وفات حضرت ام کلثوم (س)

مرتب سازی براساس

وفات حضرت ام کلثوم س -(ای صبا بگذر ز لاله زارِ من لاله افشان لاله بر گلزارِ من!) * هستی محرابی

552
1

وفات حضرت ام کلثوم س -(ای صبا بگذر ز لاله زارِ من لاله افشان لاله بر گلزارِ من!) #نذر_حضرت_ام_کلثوم_س

ای صبا بگذر ز لاله زارِ من
لاله افشان لاله بر گلزارِ من
گو تو از درمانِ دردِ بی شمار
زآتشِ در کوچه و بازارِ من

ای حسین دردم ز هجرِ روی توست
چشمهایم لحظه لحظه سوی توست
ای قرارِ سینه‌ی سینائیم
مرغِ جانم خوش‌نشینِ کوی توست

گر چه نامی آشَنا دارم حسین
همچو زینب ماجرا دارم حسین
روضه ی جانسوزِ من شد غربتم
بینِ دل صد کربلا دارم حسین

یا حسین گر عقده از دل وا کنم
دیده‌ی خونینِ خود دریا کنم
قصه کوتاه حرفِ من سر در گمیست
روی نیزه من ترا پیدا کنم

زینبم، گو شرحِ احوالِ مرا
قتلگاه و گریه و حالِ مرا
واژگون تا شد کنارِ علقمه
پیکرِ سقا، شکست بالِ مرا!

#وفات_جانسوز_بی_بی_ام_کلثوم_تسلیت

  • پنج شنبه
  • 16
  • اسفند
  • 1397
  • ساعت
  • 01:30
  • نوشته شده توسط
  • ۰۹۱۱۳۵۲۶۵۲۹
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

اشعار ویژه وفات حضرت ام کلثوم (س) -( بیست ونه از مه جمادی شد ) * وحید دکامین

1805
1

 اشعار ویژه وفات حضرت ام کلثوم (س) -( بیست  ونه از مه جمادی شد ) بیست و نُه از مه جمادی شد
وقتش آمد عزا به پا بکنیم

روز گریه بر امّ کلثوم است
روضه خوان را بیا صدا بکنیم

زینب دوّمی برای علیست
دست زهرا به روی سر دارد

همْ حسین و حسن برادرهاش
با ابوفاضل او قمر دارد

گرچه ما کم ز قدرِ او گفتیم
او جلال و شکوهش افزون است

گریه ام نذر گریه هایش شد
او دلش بعدِ کربلا خون است

هرگز از خاطرش نرفت آن داغ
روضه اش، روضه های عاشوراست

غارت خیمه را به چشمش دید
در دلش خیمه ای ز غم برپاست

همره قافله اسیری رفت
کوفه و شام، سنگ کین خورد و

دستِ او را به سلسله بستند
پشتِ همْ، پشتِ همْ زمین خورد و

کوفه وقتی که خطبه میخوانْد او
چون علی بود، کوه غیرت بود

زنده شد یاد خطبه ی زهر

  • جمعه
  • 4
  • اردیبهشت
  • 1394
  • ساعت
  • 20:05
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

اشعار وفات حضرت ام کلثوم(س) -( چه فراقی کشید این خواهر ) * محمد جواد شیرازی

2103

اشعار وفات حضرت ام کلثوم(س) -( چه فراقی کشید این خواهر ) می نویسم به اذن ثارالله
از زنی با وقار همچون ماه

راوی صادق بنی هاشم
از علوم خفی حق آگاه

مهد علم و مفسر قرآن
کوه عصمت، مقرب درگاه

چون حسین و حسن سخاوتمند
مثل زینب صبور آل الله

مثل زینب بلا چشیدن را
ام کلثوم بوده خاطرخواه

با صلابت مبارزه می کرد
با سلاح دعا و اشک و آه

خطبه مانند مرتضی می خواند
خطبه هایی پر از غم جانکاه

مدح او را بس است چون بوده
دختر فاطمه، سخن کوتاه

دختر دوم ولی خدا
ام کلثومِ حضرت زهرا

آن قدر داغ و دردسر دیده
قد کمان و نحیف گردیده

بعد داغ غم رسول الله
یاس را در دل شرر دیده

وسط کوچه ی بنی هاشم
یک نفر به چهل نفر دیده

خاک غم روی چادرش مانده
چون شکاف سر پدر دیده

جگرش پار

  • چهارشنبه
  • 18
  • مرداد
  • 1396
  • ساعت
  • 05:49
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 علیرضا خاکساری

اشعار وفات حضرت ام کلثوم(س) -( رویش سیاه آن کس که رویت را زمین زد ) * علیرضا خاکساری

1461

اشعار وفات حضرت ام کلثوم(س) -( رویش سیاه آن کس که رویت را زمین زد ) امشب برایت محتشم ها دم گرفتند
با مرثیه ها مجلس ماتم گرفتند

ای خواهریوسف ! برای سوی چشمم
از خاک زیر پای تو مرهم گرفتند

پلکی زدی حوا و هاجر آفریدند
از آستین ات ساره و مریم گرفتند

از معجر تو پرده ی کعبه در امد
از چشم هایت چشمه ی زمزم گرفتند

نور تو را ای بضعة الزهرا یقینا
از سینه ی پیغمبر اکرم گرفتند

محتاج تو هستند فردای قیامت
لطف تو را آنها که دست کم گرفتند

رویش سیاه آن کس که رویت را زمین زد
پوشیه ها از غربت تو غم گرفتند

در شام و کوفه این رباب و فضه بودند
زیر بغل های تو را باهم گرفتند

شاعر : علیرضا خاکساری

  • چهارشنبه
  • 18
  • مرداد
  • 1396
  • ساعت
  • 05:57
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 محسن حنیفی

اشعار وفات حضرت ام کلثوم(س) -( اگرچه شام اسیر شکوه و هیبت اوست ) * محسن حنیفی

1313
2

اشعار وفات حضرت ام کلثوم(س) -( اگرچه شام اسیر شکوه و هیبت اوست ) نگاه آسیه‌ها محو درقداست اوست
حیا ؛ ادب‌شده‌ی مکتب نجابت اوست

به شأن و رتبه‌ی او غبطه می‌خورد مریم
دلیل این سخنم جایگاه عصمت اوست

غریب‌تر ز حسن نام ام کلثوم است
که خاک‌خوردن نامش نشان غربت اوست

نوشته‌اند فلک غرق ذکر تسبیح است
حسین گفتن با آه هم عبادت اوست

لهوف مختصری از مصائب بانوست
لهوف گریه‌کن روضه‌ی اسارت اوست

فقط مقابل او نام شام را نبرید...
اگرچه شام اسیر شکوه و هیبت اوست

دوباره مرثیه‌ی قتل صبر می‌خواند
از آن شلوغی گودال این غنیمت اوست

شهیده‌ی غم گودال باید او را خواند
حسین ذکر مدام دم شهادت اوست

شاعر : محسن حنیفی

  • چهارشنبه
  • 18
  • مرداد
  • 1396
  • ساعت
  • 05:59
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

مرثیه حضرت ام کلثوم -( روز و شب در خاطرت رنجیده ای ) * علی علی بیگی

1593

مرثیه حضرت ام کلثوم -( روز و شب در خاطرت رنجیده ای ) در سنین کودکی بانو شما
شاهد غم های حیدر بوده ای
بعد از آن که میخ بر پهلو گرفت
همدم شبهای مادر بوده ای

گریه هایت بی امان بوده یقین
روز و شب در خاطرت رنجیده ای
بعد از آن که خانه را آتش زدند
مادرت را بین بستر دیده ای

در قنوت هر نماز فاطمه
شک ندارم بیقراری کرده ای
مثل زینب با غم و اندوه و آه
بعد مادر خانه داری کرده ای

تازه اینجا اول آوارگی است
غصه و غم های تو پایان نداشت
زندگی کردن برایت هیج وقت
لحظه ای دور از حسین امکان نداشت

کربلا با چشم هایت دیده ای
غارت انگشتر و خلخال را
نه نشد آخر فراموشش کنی
ماجرای خنجر و گودال را

روضه را بازش نمی خوانم ولی
نانجیبان بی هوایش میزدند
هرکسی هرآنچه داشت آور

  • چهارشنبه
  • 8
  • شهریور
  • 1396
  • ساعت
  • 09:23
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 محسن حنیفی

مرثیه حضرت ام کلثوم -( نگاه آسیه‌ها محو درقداست اوست ) * محسن حنیفی

1076

مرثیه حضرت ام کلثوم -( نگاه آسیه‌ها محو درقداست اوست ) نگاه آسیه‌ها محو درقداست اوست
حیا، ادب‌شده‌ی مکتب نجابت اوست

به شأن و رتبه‌ی او غبطه می‌خورد مریم
دلیل این سخنم جایگاه عصمت اوست

غریب‌تر ز حسن نام ام کلثوم است
که خاک‌خوردن نامش نشان غربت اوست

نوشته‌اند فلک غرق ذکر تسبیح است
حسین گفتن با آه هم عبادت اوست

لهوف مختصری از مصائب بانوست
لهوف گریه‌کن روضه‌ی اسارت اوست

فقط مقابل او نام شام را نبرید...
اگرچه شام اسیر شکوه و هیبت اوست

دوباره مرثیه‌ی قتل صبر می‌خواند
از آن شلوغی گودال این غنیمت اوست

شهیده‌ی غم گودال باید او را خواند
حسین ذکر مدام دم شهادت اوست

شاعر : محسن حنیفی

  • چهارشنبه
  • 8
  • شهریور
  • 1396
  • ساعت
  • 09:24
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

متن شهادت ام کلثوم(س) -( تراوتِ عشقی، تو مثل بارانی ) * مرتضی محمودپور

1066
2

متن شهادت  ام کلثوم(س) -( تراوتِ عشقی، تو مثل بارانی ) تراوتِ عشقی، تو مثل بارانی
به سوره کوثر،یک آیه قرآنی
میان دشت خون،چو شمع سوزانی
شام غریبان را، حدیث پنهانی
فاطمه را مظهر، شکوه ایمانی
همقدم زینب، به شام ویرانی

دختر خورشیدی عقیله‌ی ثانی
به کاروان عشق تو جان جانانی
چو حیدر کرار،تو خطبه میخوانی
به کوفه با زینب به کنج زندانی
امام را یاری، تو از شهیدانی
که اربعین تنها تو روضه میخوانی

مربی مریم الگوی نسوانی
شکوه عفت را تو گشته‌ایی بانی
سِّرِ اسارت را تو خوب میدانی
به پای ایمانت همیشه میمانی
تو روی خود را ز حق نگردانی‌
مفّصر آیه های قرآنی

شاعر : مرتضی محمودپور

  • یکشنبه
  • 16
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 06:32
  • نوشته شده توسط
  • احسان نیکخواه
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

دانلود متن شهادت ام کلثوم(س) -( خواهری در سایه‌ی خواهر گم است ) * مرتضی محمودپور

1323
0

دانلود متن شهادت ام کلثوم(س) -( خواهری در سایه‌ی خواهر گم است ) خواهری در سایه‌ی خواهر گم است
با ادب،چون خوشه‌های گندم است
باب امید تمام مردم است
گوهر غلطان میان قلزم است
خطبه اش در کوفه و شام خراب
میدرخشد در سماء چون آفتاب

دختر مهتاب در تاب و تب است
گوهر رخشنده در قلب شب است
در مسیر راه شیری کوکب است
دُر غلطان در صدف چون زینب است
پای تا سر فاطمه یا حیدر است
بر حسین بن علی چون خواهراست

در پناه سر ناموس خداست
پا به پای خواهرش در کربلاست
شیر زن در مکتب صبر و رضاست
دختر شیر خدا حیدر نماست
یادگار فاتح بدر و حنین
هستیش را ریخت در پای حسین

پاکبازی، عاشقی، نام آوری
رتبه‌اش در کربلا دین باوری
دید تا زینب نموده مادری
کرده بر شاه شهیدان خواهری
کار را با خواهرش تق

  • یکشنبه
  • 16
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 06:37
  • نوشته شده توسط
  • احسان نیکخواه
ادامه مطلب
 علیرضا خاکساری

وفات حضرت ام کلثوم (س) -( ای خبره ی در روضه ! خیلی زود رفتی ) * علیرضا خاکساری

1168

وفات حضرت ام کلثوم (س) -( ای خبره ی در روضه ! خیلی زود رفتی  ) ای خبره ی در روضه ! خیلی زود رفتی
پر باز کردی لحظه ی موعود رفتی
ای بانویی که شأن تو "برداًّ سلاما" ست
با خاطرات آتش نمرود رفتی
شش ماه بودی داغدار خیمه سوزان
با خستگی و چشم اشک آلودرفتی
بی عاطفه ها یوسفت را سر بریدند
دنیای زیبایت که شد نابود رفتی
با حالتی که جای سیلی رد شلاق
بر گونه ات بر شانه هایت بود رفتی
دلتنگ دیدار برادر زاده بودی
باخاطری غمگین ولی خشنود رفتی
"أشکوا الیک…" روی لب أُّختُّ المصائب!
تا پیشگاه احمد محمود رفتی
دریا برایت عاقبت آغوش وا کرد
از غم خروشیدی شبیه رود رفتی
ای بی پلاک کربلا و کوفه و شام
با قد خم تا محضر معبود رفتی
ای یادگار ماندگار کربلایی
ای خبره ی در روضه خیلی زود رفت

  • جمعه
  • 28
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 14:15
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب
 میثم مومنی نژاد

دو تا رباعی در وفات حضرت ام کلثوم سلام الله علیها -(ندارد چون نشان دین از آغاز) * میثم مومنی نژاد

1285

دو تا رباعی در وفات حضرت ام کلثوم سلام الله علیها -(ندارد چون نشان دین از آغاز) 29 جمادی الثانی مطابق با رحلت یا شهادت حضرت ام کلثوم

ندارد چون نشان دین از آغاز
نخواهد گشت هرگز محرم راز
علی با خواستگار دخترش گفت:
کبوتر با کبوتر ، باز با باز

زندیق کجا ، کعبه ی توحید کجا
دوزخ به کجا ، بهشت جاوید کجا
قانون جهان گفت محال است محال
خفاش کجا ، خانه ی خورشید کجا

  • پنج شنبه
  • 24
  • اسفند
  • 1396
  • ساعت
  • 15:02
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

چند رباعی برای وفات حضرت ام کلثوم(س) -(زنی چون فاطمه کوثر شمائل) * مرتضی محمودپور

754

چند رباعی برای وفات حضرت ام کلثوم(س) -(زنی چون فاطمه کوثر شمائل) رباعی
زنی چون فاطمه کوثر شمائل
تمام مرتضی را گشته حاصل
لقب، کنیه، مثمایش، همین بس
چوزینب برحسین شدفاتح دل

رباعی
اگر از دیده در دفتر نهانی
به مثل مجتبی غربت نشانی
میان شام و کوفه خطبه خوانده
به مثل مادرت قامت کمانی

رباعی
الا ای ماهتاب در مدینه
الا ای مونس داغ سکینه
شیندیم‌درمدینه‌روضه‌خواندی
برای مادر یاس حزینه

رباعی
ام کلثوم شریک غم زینب شده‌ای
از غم کرببلا مرثیه بر لب شده‌ای
خبر از علقمه و مقتل شاه آوردی
خواهرت ماه شب و لیک تو کوکب شده‌ای

  • پنج شنبه
  • 24
  • اسفند
  • 1396
  • ساعت
  • 16:51
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 محمود اسدی

(غزل)تربیت را تو به دامان پیمبر دیدی * محمود اسدی

738
2

(غزل)تربیت را تو به دامان پیمبر دیدی تربیت را تو به دامان پیمبر دیدی
عفت وپاکی زهرای مطهر دیدی

زینب دوم بیت علی وفاطمه ای
که غم فاطمه و غصه ی حیدر دیدی

پیش چشمان تو آتش به در خانه زدند
چه بگویم که چها در پس آن در دیدی

مات و مبهوت در آن کوچه نظر میکردی
طفل بودی که کتک خوردن مادر دیدی

ام کلثوم!دعا کن که نبیند چشمی
صحنه هایی که تو با چشم ز خون تر دیدی

نه فقط شاهد غارت شدن پیرهنی
که تو در کرب و بلا غارت معجر دیدی

آسمان تیره شد آندم که به پشت خیمه
دست یک مشت حرامی سر اصغر دیدی

ام کلثوم!به شائق بگو از سوز جگر
که در آن دشت چها با دل مضطر دیدی

*******

شائق

  • دوشنبه
  • 20
  • فروردین
  • 1397
  • ساعت
  • 22:12
  • نوشته شده توسط
  • محمود اسدی
ادامه مطلب
 امیرحسین سلطانی

زمینه وفات شهادت گونه حضرت ام کلثوم سلام الله علیها -(ای اسوه ی حیا و عفت،ثانی زهرا در نجابت) * امیرحسین سلطانی

1044

زمینه وفات شهادت گونه حضرت ام کلثوم سلام الله علیها -(ای اسوه ی حیا و عفت،ثانی زهرا در نجابت) ند اول

ای اسوه ی حیا و عفت،ثانی زهرا در نجابت
همچو علی حیدر کرار،بودی زبانزد در شهامت

از خطبه ی رسای تو شد،دشمن به کل ذلیل و محکوم
ای خواهر عزیز ارباب،سیدتی یا ام کلثوم

بودی تو دست پرورده ی دامان زهرا
از شیر مادر خوردی و کردی تو غوغا

در یاریه دین خدا همراهه زینب
بودی و گفتی لا رایت الا جمیلا

(سیدتی یا ام کلثوم)

بند دوم

در چهره ی تو نور ایمان،عمر تو صرف دین و قرآن
بعد حسین و ماجرایش،کردی تو در مدینه طوفان

دیدی سری به روی نی ها،دیدی لب خونی سقا
از تازیانه ها نشانه،داری به تن عزیز زهرا

دیدی تو بعد کربلا درد و غم ای وای
بردن تو را در مجلس نامحرم ای وای

طشت طلا دیدی و چوب و لعل خونین
از ا

  • دوشنبه
  • 13
  • اسفند
  • 1397
  • ساعت
  • 19:41
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 امیرحسین سلطانی

شور وفات شهادت گونه حضرت ام کلثوم سلام الله علیها (زبانحال حضرت با حضرت عباس علیه السلام) -(تو لحظه های آخر،میگم با چشم خونبار) * امیرحسین سلطانی

1060
1

شور وفات شهادت گونه حضرت ام کلثوم سلام الله علیها (زبانحال حضرت با حضرت عباس علیه السلام) -(تو لحظه های آخر،میگم با چشم خونبار) بند اول

تو لحظه های آخر،میگم با چشم خونبار
کاشکی بودی کنارم،عباس من علمدار
یادم نمیره اون روز،رفتی که آب بیاری
با تیر زدن به مشکت،جون دادی تو هزار بار

حالا که من نقش زمینم،منتظرم بیایی،بسه دیگه جدایی،داداش با وفایی

ببین صدات میکنه قلبم،دیگه نمونده نایی،ای ماه دلربایی،داداش با وفایی

بند دوم

آشفته ام برادر،دلم میخواد که باشی
آخه باور نداشتم،زودی ازم جداشی
کاشکی نمیدیدم من،که فرقتو شکستن
مادرو دیدی آخر،خوشبحالت داداشی

ببین برات روضه گرفتم،عالمو من سوزوندم،تو رفتی تنها موندم،پیامتو رسوندم

از سر نیزه ها تو دیدی،چه خطبه ها میخوندم،یزید و جاش نشوندم،پیامتو رسوندم

بند سوم

بیا بیا ابالفضل،داره

  • دوشنبه
  • 13
  • اسفند
  • 1397
  • ساعت
  • 19:45
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 محسن صرامی

يا حضرت ام كلثوم سلام الله عليها -( از روز اول در كنار خواهرش بود) * محسن صرامی

645

يا حضرت ام كلثوم سلام الله عليها -( از روز اول در كنار خواهرش بود) از روز اول در كنار خواهرش بود
آيينه دار حسن و صبر مادرش بود

با روضه هاي مادر خود گريه ميكرد
همراه بابا تا وداع آخرش بود

پاره جگرهاي حسن را ديد در تشت
او مادرانه هر كجا دور و برش بود

-از مكه زد بيرون به همراه حسينش
تا كربلا مردانه جزو لشگرش بود

يك غصه در دل داشت قرباني ندارد
اين غم شبيه درد،داغ ديگرش بود

باب الحوائج گفت من قرباني تو
او مثل عبدي كربلا در محضرش بود

سقا كه پرپر شد قدش يكباره خم شد
در هر نفس ياد عزيز پرپرش بود

ام البكا شد ام كلثوم از غم او
تنها انيس حضرتش چشم ترش بود

شش ماه بعد از كربلا از غصه دق كرد
بانو شهيد روضه ي آب آورش بود

  • سه شنبه
  • 14
  • اسفند
  • 1397
  • ساعت
  • 11:14
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 مجتبی خرسندی

آینه ی تطهیر -(از این که دختر شیر است و خواهر شیر است) * مجتبی خرسندی

214

آینه ی تطهیر  -(از این که دختر شیر است و خواهر شیر است) از این که دختر شیر است و خواهر شیر است
بدیهی است بیانش شبیه شمشیر است

برای شیرزن عصر خود شدن کافی ست
همین که خون علی در رگش سرازیر است

ظهور دیگری از فاطمه ست وقتی که
مقابلش همه ی فتنه ها زمین گیر است

محال بوده که با کفر همنشین باشد
کسی که آینه آیه های تطهیر است

اگر اسیر خطابش کنم زبانم لال
که شیر شیر بماند اگر به زنجیر است

هزار داغ به جانش نشست در یک روز
عجیب نیست اگر در جوانی اش پیر است

برای از نفس افتادنش همین کافی ست
که روبروش سری روی نیزه تصویر است ...

  • سه شنبه
  • 14
  • اسفند
  • 1397
  • ساعت
  • 11:35
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

وفات حضرت ام کلثوم س -(کربلا همرهِ زینب تو قیامت کردی!) * هستی محرابی

3978
3

وفات حضرت ام کلثوم س -(کربلا همرهِ زینب تو قیامت کردی!) #السلام_علیک_یا_ام_کلثوم_س

افتخارِ تو همان بس که علی شد پدرت
به سرِ نیزه ابوالفضل شد آخر قمرت
کربلا همرهِ زینب تو قیامت کردی
خطبه‌ ی کوفه و شام است در آنجا ثمرت!

#هستی_محرابی

  • پنج شنبه
  • 16
  • اسفند
  • 1397
  • ساعت
  • 01:16
  • نوشته شده توسط
  • ۰۹۱۱۳۵۲۶۵۲۹
ادامه مطلب

حضرت ام کلثوم سلام الله علیها -(هرچند از اهل بیت طاها هستی) * عالیه رجبی

1824

حضرت ام کلثوم سلام الله علیها -(هرچند از اهل بیت طاها هستی) هرچند از اهل بیت طاها هستی
درغربت خود شبیه بابا هستی

باید بغل اسم تو بااشک نوشت
گمنام ترین دختر زهرا هستی

  • پنج شنبه
  • 16
  • اسفند
  • 1397
  • ساعت
  • 09:47
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

حضرت‌‌ ام کلثوم سلام الله علیها -(مانند پدر ،مفسّر آیاتی) * عالیه رجبی

2268
1

حضرت‌‌ ام کلثوم سلام الله علیها -(مانند پدر ،مفسّر آیاتی) مانند پدر ،مفسّر آیاتی
چون مادر خود ،کوثر احساساتی

اندازه ی زینب (س)ازتو حرفی نزدیم
حال آنکه تو نیز عمه ی ساداتی

  • پنج شنبه
  • 16
  • اسفند
  • 1397
  • ساعت
  • 09:52
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 محمد قاسمی

تقديم به حضرت ام كلثوم عليهاسلام -(پرورده‌ي‌زهراست‌ از اين‌رو رشيده‌ست) * محمد قاسمی

614

تقديم به حضرت ام كلثوم عليهاسلام -(پرورده‌ي‌زهراست‌ از اين‌رو رشيده‌ست) پرورده‌ي‌زهراست‌ از اين‌رو رشيده‌ست
درياي بي پايانِ اوصاف حميده‌ست

او زينب‌صُغري‌ست اين‌يعني‌خدا،باز
"زینت"براي شاه مردان آفريده‌ست

مانند زهرا مثل زينب چون خديجه
او افتـخارِ بانوانِ برگُـزيده‌ست

آنسان که ما زهرا تر از زینب ندیدیم
چشم فلك زینب تر از او را نديده‌ست

وقتي‌كه دِق كرده‌ست از داغ حُسينش
فرض‌است برما كه بگوييم او شهيده ست

او‌ از طفولیت شبیه خواهر خویش
ماتم‌كشيده زجردیده داغدیده‌ست

پیری قبل از موعد او بی سبب نیست
بر شـانه از آغـاز بار غـم كشيده ست

اين سرو پابرجا اگر قدّش كماني ست
ميراث‌دارِ مادری قامت خميده ست

خاكم به سر، زخم زبان از شمر خورده
وقتي دم دروازه ي ساعت رسيده ست

خا

  • پنج شنبه
  • 16
  • اسفند
  • 1397
  • ساعت
  • 10:08
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 رضا باقریان

شور وفات حضرت ام کلثوم(س) -حسین سیب سرخی -(عمه ی صاحب الزمان بانو...) * رضا باقریان

783

شور وفات حضرت ام کلثوم(س) -حسین سیب سرخی -(عمه ی صاحب الزمان بانو...) عمه‌ی صاحب الزمان، بانو
من فداي شما گداي شما

مددي كن كه خاك بوس توأم
ام‌كلثوم، دختر زهرا

بي بي ِ چاره ساز ادركني
اي شفاعت كننده‌ی فردا

ما همه مستحق لطف توئيم
دستمان را بگير، روز جزا

من و ايل و تبار من مجنون
تو و ايل و تبار تو ليلا

پدر و مادرم به قربانت
خواهر بي نظيرِ خون خدا

جان زهرا بيا همين امشب
كربلاي مرا نما امضا

نوه‌ی پاك حضرت احمد
جايگاهت بود بسي بالا

در حجاب و عفاف، فاطمه‌اي
خواهر خوبِ زينب كبري

در صبوري حسن، به شكل دگر
در شجاعت شبيه شير خدا

زنده‌ی ربناي تو حيدر
کشته‌ی گريه‌هاي تو عيسي

فرش راه تو بال جبرائيل
خاك پاي تو جنت‌الْاَعلي

اي نجابت دخيل چادرتان
وي سخا و شرف دخيل شما

اُسوه‌ی پايداري و عفت
اي وقار هميشه پا بر جا

دائماً بر زبانتان جاري
سورهی قدر و كوثر و شورا

چشم تو ساحلِ نجات همه
دل طوفانيِ شما دريا

ساكن كوي تو همه عالم
ريزه خوار دو دست تو موسي

شب آخر چه روضه‌اي داري
در دلت باز هم شده غوغا

تا كه يك جرعه آب مي‌بيني
خود به خود روضه مي‌شود بر پا

بوده‌اي در كنار اهل حرم
در زمين غريب كرببلا

نينوايي شدي بلا ديدي
اي ركابِ امام عاشورا

موقع رفتنت فقط بودي
ياد لبهاي تشنه‌ی سقا

غمِ زينب غمِ شما بانو
غمتان داغ سيدالشهدا

ياد آن روزها كه مي‌ديدي
آتش از خيمه‌ها كه زد بالا...

معجرش سوخت بينِ آتش و دود
دختري از نوادگانِ شما

ياد آن روز كه ميان حرم
تشنگي بود و آه بود و نوا

ياد آن روز كه به نِي زده شد
سرِ شش ماهه‌ی رباب حتي

ديدي از نِي چگونه مي‌افتاد
سرِ پاك عليِ اصغرها

دست و پا زد مقابل چشمت
قاسم و اصغر و گل ليلا

مادري كودكش لبش تشنه
در پيِ آب بود واويلا

روي تل بوده‌اي؟ نمي دانم
همره خواهرت گل طاها

ياد آن روز كه جدا مي‌شد
رأس پاك برادرت ز قفا

بين گودال دست و پا مي‌زد
شاه، در زير دست و پا تنها

كربلا داشت زير و رو مي‌شد
با صداي شكسته‌ی زهرا

كربلا بود و نغمه وَلَدي
كربلا بود و ذكر وا اُمّا

  • سه شنبه
  • 21
  • بهمن
  • 1399
  • ساعت
  • 13:53
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 قاسم نعمتی

روضه وفات حضرت ام کلثوم(س) وروضه سیدالشهدا(ع)حاج منصور ارضی -(قسمت این بود از همان اول...) * قاسم نعمتی

659

روضه وفات حضرت ام کلثوم(س) وروضه سیدالشهدا(ع)حاج منصور ارضی -(قسمت این بود از همان اول...) قسمت این بود از همان اول
عاشقان پایِ هم کنند ایثار
یک نفر صاحبِ حرم باشد
یک نفر بی نشان، بدون مزار

یک نفر شد خدیجه خانوم و
قبر او مانده خاکی و تنها
همه هستیِ خودش را ریخت
پایِ مدفونِ گنبدِ خضرا

یک نفر نیمه هایِ شب رفت و
مانده چون گوهری میانِ صدف
یک نفر قبلگاهِ عالم شد
صاحبِ صحن و بارگاهِ نجف

یک نفر سيّدِ بنی الزّهرا
در بقیع و بدون صحن و سراست
همه عزت و شکوه ِ او
همگی نذر شاهِ کرببلاست

در میانِ دو دخترِ زهرا
یک نفر پایِ ماه، کوکب شد
امِّ کلثوم با تمامِ وجود
هستی اش نذر نامِ زینب شد

در مدینه دو داغِ سنگین دید
او عزادارِ جد و مادر بود
آن دوشنبه که مادرش افتاد
شاهدِ بی حیائیِ در بود

دید مادر نفس نفس میزد
دید مسمارِ نانجیب چه کرد
دید سنگینیِ لگدها با
شاخه باردارِ سیب چه کرد

دید یک زن چگونه دوره شده
دید زیرِ قلاف بازو را
دید چادر چگونه خاکی شد
کتکِ یک شکسته پهلو را

دید وقت هجوم نامَحرم
دردسرهایِ زن چه چیزی شد
عاقبت هم رسید جایی که
پیش او صحبت کنیزی شد

پا به پایِ عقیله هر منزل
بارِ ماتم کشیده این بانو
دیده بر رویِ نیزه هجده تا
یوسفِ سربریده این بانو

با تمامِ مخدراتِ حرم
سرِ بازارِ شام گیر افتاد
پایِ راسِ بریده عباس
وسط ازدحام گیر افتاد

دید سنگی ز راه ِ دور آمد
سرِ بر نیزه را تکانی داد
بارها پیشِ چشم خواهرها
همه سرها ز نیزه ها افتاد

میشنید از کنارِ راسِ حسین
هرقدم ناله هایِ زهرا را
نالة یا بُنَی می آمد
هر چهل منزل از دل صحرا

مادری قد کمان صدا میزد
تشنه لب جان سپُردی ای پسرم
بین گودال من خودم دیدم
چِقَدَر نیزه خوردی ای پسرم

دست انداخت بر محاسن تو
جایِ حنجر زیرِ گلویت ماند
چون گلو از جلو بریده نشد
پیش چشمان من تو را چرخاند

  • چهارشنبه
  • 22
  • بهمن
  • 1399
  • ساعت
  • 22:12
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

سینه زنی سنگین ویژه شهادت حضرت ام کلثوم(س)، جوادمقدم -(ام کلثومی و شرح غم تو یک دریاست...) *

1077
1

سینه زنی سنگین ویژه شهادت حضرت ام کلثوم(س)، جوادمقدم -(ام کلثومی و شرح غم تو یک دریاست...) ام کلثومی و شرح غم تو یک دریاست
واژه های لغوی لب تو پُر معناست

زندگی کردن پُر مغز شما از دیروز
الگو و اسوهء زنهای جهان تا فرداست

قلم شعر مرا گیر به دستان خودت
کار من نیست نوشتن زشما کار خداست

خواهر زینب کبرایی و اخت الحَسنِین
دخترِ حیدری و مادرتان هم زهراست

همۀ عمرِ تو در حادثه طی شد اما ...
بد ترین واقعۀ زندگی ات عاشوراست

بین آثار و تواریخ و کُتُب مکتومی
اُم کلثومی و مانند علی مظلومی

  • چهارشنبه
  • 22
  • بهمن
  • 1399
  • ساعت
  • 22:50
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

ویژه ایام رحلت حضرت ام کلثوم(س)، حاج حسین طاهری -(شبیه مادرتی...) *

418
1

ویژه ایام رحلت حضرت ام کلثوم(س)، حاج حسین طاهری -(شبیه مادرتی...) با غم و غربت عجینه
گله داره تو مدینه
غصه ها داره تو سینه

مثله بارون خون میباره
طاقت موندن نداره
مگه خاطرات میزاره

یه عمر ، شونه به شونۀ برادراش
زینبُ هیچ موقع تنها نزاشت
حالا غریبی مونده براش

امون ، از کارِ دنیایِ بی وفا
کسی نموند از برادرا
تنها رفیقش اشکِ چشماش

اُم کلثوم، همه کَس شُو داده پایِ مکتب
اُم کلثوم، غریبه شبیه حسین و زینب ..

نورِ چشم مرتضایی
یادگارِ کربلایی
تو غریبِ آشنایی

خواهرِ شهیدِ عشقی
همسرِ شهیدِ عشقی
همدمِ آیینه هایی

خانم ، یه دهه روضه کمه برات
ناله زدی و گرفت صدات
جوونیِ ما بی بی فدات

خانم ، وارثِ خونِ خدا تویی
گریه کنه کربلا تویی
خونِ همیشه اشکِ چشات

اُم کلثوم، دمایِ آخرته نیمه جونی
اُم کلثوم، شبیه مادرتی بی نشونی

شَرفُ الشمسِ حجازی
تو که معنایِ نمازی
بانویِ حماسه سازی

لرزه انداختی به لشکر
زنده شد یادِ پیمبر
خطبه خوندی مثله حیدر

بگو ، به کوفه از شانُ و عزتت
از پدر و از اصالتت
فدایِ صبر و جلالتت

بگو ، که خونِ حیدر تو خونته
جونِ حسین بندِ جونتِ
فدایِ حلم و صلابتت

اُم کلثوم، تو خونۀ علی تو نورِ عینی
اُم کلثوم، تویی که مونس غم حسینیِ

  • چهارشنبه
  • 22
  • بهمن
  • 1399
  • ساعت
  • 22:55
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
استاد سید هاشم وفایی

السلام علیکِ یا حضرت ام کلثوم(س) -(هرچند که صدیقه صغری لقبی...) *استاد سید هاشم وفایی

430

السلام علیکِ یا حضرت ام کلثوم(س) -(هرچند که صدیقه صغری لقبی...) زینب ثانی

هرچند که صدیقه صغری لقبی
در شرم وعفاف بانویی منتخبی
نیکوست بگویند که اُم کلثوم
تو زینب ثانی امیر عربی

  • پنج شنبه
  • 23
  • بهمن
  • 1399
  • ساعت
  • 12:39
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 رضا باقریان

شور وفات حضرت ام کلثوم(س)، حاج حسین سیب سرخی -(عمه صاحب الزمان بانو...) * رضا باقریان

606

شور وفات حضرت ام کلثوم(س)، حاج حسین سیب سرخی -(عمه صاحب الزمان بانو...) عمه‌ی صاحب الزمان، بانو
من فداي شما گداي شما

مددي كن كه خاك بوس توأم
ام‌كلثوم، دختر زهرا

بي بي ِ چاره ساز ادركني
اي شفاعت كننده‌ی فردا

ما همه مستحق لطف توئيم
دستمان را بگير، روز جزا

من و ايل و تبار من مجنون
تو و ايل و تبار تو ليلا

پدر و مادرم به قربانت
خواهر بي نظيرِ خون خدا

جان زهرا بيا همين امشب
كربلاي مرا نما امضا

نوه‌ی پاك حضرت احمد
جايگاهت بود بسي بالا

در حجاب و عفاف، فاطمه‌اي
خواهر خوبِ زينب كبري

در صبوري حسن، به شكل دگر
در شجاعت شبيه شير خدا

زنده‌ی ربناي تو حيدر
کشته‌ی گريه‌هاي تو عيسي

فرش راه تو بال جبرائيل
خاك پاي تو جنت‌الْاَعلي

اي نجابت دخيل چادرتان
وي سخا و شرف دخيل شما

اُسوه‌ی پايداري و عفت
اي وقار هميشه پا بر جا

دائماً بر زبانتان جاري
سورهی قدر و كوثر و شورا

چشم تو ساحلِ نجات همه
دل طوفانيِ شما دريا

ساكن كوي تو همه عالم
ريزه خوار دو دست تو موسي

شب آخر چه روضه‌اي داري
در دلت باز هم شده غوغا

تا كه يك جرعه آب مي‌بيني
خود به خود روضه مي‌شود بر پا

بوده‌اي در كنار اهل حرم
در زمين غريب كرببلا

نينوايي شدي بلا ديدي
اي ركابِ امام عاشورا

موقع رفتنت فقط بودي
ياد لبهاي تشنه‌ی سقا

غمِ زينب غمِ شما بانو
غمتان داغ سيدالشهدا

ياد آن روزها كه مي‌ديدي
آتش از خيمه‌ها كه زد بالا...

معجرش سوخت بينِ آتش و دود
دختري از نوادگانِ شما

ياد آن روز كه ميان حرم
تشنگي بود و آه بود و نوا

ياد آن روز كه به نِي زده شد
سرِ شش ماهه‌ی رباب حتي

ديدي از نِي چگونه مي‌افتاد
سرِ پاك عليِ اصغرها

دست و پا زد مقابل چشمت
قاسم و اصغر و گل ليلا

مادري كودكش لبش تشنه
در پيِ آب بود واويلا

روي تل بوده‌اي؟ نمي دانم
همره خواهرت گل طاها

ياد آن روز كه جدا مي‌شد
رأس پاك برادرت ز قفا

بين گودال دست و پا مي‌زد
شاه، در زير دست و پا تنها

كربلا داشت زير و رو مي‌شد
با صداي شكسته‌ی زهرا

كربلا بود و نغمه وَلَدي
كربلا بود و ذكر وا اُمّا

  • پنج شنبه
  • 23
  • بهمن
  • 1399
  • ساعت
  • 13:24
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

شور وفات حضرت ام کلثوم(س)، مناجات با امام حسین(ع).حسین طاهری -(ای آرامش و سامون دلم...) *

820
1

شور وفات حضرت ام کلثوم(س)، مناجات با امام حسین(ع).حسین طاهری -(ای آرامش و سامون دلم...) ای آرامش و سامون دلم
گرمه با شما کانون دلم

از تو دورم و گریه می‌کنم
اشکام رو برات هدیه می‌کنم

کاری کن که آخرش یه خاطره ازم بمونه

کاری کن که مثل عابست بهم بگن دیوونه

کاری کن که راهی شم به کربلا به هر بهونه

ای آرامش و سامون دلم
گرمه با شما کانون دلم

من تنهای روزگارم، بی تو دلخوشی ندارم
میگم صادقانه هرچی دارم از خود تو دارم

نون از سفره‌ی تو بردم، با تو حسرتی نخوردم
این قلب مریضم رو برای شفا به تو سپردم

خرجم کن آقا توی روضه هات
جونم رو بگیر توی کربلات

با هر روضه‌ای این بوده دعام
باشه رو سرم سایت مستدام

ای آرامش و سامون دلم
گرمه با شما کانون دلم

  • پنج شنبه
  • 23
  • بهمن
  • 1399
  • ساعت
  • 13:55
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

روضه وفات حضرت ام کلثوم(س) بانوای حجت الاسلام میرزامحمدی -(این شیرزن که اسوه بُوَد مثل مادرش..) * حسن واشقانی فراهانی

2523
2

روضه وفات حضرت ام کلثوم(س) بانوای حجت الاسلام میرزامحمدی -(این شیرزن که اسوه بُوَد مثل مادرش..) این شیرزن که اسوه بُوَد مثل مادرش
فرزانه است و زینب کبری است، خواهرش

در عصمت و عفاف بخوانش چو فاطمه
در منطق و کلام ببین مثل حیدرش

بیهوده نیست زینب صغری لقب گرفت
آتش گرفته خرمن دشمن ز آذرش

دشمن به کاخ هم نبُوَد در امان از او
با این که هست گوشه‌ی ویرانه، سنگرش

این خطبه نیست، صاعقه خوانش که شعله زد
بر تار و پود هستیِ خصمِ برادرش

«کلثومِ» دل گرفته و یک کاروان اسیر
جز خواهرش نمانده کسی یار و یاورش

می‌گوید از شقایق و از لاله‌زارها
آن صحنه‌ها هنوز بُوَد در برابرش

بر بوم سینه‌های پُر از سوز می‌کشد
تصویری از شکستن نخل تناورش

اشکش مدام می‌چکد از چشم روزگار
وقتی که یاد می‌کند او از صنوبرش

شاعر: #حسن_واشقانی_فراهانی(سائل)

  • پنج شنبه
  • 23
  • بهمن
  • 1399
  • ساعت
  • 14:29
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

حضرت ام کلثوم(سلام الله علیها) -(عاشقان را غم سر نیست که سر ناچیز است...) * مجید لشکری

348

حضرت ام کلثوم(سلام الله علیها) -(عاشقان را غم سر نیست که سر ناچیز است...) عاشقان را غمِ سر نیست که سر ناچیزست
داغ این رنگ به سیمای جگر ناچیزست

تیر این راه بر آیینه نشستن دارد
سینه تا هست و دلی هست سپر ناچیزست

ذرّه را جذبه‌ی خورشید قمر خواهد کرد
در بقا، نیستی ذره مگر ناچیزست؟

سر خورشید به نیزه‌ست بزرگ است خبر
راه بستند ولی پیش خبر ناچیزست

بادیه بادیه آواره شدن چیزی نیست
تا برادر همه جا هست، سفر ناچیزست

راوی قصّه‌ی دردست سخن کوتاه است
بار این داغ گران، کفّه اگر ناچیزست

او چه کرده‌ست که از سنگ عرق می‌ریزد
پیش اکسیر دمش قیمت زر ناچیزست

رد شدن از دل این شام بسی طولانی‌ست
گرچه با بودن خورشید و قمر ناچیزست

  • پنج شنبه
  • 23
  • بهمن
  • 1399
  • ساعت
  • 15:00
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد