شهادت امیرالمومنین علی (ع)

مرتب سازی براساس
 اصغر سرابی

ضربت خوردن حضرت علی(ع) -(خبر آمد که علی زخمی شد) * اصغر سرابی

562

ضربت خوردن حضرت علی(ع) -(خبر  آمد که علی زخمی شد) خبر آمد که علی زخمی شد
شاه بین المللی زخمی شد

تاکه صمصام سر شاه نشست
گوئیا بر وسط ماه نشست

ریخت تا خون سرش در محراب
جامه حزن به تن کرد اصحاب

روی آئینه دل چاک افتاد
پدر خاک چو در خاک افتاد

مهر از خون سرش تا گل شد
لیله القدر علی کامل شد

از وسط فرق علی تا وا شد
سرشان مثل دل زهرا شد

به خدا جهل امامم را کشت
جهل نا اهل امامم را کشت

  • چهارشنبه
  • 12
  • خرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 11:20
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
سید ناصر ولائی زنجانی

شام غریبان حضرت علی(ع) -(امشب که شب شام غریبان علیست) *سید ناصر ولائی زنجانی

1489
1

شام غریبان حضرت علی(ع) -(امشب که شب شام غریبان علیست) امشب که شب شام غریبان علیست
ارکان جهان زغصه نالان علیست

امشب که حسین گرید ازهجر پدر
اهل ملکوت هم پریشان علیست

امشب که امام مجتبی گرید زار
در حسرت ماه روی تابان علیست

زینب به کجا پدرپدر می گوید
کلثوم به کنج خانه گریان علیست

خون گریه کن ای دودیده در ماتم او
زیرا که شب شام غریبان علیست

همواره ولایی از علی میگوید
جویای نمک ز خوان احسان علیست

  • دوشنبه
  • 31
  • خرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 18:10
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
سید ناصر ولائی زنجانی

ضربت خوردن حضرت علی(ع) -(مولا علی سوی مسجد شده روان) *سید ناصر ولائی زنجانی

593

ضربت خوردن حضرت علی(ع) -(مولا علی سوی مسجد شده روان) مولا علی سوی مسجد شده روان
در صبح نوزده تا شد سحر عیان
خواند نماز صبح با جمع مردمان
گوید خدا خدا مولا ز سوز جان
جانها فدای تو مولا علی علی
گریم برای تو مولاعلی علی
بنگر عدالت آن مرد پاکباز
بیند که قاتلش باشد به خواب ناز
مولا ندا دهد از موسم نماز
وانگه اقامه ای در حال سوز و ساز
او بی خبر ز خود با حق به گفتگوست
مولا که با خدا هر لحظه روبروست
قاتل ز پشت سر دارد از آن خبر
شمشیراوبه کف شخصی که فتنه جوست
شمشیر در هوا در حالت صعود
مولا علی بود مست می سجود
با ضربت تمام بر فرق آن امام
آید ز پشت سر شمشیر او فرود
جانها فدای تو مولا علی علی
گریم برای تو مولاعلی علی
فواره زد ز سر تا خون مرتضی
گفتا که رستگار گشتم من ای خدا
سجاده غرق خون شد فرق او دو تا
در ناله آمد از این غصّه ماسوا
ای آسمان شوی از این خبر خراب
شد موی مرتضی با خون خود خضاب
افتاده روی خاک رخسار بوتراب
بر مهر مصطفی این بود آن جواب
جانها فدای تو مولا علی علی
گریم برای تو مولاعلی علی
هر شیعیة علی گرید ز سوز جان
از غصه زمین می گرید آسمان
در گریه مسلمین در ناله قدسیان
شد کشته مرتضی شد ناله ها فغان
در کوفه زین خبر افتاده ولوله
در مسجد آمده گویا که زلزله
مردم به پرس و جو هر گوشه گفتگو
یاران همه غمین دشمن به هلهله
جانها فدای تو مولا علی علی
گریم برای تو مولاعلی علی
یاران مرتضی گریان به هر طرف
پیچیده این خبر در کوفه و نجف
شد فرق مرتضی آن مظهر شرف
بر ضرب خصم دون آه ای خدا هدف
جانها فدای تو مولا علی علی
گریم برای تو مولاعلی علی
بر روی یک گلیم ان جسم خونفشان
بنهاده شیعیان جمله به سر زنان
آید ز هر مکان فریاد الامان
شد جسم نیمه جان تاخانه اش روان
مولا در آن گذر شد تا که با خبر
شاید که دخترش باشد به پشت در
فرموده مرتضی با فرق غرق خون
با پای خود کنون در خانه پا نهم
راضی نمی شوم تا دختران من
از دیدنم شوند اکنون دچار غم
جانها فدای تو مولا علی علی
گریم برای تو مولاعلی علی
راضی نمی شوی ای مشعل هدی
زینب ببیند آن خونین سر تو را
بنگر به صحنه ای خواهر کند نظر
برجسم غرق خون در خاک کربلا
آندم که بیند او درخون حسین تو
گیرد زخون وضو آن نورعین تو
کی میشوی رضا در دشت کربلا
افتد به خاک .خون آن مظهر صفا
گوید ولایی از مهر و ولای تو
پیوسته بر درت باشد گدای تو
یا مرتضی علی ای بر همه ولی
جانهای ما همه باشد فدای تو
جانها فدای تو مولا علی علی
گریم برای تو مولاعلی علی

  • سه شنبه
  • 1
  • تیر
  • 1400
  • ساعت
  • 18:29
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
حاج نادر بابایی

شهادت حضرت علی(ع) -(خداحافظ ای کوفه شهر بلا) *حاج نادر بابایی

852

شهادت حضرت علی(ع) -(خداحافظ ای کوفه شهر بلا) خداحافظ ای کوفه شهر بلا
خداحافظ ای وادی بی وفا

خداحافظ ای جمع نامردمان
علی میرود از میان شما

خدا شاهد ،خون دلهای من
وفا کردم و دیدم امّا جفا

زِ زَخم سر حاشا شکایت کنم
اگر چه به بَستر فِکنده مرا

مرا کُشته زخم زبانهایتان
علی میرود باهمه عُقده ها

روم پیش زهرای اَطهر کنون
گشایم سخن از گِله بَرملا

زدنیا فقط (نادرا) چاه بود
به درد دل مرتضی آشنا

  • شنبه
  • 12
  • تیر
  • 1400
  • ساعت
  • 19:30
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 موسی جوانی تبریزی

شهادت حضرت علی(ع) -(خصم دون ره بر حریم نور یافت) * موسی جوانی تبریزی

630

شهادت حضرت علی(ع) -(خصم دون ره بر حریم نور یافت) خصم دون ره برحریم نور یافت
تیغ ملجم فـرق مولا را شکافت

ضـربت شمشیر زهـر آلود کین
تانشست برفـرق سلـطان مبین

شدعیــان باردگـر شــق القــمر
عــالمی زین واقعــه شدباخبــر

شیرحق افتــاد در محـراب خون
گــوئیا طـاق سما شد واژگــون

سجـده را مولا علـی تکــرار کرد
فـُـزت رب الکــعبه را اقــرار کرد

کـوفه را اندوه و ماتم سرگــرفت
نـاله ی وامحـــنتا دربـرگــرفت

ازنـوای دلخـــراش عــرشــیان
محشرکبــری درآن دم شد عیان

عرش وفرش درسوگ فخرکائنات
فــاتح خــیبر امیــر ممکنــات

نـاله سردادنــدباصــوت جلــی
آمــدآوای جگـــر ســوز علــی

دیـده هــا بارید چون ابر بهــار
زین مصیبت ماخلق شددلفــکار

بسکه جاری گشت از فرقش دما
رنگ رخسـار علــی شد کهــربا

جسم خونینش به خیل عاشقان
حمـل شد تامنـزلش نــاله کنان

درکنــارش مجـتبا باسوز و شین
ناله سرمی داد دلبـندش حسین

ازغـم زخــم پـدر دراضطـــراب
آید ازدیده (جوانــی) اشگــناب

  • یکشنبه
  • 10
  • مرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 23:04
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
استاد سید هاشم وفایی

-(به غیر مهر و محبت چه دیده ای برگرد) *استاد سید هاشم وفایی

532

-(به غیر مهر و محبت چه دیده ای برگرد) به غیر مهر و محبت چه دیده ای برگرد
کبوترانه چرا پر کشیده ای برگرد

تمام عمر قدم در ره خطا زده ای
به جز تباهی و ذلت چه دیده ای برگرد

اگر چه عبد من آلوده و سیه رویی
کجا ز رحمت من دل بریده ای برگرد

چرا اسیر شب تیره ی گنه شده ای
اگر که چشم به راه سپیده ای برگرد

هوای نفس تو را می برد به سوی جهیم
«ز برزخی که خودت آفریده ای برگرد»1

چقدر فاصله داری میان خود با من
نفس بریده شدی بس دویده ای برگرد

دوباره تشنه ی لاتقنطوی ...من شده ای
همیشه از می رحمت چشیده ای برگرد

ره انابه و توبه به روی تو باز است
اگر که میوه ی ممنوعه چیده ای برگرد

خدای توبه پذیر توام کجا رفتی
اگر به آخر خط هم رسیده ای برگرد

پرندگان مهاجر تمام برگشتند
تو هم به همره آنان پریده ای برگرد

«وفایی»از چه ز درگاه من گریزانی
صدای دعوت من را شنیده ای برگرد

  • یکشنبه
  • 4
  • اردیبهشت
  • 1401
  • ساعت
  • 17:27
  • نوشته شده توسط
  • احسان مشفق
ادامه مطلب
استاد سید هاشم وفایی

-(بر درگه تو آبرویی من ندارم) *استاد سید هاشم وفایی

864

-(بر درگه تو آبرویی من ندارم) بر درگه تو آبرویی من ندارم
حرفی حضورت درخور گفتن ندارم

پرونده ام تیره تر از شب های درد است
درنامه ی خود نقطه ای روشن ندارم

جز آستانت برکجا رو آورم من
رویی اگرچه بهر برگشتن ندارم

سیل سرشک من دلیل شرمساری است
درمحضرت جز ناله وشیون ندارم

تقوا لباس میهمانان تو باشد
افسوس دربزم تو پیراهن ندارم

با رأفت ومهرت نگاهم می کنی باز
با آن که من هرگز چنین دیدن ندارم

دارم خدایی که رحیم است وغفوراست
شکی به قدر یک سرسوزن ندارم

جز گوهرمهر علی وآل عصمت
رهتوشه ای در لحظه ی مُردن ندارم

غافل مشو ازنفس خود هرگز«وفایی»
بدتر زنفس خود دگر دشمن ندارم

  • یکشنبه
  • 4
  • اردیبهشت
  • 1401
  • ساعت
  • 18:03
  • نوشته شده توسط
  • احسان مشفق
ادامه مطلب

در مرثیه امام علی (ع) -(چه در هیبت، چه در غیرت، چه در عشق، اولین هستی) * سعید تاج محمدی

1005

در مرثیه امام علی (ع) -(چه در هیبت، چه در غیرت، چه در عشق، اولین هستی) چه در هیبت، چه در غیرت، چه در عشق، اولین هستی
که بر انگشتر فضل و شرف همچون نگین هستی

جهان عمری‌ست درمانده‌ست در تردید و شک، اما
تو خود عین‌الیقین، روح‌الیقین، حق‌الیقین هستی

من از فتحِ درِ خیبر به دستان تو فهمیدم
که تو دست توانمند خدا در آستین هستی

سرِ در چاه را باور کنم یا ذوالفقارت را؟
که گاهی آن‌چنان هستی و گاهی این‌چنین هستی

بگو از استخوان در گلو، از خار در چشمت
که پر از خطبه‌های ناتمام آتشین هستی

بگو چشم نبی روشن، بگو چشم حسودان کور؛
برای فاطمه تنها تو در عالم قرین هستی...

از آن روزی که چشمم باز شد، در گوش من خواندند:
«که تو تا لحظۀ آخر، امیرالمؤمنین هستی»

  • سه شنبه
  • 22
  • فروردین
  • 1402
  • ساعت
  • 12:31
  • نوشته شده توسط
  • فاطمه سرسخت
ادامه مطلب

در زمینه مرثیه امام علی (ع) -(پیچیده نیست مساله، بر ما مُسَلّم است ) * علی علی بیگی

637

در زمینه مرثیه امام علی (ع) -(پیچیده نیست مساله، بر ما مُسَلّم است ) پیچیده نیست مساله، بر ما مُسَلّم است
دنیا بدون روضه شبیه جهنم است

هنگام نا امیدی و در موقع بلا
دلگرمی همه به همین رقص پرچم است

در بین سفره های کریمانه ات حسین
روزیِ سالِ عالم و آدم فراهم است

بر دردهای نوکرت این روزها فقط
اذن زیارت است که ارباب، مرهم است

یا أیها الغریب! برای عزای تو
دریایِ اشک هم بشود چشم مان کم است

در واژه های خنجر و گودال و بوریا
آری تمامِ روضه ات آقا مجسم است
.
.
.

«وَالشِّمرُ جالِسٌ» ، نَفَسَت را بُریده است
این ضربه های آخرش از بس که محکم است

  • سه شنبه
  • 22
  • فروردین
  • 1402
  • ساعت
  • 16:36
  • نوشته شده توسط
  • فاطمه سرسخت
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

روضه بعد از شهادت امیرالمومنین(ع) * مرتضی محمودپور

1204
2

روضه بعد از شهادت امیرالمومنین(ع) ◾شب بیست و سوم
◾بعداز شهادت حضرت‌علی(ع)
زبانحال امام مجتبی(ع)

گرچه‌درکوفه‌شده‌غصه نصیبم زینب
جمع کن بستر بابای غریبم زینب
ردخون‌سرباباست دراین حجره ولی
جای‌من پاک کن این خون‌حبیبم زینب

آنقدر گریه مکن وقت سحر نزدیک است
خیز از جای کنون وقت سفر نزدیک است
دلمان تنگ مدینه‌است بیا تا برویم
بخدا روءیت آن خانه و در نزدیک است

دلم از غصه‌ی مادر بخدا‌گلگون است
وقت‌افطار از آن‌زهر دهانم‌خون‌است
تو روی کرببلا من به مدینه ای وای
ردخون‌سرببریده در این‌هامون است

میروی‌ باز بیایی تو به کوفه خواهر
همره خیل اسیران و گلان پرپر
روی نیزه سر ببریده تماشا دارد
دختران را تو از این‌کوچه‌و‌بازار ببر

#مرتضی_محمودپور
@haajmorteza

  • چهارشنبه
  • 23
  • فروردین
  • 1402
  • ساعت
  • 04:49
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

دوبیتی ورباعی بیست هفتم ماه مبارک رمضان -(هفتم مولای عالم حیدر است) * رضا یعقوبیان

518

دوبیتی ورباعی بیست هفتم ماه مبارک رمضان  -(هفتم مولای عالم حیدر است) هفتم مولای عالم حیدر است
خانه ی مولا چو روز محشر است
خون بگرید از غم بابا حسین
دیده گریان بهر بابا دختر است

◾️

هفتم حیدر عزیز مصطفاست
خونجگر از داغ بابا مجتباست
خون بگرید از غم بابا حسین
خانه ی مولا به پا بزم عزاست

◾️

هفت روزه، مجتبی تنها شده
کوفه از داغ علی غوغا شده
خونجگر گشته حسین و زینبش
بزم غم در خانه اش برپا شده

  • پنج شنبه
  • 24
  • فروردین
  • 1402
  • ساعت
  • 11:08
  • نوشته شده توسط
  • فاطمه سرسخت
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

اشعار شهادت امام علی (ع) شب بیست هفتم -(هفتم شهید،کوفه گشته امشب) * رضا یعقوبیان

501

اشعار شهادت امام علی (ع) شب بیست هفتم  -(هفتم شهید،کوفه گشته امشب) هفتم شهید،کوفه گشته امشب
آمده از این غم،جان شیعه بر لب
بیت علی در غم شد
کوفه غرق ماتم شد
یا علی مظلوم۲

هفتم امام،انس و جان رسیده
ریحانه ی زهرا،قامتش خمیده
از کینه ی بیگانه
خانه شده غمخانه
یا علی مظلوم۲

هفتم علی و،خون تمام دل هاست
در خانه ی مولی،شور غم هویداست
خون دل یتیمان است
زینبش پریشان است
یا علی مظلوم۲

خون دل حسینش،زین ماتم عظماست
بعد داغ بابا،او اسیر غم هاست
خونجگر شده زینب
جان او بود بر لب
یا علی مظلوم۲

خانه ی ولایت،بی علی خموش است
هر یتیم کوفه،امشب در خروش است
شعله ها برافروزد
اشک از بصرش ریزد
یا علی مظلوم۲

  • پنج شنبه
  • 24
  • فروردین
  • 1402
  • ساعت
  • 11:50
  • نوشته شده توسط
  • فاطمه سرسخت
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

اشعار شهادت امام علی (ع) بیست هفتم ماه مبارک رمضان -(هفتم داغ مرتضی امشب است) * رضا یعقوبیان

518

اشعار شهادت امام علی (ع) بیست هفتم ماه مبارک رمضان  -(هفتم داغ مرتضی امشب است) هفتم داغ مرتضی امشب است
جان تمام شیعیان بر لب است
خونجگر از داغ پدر زینب است
از این داغ و محن
خونجگر شد حسن
به یاد سوز و غم حیدر
حسین زند بر سینه و سر
واویلتا آه و واویلا۲

سوزد ز داغ پدرش مجتبی
می نالد او با گریه ی بی صدا
فتاده یاد غربت مرتضی
همره نور عین
سوزد از غم حسین
کسی چو زینب غم ندیده
قامتش از این غم خمیده
واویلتا آه و واویلا۲

زینب او غربت نموده احساس
ریزد سرشک از دیده اش چو الماس
همناله گشته با حسین و عباس
ریزد اشک بصر
بهر داغ پدر
بعد از علی کوفه خموش است
یتیم کوفه در خروش است
واویلتا آه و واویلا۲

حسین کنار قبر او نشسته
حسن کنارش با دل شکسته
به قبر او دخیل گریه بسته
بهر یار غریب
شد حسن بی شکیب
بزم عزا برپا شد امشب
غربت او معنا شد امشب
واویلتا آه و واویلا۲

  • پنج شنبه
  • 24
  • فروردین
  • 1402
  • ساعت
  • 12:10
  • نوشته شده توسط
  • فاطمه سرسخت
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

اشعار شهادت امام علی (ع) بیست هفتم ماه مبارک رمضان -(هفتم داغ حیدر(عالم پر از خروش است)۲) * رضا یعقوبیان

405

اشعار شهادت امام علی (ع) بیست هفتم ماه مبارک رمضان  -(هفتم داغ حیدر(عالم پر از خروش است)۲) هفتم داغ حیدر(عالم پر از خروش است)۲
مسجد کوفه دیگر(بی مرتضی خموش است)۲
آمده فصل ماتم
شیعه بسوزد از غم
واویلتا واویلا۲

هفتم داغ حیدر(گرید دو نور عینش)۲
نشسته در عزایش(با مجتبی حسینش)۲
آمده فصل ماتم
شیعه بسوزد از غم
واویلتا واویلا۲

هفتم داغ حیدر(جان ها رسیده بر لب)۲
در خانه بهر بابا(عزا گرفته زینب)۲
آمده فصل ماتم
شیعه بسوزد از غم
واویلتا واویلا۲

هفتم داغ حیدر(غربت نموده احساس)۲
یاد غریب عالم(خون گریه کرده عباس)۲
آمده فصل ماتم
شیعه بسوزد از غم
واویلتا واویلا۲

هفتم داغ حیدر(زینب دلشکسته)۲
کنار قبر بابا(دخیل گریه بسته)۲
آمده فصل ماتم
شیعه بسوزد از غم
واویلتا واویلا۲

هفتم داغ حیدر(حسن چه بی شکیب است)۲
با گریه همچو زینب(یاد شه غریب است)۲
آمده فصل ماتم
شیعه بسوزد از غم
واویلتا واویلا۲

  • پنج شنبه
  • 24
  • فروردین
  • 1402
  • ساعت
  • 12:22
  • نوشته شده توسط
  • فاطمه سرسخت
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

اشعار شهادت امام علی (ع) بیست هفتم ماه مبارک رمضان -(شده هفتم مولی،همه دل ها غمین است) * رضا یعقوبیان

1320

اشعار شهادت امام علی (ع) بیست هفتم ماه مبارک رمضان  -(شده هفتم مولی،همه دل ها غمین است) شده هفتم مولی،همه دل ها غمین است
به خانه همچو زینب،حسین او حزین است
علی غریب و مظلوم۲

شده هفتم مولی،جهان غرق عزا شد
تمام شهر کوفه،چنان ماتمسرا شد
علی غریب و مظلوم۲

شده هفتم مولی،بسوزد نور عینش
حسن کنار زینب،بنالد با حسینش
علی غریب و مظلوم۲

شده هفتم مولی،همه دل ها پریشان
به یاد غربت او،شده هر دیده گریان
علی غریب و مظلوم۲

شده هفتم مولی،گل احمد مختار
همه عالم هستی،بود بر او عزادار
علی غریب و مظلوم۲

شده هفتم مولی،حسن با دیده ی تر
به یاد غم بابا،زند بر سینه و سر
علی غریب و مظلوم۲

  • پنج شنبه
  • 24
  • فروردین
  • 1402
  • ساعت
  • 13:32
  • نوشته شده توسط
  • فاطمه سرسخت
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

اشعار شهادت امام علی(ع) شب بیست هفتم ماه مبارک رمضان -(هفتم سوز و داغ حیدر رسید) * رضا یعقوبیان

1362
-1

اشعار شهادت امام علی(ع) شب بیست هفتم ماه مبارک رمضان  -(هفتم سوز و داغ حیدر رسید) هفتم سوز و داغ حیدر رسید
قامت مجتبی از این غم خمید
جان او بر لب است
خونجگر زینب است
آه و واویلا۲

شد هفتم شهادت مرتضی
خونجگر از داغ پدر مجتبی
خون دل نور عین
ریزد اشک حسین
آه و واویلا۲

هفتم داغ شاه عالمین است
همناله ی با زینبش حسین است
سوزد از این محن
یاد بابا حسن
آه و واویلا۲

مسجد کوفه بی علی خموش است
یتیم خونجگر در خروش است
ای پدر کجایی
امان از جدایی
آه و واویلا۲

جان حسین و حسنش بر لب است
همناله با عباس او زینب است
صاحب ذوالفقار
علی شد رستگار
آه و واویلا۲

  • پنج شنبه
  • 24
  • فروردین
  • 1402
  • ساعت
  • 13:51
  • نوشته شده توسط
  • فاطمه سرسخت
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

اشعارشهادت امام علی (ع)شب بیست هفت ماه -(هفتم ماتم،علی مظلوم) * رضا یعقوبیان

426

اشعارشهادت امام علی (ع)شب بیست هفت ماه  -(هفتم ماتم،علی مظلوم) هفتم ماتم،علی مظلوم
گردیده در کوفه،غربتش معلوم
در شهر کوفه
غم زد شکوفه
آه و واویلتا،آه و واویلا۲

خون گریه می کند،زین داغ و محن
حسین فاطمه،همراه حسن
غم شد نصیبش
کم شد شکیبش
آه و واویلتا،آه و واویلا۲

عباس بن علی،جانش بر لب است
خون از داغ پدر،دل زینب است
هر دم می سوزد
شعله افروزد
آه و واویلتا،آه و واویلا۲

حسین فاطمه،گردیده حساس
می سوزد می نالد،همراه عباس
با دل سوزان
گشته پریشان
آه و واویلتا،آه و واویلا۲

گل های فاطمه،قلب شکسته
با یاد مرتضی،در غم نشسته
بابای مظلوم
ای از حق محروم
آه و واویلتا،آه و واویلا۲

سوزد بهر بابا،نور دو عینش
کنار قبر او،گرید حسینش
رفته حبیبش
باب غریبش
آه و واویلتا،آه و واویلا۲

  • پنج شنبه
  • 24
  • فروردین
  • 1402
  • ساعت
  • 15:06
  • نوشته شده توسط
  • فاطمه سرسخت
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

اشعار شهادت امام علی (ع) شب بیست هفتم ماه مبار ک رمضان -(آه هفتم حیدر است) * رضا یعقوبیان

523

اشعار شهادت امام علی (ع) شب بیست هفتم ماه مبار ک رمضان  -(آه هفتم حیدر است) آه
هفتم حیدر است
در کوفه محشر است
زینب خونجگر است
آه و واویلتا۲

آه
شمس عالمین رفت
نور هر دو عین رفت
بابای حسین رفت
آه و واویلتا۲

آه
حسین در تاب و تب
جان رسیده بر لب
همناله با زینب
آه و واویلتا۲

آه
شد خموش شمس دین
خون دل مؤمنین
حسن شد دلغمین
آه و واویلتا۲

آه
از این غم و محن
خون دل مرد و زن
خون بگرید حسن
آه و واویلتا۲

آه
حسینش حساس است
اشکش چون الماس است
خونجگر عباس است
آه و واویلتا۲

  • پنج شنبه
  • 24
  • فروردین
  • 1402
  • ساعت
  • 15:20
  • نوشته شده توسط
  • فاطمه سرسخت
ادامه مطلب

مرثیه امام علی در ماه مبارک رمضان -(چه در هیبت، چه در غیرت، چه در عشق، اولین هستی) * سعید تاج محمدی

1016

مرثیه امام علی در ماه مبارک رمضان  -(چه در هیبت، چه در غیرت، چه در عشق، اولین هستی) چه در هیبت، چه در غیرت، چه در عشق، اولین هستی
که بر انگشتر فضل و شرف همچون نگین هستی

جهان عمری‌ست درمانده‌ست در تردید و شک، اما
تو خود عین‌الیقین، روح‌الیقین، حق‌الیقین هستی

من از فتحِ درِ خیبر به دستان تو فهمیدم
که تو دست توانمند خدا در آستین هستی

سرِ در چاه را باور کنم یا ذوالفقارت را؟
که گاهی آن‌چنان هستی و گاهی این‌چنین هستی

بگو از استخوان در گلو، از خار در چشمت
که پر از خطبه‌های ناتمام آتشین هستی

بگو چشم نبی روشن، بگو چشم حسودان کور؛
برای فاطمه تنها تو در عالم قرین هستی...

از آن روزی که چشمم باز شد، در گوش من خواندند:
«که تو تا لحظۀ آخر، امیرالمؤمنین هستی»

  • یکشنبه
  • 27
  • فروردین
  • 1402
  • ساعت
  • 10:27
  • نوشته شده توسط
  • فاطمه سرسخت
ادامه مطلب

مرثیه امام علی در ماه مبارک رمضان -(سلمان! تو نیستی و ابوذر نمانده است) * محمد حسین انصاری نژاد

336

مرثیه امام علی در ماه مبارک رمضان -(سلمان! تو نیستی و ابوذر نمانده است) سلمان! تو نیستی و ابوذر نمانده است
عمار نیست، مالک اشتر نمانده است

قرآن به نیزه می‌رود این‌جا هزار بار
جز خطبۀ دریغ به منبر نمانده است...

در کوچه‌های هاشمی آتش هنوز هست
باور مکن که حادثه دیگر نمانده است

دشمن خیال کرد کتاب غدیر سوخت
دشمن خیال کرد که کوثر نمانده است...

تکفیر می‌کنند پیاپی امام را
ایمانشان به مصحف و دفتر نمانده است

شمشیرهای یکسره کوفی‌ست در نیام
راهی ورای گریۀ پرپر نمانده است

دیگر کجای شب تهی از ابن‌ملجم است؟
در کوفه جز سیاهی خنجر نمانده است

فردا تمام جامه‌‎دران‌اند پشت در
فردا ولی چه فایده حیدر نمانده است!

  • یکشنبه
  • 27
  • فروردین
  • 1402
  • ساعت
  • 10:30
  • نوشته شده توسط
  • فاطمه سرسخت
ادامه مطلب

در مرثیه امام علی (ع) شب قدر -(دلی برای سپردن به آن دیار نداشت) * محمد حسین ملکیان

311

در مرثیه امام علی (ع) شب قدر  -(دلی برای سپردن به آن دیار نداشت) دلی برای سپردن به آن دیار نداشت
برای لحظۀ رفتن دلش قرار نداشت

امیر هیچ به‌جز زخم بی‌شمار نخورد
امیر هیچ به‌جز درد بی‌شمار نداشت

شبانه‌های علی مثل روز روشن بود
اگر که پنجره‌ها پردۀ غبار نداشت

نه در خیال خلافت که پیش چشمش این
به قدر وصلۀ یک کفش اعتبار نداشت

و کینه‌ها همه یک تیغ شد فرود آمد
که چیز دیگری از کوفه انتظار نداشت

  • یکشنبه
  • 27
  • فروردین
  • 1402
  • ساعت
  • 10:37
  • نوشته شده توسط
  • فاطمه سرسخت
ادامه مطلب

در مرثیه امام علی (ع) ماه مبارک رمضان شب قدر -(زبانحال حضرت ام البنین در غم مولا) * داریوش جعفری

785

در مرثیه امام علی (ع) ماه مبارک رمضان شب قدر  -(زبانحال حضرت ام البنین در غم مولا) زبانحال حضرت ام البنین در غم مولا

بعد تو با غمت ای حضرت مولا چه کنم
با دل غم زدهء عترت طاها چه کنم

پسرانم به فدایِ پسرانِ زهرا
با غم بی کسیِ زینب کبری چه کنم

خانه بی روی تو غمخانهء من شد ، اما
با ردِ خونِ سرت کنج مصلّا چه کنم

بی تو درمانده ترین مادر تاریخ منم
بی تو در سیل بلا یک زن تنها چه کنم

سیر کی میشود این قوم به یک ضربت تیغ
جگر پارهء در طشت حسن را چه کنم

یادگاری دو کفن مانده ز زهرای بتول
با حسینت که شود کشته به صحرا چه کنم

گر سرت گشت دو تا بر سر تن باقی بود
با سرِ همسفرِ نیزهء اعدا چه کنم

  • یکشنبه
  • 27
  • فروردین
  • 1402
  • ساعت
  • 10:55
  • نوشته شده توسط
  • فاطمه سرسخت
ادامه مطلب

شب قدر -(امشب شب حیدر است آن فاتح بدر) * رسول چهارمحالی

205

شب قدر -(امشب شب حیدر است آن فاتح بدر) امشب شب حیدر است آن فاتح بدر
یا که شب دلبراست گشته شب قدر

امشب دل ما به عرش درپرواز است
یا سوی نجف نوحه گری آغاز است

امشب که هزار سال ارزش با اوست
من آ مده ام خدا دلم چون آهوست

ای شافع روز محشر ای شاه حنین
مارا تو ببخش به حق رگهای حسین

ای صاحب قدر حق این ماه عزیز
بخشا همه را، گناه این بنده بریز

امشب تو بزن رقم خیر و برکات
پرونده ی ما تو پر نما از حسنات

  • دوشنبه
  • 19
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 15:38
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

مرثیه شهادت حضرت علی(ع) -(شب نزول قرآن،قرآن ناطق حق) * رسول چهارمحالی

479

مرثیه شهادت حضرت علی(ع) -(شب نزول قرآن،قرآن ناطق حق) سبک،میمیرم از جدایی

بابا علی علی جان،بابا علی علی جان(2)
.......................................
شب نزول قرآن،قرآن ناطق حق
رفت از جهان به سوی،پروردگار بر حق
دیگر علی ندارد،درد و غمی به عالم
از کوفیان کشیده،چه رنج های نا حق
بر قلب خستۂ ما،داغی نشسته امشب
مهدی بود عزادار،یارب الهی العفو
از دیدگان ما شد،اشک غمش روانه
حاجت روا علی شد،به حق حیدر العفو
............................................
در کنج خانه امشب ،زانو گرفته عباس
گشته یتیم امشب،این شاخۂ گل یاس
کنج دگر نشسته،مظلوم هر دو عالم
عطشان چه غم گرفته،شاه شهید عالم
روضه نموده بر پا،زینب برای بابا
می خواند از مدینه،دست بستۂ بابا
از کوچه و غریبی،از چاه شهر کوفه
از یار بی نگارو،از اشک پاک بابا
....................................
خاک عزا به سر شد،زینبش بی پدر شد
در شهر کوفه دیگر،تنها و در به در شد
بر روی دوش جانان،همراه یادگاران
جسم علی روانه،در خاک سرد قبر شد
میمیرم از جدایی،بابای من کجایی
از من چرا جدایی،بابای من کجایی
زینب بود پریشان،دنبال جسم پاکت
از کوفه تا نجف رفت،با پای دل به راهت
......................................
امشب شب عجیبی است،شب یتیمی ما
حق دارد از غم امشب،خون بارد دیدۂ ما
امشب همه یتیمان،با کاسه هایی از شیر
بغض در گلو گرفته،از زندگی شدند سیر
امشب علی به جنت،دیدار می کند او
طفل ششماهۂ اش را،آن یاس پرپرش را
امشب نبی اسلام،آید به دیدن او
گوید خوش آمدی تو،اول مظلوم عالم
..........................................
شد قصۂ کفن باز،تعبیر خواب زینب
از بغض کوفه تا شام،شد شام تار زینب
پایان هر مصیبت،پایان تلخ هر تب
ختم است با تو زینب،ختم است با حسینت
حرف اسارت و شام،یک آسمان حرامی
درد جهان به قلب،بی بی بی حرم ریخت
تا بحث نیزه ها شد،نفرین به نیزه داران
زینب به دور خیمه،از ترس نیزه داران
...........................................
مظلوم حسین حسین جان،مظلوم حسین حسین جان(2)

  • دوشنبه
  • 19
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 15:50
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

دو بیتی لیالی قدر -(بیچاره کسی که رمضان توبه ندارد) * رسول چهارمحالی

190

دو بیتی لیالی قدر  -(بیچاره کسی که رمضان توبه ندارد) بیچاره کسی که رمضان توبه ندارد
بیچاره تر آنی که ز جان توبه ندارد
با بستن این سفره و با آمدن عید
بر رحمت حق او به زبان توبه ندارد

ملک و ملک ،فلک و فلک ذکر لبش یا علیست
شمس و قمر ،نور بصر هر نظرش یا علیست
عرش به فرش،حور و پری نغمۂ مولا زنند
کون و مکان،ورد زبان از کرمش یا علیست

گوش کن می گویمت بی پیش و پس
نکته ای در ذهن تاریخ است بس
فاتح خیبر ،شفیع حشر ،مولای جهان
نیست مظلومی به مظلومیت او هیچ کس

شاهکار خلقت امشب غرق خون گردیده است
اعتبار خلقت امشب غرق خون گردیده است
فرق مولا شد دو تا ،فزت و رب الکعبه گفت
افتخار خلقت امشب غرق خون گردیده است

فرق خونین تو دیدن بهر دختر سخت بود
جسم بابا توی بستر جای منبر سخت بود
کاش می مردم نمی دیدم تو را خونین جبین
ترک دیدار تو بابا ،جان مادر سخت بود

از مدح علی پلی زدم تا عرصات
آ مد ز ملک هزار و اندی حسنات
جبریل ندا زد به همه جن و مَلَک
الله ،محمد و علی را صلوات

چون علی مرحم زخم دل طفلان بشویم
نیمه شب ها ازخوف خداوندگریان بشویم
دست گیر همه ی خلق یتیم و مسکین
تا همان مؤمن محبوب به قرآن بشویم

شاهکار خلقت امشب می شود فرقش دو تا
ذکر لب های همه مولا علی مرتضی
می شود محراب مسجد مقتل شیر حنین
کودکان چشم انتظارند تا رسد شیر خدا

چون ضربه شمشیر شکست فرق علی را
محراب بشد مقتل و ذکر لب مولا
گفت فزت و رب الکعبه را حضرت حیدر
انگار خدا داد همه حاجت آ قا

اشک من بارید و بستر خاک شد
جسم پاک تو پدر بر پهنه افلاک شد
دیده ام بارانی و دل غرق خون
از غمت بابا ببین صد چاک شد

امشب که به جنت بنهد پا شه والا
آ ید پی دیدار گلش حضرت زهرا
مظلومه ای آید پی مظلوم به جنت
در عرش شود نور جمال تو هویدا

دیگر امشب سفره ایتام خرما را ندید
هیچ کس در کوفه دیگر روی مولا را ندید
آ نکه هر شب یاور و یار یتیمان بود رفت
دیده ی محراب و منبر هیچ آ قا را ندید

امشب سر بی شام زمین بگذارید
آ تش به دل و جان حزین بگذارید
دیگر خبری نیست ز نان و خرما
یک کاسه ی شیر مومنین بگذارید

دست من و دامان تو ساقی کوثر
چشمان من گریان تو ساقی کوثر
من روضه خوانم در غم مظلومی تو
بنگر منم حیران تو ساقی کوثر

  • پنج شنبه
  • 22
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 10:38
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

دو بیتی های شب قدر -(در شب قدر بیا قدر خودت را تو بدان) * رسول چهارمحالی

267

دو بیتی های شب قدر -(در شب قدر بیا قدر خودت را تو بدان) در شب قدر بیا قدر خودت را تو بدان
استغاثه بکن و دشمن خود را تو بران
با دعا و ندبه و جوشن کبیر و حال زار
خالق خود را برای خویشتن یکدم مران

ریسمان دلم از صحن طلا رفت نجف
یا رضا گفت وبا اذن خدا رفت نجف
دست بوسی علی در شب قدر مولا
یا الهی بعلی گفت! کجا رفت؟ نجف

الهی باالحسین ما بی قراریم
به جز در روضه ها جایی نداریم
حسین دار و ندار سینه زن ها
در این بزم عزا بنگر که زاریم

امشب به بقیع و فاطمه بسته دخیل
او شافع محشر است چون رب جلیل
صاحب عزا حضرت زهراست امشب
فاطمه بود یک زن بی مثل بی بدیل

شب قدر است ومناجات سحرمی چسبد
گریه و ناله برای پدر از سوی پسر می چسبد
کاش آقا نظری بر دل ما هم بکند
وصل زهرا و علی،ضربه به سرمی چسبد

یا علی گفتم در صحن نجف بستم دخیل
با عنایات امیر المومنین آ ن بی بدیل
گفتم آقا آرزوی صحن تو ماند بر دلم
ای که یوسف میزند زانو به پایت یا جمیل

شب قدراباالایتام مولای یتیمان است
همان که کوله بارش نان طفلان است
نشد سیراب یک شب مرد نخلستان
علی که همدمش هرجا فقیران است

قبولم می کنی ای شهریار عالم فانی
گرفتار توأم آقا شفاعت جان جانانی
تویی اول و هم آخر وصی خاتم مرسل
بوددستم به دامانت میدانم که میدانی

نیمۂ شب ،تا به سحر ،یارب الهی العفو
نیمۂ شب ،با چشم تر ،یارب الهی العفو
تو دل شب غرق گناه من اومدم خدایا
نیمۂ شب ، قرآن به سر،یارب الهی العفو

  • پنج شنبه
  • 22
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 10:39
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

شعر شب های قدر ،شهادت حضرت علی علیه السلام -(بیت بیت شعر من ختم است با نام علی) * رسول چهارمحالی

220

شعر شب های قدر ،شهادت حضرت علی علیه السلام -(بیت بیت شعر من ختم است با نام علی) بیت بیت شعر من ختم است با نام علی
شافع روز جزاست مستم من از جام علی
در ردیف شعر ها تنها ردیف باشد علی
وقت جنگ باعدو یکه حریف باشد علی
قافیه سازیم با نامش که می باشد علی
حیدر صفدر امیرالمومنین است او علی
او طبیب دردمندان و مجیر عالم است
او وصی بر حق، دین نبی خاتم است
نالۂ ام یجیب ما شده در هر دمی
دستهای بر دعای تو سوی رب جلی
شب شب قدر است و مولا معنی قدر است علی
قاری قرآن، همان قرآن بر صدر است علی
بر یتیمان و ضعیفان و اسیران رهبر است
او انیس و مونس و بر قلب یاران مضطر است
مرد نخلستان و چاه و رازهای نیمه شب
با دعا و با مناجات و نوا در حال تب
کهنه پوش و بی نشان در کوفۂ بیمار بود
من به قربان تو و ایل ات چقدر بی یار بود
فاتح خیبر بود حیدر همان یعسوب دین
عبد صالح آن مطیع حق بر روی زمین
مولد کعبه که شد محراب قتلگاه او
فرق در خون قلب پر خون علی همراه او
ضربت شمشیر گویا قاتل مولای ماست
خیر داغ فاطمه اندر مدینه جانفزاست
وقت داغ فاطمه غمخوار حیدر چاه بود
بعد زهرا همدم مولا علی صد آه بود
مسجد کوفه نشسته در عزای مرتضی
فاطمه مجلس گرفت در عرش صدرش مصطفی
خانۂ حق هم سیه پوش غم مولود خویش
انبیا و اولیا محزون چون معبود خویش
از علی گفتن ،نوشتن،کار هر کس نیست نیست
مدح او قرآن نوشته،آ یه آ یه یا علیست
مدح او را خالقش گفته ،امیر المؤمنین
نسل پاکش نسل زهرا و نبی نور مبین
ساقیا دست توسل بر در شاهانه کن
با شهادت بر علی اعمالی آگاهانه کن
ذکر او ذکر خدا و نام او نام خداست
عابدی زاهد به راه حق ولی بی ادعاست

  • پنج شنبه
  • 22
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 10:45
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

شب های قدر -(شد لیالی قدر ، نزول قرآن) * رسول چهارمحالی

225

شب های قدر  -(شد لیالی قدر ، نزول قرآن) شد لیالی قدر ، نزول قرآن
دیده ی عاشقان گردیده گریان
در عزای علی ساقی کوثر
عالمی می شود غمگین و نالان
وای...........غرق در خون حیدر
وای ........غرق در خون منبر
وای .......خون چکیده از سر
---------------------------
وای ........کشته شد شیر خدا(2)
---------------------------
می وزد از سحر ماتم و غم
بر دل شیعیان نشته ماتم
مسجد و منبر و سجاده گشته
غرق در خون او با اشک نم نم
وای ....... عالمی به شور و شین
وای...................فاتح بدر و حنین
وای ........کشته شد ابا الحسین
----------------
وای ........کشته شد شیر خدا(2)
-----------------------
بر دل زینبش ماتم و درد
بار دیگر جهانش شود سرد
بر سر و سینه زد از داغ بابا
می کشد ناله از سینه ی پر درد
وای .......زینبش شد محزون
وای.......دیده ها شد پر خون
وای...........آ سمان شد گریون
--------------------
وای .....کشته شد شیر خدا(2)

  • پنج شنبه
  • 22
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 10:56
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

نوحه شهادت حضرت علی(ع) -(بر خیز که شور محشر آمد ) * رسول چهارمحالی

272

نوحه شهادت حضرت علی(ع) -(بر خیز که شور محشر آمد ) سبک :برخیز که شور محشر آمد

مظلوم علی جان ،مظلوم علی جان(2)

بر خیز که شور محشر آمد
هنگامه هجر حیدر آ مد
بر خیز و ببین مسجد کوفه
مولایم علی در سحر آ مد
بر خیز و ببین ساقی کوثر
از بهر وصال دلبر آ مد
در نیمه شب به قصد غربت
از بهر نماز از در آ مد

از غربت و مظلومی حیدر
آ ه و صد فغان از عالم آ مد
در نوزده ماه رحمت حق
آ وای رحیل ماتم آمد
شمشیر عدو بر فرق مولا
گفت فُزّت و رب الکعبه آن دم
بر قلب حسن حسین و زینب
آ مد بنشست ابری از غم

از دیده پر آ ب ابا الفضل
گردیده کباب قلب زینب
آ نکس که بود ام ابیها
بر علی بود زینت اَبْ
در خانه مظلوم شهیدان
گردیده حسین دیده گریان
آ قا ی کریمان امامت
روضه خوان شده با ذکر قرآن

بر خیز و ببین طفلان کوفه
هستند در انتظار مولا
تا اینکه بیاید علی از راه
با کوله باری از نان و خرما
ای کوفه دگر یلی نداری
آوای خوش ولی نداری
ای کوفه دگر بخواب راحت
نیمه های شب علی نداری

مظلومه ای از مظلوم دیگر
می کند پذیرایی به جنَّت
حیدر برود به دیدن یار
بانوی بهشت تا به جنَّت
ختم المرسلین نبی اکرم
آ ید پی دیدارش دمادم
در عرش بود وصل و دیدار
در روی زمین هجران و ماتم

مظلوم علی جان ، مظلوم علی جان(2)

  • پنج شنبه
  • 22
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 11:00
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

نوحه شهادت حضرت علی(ع) -(الا یا ایها الساقی ،ادر کاسا ولا و رها) * رسول چهارمحالی

359

نوحه شهادت حضرت علی(ع) -(الا یا ایها الساقی ،ادر کاسا ولا و رها) سبک:بزن بر سینه و بر سر

علی جانم ،علی جانم،علی ای جان جانانم(2)

الا یا ایها الساقی ،ادر کاسا ولا و رها
امیر المومنین حیدر ،بود تنها ترین مولا
نوای روی لب هایش،مدد یا فاطمه الزهرا
خدایا خسته ام دیگر،از این دنیای وا نفسا

شبی در محمل گل ها،شنیدم بلبلی تنها
برای بودن با گل ،بود غمگین بود رسوا
فراق گل ز بلبل را ،من غمدیده می دانم
جدایی از گلم زهرا ،به اشک دیده می دانم

شبانگاهان به دور شهر ،روم هر سو پی کاری
یتیمان و فقیران را ،شوم همدم پی یاری
امیر المومنان هستم،علی ابن ابیطالب
شوم هم بازی طفلان،شبانگاهان در این غالب

بیا شمشیر زهر آ لود ،شب قدر است بیا بالا
ببین عمری من محزون،به راهت مانده ام اینجا
بیا هجران به سر آ ید،روم تا کوکب اعلا
ببینم مرشد خود را ،نبّی با همسر م زهرا

بزن بر سینه و بر سر ،که غرق خون شده منبر
دو تا شد فرق مولایم،علی آ ن ساقی کوثر
حسن یک سو غریبانه،اباالفضل دیده گریانه
کند زینب گریبان چاک،حسین نالان رود خانه

علی جانم، علی جانم،علی ای جان جانانم(2)

  • پنج شنبه
  • 22
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 11:02
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد