جشن روزپدر؛امسال کجایی بابا
آخرین عکس تورایادتومیبوسم من
چندوقتیست که مهمان ملائک شده ای
جای آغوش تو باقبرتومانوسم من
- سه شنبه
- 28
- اسفند
- 1397
- ساعت
- 13:09
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
جشن روزپدر؛امسال کجایی بابا
آخرین عکس تورایادتومیبوسم من
چندوقتیست که مهمان ملائک شده ای
جای آغوش تو باقبرتومانوسم من
در راه تو مَردُمَت همه پر جَنَماند
در مکتب عشق یکبهیک همقسماند
سرتاسر خاک میهنم یک حرم است
مرد و زن آن مدافعان حرماند
کوه باشی، سیل یا باران چه فرقی میکند
سرو باشی، باد یا توفان چه فرقی میکند
مرزها سهم زمیناند و تو اهل آسمان
آسمان شام یا ایران چه فرقی میکند
قفل باید بشکند، باید قفس را بشکنیم
حصر «الزهرا» و «آبادان» چه فرقی میکند
مرز ما عشق است، هرجا اوست آنجا خاک ماست
سامرا، غزّه، حلب، تهران چه فرقی میکند
هر که را صبح شهادت نیست شام مرگ هست
بیشهادت، مرگ با خسران چه فرقی میکند
شعله در شعله تن ققنوس میسوزد ولی
لحظۀ آغاز با پایان چه فرقی میکند
تقدیم به شهدای مظلوم مدافع حرم؛
علی الخصوص دلاور لشکر فاطمیون؛فرمانده گردان عمار؛ شهید عزیز و مظلوم #مصطفی_صدرزاده
.
.
یه چادر خریدم، دوتا روسری
بمونه برات یادگار از بابا
که یادت باشه دختر خوشگلم
نبینن یه وقت موتو نامحرما
دم رفتنم خواب بودی و من
دوتا گل گذاشتم توی دفترت
نخواستم که خوابت پریشون بشه
سرم رو گذاشتم کنار سرت
شبایی که دلتنگ بابا میشی
گُلای توی ایوونو آب بده
بذار اشکاتو رو پر قاصدک
خودت نامه ات و دست مهتاب بده
بذار ماه نامه رسونت باشه
بذار آسمون حرفاتو گوش کنه
ستاره غزل خون شبهات بشه
چراغ اتاقت رو خاموش کنه
نبینم یه وقت اشک تو چشماته
خودم ناز اون چشما رو میخرم
نبینم یه وقت بغض کر
◾به بهانهی شهادت سردار
◾سرافراز قاسم سلیمانی
سردار به خاک و خون فتاده
بر خاک حسین سرنهاده
با دیدن کربلا و سقا
دیدند که جان تازه داده
دیدید شکوه و عزتش ماند
دیدید تمام غیرتش ماند
در راه حرم فدا شد آخر
سردار تمام شوکتش ماند
سردار سلیمان جهان شد
سرداد و ز خیل شاهدان شد
در سوریه و عراق دیدند
با عشق سوی جنان روان شد
دستت چو علمدار فتاده
ارباب کنار تو ستاده
تو مظهر حی لایموتي
حق بر تو چنین مقام داده
◾دو دمه شهادت سردار
◾مخصوص دستههای سینه زنی
◾برای تشیع جنازه
◾بنداول
از سفر آمد شهید سرفراز کشورم
لالهی از خون ترم(۲)
◾بنددوم
لالهگون گردیده رویش در دفاع از حرم
لالهی از خون ترم(۲)
◾بندسوم
شدجدا دست از تنت همچون علمدار حسین
دیدهخونبار حسین(۲)
◾بندچهارم
زینب از تو راضی آن شمع شب تار حسین
دیده خونبار حسین(۲)
#سردار_عشق_حاج_قاسم_سلیمانی
#اربعین_دلتنگی
یک اربعین رفته ولی جای تو خالیست
اصلاً خبر داری دلِ ما در چه حالیست
هرچند در قربِ شهیدان جا گرفتی
امّا دلِ ما از غمت در آن حوالیست!
#سردار_سرافراز_وطن_روحت_شاد
#هستی_محرابی
دوباره زلف تو افتاد دست شانه ی من
طنین نام تو شد شعر عاشقانه ی من
پس از تو جمع نکردیم جانماز تو را
اتاق تو شده حالا نماز خانه ی من
هنوز مثل همیشه دلم که می گیرد
تویی مخاطب غمهای دخترانه ی من
بغل گرفته ام عکس تو را و می افتد
بروی صورت تو اشک دانه ی دانه ی من
دلم برای تو تنگ است بهترین بابا
کجاست آغوشت؟ ها؟ کجاست خانه من؟
چقدر کار بزرگیست دخترت بودن
چقدر بار بزرگیست روی شانه ی من...
◾️شهدای مدافع حرم
◾️بعد از پنج سال
مازندران! مهمان ز خانطومان رسیده
بر پیکرِ بی جانِ استان جان رسیده
خیلِ شهیدان با سر و سیمای خونین
از سوریه تا مشهد ایران رسیده
#هستی_محرابی
گفته مادر ز غرور و شرف و غیرت تو
ومن از حس غرورت به خودم مغرورم
تا توهستی به کنارم غم واندوهی نیست
گرچه من باتو ام و از خودم آخر دورم
من که از خون تو ام خون تو روشنگر ره
کی به ایراد سخن در طلبت مجبورم
چادرم خط حبیب است و سیه بختی خصم
بین این تیره گی اش غرق نوای نورم
⚜️بند اول⚜️
من غلامه غنبرم
چون گدایه این درم
شیعه ی غدیری و
در پناهه حیدرم
محبته مرتضی اصل و اصوله دینه
گفتنه علی علی برام خیلی شیرینه
منکره ولایته علی پست و بی دینه
تو علیه عالیه اعلایی
تو ولیه وصیه خدایی
?علی علی یاعلی?
☆☆☆☆☆☆
⚜️بند دوم⚜️
تا حسینه مذهبم
جان فدایه مکتبم
خادمه الرقیمو
من مختاره زینبم
سربازه زینبیه هستم تادنیا دنیاست
ذکره لبم به وقته شهادتم یازهراست
رفتنه به سوریه با اجازه ی سقاست
دعایه منه در همه حالات
اشفعی لنا عمه ی سادات
?مدد بی بی یازینب?
☆☆☆☆☆☆
⚜️بند سوم⚜️
رو حرم حساسیم
دشمنه خناسیم
تحته فرماندهیه
حضرته عباسیم
مدد یا ابوفاضل افضل الاذکاره من
رخه زیبای عباس ماهه شبه تاره من
نوکریه علمدار شده کار و باره من
بی مثل و نظیر شهنشه بذل
یا قمر العشیره ابالفضل
?ابوفاضل یاعباس?
مدافعان حرم مرحبا شهامتوزه
توان بو طبعیده یوخ وصفوزه کتابتوزه
قلمدی قاصر و الکن زبان و طبعیم پیر
قلیلیدور اولا طوبا مثال قامتوزه
حبیب حی الاحد خوان حقّیدن مرزوق
یقیندی غبطه ایدر انبیا شهادتوزه
بجادی یازسام اگر مین سلام و صد صلوات
عدویه سدّ اولونان قامت قیامتوزه
بقایه چاتماقیچون سیز فنانی بوشلامیسوز
اورکدن ایلیروک غبطه قرب و غربتوزه
علینون اوغلی گیدن یولدا سیز قدم ویردوز
روادی یازسا قلم مرحبا شجاعتوزه
اولوبدی جامه ی عشقوز بدنده قانلی کفن
ننوعی یازمیوم آخر خوشا سعادتوزه
ستبر سینه دایاندوز عدو قباقینده
دییر شه دو سرا آفرین شجاعتوزه
ولایت علویدن حمایت ایله میسوز
هزار احسن و به به سیزون حمایتوزه
قالوبدی قافله دن (ثاقب) پریشانحال
همیشه حسرت ایدر همت و رشادتوزه
نمی دانم چه ها زینب کشید از داغِ آن «سر»ها
همان «سر»ها که شوریدند بر طغیان خنجرها
فدای آخرین لبخند «سر»ها در مصاف تیغ
فدای گریه ی پنهان خواهرها؛ برادرها
چه شب هایی که بر زانوی مادر، «سر» نوازش شد...
به قربانِ دو چشم شعله ور در خون مادرها
همان «سر» که برای دیدنش چشمی به در مانده
نمی فهمد کسی این حرف ها را غیرِ خواهرها
سفر رفتند باباها و بی «سر» عکس شان آمد
و شد آن عکسِ بی«سر»؛ بعد از آن، دنیای دخترها
به کرکس ها رسانیدند «سر»ها این خبرها را
که از پرواز لبریزند همواره کبوترها
واژه در واژه از دلِ میدان
غزلی را ســــپید آوردند
باز هم از مدافـــعانِ حرم
یک جوانِ شــــهید آوردند
یک جوان با هزار شور و شعور
روزِ آخر ولــی " زهِیر " شده
زیرِ تابــوت مادرش می گفت :
پســرم عاقبــت به خیر شده
مثلِ ابــرِ بــــهار می بارید
غربــــتِ ماهِ در دلِ شب را
پسرِ با تعصُّب ام می گفت :
نکند قبــرِ عمــه زینب را ...
عاقبت طاقت اش تمام شد و
دل به دریا زد و فدایی شد
پســرِ کربــلا نرفـته ی من
سوریه رفت و کربلایی شد
شکر حالا شنیده ام که حرم
شده از دستِ دشمنان آزاد
پسرِ من که جایِ خود دارد
جانِ عالــم فـدایِ زینب باد
...........
کُلُّ یَوْمٍ...دوباره عاشوراست
شــــمر و ابنِ زیــاد آمده اند
کفر و ایمان دوباره رو در رو
شــــیعه ها هم زیاد آمده اند
شیعه شـیرِ نبرد و پیکار است
صبر دارد و خویشتن دار است
کـــوهِ آتشـــفشان شود وقتی
پایِ ناموسِ شیعه در کار است
مثلِ پروانه ها به گِردِ حرم
در طوافیم ما قدم به قدم
کشورِ کفر فتح خواهد شد
زیر پــایِ " مدافعانِ حرم "
شیعه ایم و نمادِ احساسیم
روی این خانواده حسّاسیم
تحتِ امرِ حسیـن هستیم و
همه ســربازهایِ عباسـیم
تیغِ ما از نیام ... نزدیک است
لحظه ی انتقـــام نزدیک است
مردی از جنسِ نــــور می آید
اهلِ عالم قیــــام نزدیک است
سبک:آمریکا آمریکا
یا زینب ،یا زینب، کلنا فداک زینب(2)
یا زینب یازینب،جان به رهت می دهیم
بهر حریم خدا،دیده و دل می دهیم
ماکه مدافع شدیم،از حرمت زینبا
بهر رقیه نگر،جان و سرم می دهیم
دشمن دین خدا،حمله کند حرمت
شیعه ی آل علی،جان بدهد در رهت
مرده بود شیعه که،او برسد در حرم
دشمن آل علی، در حرم و مرقدت
گر که ابوالفضل نبود،ما همگی دلبریم
عاشق عباسی و، پیرو ی از حیدریم
خون حسین علی،در رگ ما شیعه ها
مادر ما شیر و داد،از نمک روضه ها
چون ز شرار ستم،شعله به عالم زدند
کودک و پیر و جوان،از سر و پیکر زدند
ما همه یار حسین،مدافع از زینبش
مدافع ازرقیه و ،از حرم خواهرش
چون که شدی عمه جان،کرب و بلا بی پناه
رفتی اسارت شما،همره آن بچه ها
مانگذاریم دگر،حادثه تکرار شود
مدافعیم از حریم،حرمت زینبا
عطر شما عمه جان،همره تابوتمان
می رسد از هر طرف،بوی دل انگیزتان
بر کفنم حک شده،مدافع از زینبم
حامی دین خدا،مهدی بود رهبرم
ما همه از نسل سلمان،نبی الهیم
عاشق اخت الحسین،همسفر زینبیم
مدافعین حرم،از حرمت عمه جان
عشق شهادت بود،آرزویم عمه جان
#سردار_شهید_سید_رضی_موسوی
گفتند درِ باغِ شهادت باز است
این قرعه به نامِ تو فقط یک راز است
هر عاشقی از روزِ ازل می دانست_
در عشق مسیرِ آخرش پرواز است!
#هستی_محرابی
@Asharemehrabi
از مزارت نیز می ترسند، یعنی زنده ای
سیف الاسلامی و تا روز ابد بُرّنده ای
نور تو خاموش خواهد شد مگر ؟واحیرتا!
خون تو می جوشد و تا قرن ها پاینده ای
اسم تو رمزِ جهانی می شود ،تردید نیست
اسم تو حک گشته بر سربند هر رزمندهای
خاطراتی تلخ دارد قصه ی انگشترت
آه... یعنی مثل ارباب خودت بخشنده ای!
حاج قاسم! خون تو کار خودش را می کند
حاج قاسم از تو می ترسند،یعنی زنده ای
قدم در دفاع از حرم برندارد
سپاھی که تیغ دودَم برندارد
مگر گرگ را میشود رام کردن؟
که گرگ است، دست از ستم برندارد
ستمدیده بر سر چه خاکی بریزد
اگر داد و فریاد ھم برندارد؟...
مسلمان غم و رنج ھمسایهاش را
ببیند، قدم از قدم برندارد؟
مگر میتواند کسی روز غوغا
اباالفضل باشد، علم برندارد؟
بدا شاعری که سر غنچهای را
بریده ببیند، قلم برندارد!
کسی که سراپا علی شد امامش
دگر اشعری را حَکم برندارد
بزرگ است دریا؛ بگویید ھر کس
به دریا رسیدهست، کم برندارد
دلم از داغ تو اینگونه چرا سنگین است؟
آه...بابا بخدا داغ شما سنگین است!
سر تسکین دلم روضه ی سر میخوانند
روضه ی پیکر بی سر بخدا سنگین است!
حرم زینب کبری چه خبر بود پدر؟!
ما شنیدیم غم و درد و بلا سنگین است!
به غم و بی کسی عمه ی سادات قسم
که هوای نفس بی سر و پا سنگین است!
دل بیچاره هوایی شده اما بابا
کوله بار سفر کرببلا سنگین است!
گله دارم که دل دختر تنها حتی
بی تو در صحن مزار شهدا سنگین است!
دخترت آمده تا با تو هوایی بشود
حیف اگر نیستی و حال و هوا سنگین است
از صدای قدم دخترکی فهمیدم...
دلم از داغ تو اینگونه چرا سنگین است!
#محمد_شهادتی
دل من از غمت شده غرق محن
چی شد اون خنده هات،پاشو و یه حرفی بزن
پره تب و تابه دله بیقرارم
رفتی و در هجر تو من دل طاقت ندارم
یاد خنده رو لبهات، یاد گریه تو هیات هات آتیشم زده
غربت شده سهم من، گریه ها شده سهم من، حال من بده...
دل من از.........
بدون تو محسن دلخوشی کدومه
خنده نمیاد رو لبها بی تو حروم
شبا چهرتو توی ماه، میبینم میکشم هی آه، بین هرنفس
تو که رفتی پیش ارباب، نظری که شدم بی تاب، کنج این قفس...
قافله میره و شده دل در محن
یه رفاقت بکن یعنی رو به ارباب بزن...
#شع_مدافعان_حرم_زینب_س
اون که فقط با هیبتش دلِ آدم و می بره
با یه نگاهِ عاشقش آدم و جنٌت می بره
اگه یه لطفی بکنی بی بی جونم ممنونتم
روی پلاکم امضای شهادتم یادت نره
چه کرده شورِ زینبی عالمی دیوُنه اوست
دلِ دیوُنه ی همه عبد در ِخونه ی اوست
خواهر مظلوم حسین، خواهر معصوم حسن
چطور گرفتی دامنت دو تا سرو دو تا بدن؟
یکی سر ِبریده و یکی پُر از خون دهن
چطور تو سینه جا دادی تو این همه درد و محن؟
چه کردی اینگونه شده عالمی محو هیبتت
کرببلا نشونه ی صلابت و کرامتت
عشق حسین و زینبش تو قلب ما موج می زنه
تا که میگیم کرببلا دلا رو از جا میکنه
چی بود تو شیر ِمادرا جز خدا کس نمی دونه
اینجوری پرورده شدیم به
از وقتی رفتی سفر
از تو ندارم خبر
نمیگی مادر پریشون میشم ار غمت
روزی که با اضطراب
پشت سرت ریختم اب
یه حسی میگفت که دیگه نمیبینمت
غصه زده تیشه بر ریشه و بر بنم
با اشک حسرت به عکست نگا میکنم
هنوزم اون اخرین خنده هات یادمه
سربند یا زینبت توی سجادمه
از تو اتاقت عبور میکنم نیستی
خاطره ها تو مرور میکنم نیستی
اینجوری نبودنت بهترین بودنه
حالا احساس غرور میکنم نیستی
شدی فدایی غم زینب
به روی شونت علم زینب
عکس توئه کنار عکسای
مدافعان حرم زینب
__________________________________
__________________________________
@amirhoseinolfat
حرم زینب عجب حال و هوایی دارد
سوریه، فیض شهادت چه صفایی دارد
بنویسید به روی کفن این شهداء
چقدر عمهی سادات فدایی دارد
شاعر : امیر عظیمی
تقدیم به حاج قاسم سلیمانی
تو مالک اشتر زمانی
در وقت نبرد پهلوانی
تکفیر بخورده زخم از تو
نزد همه شیعه قهرمانی
فخری،نه فقط برای ایران
تومایه فخر یک جهانی
در خط ولایتی همیشه
آگاه وبصیر وجانفشانی
سرباز وطن بخوانده ای خود
سردار همیشه جاودانی
ازجمله رجال صادقی تو
از ینتظرون این زمانی
الحق که شهید زنده هستی
جا مانده زخیل شاهدانی
هرگاه به یادشان می افتی
از دیده تواشک می فشانی
یاران شهید چون ستاره
رفتند وشدند آسمانی
مشتاق شهادتی همیشه
دلتنگ تو بر ستارگانی
توقاسم نار بر عدویی
دشمن به شکست می کشانی
خواهیم زحق دوام عمرت
بینی تو امام مهربانی
شاعر : اسماعیل تقوایی
چی اومده بر سرت
مونده کجا پیکرت
پریشونه مادرت2
هر جا که می ریم حرف از پیکرته
حرف از غمای پدر مادرته
صحبت از سرته
یار وطن برگرد
برگرد دلاور مرد
برگرد تا که شاید
آروم بشه این درد
برگرد شهید من
ای عاشق کربلا
مدافع سرجدا
عاشق تو شد خدا2
کاشکی می گفتی که لحظه ی آخر
چی شد وقتی اومد ارباب بی سر
کنارت برادر
یاد چی افتادی؟
یاد کی افتادی؟
بی سر که زیر پا
وقتی می افتادی
برگرد شهید من
می ریم همه راهتو
تا نبینیم آهتو
غصه ی نگاه تو2
والله نمی زاریم تو این زمونه
پرچم سرخت رو زمین بمونه
یار بی نشونه
ما تا دم آخر
یاریم برا رهبر
مثل تو می بندیم
سربند یا حیدر
سرباز مولائیم
شاعر : محسن طالبی پور
دانلود سبک
عطرِ تنت از شامِ بلا می آید
از خونِ تو بوی کربلا می آید
ای ماهِ دو نیمِ زیرِ خنجر، محسن
از حنجره ات بوی خدا می آید
شاعر : هستی محرابی
با محسنِ فاطمه تو ماجور شدی
باحسینِ فاطمه تو محشور شدی
با حسن اگر غریبِ مادر شده ای
با زینبِ او نور و علَی النَّور شدی!
شاعر : هستی محرابی
رفته بودی تو برایش علی اکبر بشوی
در دفاع از حرمش لالهء پرپر بشوی
لیک تقدیر تو شد جای علی اکبرِ او
که حسینش بشوی و تن بی سر بشوی
شاعر : هستی محرابی
آن سر که هوایِ پَر کشیدن دارد
بی بال و پَرش میلِ پریدن دارد
آن سر که خریدار خدایش باشد
با قیمتِ عشق، او خریدن دارد
شاعر : هستی محرابی
شیعه ی حیدری همینه راهش
دیگه نه هیچ توافقی نه خواهش
خدا میدونه که به زودیه زود
اسرائیلم میره کنار داعش
راهو دادن به ما نشون
ثمره داده خونشون
به حرم بسته جونشون
جانم
پر از عشق و برادری
اومدن تا حرم سریع
حججی های رهبری
جانم
تو لشکری که دست رهبره
قاسم سلیمانی دلاوره
نه اونکه غربی ها رو نوکری
یا علی مولا یا ابالحسین
شاعر : حمیدرضا محسنات
دانلود سبک