت از رجعت او یک دهه
سرنگون طاغوت از تخت غرور
شکر ایزد بعثتی دیگر رسید
عصر اسلامی بیامد در ظهور
شاعر : اسماعیل تقوایی
خبر رسید که آن تکسوار می آید
درخت نهضت امت به بار می آید
گذشته است دوازده زبهمن خونین
یگانه راهبر این دیار می آید
خمی ز میکده بر گیر ونی به شادی زن
خمینی آید وگویی بهار می آید
به سر شود شب ظلمت به صبح صادق فجر
چرا که چشمه ای از نور ونار می آید
به پیشواز مراد همه خداجوبان
ببین که ملت ما بیشمار می آید
چو پا گذاشت به ایران بهشت زهرا رفت
به پا شوید شهیدان نگار می آید
هزار شکر بگویم خدای رحمان را
که لطف حق زیمین ویسار می آید
شاعر : اسماعیل تقوایی
ماه بهمن آمد وماه قیام
ماه بر آلام مردم التیام
ماه خون وانقلاب و ولوله
انقراض حتمی یک سلسله
یاد آن ایام با عزت بخیر
روزهای خوب با لذت بخیر
آن زمان من مرده وما زنده بود
شهرها از همدلی آکنده بود
آن زمان دلها حسینی بود وبس
قبله دلها خمینی بود وبس
آن زمان چپ راست بود وراست چپ
جملگی همرزم بودند روز وشب
ماه وحدت گشت وماه انقلاب
انقلاب مردمی بینا وناب
ماه آزادگی ودین وشرف
ماه مردان وزنان جان به کف
کوری چشمان فرعون دیار
شد زمستان از برای ما بهار
محو شد آن سوزوسرما چون رسید
کاروان بی حد خون شهید
ماه بهمن را چو دو با ده رسید
شمس ما از غرب بر ما بر دمید
شمس ما آن پور بر حق حسین
پیر عاشق زاده ی خاک خمین
د
روز بیست ودو زبهمن ماه شد
روز پیروزی ما بر شاه شد
شد پر از میوه درخت انقلاب
سر نگون طاغوت اندر چاه شد
از زبان آن امام عاشقان
بهر ما این روز یوم الله شد
یک اشاره بود کافی از امام
سر دوان ملت به او همراه شد
دست خالی چیره شد بر اسلحه
گیتی از نبروی ما آگاه شد
سهم ما گردید شادی وسرور
سهم دشمن ناله ها با آه شد
لاله ها روئید در خاک وطن
خارجی ها دستشان کوتاه شد
همت پاک شهیدان وطن
ملت ما جمله عزت خواه شد
شاعر : اسماعیل تقوایی
شاعر : اسماعیل تقوایی
یاد باد آن روزگاران یاد باد
انقلاب پاک ایران یاد باد
بهمن خونبار در پنجاه وهفت
شور وحال تکسواران یاد باد
راه پیمائی علیه شاهیان
بر له پیر چماران یاد باد
کوری چشمان خصم اتقلاب
فصل سرما چون بهاران یاد باد
جوشش خون در میان کوچه ها
از تن آن جان نثاران یاد باد
رونق "ما" بود وتنهائی "من"
اتحاد حق گزاران یاد باد
یک اشاره از خمینی کبیر
سر دویدنهای یاران یاد باد
یاد آن الله اکبر گفته ها
روی بام از دوستداران یاد باد
روز ده با دو زماه بهمن و
رجعت پیر جماران یاد باد
ازدحام بی نظیر مردمی
در ورود عشق ایران یاد باد
جانفشانی ها زبعد این ورود
جلوه های لاله زاران یاد باد
از ورودش تا سقوط سلطنت
ده روزی را هزاران