ولادت امام حسن مجتبی (ع)

مرتب سازی براساس
استاد سید هاشم وفایی

شعر ولادت امام حسن مجتبی(ع) -( ای زنده به عشق و رهرو صبر و ثبات ) *استاد سید هاشم وفایی

2925

شعر ولادت امام حسن مجتبی(ع) -( ای زنده به عشق و رهرو صبر و ثبات ) ای زنده به عشق و رهرو صبر و ثبات
در ماه پُر از فضیلت صوم و صلات
تقدیم به مقدم حسن جا دارد
برخیزد اگر ز دل نسیم صلوات
×××
این ماه عزیز ماه جود و کرم است
هر لحظۀ ماه رمضان مغتنم است
امشب که کریم اهل بیت آمده است
از درگه او هر چه بخواهید کم است
×××
آن روز که از حُسن حسن زمزمه بود
آوازۀ حُسنش به لبانِ همه بود
از عرش ملائکِ مقرّب دیدند
لبخند مسّرت به لب فاطمه بود

شاعر : استاد سید هاشم وفایی

  • شنبه
  • 8
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 16:16
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

شعر ولادت امام حسن مجتبی(ع) -( ای مقتدای دستِ تمام كریم ها ) * مصطفی متولی

3391
3

شعر ولادت امام حسن مجتبی(ع) -( ای مقتدای دستِ تمام كریم ها ) ای مقتدای دستِ تمام كریم ها
مولای سبز پوش، امام كریم ها
ای چشمه سار فیض خدا كوثر لبت
ای جای چشم فاطمه دور و بر لبت
عالم گدای ریزه خور خوان دست توست
روزی میان سفره ی احسان دست توست
اول امام زاده ی دنیا خوش آمدی
ابن الكریمِ اُمّ ابیها خوش آمدی
اول پدر به حضرت حیدر تو گفته ای
پیش از همه به فاطمه مادر تو گفته ای
×××
آغوش گرم فاطمه بوی بهار داشت
صبحی كه مادرانه تو را در كنار داشت
آن روز با لبان تو افطار خود گشود
بابا علی كه كام تو را انتظار داشت
قنداقه ات شمیم دل انگیز خویش را
از عطر سیبِ سرخ خدا یادگار داشت
خورشید با نگاه تو از خواب می پرید
پیش از طلوع با تو و چشمت قرار داشت
پای بساط سفره ی افطاری

  • یکشنبه
  • 9
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 04:37
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر ولادت امام حسن مجتبی(ع) -( عاشقان شقُّ القمر شد ماه رحمت شد دونیم ) * حسین ایمانی

2840
1

شعر ولادت امام حسن مجتبی(ع) -( عاشقان شقُّ القمر شد ماه رحمت شد دونیم ) عاشقان شقُّ القمر شد ماه رحمت شد دونیم
آسمان شد در حریم آسمانیها مـُقیم
شد مشام جان عشّاق علی پر از شمیم
می تپد با این دعای ناب قلب هر ندیم
یاعلیُّ یا عظیمُ یاغفور ُ یا رحیم
می رسد روزیِّ ما همواره از دست کریم
سفره دار سفره ی درگاه غفران آمده
روزه دار روزهای ماه قرآن آمده
سرور اهل زمین و اهل رضوان آمده
جلوه ی روی محمّد جان و جانان آمده
وارث جاه و جلال شیر یزدان آمده
هستیِّ هستی گرفته هستی از هست ِ کریم
می چکد ابر کرم همواره بر کاشانه اش
او شده شمع و علیُّ و فاطمه پروانه اش
عشق عالم عاشق و شیداییُّ و مستانه اش
اوست جان عالمین و زینبش جانانه اش
حضرت عبّاس شاگرد شجاعتخانه اش
زینب و عبّاس و اربابن

  • یکشنبه
  • 9
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 05:01
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر ولادت امام حسن مجتبی(ع) -( بر جانب تمامي دنيا خبر رسيد ) *

3415
2

شعر ولادت امام حسن مجتبی(ع) -( بر جانب تمامي دنيا خبر رسيد ) بر جانب تمامي دنيا خبر رسيد
بر شانه های اهل زمین بال و پر رسید
زنجیر کرده اند شیاطین نفس را
آزاد شد که مهلت شیطان به سر رسید
شب زنده دار گیسوی آن ماه را بگو
بعد از چارده شب یلدا سحر رسید
او دومین تجسم سیب بهشتی است
از شاخه سار نور نبوت ثمر رسید
اذن خداست زائر کعبه پدر شود
بر دست های مادر هستی پسر رسید
من آمدم کبوتر بامت شوم حسن
امروز تا همیشه غلامت شوم حسن
از روح تو به کالبد من دمیده است
آن که مرا ز خاک شما آفریده است
بنگر که دست حق چه قدر خوب دلبرا
عکس تو را به قاب نگاهم کشیده است
از لحظه ی ولادت تو شیر مادرت
با طعم یا علی به دهانت چکیده است
با گریه تا محله ی سادات هاشمی
با کاسه ای به دست، گد

  • یکشنبه
  • 9
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 05:08
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر ولادت امام حسن مجتبی(ع) -( آفتاب از روزن چشم تو پیدا می شود ) *

3164
1

شعر ولادت امام حسن مجتبی(ع) -( آفتاب از روزن چشم تو پیدا می شود ) آفتاب از روزن چشم تو پیدا می شود
چشم هایت یک دریچه رو به فردا می شود
واژه واژه، آبیِ احساس تو، سرمشق من
بیت بیتِ شعرهایم رنگ دریا می شود
نیمه ی ماه خدا، افطار مهمان شمام
روزه ام با نان و خرمای شما وا می شود
پس یقین برگِ قبولیِ نماز و روزه ام
آخر این ماه، با دست تو امضا می شود
از گداهای مدینه پر شده بیت الحسن
هر چه قدر آید گدا، جا بیشتر وا می شود
پس مرا هم می شود بین گداها جا کنی
میهمان سفره های نذریِ زهرا کنی
تو امید مردم دنیایی، ای مردِ کریم
جانشینِ حضرت مولایی، ای مردِ کریم
الغرض هر وقت که داری کرامت می کنی
گاه پیدا، گاه نا پیدایی، ای مردِ کریم
شد گدا هم سفره ات وقت غذا محو تو بود
هر چه باشد

  • یکشنبه
  • 9
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 05:16
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر ولادت امام حسن مجتبی(ع) -( آفتاب از روزن چشم تو پیدا می شود ) *

2558
2

شعر ولادت امام حسن مجتبی(ع) -( آفتاب از روزن چشم تو پیدا می شود ) آفتاب از روزن چشم تو پیدا می شود
چشم هایت یک دریچه رو به فردا می شود
واژه واژه، آبیِ احساس تو، سرمشق من
بیت بیتِ شعرهایم رنگ دریا می شود
نیمه ی ماه خدا، افطار مهمان شمام
روزه ام با نان و خرمای شما وا می شود
پس یقین برگِ قبولیِ نماز و روزه ام
آخر این ماه، با دست تو امضا می شود
از گداهای مدینه پر شده بیت الحسن
هر چه قدر آید گدا، جا بیشتر وا می شود
پس مرا هم می شود بین گداها جا کنی
میهمان سفره های نذریِ زهرا کنی
تو امید مردم دنیایی، ای مردِ کریم
جانشینِ حضرت مولایی، ای مردِ کریم
الغرض هر وقت که داری کرامت می کنی
گاه پیدا، گاه نا پیدایی، ای مردِ کریم
شد گدا هم سفره ات وقت غذا محو تو بود
هر چه باشد

  • یکشنبه
  • 9
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 05:20
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر ولادت امام حسن مجتبی(ع) -( اي دل از اين نداري خود دست بر ندار ) *

2297
3

شعر ولادت امام حسن مجتبی(ع) -( اي دل از اين نداري خود دست بر ندار ) اي دل از اين نداري خود دست بر ندار
از چشم ِ نو بهاريِ خود دست بر ندار
يعني ز وضع جاري خود دست بر ندار
از حُسن ِ همجواريِ خود دست بر ندار
هر لحظه فرصت نفحاتي دوباره هست
وقتي كريم هست يقين كن كه چاره هست
گفتم بيايم از نفست زير و رو شوم
دنبال نانِ سفره ي تو كو به كو شوم
مثل ِ نسيم با كرمت رو به رو شوم
من هم به لطفِ عام تو با آبرو شوم
دستِ مرا بگير مرا يك ستاره نيست
در كار خير حاجت هيچ استخاره نيست
يك خواستم عطاي تو چندين برابر است
لطف كم تو از سر دنيا فراتر است
اصلا كليد باغ بهشتي بر اين در است
از هر زبان كه ميشنوم نا مكرر است
يك قصه بيش نيست كه ما سر سپرده ايم
هر نانِ تازه را سر اين سفره خورده ا

  • یکشنبه
  • 9
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 05:22
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر ولادت امام حسن مجتبی(ع) -( نیمه ی ماه عشق، عشق آمد ) * علی اکبر حائری

3673
3

شعر ولادت امام حسن مجتبی(ع) -( نیمه ی ماه عشق، عشق آمد ) نیمه ی ماه عشق، عشق آمد
آمد و پا به چشم دنیا زد
رحمت از آسمان سرازیر است
بارش لطف حق شده بی حد
این چه شوری است كه زمین و زمان
همه گویند یا حسن مُمتد
او كریم است و با حضور او
از مُد افتاده است دست رد
مهر او هست مقصد و مقصود
و بهانه است كعبه و معبد
آمده تا امام ما باشد
واجب الاحترام ما باشد
چون قمر در فلك هویدا شد
و نگاهش قرار زهرا شد
شده نقل تمام ارض و سما
كه علی شاه عشق، بابا شد
بر لبش نقش زد تبسمی و
محشری بین خانه بر پا شد
تا كه یك لحظه روی او بینند
بین صدها فرشته دعوا شد
نبی از شوق صورت ماهش
هر دو چشمش مثال دریا شد
شك ندارم كه او شفیع ماست
مجلس او همان بقیع ماست
هر كجا نام توست آن جایم
كه تو

  • یکشنبه
  • 9
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 06:37
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر ولادت امام حسن مجتبی(ع) -( در شب پانزدهم چون که صدایم کرده ) * میلاد یعقوبی

2534
2

شعر ولادت امام حسن مجتبی(ع) -( در شب پانزدهم چون که صدایم کرده ) در شب پانزدهم چون که صدایم کرده
هرچه را هست و یا بود عطایم کرده
خودش انداخت از اول به دلم مهر شما
حضرت عشق به عشق تو بنایم کرده
من نی خالی ام و باز کرامات شما
پر از زمزمه و شور و نوایم کرده
من لیاقت که ندارم چو گدایان باشم
لطف بی حد تو ارباب گدایم کرده
پنجه در پنجه من معصیت انداخته بود
تا شدم عبد تو ابلیس رهایم کرده
سال ها بود خزان بر در باغم زده بود
سبزی روی تو از غصه جدایم کرده
شک ندارم که شود عاقبتم ختم به خیر
مادرت حضرت صدیقه دعایم کرده

شاعر : میلاد یعقوبی

  • یکشنبه
  • 9
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 06:38
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر ولادت امام حسن مجتبی(ع) -( حجت رسید حجت حق را تمام كرد ) * سید حمید داودی نسب

2693
1

شعر ولادت امام حسن مجتبی(ع) -( حجت رسید حجت حق را تمام كرد ) حجت رسید حجت حق را تمام كرد
آمد و واژه، حرف، هجا را كلام كرد
آمد بهانه های نماز خدا رسید
باید وضو گرفت و به‌ آقا سلام كرد
ما را گدای حلقه به گوش حریم خواند
او لطف خویش بر سر ما مستدام كرد
روی تو مستی رمضان را حلال تر
زلف تو هر نگاه به شب را حرام كرد
این سیزده حسن كه چنین قد كشیده است...
خندید و باز ولوله ها در خیام كرد
شیرین تر از عسل بنویسد به عشق او
آری حسن برای حسینش قیام كرد
ما چون کبوتران حریم تو یا حسن
محتاج دست های کریم تو یا حسن

شاعر : سید حمید داودی نسب

  • یکشنبه
  • 9
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 06:40
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر ولادت امام حسن مجتبی(ع) -( یگانه ای و نداری شبیه و مانندی ) * هادی ملک پور

2623
2

شعر ولادت امام حسن مجتبی(ع) -( یگانه ای و نداری شبیه و مانندی ) یگانه ای و نداری شبیه و مانندی
که بی بدیل ترین جلوه خداوندی
معطل اند هزاران فرشته کاسه به دست
عسل بیاوری از آن لبی که می خندی
به قصد کشتن شاعر شدند هم پیمان
دو چشم مست تو با ابروان پیوندی!
تمام عرش خدا در طواف گهواره
نگاه خیره ی زهرا به طفل دل بندی
به نیمه رمضان و میان صوت اذان...
رطب رسیده به دستان آرزومندی
نمی شناخت رسول خدا سر از پایش
نمی رسید به آن لحظه ی خوش آیندی
نوشته اند تو را از بهشت آوردند
نوشته اند ز عطری که می پراکندی
لبان فاطمه خندان و چشم مولا اشک
نوشته اند تو مولود اشک و لبخندی
برای خیل غلامان چه خوب مولایی!
برای حیدر و زهرا چه ناز فرزندی!
گدا که فرق ندارد تو سفره ات پهن است
درِ

  • یکشنبه
  • 9
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 07:34
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر میلاد امام حسن مجتبی(ع) -( آن را که ولایت(1)حسن نیست ) *

3019
1

شعر میلاد امام حسن مجتبی(ع) -( آن را که ولایت(1)حسن نیست    ) آن را که ولایت(1)حسن نیست
طاعات قبول ذوالمنن(2) نیست
از بعد علی قبای لولاک (3)
جز در خور قامت حسن نیست
آن را که محبت تو ای شاه
چون پاک روان به ملک تن نیست
در حیرتم آنکه این چنین کس
چون مرغ چرا به بابزن(4) نیست
خاک ره هندوی (5) تو باشد
مشکی که به خطه ختن نیست
چون بازوی تو به کسر اصنام(6)
نیروی خلیل بت‌شکن نیست
چون است که دشمن تو ای شاه
برگردنش از قضا رسن نیست
بی نور تو عرش مستقر نه
بی رای تو عقل موتمن(6) نیست
ای شاه قرین یک غلامت
صد همچو اویس در قرن نیست
جز مهر تو مایه جنان نه
جز مدح تو زینت سخن نیست
بی‌ خاتم مهر تو فرشته
جز جان بلیس(8) اهرمن نیست
من بنده دودمان اویم
حقا که درین سخن، سخن نیست
ب

  • یکشنبه
  • 9
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 12:44
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر ولادت امام حسن مجتبی(ع) -( آن شاخ گل که سبز بود در خزان یکی است ) *آیه الله غروی اصفهانی

2630

شعر ولادت امام حسن مجتبی(ع) -( آن شاخ گل که سبز بود در خزان یکی است   ) آن شاخ گل که سبز بود در خزان یکی است
افشانده غنچه گل سرخ از دهان یکی است
آن گوهری کز آتش الماس ریزه شد
یاقوت خون زلعل لب او روان یکی است
آن لعل درفشان که زمرد نگار شد
داد از وفا به سوده الماس، جان، یکی است
آن نخل طور کز اثر زهر جانگداز
از فرق تا قدم شده آتش فشان یکی است
آن شاهباز اوج حقیقت که تیر خصم
نگذاشته ز بال و پر او نشان یکی است
آن خضر رهنما که شد از آب آتشین
فرمانروای مملکت جاودان یکی است
آن نقطه بسیط محیط رضا که بود
حکمش مدار دائره کن فکان یکی است
آن جوهر کرم که چه سودا به سوده کرد
هرگز نداشت چشم به سود و زیان یکی است
چشم فلک ندیده بجز مجتبی کسی
شایان این معامله، آری همان یکی است
طوبی

  • یکشنبه
  • 9
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 12:51
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر ولادت امام حسن مجتبی(ع) -( زمین و آسمان دریای نور است زمین و آسمان دریای نور است زمین و آسمان دریای نور است ) *

2282
2

شعر ولادت امام حسن مجتبی(ع) -( زمین   و   آسمان     دریای    نور است                                             زمین   و   آسمان     دریای    نور است                                             زمین   و   آسمان     دریای    نور است      ) زمین و آسمان دریای نور است
دل شیعه ز شادی در سرور است
علـــی مرتضی زین باره خرسند
به غنچه گل زده همواره لبخند
جناب فاطـــــــمه(س) دارد تبسم
که از این چهره جنت شد تجسم
به عرش حق شده بزمی مهیا
امام مجتبی آمد به دنیا
از آن سو جبرئیل سرخوش از این باب
تمام عرشیان زین باره بی تاب
ز جود و بخشش است ایشان زبانزد
ز هر بخشنده ای بی شک سرآمد
بر او رحمت بُِِوَد پیوسته بی حد
وجودش پاک و طاهر بوده از بد
تجلــی کرده امشب ذات سرمد
که آمد میوه ی جان محمد

  • یکشنبه
  • 9
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 12:57
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
مرحوم میرزا ستار ذاکر اردبیلی

شعر ولادت امام حسن مجتبی(ع) -( بت غم عشق تو تا يار دل زار من است ) *مرحوم میرزا ستار ذاکر اردبیلی

2937

شعر ولادت امام حسن مجتبی(ع) -( بت غم عشق تو تا يار دل زار من است ) بت غم عشق تو تا يار دل زار من است
بهتر از خلد برين گوشه بيت الحزن است
نه غم حُور و نه انديشه جنّت دارم
از زمانى كه مرا بر سر كويت وطن است
قصّه عشق من و حُسن تو اى مايه ناز
نقل هر مجلس و زينتْ دِه هر انجمن است
بعد از اين ياد، كس از ليلى و مجنون نكند
حُسْن اگر حُسْن تو و عشق اگر عشق من است
توئى آن يوسف ثانى كه ز يك جلوه حُسن
محو ديدار تو صد يوسف گل پيرهن است
از پى ديدن رخسار تو موساى كليم
سال ها بر سر كويت به عصا تكيه زن است
آدم و نوح و سليمان و مسيحا و خليل
همه را مِهر ولاى تو به گردن رسن است
خلق گويند به من ، دلبر و معشوق تو كيست
كه تو را در غم او اين همه رنج و مِحَن است
چه بگويم كه نم از يم ن

  • یکشنبه
  • 9
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 13:02
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

سرود میلاد امام حسن مجتبی(ع) -( ساغروباده ) *

3534
1

سرود میلاد امام حسن مجتبی(ع) -( ساغروباده   ) ساغروباده مهروسجاده نام تورا می خواند
دل دلداده برسرجاده به پای تو می ماند
ذکرلب همیشه و هر روزمن یا سیدی یاسیدی یاحسن (ع)
شوروشادی در آسمان برپاست زمقدم گل زهرا
بر لب زهرا گل لبخند است آخه علی شده بابا
مدینه از وجود او گشته گلشن یا سیدی یاسیدی یاحسن (ع)
خوان احسانش از ازل پهنه حاتم در اینجا ندیمه
طلب از اوکن هرچه می خواهی خدائیش آقام کریمه
دلم براش پر می کشه از این تن یا سیدی یاسیدی یاحسن (ع)

  • یکشنبه
  • 9
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 13:28
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

سرود میلاد امام حسن مجتبی(ع) -( نمی زشبنم این گل شراب وجام طهوره ) *

2554
1

سرود میلاد امام حسن مجتبی(ع) -( نمی زشبنم این گل شراب وجام طهوره  ) نمی زشبنم این گل شراب وجام طهوره
ز جلوه گل رویش مدینه غرق سروره
علی وفاطمه شدند محو جمالش
بال فرشته وملک شده فرش راهش
امام مجتبی حسن عزیز زهرا
حسن جمال این نگار بدون مثل وبدیله
روی حسن آئینه جمال رب جلیله
گلبوسه می چینن زاو علی وزهرا
امشب امیرالمومنین گردیده بابا
امام مجتبی حسن عزیز زهرا
صد حاتم طایی در این درگه ندیمه
هرچی میخای ازش بخواه آقام کریمه
امشب دعا از یمن او گردد اجابت
زیرا بود میلاد ارباب کرامت
امام مجتبی حسن عزیز زهرا

  • یکشنبه
  • 9
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 13:30
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر ولادت امام حسن مجتبی(ع) -( آه میگردد به دور سینه ام ) *

2427
1

شعر ولادت امام حسن مجتبی(ع) -( آه میگردد به دور سینه ام ) آه میگردد به دور سینه ام
میچکد تصویر از آئینه ام
معرفت نوشیده ام از ابرها
می روم زائر سرای صبرها
آنکه تا پا بر سر دنیا نهاد
این زمین را افتخار سجده داد
گفت جز الله نبود هیچ اله
عصمت پیشانی ام باشد گواه
نام او آمد ز بالا های دور
سمت یثرب با طبقهای طهور
نام او ثقل پر جبرییل شد
بر زبان جد او تنزیل شد
فاطمه مانند رودی از عسل
چشمه ای کوچک گرفته در بغل
چشمه ای معصوم و مظلوم و صبور
چشمه ای دنبال تشنه گر چه دور
چشمه ای هم زاد روح بوی سیب
جامع اضداد مشهور غریب
چشمه ای در هر تپش آئینه جوش
در اراضی ازل دیرینه جوش
چشمه نه دریای مروارید جوش
صد هزاران نوح را کشتی فروش
چشمه نه دریای موسی نیل کن
جرعه اش یک قط

  • یکشنبه
  • 9
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 13:37
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر میلاد امام حسن مجتبی(ع) -( امشب اي دل شب مستانگي جان و تن است ) *

2490
1

شعر میلاد امام حسن مجتبی(ع) -( امشب اي دل شب مستانگي جان و تن است ) ملك زُمُرّد مي‌ريزه به بام خونه‌ي علي
به زير لب داره فلك ذكر خداوند جلي
عطا شده به فاطمه شه پسري مثل نبي
برده قرار فاطمه صبر و قرارِ امشبي
خبر بديد پيمبر و فرشته‌ها با زمزمه
تا با نگاهِ اولش بگه شبيه خودمه
از سينه تا فرقِ سرش هم حسن هم احمده
لعاب صافِ دهنش شهدِ لبِ محمده
نيمه‌ي ماه رمضون ماه شبِ‌ بدر اومده
چشمِ دل و باز بكنيد سرّ شبِ قدر اومده
چشاش حسن نگاش حسن خنده‌ي رو لباش حسن
چش تو چشه مادرشه نورِ دو گونه‌هاش حسن
جود و سخا هر چي باشه پيش وجودِ اون كمه
آهاي گرفتارا بيايد اين انتهاي كرمه
اگر كه پاي مژه‌هاش يه قطره‌هايي شبنمه
تفسيرِ آينده‌ي اون، حكايتِ درد و غمه
تو زندگيش اگر چه اون شاهِ ولي

  • یکشنبه
  • 9
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 13:46
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر میلاد امام حسن مجتبی(ع) -( عالم و آدم بداند من گداي مجتبايم ) *

2591
2

شعر میلاد امام حسن مجتبی(ع) -( عالم و آدم بداند من گداي مجتبايم ) عالم و آدم بداند من گداي مجتبايم
هر چه هستم هر چه باشم از براي مجتبايم
از تولد يا كه نه روز ازل تا روز محشر
عاشق و مجنون و مست و آشناي مجتبايم
رو گرفته ماهِ امشب از حلولِ ماهِ زهرا
در نماز و سجده‌ي شكرِ خداي مجتبايم
عِطرِ ياس و ياسمن زد بر مشامِ روزه‌داران
من چو مبهوتان ديگر در هواي مجتبايم
جان دهم گر جان پذيرد، پيش پايش دل بميرد
خود به مسلخ مي‌برم چون من فداي مجتبايم
اي تو يوسف‌تر ز يوسف،‌ با كرم كنعاني‌ام كن
تا شود روزي بگويم خاكِ پايِ مجتبايم
چشمِ ابري من امشب پر ز بارانِ مدينه
سينه گويد عقده دارِ عقده‌هاي مجتبايم
فطرس از بس در گلويش غم چو بغضي خانه كرده
قطره‌ي اشكش بگويد بي صداي مجتبايم

  • یکشنبه
  • 9
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 13:48
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر میلاد امام حسن مجتبی(ع) -( امشب چشام بارونيه ) *

2534

شعر میلاد امام حسن مجتبی(ع) -( امشب چشام بارونيه ) امشب چشام بارونيه
عرش و زمين مهمونيه
ز بسكه مسته دلِ من
سرآخرش مجنونيه
يه نورِ آسموني تو سينه كرده غوغا
با كرمِ خدايم كريم اومد به دنيا
كريمِ آل فاطمه امام حسن فدات بشم (3)
ناطقِ قرآن كريم
كه دل و جونم ربوده
تا سحر از لطفِ خدا
راز و نيازم سجوده
بگيد به دشمن دين آخرِ ظالمي شد
ماه خدا مزيّن به ماه فاطمي شد
كريمِ آل فاطمه امام حسن فدات بشم (3)

  • یکشنبه
  • 9
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 13:49
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر میلاد امام حسن مجتبی(ع) -( من به هواي يارم ) *

2527
1

شعر میلاد امام حسن مجتبی(ع) -( من به هواي يارم ) من به هواي يارم
سرود دل مي‌خوانم
به عشقِ رويش امشب
منتظرش مي‌مانم
دلبر من، سرور من به دلبري چيره دسته
حاصلِ زائرِ رخش يه دل و يك چشم مسته
يا سيدي ياسيدي كريم آل فاطمه (4)
دل از ملك بستاند
به چرخش يك مويش
كار علي و زهرا
نظاره‌ي ابرويش
عشوه گري نمايد آن به خنده‌هاي مستانه
كند به يك كرشمه‌اي دل جهان را ديوانه
يا سيدي ياسيدي كريم آل فاطمه (4)
تو شاهي و ما بنده
يا سيدي يا مولا
ز عشقت هستم زنده
يا سيدي يا مولا
منم منم گداي تو كريم آلِ فاطمه
فداي غصه‌هاي تو كريم آلِ‌ فاطمه
يا سيدي ياسيدي كريم آل فاطمه (4)

  • یکشنبه
  • 9
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 13:50
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 حسن ثابت جو

شعر میلاد امام حسن مجتبی(ع) -( نور نگاهش ـ زلفِ سياهش ـ دل من و ديوونه كرده ) * حسن ثابت جو

2375
1

شعر میلاد امام حسن مجتبی(ع) -( نور نگاهش ـ زلفِ سياهش ـ دل من و ديوونه كرده ) نور نگاهش ـ زلفِ سياهش ـ دل من و ديوونه كرده
خانه‌ي زهرا ـ چشماي مولا ـ با قدمش گلخوونه كرده
اون كه رخش مثل مه كامله
يوسف زهرا پسرِ فاطمه
نيمه‌ي ماهِ رمضون ـ دل شده سرگشته‌ي اون
اون قده شادِ دلِ من ـ مي‌گه همش برام بخون
اي گل زهرا ـ اي گل زهرا ـ يا حسن بن مرتضي (4)
دنياي نوره ـ مثلِ بلوره ـ زلف سياش ببين كمنده
حيدرِ كرار ـ گرمِ سروره ـ چون پسرش داره مي‌خنده
ديدن داره يه ماه و دو ستاره
تو قلب زهرا و علي بهاره
چه برق چشماش با صفاست ـ نورِ دو چشمِ مصطفاست
كرامتش حرف نداره ـ خيلي رئوف و با وفاست
اي گل زهرا ـ اي گل زهرا ـ يا حسن بن مرتضي (4)
امشب خرابم ـ در تب و تابم ـ به سيم آخر زده‌ام من
به عشق ي

  • یکشنبه
  • 9
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 13:52
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر میلاد امام حسن مجتبی(ع) -( ستاره‌هاي آسمون ـ شب شبِ وصاله ) *

2522
-1

شعر میلاد امام حسن مجتبی(ع) -( ستاره‌هاي آسمون ـ شب شبِ وصاله ) ستاره‌هاي آسمون ـ شب شبِ وصاله
شبِ ستاره بارونه ـ در حضورِ ياره
با دلِ مجنون شده
نيمه‌ي ماهِ خدا
ميونِ ذكرا مي‌گيم
يا حسنِ مجتبا
يا حسنِ مجتبي ـ يا حسن مجتبي (4)
ز مقدمِ اون عالمي ـ در سرور و گلشن
چشم علي و فاطمه ـ غرقِ نور و روشن
براي حفظِ زخمِ چشم ـ از وجودِ دشمن
ذكرِ نبي شد چار قل و ذكرِ ختمِ جوشن
سفره‌ي افطار عشق
عسل بارون از نگاش
روزه‌اش و باز مي‌كنه
علي با شهدِ لباش
يا حسنِ مجتبي ـ يا حسن مجتبي (4)
امشب كه دلا بونه‌ي ـ آتشينه كرده
حال و هواي عاشقا ـ به مدينه كرده
مي‌رسد از آسمان
از عرشيان اين سخن
بگير جواز بقيع
با مددي از حسن
يا حسنِ مجتبي ـ يا حسن مجتبي (4)

  • یکشنبه
  • 9
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 13:54
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر ولادت امام حسن مجتبی(ع) -( تو این دنیا تنها به عشقت مینازم ) *

2548

شعر ولادت امام حسن مجتبی(ع) -( تو این دنیا تنها    به عشقت مینازم ) تو این دنیا تنها به عشقت مینازم
واست آخر آقا یه گنبد میسازم
++ مدد یبن الزهرا ++
میسازیم گلدسته برای تو آقا
بقیع تو میشه شبیه کربلا
++ مدد یبن الزهرا ++
همه هستی من فدای لبخندت
نوشته یا زهرا روی بازو بندت
++ مدد یبن الزهرا ++
نمیدم به جنت خاک زیر پاتو
بذار وقت مرگم بگیرم دستاتو
++ مدد یبن الزهرا ++
شب میلاد تو شب مستیمونه
امام مجتبی همه هستیمونه
++ مدد یبن الزهرا ++
به جنگ تو حیدر میگه صد آفرین
تو هستی استاد یل ام البنین
++ مدد یبن الزهرا ++
مدینمون امشب دیگه امضا میشه
آخه داره کم کم علی بابا میشه
++ مدد یبن الزهرا ++

  • یکشنبه
  • 9
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 14:10
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر ولادت امام حسن مجتبی(ع) -( رمضان آمد و دارم خبري بهتر از اين ) *

2575
2

شعر ولادت امام حسن مجتبی(ع) -( رمضان آمد و دارم خبري بهتر از اين ) رمضان آمد و دارم خبري بهتر از اين
مژده اي ديگر و لطف دگري بهتر از اين
گر چه باشد سپر آتش دوزخ صومش
ليك با اين همه دارد سپري بهتر از اين
شب قدر رمضان گر چه بسي پر قدر است
دارد اين ماه و ليكن سحري بهتر از اين
چون كه در نيمه اين مه پسري زاد بتول
كس نزاده ست و نزايد پسري بهتر از اين
رمضان، اي كه دهي مژده ميلاد حسن
به خدا نيست به عالم، خبري بهتر از اين
مجتبي لؤلؤ پاك «مرج البحرين» است
نيست در رشته خلقت گهري بهتر از اين
رست پيغمبر از آن تهمت ابتر بودن
نيست بر شاخه طوبي ثمري بهتر از اين
گفت خالق «فتبارك» به خود از خلقت او
كلك ايجاد ندارد اثري بهتر از اين
بگذر آهسته تر اي ماه حسن، اي رمضان
عمر ما را ن

  • یکشنبه
  • 9
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 14:32
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر ولادت امام حسن مجتبی(ع) -( سرور ار غم و غصه برد از دل ما ) *

2533

شعر ولادت امام حسن مجتبی(ع) -( سرور ار غم و غصه برد از دل ما ) سرور ار غم و غصه برد از دل ما
نشانی است از عشق با آل طه
لبالب لبم در و گوهر بریــــــــزد
به اخلاص در محضر فخر بـــطها
اگر مرغ طبعم ببینی غزل خوان
بود شاد باشی ز من نزد مـــــولا
من ار باز کـــــردم را دوبـــــاره
کنم عرض تبریک تقدیم زهــــــــرا
بود سالـــــروز امــــام مکــــرم
که شادند مردم ز اعـــــــلا و ادنا
حسن کئ حسن بود در خلق و خلقش
حسن بود در اسم و هم در مسما
ضیا دل و نور چشم پیــــــــمبر
علی را به حق جانشینی است والا
ره او ره مســـتقیم خـــــــداوند
که راه نجات است امروز و فردا
توانم کجا حق مدهش ادا کرد
که من فی المثل قطره ام اوست دریا
امام دوم همچو روزی بیـــامد
به دنیا و شد نور

  • یکشنبه
  • 9
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 14:37
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر میلاد امام حسن مجتبی(ع) -( سلام ای حُسن عالمتاب، ای روح سحر سیما ) * رعنا اسماعیلی

2622
1

شعر میلاد امام حسن مجتبی(ع) -( سلام ای حُسن عالمتاب، ای روح سحر سیما ) سلام ای حُسن عالمتاب، ای روح سحر سیما
سلام ای آیه مظلوم، ای غم، سوره زیبا
سلام ای دومین خورشید، ای روشن ترین امید
بتاب ای عصمت روشن، بتاب ای عصمت زیبا
سلام ای جان شیدایی، تو ای روح اهورایی
طلوع بی غروب حُسن، در آیینه دنیا
سلام ای آسمان صبر، ای قاف شکیبایی
سلام ای قبله خوبی، سلام ای کعبه دل ها
سلام ای صبح توفانی، تو ای لبخند بارانی
شکوفا شد ز صبر تو، گل اعجاز عاشورا
حسن، سنگ صبور عشق، امام غم، غرور عشق
دل حسرت نصیبم را اجابت می کنی آیا؟
مرا سیراب کن مولا، ز دریای کراماتت
اجابت کن مرا امشب، تو را لب تشنه ام مولا

شاعر : رعنا اسماعیلی

  • یکشنبه
  • 9
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 15:11
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر میلاد امام حسن مجتبی(ع) -( آیینه از فرط تجلی شکست ) * محمد علی مجاهدی

3791
1

شعر میلاد امام حسن مجتبی(ع) -( آیینه از فرط تجلی شکست  ) آیینه از فرط تجلی شکست
دفتر ایجاد چو روز ازل
رفت به توشیح حقِ لم یَزل
در کف قدرت، قلم نور داشت
دیده به دیباچه منشور داشت
نام تو را دیده و ممهور کرد
مُهر تو را زینت منشور کرد
پرتو ادارک تو هر سو که تافت
عقل سراسیمه بدان سو شتافت
متصل از جذبه تو کاف و نون
منفصل از نهی تو، عقل و جنون
عشق چون از غیب پدیدار شد
حُسن به حسن تو گرفتار شد
حُسن شد از باده عشقت ز دست
دست ورا حُسن تو از پشت بست
حُسن سه حرف است و در این حرف نیست
جز سه رقم باده در این ظرف نیست
مستی مُلک و ملکوت از تو باد
باده به جام جبروت از تو باد
حُسن تو در این سه جهان ساقی است
در کف او، جام هوالباقی است
تا به کف حُسن تو این جام هست
هر سه

  • یکشنبه
  • 9
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 15:13
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 امیر عظیمی

شعر ولادت امام حسن مجتبی(ع) -( نشست مرغ سعادت به روی بام گدا ) * امیر عظیمی

3326
4

شعر ولادت امام حسن مجتبی(ع) -( نشست مرغ سعادت به روی بام گدا ) نشست مرغ سعادت به روی بام گدا
بلند مرتبه شد عاقبت مقام گدا
سمند سرکش اقبال، اَیُّهاالفُقراء
به یمن آمدنش شد دوباره رام گدا
رسیده آنکه کرم عادت همیشه ی اوست
رسیده بوی خوشی باز بر مشام گدا
ببین که باز نموده بغل بغل لبخند
کریم آل محمد به هر سلام گدا
کریم آمد و بخشید آنقدر که دگر
مرام بنده نوازی شده مرام گدا
خوشا بحال کسی که گدای او باشد
غباری از کف نعلین پای او باشد
دوباره خلقت والا، دوباره خُلق عظیم
نزول می کند امشب کریم ابن کریم
حدیث خلقت زهراست می شود تکرار
دوباره عطر خوش سیب می رسد زِ نسیم
زِ عرش می رسد آن "یاکریم" حضرت حق
خوشا بحال گدایان این رواق و حریم
جمال اوست جمال خدای کون و مکان
و ما ب

  • چهارشنبه
  • 2
  • مرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 05:37
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد