من اشك را بهتر ز باران دوست دارم
اين چشمها را خيس و گريان دوست دارم
اين دورى و اين دوستى، عاشق ترم كرد
پس بيشتر از مصر، كنعان دوست دارم
ریزه خورم رزق من از دستاسِ زهراست
از مرغِ بريان بيشتر، نان دوست دارم
شرط قبول توبه ها آمد به دنيا
العفو را هم با حسن جان دوست دارم
عكس مزارت را پُر از خورشيد كردم
بس كه بقيعت را چراغان دوست دارم
از لطف تو من با حسينم، كربلا را
با قبرِ خاكىِ تو يكسان دوست دارم
با به درك افتادن آلِ سعودى
يثرب حسن آباد مى گردد به زودى
يك مُشت سائل گرم رازند و نيازند
ميخانه ها تا صبح امشب بازِ بازند
امشب خدا هم با همه دورُ و برى هاش
مهمان زهرايند، اطراف حجازند
فرقى ندارد
- پنج شنبه
- 12
- مرداد
- 1396
- ساعت
- 08:14
- نوشته شده توسط
- ایدافیض