ولادت امام حسین (ع)

دوباره دل غرق شوره
بساط عشق بازی جوره
شب میلاد حسین جان
ایشالله شب ظهوره

آقامون سرتا پا نوره
غم و غصه رو میشوره
میاییم دورت میگردیم
نگو که کربلا دوره

حالا دل/به راه افتاده
روبرو/حرم ایستاده
ممنونیم/ حیدر عیدیمونو داده

مینوشم/می از جام تو
میشینه/به دل نام تو
من هستم/کبوتر روی بام تو

آقایی /که وقتی/من ازت /میخونم
از دله /عرشه حق/زهرامی/گه جونم

حسین ارباب

خدا میشه هم کلامت
جبرییل شده غلامت
ملاءک به صف شدن تا
بدن آقاجون سلامت

قربون لطف و مرامت
همه ی هستی به نامت
اگه میشه من هم آقا
سر بدم به احترامت

عشق تو /پره پروازه
این نوکر/برات سربازه
با اسمت/میگیرم یه جونه تازه

بر این دل/شده نقاشی
از

• چهارشنبه
• 21
• فروردین
• 1398
• ساعت
• 12:48
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

منم/حیدری منسب/دلم/ پر زده امشب
میره /ایوون طلای/داداش زینب

تو دو عالم بی همتا ارباب من
مالک ارض و سما ارباب من
عزیز دل زهرا ارباب من
ارباب من/حسین ارباب من

به پای تو از سر و جونم میگذرم
در خونت عمریه که من نوکرم
همیشه سایت بوده آقا رو سرم
دلبرم/آقا دلبرم

حسین/رویای شبهام/حسین/دوای دردام
حسین/من تو رو میخوام/جان آقام/حسین جان آقام

.....

ببین/که صاف و ساده/گدات/دل به تو داده
شب/عشق و امیده/شب مراده

ای نور شب تارم ارباب من
خیلی تو رو دوست دارم ارباب من
عشق پروردگارم ارباب من
ارباب من/حسین ارباب من

بخدا جنت منه ایوون طلات
دلمو برده اون ضریح با صفات
یه زیارت ببر منو با نوکرات
کربلات/آقا کرب

• چهارشنبه
• 21
• فروردین
• 1398
• ساعت
• 12:49
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

ما زیر دین خامس آل عبائیم
شکر خدا دیوانه کرببلاییم
زیر علامت داد زهرا نان ما را
در بهترین نقطه ازین عالم گداییم
اصلا خبر از درد بی درمان نداریم
تا گرم خدمت بین این دارالشفائیم
آن قدر مست از نام شیرین حسینیم
که بی نیاز از باده و میخانه هاییم
در این دو قطره اشک شد دریای غم ، غرق
دیوانه از این معجزات اشک هاییم

هر بنده باشد با کسی ، ما با حسینیم
دلداده ی پرچم ، سیاه یا حسینیم

پر کرده بوی سیب ، امشب کوچه ها را
دادند بر شیر خدا ، خون خدا را
زرگر شناسد قدر زر را ، پس نداند
جز فاطمه کس ، قدر مصباح الهدی را
شش ماهه دنیا آمده چون بیش از این ها
طاقت ندارد بی کسی مجتبی را
این طفل از روز نخست آفرینش
دیوا

• چهارشنبه
• 21
• فروردین
• 1398
• ساعت
• 13:22
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

ذکر لبمی یا حسین_تاب و تبمی یا حسین
امید همه_جان فاطمه_ماه شبمی یا حسین
از کودکی خاطرخواتم
یکی از دیوونه هاتم
من نوکر نوکراتم_گداتم_گداتم
یا حسین یا نعم الامیر
انتَ مولا انا الفقير
دست نوکرتو بگیر_ارباب
تو طبیب دل منی
مِهر اب و گل منی
همه ی حاصل منی_ارباب
یا مولا یا حسین ارباب
۲
دنبال تو ام خط به خط
اربابم حسینه فقط
بی دل می شوم با سر می دوم
هر جا باشه اسمت وسط
تو وجیهً عنداللهي
من خسته از روسیاهی
زیر و روم کن با نگاهی_نگاهی_نگاهی
تو کریمی گدا منم_فقط از تو دم میزنم
از غمت دل نمی کنم_ارباب
ساکنم تو هیأتات_مُهرم از خاک کربلات
افتخاره هستم گدات_ارباب
یا مولا یا حسین ارباب
۳
اشک من اب وضومه
نوکری

• چهارشنبه
• 21
• فروردین
• 1398
• ساعت
• 14:57
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

دل از دست عشقت امانی ندارد
بدون شما زندگانی ندارد
قلم را تو دادی به دستم ولی
قلم بی نگاهت توانی ندارد
کبوتر شدم در هوای لطیفت
نباشی دلم اسمانی ندارد
هوادار عشق توام انچنان که
وجودم بدون تو جانی ندارد
پرستار تنهایی ام شعر و اشک است
دعایم غم اب و نانی ندارد
کسی که تو در قلب او خانه داری
دگر هیچ دل ناگرانی ندارد
چه خوب است پیری با تو حسین جان
اسیر تو دیگر جوانی ندارد
مگر میشود کربلایت نباشد
مگر عاشقی امتحانی ندارد
مسیر شما تا خدا هر چه باشد
بجز روضه ها نردبانی ندارد

چه اقبال خوبی ست اقبال ما
شدیم عاشقت خوش بر احوال ما
چه خوب است اینکه گدایی تان
شده روزی عمر امثال ما
دل اسمانی ما مال تو
کمی تربت

• چهارشنبه
• 21
• فروردین
• 1398
• ساعت
• 14:57
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

حسین و عباس و امام سجاد
این سه گل ناز و سه تازه میلاد

هر سه ز نورند و قمر طلعتند
روح دعا پادشه طاعتند

نام حسین مایه آرامش است
دلبر زهرا چو خودش دلکش است

سینه ی او بوسه گه مرتضاست
او نوه خوش قدم مصطفاست

این همه دل واله و آواره اش
بام فلک مسند گهواره اش

کرب و بلا کعبه آمال اوست
جلوه گر از جلوه اجلال اوست

زین العبا زینت باغ علیست
نور حق از دیده او منجلیست

سجده به پیشانی او آشناست
شاهد بر واقعه ی کربلاست

جلوه ی عباسِ علی دیدنی است
گل ، ز لب چون گل او چیدنی است

قامت او معنی قد قامت است
هیبت او قلعه امنیت است

آمده نوباوه ی امُّ البنین
تا که حسینش نشود دلغمین

تکیه گه و حافظ آل الله است
هاش

• چهارشنبه
• 21
• فروردین
• 1398
• ساعت
• 16:22
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

#نذر_امام_حسین_علیه_السلام

گر چه جان در بدنم نیست ولی جان دارم
به حسین گفتنِ یک عمرِ خود ایمان دارم
روی قبرم بنویسید که نوکر هستم
با حسینم که چنین غایتِ پیمان دارم
اصلاً آسوده بگویم حسین دین من است
با حسین نعمتِ بی حدّ و فراوان دارم!

#هستی_محرابی

• چهارشنبه
• 21
• فروردین
• 1398
• ساعت
• 17:31
• نوشته شده توسط
• ۰۹۱۱۳۵۲۶۵۲۹

#نذر_امام_حسین_علیه_السلام

من به عشقِ علی و فاطمه گر جان دارم
به حسین گفتنِ یک عمرِ خود ایمان دارم
اصلاً آسوده بگویم حسین دینِ من است
با حسین نعمتِ بی حدّ و فراوان دارم!

#هستی_محرابی

• چهارشنبه
• 21
• فروردین
• 1398
• ساعت
• 17:42
• نوشته شده توسط
• ۰۹۱۱۳۵۲۶۵۲۹

#نذر_خورشید_پر_فروغ_کربلا

خدا را شکر در قلبم چنین عشق حسین دارم
به سینه کوهی از درد و به جانم شور و شین دارم
چه غم بر من اگر روزی بیفتد سایه بر عالم
که من با نورِ چشمانش چراغِ عالمین دارم!

#هستی_محرابی

• چهارشنبه
• 21
• فروردین
• 1398
• ساعت
• 22:29
• نوشته شده توسط
• ۰۹۱۱۳۵۲۶۵۲۹

بر جهان دلبند ختم الانبیا آمد خوش آمد
جان زهرا و علیّ المرتضی آمد خوش آمد

چرخ دین را سیّمین مه از پی شمس رسالت
سبط دوّم خامس ال عبا آمد خوش آمد

اصل عشق و عاشقی انگیزۀ شور و محبّت
بحر رأفت گوهر مهر و وفا آمد خوش آمد

آبروی آب زمزم اعتبار بیت اعظم
با صفا آئینۀ صدق و صفا آمد خوش آمد

آنکه جبریل امینش شد بدو گهواره جنبان
گفته با صد افتخاری لای لا آمد خوش آمد

آن حسینی که حسینٌ منّی اش فرموده احمد
شیر خورده از بنان مصطفا آمد خوش آمد

آن که نام نامیش را گوشوار عرش خوانند
شد قماطش زینت عرش خدا آمد خوش آمد

آن حسینی که نماید با غم دین آشنایی
میکند بیگانگان را آشنا آمد خوش آمد

آن حسینی که به بازار و

• پنج شنبه
• 22
• فروردین
• 1398
• ساعت
• 10:28
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

شوری دگر دارد قلم در دستم امشب
از بوی عطر دلفریبی مستم امشب
بر عاشقان کربلا پیوستم امشب
امشب زمین و آسمان در شوروشین است
حتی خدا هم مست دیدار حسین است

امشب شب میلاد طفلی نازنین است
گهواره جُنبانش پَر روح الامین است
بند قماطش رشته ی حبل المتین است
انسان بخوانم یا خدا ماندم مردد
حتی مَلَک هم دست او را بوسه می زد

پور علی بر گنبد گیتی علم زد
قنداقه اش در عرش اعلی هم قدم زد
پرونده ی افکار عالم را به هم زد
بند قماطش میکند مشکل گشایی
حتی به فطرس می دهد حکم رهایی

آئینه ی ذات خدای ذوالجلال است
سرتا به پازهرا منش حیدر خصال است
مانند جدش در ملاحت بی مثال است
یوسف که در زیبائیش ضرب المثل بود
در محضر ای

• پنج شنبه
• 22
• فروردین
• 1398
• ساعت
• 10:28
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

ای عاشقانِ فرزندِ زهرا
این عید عظما بادا مبارک
فرخنده روزِ میلادِ مولا
محبوب دلها بادا مبارک

بادا مبارک بادا مبارک
بادا مبارک بادا مبارک

سوم شعبان امد به دنیا آن سبط طاها دلبند زهرا
از لطف یزدان گشته شکوفا گلهای زیبا در باغ و صحرا
شد شاد و خندان مرغان شیدا از عشق مولا بر شاخ گلها
چشم انتظاران یو فرح زا بر اهل دنیا بادا مبارک
بادا مبارک بادا مبارک بادا مبارک بادا مبارک

شمس امامت نور هدایت در صبح صادق وانگه عیان شد
خورشید رحلت از راه خجلت در سمت مشرق یکدم نهان شد
شد باطراوت گلهای جنت مرغان عاشق بس شادمان شد
گشته چراغان دنیا سراپا از بهر مولا بادا مبارک
بادا مبارک بادا مبارک بادا مبارک بادا مب

• پنج شنبه
• 22
• فروردین
• 1398
• ساعت
• 10:46
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

زهی! روی تو مرآت جمال ایزد منّان
بهشت عدن بی رویت بُوَد بر عاشقان، زندان

منوّر گشته از نور جمالت، عرش سبحانی
هویدا گشته از فیض وجودت، عالم امکان

صفی‌ّالله ز انوار تو مسجود ملایک شد
خلیل‌الله ز الطاف تو رَست از آتش سوزان

شده انوار رویت، ره‌نمای خضر در ظلمت
دهانت چشمۀ حَیوان و بخشد مرده‌ها را جان

توسّل بر ولایت جُست چون آن پیر کنعانی
ز مصرش بوی پیراهن رسیدی جانب کنعان

چو انوار رخت شد پرتوافکن بر دل یوسف
عزیز مصر گشت و شد خلاص از محنت زندان

ز بوی عشق تو مخلوق گشته عیسی مریم
ز فیض جود تو از نیل رَسته موسی عمران

تویی آن گوهر یکتای دریای الوهیّت
که بر کشتی دین حق شدی چون نوح، کشتی‌بان

تویی‌

• پنج شنبه
• 22
• فروردین
• 1398
• ساعت
• 11:02
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

بپا کن عاشقا آشوب دل را
برای شور و حالی عاشقانه
بخوان آهنگ همرازی برای
سرافرازان بزم عارفانه

رسید آن کس که نور کهکشانها
ز نور روی او حیران ترین شد
بر آمد ماه دلهای شکسته
که مست نام او ماه زمین شد

به حال سجده می خوانم نمازی
که ذکر یار و تسبیحات عشق است
از آیینه شنیدم این سخن را
که این صورت همان مرآت عشق است

رسید آن کس که از حرم نگاهش
نیارد مهر و مه سر از گریبان
پریشان آسمان از دوری او
فدای مقدمش باد است و باران

فلک سایه بان و ملک پاسبان شد
صدارت نشان و سرادق نشین شد
چه گویم کنون از جلال کسی که
کمالش چنان و مقامش چنین شد

ندارم توان تا کنم وصف حسنش
که من کمترین او به اوج جلالت
ندانم چه گویم

• پنج شنبه
• 22
• فروردین
• 1398
• ساعت
• 11:38
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

بیا به بزم حسینی و بشنو از عشّاق
به گوش هوش نوای حجاز و شور عراق

بکن مشاهدۀ شاهدان شهد سخن
بنوش می ز کف ساقیان سیمین ساق

به یاد مولد سبط دوم امام سوم
فتاده غلغله از شش جهت ز سبع طباق(1)

فلک ز ثابت و سیار از برای نثار
نهد لئالی منثوره (2) را علی الاطباق (3)

بر اوج چرخ مناطق به تهنیت ناطق
بود معاینه جوزا، غلام بسته نطاق(4)

سروده زهره به تبریک حضرت زهرا
چنان به نغمه، که شد مشتری ز طاقت، طاق

خطیب عالم ابداع داد، داد سماع
که لا یزال به رقص است این بلند رواق

عطارد از پی انشاء تهنیت رمزی
نگاشت بر صفحات صحائف آفاق

ز ذوق بادۀ وحدت به شکر این نعمت
تمام عالمیان را چو شکّر است مذاق

نمود طالع اسعد

• پنج شنبه
• 22
• فروردین
• 1398
• ساعت
• 12:29
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

نور خدا شد جلوه گر از روی رخشان حسین
عالم منور گشت از آن رخسارتابان حسین

بنهاد بر عالم قدم آن معدن جود و کرم
شد ماسوا غرق نعم از خوان احسان حسین

جاه و جلال و رفعتش بالاتر از فکرو قیاس
حیران عقول ماسوا در عزت و شان حسین

جدش حبیب کبریا بابش علی شیر خدا
مامش بود محبوبه خلاق سبحان حسین

فهم ضعیفان کی رسد براوج جاه و عزتش
جائیکه خلاق جهان باشد ثنا خوان حسین

شاهان عالم بر درش روی نیاز آرد بعجز
روح الامین جبریل شد گهوار جنبان حسین

گفتا رسول ممتحن من از حسینم اوزمن
خون من وخون حسین جان من و جان حسین

شنس الضحی بدرالدجی کشتی دین را ناخدا
خاک درش خاک شفاجانم بقربان حسین

شد حاتم طائی اگر اندر سخاوت

• جمعه
• 23
• فروردین
• 1398
• ساعت
• 14:23
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

تهنیت تهنیت ای عزیزان
شد شب سوم ماه شعبان
صبح امشب ز نور حسینی
خانه ی فاطمه شد چراغان

از افقها ندا زد منادی
عاشقان راشد ایام شادی
عاشقی گر بگو بادل.وجان

جان حسین جان حسین
جان حسینجان

مژده یاران که امشب مدینه
باغ رضوان شد از عطر دلبر
زد قدم بر جهان دلربایی
دلربا تر ز ماه منور
ملک هستی ز نور جمالش
شد منور ز الطاف داور

از افقها ندا ...

زد قدم بر جهان فخر آدم
راحت جان ختم رسالت
پاره ی قلب زهرای اطهر
نور چشمان شاه ولا یت
زینت عرش خلاق سبحان
سر گل باغ عشق و محبت

از افقها ندا ...

• جمعه
• 23
• فروردین
• 1398
• ساعت
• 14:32
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

دیدم امشب خیمه‌ای رشک جنان
ساکنانش بندگان لامکان

جلوه گر از قُبّه‌اش آیات نور
گشته از اوج تجلّی رشک طور

در درون خیمۀ پر رمز و راز
کودکی خوابیده اندر مهد ناز

آفرینش پرفروغ از روی او
کون و امکان ظلمت از گیسوی او

ماه و خورشید و فلک از جان و دل
جمله در چرخش به دورش متّصل

قدسیان مبهوت آن والامکان
علویان حیران آن آرام جان

شب بود روشنگر راز نهان
از فروغ اختران آسمان

ماه می‌تابد به پهنای زمین
با هزاران عشوه‌های نازنین

آسمان افتاده اندر کوی او
خاک و باد و آب و آتش سوی او

خاک می‌گوید منم خاک درش
هرچه فرماید شوم من چاکرش

آب می‌گوید منم مهر بتول
هین منم دلدادۀ آل رسول

باد می‌گوید به گوش لاله‌ها

• چهارشنبه
• 28
• فروردین
• 1398
• ساعت
• 11:43
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

بیا که موسم سیر گل و گلستان است
به هر طرف نگری رشگ باغ رضوان است

گلی بگلشن توحید بر دمیده که خود
بگلشن دو جهان عالمی گلستان است

ز امتزاج دو بحر ولایت و عصمت
پدید آمده آن گوهری که مرجان است

چه گوهری؟ که نیآید پدید از کانی
چه گوهری؟که شرف بخش گوهر کان است

گلی شکفته بگلزار حیدر کرّار
که عطر گلشن جنّات عدن، از آن است

چه گل؟ که نکهت گل شرمسار نکهت اوست
پر از حکایت او جمله کون و امکان است

سُرور و جشن نه تنها بصفحۀ غیر است
قسم بذات خدا عرش حق چراغان است

تمام خلق بلب نام تازه مولودی
زبان به تهنیتش باز و ،دیده گریان است

ز پیر عقل پرسیدم این عوالم چیست؟
که پا نهاده بعالم؟ چه سرّ پنهان است

جواب

• چهارشنبه
• 28
• فروردین
• 1398
• ساعت
• 12:34
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

در مدینه سوم شعبان ز لطف کردگار
نوری از دامان زهرا شد بعالم آشکار
روشن از آن نور ساطع گشت صبح وشام تار
جشن شادی در زمین و آسمان شد برقرار
جبرئیل از سوی حق آمد حضور مصطفا
تا کلام ایزدی را گوید از راه وفا

گفت ای مرآت حق ای آفتاب کائنات
ای صفابخش دل قدّوسیان و ممکنات
بهر مولود تو آوردم ز حق نیکو صفات
نام او باشد حسین و منجی فلک نجات
از حسین سرچشمه گیرد چشمهٔ آب حیات
حل شود با دست پرفیضش تمام مشکلات

زادهٔ زهرا و سبط پاک ختم مرسلین
شاخص شخصیت مولا امیرالمؤمنین
علت ایجاد عالم از ثریا تا زمین
گشته مسرور از وجودش پیک رب ّالعالمین
قامتش طوبا و حسنش همچو عیسای زمان
نام نیکویش حسین بن علی فخر جهان

آنک

• چهارشنبه
• 28
• فروردین
• 1398
• ساعت
• 16:09
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

ای نور جلی پیک ازلی وحی آور معبود
بازآ و بشارت ده که رسید این موسم موعود
بگو به زهرا ز غم بیاسا که خوشن وید آمد
هلال شعبان شده نمایان خجسته عید آمد
عید فرخنده به اهل دین مبارکباد
روز میلاد امام حسین مبارکباد
بگو مبارک بگو مبارک بگو مبارکباد

هنگام سحر ارزنده گهر نور دل طاها
دلبند علی لطف ازلی دردانۀ زهرا
سوم شعبان آن مهِ تابان چهره عیان بنمود
عرش برین را روی زمین را همچو جنان بنمود
موسم شادی به مومنین مبارکباد
روز میلاد امام حسین مبارکباد
بگو مبارک بگو مبارک بگو مبارکباد

از نور جمالش شد فلک و گیتی همه روشن
وز یُمن قدومش زین دو جهان چون گشته مزیّن
بانگ منادی نغمۀ شادی در همه جا پیچید
مژدۀ زیبا

• چهارشنبه
• 28
• فروردین
• 1398
• ساعت
• 17:00
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

عالم ز نو چو ناقۀ آهو معطر است
باد صبا چو مشک ختن روح پروراست

گفتم به پیرعقل جهان گشته رشگ طور
از کیست این فروغ که عالم منور است

گفتا که لن شنید به ارنی کلیم حق
امروز نور مظهر گوینده اظهر است

نور جمال لم یزلی گشته جلوه گر
میلاد یادگار غیور پیغمبر است

از گلشن علی گل توحید سر زده
سطح زمین به جنت الاعلا برابر است

یعنی که روز سوم شعبان شده پدید
میلاد ذیسعادت سلطان محشر است

جبریل خادم وی و لعیاست قابله
اسمش حسین و کشتۀ شمشیر و خنجراست

گویند گوشوارۀ عرش است نام وی
نی نی قماط وی بسموات زیور است

پرسند اگر تفاوت کرب وبلا وعرش
گو کربلا زعرش خداوند برتر است

چشمم به جود و فضل دو دست بریده اش
(چون

• چهارشنبه
• 28
• فروردین
• 1398
• ساعت
• 17:03
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

بند اول

امامِ عشق
اومده تا که بشه به نامِ عشق
اسمشه خلاصه ی تمامِ عشق
حاکمیت داره بر نظامِ عشق

امامِ عشق
یه معلمه واسه قیامِ عشق
سرخیه پرچمشه پیامِ عشق
پای عشقه اونه که ناکامِ عشق

عشقه،همه ی داروندارمه حسین
عشقه،من زمستون و بهارمه حسین
عشقه،بی قرارم و قرارمه حسین

عشقه،ضربان قلب زارمه حسین
عشقه،توی بی کسی کنارمه حسین
عشقه،من گدا و شهریارمه حسین

(ارباب،یاحسین بن علی،ارباب)

بند دوم

امیرِعشق
اومده تا که بشه بشیرِ عشق
اسمشه خلاصه ی تعبیرِ عشق
بارون رحمته تو کویرِ عشق

امیرِعشق
تعبیر ابروی اونه تیرِ عشق
مسیر کربلاشه مسیرِ عشق
پای عشقش به خدا حقیرِ عشق

عشقه،باشی نوکر توی دربارِ حسین
عشقه،بشی

• سه شنبه
• 17
• اردیبهشت
• 1398
• ساعت
• 12:52
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

بند اول

پر زده مرغ دل من،تا کربلای حسین
بدونید ای اهل عالم،منم گدای حسین
دیوونه ی عشق ارباب،شدم به لطف خدا
حاجت قلبم گرفتم،من از خدای حسین

یه فطرسم/سوخته بالم
که با تو خوب/میشه حالم
تو اومدی/ارباب من/شدی و خیلی خوشحالم

عشقت رو به جون خریدم
عکست رو دلم کشیدم
تو عمرم شبیهت آقا
آقایی دیگه ندیدم

(روح و روانم/آرام جانم/ای حسین جانم)

بند دوم

هر کی یه عشقی داره من،عاشق خون خدام
از کوچیکی با حسین من،خدارو دیده چشام
هر کی یه دلبر داره و،خیلی رفیقه باهاش
منم یه دلبر دارم که،خیلی رفیقه باهام

تو دام اون/من افتادم
خوشم بهش/دل رو دادم
با نیم نگاهه/ملیحش/شدم دیوونه و شادم

مست عطر و بوی سیبم
بیمارم حس

• سه شنبه
• 17
• اردیبهشت
• 1398
• ساعت
• 12:56
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

بند اول

شب میلاده دل بیقراره
آقایی اومده که همتا نداره
شب مستیه?مستی حلاله
دل دیوونه ی من مست نگاره

کربلاییا کجایید آب و آینه بیارید
امشبو برای حسین باید سنگ تموم بذارید

هله هله یاران اومده حسین
امیر دلا و شاهه عالمین
به علی اعلا نور هر دو عین

(خوش اومدی ارباب ای عزیز دل)

بند دوم

فطرس قلبم گرفته بونه
امشبو کناره گهوارش میمونه
خدایی ارباب مثلی نداره
یکی یک دونس اونم واسه نمونه

هوشم از سرم پریده عقل دیگه جواب نمیده
یار جونی ام،علت جنونم،حسین آقام رسیده

بوسه میزنم به خاک پای تو
چه میشه یه روزی بشم فدای تو
عشقمه به والله کربلای تو

(خوش اومدی ارباب ای عزیز دل)

بند سوم

اومده دنیا ماه دل آ

• سه شنبه
• 17
• اردیبهشت
• 1398
• ساعت
• 12:59
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

بند اول

شبه توسله/شبه نوره
شبه زیارت از/راهه دوره
شبه عاشقیه/شبه مستی
توی میخونه می/جوره جوره

اومده دلبری،که دلبری کارشه
آقایی که همه،هستی گرفتارشه
حاتم طائی ام،گدای دربارشه

اومده سروری،که پادشاهه دله
تیغ ابروشه که،به جون من قاتله
عشقه اللهِ و،مثل خدا عادله

آقام حسینه حسینه حسینه
عشقه دل حیدره و به فاطمه نور دو عینه
مرکز پادشاهیه آقام تو بین الحرمینه
نوکر نوکراش منم یه نوکری که زیر دینه

حسین اربابم۳خوش اومدی

بند دوم

با دولت تو من/سرفرازم
تویی اربابم و/بهت مینازم
زیر پرچمه تو/زنده میشم
با ذکر تو آقا/کوکه سازم

اومده رهبری،که ذوالجناح اسبشه
رزق نوکر دادن،تو کار و تو کسبشه
مرده زنده کردن،ب

• سه شنبه
• 17
• اردیبهشت
• 1398
• ساعت
• 13:02
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

بند اول

ستاره بارون،عرش معلا
مدینه امشب،شده چه زیبا
اومده اومده اومده اومده گل پسر حضرت زهرا

طوف ملائک شده گهواره ی شاه امشب
فطرس پر سوخته آورده بهش پناه امشب

خوشحالن،علی و فاطمه
اومد اون،که شاه عالمه
اومد اون،که اسمه اعظمه
برطرف،کننده ی غمه

(مولانا،حسین فاطمه)

بند دوم

دلیل مستی،اومده امشب
جام من از می،شده لبالب
اومده اومده اومده اومده برادر حضرت زینب

یوسف اسیر خط و خال و تیغ ابروشه
اون که دل علی رو برده پیچ گیسوشه

شیرین و،عزیز و دلبره
دقیقا،شبیه حیدره
جبرئِیل،تا که می بینتش
رو لبهاش،الله اکبره

(مولانا،حسین فاطمه)

بند سوم

لب های تشنه،تو دل صحرا
رسیده ساقی،از دل دریا
اومده اومده اومد

• سه شنبه
• 17
• اردیبهشت
• 1398
• ساعت
• 13:04
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

تو را این‌گونه می‌نامند مولای تلاطم‌ها
و نامت غرش آبی آوای تلاطم‌ها

تو را این‌گونه می‌فهمند مجذوبان كه اربابی
و نامت مونس هموارهٔ شب‌های بی‌خوابی

تو را پیغمبر بی‌سرترین پیغام می‌دانند
تو را بنیان‌گذار اصلی اسلام می‌دانند

و تو تكثیر حق در جان هفتاد و دو پیغمبر
كه پیغام تو را بردند از لاهوت آن‌سوتر

تو میلادت شروع جنبش خونین آزادی‌ست
تو میلادت برای عاشقان غم، عارفان شادی‌ست

نمی‌دانیم یعنی چه تلاطم از دل دریا
نمی‌فهمیم یعنی چه تولد از دل زهرا

تو را بر محملی از دل، از آن بالا فرستادند
تمام آسمان و اهل آن در پایت افتادند...

تو را كه مصطفی همواره از جبریل می‌پرسید
علی در قاب چشم فاطمه هرشب تو

• جمعه
• 3
• خرداد
• 1398
• ساعت
• 16:43
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

جشن میلاد امام عالمینه
اونکه بر ارض و سما نور دو عینه
کف بزن تولّد امام حسینه
یوسف خیر النّسایی
خامس آل عبایی
تو امامُ الشّهدایی
کوثری و زمزمی یا حسین جان حسین جان حسین جان
سَروری مکرّمی یا حسین جان حسین جان حسین جان
آبروی عالمی یا حسین جان
یا اباعبدالله یا حسین جان...

کعبه ی عشق و جنون آمد خوش آمد
مظهرِ کُن فَیَکون آمد خوش آمد
دلبر حسینیون آمد خوش آمد
دو جهان سائل کویت
والِهِ روی نکویت
همه دیوانه ی رویت
جان و جانان منی یا حسین جان حسین جان حسین جان
رُکن ایمان منی یا حسین جان حسین جان حسین جان
دین و قرآن منی یا حسین جان
یا اباعبدالله یا حسین جان...

به فدای تو صحنِ با صفایت
ای امام عاشقان منم

• شنبه
• 29
• تیر
• 1398
• ساعت
• 15:34
• نوشته شده توسط
• علیرضا گودرزی

سوم شعبان،آمده نورِ سرمد
یوسف زهرا و علی آمد خوش آمد
قدومِ این گل،مبارکه یا احمد
یوسف زهرا و علی آمد خوش آمد
اینه تولّدی که،داره زِ غم نِشونه
حسینیای عالَم،شبِ اربابتونه
یابن الزهرا حسین...

سَیّد و مولا،همه جانها فدایت
سلامِ ما سلامِ ما به کربلایت
قلبِ محبّین،لالهٔ نینوایت
سلامِ ما سلامِ ما به کربلایت
دلِ مارو تو بُردی،از همون اوّلِش هم
میشه با نامِت آقا،شعبان مثه محرّم
یابن الزهرا حسین...

دعا کن آقا،که با اخلاص و تقویٰ
ثابت قدم شم توو راهِت مثل شهیدا
به حفظِ اسلام،وَ نابودیِ اعدا
ثابت قدم شم توو راهِت مثل شهیدا
ایشالا محترم شم،ریشه کنِ ستم شم
منم شبیهِ خوبا،مدافعِ حرم شم
یابن الزهرا حسین...

• چهارشنبه
• 9
• مرداد
• 1398
• ساعت
• 15:02
• نوشته شده توسط
• علیرضا گودرزی