یا امام حسن عسکری(ع)
عسکری آتش زهری به تنش افتاده
درد از دل به تمام بدنش افتاده
چند روزیست که در بستر غم خوابیده
آن غریبی که بدور از وطنش افتاده
لحظه ی آخر عمرست وندارد طاقت
یاد مهدی گل شیرین سخنش افتاده
تشنگی مورد تکراری هر مسمومی است
ازعطش سوز عجیبی به تنش افتاده
آمده مهدی او تا که پدر را بیند
یاد تنهایی و غسل و کفنش افتاده
سامرا کرببلا گشته به تشییع تنش
در جنان فاطمه یاد حسنش افتاده
شعر :اسماعیل تقوایی
- شنبه
- 3
- آبان
- 1399
- ساعت
- 00:36
- نوشته شده توسط
- اسماعیل تقوائی