اشعار محرم

بانگ عزا داره از آسمون میاد
زمزمه های مادری جوون میاد
بساط روضه رو می چینه با حسن
گهواره و یه مشک و پاره پیرهن
بهشت شده حسینیه ی غم
زهرا خودش با اشک و قد خم
باز می کشه به روی ساق عرش
کتیبه های محتشم
بُنَیّ آبت ندادن اشقیا
ای محرّم یه سال چش به راهتم
چش به راهه بیرقای سیاهتم
هلال تو تداعی سه تا غمه
که خون براش گریه کنم بازم کمه
قد حسین کنار علقمه
یا روی تل دختر فاطمه
یا مادری که قامتش خمید
تو اون هجوم و همهمه
واویلا فضه رو میزدش صدا

شاعر : عبدالله باقری

دانلود سبک

• چهارشنبه
• 7
• آبان
• 1393
• ساعت
• 20:40
• نوشته شده توسط
• سید محسن احمدزاده صفار

در خیمه ی عزای محرّم، علم یکیست
آن کس که دم زدیم از او دم به دم یکیست
در گریه ی جدایی و در خنده ی سلام
عطر نسیم سر زده ی صبحدم یکیست
در شان عشق نیست هیاهوی اختلاف
رنگ سیاه پیرهن و رنگ غم یکیست

اینجا ظهور رحمت و اینجا حسینیه است
هر تازه روضه خوان شده با محتشم یکیست
هرجا که نام اوست هوایش بهاری است
از این جهت حسینیه ها با حرم یکیست
باید برای خون خدا صبح و شب گریست
بی اعتنا شدن به خدا با ستم یکیست
بسیار بوده اند کسانی که نیستند
آری بدون عشق وجود و عدم یکیست ...

شاعر : سید حسن مبارز

• جمعه
• 30
• آبان
• 1393
• ساعت
• 14:35
• نوشته شده توسط
• سید محسن احمدزاده صفار

می گفت :گر دین هم نداری دست کم آزادگی کن

وقتی سرِ آزادگی بر نیزه ی شوم بلا رفت
پنداشتند دیگر " نوا" از نایِ حق ، درنینوا ، رفت
روزی که زور و زیور و تزویرها یک کاسه گشتند
با نعره می گفتند : کز آزادگی هر ردِّ پا رفت
غافل از این بودند کین جولانگه دریای عشق است
هر موج جویای بقا مستانه دنبال فنا رفت
موجی که در کرببلا تاریخ نویی را رقم زد
پس لرزه اش از مرز و بومِ ساعت و جغرافیا رفت
پیغمبران از شیوه های نابِ "بودن " گفته بودند
اما حسین :از شیوه یِ " باید چسان از ناکجا رفت"؟
با ید که بر پیشانی تاریخ حک می گشت آن روز
"ثار خدا " یعنی که با ره توشه ی پروانه ها رفت
وقتی امام عاشقی ها گوی و میدان را نشان

• شنبه
• 22
• آذر
• 1393
• ساعت
• 08:51
• نوشته شده توسط
• سید محسن احمدزاده صفار

شکرخدابه کرب وبلاى تو آ مديم
ياايهاالغريب براى تو آ مديم
باب المرادمن به خدااذن فاطمست
اصلافقط به عشق هواى تو آ مديم
ياايهالعزيزمهرت به سينه هاست
موج گداشديم وگداى تو آ مديم
درعرش وفرش سوزصدايت رسيده است
قطعابراى سوزصداى تو آ مديم
ازاين کرامتت به خودم فخرميکنم
با آ بروبه صحن و سراى تو آ مديم
زهراميان خيل ملایک دعا نمود
ازهردرى به دربه شفاى تو آ مديم
اقابه جان مادرتان دستمان تهيست
خيرى دهيد بهرعطاى تو آ مديم
هستى من ز روز ازل بوى کربلاست
ما بهربوى خاک عباى تو آ مديم
کاش اين قلم زدست تو شاعرشودرها
باناله هاى واابتاى تو آ مديم
ديگربه چشم خودنمى ازنم ندارم و
خشکيده چشمه سوى عزاى تو آ مديم
سقابه عل

• جمعه
• 28
• آذر
• 1393
• ساعت
• 19:32
• نوشته شده توسط
• سید محسن احمدزاده صفار

مـاه عـزای دلبری از راه می رسد
حال و هوای دیگری از راه می رسد
"جن و مَلَک برآدمیان نوحه می کنند"
گویـا دوبـاره ماتمی از راه می رسد
سقا و دستهای قلم،تشنگی،حرم
مشک وعَلَم، برادری از راه می رسد
بنگر دمی به شوکت زینب وَ محملش
دارد دوباره خواهری از راه می رسد
کم کم غـروب واقعـه نزدیک میشود
واویلتـا که کافـری از راه می رسد
شمرپلیـد راهی گـودال گشته است
با کینه ای و خنجری از راه می رسد
زینب به سرزنان سوی گودال می دَوَد
از قتـلگاه مضطـری از راه می رسد
آن ضربـه ها بـه پیکر شه کارِگـر شدند
در دست دارد او سری از راه می رسد

شاعر : وحید دکامین

• یکشنبه
• 30
• آذر
• 1393
• ساعت
• 04:02
• نوشته شده توسط
• سید محسن احمدزاده صفار

چشم اگر امسال را هم آبروداری کند
گریه می خواهد مرا از هرچه خود عاری کند

هر کسی اینجا هنر کرده است با اشک آمده است
کاش پلک از این هنرها پرده برداری کند

بین دل با داغ او عقد اخوت بسته اند
در ازل، آری، خدا این خطبه را جاری کند

نوحه خوان در روضه می خواند به استمداد اشک
بانگ "هل من ناصر"است این، کیست تا یاری کند؟

می روم تا کربلا، آنجا که مردی آمده است
پای عهدش تا نفس دارد وفاداری کند

رود می افتد به پایش تا به هر قیمت شده
قطره ای از خویش را در جان او جاری کند

آب اگر مهریه ی زهراست پس هر طور هست
باید از مهریه ی زهرا نگهداری کند

بیشتر از ضربت شمشیر، یک سوراخ مشک
می تواند زخم را بر پیکرش کاری کن

• چهارشنبه
• 6
• اسفند
• 1393
• ساعت
• 15:48
• نوشته شده توسط
• سید محسن احمدزاده صفار

یازده ماه از خدا این روزهارا خواستم
دیده تر خواستم حال بکارا خواستم

اذن دق الباب این خانه برای ما بس است
استجابت پیشکش فیض دعارا خواستم

یازده ماهست میخواهم که سلطانی کنم.
پشت این درماندن و دست گدارا خواستم

قول دادم این محرم معصیت کمتر کنم
همت توبه به درگاه خدارا خواستم.

از علی موسی الرضا رزق لباس مشکیه
دستباف حضرت خیرالنسا را خواستم.

هرمحرم زیر دین صلح آقاییم ما
یا امام مجتبی اشفع لنارا خواستم.

کربلایی نیستم اما تو شاهد باش که
هردعایی کردم اول کربلارا خواستم.

شصت شب از صبح تا شب نوکری درروضه ها
طعنه خوردن.سوختن پای شمارا خواستم

گرچه ناقابلتر از این حرفها هستم ولی
یک زیارت اربعین پایین

• جمعه
• 8
• اسفند
• 1393
• ساعت
• 13:08
• نوشته شده توسط
• سید محسن احمدزاده صفار

سایه ات تا روز محشر بر سر من مستدام..
بهجه قلبی علیک دائما منی السلام..

قرصِ قرص است از کنارت بودنم دیگر دلم..
تکیه گاه شانه های خسته ام در هر مقام..

پابه پایت آمدم یک عمر همدل همنفس
پابه پایت آمدم هرجاکه رفتی گام گام

باتو این پنجاه سال احساس عزت داشتم..
باتو در محمل نشستم در کمال احترام

باتو تا اینجا رسیدم بی غم و بی دردسر
باتو میگویند از امنیت من خاص و عام..

اسم اینجارا که گفتی سینه ام آتش گرفت
شعله ور شد خاطرم از غصه های ناتمام..

نخل میبینم؟!و یا اینکه سپاه آورده اند..
سرنوشت ما چه خواهد شد اخا ماذا الختام؟

باتو دارم سایه ی سر، با ابالفضلت رکاب
بی تو وای از ناقه ی بی محمل و اشک مدام.

• جمعه
• 8
• اسفند
• 1393
• ساعت
• 13:59
• نوشته شده توسط
• سید محسن احمدزاده صفار

اشک این چشام دوباره باز میباره روی گونه هام
حرم شده آقا یه آرزو برام کربلا میخوام
خالیه پیاله ام یه وقت ندی منو جای دیگه حواله ام
آخه من یه عمریه گدای خونه ی تو و رقییه ی سه ساله ام
وقتی من تو هیئتم یه حسی بم میگه که انگاری به زیر قبتم
فاطمه خریدم و رقیه کرده توی روضه ی تو دعوتم
چه لذتی داره آقا نوکری بگو بهم منو حرم میبری
(آقام آقام حسین حسین حسین)
آخرش میام میدم توی حرم به محضرت سلام
من اومدم فقط بهت بگم آقام کربلا میخوام
اینه آرزوی من یه شب توی حرم بشم برا تو سینه زن
ایشاالله یه روز آقا پیرن سیاه تو میشه برای من کفن
دلتنگم آقا برات چی میشه باز باشم یه روز میون زایرات
چشمامو میبندم و دوبار پ

• چهارشنبه
• 9
• اردیبهشت
• 1394
• ساعت
• 17:32
• نوشته شده توسط
• سید محسن احمدزاده صفار

من گنه کارم، گرچه سربارم
خدا میدونه آقا من دوست دارم
هر کی ندونه تو غم دلما میدونی
خدا نیاره روزی را که منا برونی
تنگ غروبا دله من میگیره بهونه
اشک چشام روضه قتلگاه را می خونه
و…

شاعر : مجید احمدی

• چهارشنبه
• 27
• خرداد
• 1394
• ساعت
• 16:59
• نوشته شده توسط
• علی

شب اول محرم شده سایه ی پرچم تو رو سرم
اگه سینه میزنم پای تو به وظیفه است آخه من نوکرم
توبزم عزات پای پرچمات
سینه میزنم حسین مثل نوکرات
شعر محتشم پرچم و علم
از راه اومده بازم ماه روضه ها
صلی الله علی شاه کربلا
عشق نوکرا ارباب با وفا
پیرهن سیاه به تن دارمو پرچم عزا روی دوشمه
واسه زخم تن اربابمون هر چقدر گریه کنم باز کمه
با اجازه از مادر حسین
دم می گیرم و بازم سینه می زنم
چشمام دوباره بارونی شده
من سینه زن مولای بی کفنم
السلام علی شاه کربلا عشق نوکرا ارباب با وفا

دانلود سبک

• چهارشنبه
• 3
• تیر
• 1394
• ساعت
• 06:04
• نوشته شده توسط
• علی

سینه زنا بسم الله گریه کنا بسم الله
هر که دارد هوس کرب و بلا بسم الله
من مجنون کربلا حسین لیلای کربلا
تو این شب های عاشقی فقط شب های کربلا
حسین ارباب بی کفن
مشق دلم اربابه شور دلم اربابه
من گدای حرم و شاه کرم اربابه

دانلود سبک

• چهارشنبه
• 3
• تیر
• 1394
• ساعت
• 06:39
• نوشته شده توسط
• علی

دلم آروم شده خیالم راحته
اشکای چشمم از نمک سفرته
غم من غمته ، گریه مرحمته
آرزوم جون دادن تو محرمته
بسم الله سینه زن ، بسم الله چشم خیس
بسم الله منو از نوکرات بنویس
مثل من زیاده مثل تو دیگه نیست دیگه نیست
رفیق شبای بی کسی یار روزای دلواپسی
محرم اومد و می دونم که تو به دادم میرسی
بارونن اشک من رو پشای ترم
الهی که سایه ات بمونه رو سرم
هیچ کی تو دل من مثل تو نمیشه
بد جوری می خوامت واسه ی همیشه
بسم الله خوب من بسم الله عمر من
بسم الله سر مو توی روضه ی بزن
دوست دارم بمیرم مثل تو بی کفن
مسیر بهشته روضه هات
تو رو به همین سینه زنات
یه کاری کن تا اربعین
راهی بشم کرب و بلات
اگه روضه ات نیام می گیره نفسم

• چهارشنبه
• 3
• تیر
• 1394
• ساعت
• 07:27
• نوشته شده توسط
• علی

به ماه محرم رسیدم به جانم غمت را خریدم
دعا کرده ام در این ماه بمیرم ان شاالله
یه قبر من بنویسید فدایی ثار الله
حسین جان حسین جان سالار زینب
حسین جان منم نوکر تو غلام علی اکبر تو
به عشق تو بی تابم بزرگی کن دریایم
سرم بالاست تا وقتی که تو هستی اربابم
حسین جان حسین جان سالار زینب
دوباره شمیم گل یاس بگو یا ابالفضل العباس
شده ذکرم این شب ها بنفسی یا بن الزهرا
سر من خاک پای علمدار کربلا
ابالفضل ابالفضل علمدار کربلا

دانلود سبک

• چهارشنبه
• 3
• تیر
• 1394
• ساعت
• 07:44
• نوشته شده توسط
• علی

اینجا کجاست که اومدیم اشکام مثل بارونه
بارونه
اینجا کجاست خیمه زدی زینب دیگه دلخونه
دلخونه
بیا برگردیم به دل من بد افتاده
بیا برگردیم دل حرم پریشونه
بیا برگردیم که آخرش بدون تو
دل این صحرا دل منو میسوزونه
کربلا اگه بی بال و پرم کنه چه کنم
کربلا اگه بی برادرم کنه چه کنم
اینجا کجاست که اومدیم چرا خاکش دلگیره
دلگیره
اینجا کجاست که رویرو برق تیغ و شمشیره
شمشیره
خاک ای صحرا به خواهرت نمی سازه
خاک این صحرا آسمونش نمی باره
می دونم اینجا امید زینب میره
به خدا زینب نگران علمداره
کربلا اگه خاک غم برم چه کنم
کربلا اگه بی علی اکبرم کنه چه کنم
با کرب و بلا دیدم غم فردا رو
فردارو
روی نیزه های غرق به خون دید

• چهارشنبه
• 3
• تیر
• 1394
• ساعت
• 08:01
• نوشته شده توسط
• علی

مثل بابا حالا آمده دور و برش حضرت سقا حالا
چند تا حلقه زدند
همگی دور و بر زینب کبری حالانوبت این شده است
برسد آه علی اکبر لیلا حالا
تا بیاید پایین
قامتی مثل علمدار شود تا حالا
عمه اجلاس نمود
تا حسین بن علی گفت که حالا حالا
همه سرها پایین
تا بیاید به زمین عمه ز بالا حالا
روی این خانم را
غیر این جمع ندیده است کسی تا حالا
کاروان آمداه است
نرسد کاش که امروز به فردا حالا
کاروان آمده است
به ملاقات خدا پیر و جوان آمده است
موج بر موج فرات
به تماشای عمو سینه زنان آمده است
اولین بار اینجا
اشهد ان علی به دهان آمده است
این علی اکبر اوست
یا که در دشت پیمبر به اذن آمده است
بارها دیدم که
چشم زینب به حسینش نگ

• چهارشنبه
• 3
• تیر
• 1394
• ساعت
• 08:22
• نوشته شده توسط
• علی

بازم دلم پر از غمه رو گونه ام اشک ماتمه
از حال من معلومه که محرمه
روی سرم سایه زدی این نوکرو به این بدی
یک ساله که منتظره خوش اومدی
من دلم تنگ شده برا پیرهن سیاهت
یه ساله چشم به راهم فدای این دو ماهت
یااباعبدالله حسین غریب مادر
زیر قدم هات خاکتم عاقی سینه چاکتم
از وقتی که یادم میاد هلاکتم
تویی همه کس و کارم به عشق تو گرفتارم
خودت میدونی من چقدر دوست دارم
من رو قبول کن نذار که ناامید شم
بذار که رو سفید شم تو این دهه شهید شم
یااباعبدالله حسین غریب مادر
روضه کلاس درسم و معلمم عشق
دفترمم بر شده از مشق ابالفضل
پای همون حرف قدیمی ام هنوزم
بین همه عشقا فقط عشق ابالفضل
مرد تسبیح و بنده ی صالح
ای علمدا

• شنبه
• 6
• تیر
• 1394
• ساعت
• 06:57
• نوشته شده توسط
• علی

پدر جان پدر جان
بیا که بی تو دلگیرم
پدر جان پدر جان
اگر نیایی میمیرم
دانه دانه
چکد اشک من در این غربت خانه
بنگر که صبح و شب بی صبرانه
منتظر نشسته ام در ویرانه
ای ذکر احیای من
برگرد ای رویای من
بابای من بابای من
پدر جان پدر جان
بیا که بی تو دلگیرم
مصیبت به یاست رسید و اورا پر پر کرد
نبودی،کبودی گل تو را نیلوفر کرد
نی سواری،خبری ز دخترت آیا داری
منم و یتیمی و آه و زاری
همه ی تنم شده لاله کاری
تاول زده پای من
برگرد ای رویای من
بابای من بابای من
پدر جان پدر جان
بیا که بی تو دلگیرم

دانلود سبک

• یکشنبه
• 7
• تیر
• 1394
• ساعت
• 05:56
• نوشته شده توسط
• علی

رفتی ندیدی که
چه غصه ها خوردم
روزی هزاربار از
دوری تو مردم
رفتی ندیدی که
چیا کشیدم من
یه روز خوش بابا
بی تو ندیدم من
رفتی ندیدی که
چه غصه ها خوردم
روزی هزار بار از
دوری تو مردم
رفتی ندیدی که
چیا کشیدم من
یه روز خوش بابا
بی تو ندیدم من
رفتی ندیدی که
چیا کشیدم من
روزی هزار بار از
دوری تو مردم
رفتی ندیدی که
چه غصه ها خوردم
روزی هزار بار از
دوری تو مردم
رفتی ندیدی که
چیا کشیدم من
یه روز خوش بابا
بی تو ندیدم من
رفتیو دل خونم
بی سر و سامونم
دوری بسه بابا
به لب اومد جونم
من و یه دنیا
دل بی قراری
بابا
نکنه یادت رفت
دختری داری
من و یه دنیا
دل بی قراری
نکنه یادت رفت
دختری داری
بیا ببین بابا
غریبم و تنها

• یکشنبه
• 7
• تیر
• 1394
• ساعت
• 06:03
• نوشته شده توسط
• علی

حسین حسین رگ خوابم
حسین حسین می نابم
حسین حسین تب و تابم
نوکرمو نوکرمو نوکرمو تویی اربابم
دلم و دلبری تو حسین
سرم و سروری تو حسین
خداروشکر که بهم چه میاد
لباس نوکری تو حسین
حسین حسین حسین حسین
غلام مادر ساداتم
تویی تو قبله ی حاجاتم
حسین حسین مناجاتم
یه عمریه یه عمریه یه عمریه که خاطر خاتم
تو دلا عشق محرمته
خود خدا شریک غمته
بچه ی فاطمه میشه حساب
هرکسی که زیر پرچمته
حسین حسین حسین حسین
گرفته عشق تو دنیارو
اسم تو می بره دلهارو
علی الخصوصص دل زهرارو
کرببلا کرببلا کرببلا بطلب مارو
فدای اکبر و قاسمتم
مست ماه بنی هاشمتم
یادمه از کوچیکیم عاشق
نوحه ی اکبر ناظمتم
حسین حسین حسین حسین
کشته ی غیرت عباسم
ا

• دوشنبه
• 8
• تیر
• 1394
• ساعت
• 06:48
• نوشته شده توسط
• علی

کاشکی خونم توی کربلا بود
توی قلبم یه برو بیا بود
یه دلم پای ضریح شیش گوش
یه دلم رو ایوون طلا بود
کاشکی خونم توی کربلا بود
زندگیم نذر محرما بود
پای تل زینبیه مردن
تنها حاجت من از خدا بود
به همین برکت به همین نفسا
که تو روضه میاد و میره حسین
دل غرق به خون به هوای جنون
گاهی واسه حرم میگیره حسین
ای شهنشاه و دلبرم
شوق تو دارم در سرم
واسه همینه که میگم
اللهم الرزقنا حرم
اللهم الرزقنا حرم (4)
کاشکی خونم توی کربلا بود
پاتوقم حرم نیمه شبا بود
تو حریم خوشکل علمدار
بساط اشک و روضه به پا بود
کاشکی خونم توی کربلا بود
کفتر دلم همش هوا بود
دل می برد از همه کفترا چون
کفتر بوم امام رضا بود
به هوای جنون به هوای

• دوشنبه
• 8
• تیر
• 1394
• ساعت
• 07:23
• نوشته شده توسط
• علی

هرکی میخواد هرچی بگه من سگ روضه گردم
به پرچم سرخ حرم دلم رو هدیه کردم
دلم دخیل گنده چشام دخیل شیش گوش
نگی که بی لیاقتم باشه آقا اینم روش
بی قرار همش حسرت همش انتظار
نگو اسم حرم رو نیار
باز قدم روی چشمای خیسم بذار
حرم حرم - حرم - آرزومه برم
خدا کنه روزی بشه با پدر و مادرم
بیام و زانو بزنم یه گوشه ای از حرم
صحنه ای رویایی میشه صحنه ای که امیرم
شبکه های ضریحو تو بغلم بگیرم
دوباره دلم هوای گریه داره
برام یه لوح افتخاره
گدایی تو حریم وابن ثاره
اسیره دلم به قمر عشیره
اگه دست منو نگیره
میمیرم به والله این تن بمیره

دانلود سبک

• دوشنبه
• 8
• تیر
• 1394
• ساعت
• 07:33
• نوشته شده توسط
• علی

به توکل خالق غمت

به توسل اسم اعظمت

و به حزن این ماه ماتمت

من و زخم دل تو و مرهمت

من گدای تو تو و مرحمت

و به سرخی رنگ پرچمت

به سیاهی بیرق غمت

روسیاهم مرا پاکم کن

یک شبی کربلا خاکم کن

---------

شعر عشق من تا سروده شد

در خانه ی تو گشوده شد

با غم تو غم هم زدوده شد

با نگاه تو دل ربوده شد

بی تو این نفس آلوده شد

با تو این خیال آسوده شد

کربلا کعبه ی ثارالله

نوکرا اجرکم عندالله

------

روضه جای شکر روضه جای خیر

روضه های تو شد سرای خیر

تو برای من کن دعای خیر

تا خدا دهد هی جزای خیر

سوره ی شما آیه آیه خیر

پرچم شما بی سایه خیر

مهر تو تا ابد تابنده

پادشه تا تویی ما بنده

---------

• دوشنبه
• 8
• تیر
• 1394
• ساعت
• 07:37
• نوشته شده توسط
• علی

کربلا کربلا کربلا یا کربلا
لب های ما خشکه
چشمای ما خیسه
مادرت اسم مارو
واسه کربلا می نویسه
انت الغنی و انا الفقیر
جان مادرت دستمو بگیر
آقا ، منم آرزومه ببینی خاک پاتو
آقا ، منم آرزومه ببینم کربلاتو
یا کربلا

• سه شنبه
• 9
• تیر
• 1394
• ساعت
• 07:21
• نوشته شده توسط
• علی

با سر می آورم این دست را که در بر دلبر می آورم
دستم به جای خود تو سر تکان بده بخدا سر می اورم
هرچند از عطش یک لب به خشکی لب اصغر می اورم
لب تر کنی اگر با چشم خویش چشمه ی کوثر می اورم
اصلا تو جان بخواه اصلا بگو سپاه بیاور می اورم
رخصت اگر دهی از بین کودکان دو سه لشگر می اورم
بابای من شدی من هم شجاعت علی اکبر می اورم
پس با خودم دوا از اشک های حضرت مادر می اورم
*****
دیگه واسه چی بمونم حالا که تو بی سپاهی
تو رگام میجوشه خونم حالا که تو قتلگاهی
من عازم میدونم نمیتونم که بمونم
خودمو تو گودال به عموجونم میرسونم
ضربان قلب من یا حسن(ع) یا حسین(ع)
آسمونا هم میگن یا حسن(ع) یا حسین(ع)
عمو حسین عمو حسین ب

• سه شنبه
• 9
• تیر
• 1394
• ساعت
• 07:42
• نوشته شده توسط
• علی

باز بساط عشق ما میشه فراهم
کاسبا شب عید نوکرا محرم
این روضه ای مجسمه
که اون اول سوره ی مریمه
میگه حی علی العزا
که چشم رو هم بذاری باز محرمه
محرمه محرمه ببخش اگه گریه هامون کمه
محرمه محرمه عزای تو رکن این عالمه
محرمه محرمه تموم عرش غرق این عالمه
محرمه محرمه تموم عرش غرق این ماتمه
حسین آقام حسین آقام
همه میرن تو می مونی برام
اربعین هرسال کربلا میاری
می دونم هوای نوکرت رو داری
که مجنونت شده اقا
اونی که اومد و یا حسینو شنید
نمی تونه جدا بشه
کسی که این شکوه روضه ها رو دید
محرمه محرمه نگاه تو میکنه دلبری
محرمه محرمه بگو منم با خودت میبری
محرمه محرمه بده بهم توفیق نوکری
حسین آقام حسین آقام
همه میرن ت

• چهارشنبه
• 24
• تیر
• 1394
• ساعت
• 08:28
• نوشته شده توسط
• علی

پاروضه هاتم و دلم تو كرلاته
مرغ دلم به روي گنبد طلاته
دوباره به سرم زده بيارم حرم
بيا و روحي کن حسين به چشماي ترم
بذار بيام به کربلا شهنشه کرم
به کي بگم تنگه دلم يا ايهاالتاس
برا برا ضريح خوشگل و بلند عباس
دلم پر از غمه اسير ماتمه
هر چقدر از خوشکلي اقام بکم کمه
ارمنبا بهش ميگن مسيح علقمه
عباس ماه شب تار عباس مير و علمدار
عباس باب الحوائج
وقتي که دورم من از اون حريم و کنبد
ميرم زيارت رضا امير مشهد
سري پر از هوا به عشق نينوا
براتمو مي گيرم از اقام امام رضا
به حد چشم به هم زدن ميام به کربلا
حرم ذکر لب من حرم خواب شب من

• دوشنبه
• 2
• شهریور
• 1394
• ساعت
• 14:27
• نوشته شده توسط
• امیر حسین

اقای جانان بهشتی
توروضه ی بهشتی
جنت سندش خورده به نامت
تو صاحب وسلطان بهشتی
بهشت کجا حرم کجا
حرم نرم برم کجا
کجا رو دارم اقا کجا رو دارم
هرجا برم از کربلا سر در میارم
کربلا کربلا کربلا کربلا
************
تو عرش دلم خدا رو دارم
امضای امام رضا رو دارم
از عالمی رونده شم غمی نیست
چون ادرس کربلا رو دارم
گدا کجا شما کجا
زمین کربلا کجا
کجا رو دارم اقا کجا رو دارم
خودت بگو کجا برم جایی ندارم
کربلا کربلا کربلا کربلا
دنیا به کسی وفا نکرده
هیچ کی دردمو دوا نکرده
اینا غمی نیست از این میترسم
از تودور بشم خدا نکرده
بدا کجا حسین کجا
خوبای عالمین کجا
کجا رو دارم اقا کجارودارم
کاسه گداییمو جلو کیا بذارم
کربلا

• چهارشنبه
• 4
• شهریور
• 1394
• ساعت
• 05:44
• نوشته شده توسط
• مجید قنبری

ندا پيچيده تو اسمونا
ميگه اومد ماه ماتم اهل دنيا
دوباره اومد ماه محرم
ماه گريه به گلاي باغ زهرا
ماه عزاي حسين و ماه غم و ماتم و اشک
يا حسين
سينه زني تو هيئت روضه ي اب اور و مشک
يا حسين
رو سردر خونه هامونه ماه عزا پرچم تو
پيراهن مشکي ميپوشه هر کس که شد محرم تو
زندگيم روبه راست تا گره خورده با حسين
ميره تا کربلا دلا با ذکر يا حسين
يا حسين يا حسين يا حسين يا بن فاطمه
ميون صحرا يه کاروونه
که نگاهش رو به سمت اسمونه
باد خزون دورشون ميگرده
همه دلها بيقراره پريشونه
داره مياد از دل دشت
يه قافله درد و غربت
اي خدا
ميرسه تا کربلا و مي پيچه بو شهادت
اي خدا
اين دشت غم داره ميخونه از دوري و رنج و بلا
واي از

• پنج شنبه
• 19
• شهریور
• 1394
• ساعت
• 06:00
• نوشته شده توسط
• حمید

رسیدی از راه میلرزه وجودم
محرمه ارباب منتظرت بودم
منتظرت بودم
خدا رو شکر حالا محرمو دیدم
لباس مشکیمو دوباره پوشیدم
هر چی گریه کنم چای روضه ها کمه
اشک چشم ما کجا اشک چشم فاطمه
******************
طبیب نبض مرا تا گرفت عاشق شد
ز بس که نام تو را تند تند میگفتم
******************
اول ماه اومده باز محرم از راه اومده
رو سر ما سایه ی پرچم ثارالله اومده
دل از امشب نا ارومه عاشقیم از حالم معلومه
جون دادن تو این دهه این بزرگترین ارزومه
میباره اشک نم نم السلام ای حرم
یا حسین یا ثارالله

دانلود سبک

• دوشنبه
• 23
• شهریور
• 1394
• ساعت
• 08:04
• نوشته شده توسط
• حمید