چون گشودند زهم دفتر دانائی را
زمزمه کرد ملک نغمۀ شیدائی را
کرد پُر ،نور خدا این شب رؤیائی را
تاببیننـــد همه جلــوۀ زیبـــائی را
را هانفی گفت در رحمت حق واشده است
خلقت روی علی اکبــر لیــلا شده است
این گل سرخ که رخسارۀ احمد دارد
خال برگونۀ خود ،ابروی ممتد دارد
رنگ و بو از چمن گلشن ایــزد دارد
صورت وسیرت خود را زمحمد دارد
همه گل ها بنشتنــد به نظـــارّۀ او
تا که بابا بزند بوسه به رخســارۀ او
شاد شد قلب همه از دل خرسند حسین
شد زمین محو جمال گل دلبند حسین
آسمان مات شد از چهرۀ فرزند حسین
مثل غنچه زده لبخند به لبخند حسین
او لیلا همه دم غنچــۀ خــود می بوید
با حسین بن علی شکر خدا می گوید
مادر افکند
- پنج شنبه
- 15
- خرداد
- 1393
- ساعت
- 15:03
- نوشته شده توسط
- یحیی