ولادت امام حسین (ع)

تهنیت تهنیت ای عزیزان
شد شب سوم ماه شعبان
صبح امشب ز نور حسینی
خانه ی فاطمه شد چراغان

از افقها ندا زد منادی
عاشقان راشد ایام شادی
عاشقی گر بگو بادل.وجان

جان حسین جان حسین
جان حسینجان

مژده یاران که امشب مدینه
باغ رضوان شد از عطر دلبر
زد قدم بر جهان دلربایی
دلربا تر ز ماه منور
ملک هستی ز نور جمالش
شد منور ز الطاف داور

از افقها ندا ...

زد قدم بر جهان فخر آدم
راحت جان ختم رسالت
پاره ی قلب زهرای اطهر
نور چشمان شاه ولا یت
زینت عرش خلاق سبحان
سر گل باغ عشق و محبت

از افقها ندا ...

• جمعه
• 23
• فروردین
• 1398
• ساعت
• 14:32
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

دیدم امشب خیمه‌ای رشک جنان
ساکنانش بندگان لامکان

جلوه گر از قُبّه‌اش آیات نور
گشته از اوج تجلّی رشک طور

در درون خیمۀ پر رمز و راز
کودکی خوابیده اندر مهد ناز

آفرینش پرفروغ از روی او
کون و امکان ظلمت از گیسوی او

ماه و خورشید و فلک از جان و دل
جمله در چرخش به دورش متّصل

قدسیان مبهوت آن والامکان
علویان حیران آن آرام جان

شب بود روشنگر راز نهان
از فروغ اختران آسمان

ماه می‌تابد به پهنای زمین
با هزاران عشوه‌های نازنین

آسمان افتاده اندر کوی او
خاک و باد و آب و آتش سوی او

خاک می‌گوید منم خاک درش
هرچه فرماید شوم من چاکرش

آب می‌گوید منم مهر بتول
هین منم دلدادۀ آل رسول

باد می‌گوید به گوش لاله‌ها

• چهارشنبه
• 28
• فروردین
• 1398
• ساعت
• 11:43
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

بیا که موسم سیر گل و گلستان است
به هر طرف نگری رشگ باغ رضوان است

گلی بگلشن توحید بر دمیده که خود
بگلشن دو جهان عالمی گلستان است

ز امتزاج دو بحر ولایت و عصمت
پدید آمده آن گوهری که مرجان است

چه گوهری؟ که نیآید پدید از کانی
چه گوهری؟که شرف بخش گوهر کان است

گلی شکفته بگلزار حیدر کرّار
که عطر گلشن جنّات عدن، از آن است

چه گل؟ که نکهت گل شرمسار نکهت اوست
پر از حکایت او جمله کون و امکان است

سُرور و جشن نه تنها بصفحۀ غیر است
قسم بذات خدا عرش حق چراغان است

تمام خلق بلب نام تازه مولودی
زبان به تهنیتش باز و ،دیده گریان است

ز پیر عقل پرسیدم این عوالم چیست؟
که پا نهاده بعالم؟ چه سرّ پنهان است

جواب

• چهارشنبه
• 28
• فروردین
• 1398
• ساعت
• 12:34
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

در مدینه سوم شعبان ز لطف کردگار
نوری از دامان زهرا شد بعالم آشکار
روشن از آن نور ساطع گشت صبح وشام تار
جشن شادی در زمین و آسمان شد برقرار
جبرئیل از سوی حق آمد حضور مصطفا
تا کلام ایزدی را گوید از راه وفا

گفت ای مرآت حق ای آفتاب کائنات
ای صفابخش دل قدّوسیان و ممکنات
بهر مولود تو آوردم ز حق نیکو صفات
نام او باشد حسین و منجی فلک نجات
از حسین سرچشمه گیرد چشمهٔ آب حیات
حل شود با دست پرفیضش تمام مشکلات

زادهٔ زهرا و سبط پاک ختم مرسلین
شاخص شخصیت مولا امیرالمؤمنین
علت ایجاد عالم از ثریا تا زمین
گشته مسرور از وجودش پیک رب ّالعالمین
قامتش طوبا و حسنش همچو عیسای زمان
نام نیکویش حسین بن علی فخر جهان

آنک

• چهارشنبه
• 28
• فروردین
• 1398
• ساعت
• 16:09
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

ای نور جلی پیک ازلی وحی آور معبود
بازآ و بشارت ده که رسید این موسم موعود
بگو به زهرا ز غم بیاسا که خوشن وید آمد
هلال شعبان شده نمایان خجسته عید آمد
عید فرخنده به اهل دین مبارکباد
روز میلاد امام حسین مبارکباد
بگو مبارک بگو مبارک بگو مبارکباد

هنگام سحر ارزنده گهر نور دل طاها
دلبند علی لطف ازلی دردانۀ زهرا
سوم شعبان آن مهِ تابان چهره عیان بنمود
عرش برین را روی زمین را همچو جنان بنمود
موسم شادی به مومنین مبارکباد
روز میلاد امام حسین مبارکباد
بگو مبارک بگو مبارک بگو مبارکباد

از نور جمالش شد فلک و گیتی همه روشن
وز یُمن قدومش زین دو جهان چون گشته مزیّن
بانگ منادی نغمۀ شادی در همه جا پیچید
مژدۀ زیبا

• چهارشنبه
• 28
• فروردین
• 1398
• ساعت
• 17:00
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

عالم ز نو چو ناقۀ آهو معطر است
باد صبا چو مشک ختن روح پروراست

گفتم به پیرعقل جهان گشته رشگ طور
از کیست این فروغ که عالم منور است

گفتا که لن شنید به ارنی کلیم حق
امروز نور مظهر گوینده اظهر است

نور جمال لم یزلی گشته جلوه گر
میلاد یادگار غیور پیغمبر است

از گلشن علی گل توحید سر زده
سطح زمین به جنت الاعلا برابر است

یعنی که روز سوم شعبان شده پدید
میلاد ذیسعادت سلطان محشر است

جبریل خادم وی و لعیاست قابله
اسمش حسین و کشتۀ شمشیر و خنجراست

گویند گوشوارۀ عرش است نام وی
نی نی قماط وی بسموات زیور است

پرسند اگر تفاوت کرب وبلا وعرش
گو کربلا زعرش خداوند برتر است

چشمم به جود و فضل دو دست بریده اش
(چون

• چهارشنبه
• 28
• فروردین
• 1398
• ساعت
• 17:03
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

بند اول

امامِ عشق
اومده تا که بشه به نامِ عشق
اسمشه خلاصه ی تمامِ عشق
حاکمیت داره بر نظامِ عشق

امامِ عشق
یه معلمه واسه قیامِ عشق
سرخیه پرچمشه پیامِ عشق
پای عشقه اونه که ناکامِ عشق

عشقه،همه ی داروندارمه حسین
عشقه،من زمستون و بهارمه حسین
عشقه،بی قرارم و قرارمه حسین

عشقه،ضربان قلب زارمه حسین
عشقه،توی بی کسی کنارمه حسین
عشقه،من گدا و شهریارمه حسین

(ارباب،یاحسین بن علی،ارباب)

بند دوم

امیرِعشق
اومده تا که بشه بشیرِ عشق
اسمشه خلاصه ی تعبیرِ عشق
بارون رحمته تو کویرِ عشق

امیرِعشق
تعبیر ابروی اونه تیرِ عشق
مسیر کربلاشه مسیرِ عشق
پای عشقش به خدا حقیرِ عشق

عشقه،باشی نوکر توی دربارِ حسین
عشقه،بشی

• سه شنبه
• 17
• اردیبهشت
• 1398
• ساعت
• 12:52
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

بند اول

پر زده مرغ دل من،تا کربلای حسین
بدونید ای اهل عالم،منم گدای حسین
دیوونه ی عشق ارباب،شدم به لطف خدا
حاجت قلبم گرفتم،من از خدای حسین

یه فطرسم/سوخته بالم
که با تو خوب/میشه حالم
تو اومدی/ارباب من/شدی و خیلی خوشحالم

عشقت رو به جون خریدم
عکست رو دلم کشیدم
تو عمرم شبیهت آقا
آقایی دیگه ندیدم

(روح و روانم/آرام جانم/ای حسین جانم)

بند دوم

هر کی یه عشقی داره من،عاشق خون خدام
از کوچیکی با حسین من،خدارو دیده چشام
هر کی یه دلبر داره و،خیلی رفیقه باهاش
منم یه دلبر دارم که،خیلی رفیقه باهام

تو دام اون/من افتادم
خوشم بهش/دل رو دادم
با نیم نگاهه/ملیحش/شدم دیوونه و شادم

مست عطر و بوی سیبم
بیمارم حس

• سه شنبه
• 17
• اردیبهشت
• 1398
• ساعت
• 12:56
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

بند اول

شب میلاده دل بیقراره
آقایی اومده که همتا نداره
شب مستیه?مستی حلاله
دل دیوونه ی من مست نگاره

کربلاییا کجایید آب و آینه بیارید
امشبو برای حسین باید سنگ تموم بذارید

هله هله یاران اومده حسین
امیر دلا و شاهه عالمین
به علی اعلا نور هر دو عین

(خوش اومدی ارباب ای عزیز دل)

بند دوم

فطرس قلبم گرفته بونه
امشبو کناره گهوارش میمونه
خدایی ارباب مثلی نداره
یکی یک دونس اونم واسه نمونه

هوشم از سرم پریده عقل دیگه جواب نمیده
یار جونی ام،علت جنونم،حسین آقام رسیده

بوسه میزنم به خاک پای تو
چه میشه یه روزی بشم فدای تو
عشقمه به والله کربلای تو

(خوش اومدی ارباب ای عزیز دل)

بند سوم

اومده دنیا ماه دل آ

• سه شنبه
• 17
• اردیبهشت
• 1398
• ساعت
• 12:59
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

بند اول

شبه توسله/شبه نوره
شبه زیارت از/راهه دوره
شبه عاشقیه/شبه مستی
توی میخونه می/جوره جوره

اومده دلبری،که دلبری کارشه
آقایی که همه،هستی گرفتارشه
حاتم طائی ام،گدای دربارشه

اومده سروری،که پادشاهه دله
تیغ ابروشه که،به جون من قاتله
عشقه اللهِ و،مثل خدا عادله

آقام حسینه حسینه حسینه
عشقه دل حیدره و به فاطمه نور دو عینه
مرکز پادشاهیه آقام تو بین الحرمینه
نوکر نوکراش منم یه نوکری که زیر دینه

حسین اربابم۳خوش اومدی

بند دوم

با دولت تو من/سرفرازم
تویی اربابم و/بهت مینازم
زیر پرچمه تو/زنده میشم
با ذکر تو آقا/کوکه سازم

اومده رهبری،که ذوالجناح اسبشه
رزق نوکر دادن،تو کار و تو کسبشه
مرده زنده کردن،ب

• سه شنبه
• 17
• اردیبهشت
• 1398
• ساعت
• 13:02
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

بند اول

ستاره بارون،عرش معلا
مدینه امشب،شده چه زیبا
اومده اومده اومده اومده گل پسر حضرت زهرا

طوف ملائک شده گهواره ی شاه امشب
فطرس پر سوخته آورده بهش پناه امشب

خوشحالن،علی و فاطمه
اومد اون،که شاه عالمه
اومد اون،که اسمه اعظمه
برطرف،کننده ی غمه

(مولانا،حسین فاطمه)

بند دوم

دلیل مستی،اومده امشب
جام من از می،شده لبالب
اومده اومده اومده اومده برادر حضرت زینب

یوسف اسیر خط و خال و تیغ ابروشه
اون که دل علی رو برده پیچ گیسوشه

شیرین و،عزیز و دلبره
دقیقا،شبیه حیدره
جبرئِیل،تا که می بینتش
رو لبهاش،الله اکبره

(مولانا،حسین فاطمه)

بند سوم

لب های تشنه،تو دل صحرا
رسیده ساقی،از دل دریا
اومده اومده اومد

• سه شنبه
• 17
• اردیبهشت
• 1398
• ساعت
• 13:04
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

تو را این‌گونه می‌نامند مولای تلاطم‌ها
و نامت غرش آبی آوای تلاطم‌ها

تو را این‌گونه می‌فهمند مجذوبان كه اربابی
و نامت مونس هموارهٔ شب‌های بی‌خوابی

تو را پیغمبر بی‌سرترین پیغام می‌دانند
تو را بنیان‌گذار اصلی اسلام می‌دانند

و تو تكثیر حق در جان هفتاد و دو پیغمبر
كه پیغام تو را بردند از لاهوت آن‌سوتر

تو میلادت شروع جنبش خونین آزادی‌ست
تو میلادت برای عاشقان غم، عارفان شادی‌ست

نمی‌دانیم یعنی چه تلاطم از دل دریا
نمی‌فهمیم یعنی چه تولد از دل زهرا

تو را بر محملی از دل، از آن بالا فرستادند
تمام آسمان و اهل آن در پایت افتادند...

تو را كه مصطفی همواره از جبریل می‌پرسید
علی در قاب چشم فاطمه هرشب تو

• جمعه
• 3
• خرداد
• 1398
• ساعت
• 16:43
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

جشن میلاد امام عالمینه
اونکه بر ارض و سما نور دو عینه
کف بزن تولّد امام حسینه
یوسف خیر النّسایی
خامس آل عبایی
تو امامُ الشّهدایی
کوثری و زمزمی یا حسین جان حسین جان حسین جان
سَروری مکرّمی یا حسین جان حسین جان حسین جان
آبروی عالمی یا حسین جان
یا اباعبدالله یا حسین جان...

کعبه ی عشق و جنون آمد خوش آمد
مظهرِ کُن فَیَکون آمد خوش آمد
دلبر حسینیون آمد خوش آمد
دو جهان سائل کویت
والِهِ روی نکویت
همه دیوانه ی رویت
جان و جانان منی یا حسین جان حسین جان حسین جان
رُکن ایمان منی یا حسین جان حسین جان حسین جان
دین و قرآن منی یا حسین جان
یا اباعبدالله یا حسین جان...

به فدای تو صحنِ با صفایت
ای امام عاشقان منم

• شنبه
• 29
• تیر
• 1398
• ساعت
• 15:34
• نوشته شده توسط
• TzwSVsOw

سوم شعبان،آمده نورِ سرمد
یوسف زهرا و علی آمد خوش آمد
قدومِ این گل،مبارکه یا احمد
یوسف زهرا و علی آمد خوش آمد
اینه تولّدی که،داره زِ غم نِشونه
حسینیای عالَم،شبِ اربابتونه
یابن الزهرا حسین...

سَیّد و مولا،همه جانها فدایت
سلامِ ما سلامِ ما به کربلایت
قلبِ محبّین،لالهٔ نینوایت
سلامِ ما سلامِ ما به کربلایت
دلِ مارو تو بُردی،از همون اوّلِش هم
میشه با نامِت آقا،شعبان مثه محرّم
یابن الزهرا حسین...

دعا کن آقا،که با اخلاص و تقویٰ
ثابت قدم شم توو راهِت مثل شهیدا
به حفظِ اسلام،وَ نابودیِ اعدا
ثابت قدم شم توو راهِت مثل شهیدا
ایشالا محترم شم،ریشه کنِ ستم شم
منم شبیهِ خوبا،مدافعِ حرم شم
یابن الزهرا حسین...

• چهارشنبه
• 9
• مرداد
• 1398
• ساعت
• 15:02
• نوشته شده توسط
• TzwSVsOw

موسمِ رحمت و لطف خدا شد
جشن میلاد شاهِ شهدا شد
خوش آمدی ای دلبند زهرا
یا اباعبدالله مولا مولا
یابن الزهرا یابن الزهرا...

حُجّت الّلهی و مولَی المَوالي
فُطرُسِ جان ما را بده بالی
خورشید آسمان عاشورا
یا اباعبدالله مولا مولا
یابن الزهرا یابن الزهرا...

کن دعا ای عزیزِ آلِ طٰهٰ
که رَوَم در مسیر صدق و تقویٰ
بشوم من هم اهلِ کربلا
یا اباعبدالله مولا مولا
یابن الزهرا یابن الزهرا...

• چهارشنبه
• 9
• مرداد
• 1398
• ساعت
• 15:02
• نوشته شده توسط
• TzwSVsOw

اي دل زمان هجر به پايان رسيده است
دور وصال حضرت جانان رسيده است

گُل كرده طبع طوطي اشعار من كه باز
فيض جمال گُل به گُلستان رسيده است

هم سرخوشم كه تاج سرم جلوه گر شده
هم مست اينكه سوّم شعبان رسيده است

بدرُ الدُّجای عرش ، در عالم طلوع كرد
شمس الضُّحاي روضه‌ي رضوان رسيده است

بعد از حسن كه لؤلؤ "بیتُ العقیق شد
نوبت به جلوه کردن مرجان رسیده است

خلقت گرفته جان که درون رگ حیات
خون شريف ايزدِ منان رسیده است

از رحمت کسی كه خودش رحمت خُداست
لطف خدا به خلق دو چندان رسيده است

بر بال جبرئيل ، به عنوان رو نمـاش
آيات سُرخِ فجـر به قرآن رسيده است

دوران پر شكستگي ات رو به خاتمه ست
فطرس بيا كه نوبت درمان

• سه شنبه
• 5
• فروردین
• 1399
• ساعت
• 15:20
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

اعیاد شعبانیه مبارکباد

امشب ز شعف در تب و تاب آمده‌ام
از بهر جمال آفتاب آمده‌ام
من نوکر و ارباب حسین‌بن‌علیست
از لطف خدا پا به رکاب آمده‌ام

• پنج شنبه
• 7
• فروردین
• 1399
• ساعت
• 01:34
• نوشته شده توسط
• حاج مرتضی محمودپور

شراب آلوده می‌داند تَهِ پیمانه می‌چسبد
خمارِ باده می‌فهمد شبِ میخانه می‌چسبد

گداییِ در این خانه تشریفی به ما داده...
که تنها بر لبِ ما ساغرِ شاهانه می‌چسبد

حرم شد خانه‌ام وقتی ، سلامت کردم و دیدم
زیارت‌هایِ ما حتی میانِ خانه می‌چسبد

سرِ سال است رو بر تو زیارت‌نامه می‌خوانم
زیارت‌نامه خواندن با دلِ دیوانه می‌چسبد

سلام‌الله ای دل آتشِ صبح اَزَل آمد
مبارک باد یازهرا که اَحلی مِن عسل آمد

اگر شعریم اگر شوریم ؛ مُرَکب یا قلم هستم
اگر با شهریار و مُقبِلیم و مُحتشم هستیم

همه از آستان آسمانی نجف داریم
که هر دَم ؛ دَم به دَم با صاحبِ تیغِ دودَم هستیم

دمِ ما یاعلی و بازدم‌هامان حسین است و...
اسیرِ

• شنبه
• 9
• فروردین
• 1399
• ساعت
• 00:48
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

از دم تو بازدم آمد هوا تشکیل شد
عطسه کردی در جهان بادصبا تشکیل شد

تا که دنیا پر شود عمری از آثار حسین ؛
نور بودی و برایت دست و پا تشکیل شد

چار تن از پنج تن بودند آن شب منتظر
تو به دنیا آمدی حد کسا تشکیل شد

با مریض اولت فطرس،دم گهواره ات
مرکز درمانی دارالشفا تشکیل شد

در محرم نه که با عباس و زین العابدین
پنجم شعبان ستاد کربلا تشکیل شد

هم که در بیت علی برخاست کشتی نجات
هم اتاق فکر مصباح الهدی تشکیل شد

سوم شعبان برای ما شروع خلقت است
چونکه از دنیای تو دنیای ما تشکیل شد

• شنبه
• 9
• فروردین
• 1399
• ساعت
• 00:55
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

عشاق شدیم و خون جگری خواستیم ما
در جاده تو دربدري خواستيم ما
بى دردسر ، وصال گوارا نميشود
در راه وصل ، دردسرى خواستيم ما
سنگ ملامت از همه خورديم سالها
در كوچه ات اگر گذرى خواستيم ما
از دربدر شدن بخدا خسته نيستيم
آوارگى بيشتري خواستيم ما
گويا خود تو هم نظرى داشتي به ما
وقتيكه كه گوشه نظرى خواستيم ما
در خانه راه دادى و بالا نشانده اي
ورنه گليم پشت درى خواستیم ما
حالا شبيه فطرس پرسوخته ، همه
زانو زديم و بال و پرى خواستيم ما
.
باليم و در هواي تو پر در مياوريم
امشب ز كربلاى تو سر در مياوريم
.
واژه به واژه شعر و غزل داده اي به ما
اين گنج را تو روز ازل داده اي به ما
اينجا كسى به عاشقى ما محل نداد
تنه

• یکشنبه
• 10
• فروردین
• 1399
• ساعت
• 01:05
• نوشته شده توسط
• سید محسن احمدزاده صفار

فلک گردیده نورانی ، سماوات است گلباران
ملک سوغات گل آورده با خود بهرِ تن پوشش

علی با آن دلارآمی که هوش از عالمی برده
به وقتِ دیدن این ماهپاره گشته مدهوشش

قرارِ بی قراران آنکه عالم هست بی تابش
محمد جانِ دیگر یافت تا آمد درآغوشش

حسینش را به روی شانه می بوسید و می بوئید
بدانید اهل عالم اوست بی شک، زینتِ دوشش

اگر چه داشت بر لبها اذان و آیة الکرسی
گمانم روضه خوانی کرد پیرِ عشق در گوشش

چه بسیاری سفارشها که در حقش نبی فرمود
ولی افسوسُ صد افسوس امت شدفراموشش

• پنج شنبه
• 14
• فروردین
• 1399
• ساعت
• 00:54
• نوشته شده توسط
• محدثه محمدی

دو چشمت انگبین‌جوشان و لب‌هایت فرات‌آور
چراغت راه‌گستر ، کشتی نوحت نجات‌آور

قلم باید شوند اشجار در ثبت دمی از تو
برای لیقه‌ی کتّاب ، دریاها دوات‌آور

به سمتت وحی شد نازل، که هستی فیض را قابل
پدر باشد کمیل‌آموز و فرزندت سمات‌آور

تو را در شطِّ رنج ای شاه! می‌بینم نمی‌دانم
که ایثار تو باشد در نهایت کیش و مات‌آور

تو را مجموعه‌ی اضداد می‌نامند عاشق‌ها
که شادی بی‌تو حزن‌انگیز و غم با تو نشاط‌آور

خدا در ذات زیبایت جلالش را نشان داده
نشان داده‌است احسان قدیمت را صفات‌آور

هرآن‌کس شاه! شمشادِ قدت را دید «حافظ» شد
به‌رغم اشک شورش می‌شود شاخِ نبات‌آور

کنار کفّ العبّاس آمده عیسی و می‌دانم
نمی‌یابد به

• پنج شنبه
• 14
• فروردین
• 1399
• ساعت
• 17:57
• نوشته شده توسط
• محدثه محمدی

بارِ دیگر، در تنِ بی‌جانِ من، جان می‌رسد
روحِ ویران گشته ام، دارد به سامان می‌رسد

ماهِ کامل را ببین در آسمانِ عاشقی،
در همین ایامِ آغازینِ شعبان می‌رسد

مژده ای دلدادگانِ راهِ سبزِ عاشقی!
معنیِ آزادگی، معنای ایمان می‌رسد

یا حسین بن علی!، درهم بخر عشاق را
کِی به این خشکی زده، یک جرعه باران می‌رسد

بی نواییم و سرِ خانش به رحمت می‌رسیم
از مسیرِ فیضِ او در سفره‌ها نان می‌رسد

دل بده بر آستانِ لطفِ اربابِ کرم
غم مخور! هجران و غم، روزی به پایان می‌رسد

خوش به حالِ آن بهاری که سرآغازش تویی
روزیِ امسالِ ما بی‌شک، فراوان می‌رسد

• پنج شنبه
• 14
• فروردین
• 1399
• ساعت
• 18:05
• نوشته شده توسط
• محدثه محمدی

ﺩﺭ ﻣﺴﺘﻲ ﻣﺪاﻣﻢ و ﺫﻛﺮ ﺗﻮ ﺑﺮ ﻟﺒﻢ
ﻣﻦ ﺩائما ﺧرابم و اﺯ ﻣﻲ ﻟﺒﺎﻟﺒﻢ
ﺗﻮ ﻓﻜﺮ و ﺫﻛﺮ ﺭﻭﺯمی و ﺧﻮاﺏ ﻫﺮﺷﺒﻢ
ﻋﺒﺪ ﺗﻮ اﻡ ﻏﻼﻡ ﻏﻼﻣﺎﻥ ﺯﻳﻨﺑﻢ

ﺗﻮ آﻣﺪی و ﭼﺸﻢ ﻫﻤﻪ ﭘﺮ سبو شده
اﻣﺸﺐ ﺗﻤﺎﻡ ﻋﺸﻖ ﺧﺪاﻭﻧﺪ ﺭﻭ ﺷﺪﻩ

ﺗﻮ آمدی و ﺳﺎﻛﻦ ﺩﻟﻬﺎﻱ ﻣﺎ ﺷﺪﻱ
ﺗﻮ آمدی و ﺧﺎﻣﺲ اﻝ ﻋﺒﺎ ﺷﺪﻱ
ﺗﻮ ﺑﺎﻋﺚ ﻭﺟﻮﺩ ﻫﻤﻪ ﻣﺎﺳﻮا ﺷﺪﻱ
ﺗﻮ آﻣﺪﻱ و ﺻﺎﺣﺐ ﻋﺮﺵ ﺧﺪا ﺷﺪﻱ

ﺗﻮ ﺁﻣﺪﻱ و ﻋﺮﺵ ﺧﺪا ﺷﺪ ﻗﻴﺎﻣﺘﻲ
اﺭﻱ ﺗﻮ ﺷﺎﻩ ﻛﺎﺭ ﺗﻤﺎﻣﻲ ﺧﻠﻘﺘي

ﺗﻮ ﺳﻮﻣﻴﻦ ﺳﻨﻮﺑﺮ ﺑﺎﻍ ﭘﻴﻤﺒﺮﻱ
ﻓﺮﺯﻧﺪ ﻓﺎﺗﺢ اﺣﺪ و ﺟﻨﮓ ﺧﻴﺒﺮﻱ
ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻣﺎﺩﺭ ﺗﻮ ﻧﺒﻮﺩﻩ اﺳﺖ ﻣﺎﺩﺭﻱ
ﻣﺜﻞ ﺣﺴﻦ ﻛﺴﻲ ﻛﻪ ﻧﺪاﺭﺩ ﺑﺮاﺩﺭﻱ

ﺑﺎﺑﺎﻱ ﺗﻮﺳﺖ ﺩﺳﺖ خداوند داورت
ﻋﺎﻟﻢ ﻓﺪاﻱ ﺣﻀﺮﺕ ﺻﺪﻳﻘﻪ ﻣﺎﺩﺭﺕ

ﻣﻲ ﺧﺎﻧﻪ ي ﺗﻮ ﺧﺎﻧﻪ ي ﻣﺎ ﻋﺎﺷﻘﺎﻥ ﺷﺪﻩ
ﻣﺴﺘﻲ ﺗﻤﺎﻡ ﺩﻟﺨﻮﺷﻲ ﻋﺎﺭﻓﺎﻥ ﺷﺪﻩ
ﻧﻮﺭ ﻣﻲ ﺗﻮ ﺭﻭﺷﻨﻲچشممان ﺷﺪﻩ
ﺗﻮ

• پنج شنبه
• 14
• فروردین
• 1399
• ساعت
• 19:04
• نوشته شده توسط
• محدثه محمدی

شد شکوفنده گل روی ابا عبدالله
عطر فردوس برین بوی ابا عبدلله

عرش و فرش و مه و خورشید و ستاره با هم
سر به سجده به سر کوی ابا عبدالله

مادرش فاطمه با بوسه شیرین هردم
میزند شانه به گیسوی ابا عبدلله

تا نظر کرده به رخساره او پیغمبر
شده محو رُخ دل جوی ابا عبدلله

دست حق دست کشد بر سر دستان حسین
که شود حیدری بازوی ابا عبدلله

پاسداران حریم حرم زینب او
استوارند به نیروی ابا عبدالله

در نهایت برسد بر در منزلگه عشق
عاشق صادق ره پوی ابا عبدلله

سوره فجرِ خدا زمزمه ی جبریل است
حق تعالی است ثنا گوی ابا عبدالله

کربلا نام دگر دارد اگر میدانی
باشد آوازه مینوی ابا عبدالله

شب میلاد دلم پر کشد از خانه خویش
پر

• پنج شنبه
• 14
• فروردین
• 1399
• ساعت
• 19:06
• نوشته شده توسط
• محدثه محمدی

عاشقيم عاشق يك جرعه شرابيم همه
سر كيفيم و پىِ باده ى نابيم همه
اهل عشقيم خرابيم خرابيم همه
مست مستيم ولى عين ثوابيم همه
-
غم ايام نداريم كه اين مى گذرد
تلخىِ كام نداريم كه اين مى گذرد
-
شب ميلاد حسين است خداهم شاد است
هركه در بند حسين است زغم آزاد است
جاده ى عاشقى ام راه حسين آباد است
دل بيچاره ام عمريست به پاش افتاد ست
-
ما كه ديديم از او معجزه باور داريم
ما در اين قوم از اين پس دو پيمبر داريم
-
نام تو شعر لب عالم بالاست حسين
خوش بنازيم به اين نام چه زيباست حسين
حرمت آينه ى عرش معلاست حسين
كربلايت ته خط و ته دنياست حسين
-
ليلى عالم ذر،ناز كشيدن دارى
جان جانان تو به حق سينه دريدن دارى
-
پاى گه

• سه شنبه
• 19
• فروردین
• 1399
• ساعت
• 12:33
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

قاصد طبعم سحرگه با سُرور از در رسید
گوییا پیک وصال از جانب دلبر رسید

از در آمد با بسي وجد و نشاط و انبساط
کز طفیل‌اش شام هجر و رنج و محنت سر رسید

مژده بر من داد کای افسرده ی خاموش دل!
خیز کز چرخ شرف ، ماه فلک افسر رسید

تا به کي؟ باشي خموش ای عاشق شوریده حال
شمع دانش برفروزان ، شاه دانشور رسید

بزمي آرا ، سوم شعبان فرا آمد به ناز
همچنان کبک دری با صد خرام از در رسید

جَستم از جا بر گرفتم خامه ی عرفان به کف
تا مرا این مژده از طبع گهرپرور رسید

نور عرفان سر زد از شرقِ خِرد خورشیدسان
همچنان خورشیدِ عالمتاب کز خاور رسید

زآنکه میلاد شهي باشد که شاهان جهان
هر یکي بر درگهش چون چاکر و نوکر رسید

مو

• شنبه
• 23
• فروردین
• 1399
• ساعت
• 01:41
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

از ره رسیده سومین نور ولایت
شمس جهان آرا و مصباح هدایت
چشم و چراغ خانه ی مولاست این نور
حُبّش بود شرط قبولی عبادت

مکر عدوی مرتضی گردیده باطل
نخل ولا باردگر داده ست حاصل
دلهای مرده جان گرفته از وجودش
گردیده احیا از قدومش کعبه ی دل

ذکرفضیلت های او ما فوق ادراک
باید بگردیم در پی او ما در افلاک
در شأن او گفتن که کار هر کسی نیست
احیاشده از ذکر او هم آب هم خاک

گر او نبود از دین نبود نام و نشانی
اسلام زنده مانده ست از آن زمانی
که فتح کرده با همه اهل و عیالش
کاخ یزید و هر چه بوده آن چنانی

نور دل انسیه الحورا حسین است
پشت وپناه زینب کبری حسین است
از سید بطحا رسیده این سخن که
فلک نجات و شافع فردا حسین است

با اشکمان تا عالم بالا رسیدیم
با قطره ای در محضر دریا رسیدیم
در هیاتش هفت آسمان را سیر کردیم
در روضه اش تا جنة الاعلی رسیدیم
شاعر:علی خفاجی

• جمعه
• 3
• مرداد
• 1399
• ساعت
• 13:38
• نوشته شده توسط
• محدثه محمدی

ای رحمت واسعه ای آئینه ی یزدان
ای روشنابخش زمین ای معنی ایمان

ای ملجأ درماندگان ای کعبه ی عشاق
ای باطن آب بقا ای عشق جاویدان

ای نور برزخ ای صفا بخش وجود خلق
دلهای مرده از وجود تو بگیرد جان

ای واسطه در فهم و درک معنی افلاک
نام قشنگت تا ابد جاوید در دوران

ای صاحب فلک نجات ای منتهای جود
ای نفْس زهرا و علی ای حضرت جانان

تفسیر "نفس مطمئنه" معنی والفجر
آری خدا مدح تو را آورده در قرآن

بیمی ندارد نوکرت از سختی محشر
تا که تویی صاحب لواء جنت و رضوان

آیات حق یک گوشه ای از مدح و فضل تو
حُسن شما شان نزول لولوْ و مرجان

ای بهجت قلب نبی ای روح او ادنی
اوف لناالکیل ای عزیز ، آقای مظلومان

ما ریزه خواریم و فقیر درگهت هستیم
ای سرور اهل بهشت جانیم سنه قربان
شاعر:علی خفاجی

• جمعه
• 3
• مرداد
• 1399
• ساعت
• 13:40
• نوشته شده توسط
• محدثه محمدی

امشب که شب دلدادگی و مستونگی و مجنون شدنه

امشب ستاره از عشق حسین تا دم دم صبح چشمک میزنه

رو دامن طاها خواب گل مولا لالایی زهرا یابن علی لالا

بین اسمونا بی تابن پریا میخونن یه صدا

حرومه عاشقی به جز برا حسین

پیچیده تو بهشت صدای یا حسین

****

بی همگان به سر شود بی تو به سر نمی شود

عشق تو دارد این دلم جای دگر نمی شود

من همه دار و ندارم تویی اقا اونی که زیر پاش سر میزارم تویی اقا

خدای عاشقا امیر عالمین خوش اومدی حسین حسین

حرومه عاشقی به جز برا حسین

پیچیده تو بهشت صدای یا حسین

****

کم کم که داره از یاد لبش حسرت به دل زمزم میزنه

نم نم رو گلا از رایحه لبخند حسین شبنم میزنه

نور خدا اومد ذکر شفا اومد ذکر جنون ما دیوونه ها اومد

ای سر منزل عشق شکل کامل عشق تنها ساحل عشق

دوباره شد سرم هوایی حسین

رو سینه حک شده فدایی حسین

حرومه عاشقی به جز برا حسین

پیچیده تو بهشت صدای یا حسین

• جمعه
• 22
• اسفند
• 1399
• ساعت
• 14:56
• نوشته شده توسط
• taherehsadat