ولادت امام حسن مجتبی (ع)

سرود میلاد امام حسن مجتبی علیه السلام

یاس ، امشب خنده زن شد
دل ، باغ یاسمن شد

هر ، سر پر از سرور است
چون ، میلاد حسن شد

بگو با دلت یاحسن برا دل زهرا
بگو با دلت یا حسن علی شده بابا
بگو با دلت یا حسن
همیشه و هرجا

یوسف آل مصطفی امام حسن
جلوه ی احسان خدا امام حسن
تویی کربم و من گدا امام حسن

حسن آقام، آقام آقام 4

**
شب ، های غم سر آمد
هم درد مادر آمد

تا ، بر پیغمبر عشق
این ، سبط اکبر آمد

به رخ و به چشماش بگو هزار ماشالله
به اون قد و بالاش بگو هزار ماشالله
برا دل باباش بگو هزار ماشالله

دعا بکن نفس بزن ، امام حسن
تا که شود امام حسن ، امام حسن
آل سعود ریشه کن ، امام حسن

حسن آقام، آقام آقام 4

• چهارشنبه
• 9
• خرداد
• 1397
• ساعت
• 16:00
• نوشته شده توسط
• سید محسن احمدزاده صفار

یاکریم اهلبیت

ادرکنی

ای حسن خدا در تو هویدا گشته

خاک قدمت عرش معلی گشته

هرگوشه‌ای از بهشت را چون دیدم

با عطر جمال تو مصفا گشته

• چهارشنبه
• 9
• خرداد
• 1397
• ساعت
• 21:38
• نوشته شده توسط
• حاج مرتضی محمودپور

یا کریم اهلبیت

خوشبخت‌ترین بنده‌ی درگاه خدایم

چون بر در احسان کریمانه گدایم

گردیده اگرعالم‌ایجاد به پایش

من بهرگدایی ز دو دستان تو پایم

• پنج شنبه
• 10
• خرداد
• 1397
• ساعت
• 01:54
• نوشته شده توسط
• حاج مرتضی محمودپور

یا حسن(ع)

یا حسن ما همه محتاج به احسان توایم
رحمتی منتظر بارش باران توایم

روز میلاد تو در نیمه ی ماه رمضان
شادمانیم وهمه دست به دامان توایم

جشن گیریم ودل مادر تو شاد کنیم
ای می ناب خدا ما همه مستان تو ایم

روز میلاد تو سرچشمه ی جود وکرمست
بر سرسفره ی پر فیض تو مهمان توایم

تویی استاد به دانشکده ی خوبیها
ما در آغاز ره و طفل دبستان توایم

حسنی بودن ما مایه عز وشرفست
سروسامان بده،ما بیسر وسامان توایم

تویی ارباب کرم شیعه ی تو غرق نیاز
ما رهین کرم ولطف فراوان توایم

شاعر:اسماعیل تقوایی

• جمعه
• 11
• خرداد
• 1397
• ساعت
• 02:08
• نوشته شده توسط
• اسماعیل تقوائی

میان ارض و سما بزم شادی و شور است
به روی دست نبی آیه هایی از نور است

بغل گرفته نبی سبط اکبر خود را
و ان یکاد بخوان، چشم ابتران شور است

گمان کنم که پیمبر به گوش او میگفت:
خوشا به حال رسولی که با تو محشور است

به رزق خوان حسن عالمی نمک گیرند
عزیز کرده ی زهرا "کریم" مشهور است

ز دست هیچ کسی لقمه نان نمی خواهیم
کرامت حسنی با مزاجمان جور است

گدای کوی کریمیم و نان بهانه ی ماست
نظر به منظر جانان مراد و منظور است
**
چقدر غبطه خورم بر کبوتران بقیع
شکسته بال و پرم... قبر خاکی اش دور است

به قبر خاکی او سایبان بدهکاریم
برای گنبد و گلدسته نقشه ها داریم

• سه شنبه
• 22
• خرداد
• 1397
• ساعت
• 15:19
• نوشته شده توسط
• جواد

چه خوش بر لب که بسم الله الرحمن الرحیم افتد
و یا بر لب نوای یا علی و یا عظیم افتد
چه خوش بر شوره زار دل گذاری از نسیم افتد
چه خوش باشد که سائل کار و بارش با کریم افتد

چه خوش عبدی که تا آخر گدای پنج تن باشد
چه خوش نوکر که ارباب دو دنیایش حسن باشد

مدینه امشب از یمن حسن باغ جنان گشته
دوباره عالم پیر از گل رویش جوان گشته
دوباره نور پیغمبر به دنیاها عیان گشته
همان که نور حق در قاب چشمانش نهان گشته

بگو تبریک بر ثارالله و بر حضرت زینب
که زهرا مادر و شاه نجف بابا شده امشب

دلا بنگر که در ماه مبارک ماه تابیده
چه زیبا روی دست فاطمه با ناز خوابیده
علی چون روی ماه مجتبای خویش بوسیده
گشوده چشم ، طفل و ب

• یکشنبه
• 3
• تیر
• 1397
• ساعت
• 20:10
• نوشته شده توسط
• سید محسن احمدزاده صفار

کلید کرب و بلا در متانت حسن است
قیام آنکه به نی شد قیامت حسن است

سکوت مسئله سازش فراتر از درک است
که حفظ وحدت امت سیاست حسن است

نه با معاویه لبخند زد نه سازش کرد
به زیر سلطه نرفتن ظرافت حسن است

به رغم مدعیانی که در پی صلح اند
زمان گواه شکوه و شجاعت حسن است

فقط سکوت حسن را شنیده اند انگار
وگرنه جنگ جمل هم علامت حسن است
**
فقط نه اینکه به یادش دل من آشفته است
زمین... زمان... همه جا حرف غربت حسن است

• یکشنبه
• 3
• تیر
• 1397
• ساعت
• 20:15
• نوشته شده توسط
• سید محسن احمدزاده صفار

شب میلاد خود عشق پیمبر بوده ای حتماً
علی دیگری در حدّ حیدر بوده ای حتماً

نخستین جلوه ی حیدر در این منظومه ای یعنی
نخستین آیه از آیات کوثر بوده ای حتماً

به روی دست مادر با سلاح گریه ات گویا
شبیه آفتابی روی منبر بوده ای حتماً

من از روی چنان ماه تو فهمیدم دم مغرب
برای روزه چون الله اکبر بوده ای حتماً

اگر چه سفره می انداختی با طرز برخوردت
میان سائلان هم شاه پرور بوده ای حتماً

اگر که با لب تشنه به دنیا آمدی آقا
از آن شب چشم در راه برادر بوده ای حتماً

• یکشنبه
• 3
• تیر
• 1397
• ساعت
• 20:16
• نوشته شده توسط
• سید محسن احمدزاده صفار

شکرُ لِلّه اگر زبان دارم
طبع آیینیِ روان دارم
خاکیم ، میل آسمان دارم
بال اگر نیست نردبان دارم
شاعرم ، بر زبان من عشق است
شکر، نام و نشان من عشق است

عشق اگر هست در یَمُت یَرنی است
من اویسم وفای من قرنی است
دل من چون عقیقها یمنی است
خون دلم پس مرام من حسنی است
هرکجا عشق خیمه زد وطن است
شکرُلِلّه امام من حسن است

ما به توحید از خدا گفتیم
در نبوّت ز مصطفی گفتیم
در امامت ز مرتضی گفتیم
در کرامت ز مجتبی گفتیم
ما مسلمان این قبیله شدیم
وَبتَغوا را اِلی الوسیله شدیم

ذکر ماشد به هر کلام ، حسن
نیّتِ ما به هر سلام ، حسن
بر زبانها علی الدّوام ، حسن
کن نگاهی به ما امام حسن
دل ما خون شد ای بقیع نشین!
یا کری

• یکشنبه
• 3
• تیر
• 1397
• ساعت
• 20:17
• نوشته شده توسط
• سید محسن احمدزاده صفار

به چشمهای خیالی به روی پرچینی
نگاه کن که طلوعی دوباره می بینی
درست نیمه ماه خدا مبارک شد
شروع سلسله سائلان آیینی
چنان سروده حسن را خدای شاعرها...
چنین نکرده کسی از بهشت تضمینی
عسل نگاه و رطب گونه و لبی چو نبات
فتاده آب دهانم زبس که شیرینی
بس است تا که ترا بین سفره بگذارد
خدا نشان بدهد چیده بزم رنگینی
علی و فاطمه با تو چه عالمی دارند
به بوسه از لب تو هر دو گرم افطارند

نگاه کن که ملکها ز چشم زیبایت
برای نه فلک خود ستاره بردارند
به این جمال و جلالت سزد که نام تورا
حسن به عشق خداوند حسن بگذارند
طبیب هر دو جهانند آن کسانی که
به چشمهای پر از نرگس تو بیمارند
توآمدی و جمل شاهد است زلزله شد
هنوزهم تلف

• یکشنبه
• 3
• تیر
• 1397
• ساعت
• 20:17
• نوشته شده توسط
• سید محسن احمدزاده صفار

بر ماه شب نیمه ی این میکده سوگند
مثل تو ندیده است کسی کودک دلبند

خورده دلم از صبح همان روز نخستین
با مهر تو ای دست گل فاطمه پیوند

در لطف و عطا و کرم و بخشش و رحمت
گشتیم و ندیدیم کسی را به تو مانند

هر گوشه ای از نام تو حاجات گرفتند
از کوفه بگو تا به بخارا و سمرقند

حاتم که زبانزد شده در جود و سخاوت
یک عمر، بساطش به در خانه ات افکند

در بند توام، عبد توام، نام تو بردم
کوه گنهم را به تو بخشید خداوند

حکاک ازل شیر اُحد، نام حسن را
با خط خوشش سر در تالار دلم کند

تو زندگی ات خرج فقیران شده عمری
هر سائل محزون به کنارت شده خرسند

آن شامی بد خُلق هم از سوی تو حتی
چیزی نشنیده است به جز رحمت و لبخند

• یکشنبه
• 3
• تیر
• 1397
• ساعت
• 20:17
• نوشته شده توسط
• سید محسن احمدزاده صفار

باید شمار ماه ها تعدادتان باشد
تا با زمین هرجا، زمان هم یادتان باشد

وقتی خدا یک ماه را مال خودش می کرد
می خواست روزی هدیه ی میلادتان باشد

ای اولین کأس خدا از چشمه ی کوثر
هر روز عالم تشنه ی امدادتان باشد

حُسن خدادادت برایم حِصن می سازد
وقتی دلم مهمان خمّ باده تان باشد

همتای عاشورای سال شصت و یک سرشد
تاریخ صلحی که پر از فریادتان باشد

شاها کرم دستش به دامانت دخیل است
هرجا کریمی هست خانه زادتان باشد

• یکشنبه
• 3
• تیر
• 1397
• ساعت
• 20:17
• نوشته شده توسط
• سید محسن احمدزاده صفار

یا حسن
ای کلامت خلق را نور هدایت یا حسن
ای خروشان بحر موّاج عنایت یا حسن
ای یم جود، ای کریم بینهایت یاحسن
ای جهانت جمله در ظّل حمایت یا حسن
یا بن زهرا من نمی گویم ثنا گوی توام
تو کریم عالمی من سائل ثنا کوی توام

سینه های سوخته شمع شب تار تواند
طایران سدره صبح و شام زوّار تواند
عرشیان در عرش اعلا هم گرفتار تواند
آسمان ها غرق در دریای انوار تواند
ماه رویان ذرّه ای از مهر رخسار تواند
شهر یاران برده های کوه و بازار تواند
مهر تو هم بحر ما، هم فلک ما، هم نوح ماست
تربت بی زائرت بیت الحرام روح ماست

تو ز وصف عرشیان و فرشیان بالاتری
نو نبی را جان شیرین تو خدا را مظهری
تو کتاب الله روی سینۀ پیغمبری
تو ع

• یکشنبه
• 3
• تیر
• 1397
• ساعت
• 20:17
• نوشته شده توسط
• سید محسن احمدزاده صفار

تا که لب وا شد به حُسنت شد تمنا بیشتر
عشق مجنون میشود با وصف لیلا بیشتر

هر که حاجت بر شما آورد حاتم بازگشت
چون گرفت از احتیاج خویش حتی بیشتر

گر امامان یک به یک میراث دار حیدرند
غربتش سهم شما گردیده اما بیشتر

جایتان خالی قیامت کرد قاسم کربلا
تا بدانند این پسر رفته به بابا بیشتر

گنبد و صحن و حرم در اشتیاق تو ولی
در کنار مادرت داری تماشا بیشتر

• یکشنبه
• 3
• تیر
• 1397
• ساعت
• 20:18
• نوشته شده توسط
• سید محسن احمدزاده صفار

ای فروزنده ز رخ حسن خدات
وی همه حسن فروشان بفدات

جلوه گر آینة ذوالمننی
پای تا فرق حسن در حسنی

مصطفی را تو فروع بصری
وصی دوم و اوّل پسری

خلد گردی است ز خاک حرمت
چرخ موجی است ز بحر کرمت

مهر را جلوه ز پیرایة تو
آفتابش همه از سایة تو

رمضان سفره مهمانی تو
مشعلش چهرة نورانی تو

روزه‌داری که بود تشنة دوست
آتش عشق تو افطاری اوست

ای فدای رخ بهتر ز مهت
روزه داران خدا خاک رهت

ای به خلد غمت افسانه بهشت
پیش رخسار تو زیبایی، زشت

گنج توحیدی و دل ویرانت
روی نادیده همه حیرانت

ای ز غمهای تو خون بر دل خاک
پنجة صبر گریبان زده چاک

صبر دیوانه شده از صبرت
حلم خون خورده کنار قبرت

صلح و جنگ تو درش سرّ و سری

• یکشنبه
• 3
• تیر
• 1397
• ساعت
• 20:18
• نوشته شده توسط
• سید محسن احمدزاده صفار

ای که محبت تو شده بهترین عمل
آخرشبی ضریح تو را میکنم بغل

پایین پات لحظۀ بوسیدن ضریح
مُردن برای ما شود احلی من العسل

• یکشنبه
• 3
• تیر
• 1397
• ساعت
• 20:20
• نوشته شده توسط
• سید محسن احمدزاده صفار

برخیز و ساغر را بگیر در بزم آن نیکو جمال
با صلح می گوید سخن تا بشکند تزویر را

با صلح تا باقی شود آن مذهب دُردی کشان
هرچند در وقت نبرد بازی کند تقدیر را

ای دشمن اشتر سوار با فیل هم آیی برون
پی می کند هم حضرتش دعوی پر تقصیر را

ای ذوالکریم ابن الکریم رخصت بخواه از حضرتش
تا من سگ کویش شوم همچون اویس پیر را

راهی شوم خمخانه اش تا سر بکویش بشکنم
آنگه ز شوریده سری محکم کنی زنجیر را

من دردمند از کاروان از ساربان اشکِ روان
او صبح و شب هم ناله است این ناله یِ شبگیر را

لطفی نما دَردی بده دُردی ببر این خام را
تا من به مقصد ره برم آن موسم دلگیر را

عشر آن زمان تسع آن زمان من هم که شیدای زمان
گفتی که ر

• یکشنبه
• 3
• تیر
• 1397
• ساعت
• 20:55
• نوشته شده توسط
• سید محسن احمدزاده صفار

جان میدهم پای نگاری که گرفتم
دارد نفس حسّ بهاری که گرفتم

خوشحالم از اینکه قلم وقف حسن‌(ع)شد
خوشحال تر از پشتکاری که گرفتم

چشمم چه زیبا تر شده از شوق رویش
ممنونم از این آبشاری که گرفتم

صد دانه یاقوتم از او صدهاهزارو …
… خوش رنگ‌تر ; دستم اناری که گرفتم

مشغول شغل نوکری هستم هم‌اکنون
یک پادشاهم مثل کاری که گرفتم

آقا کریم و من کرامت‌خانه‌ هستم
نذر خودش دارو نداری که گرفتم

نذر نفس های شمابود امشب انگار
نان ، ازخیابان کناری که گرفتم

من بر گدایی خودم امیدوارم
بر دست پر مهر حسن (ع) امید دارم

آموزگارم را بگو امــلا بسازد
در شعر باید از غزل انشا بسازد

جمع حسن(ع)باهرگدا وقتی بیاید
دیگر نیازی نیس

• یکشنبه
• 3
• تیر
• 1397
• ساعت
• 20:55
• نوشته شده توسط
• سید محسن احمدزاده صفار

بر همه لطف دما دم آمد
دومین کریم عالم آمد
پسر ارشد زهرا و علی
سبط پیغمبر اکرم آمد
**
نوری از خالق سرمد آمد
گلی از گلشن احمد آمد
شادمان گشته دل آل اللّه
در جهان سبط محمّد(ص) آمد
**
نوری ز خدای ذوالمنن می آید
عطر گل یاس و یاسمن می آید
از بیت علی و فاطمه با عزّت
نوه ی ارشد طاها،حسن می آید
**
گل ز گلزار مدینه آمده
آن امام بی قرینه آمده
خنده بر لب گشته زهرای بتول
بر علی سرور سینه آمده
**
می وزد بر جان اهل دل نسیم
آمده دنیا کریم ابن کریم
آمده آنکس که باشد در جهان
چون پیمبر صاحب خلق عظیم

• چهارشنبه
• 21
• آذر
• 1397
• ساعت
• 11:43
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

جهان امشب چنان وادی طور است
زمین و آسمان لبریز حور است
مدینه منشاء نور و سرور است
به بیت مرتضی شادی و شور است
مدینه پر ز نور ذوالمنن شد
شب میلاد مسعود حسن شد
به دنیا نور چشم حیدر آمد
گل بستانسرای کوثر آمد
عزیز و هستی پیغمبر آمد
برای دین احمد رهبر آمد
جهان شادان از این نور خدا شد
شکفته غنچه ی خیر النّسا شد
اگر چه نیمه ی ماه صیام است
شب پیدایش ماه تمام است
به گوش جان ما هر دم پیام است
شب میلاد صلح است و قیام است
ز سوی حق نوید دیگر آمد
به دنیا بهر ما روشنگر آمد
جهان پر از شمیم عطر و بویش
چو پیغمبر بود خلق نکویش
ز بس زیباست عالم محو رویش
همه هستی فدای تار مویش
علی بر روی او لبخند می زد
گل بوسه بر

• چهارشنبه
• 21
• آذر
• 1397
• ساعت
• 11:45
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

شیعیان را شادی بیحد رسید
موسم خوشحالی احمد رسید
نیمه گشته عاشقان ماه صیام
آمده رخساره ی ماه تمام
هر دلی گردیده امشب منجلی
آمده نور دل و چشم علی
آمده جبریل بر روی زمین
بهر تبریک به ختم المرسلین
اهل دل از سوی حیّ ذوالمنن
در جهان آمد گل روی حسن
غنچه ای از باغ احمد آمده
در جهان سبط محمّد(ص)آمده
او گل زیبای پیغمبر بود
همنشین ساقی کوثر بود
حسن خلق اوست همچون مصطفی
حلم و صبرش چون علی شیر خدا
سبط اکبر بر رسول خاتم است
از کرامت دستگیر عالم است
دست پرورد گل طاها بود
مادر او حضرت زهرا بود
پور حیدر نور چشم عالمین
گلبن عصمت بود جان حسین
او کریم اهلبیت عصمت است
مهر و حبّش شیعیان را عزّت است
جود از جود حسن ش

• چهارشنبه
• 21
• آذر
• 1397
• ساعت
• 11:45
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

از مقدم کریم عالم شهر مدینه گشته گلشن
ذکر لب شیعه شد امشب یا فاطمه چشم تو روشن
مولا حسن مولا حسن جان(4)
**
آمده ز ره نور سرمد سر زد گل از بستان احمد
حسن گل زهرای اطهر نور دل آل محمّد
مولا حسن مولا حسن جان(4)
**
در خلق و خو همچون پیمبر در صولتش ساقیّ کوثر
در حلم و صبر و استقامت باشد حسن تالیّ مادر
مولا حسن مولا حسن جان(4)
**
سر تا به پا نور است و رحمت بر ما ولایش داده عزّت
دوّم امام شیعیان است حسن کریم آل عصمت
مولا حسن مولا حسن جان(4)
**
امشب دل از درون سینه پر می زند سوی مدینه
شادان شده همه وجودم زان نور پاک بی قرینه
مولا حسن مولا حسن جان(4)
**
مدینه ات باغ بهشتم مهرت از اوّل در سرشتم
بر روی ق

• چهارشنبه
• 21
• آذر
• 1397
• ساعت
• 11:47
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

گشته گلباران هر زمین یاران نیمه ی ماه صیام است
شد عیان خورشید مایه ی امّید مولد ماه تمام است
یا حسن مولا یا حسن مولا خوش آمدی ای حسن جان(۲)
**
از کرامات خالق یکتا حسن همچون قمر آمد
نخل دین برداد از سوی خالق بر حیدر گل پسر آمد
یا حسن مولا یا حسن مولا خوش آمدی ای حسن جان(۲)
**
از سوی سرمد لاله ی احمد بر شیعه گشته عنایت
از وجود او گل روی او عالم غرق در ولایت
یا حسن مولا یا حسن مولا خوش آمدی ای حسن جان(۲)
**
در مه قرآن از کرم یزدان بر ما داده گل زیبا
از گل رویش عطر دلجویش شادان گشته دل مولا
یا حسن مولا یا حسن مولا خوش آمدی ای حسن جان(۲)
**
جان فدای تو با ولای تو عمری ما بر تو گدائیم
مهر خود بر دل

• چهارشنبه
• 21
• آذر
• 1397
• ساعت
• 11:48
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

امشب جهان غوغاست جشن ولا بر پاست
چون شب میلاد حسن گل زهراست
مولا حسن جانم(4)
**
شهر مدینه شد از مقدمش گلشن
یا فاطمه تبریک چشم علی روشن
مولا حسن جانم(4)
**
بیت علی امشب چون وادی طور است
از بهر این مولود سر تا به پا نور است
مولا حسن جانم(4)
**
بگرفته در آغوش این کودک دلبند
زهرا زند امشب بر روی او لبخند
مولا حسن جانم(4)
**
سبط رسول اللّه کریم آل اللّه
حق داده هدیه بر علی ولی اللّه
مولا حسن جانم(4)
**
ای مظهر داور هستیّ پیغمبر
فرزند زهرایی نور دل حیدر
مولا حسن جانم(4)
**
هستم گدای تو مست ولای تو
شرمنده هستم از لطف و عطای تو
مولا حسن جانم(4)
**
مهر ترا مولا در سینه دارم من
از کودکی عشق مدینه دارم م

• چهارشنبه
• 21
• آذر
• 1397
• ساعت
• 11:50
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

یثرب امشب شده غوغا
جشن شادی شده بر پا
حیدر امشب شده بابا
آمده ز ره حسن
نخل ولا پر ثمر شده امشب
همسر زهرا پدر شده امشب
حسن حسن جان حسن حسن جان خوش آمدی مولا(۲)
**
امشب گل به چمن آمد
هدیه از ذوالمنن آمد
پور زهرا حسن آمد
شادان قلب حیدر است
فرزند زهرا و گل حیدر رسید
جان دو عالم سبط پیمبر رسید
حسن حسن جان حسن حسن جان خوش آمدی مولا(۲)
**
ماهی امشب عیان آمد
از ره فخر زمان آمد
کریم دو جهان آمد
معنای سخا رسید
دردانه ی فاطمه رسید از راه
خنده بر او زد علی ولی اللّه
حسن حسن جان حسن حسن جان خوش آمدی مولا(۲)
**
مدینه وادی طور است
بیت حیدر پر از نور است
زهرا در شادی و شور است
آمده ز ره حسن
شهر مدینه شده چنان

• چهارشنبه
• 21
• آذر
• 1397
• ساعت
• 11:51
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

نیمه ی ماه خدا
آمد گل مرتضی
بر شیعیان باران رحمت رسید
کریم اهل بیت عصمت رسید
سبط محمّد حسن خوش آمد(۲)
**
حیدر گردیده بابا
شادمان قلب زهرا
هدیه ای از خالق حیّ سرمد
آمده امشب بر آل محمّد
سبط محمّد حسن خوش آمد(۲)
**
آمد شمس هدایت
دوّم گل ولایت
نخل ولا بار دیگر ثمر داد
فاطمه ی اطهر قرص قمر زاد
سبط محمّد حسن خوش آمد(۲)
**
مدینه گشته گلشن
فاطمه چشمت روشن
همه جا پر شده از شور و شعف
بوسه زند بر رویش شاه نجف
سبط محمّد حسن خوش آمد(۲)
**
مهر تو در سرشتم
مدینه ات بهشتم
مهر و ولایت تو آبرویم
دیدن مدینه ات آرزویم
سبط محمّد حسن خوش آمد(۲)
**
هستم گدای کویت
دستم بود به سویت
در شب میلادت دادی پناهم
جان زینب خو

• سه شنبه
• 27
• آذر
• 1397
• ساعت
• 18:05
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

به روز نیمه ی ماه خدا خورشید دین آمد
برای شیعیان مرتضی حبل المتین آمد
گل امشب وا شده علی بابا شده
ز یمن مقدمش جهان زیبا شده
حسن مولا حسن(۴)
**
گلی از گلشن اسلام و قرآن وا شده امشب
ز یمن مقدمش شادان دل طاها شده امشب
برای شیعیان بود دوّم ولی
به روی چون مهش زند بوسه علی
حسن مولا حسن(۴)
**
دوباره شامل ما شیعیان الطاف یزدان شد
سپهر دین حق را این پسر خورشید تابان شد
بود روح صلات بود رمز حیات
برای شیعیان بود باب النّجات
حسن مولا حسن(۴)
**
علی و فاطمه را هدیه ای از ذو المنن آمد
صفابخش دو عالم سبط پیغمبر حسن آمد
رسد بر جان ما شمیم اهل بیت
به دنیا آمده کریم اهلبیت
حسن مولا حسن(۴)
**
ز مادر می برد دل،عاش

• سه شنبه
• 27
• آذر
• 1397
• ساعت
• 18:14
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

در شهر یثرب امشب(عطر و بوی گل آمد)۲
بگوش جان یاران(نغمه ی بلبل آمد)۲
مدینه شد گلشن چشمت علی روشن
مولا حسن مولا(۲)
**
امشب سپهر دین را(ماه ولایت آمد)۲
از سوی حیّ سرمد(نور هدایت آمد)۲
گل در چمن آمد مولا حسن آمد
مولا حسن مولا(۲)
**
نیمه ی ماه رحمت(ماه تمام آمد)۲
بر شیعیان مولا(دوّم امام آمد)۲
نور خدا آمد احمد نما آمد
مولا حسن مولا(۲)
**
بیت علی و زهرا(گردیده وادی طور)۲
ز مقدم حسن شد(جهان به شادی و شور)۲
هدیه ی ز سوی رب آمد حسن امشب
مولا حسن مولا(۲)
**
امشب ز مقدم گل(یثرب پر از صفا شد)۲
زینب کلّ عالم(امام مجتبی شد)۲
امشب نوید آمد نور امید آمد
مولا حسن مولا(۲)
**
خدا نهاده مهرت(به سینه ام حسن جان)۲

• سه شنبه
• 27
• آذر
• 1397
• ساعت
• 18:16
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

نوید دیگر آمد به شیعه سرور آمد
گلی از گلشن پیغمبر آمد
دوباره منجی و روشنگر آمد
حسن جانم یا مولا(۲)
**
گل باغ محمّد حسن آمد خوش آمد
گل گلزار عصمت آمد امشب
صفای ماه رحمت آمد امشب
حسن جانم یا مولا(۲)
**
جهان غرق سرور است مدینه همچو طور است
رسیده بر پیمبر سبط اکبر
ز ره آمد گل زهرا و حیدر
حسن جانم یا مولا(۲)
**
ز لطف بینهایت خدا کرده عنایت
امام مجتبی آمد خوش آمد
گل خیرالنّسا آمد خوش آمد
حسن جانم یا مولا(۲)
**
مه رویش عیان شد پر از نورش جهان شد
بود او مظهر خلّاق سرمد
به روی و خصلت و خو چون محمّد
حسن جانم یا مولا(۲)
**
کریم آل احمد بود سبط محمّد
مدینه از قدومش گشته گلشن
جهان از نور رویش گشته روشن
حسن

• سه شنبه
• 27
• آذر
• 1397
• ساعت
• 18:17
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

امشب دل هر شیعه ای پر زند به سینه
در شب میلاد حسن می رود مدینه
جهان شده در سرور گشته چو وادیّ طور
از قدم مجتبی مدینه شد پر ز نور
کریم عالم حسن(۴)
**
در نیمه ی ماه خدا دل پر از شعف شد
شادمان قلب فاطمه هم شه نجف شد
امشب به وقت سحر مهی شده جلوه گر
به بیت مولا علی فاطمه زاده قمر
کریم عالم حسن(۴)
**
رحمت حق نازل شده در تمام عالم
می رسد بر اهل زمین لطف حق دمادم
نیمه ی ماه صیام سر زده ماه تمام
ز دامن فاطمه آمده دوّم امام
کریم عالم حسن(۴)
**
پر زده این مرغ دلم در هوای کویت
در شب میلادت منم مست عطر و بویت
در شب میلادتو دل شده آباد تو
ای گل ناز علی کرده دلم یاد تو
کریم عالم حسن(۴)
**
شکر خدا از کودکی بر

• سه شنبه
• 27
• آذر
• 1397
• ساعت
• 18:20
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور