مطالب مربوط به زیارتگاه های سامراء

مرتب سازی براساس

سامراء -(23 محرم سالروز تخریب حرم سامرا) *

507

سامراء -(23 محرم سالروز تخریب حرم سامرا) 23 محرم سالروز تخریب حرم سامرا تسلیت
دوازده سال گذشت

بشکند دستی که ویران کرد این گلخانه را
درعزا بنشاند او ، شمع و گل و پروانه را
بشکند دستی که هتک حرمت این خانه کرد
شیعه را سوزاند و خون در قلب صاحبخانه کرد

اجرک الله بقیة الله عجل الله فرجک
انفجار اول
چهارشنبه ۲۳ محرم ۱۴۲۷ق (۳ اسفند ۱۳۸۴ش) حدود ساعت ۷ صبح تروریست‎های تکفیری وابسته به القاعده شاخه عراق به رهبری ابومصعب زرقاوی، با پوشیدن لباس نیروهای تکاور عراق، وارد حرم عسکریین شدند و اسلحه نگهبانان را مصادره و آنها را به همراه خادمان حرم، در یکی از غرفه‌های صحن زندانی کردند و با کارگذاری مواد منفجره TNT به وزن حدود ۲۰۰ کیلوگرم در داخل بنا، ح

  • جمعه
  • 27
  • مهر
  • 1397
  • ساعت
  • 11:42
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

-(موقعيت جغرافيايى سامراء) *

337

-(موقعيت جغرافيايى سامراء) موقعيت جغرافيايى
سامراء به سبب وجود مرقد مطهر دو پيشواى شيعه، امام هادى عليه السلام و امام عسكرى عليه السلام، مورد توجه جهان تشيع است. اين شهر در كرانه شرقى رود دجله، درميان راه بغداد- تكريت واقع شده است. به عبارت ديگر، در حد فاصل قريه «كرخ فيروز» يا «كرخ ياجدّا» در شمال و قريه «مطيره» در جنوب قرار دارد. در حال حاضر، اين شهر مركز استان صلاح الدين است كه از شرق به استان تميم (كركوك)، از شمال به نينوا، از غرب به استان الانبار و از جنوب به بغداد محدود مى شود.
سامراء در ۱۲۰ كيلومترى شمال بغداد قرار دارد و در حال حاضر جمعيت آن حدود١٥٠/٠٠٠ نفر است.
منبع
عتبات عاليات عراق دكتر قاعدان صفحه ١٩٣

  • جمعه
  • 27
  • مهر
  • 1397
  • ساعت
  • 11:45
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

قدمت سامراء -(سامراء هم چون شهرهاى ديگر) *

358

قدمت سامراء -(سامراء هم چون شهرهاى ديگر) سامراء هم چون شهرهاى ديگر عراق، قدمت ديرينه
اى دارد. برخى بناى آن را عصر قبل از اسلام، يعنى دوران اشكانيان و ساسانيان مى دانند، برخى نيز شاپور ذوالاكتاف را بانى اين شهر دانسته اند .
به گفته ياقوت حموى، سامراء را «سام بن نوح» ساخته است . و شايد وجه تسميه آن به سامراء نيز همين باشد: «سام راه» يعنى راه عبور و
‌‌‌‌‌‌‌مرور سام فرزند نوح. در عصر ساسانى، اين منطقه «التيرهان» نام داشت و قبل از 393 ق تاريخ اسكندرى به چنين نامى مشهور بوده است.
براساس متون تاريخى، اين شهر در عصر ساسانى، زير سلطه ايران بود و مردم آن به پرداخت ماليات به پادشاهان ايرانى ناچار بودند. مورخان يكى از دلايل وجه تسميه آن به ساءمر

  • جمعه
  • 27
  • مهر
  • 1397
  • ساعت
  • 11:49
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

تاریخ سامرا -(با تسلط روميان بر سامراء مردم آن به مسيحيت گرويدند) *

390

تاریخ سامرا -(با تسلط روميان بر سامراء مردم آن به مسيحيت گرويدند) با تسلط روميان بر سامراء مردم آن به مسيحيت گرويدند و به دنبال جنگ هاى ايران و روم، اين شهر دچار آسيب هاى كلى شد. سامراء همراه ديگر شهرهاى عراق در سال 14 ق توسط سعد بن ابى وقاص فتح شد. از اين هنگام تا پايان قرن دوم هجرى تنها يك دير در سامراء وجود داشت البته برخى از خليفه هاى اسلامى از جمله منصور و هارون كوشيدند آن را آباد كنند و حتى هارون قصرى اطراف آن ساخت و كانالى در آن حفر كرد. از آن هنگام تا دوران معتصم (قرن سوم هجرى) از سامراء سخنى در منابع نيست تا آن كه خليفه به احياء و تجديد بناى اين شهر پرداخت.
در 221 ق، به لحاظ آن كه معتصم تركان را بر امور نظامى و ديوانى مسلط ساخته بود، هفتاد هزار نفر

  • جمعه
  • 27
  • مهر
  • 1397
  • ساعت
  • 11:58
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

تاریخ سامراء قرن ٢ اوج شكوفايى سامراء -(معتصم در آن شهر قصرى ساخت و آن را به غلام خود....) *

346

تاریخ سامراء قرن ٢  اوج شكوفايى سامراء -(معتصم در آن شهر قصرى ساخت و آن را به غلام خود....) در قرن ٢
معتصم در آن شهر قصرى ساخت و آن را به غلام خود، اشناس، بخشيد.
از آن زمان، پايتخت خلافت عباسى بين سال هاى 221 تا 276 ق به سامراء انتقال يافت و اين شهر در دوره معتصم بسيار آبادان شد و به اوج شكوفايى و جلال خويش رسيد. معتصم ديوار بزرگ و ضخيمى از آجر پيرامون آن و قصرى براى سكونت خود ساخت و در كنار آن بازار، كاروان سرا و مسجد برپا كرد و هريك از سربازانش را دستور داد تا عمارتى بنا كنند. در دو سمت رود هريك از خليفه‌ها كاخ‌ها و بناهاى زيبايى ساختند، كاخ هاى متصل به شهر تا هفت فرسنگ در امتداد رودخانه جاى داشتند. در سمت غرب دجله هم كاخ‌ها و بناهاى زيادى ساخته شد. هر يك از خليفه‌ها پول هاى هنگفتى

  • جمعه
  • 27
  • مهر
  • 1397
  • ساعت
  • 12:04
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

تاریخ سامرا قرن( ٢ )خلفای سامرا -(در اين مدت هفت خليفه در سامراء خلافت كردند:) *

417

تاریخ سامرا قرن( ٢ )خلفای سامرا -(در اين مدت هفت خليفه در سامراء خلافت كردند:) قرن ٢
در اين مدت هفت خليفه در سامراء خلافت كردند: 1) معتصم 2) واثق
‌‌‌‌3) متوكل 4) منتصر 5) معتمد 6) معتضد. همه اين خليفه‌ها به نوبه خود در آبادانى و شكوفايى سامراء سهم داشتند. در دوران سلطه تركان، شهر سامراء همواره دست خوش درگيرى هاى داخلى و جريان هاى سياسى بود كه چيزى جز فساد، تباهى و تخريب براى آن شهر در پى نداشت تا اين كه معتضد باللَّه، شانزدهمين خليفه عباسى، به ناچار سامراء را رها كرد و دوباره به بغداد برگشت و پايتخت خلافت اسلامى دوباره به بغداد انتقال يافت. از اين زمان بود كه شهر دچار ويرانى و تخريب شد و به نام ديگرى شهرت يافت و آن «ساء من رأى» بود؛ يعنى هركس آن را ديد ناراحت شد.
در عصر

  • جمعه
  • 27
  • مهر
  • 1397
  • ساعت
  • 12:08
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

تعریف تمجید اديب الملك از سامراء -(از هنگام انتقال خلافت به بغداد تا عصر حاضر) *

375

تعریف تمجید اديب الملك از سامراء  -(از هنگام انتقال خلافت به بغداد تا عصر حاضر) از هنگام انتقال خلافت به بغداد تا عصر حاضر، در منابع درباره سامراء سخن چندانى نيست و اين شهر به سبب وجود مزار و مرقد عسكريين هم چنان آبادان و پابرجا مانده است. اما براساس گفته هاى سياحان در عصر قاجار، اين شهر داراى سه دروازه بود؛ يكى دروازه بغداد، ديگرى دروازه شريعه (جايى كه مردم از شط مى توانند آب بردارند) و سومى دروازه قاعد كه نام قبيله اى از عرب بود.
اديب الملك از كسانى است كه در دوره قاجار اين شهر را ديده و چنين مى ستايد:
«هواى سامره چون بهشت است و خاكش عنبر سرشت. اكثر از سنگ ريزه هايش سليمانى است و سبز و زرد و مرجانى، زيرا كه از كثرت خوش هوا در آن دشت باصفا، سنگش بدان طريق مصفا شود»
منبع

  • جمعه
  • 27
  • مهر
  • 1397
  • ساعت
  • 12:16
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

زندگی نامه امام هادی(ع) -(على بن محمد بن على بن موسى الرضا در دوم رجب 214 در قريه ابواء نزديك مدينه به دنيا آمد) *

402

زندگی نامه امام هادی(ع) -(على بن محمد بن على بن موسى الرضا در دوم رجب 214 در قريه ابواء نزديك مدينه به دنيا آمد) امام هادی علیه السلام على بن محمد بن على بن موسى الرضا در دوم رجب 214 در قريه ابواء نزديك مدينه به دنيا آمد و در عصر متوكل، براساس اجبار او، در 243 ق از مدينه رهسپار سامراء شد. زيرا شنيده بود كه در مدينه پيروان و طرف دارانى يافته و او را امام مى دانند.
آن حضرت در مسير راه خود ابتدا وارد بغداد شد و مورد استقبال فراوان قرار گرفت و آن گاه به سامراء رفت. ايشان در طول دوران امامت تحت نظر متوكل و سپس مستعين و معتز قرار داشت.
بيست سال و نه ماه در سامراء اقامت كرد و سرانجام، در روز چهارشنبه 26 جمادى الآخر 254 در منزل خود، كوى معروف به «شارع ابواحمد»، از دنيا رفت.
تشييع جنازه ايشان با شكوه فراوان و گري

  • جمعه
  • 27
  • مهر
  • 1397
  • ساعت
  • 12:21
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

قبرهاى خاندان عسكريين -(نرجس خاتون، مادر بزرگوار حضرت ولى عصر (عج)، در....) *

378

قبرهاى خاندان عسكريين  -(نرجس خاتون، مادر بزرگوار حضرت ولى عصر (عج)، در....) قبرهاى خاندان عسكريين
مزار #نرجس_خاتون
نرجس خاتون، مادر بزرگوار حضرت ولى عصر (عج)، در 260 ق از دنيا رفت و در كنار قبر دو امام بزرگوار، داخل ضريح آن ها، به خاك سپرده شد. اين بانوى بزرگوار فرزند يشوعا، پسر قيصر روم، بود كه به عنوان كنيز به سامراء آمد و حكيمه خاتون او را به امام حسن عسكرى بخشيد. نام اين بانو در روم «مليكا» بود و از نسب مادرى به شمعون و
همچنين حواريين حضرت مسيح مى رسيد. پس از پذيرش اسلام نام وى به «نرجس» تغيير يافت اما به نام هاى ديگرى چون ريحانه، سوسن و صيقل نيز ناميده مى شد. اين بزرگوار پس از فوت، در خانه امام حسن عسكرى در محل سكونت خويش، كنار امام دفن شد كه اكنون داخل ضريح مطهر

  • جمعه
  • 27
  • مهر
  • 1397
  • ساعت
  • 12:24
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

نرجس خاتون (ع) بخش اول -(ايشان، دختر يشوعا، پسر قيصر روم و نامش مليكا بود) *

769

نرجس خاتون (ع) بخش اول -(ايشان، دختر يشوعا، پسر قيصر روم و نامش مليكا بود) (بخش١)

در سرزمين روم به دنيا آمد.
ايشان، دختر يشوعا، پسر قيصر روم و نامش مليكا بود.
وى از جانب مادر، نسبش به «شمعون بن حمّون الصَّفا»، وصى نامدار حضرت عيسى بن مريم (ع) مى رسد. شمعون الصّفاء كه از شدّت زهد و تقوا، برترين حوارى مسيح (ع) بود، به مقام وصايت آن حضرت رسيد. نسل دخترى وى، پس از قرن‌ها و از طريق يكى از نوادگان دخترى او به دوشيزه اى طاهره و مطهره منتهى شد. وقتى اين دوشيزه به سن ازدواج رسيد، به دليل داشتن شرافت حَسَب و نَسَب، در بين اشراف و بزرگان خواستگاران زيادى داشت. اما در اين بين، قيصر مايل بود كه نوۀ عزيزش را به عقد يكى از نوه هاى پسرى خويش در بياورد و اين مسئله، امرى بسيار طبيعى

  • جمعه
  • 27
  • مهر
  • 1397
  • ساعت
  • 13:27
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

نرجس خاتون (ع) بخش دوم -(ماجراى بهم خوردن مراسم) *

371

نرجس خاتون (ع) بخش دوم -(ماجراى بهم خوردن مراسم) بخش دوم

ماجراى بهم خوردن مراسم ، سخت افكار مليكا را به خود مشغول كرد. او از همان ابتدا به اين ازدواج بى ميل و به داماد بى علاقه بود تا اينكه خواب عجيبى ديد.
وى خواب و رؤياى خود را اين چنين بيان كرده است:
آن شب در خواب ديدم كه حضرت «مسيح (ع) » و «شمعون بن حمّون الصّفا» و جمعى از حواريين، در كاخ قيصر اجتماع كرده اند. آنها در همان مكانى كه تخت بر آن قرار داشت، منبرى از نور كه بلندى آن به آسمان مى رسيد، نصب نمودند. در آن حال، شخصى با هيبت و وقار فوق العاده اى، درحالى كه چهره اش چون نور ماه مى درخشيد، وارد شد و به دنبال او جمعى مانند وى با چهره هاى بسيار زيبا در آن مجلس حضور يافتند. در رؤيا به من

  • جمعه
  • 27
  • مهر
  • 1397
  • ساعت
  • 13:31
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

نرجس خاتون (ع) بخش سوم -(مليكا فرداى آن روز كه آن خواب عجيب را ديد) *

385

نرجس خاتون (ع) بخش سوم -(مليكا فرداى آن روز كه آن خواب عجيب را ديد) بخش سوم

مليكا فرداى آن روز كه آن خواب عجيب را ديد ، نمى دانست درباره خوابش به اطرافيان چه بگويد. غم و اندوه سراپاى وجودش را گرفت. نديمه هاى وى، وقتى اين حال را ديدند، كوشيدند راز درونى اش را كشف كنند. ولى مليكا، در برابر پرسش هاى ايشان، سكوت مى كرد. وى به تدريج از خواب و خوراك افتاد و پس از مدتى بيمار شد. آرى او بيمار شده بود. بيمار عشق جاودانه به حجت باهرۀ الهى كه در آن زمان در خانه امام هادى (ع) و در نقطه دور دست، يعنى سامرا به سر مى برد. خبر بيمارى مليكا، افكار قيصر را بسيار پريشان كرد. وى دستور داد كه طبيبان حاذقى را بر بالين نوه اش حاضر كنند. ولى معالجات آنها در بهبودى آن دوشيزه نيك سيرت

  • جمعه
  • 27
  • مهر
  • 1397
  • ساعت
  • 13:39
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

نرجس خاتون(ع) بخش چهارم -(در شبى ديگر ، نرجس خاتون ، بانوى باشكوهى را در خواب ديد) *

370

نرجس خاتون(ع) بخش چهارم -(در شبى ديگر ، نرجس خاتون ، بانوى باشكوهى را در خواب ديد) بخش چهارم

در شبى ديگر ، نرجس خاتون ، بانوى باشكوهى را در خواب ديد كه حوريان بهشتى دورش را گرفته بودند و نور چهره اش، محيط پيرامون را روشن كرده بود. مليكا از خود مى پرسيد اين بانو كيست كه ناگاه متوجه شد مريم مقدس (عليها السلام) در حال خدمتگزارى به اوست! مريم مقدس (عليها السلام) نگاهى به مليكا انداخت و فرمود: «اين بانوى يگانه عالم، فاطمه دختر رسول اعظم اسلام و مادر همسر توست».
مليكا با شنيدن اين مطالب، نزد فاطمه (عليها السلام) شتافت و سر بر كف او و دامنش نهاد و به شدّت گريست. وى با خطاب كردن به فاطمه به عنوان مادر، از غم فراق همسر، ناليد. فاطمه (عليها السلام)، با نگاه رحمانى خويش، صورت زيباى عر

  • جمعه
  • 27
  • مهر
  • 1397
  • ساعت
  • 13:42
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

نرجس خاتون (ع) بخش پنجم -(يكى از ياران باوفاى امام هادى (ع) به نام بِشر بن سليمان گويد) *

375

نرجس خاتون (ع) بخش پنجم -(يكى از ياران باوفاى امام هادى (ع) به نام بِشر بن سليمان گويد) بخش پنجم

يكى از ياران باوفاى امام هادى (ع) به نام بِشر بن سليمان گويد:
شبى در منزل خويش و به اتفاق خانواده‌ام به سر مى بردم كه در منزل به صدا درآمد. وقتى در را گشودم، كافور، خادم امام على النقى (ع) را ديدم. به من سلام كرد. پاسخ دادم. او حاوى پيغامى از سوى امام بود. به من گفت: «امام تو را احضار كرده است! »
من با تعجب از اينكه در آن وقت شب، چه موضوعى پيش آمده، به سرعت لباس پوشيده و آماده حركت به سوى خانه امام شدم. در مسير منزل آن حضرت، مدام فكرم مشغول بود؛ آن قدر كه نفهميدم چه موقع به منزل رسيدم. [محلّه عسكر در سامراء، زير نظر جاسوسان حكومت بود. ولى اين
مسئله مانع از آن نبود كه ياران امام هادى

  • جمعه
  • 27
  • مهر
  • 1397
  • ساعت
  • 13:54
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

نرجس خاتون (ع) بخش ششم -(پيك امام (بشر) با گرفتن نامه و كيسه زر از امام عسكرى و) *

455

نرجس خاتون (ع) بخش ششم -(پيك امام (بشر) با گرفتن نامه و كيسه زر از امام عسكرى و) بخش ششم

پيك امام (بشر) با گرفتن نامه و كيسه زر از امام عسكرى و با بوسيدن دست امام، از محضر آن حضرت مرخص و عازم بغداد شد. وى به همان گونه كه امام فرموده بود، در محل معين حاضر شد و دقيقاً همان مطالبى كه امام فرموده بود را مشاهده كرد و هنگامى كه نامه را به صاحب كنيز داد،
او كه زبان رومى نمى دانست، نامه را به مليكا سپرد. شايد امام با نوشتن نامه به زبان رومى، خواسته بود كه كسى از محتواى آن آگاه نشود و اين ماجراى تاريخ ساز كه زمينه ساز تولد مهدى موعود (عج) است، پنهان بماند. حتى خود بشر نيز از تمام ماجرا بى خبر بود. وقتى چشم مليكا به نامه افتاد و آن را خواند، به گريه افتاد و به عمرو بن يزيد گفت: «مر

  • جمعه
  • 27
  • مهر
  • 1397
  • ساعت
  • 14:08
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

نرجس خاتون (ع) بخش هفتم -(نرجس خاتون ادامه داد : هنگامى كه به اسارت درآمدم) *

428

نرجس خاتون (ع) بخش هفتم -(نرجس خاتون ادامه داد : هنگامى كه به اسارت درآمدم) بخش هفتم

نرجس خاتون ادامه داد : هنگامى كه به اسارت درآمدم، از هويت خويش چيزى بر صاحبم كه پيرمردى عرب بود، نگفتم تا بقيه ماجرا كه ديدى. امّا اينكه به زبان عربى تكلم مى كنم، به اين دليل است كه به جهت ارتباطات دربار پدربزرگم، قيصر، با مسلمانان، آموختن زبان عربى، مطلبى رايج بود و من نيز به همين شكل، آموختم و محتواى نامه مولايت، همان بود كه در رؤياى خويش ديده بودم».
اعتقاد بشر با شنيدن اين مطالب كه درباره كرامت امام و مقتداى خويش بود، راسخ تر شد و توانست پس از چند روز، مليكا را به سامرا برساند.
منبع
زنان اسوه صفحات ٨٠-٨١

  • جمعه
  • 27
  • مهر
  • 1397
  • ساعت
  • 14:15
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

نرجس خاتون (ع) بخش هشتم پايان انتظار -(بشر بن سليمان نقل مى كند كه به همراه نرجس (عليها السلام) به حضور) *

375

نرجس خاتون (ع) بخش هشتم پايان انتظار  -(بشر بن سليمان نقل مى كند كه به همراه نرجس (عليها السلام) به حضور) بخش هشتم

پايان انتظار
بشر بن سليمان نقل مى كند كه به همراه نرجس (عليها السلام) به حضور مولايم، حضرت هادى (ع) رسيديم. وقتى نگاه نرجس (عليها السلام) به امام هادى (ع) افتاد، با محبت تمام به آن حضرت سلام و عرض ادب كرد. امام با ملاطفت پدرانۀ خويش پاسخ سلام نرجس (عليها السلام) را داد و به او فرمود:
دخترم، مشاهده كردى كه چگونه، حق تعالى عزت اسلام را بر آيين مسيحيت و شرافت محمد (ص) و اهل بيت (عليهم السلام) او را نمايان ساخت؟
نرجس (عليها السلام) با خوشحالى عرض كرد:
«آرى اى وصّى پيامبر، همين طور است كه مى فرمايى. اما من چگونه بتوانم چيزى را وصف كنم كه خود به آن داناترى؟!
در آن ساعت زنان خانه امام هادى

  • جمعه
  • 27
  • مهر
  • 1397
  • ساعت
  • 14:20
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

نرجس خاتون(ع) بخش نهم بشارت موعود -(پس ازورود نرجس خاتون به منزل امام هادى ع حضرت ، ساعتى بعد) *

400

نرجس خاتون(ع) بخش نهم بشارت موعود -(پس ازورود نرجس خاتون به منزل امام هادى ع حضرت ، ساعتى بعد) بخش نهم
پس ازورود نرجس خاتون به منزل امام هادى ع
حضرت ، ساعتى بعد، رو به نرجس (عليها السلام) كرد و فرمود:
من براى اكرام تو و به يُمن قدومت، يكى از دو چيز را
بر تو عرضه مى كنم. هر كدام را كه خواهى برگزين؛ يا ده هزار دينار به تو بدهم، يا اينكه به شرف ابدى بشارتت دهم!
نرجس (عليها السلام) عرض كرد: «بلكه من به شرافت ابدى مايلم! ».
حضرت فرمود:
تو را بشارت مى دهم به فرزندى كه مالك شرق و غرب عالم شده و جهان را به عدل و داد رهنمون شود؛ همان طور كه از ستم و بيداد پُر شده باشد.
نرجس (عليها السلام) پرسيد: «پدر اين مولود كيست؟ » امام فرمود: «همان كه پيامبر اسلام، تو را براى او خواستگارى كرد».
آن گاه پرسيد:

  • جمعه
  • 27
  • مهر
  • 1397
  • ساعت
  • 14:27
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

نرجس خاتون بخش پایانی -(پس از ورود نرجس خاتون به خانه ى امام هادى عليه السلام) *

572
1

نرجس خاتون بخش پایانی -(پس از ورود نرجس خاتون به خانه ى امام هادى عليه السلام) بخش پايانى

پس از ورود نرجس خاتون به خانه ى امام هادى عليه السلام ، حكيمه (عليها السلام) خواهر امام هادى (ع)، به امر امام وارد اطاق شد. حكيمه (عليها السلام) از زنان با فضيلت، داراى ملكات اخلاقى، دانا به معارف دين و تربيت شده دو امام معصوم (ع)، يعنى پدرش امام جواد (ع) و برادرش امام هادى (ع) بود. وى به دليل همين امتيازات، ويژگى هايى داشت كه ، همسران اهل بيت (عليهم السلام)، در دوره امام هادى (ع) نداشتند.
حكيمه (عليها السلام) مأموريت داشت كه قبل از شروع زندگى مشترك نرجس (عليها السلام) با برادرزاده اش، معارف دين و دستورات الهى اسلام را به نرجس (عليها السلام)
بياموزد. وقتى كه حكيمه (عليها السلام)، و

  • چهارشنبه
  • 2
  • آبان
  • 1397
  • ساعت
  • 18:19
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

نرجس خاتون و حکیمه خاتون -(مدتى از همنشينى شبانه روزى حكيمه (عليها السلام) با نرجس (عليها السلام) ) *

440

نرجس خاتون و حکیمه خاتون -(مدتى از همنشينى شبانه روزى حكيمه (عليها السلام) با نرجس (عليها السلام) ) مدتى از همنشينى شبانه روزى حكيمه (عليها السلام) با نرجس (عليها السلام) مى گذشت. در آن زمان كوتاه، حكيمه (عليها السلام) به امر امام هادى (ع) دستورات و تكاليف شرع را به نرجس (عليها السلام) آموخت و بالأخره، در شبى مبارك، زندگى مشترك نرجس (عليها السلام) با امام عسكرى (ع) آغاز شد.
هنوز مدتى از ازدواج ملكوتى اين دو نگذشته بود كه امام هادى (ع) در زمان معتز عباسى (252- 255ه. ق) و به دست كارگزاران او به شهادت رسيد.
منبع
زنان اسوه صفحه٨٥

  • چهارشنبه
  • 2
  • آبان
  • 1397
  • ساعت
  • 18:21
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

امام حسن عسکری(ع) -(حضرت در روز جمعه هشتم ماه ربيع الثانى سال 232 ه. ق. در مدينه منوره، طلوع كرد.) *

414

امام حسن عسکری(ع) -(حضرت در روز جمعه هشتم ماه ربيع الثانى سال 232 ه. ق. در مدينه منوره، طلوع كرد.) حضرت در روز جمعه هشتم ماه ربيع الثانى سال 232 ه. ق. در مدينه منوره، طلوع كرد.
پدر بزرگوارش امام هادى عليه السلام در 28 جمادى الثانى، سال 254 ه. ق. در 40 سالگى به دست خليفه عباسى «المعتز باللَّه» در شهر سامرا به شهادت رسيد و پيكر پاكش در خانه مسكونى آن حضرت به خاك سپرده شد. مادر گراميش، «حُدَيث» بانويى بزرگوار، با تقوا و نيكوكار بود. از ديگر نام هاى او «سوسن»، «سليل» و «جدّه» است. قبل از آنكه امام هادى عليه السلام با آن بانو ازدواج كند،
امام جواد عليه السلام در وصف او گفت:
«سليل؛ يعنى بيرون كشيده از هر آفت و پليدى و ناپاكى (بعد، از آينده او خبر داد و فرمود: ) اى سليل، زود است خداوند به تو، حجت

  • چهارشنبه
  • 2
  • آبان
  • 1397
  • ساعت
  • 18:28
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

دوران كودكى امام حسن عسکری(ع) -(امام حسن عسکری(ع) در خاندان وحى به دنيا آمد و در همان محيط سراسر معنوى رشد و نمو كرد.) *

339

دوران كودكى امام حسن عسکری(ع) -(امام حسن عسکری(ع) در خاندان وحى به دنيا آمد و در همان محيط سراسر معنوى رشد و نمو كرد.) امام حسن عسکری(ع)در خاندان وحى به دنيا آمد و در همان محيط سراسر معنوى رشد و نمو كرد.
دوران كودكى آن حضرت، تحت سرپرستى پدر بزرگوارش امام هادى عليه السلام سپرى شد. پدرش چكيده تمام كمالات امامان معصوم و پيامبرگرامى صلى الله عليه و آله بود، به امام حسن عسكرى عليه السلام، درس‌ها آموخت و در همان كودكى به او مقامى بس والا بخشيد تا جايى كه امام هادى عليه السلام در حق فرزندش مى فرمايد:
«فرزندم، ابومحمد، اصيل ترين چهره خاندان نبّوت و استوارترين حجت (خدا) است. او بزرگِ فرزندانم و جانشين من است و امامت و احكام به سوى او باز مى گردد. »
منبع
اعيان الشيعه جلد ٢ صفحه ٤١

  • چهارشنبه
  • 2
  • آبان
  • 1397
  • ساعت
  • 18:31
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

امام حسن عسکری -(شمايل آن حضرت را اين گونه توصيف كرده اند: حضرتش گندم گون) *

364

امام حسن عسکری -(شمايل آن حضرت را اين گونه توصيف كرده اند: حضرتش گندم گون) به تفصيلي كه در كتب معتبر آمده ،
‌‌‌شمايل آن حضرت را اين گونه توصيف كرده اند: حضرتش گندم گون، متوسط القامه، نه بسيار فربه و نه بسيار ضعيف، جميل الوجه، همه ي اعضا متناسب، ابروهاي سياه مقوس، چشم‌هاي فراخ، پيشاني گشاده، گونه ي سرخ، خال هاشمي در گونه ي راست، گردن بلند و سينه پهن و بسيار با هيبت و جلالت بود. مسعودي
در «اثبات الوصيه» مي‌نويسد: از عالم عليه السلام روايت شده: وقتي سليل مادر حضرت امام حسن عسكري عليه السلام خدمت امام هادي عليه السلام وارد شد، فرمود: سليل، از هر آفت و عاهت و هر پليدي و نجاست بيرون كشيده شده است. سپس فرمود: به زودي حق تعالي به تو حجت خود را بر خلقش عطا خواهد فرمود كه زمين

  • چهارشنبه
  • 2
  • آبان
  • 1397
  • ساعت
  • 18:36
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

امام حسن عسکری(ع) -(جلوه اى از كمالات امام عليه السلام) *

449

امام حسن عسکری(ع) -(جلوه اى از كمالات امام عليه السلام) يكى از جلوه هاى روشن كمالات معنوى امام حسن عسكرى عليه السلام در دوران كودكى، خداترسى آن حضرت بود. نقل شده است كه در ايام كودكى امام، شخصى آن حضرت را ديد كه گريه مى كند و ديگر
كودكان به بازى مشغول اند، پنداشت گريه آن حضرت براى اسباب بازى است كه ساير كودكان دارند و او ندارد! به امام عرض كرد: برايتان اسباب بازى بخرم؟
امام فرمود: ما براى بازى آفريده نشده ايم.
پرسيد: پس براى چه آفريده شده ايم؟
فرمود: براى علم و عبادت.
پرسيد: از كجا چنين مى گويى؟
فرمود: از كلام خداوند (كه در قرآن مى فرمايد: )
أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّما خَلَقْناكُمْ عَبَثاً وَ أَنَّكُمْ الَيْنا لاتُرْجَعُونَ. (سوره مومنون آيه ١١٥)
«آيا م

  • چهارشنبه
  • 2
  • آبان
  • 1397
  • ساعت
  • 18:41
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

امام حسن عسكرى عليه السلام -(امام حسن عسكرى عليه السلام، عابدترين فرد زمان خود بود) *

425

امام حسن عسكرى عليه السلام -(امام حسن عسكرى عليه السلام، عابدترين فرد زمان خود بود) امام حسن عسكرى عليه السلام، عابدترين فرد زمان خود بود و بيش از همه، به عبادت خداوند و انجام دستورهاى الهى مى پرداخت. شبها را تا بامداد به تلاوت قرآن، نماز و سجده براى خدا مى پرداخت. نماز اول وقت را بر هر كارى مقدم مى داشت و هر وقت به نماز مى ايستاد، با تمام وجود نيايش مى كرد و تا وقتى كه از نماز فارغ نشده بود، هيچ مسأله اى توجه او را به خود معطوف نمى كرد. ابوهاشم جعفرى مى گويد:
«خدمت امام حسن عسكرى عليه السلام شرفياب شدم. حضرت مشغول نوشتن چيزى بود، وقت نماز كه فرا رسيد، از نوشتن دست كشيد و به نماز ايستاد. »
‏منبع
ره توشه عتبات به نقل از
بحارالأنوار، ج ٥٠، ص ٣٠٤ ؛

  • چهارشنبه
  • 2
  • آبان
  • 1397
  • ساعت
  • 18:47
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

امام حسن عسکری (ع) -(هيچ حادثه و موقعيتى آن حضرت را از عبادت خالصانه باز نمى داشت، حتى در دوران زندان هم بيش از پيش به عبادت و راز و نياز با خداوند مى پرداخت) *

328

امام حسن عسکری (ع) -(هيچ حادثه و موقعيتى آن حضرت را از عبادت خالصانه باز نمى داشت، حتى در دوران زندان هم بيش از پيش به عبادت و راز و نياز با خداوند مى پرداخت) هيچ حادثه و موقعيتى آن حضرت را از عبادت خالصانه باز نمى داشت، حتى در دوران زندان هم بيش از پيش به عبادت و راز و نياز با خداوند مى پرداخت. محمدبن اسماعيل مى گويد:
«او (امام حسن عسكرى عليه السلام) در زندان بود... روز را روزه مى گرفت و همه شب را به عبادت مى گذراند (و در اين حالت) نه حرف مى زد و نه به غير عبادت مشغول مى شد. »
چگونگى عبادت و راز و نياز آن حضرت با خداوند، طورى بود كه ديگران را نيز به ياد خدا مى انداخت و گاه موجب هدايت افراد گمراه مى شد. آنگاه كه آن حضرت در زندان صالح بن وصيف بود، گروهى از بنى عباس با صالح بن وصيف ملاقات كردند و از او خواستند تا بر امام بيشتر سخت بگيرد. او گفت:
«دو ن

  • چهارشنبه
  • 2
  • آبان
  • 1397
  • ساعت
  • 18:50
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

امام حسن عسکری(ع) -(بخشش و سخاوت) *

495

امام حسن عسکری(ع) -(بخشش و سخاوت) بخشش و سخاوت
سخاوت از اخلاق كريمه امام حسن عسكرى عليه السلام است. او بخشنده ترين مردم زمان خويش بود. هيچ فقير و تهى دستى از منزل آن حضرت، دست خالى برنمى گشت. سعى داشت، قبل از آنكه ابراز فقر شود به آنان كمك كند. آن حضرت در بيشتر مناطق اسلامى، وكيل هاى تعيين كرد تا حقوق
شرعى را از مردم بگيرند و به فقيران و
درماندگان برسانند و به آنان اجازه داده بود
كه از آن اموال در راه خير، حلّ اختلاف ميان
مسلمانان و ديگر مواردِ خير، مصرف كنند.
ابوهاشم جعفرى مى گويد:
«از نظر معيشت در تنگنا بودم، خواستم از حضرت امام حسن عسكرى عليه السلام
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌مؤونه و كمك طلب كنم ولى خجالت كشيدم (و از ابراز آن خوددارى كردم)

  • چهارشنبه
  • 2
  • آبان
  • 1397
  • ساعت
  • 18:53
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد