وفات حضرت ام کلثوم (س)

مرتب سازی براساس
 سید پوریا هاشمی

حضرت ام کلثوم(س) مدح و مرثیه -(مور را رخصت تمجید سلیمان ها نیست..) * سید پوریا هاشمی

399
1

حضرت ام کلثوم(س) مدح و مرثیه -(مور را رخصت تمجید سلیمان ها نیست..) مور را رخصت تمجید سلیمان ها نیست
پیشگاه کرمت عرصه ی جولان ها نیست

از کرامات فراوان تو خوبان ماتند
اینهمه حسن در اندیشه ی انسان ها نیست

باید ادیان پی اوصاف تو تحقیق کنند
گفتن از شخصیتت وسع مسلمان ها نیست

عصمت از فاطمه داری که مطهر شده ای
احتیاجی پی این امر به برهان ها نیست

شعر اگر بهر تو کم گفته شده خرده مگیر
سیر اوصاف تو در قدرت عمان ها نیست

نقش تو نیست کم از زینب کبری بانو
گرچه حک نام تو در صفحه ی اذهان ها نیست

شام زیر لگد خطبه ی تو جان میداد
مثل تو هیچکسی فاتح میدان ها نیست

رمز عرفان اثر سجده ی پیشانی توست
احتیاجی سر این سفره به عرفان ها نیست

خواستی تا همه جا صحبت زینب باشد
مدح و مرثیه اگر از تو به دیوان ها نیست

ام کلثوم شدن زینب و زهرا شدن است
حرف عشق است در آن صحبت عنوان ها نیست

ازدواج تو و نمرود مدینه؟ هیهات
نخی از چادر تو قسمت شیطان ها نیست

نمک سفره ی افطار پدر هستی تو
لذتی بی تو در این شیر و در این نان ها نیست

میشود گفت ز تو از غم و درد تو نگفت؟
مدح خوب است ولی مکفی گریان ها نیست

یوسفت در عوض چاه به گودال افتاد
چون تو دلسوخته در یثرب و کنعان ها نیست

سر و سامان تو را نیزه ای از پا انداخت
خیمه ی سوخته جای سر و سامان ها نیست

نازپرورده ی دستان پر از مهر علی
شأن تو ناقه ی عریان و بیابان ها نیست

دورتادور تو با هلهله جمعیت بود
بزم می، طشت طلا، جای پریشان ها نیست

هرچه گفتم کمی از قدر و مقام تو نشد
مور را رخصت تمجید سلیمان ها نیست

  • پنج شنبه
  • 23
  • بهمن
  • 1399
  • ساعت
  • 15:08
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
استاد سید رضا موید

حضرت ام کلثوم(س) -(ای آینه دار پنج معصوم...) *استاد سید رضا موید

710
2

حضرت ام کلثوم(س) -(ای آینه دار پنج معصوم...) ای آینه دار پنج معصوم
در بحر عفاف در مکتوم
پرورده ی دامن ولایت
مظلومه ی خاندان مظلوم
قدر تو به ممکنات مجهول
مهر تو به کائنات معلوم
شیرازه ی شرع از تو محکم
منظومه ی عشق ازتو منظوم
تو زینب دومی علی را
نامند تو را به ''ام کلثوم''
آئینه ی آفتاب و ماهی
یا سیدتی به ما نگاهی

آن وقت که چارساله بودی
بر صورت ماه هاله بودی
در خانه ی شیر حق به خوبی
معصوم تر از غزاله بودی
دیری نگذشت کز ستم ها
سرگرم به اشک و ناله بودی
از آن چه به خانه ی شمارفت
از داغ جگر چو لاله بودی
از قول و غزل فراتری تو
کی حد تو این مقاله بودی؟
آئینه ی آفتاب و ماهی
یا سیدتی به ما نگاهی

تو محنت بی شماره دیدی
غم، بیشتر از ستاره دیدی
مه پاره ی دشت کربلا را
در خاک، هزار پاره دیدی
هم بردل پاره پاره اززهر
هم پیکر پاره پاره دیدی
پامال تن عزیز خود را
ازمرکب ده سواره دیدی
بردست حسین غرق درخون
قنداقه ی شیرخواره دیدی
آئینه ی آفتاب و ماهی
یا سیدتی به ما نگاهی

تو راز عجیب کربلایی
بانوی شکیبب کربلایی
هم راز شهید نینوایی
دم ساز غریب کربلایی
برخرمن هستی ستم کار
سوزنده لهیب کربلایی
درآتش غم اگر بسوزی
باصبر، طبیب کربلایی
آن جا که خطابه کارسازاست
توفنده خطیب کربلایی
آئینه ی آفتاب و ماهی
یا سیدتی به ما نگاهی

  • پنج شنبه
  • 23
  • بهمن
  • 1399
  • ساعت
  • 15:13
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 سید پوریا هاشمی

حضرت ام کلثوم(س) -(هرچند از خورشیدها کم مینویسم...) * سید پوریا هاشمی

393

حضرت ام کلثوم(س) -(هرچند از خورشیدها کم مینویسم...) هرچند از خورشیدها کم مینویسیم
حالا ولی با اشک نم نم مینویسیم
با اسم بی بی اسم اعظم مینویسیم
آری ز بانوی محرم مینویسیم

در دادگاه عشق محکومیم صدشکر
از نوکران ام کلثومیم صدشکر

زهرا و احمد بود علی مرتضی بود
ام المصائب بود و هم ام البکا بود
سرتا به پا مستغرق دات خدا بود
پشت ولی الله وقت فتنه ها بود

چادر زجنس غیرت زهرا به سر کرد
با خطبه هایش شام را زیر و زبر کرد

آیات قران است سرتاسر کلامش
جبراییل سرخم میکند از احترامش
عقل ضعیف ما کجا درک مقامش
دارد تفاوت با همه نوع قیامش

گمنام شد اما کرامت تام دارد
تا به ابد حق گردن اسلام دارد

به مردی این زن زمانه زن ندیده
اوج جلالش را زمین قطعا ندیده
مثلش کسی در مرثیه خواندن ندیده
یکروز خوش در زندگی اصلا ندیده

یادش نرفته روضه بیت الولا را
میخ و زمین افتادن خیرالنسارا

هم کربلا رفته ست هم گودال رفته
هم به کنار پیکری پامال رفته
هم مثل زینب سوخته از حال رفته
هم ذوالجناح آمد به استقبال رفته

شلاق درهم کرد حال پیکرش را
بردند دزدان وقت غارت معجرش را

بسته به هم بودند زنها بین کوفه
خیلی کتک خوردند اما بین کوفه
دائم براه افتاد دعوا بین کوفه
هی پخش میکردند خرما بین کوفه

همراه زینب کوچه هارا فتح میکرد
برداشت پرده از رخ کوفی نامرد

درشام اصلا قامتش مثل کمان بود
آنقدر لاغر بود دیگر ناتوان بود
آواره ی هرکوچه و بی آشیان بود
راهی بسوی مجلس نامحرمان بود

چه روضه هایی قسمت بانوی دین شد
بالانشین آسمان ویران نشین شد

  • پنج شنبه
  • 23
  • بهمن
  • 1399
  • ساعت
  • 16:44
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 الیاس محمدشاهی

زمینه شهادت حضرت ام کلثوم (س) -(این لحظه های آخرم،یاده داغه مدینه ام بیاده صورته کبود،مسمارو زخمه سینه ام) * الیاس محمدشاهی

429

زمینه شهادت حضرت ام کلثوم (س) -(این لحظه های آخرم،یاده داغه  مدینه ام بیاده صورته کبود،مسمارو زخمه سینه ام) بند اول

این لحظه های آخرم،یاده داغه مدینه ام
بیاده صورته کبود،مسمارو زخمه سینه ام
غربته بابامو دیدم ، میونه آدمای پست
قنفذباضربه ی قلاف،بازوی مادرو شکست

وای

مغیره با شلاق و تازیانه
مادرمو میزد چه ظالمانه
مشت ولگد میزد چه وحشیانه

(واویلتا2)واویلا

بند دوم

کلی درد و مصیبته،توی سینه ی من خدا
از مصائبه کوفه و اسارته شامه بلا
هنوزم روی تنمه ، آثاره تازیونه ها
چادره من آتیش گرفت،توی غارته خیمه ها

وای

جسمه برادرم غریب و بی حال
افتاده بود رو خاکا بین جنجال
غرغه به خاک وخون میونه گودال

(واویلتا2)واویلا

بند سوم

در حاله احتضارمو،میسوزم از کُلِّ وجود
اهلبیته خدا کجا محله ی قوم یهود
آتیش و خاکستر و سنگ،میریختن روی سرمون
با دسته بسته ماها رو ، بزم شراب بردنمون

وای

مجلس نامحرم و خیل اغیار
دختره فاطمه کجا و انظار
دیدنه خیزران و صورته یار

(واویلتا2)واویلا

  • چهارشنبه
  • 11
  • فروردین
  • 1400
  • ساعت
  • 21:24
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

حضرت ام کلثوم س -(نامِ تو چون نامِ زینب زخمِ جانِ کربلاست شاهدِ این دردِ پنهان آسمانِ کربلاست) * هستی محرابی

261

حضرت ام کلثوم س -(نامِ تو چون نامِ زینب زخمِ جانِ کربلاست شاهدِ این دردِ پنهان آسمانِ کربلاست) ‍ ‍ #نذر_غربت_و_مظلومیت_حضرت
#ام_کلثوم_سلام_الله_علیها_وفات

نامِ تو چون نامِ زینب زخمِ جانِ کربلاست
شاهدِ این دردِ پنهان آسمانِ کربلاست

ام کلثومی و در کرب و بلا نقش آفرین
مثلِ زینب سینه ات مرثیه خوانِ کربلاست

هم رکابِ زینبی در مقتل و گودال و تل
شعرهایت روضه ی فصلِ خزانِ کربلاست

شعرِ لالایی بخوان در گوشِ اصغر، شعرِ تو
داغ و شورانگیز در شعر و زبانِ کربلاست

ای که صد مقتل خزانی از تو امّا کم نوشت
شِکوه ی ما از جفای راویانِ کربلاست

گرچه پنهان گشت نامت بینِ آن جور و جفا
لیک دردت تا ابد دردِ گرانِ کربلاست

کربلا از عطر و بویت چون گلستان پُر شده
ریشه ات اعماقِ باغِ جاودانِ کربلاست

ظهرِ عاشورای خونین ناله های شاهِ دین
یا حسن(ع) یا زینبین متنِ اذانِ کربلاست

ذره ذره سوختی چون شمع از عشقِ حسین(ع)
های های مویه ات آه و فغانِ کربلاست

گر چه فرقی بینِ ایثارِ تو وُ زینب شده
لیک نامت مثلِ زینب قهرمانِ کربلاست!

#شعر_آئینی_مذهبی_هیئت
#بداهه_مرثیه_پرستار_کربلا
#ام_کلثوم_محرابی
#تخلص_هستی
#فرزند_محرم

  • سه شنبه
  • 23
  • فروردین
  • 1401
  • ساعت
  • 16:58
  • نوشته شده توسط
  • 09113526529
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

وفات حضرت ام‌کلثوم(س) * مرتضی محمودپور

196

وفات حضرت ام‌کلثوم(س) ◾روضه در غربت ام‌کلثوم(س)

◾بنداول
اشکم از دیده نم نم است امشب
روی گلبرگ، شبنم است امشب
ذکر خیری ز ام‌کلثوم است
دل از این غصه در غم است امشب
ناله دارم چو نی ز نای وجود
ناله‌ام نوحه و دم است امشب
خواهر کوچک حسین و حسن
شور در ذکر ماتم است امشب
غربتش مثل غربت بابا
هرچه‌گویم از او کم است امشب
ام‌کلثوم زینب ثانیست
روضه‌ی شام و کوفه را بانیست

◾بنددوم
خطبه‌اش ذوالفقار حیدر شد
سمتش بر حسین خواهر شد
همچو زینب طلایه‌دار یقین
چشمه‌ساری ز حوض کوثر شد
هم قدم گشته با حسین و حسن
شیوه‌اش جلوه‌گاه مادر شد
در مقامش همین بس است ای دل
بهر کوثر به مثل ساغر شد
در میان مدینه چون زینب
ام‌کلثوم بود و سرتر شد
کربلا رفت با حسین شهید
همچو گل زیر سایه‌ی خورشید

◾بندسوم
روضه‌اش روضه‌های مادر بود
غصه‌اش باز میخ آن در بود
همچو زینب ز غصه ناله زد و
پشت در یاد یاس پرپر بود
کمک زینب از همان طفلی
نیمه شبها کنار بستر بود
کربلا هم به روی تل آمد
چشمهایش به سوی حنجر بود
داد میزد مبر تو این حنجر
دست شمر لعین چون خنجر بود
ام‌کلثوم جای زینب هم
مادری کرده در میان حرم

#مرتضی_محمودپور
@haajmorteza

  • سه شنبه
  • 27
  • دی
  • 1401
  • ساعت
  • 12:32
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

درزمینه رحلت ام کلثوم (س) -(صفابخش زمینی ام کلثوم) * رضا یعقوبیان

197

درزمینه رحلت ام کلثوم (س) -(صفابخش زمینی ام کلثوم) گل گلزار دینی ام کلثوم
صفابخش زمینی ام کلثوم

تو دخت فاطمه خیرالنسا و
امیرالمؤمنینی ام کلثوم

چو زینب خواهر مظلومه ی خود
عزیز و بی قرینی ام کلثوم

چنان زینب گل باغ ولایت
در عالم بهترینی ام کلثوم

عزیز فاطمه، هستیِ حیدر
به زینب جانشینی ام کلثوم

به شیعه تا به محشر همچو زهرا
تو هم حبل المتینی ام کلثوم

به تو نازد امام سوم ما
ز بس که نازنینی ام کلثوم

به همراه گل زهرا، شفیعه
به روز واپسینی ام کلثوم

به یاد کربلا، داغ حسینت
پریشان، دلغمینی ام کلثوم

به یاد غربت آل محمد(ص)
همیشه تو حزینی ام کلثوم

نمودی یاد غم های حسین، با
نوای آتشینی ام کلثوم

چو زینب، کربلا و کوفه و شام
تو هم حامی دینی ام کلثوم

به همراه عزیزان حسینت
تو با غم ها عجینی ام کلثوم

پس از داغ حسین سر جدایت
تو با غم هم نشینی ام کلثوم

  • پنج شنبه
  • 29
  • دی
  • 1401
  • ساعت
  • 10:06
  • نوشته شده توسط
  • فاطمه سرسخت
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

متن شعر نوحه حضرت ام کلثوم (س) -(منم کلثوم و دخت حیدر هستم) * رضا یعقوبیان

146

متن شعر نوحه حضرت ام کلثوم (س) -(منم کلثوم و دخت حیدر هستم) منم کلثوم و دخت حیدر هستم
ز نسل دختر پیغمبر هستم

به زهرا مادرم نور دو عینم
به زینب خواهر و اخت الحسینم

صفای قلب شیعه در زمینم
چو زینب خواهرم حامی دینم

بدیدم ماجرای کربلا را
بدیدم غربت خون خدا را

بدیدم پیکر در خون اکبر
بدیدم حنجر پر خون اصغر

غریبی برادر کردم احساس
زمانی که بدیدم داغ عباس

بدیدم دست او از تن جدا شد
سرش با تیغ کین از هم دو تا شد

شنیدم ناله های غربتش را
بدیدم من شکسته حرمتش را

بدیدم که حسینم گشته تنها
میان قتلگه گردیده غوغا

بدیدم شمر دون سویش دویده
سرش را از قفا از کین بریده

بدیدم پیکرش بر روی خاک است
تن پاک حسینم چاک چاک است

بدیدم بعد او آتش به خیمه
سر پاک برادر روی نیزه

بدیدم زخم دل از کین نمک خورد
سکینه همره زینب کتک خورد

بدیدم کودکان را بی بهانه
عدو می زد به ضرب تازیانه

  • پنج شنبه
  • 29
  • دی
  • 1401
  • ساعت
  • 10:13
  • نوشته شده توسط
  • فاطمه سرسخت
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

مدح ومصائب حضرت ام کلثوم (س) -(ای روح صلات، ام کلثوم ) * رضا یعقوبیان

92

مدح ومصائب حضرت ام کلثوم (س) -(ای روح صلات، ام کلثوم ) ای روح صلات، ام کلثوم
فاطمه صفات ام کلثوم
کوه حسنات ام کلثوم
عالی درجات ام کلثوم

ای همچو علی تو کوه غیرت
(بر دشمن کذاب تو لعنت)

تو هدیه ی حی کبریایی
از نسل و تبار مصطفایی
تو دخت علی مرتضایی
تو خواهر شاه کربلایی

حیدر نسبی، فاطمه سیرت
(بر دشمن کذاب تو لعنت)

زهرا نسبی تو ام کلثوم
جان مکتبی تو ام کلثوم
روح ادبی تو ام کلثوم
جان زینبی تو ام کلثوم

حب تو و مهر توست نعمت
(بر دشمن کذاب تو لعنت)

تو جان امیر مؤمنینی
بر خاتم فاطمه نگینی
در جود و کرم تو بی قرینی
تو شافع روز واپسینی

پنهان ز همه بگشته قدرت
(بر دشمن کذاب تو لعنت)

این نکته بود ز اهرمن ها
گفتار عدو به انجمن ها
خون شد دل ما از این محن ها
دخت علی و چنین سخن ها

بر تو زده دشمن تو تهمت
(بر دشمن کذاب تو لعنت)

از دشمن و دوست چه کشیدی
جز رنج و محن دگر ندیدی
از داغ حسین خود خمیدی
تو ناله ی غربتش شنیدی

دیدی به حسین شد جسارت
(بر دشمن کذاب تو لعنت)

اشک بصرت شده روانه
دیدی که ستم زده جوانه
تنها شده‌ آن دُرِ یگانه
افتاده حسین در آن میانه

کردی تو عدوی دین مذمت
(بر دشمن کذاب تو لعنت)

تا ناله ی غربتش شنیدند
دیدی سوی مقتلش دویدند
دیدی گل تو ز شاخه چیدند
رأس گل فاطمه بریدند

دیدی تو ز دشمنان رذالت
(بر دشمن کذاب تولعنت)

دیدی تو به شهر کوفه و شام
بر آل علی سنگ ز هر بام
خون شد ز ستم قلوب ارحام
از زخم زبان و ظلم و دشنام

خون شد دل تو از این شماتت
(بر دشمن کذاب تو لعنت)

تو بودی و زینب پریشان
در تشت طلا مهی درخشان
دیدید همه به چشم گریان
می‌زد به لبش به چوب خزران

خون شد دل هر دو زین مصیبت
(بر دشمن کذاب تو لعنت)

لطف تو همیشه بیکران است
مهرت به دلم برگ امان است
قامتم ز داغ تو کمان است
اشکم زغریبی ات روان است

دارد به تو این (رضا) ارادت
(بر دشمن کذاب تو لعنت)

  • پنج شنبه
  • 29
  • دی
  • 1401
  • ساعت
  • 10:16
  • نوشته شده توسط
  • فاطمه سرسخت
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

در مدح ومصائب حضرت ام کلثوم (س) -(گل خیرالنسایی ام کلثوم ) * رضا یعقوبیان

175

در مدح ومصائب حضرت ام کلثوم (س) -(گل خیرالنسایی ام کلثوم ) گل خیرالنسایی ام کلثوم
عزیز مرتضایی ام ‌کلثوم

تو دخت حیدر و زهرای اطهر
ز نسل مصطفایی ام ‌کلثوم

سپهر دین حق را همچو زهرا
مه برج هدایی ام کلثوم

گلستان ولایت عطرش از توست
گل باغ ولایی ام کلثوم

تو در گلزار اهل بیت عصمت
گل زهرا نمایی ام کلثوم

به دریای ولایت تا به محشر
تو دُرِّ پر بهایی ام کلثوم

زنان پاکدامن را همه عمر
چو زهرا رهنمایی ام کلثوم

الا ای دخت حیدر همچو زهرا
تو بر ما مقتدایی ام کلثوم

چو زهرا مادر غمدیده ی خود
شفیعه در جزایی ام کلثوم

ز بس داری وفا، از کار شیعه
کنی مشکل گشایی ام کلثوم

به اذن خالق یکتا دو عالم
به درد ما دوایی ام کلثوم

چو زینب در میان موج غم ها
تو خود درد آشنایی ام کلثوم

به یاد کربلا و سوز و اشکت
دلم گشته هوایی ام کلثوم

چنان زینب شدی قربانی عشق
تو سر تا پا وفایی ام کلثوم

چو زینب خواهرت در راه اسلام
گرفتار بلایی ام کلثوم

تسلای دل پر درد طفلان
به دشت نینوایی ام کلثوم

به یاد پیکر غلتیده در خون
پر از شور و نوایی ام کلثوم

به روی نیزه دیدی از ره کین
سر از تن جدایی ام کلثوم

تو دیدی خیمه ی آتش گرفته
عجب حال و هوایی ام کلثوم

پس از قتل حسین شاه شهیدان
اسیر اشقیایی ام کلثوم

به همراه یتیمان و اسیران
سفیر کربلایی ام کلثوم

مسیر کوفه و شام بلا را
به زینب همنوایی ام کلثوم

به روز محشر ای همگام زینب
امید این (رضایی) ام کلثوم

  • پنج شنبه
  • 29
  • دی
  • 1401
  • ساعت
  • 10:20
  • نوشته شده توسط
  • فاطمه سرسخت
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

درمدح وفات حضرت ام کلثوم (س) -(گل گلزار دین تویی کلثوم) * رضا یعقوبیان

72

درمدح وفات حضرت ام کلثوم (س) -(گل گلزار دین تویی کلثوم) گل گلزار دین تویی کلثوم
یاور مؤمنین تویی کلثوم
همچو زینب خواهر مظلومه
با حسین همنشین تویی کلثوم
گل زهرا یا حضرت کلثوم۳

تو صفای اهل حرم بودی
صاحب الطاف و کرم بودی
همره زینب و حسین بانو
غرق رنج و داغ و الم بودی
گل زهرا یا حضرت کلثوم۳

دیده ای تو کرب و بلا کلثوم
از عدویت رنج و بلا کلثوم
کربلا و کوفه و شهر شام
دیده ای تو جور و جفا کلثوم
گل زهرا یا حضرت کلثوم۳

دیده ای غرق خون علی اکبر
اربا اربا گردیده و پرپر
تو شنیدی گریه ی اصغر را
تیر کین زد حرمله بر حنجر
گل زهرا یا حضرت کلثوم۳

ای که بودی تو بر حسین حساس
غربتت را نموده ای احساس
لحظه ای که دستش جدا گردید
دیدی افتاده بر زمین عباس
گل زهرا یا حضرت کلثوم۳

دیده ای حرمتش دریده شده
سر پاک حسین بریده شده
زین همه رنج و غم بدیدی تو
قامت خواهرت خمیده شده
گل زهرا یا حضرت کلثوم۳

  • پنج شنبه
  • 29
  • دی
  • 1401
  • ساعت
  • 12:07
  • نوشته شده توسط
  • فاطمه سرسخت
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

درمدح وفات حضرت ام کلثوم (س) -(نور دل زهرا و علی حضرت کلثوم) * رضا یعقوبیان

72

درمدح وفات حضرت ام کلثوم (س) -(نور دل زهرا و علی حضرت کلثوم) نور دل زهرا و علی حضرت کلثوم
چون فاطمه و زینب کبری تویی مظلوم
تو نور ولایی،تو شمس هدایی
چون زینب کبری،تو امید مایی
یا حضرت کلثوم۴

راحت شدی از رنج و غم و ماتم دنیا
تو رهسپری سوی جنان محضر زهرا
خون شد دل شیعه،زین داغ و مصیبت
چون فاطمه بانو،ماندی تو به غربت
یا حضرت کلثوم۴

دیدی تو چو زینب سفر کرب و بلا را
بر دوش کشیدی تو غم و جور و جفا را
دیدی اربا اربا،تو پیکر اکبر
غرق خون بدیدی،قنداقه ی اصغر
یا حضرت کلثوم۴

پیچیده بدیدی همه جا عطر و بوی یاس
در علقمه با فرق شکسته دیدی عباس
دست او جدا شد،جان او فدا شد
با عمود آهن،فرق او دوتا شد
یا حضرت کلثوم۴

دیدی شده تنها و غریب یوسف زهرا
بر گرد حسین بن علی لشکر اعدا
دیدی شمر ملعون،سوی او دویده
با خنجر کینه،رأس او بریده
یا حضرت کلثوم۴

  • پنج شنبه
  • 29
  • دی
  • 1401
  • ساعت
  • 12:11
  • نوشته شده توسط
  • فاطمه سرسخت
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

درمدح وفات حضرت ام کلثوم (س) -(کلثومی و از نسب،حیدری و زهرا) * رضا یعقوبیان

80

درمدح وفات حضرت ام کلثوم (س) -(کلثومی و از نسب،حیدری و زهرا) کلثومی و از نسب،حیدری و زهرا
رفتی از این دنیا
خون شد دل اهل ولا،بزم عزا برپا
رفتی از این دنیا

مهر و ولای تو بود،در سینه ی شیعه
با مهر تو بیمه
هست امیرالمؤمنین،ای کعبه ی دل ها
رفتی از این دنیا

قدر تو پنهان مانده است،ای بانوی مظلوم
یا حضرت کلثوم
راحت شدی دیگر ز غم،ای دختر زهرا
رفتی از این دنیا

همراه زینب دیده ای،کرب و بلای غم
در سینه ات ماتم
خون شد دلت از رنج و غم،ای گوهر یکتا
رفتی از این دنیا

یاد حسین و کربلا،غم مبتلایی تو
با شهدایی تو
دیدی که در کرب و بلا،غربت شده معنا
رفتی از این دنیا

دیدی علی اکبرش،در بین دشمن ها
بی یاور و تنها
جسمش بدیدی غرق خون،در روز عاشورا
رفتی از این دنیا

دیدی علی اصغرش،چون غنچه پرپر شد
او پاره حنجر شد
دیدی ز داغ اصغرش،حرم شده غوغا
رفتی از این دنیا

دیدی که سقای حرم،دستش جدا گشته
فرقش دوتا گشته
دیدی کنار علقمه،غرق به خون سقا
رفتی تو از دنیا

دیدی حسین تنها شده،در بین دشمن ها
در گرد او اعدا
دیدی که شمر دون نشست،بر سینه ی مولی
رفتی از این دنیا

دیدی که شمر سویش دوید،خنجر کشید از کین
شه شد فدای دین
دیدی که بر خاک زمین،با حق کند نجوا
رفتی از این دنیا

  • پنج شنبه
  • 29
  • دی
  • 1401
  • ساعت
  • 12:14
  • نوشته شده توسط
  • فاطمه سرسخت
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

متن شعر در زمینه فات حضرت ام کلثوم(س) -(زد شرر به جان ها،داغ ام کلثوم) * رضا یعقوبیان

118

متن شعر در زمینه فات حضرت ام کلثوم(س) -(زد شرر به جان ها،داغ ام کلثوم) زد شرر به جان ها،داغ ام کلثوم
بوده همچو زینب،او غریب و مظلوم
راحت شده از غم ها
رفته او سوی زهرا
وای من از این غم۲

می رود ز دنیا،نور چشم زهرا
در سوگ غم او،شد مدینه غوغا
بزم ماتمش برپاست
در جنان غمین زهراست
وای من از این غم۲

دیده همچو زینب،سوز کربلا را
خونجگر کشیده،رنج و ابتلا را
دیده کربلا غوغاست
پرپر همه ی گل هاست
وای من از این غم۲

او غریب و تنها،دیده نور عینش
دیده روز عاشور،غربت حسینش
گل ها همه شد چیده
سرها شده ببریده
وای من از این غم۲

دیده اکبرش را،گشته اربا اربا
با پیکر صد چاک،در خون گل لیلا
زین مصیبت و ماتم
قامت حسین شد خم
وای من از این غم۲

زین همه مصیبت،قلب او کباب است
دیده تشنه ی آب،کودک رباب است
دیده غرق خون اصغر
همچو گل شده پرپر
وای من از این غم۲

دیده ای که دستی،بر روی زمین است
با عمود آهن،بشکسته جبین است
یار مؤمنین عباس
شد فدای دین عباس
وای من از این غم۲

دیده ای حسین و،آن وداع آخر
رفتن به میدان،گریه های خواهر
دیده ای دل سوزان
رفت حسین سوی میدان
وای من از این غم۲

دیده ای حسینت،از فرس فتاده
شد نقش زمین و،از نفس فتاده
شمر دون دلش بشکست
روی سینه اش بنشست
وای من از این غم۲

دیده ای که قاتل،خنجرش کشیده
از قفا سرش را،شمر دون بریده
افتاده حسین بر خاک
غرق خون تن صد چاک
وای من از این غم۲

  • پنج شنبه
  • 29
  • دی
  • 1401
  • ساعت
  • 12:36
  • نوشته شده توسط
  • فاطمه سرسخت
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

درمدح وفات حضرت ام کلثوم (س) -(گل ولایتی تو ام کلثوم) * رضا یعقوبیان

92

درمدح وفات حضرت ام کلثوم (س) -(گل ولایتی تو ام کلثوم) گل ولایتی تو ام کلثوم
کوه سخاوتی تو ام کلثوم
منشاء رحمتی تو ام کلثوم
ای گل فاطمه
نور چشم همه
از نسب و آل رسولی
دختر زهرای بتولی
واویلتا آه و واویلا۲

کرب و بلا دیده ای ام کلثوم
جور و جفا دیده ای ام کلثوم
لطف خدا دیده ای ام کلثوم
تالی زینبی
تو هم جان بر لبی
تو دیده ای ساقی عطشان
العطش و گریه ی طفلان
واویلتا آه و واویلا۲

بر فاطمه کلثوم نور عینی
نور هدایت شمس مشرقینی
در کربلا تو حامی حسینی
دیده ای اکبرش
پاره شد پیکرش
تو دیده ای علی اصغر
با تیر کین شد پاره حنجر
واویلتا آه و واویلا۲

تو دیده ای سقا ز کین فدا شد
دستان او از پیکرش جدا شد
فرق مبارکش ز کین دو تا شد
عزیز فاطمه
کنار علقمه
جان همه عالم فدایش
فدای دستان جدایش
واویلتا آه و واویلا۲

تو دیده ای حسین تنها شده
از ظلم و کین اسیر اعدا شده
در قتلگه محشر کبری شده
به سوی او دوید
خنجرش را کشید
صدای غربتش شنیدند
از پشت سر سرش بریدند
واویلتا آه و واویلا۲

  • پنج شنبه
  • 29
  • دی
  • 1401
  • ساعت
  • 12:41
  • نوشته شده توسط
  • فاطمه سرسخت
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

درمدح وفات حضرت ام کلثوم (س ) -(دخت علی و زهرا(بوده همیشه مظلوم)۲) * رضا یعقوبیان

60

درمدح وفات حضرت ام کلثوم (س ) -(دخت علی و زهرا(بوده همیشه مظلوم)۲) دخت علی و زهرا(بوده همیشه مظلوم)۲
راحت ز رنج و غم ها(گردیده ام کلثوم)۲
مدینه شد قیامت
حیدر سرت سلامت
واویلتا واویلا۲

از داغ ام کلثوم(مدینه گشته غوغا)۲
این دخت با کرامت(رفته به سوی زهرا)۲
مدینه شد قیامت
حیدر سرت سلامت
واویلتا واویلا۲

بوده همیشه کلثوم(به یاد نور عینش)۲
قامت خمیده گشته(از ماتم حسینش)۲
مدینه شد قیامت
حیدر سرت سلامت
واویلتا واویلا۲

او دیده روز عاشور(صد پاره گشته اکبر)۲
حسین کنار اکبر(ریزد ز دیده اختر)۲
مدینه شد قیامت
حیدر سرت سلامت
واویلتا واویلا۲

او دیده که فدا شد(جان علی اصغر)۲
با تیر دشمن دین(گردیده پاره حنجر)۲
مدینه شد قیامت
حیدر سرت سلامت
واویلتا واویلا۲

از بهر ساقی عشق(ریزد ز دیده الماس)۲
روی زمین فتاده(دیده دو دست عباس)۲
مدینه شد قیامت
حیدر سرت سلامت
واویلتا واویلا۲

دیده کنار علقم(دستان او جدا شد)۲
از ظلم دشمن دین(فرقش ز کین دو تا شد)۲
مدینه شد قیامت
حیدر سرت سلامت
واویلتا واویلا۲

او دیده روز عاشور(تنهایی حسینش)۲
بر روی خاک صحرا(افتاده نور عینش)۲
مدینه شد قیامت
حیدر سرت سلامت
واویلتا واویلا۲

او دیده شمر بی دین(خنجر ز کین کشیده)۲
در پیش چشم خواهر(شد رأس او بریده)۲
مدینه شد قیامت
حیدر سرت سلامت
واویلتا واویلا۲

او دیده دشمن دین(آتش زده به خیمه)۲
تنش روی زمین و(سرش به روی نیزه)۲
مدینه شد قیامت
حیدر سرت سلامت
واویلتا واویلا۲

  • پنج شنبه
  • 29
  • دی
  • 1401
  • ساعت
  • 12:45
  • نوشته شده توسط
  • فاطمه سرسخت
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

درمدح وفات حضرت ام کلثوم (س) -(گل گلزار دین،تویی حبل المتین) * رضا یعقوبیان

86

درمدح وفات حضرت ام کلثوم (س) -(گل گلزار دین،تویی حبل المتین) گل گلزار دین،تویی حبل المتین
تویی دخت علی،امیرالمؤمنین
گل حیدر تویی
مه انور تویی
علی منظر تویی
گل زهرا مدد۳

تویی دخت علی،صفابخش حرم
چو زینب خواهرت،تویی صاحب کرم
تو هستی افتخار
ولایت اعتبار
علی را یادگار
گل زهرا مدد۳

تو کلثوم هستی و،بدیدی کربلا
چو زینب خواهرت،به غم مبتلا
بدیدی کربلا
غم و رنج و بلا
ز دشمن ها جفا
گل زهرا مدد۳

میان موج خون،بدیدی اکبرش
حسین فاطمه،نشسته در برش
غم داغ پسر
به جانش زد شرر
حسین شد خونجگر
گل زهرا مدد۳

روی دست حسین،بدیدی اصغرش
شده با تیر کین،پر از خون حنجرش
دل تو شد کباب
علی رفته به خواب
جگرخون شد رباب
گل زهرا مدد۳

شده خون از غمش،دل حساس تو
فتاده دیده ای،به خاک عباس تو
شده جانش فدا
شده فرقش دو تا
دو دستش شد جدا
گل زهرا مدد۳

بدیدی غرق خون،گل زهرا حسین
میان دشمنان،شده تنها حسین
عدو سویش دوید
ز کین خنجر کشید
سر او را برید
گل زهرا مدد۳

  • پنج شنبه
  • 29
  • دی
  • 1401
  • ساعت
  • 12:48
  • نوشته شده توسط
  • فاطمه سرسخت
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

در مدح وفات حضرت ام کلثوم (س) -(عزیز مرتضایی و،بانو گل فاطمه ای) * رضا یعقوبیان

135

در مدح وفات حضرت ام کلثوم (س) -(عزیز مرتضایی و،بانو گل فاطمه ای) عزیز مرتضایی و،بانو گل فاطمه ای
ز لطف حی کبریا،تو نور چشم همه ای
پا به سر تو رحمتی
شمسه ی هدایتی
نور چشم امتی
کلثوم عزیز فاطمه۳

ای بانوی زهرا نما،کلثومی و امید ما
در شب رحلت شما،فتاده یاد کربلا
صاحب جودی و کرم
تویی امید این حرم
دیده ای فقط تو غم
کلثوم عزیز فاطمه۳

بدیده ای به کربلا،به همره خون خدا
رسیده بر آل علی،ز دشمنان جور و جفا
بر حیدری تو نور عین
خواهر شاه عالمین
بوده ای همره حسین
کلثوم عزیز فاطمه۳

بدیده ای که اکبرش،شد اربا اربا پیکرش
دیدی که اصغرش شده،پاره ز کینه حنجرش
نور دیده ی همه
شنیده ای به علقمه
عطر و بوی فاطمه
کلثوم عزیز فاطمه۳

تو دیده ای به دشت خون،ساقی دین فدا شده
به راه دین مصطفی،دو دست او جدا شده
بر زمین فتاده بود
سر به خاک نهاده بود
جان خود بداده بود
کلثوم عزیز فاطمه۳

تو دیده ای به کربلا،تنها شده برادرت
به وقت رفتن حسین،بسوزد از غم خواهرت
دیده ای که شمر رسید
خنجرش ز کین کشید
سر برادرت برید
کلثوم عزیز فاطمه۳

  • پنج شنبه
  • 29
  • دی
  • 1401
  • ساعت
  • 12:53
  • نوشته شده توسط
  • فاطمه سرسخت
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

متن شعر نوحه حضرت ام کلثوم (س) -(گل فاطمه هستی،تویی حضرت کلثوم) * رضا یعقوبیان

155

متن شعر نوحه حضرت ام کلثوم (س) -(گل فاطمه هستی،تویی حضرت کلثوم) گل فاطمه هستی،تویی حضرت کلثوم
عزیز حیدری و،چو زینب تویی مظلوم
مدد حضرت کلثوم۴

چنان زینب کبری،صفای حرم هستی
چنان زهرای اطهر،تو صاحب کرم هستی
مدد حضرت کلثوم۴

چو زینب خواهر خود،به یاد کربلایی
به یاد گل زهرا،به شور و در نوایی
مدد حضرت کلثوم۴

تو رفتی از جهان و،شدی راحت ز غم ها
از این دنیای فانی،برفتی سوی زهرا
مدد حضرت کلثوم۴

چو زینب خواهر خود،تو دیدی کربلا را
به دوش خود کشیدی،غم و درد و بلا را
مدد حضرت کلثوم۴

میان دشت و صحرا،بدیدی گل لیلا
به دست دشمن دین،بگشته اربا اربا
مدد حضرت کلثوم۴

به روی دست بابا،بدیدی علی اصغر
به تیر دشمن دین،بگشته پاره حنجر
مدد حضرت کلثوم۴

چو زینب خواهر خود،غریبی کردی احساس
همان لحظه که دیدی،بریده دست عباس
مدد حضرت کلثوم۴

بدیدی کنج میدان،حسین غریب و تنهاست
فتاده بر زمین و،اسیر دست اعداست
مدد حضرت کلثوم۴

بدیدی شمر بی دین،به سوی او دویده
ز کین خنجر کشیده،سر او را بریده
مدد حضرت کلثوم۴

  • پنج شنبه
  • 29
  • دی
  • 1401
  • ساعت
  • 13:03
  • نوشته شده توسط
  • فاطمه سرسخت
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

متن شعر در مدح وفات حضرت ام کلثوم (س) -(تویی گل فاطمه ام کلثوم) * رضا یعقوبیان

97

متن شعر در مدح وفات حضرت ام کلثوم (س) -(تویی گل فاطمه ام کلثوم) تویی گل فاطمه ام کلثوم
تو همچو زینبی غریب و مظلوم
تویی نور دو عین
تویی اخت الحسین
یا ام کلثوم۲

تو از تبار شخص پیغمبری
دختر زهرا و گل حیدری
تویی حق الیقین
تویی حصن حصین
یا ام کلثوم۲

تو دیده ای رنج و غم کربلا
خون شد دلت زین همه رنج و بلا
گل زهرا نما
شدی غم مبتلا
یا ام کلثوم۲

تو دیده ای غم های نور دو عین
بودی به کربلا کنار حسین
دختر بوتراب
اشک بر تو ثواب
یا ام کلثوم۲

دیدی که اکبر شده اربا اربا
یا ولدی گردیده ذکر بابا
ز داغ مه جبین
حسین شد دلغمین
یا ام کلثوم۲

دیدی روی دستش علی اصغر
با تیر کین گردیده پاره حنجر
دل تو شد کباب
دیدی اشک رباب
یا ام کلثوم۲

دیدی تو پرپر از ستم گل یاس
از ظلم و کین نقش زمین شد عباس
فرق او شد دو تا
دست او شد جدا
یا ام کلثوم۲

تو دیده ای غربت نور عینت
شکسته دیدی حرمت حسینت
شد اسیر غم ها
حسین گشته تنها
یا ام کلثوم۲

تو دیده ای حرمت او دریده
شمر از ستم سر حسین بریده
دیده ای به خیمه
سرش روی نیزه
یا ام کلثوم۲

غرق به خون دیدی تو پیکرش را
بر روی نیزه دیده ای سرش را
برادر تن چاک
فتاده روی خاک
یا ام کلثوم۲

  • پنج شنبه
  • 29
  • دی
  • 1401
  • ساعت
  • 13:13
  • نوشته شده توسط
  • فاطمه سرسخت
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

در زمینه وفات حضرت ام کلثوم (س) -(ای گل گلشن،آل محمد) * رضا یعقوبیان

134

در زمینه وفات حضرت ام کلثوم (س) -(ای گل گلشن،آل محمد) ای گل گلشن،آل محمد
چون خواهرت زینب،هستی سرآمد
گل امیدی
تو روسپیدی
یا حضرت کلثوم،جان ها فدایت۲

صفابخش دل و،نور دو عینی
چون زینب کبری،تو با حسینی
دیدی کربلا
رنج و ابتلا
یا حضرت کلثوم،جان ها فدایت۲

راحت شدی دگر،از رنج و غم ها
بودی دم آخر،یاد کربلا
غرق غم بودی
در ماتم بودی
یا حضرت کلثوم،جان ها فدایت۲

دیدی همچون زینب،علی اکبر
با شمشیر کین شد،صد پاره پیکر
تو جان بر لبی
یاد زینبی
یا حضرت کلثوم،جان ها فدایت۲

دیدی غرق به خون،علی اصغر است
با تیر حرمله،پاره حنجر است
دل ها شد کباب
خونجگر رباب
یا حضرت کلثوم،جان ها فدایت۲

دیدی گل زهرا،تنها گردیده
در میدان اسیر،اعدا گردیده
بر زمین افتاد
تشنه لب جان داد
یا حضرت کلثوم،جان ها فدایت۲

دیدی در قتلگه،سویش دویده
شمر از ظلم و ستم،خنجر کشیده
غربتش دیدند
سرش بریدند
یا حضرت کلثوم،جان ها فدایت۲

  • پنج شنبه
  • 29
  • دی
  • 1401
  • ساعت
  • 13:21
  • نوشته شده توسط
  • فاطمه سرسخت
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

در زمینه وفات حضرت ام کلثوم (س) -(ای گل گلزار دین) * رضا یعقوبیان

172

در زمینه وفات حضرت ام کلثوم (س) -(ای گل گلزار دین) ای گل گلزار دین
بانوی دنیا و دین
دختر زهرایی،تو ام کلثومی
در غربتی بانو،از بس که مظلومی
یا حضرت کلثوم۴

دیده ای رنج و بلا
ماجرای کربلا
جسم شهیدان را،دیدی به روی خاک
غلتان میان خون،با پیکر صد چاک
یا حضرت کلثوم۴

بوده ای ای نور عین
یاد غم های حسین
دیدی گل لیلا،غلتان به خون پرپر
با دست دشمن ها،پاره تن اکبر
یا حضرت کلثوم۴

دیده ای طفل رباب
در میان آفتاب
دیدی پر از خون شد،قنداقه ی اصغر
تیر سه شعبه زد،حرمله بر حنجر
یا حضرت کلثوم۴

دیده ای در علقمه
اشک پور فاطمه
در کربلا دیدی،گریه ی خیر الناس
آن لحظه ای که شد،نقش زمین عباس
یا حضرت کلثوم۴

بوده ای در شور و شین
از غم داغ حسین
دیدی که گردیده،برادرت تنها
خونین جگر گشته،در بین دشمن ها
یا حضرت کلثوم۴

دیده ای از ظلم و کین
شد حسین نقش زمین
دیدی که شمر دون،از ظلم و از کینه
با خنجر بران،نشسته بر سینه
یا حضرت کلثوم۴

دیده ای خنجر کشید
از حسینت سر برید
دیدی عدو می زد،آتش به هر خیمه
تنش روی خاک و،سرش روی نیزه
یا حضرت کلثوم۴

  • پنج شنبه
  • 29
  • دی
  • 1401
  • ساعت
  • 13:27
  • نوشته شده توسط
  • فاطمه سرسخت
ادامه مطلب
 حسن کردی

در مدح وفات حضرت ام کلثوم -(ای نامه سربه مهر مکتوم) * حسن کردی

239

در مدح وفات حضرت ام کلثوم -(ای نامه سربه مهر مکتوم) ای نامه سربه مهر مکتوم
ای مادر صبر، ام کلثوم!

ای میوه بوستان احمد
ای حاصل وصلت دو معصوم

مجهول جهانیان، چو زهرا
چون زهره، ولی به عرش،معلوم

هرچند که غافل از تو تاریخ
ما گرچه به غفلت ازتو محکوم

مانند حسین، گشته جاری
عطر تنت از حجاز تا روم

در صبر و وقار، همچو زینب
پرونده ظلم کرده مختوم

خدمت شده افتخار جبریل
وقتی تو و زینبید، مخدوم

شرمنده خطبه بلیغت
منظومه هر کلام منظوم

"" نان و نمک تو خورده مولا
درآن شب واپسین محتوم""

دیدی تو اگر چه داغ زهرا
هم غربت دفن، در شبی شوم

هم داغ برادری که بی سر
هم داغ برادری که مسموم

هم داغ برادری که بی دست
افتاده به خاک از آب، محروم

هم اکبر خود که گشته پرپر
هم قاسم خود که گشته مقسوم

اما زتو صبر گشته عاجز
زیرا تو فراتری ز مفهوم

هم ظلمت کوفه از تو نابود
هم شام سیاه، ازتو معدوم

جانم به فدای خاک پایت
ای سرو خمیده، ام کلثوم!...

  • شنبه
  • 1
  • بهمن
  • 1401
  • ساعت
  • 09:23
  • نوشته شده توسط
  • فاطمه سرسخت
ادامه مطلب

شهادت ام کلثوم(س) -(خَطّابه ی کوفه منم) * خادم الزینب

145

شهادت ام کلثوم(س) -(خَطّابه ی کوفه منم) خَطّابه ی کوفه منم
خون گریه کرده آسمون از ماتمم
سینه زدن ، حور و ملک
تو لحظه هایِ سخت سیلی خوردنم

من هم اسیری رفتمو
زخمای زنجیره هنوز رو گردنم
مونده جای اون شعله ها
رو معجرم رو چادر و پیراهنم

من هم شبیهِ زینب
نورِ دامنِ زهرام
من هم کشته ی دردم
من راویِ عاشورام

روح و جسمم ، پُره غم ها
از اون کوچه تا به این صحرا
مثلِ زينب من جگر خونم
مثل زهرا سیرم از دنیا

ام کلثوم غریب زهرا
ام کلثوم غریب زهرا
ام کلثوم غریب زهرا

بند دوم

داغ سقیفه دیدمو
کشته منو غوغای بین کوچه ها
مونده غریب اسمَم ولی
مثلِ حسن تو روضه ها اما چرا؟

من عمه ی ساداتمُ
هم مقتلو دیدم هم اون بزم شراب
من هم دویدم روی خار
دنبال نی ها مثل زینبو رباب

قلبم خونِ حسینِ
روضه خونی ندارم
از روضه های گودال
خیلی خاطره دارم

هرکی روضه خونِ حسینِ
دعایِ من پشتِ سرش هست
اُمّ کلثوم کشته ی عشقه
تو هر روضه چشمِ ترش هست

ام کلثوم غریب زهرا
ام کلثوم غریب زهرا
ام کلثوم غریب زهرا

بند سوم

از چی بگم ، از قحط آب
از لالاییهای شبونه ی رباب
از قامتی که خم شده
یا اون لب چوب خورده تو بزم شراب

پرده نشینای حرم
تو کوچه بازارای شام و چشم بد
از خواهری میگم که خورد
هم سیلی و هم تازیونه هم لگد

دردم یکی دوتا نیست
کی میفهمه غمم رو
پیش چشم من آتیش
سوزوند کل حرم رو

حرفای من روضه و درده
چهره ی من همیشه زرده
چیزی رو که شما شنیدیدین
ام کلثوم تجربه کرده

ام کلثوم غریب زهرا
ام کلثوم غریب زهرا
ام کلثوم غریب زهرا

  • چهارشنبه
  • 5
  • بهمن
  • 1401
  • ساعت
  • 13:45
  • نوشته شده توسط
  • فاطمه سرسخت
ادامه مطلب

شهادت ام کلثوم (س) -(امشب گره زدم) * خادم الزینب

175

شهادت ام کلثوم (س) -(امشب گره زدم) امشب گره زدم
دلو به آسمون
میخوام بخونم از
غم تو بی بی جون

از چادری که سوخت
میون شعله ها
تنی که سوخته لابلای خیمه ها

مثل حسن غریبی و خون جگری
مثل حسین ، پر از غمای مادری
خطبه خونه کرببلا و کوفه ای
مثل علی ، خَطّابه و سخنوری

دستمو بگیر بی بی
دستمو بگیر بی بی
دستمو بگیر بی بی

بند دوم

غمای قلبتون
رفته به مرتضی
سقیفه و فدک
کوفه و کربلا

سیلی و قد خم
ارث یه مادره
پرچم کربلا
دست دو خواهره

از دل تو کسی خبر نداره و
قلب شما ، شده پر از شراره و
جای طناب ، هنوز رو دستای شماست
رو شونتون ، گرد و غبار کربلاست

دستمو بگیر بی بی
دستمو بگیر بی بی
دستمو بگیر بی بی

بند سوم

شبیه زینبی
باقامت دوتا
با دست بسته آه
رفتی تو کوچه ها

کنج خرابه ها
جای شما نبود
حق شما نگاه ناروا نبود

هنوز بی بی ، زخمیه جای سیلیا
روی تنت ، مونده جای شراره ها
دست منو ، دامن کلثوم علی
دعا بکن ، بحال و روز این گدا

دستمو بگیر بی بی
دستمو بگیر بی بی
دستمو بگیر بی بی

  • چهارشنبه
  • 5
  • بهمن
  • 1401
  • ساعت
  • 13:47
  • نوشته شده توسط
  • فاطمه سرسخت
ادامه مطلب
 طاها تحقیقی

سبک شور حضرت ام کلثوم(س) -(ستاره ی خونه ی علی) * طاها تحقیقی

79

سبک شور حضرت ام کلثوم(س) -(ستاره ی خونه ی علی) ?بند اول:

ستاره ی خونه ی علی
یکی و یکدونه ی علی
عمه ی سادات اهل بیت
دختره دردونه ی علی

ام کلثومی، خیلی تو خانومی
ام کلثومی، طاهره، معصومی
ام کلثومی، برا امام الله
ام کلثومی، یاور و مأمومی

ام کلثوم، عالی و اعلایی
ام کلثوم، زینتِ بابایی
ام کلثوم، زینب صغری و
ام کلثوم، آینه ی زهرایی

مددی یا ام کلثوم

?بند دوم:

فرشته ی هر هفت آسمون
حک شده اسمت رو کهکشون
برا حسین بودی مثل یک
اُمِّ اخیهای مهربون

ام کلثومی، نابی و نایابی
ام کلثومی، تو ماه و مهتابی
ام کلثومی، نگین آل الله
ام کلثومی، دلبره اربابی

ام کلثوم، گوهر و الماسی
ام کلثوم، اسوه ی اخلاصی
ام کلثوم، یاره ثارالله و
ام کلثوم، خواهره عباسی

مددی یا ام کلثوم(س)

  • چهارشنبه
  • 29
  • شهریور
  • 1402
  • ساعت
  • 17:47
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد