وفات حضرت ام البنین (س)

مرتب سازی براساس

شعر وفات حضرت ام البنین(س),(خبر رسیده قافله و چشم های تر دارد) *

3948
3

شعر وفات حضرت ام البنین(س),(خبر رسیده قافله و چشم های تر دارد) خبر رسیده قافله و چشم های تر دارد

برای ام بنین یک نفر ... خبر دارد

خدا کند که مراعات سن او بشود

خبر ، خبر .. همه بر قلب او ضرر دارد

نخواست او که بپرسد جه شد ابالفضلش

سوال بود برایش ...حسین سر دارد ؟

براش گفت چه شد ؟ماجرا چه بود ؟ آنکه

به روی آینه اش گرد از سفر دارد

تمام واقعه این بود : بین نخلستان

جماعتی سر حمله به یک نفر دارد

تمام قامت او را به باد می دهد و

بدون آنکه ز چشمش ، دست بردارد

شهید می شود عباس نه !...حسین دمی

که جان سپردن عباس را نظر دارد

گذشت واقعه اما تصورش باقیست

هنوز مرد خدا دست بر کمر دارد

زسمت علقمه سمت خیام می آید

چرا که پیکر عباس درد سر دارد

ز ضربه های عجیب

  • شنبه
  • 16
  • اردیبهشت
  • 1391
  • ساعت
  • 05:32
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

شعر وفات حضرت ام البنین(س),(نوید عاطفه در گلشن امیدم من) *

4242
2

شعر وفات حضرت ام البنین(س),(نوید عاطفه در گلشن امیدم من) نوید عاطفه در گلشن امیدم من
و تا همیشه به درگاهتان مریدم من

به نبض عالم هستی که دست حضرت توست
برای خاطرتان بود اگر طپیدم من

قدم زدید و ز موزون رقص چادرتان
شدم نسیم و سر کویتان وزیدم من

به جای خال خود کاشتی وجود مرا
و از زمین شما تا خدا رسیدم من

حضور گرم شما تا همیشه حس شدنی است
اگرچه حضرت بانو تُرا ندیدم من

میان سرو قدی با رشیدگی فرق است
به لطف سایه ی طوباست ، قد کشیدم من

حضور دختر آیینه ها زدم زانو
و طعم کوثر عشق تو را چشیدم من

اگرچه دیر ولی جای شکرتان باقی است
به جایگاه کنیزیتان رسیدم من

چهار پاره برایت سرودم و آن وقت
به جای قافیه عکس قمر کشیدم من

هزار مرتبه شکر خدا به محضرتان
شبیه صفحه آینه رو سپیدم من

عجیب نیست یقین کن پس از حسین شما
کمی شبیه قد و قامتت خمیدم من

تمام دغدغه ی من ، ادای نذرم بود
برای زینبت عباس پروریدم من

یکِ شما به چهارم اگر چه می چربد
به حدّ وسع خودم مادر شهیدم من

چه عزّتی به از این با تمام آدابش
کنیز زاده بمیرد برای اربابش

منبع:وبلاگ شعر شاعر

  • شنبه
  • 16
  • اردیبهشت
  • 1391
  • ساعت
  • 05:43
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

شعر وفات حضرت ام البنین(س),(وقتی تو دل نازک تر از ابر بهاری) *

4096
2

شعر وفات حضرت ام البنین(س),(وقتی تو دل نازک تر از ابر بهاری) وقتی تو دل نازک تر از ابر بهاری

حق داری از دوری گلهایت بباری

تو همچنان شمعی که بعد از آن وقایع

کارت شده یک عمر تنها گریه زاری

تو پا به پای زینب کبری همیشه

یک گوشه در شهر مدینه روضه داری

با او تمام روضه ها را گریه کردی

ام المصائب را تو تنها غم غمگساری

روزی که آمد کاروان غم برایت

آن روز شد روز شروع بی قراری

معلوم شد عباستان در کاروان نیست

با اینهمه دیگر چرا چشم انتظاری؟

آن روز پرسیدی ز هر شخصی که دیدی

آیا خبر از یوسف زهرا نداری؟

دیگر کسی خنده به لبهایت ندیده

آری که تا دنیاست دنیا سوگواری

شکر خدا در علقمه حاضر نبودی

آخر چطور می خواستی طاقت بیاری

وقتی شنیدی دست هایش را بریدند

کم

  • شنبه
  • 16
  • اردیبهشت
  • 1391
  • ساعت
  • 06:41
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

شعر وفات حضرت ام البنین(س),(تنها چرا نشسته مگر گریه می کند؟) *

3699
4

شعر وفات حضرت ام البنین(س),(تنها چرا نشسته مگر گریه می کند؟) تنها چرا نشسته مگر گریه می کند؟

چون شمع شعله ور به نظر گریه می کند

ازمردم مدینه شنیدم که روزها

می آید و ز داغ پسر گریه می کند

بالای چار صورت قبری که ساخته

با دیده های سرخ جگر گریه می کند

با ذکر جانگداز -حسینم غریب- بود

دائم زند به سینه و سر گریه می کند

از سوز روضه خواندن این مادر شهید

هر عابری میان گذر گریه می کند

گاهی دلش برای علی تنگ می شود

گاهی برای روضه ی در گریه می کند

بغض نگاه باد صبا گفت با دلم

دیگر غروب شد, چقدر گریه می کند!!

وحید قاسمی

**

برگرفته از وبلاگ تیشه های اشک

  • شنبه
  • 16
  • اردیبهشت
  • 1391
  • ساعت
  • 06:59
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب
 قاسم نعمتی

شعر مثنوی وفات حضرت ام البنین(س),(من که از نسل دلیر عربم) * قاسم نعمتی

6403
4

شعر مثنوی وفات حضرت ام البنین(س),(من که از نسل دلیر عربم) من که از نسل دلیر عربم

امّ العبّاسم و امّ الادبم

مادر چهار یل رعنایم

من کنیز حرم زهرایم

آسمان خاک نشین حرمم

عرش در تحت لوای کرمم

معرفت مسئله آموز من است

عاشقی سائل هر روز من است

دل من محو تولّای ولیست

سِمتم خادمی بیت علیست

من سفارش شده ی زهرایم

آبرو یافته از مولایم

وه از ان روز که قابل گشتم

با در بیت مقابل گشتم

آمد آن لحظه چه خوش اقبالم

دختر شاه به استقبالم

قبله ی نور به کاشانه ی من

حرم الله کجا خانه ی من

دست بانوی حرم بوسیدم

خاک پایش به بصر مالیدم

گفتم این بیت حریم لاهوت

من کنیزم به دیار ملکوت

آمدم خادم این در باشم

خادم دختر حیدر باشم

لیک آن روز زغم رنجیدم

وای دل، صحن

  • شنبه
  • 16
  • اردیبهشت
  • 1391
  • ساعت
  • 07:30
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

شعر وفات حضرت ام البنین(س),(ام البنینم و شب دلداری من است) *

4207
6

شعر وفات حضرت ام البنین(س),(ام البنینم و شب دلداری من است) ام البنینم و شب دلداری من است
شب زنده دار فاطمه بیداری من است
امشب وصال فاطمه رادرک میکنم
دل بی قرار لحظه ی بیداری من است

بانوی من ! که لیله ی قدر علی تویی
چشم انتظار تو شب بیداری من است
با اینکه جای فاطمه را پر نمی کنم
اشک علی گواه حرم داری من است
طفلان عزیز و من چو کنیز بهشت و این
بالاترین مقام نکوکاری من است
عباس من غلام عزیزان فاطمه است
این ابتدای درس علمداری من است
درس وفا اگر به ابا الفضل داده ام
بیت علی بهشت وفاداری من است
روزی که بار زینبت آمد به دوش من
دیدم که خویش در صدد یاری من است
روحم ز درک خدمت زینب بزرگ شد
این خانه جایگاه فداکاری من است
در کربلا نبودم اگر یاریش کنم
شهر مدینه شا

  • شنبه
  • 16
  • اردیبهشت
  • 1391
  • ساعت
  • 07:38
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

شعر وفا ت حضرت ام البنین(س) ,(من خادمه در خانه شاه ولایم) *

4328
5

شعر وفا ت حضرت ام البنین(س) ,(من خادمه در خانه شاه ولایم) من خادمه در خانه شاه ولایم
جارو کش صحن و سرای مرتضایم
من امدم اینجا نه از بهر عزیزی
من آمدم در خانه حیدر کنیزی

خدمتگزار کودکان مه جبینم
من مادر عباسم و ام البنینم
در چشم خود بحری ز خون اشک دارم
من خاطری بد از فرات و مشک دارم
غم نیست گر عباس را در خون کشیدند
یا اینکه با شمشیر دستش را بریدند
چشمش اگر زخمی است این تاوان عشق است
در جنت فردوس او مهمان عشق است
گر جسم او در علقمه شد پاره پاره
شادم که زهرا کرده ماهم را نظاره
تنها غمم اینست او آبی نیاوُرد
با رفتنش امید را از خیمه ها برد
تا هست این دنیا و من زنده هستم
از مادر اصغر بسی شرمنده هستم

منبع:حدیث نینوا

  • شنبه
  • 16
  • اردیبهشت
  • 1391
  • ساعت
  • 07:44
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

شعر وفات حضرت ام البنین(س),(هرکجا صحبت ادب باشد) *

4906
5

شعر وفات حضرت ام البنین(س),(هرکجا صحبت ادب باشد) هرکجا صحبت ادب باشد
نام اُمّ البنین میان آید

امتحان کرده ام و می گویم
که دعایش عجیب می گیرد

پس به ام البنین توسل کن
هر زمانی گره به کار افتد

آن قَدَر با ادب و خانم هست
که خودش را کنیز می خواند

خودش و هر چهار فرزندش
نوکران قبیله ی احمد

بود از اول کنیز خورشیدو
قمرش تاهمیشه می تابد

تا که عباس چشم خود وا کرد
دید دور حسین می چرخد

از همان بچگی قسم خورده
که برای حسین می میرد

"گفتم ام البنین دلم پا شد"
دست بر سینه تا بقیع آمد

گوشه ای در سکوت قبرستان
پرچمی در خیال می جنبد

یک ضریحی که نیست،آن گوشه
روی آن جای خالی گنبد

انتهای رواق رؤیایی
مادری سنگ قبر کم دارد

مادری که ضریح فرزندش
به تمام بهشت

  • شنبه
  • 16
  • اردیبهشت
  • 1391
  • ساعت
  • 08:50
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب
 محمد حسین رحیمیان

شعر حضرت ام البنین(س)با نوای حاج محمود کریمی(قدم اگر خمید ، فدای سر حسین) * محمد حسین رحیمیان

2645

شعر حضرت ام البنین(س)با نوای حاج محمود کریمی(قدم اگر خمید ، فدای سر حسین) قدم اگر خمید ، فدای سر حسین
جانم به لب رسید ، فدای سر حسین
ام البنین سابق این شهر عاقبت
شد مادر شهید ، فدای سر حسین
یک چند وقتی است در این شهر هیچ کس
لبخند من ندید ، فدای سر حسین
هر جمله بشیر مرا پیر کرده است
مویم شده سفید ، فدای سر حسین
گلچین چهار تا گل گلخانه مرا
چه وحشیانه چید ، فدای سر حسین
هر شب به یاد عمر کم ناز دانه ها
اشکم به رخ چکید ، فدای سر حسین
هر شب به یاد تشنگی کودک رباب
خواب از سرم پرید ، فدای سر حسین
عباس پاسبان حرم شد به جای من
دستش اگر برید ، فدای سر حسین
گویند جا شده به مزار محقری
آن قامت رشید ، فدای سر حسین
شاعر : محمد حسین رحیمیان

  • چهارشنبه
  • 4
  • اردیبهشت
  • 1392
  • ساعت
  • 13:13
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر حضرت ام البنین(س)(من خاک بوس آستان مرتضایم) *

2671

شعر حضرت ام البنین(س)(من خاک بوس آستان مرتضایم) من خاک بوس آستان مرتضایم
وقف شما از ابتدا تا انتهایم
هم نامتان هستم ولی در شأنتان نه
باور کن این را از تکان شانه هایم
یاسم ولی در زیر پایت پا گرفتم
سبزم از آن وقتی که باریدی برایم
ممنونتانم این من چادر نشین را
در خانه پروانه ها دادید جایم
حرف از شما که می شود یا ابریَم من
یا خیس شبنم می شود سر تا به پایم
در زیر پایت یا کنارت یا نشاید!
باور مکن بانو نمی دانم کُجایم؟
رنگ و لعابم دادی و در یک شب تار
بر آن سپید گیسویت کردی حنایم
بانوی من! بانوی این خانه شمائید
من نیز سرگرم کنیزی شمایم
وقتی که خدمت می کنم به کودکانت
حس می کنم بی واسطه پیش خدایم
احساسی ام اما نه تا اندازه تو
دنباله ی آه شما در کربلا

  • چهارشنبه
  • 4
  • اردیبهشت
  • 1392
  • ساعت
  • 13:18
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
استاد حاج غلامرضا سازگار

مثنوی حضرت ام البنین(سلام ما به تو ای هاجر چهار ذبیح) *استاد حاج غلامرضا سازگار

3071

مثنوی حضرت ام البنین(سلام ما به تو ای هاجر چهار ذبیح) سلام ما به تو ای هاجر چهار ذبیح
درود ما به تو ای مریم چهار مسیح
سپهر نور فروز سه اختر و یک ماه
عجب نه خوانم اگر مادرت به ثارالله
سلام بـر تو و ابناء و شوهرت، مادر
بـه عطر دامن عبّاس پرورت مادر
ادب بـه قامت زهرایی ات قیام کند
وفا بـه غیرت عبّاس تو سلام کند
سلام زینب کبرا و حضرت سجّاد
به خون پاک بنین تو پاک مادر باد
اگر چه با همه گفتی کنیز زهرایی
به چشم آل محمّد عزیز زهرایی
تو بعد فاطمه در بیت وحی فاطمه ای
تـو آسمان ادب را همیشه قائمه ای
شاعر: غلامرضا سازگار

  • چهارشنبه
  • 4
  • اردیبهشت
  • 1392
  • ساعت
  • 13:33
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر حضرت ام البنین(س)(دیگر مرا ام البنین نخوانید) *

31398
64

شعر حضرت ام البنین(س)(دیگر مرا ام البنین نخوانید) دیگر مرا ام البنین نخوانید
زیرا که من دیگر پسر ندارم
من خانه دار خانه ای افسرده هستم
آرامش یک باغ طوفان خورده هستم
هر چند حیدر راهی این خانه ام کرد
بر غنچه های کوچکش پروانه ام من
با برگ عمرم خانه را گل پوش کردم
این باغ آتش خورده را خاموش کردم
دیگر مرا ام البنین نخوانید
زیرا که من دیگر پسر ندارم
پشت درش امدادها از رب گرفتم
تا آمدم رخصت من از زینب گرفتم
تنها بلا گردان این گلهایم اینجا
یعنی کنیز حضرت زهرایم اینجا
این خانه روزی باغی از آلاله ها بود
این خانه روزی قبله گاه لاله ها بود
من را مناجات حسینم خواب می کرد
این خانه را عباس دق الباب میکرد
دیگر مرا ام البنین نخوانید
زیرا که من دیگر پسر ندارم

  • چهارشنبه
  • 4
  • اردیبهشت
  • 1392
  • ساعت
  • 15:48
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

غزل مصیبت حضرت ام البنین(س)(غصه ها بر روی پیشانیش چین انداخته) *

3377
1

غزل مصیبت حضرت ام البنین(س)(غصه ها بر روی پیشانیش چین انداخته) غصه ها بر روی پیشانیش چین انداخته
گریه ها از پای او را اینچنین انداخته
مادری کرده برای بچه های فاطمه
خویش را پای امیرالمومنین انداخته
چار فرزند او فدای پنج تن آورده است
سفره نذریست که ام البنین انداخته
مادر قدیسه ی لب تشنه های کربلا
گریه اش لرزه تن روح الامین انداخته
مادر باب الحوائج دارد از دریا گله
چون که دریا روی او را بر زمین انداخته
عاقبت چشم حسودی لاله اش را زخم زد
لاله عباسی او را لاله چین انداخته
باورش هرگز نخواهدشد عمود بی حیا
پهلوان شهر را از روی زین انداخته
او شنیده زینبش افتاده روی خاک ها
یک نظر بر ساقی نیزه نشین انداخته
شرمسارش بوده ساقی، چون که دیده خواهرش
پوشیه بر صورتش با آستین

  • پنج شنبه
  • 5
  • اردیبهشت
  • 1392
  • ساعت
  • 05:31
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
استاد حاج غلامرضا سازگار

مثنوی حضرت ام البنین(س)(سلام ما به تو ای هاجر چهار ذبیح) *استاد حاج غلامرضا سازگار

3548
3

مثنوی حضرت ام البنین(س)(سلام ما به تو ای هاجر چهار ذبیح) سلام ما به تو ای هاجر چهار ذبیح
درود ما به تو ای مریم چهار مسیح
سپهر نور فروز سه اختر و یک ماه
عجب نه خوانم اگر مادرت به ثارالله
سلام بـر تو و ابناء و شوهرت، مادر
بـه عطر دامن عبّاس پرورت مادر
ادب بـه قامت زهرایی ات قیام کند
وفا بـه غیرت عبّاس تو سلام کند
سلام زینب کبرا و حضرت سجّاد
به خون پاک بنین تو پاک مادر باد
اگر چه با همه گفتی کنیز زهرایی
به چشم آل محمّد عزیز زهرایی
تو بعد فاطمه در بیت وحی فاطمه ای
تـو آسمان ادب را همیشه قائمه ای
شاعر: غلامرضا سازگار

  • پنج شنبه
  • 5
  • اردیبهشت
  • 1392
  • ساعت
  • 06:38
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 امیر عباسی

دانلود سبک زمینه وفات حضرت ام البنین(س) -( یاور و یار حبل المتین سیدتی ام البنین ) * امیر عباسی

3364
2

دانلود سبک زمینه وفات حضرت ام البنین(س) -( یاور و یار حبل المتین سیدتی ام البنین ) یاور و یار حبل المتین سیدتی ام البنین
بانوی بیت الولا و دین سیدتی ام البنین
هستی تو فدای مکتب
ذکر تو نغمه های یا رب
گفتی هستم کنیز زینب
یا ام الابالفضل
******
ای به ولایت نور دو عین مادر حامی حسین
حبیبه ی شاه عالمین مادر حامی حسین
گفتی ای نور چشم مادر
فانی عشق عالمینی
پسرم تو عبد حسینی
یا ام الابالفضل
******
ام البنین نور چشم تو به علقمه به علقمه
ذکر لبش شد به موج خون یا فاطمه یا فاطمه
حاجت تو آخر روا شد
دست او از تنش جدا شد
محو روی خیرالنسا شد
یا ام الابالفضل

شاعر : حاج امیر عباسی

دانلود سبک

  • شنبه
  • 30
  • شهریور
  • 1392
  • ساعت
  • 12:24
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 امیر عباسی

دانلود سبک نوحه وفات حضرت ام البنین(س) -( من کیم ام البنینم یاور حبل المتینم ) * امیر عباسی

3071
2

دانلود سبک نوحه وفات حضرت ام البنین(س) -(    من کیم ام البنینم      یاور حبل المتینم  ) (به سبک ای مدینه ای امان از)
من کیم ام البنینم یاور حبل المتینم
من کنیزم چو فضه بهر زینب
ذکر جان و دلم هر روز و هر شب
یا مولا حسین یا مظلوم
******
همدم درد و بلایم غصه دار کربلایم
مادر ساقی لب تشنگانم
ابن بُوَد نغمه ی روح و روانم
یا مولا حسین یا مظلوم
******
گفتی ای نور دو عینم تو غلامی بر حسینم
جان خود کن فدای مکتب او
تا شوی دلخوشی زینب او
عزیز دلم ، عباسم
******
ای ابالفضل دلاور کشته ی خجلت ز اصغر
در پی جرعه ای از موج آبی
غصه دار دل زار ربابی
عزیز دلم ، عباسم
******
تیر باران پیکرت شد غرق خون پا تا سرت شد
من شنیدم عدو با ظلم و کین زد
بر سر تو عمود آهنین زد
عزیز دلم ، عباسم

شاعر : حاج امیر ع

  • شنبه
  • 30
  • شهریور
  • 1392
  • ساعت
  • 12:27
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 امیر عباسی

دانلود سبک زمینه وفات حضرت ام البنین(س) -( حامی قرآن و دین ، مدد یا ام البنین ) * امیر عباسی

2855
4

دانلود سبک زمینه وفات حضرت ام البنین(س) -( حامی قرآن و دین ، مدد یا ام البنین ) حامی قرآن و دین ، مدد یا ام البنین
یاور حبل المتین ، مدد یا ام البنین
تجلی یاربی ، به شور و تاب و تبی
نور دل زینبی ، مدد یا ام البنین
همدم درد و بلا ، بانوی بیت الولا
خونجگر کربلا ، مدد یا ام البنین
تو به ادب مظهری ، جرعه ای از کوثری
ام یل حیدری ، مدد یا ام البنین
گل پسرت از وفا ، به صحنه ی کربلا
به راه دین شد فدا ، مدد یا ام البنین
دل شده پابست او ، فدا شده هست او
جدا شده دست او ، مدد یا ام البنین
آن قمر بوتراب ،از پی یک جرعه آب
خجل شده از رباب ، مدد یا ام البنین
تیر به چشمش نشست ، جدا شد از او دو دست
حسین پشتش شکست ، مدد یا ام البنین
آن دلخوشی همه ، به وادی علقمه
شد زائر فاطمه ، مدد یا ام ال

  • شنبه
  • 30
  • شهریور
  • 1392
  • ساعت
  • 12:30
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 امیر عباسی

دانلود سبک وفات حضرت ام البنین(س) -( اولادی وَ مَن تحتَ الخَضرا یا الله ) * امیر عباسی

3295
3

دانلود سبک وفات حضرت ام البنین(س) -( اولادی وَ مَن تحتَ الخَضرا یا الله ) اولادی وَ مَن تحتَ الخَضرا یا الله
کُلُّهُم فداءٌ لِاَبی عبدالله
خورده تیغ و نیزه پیکر عباس
فدای سر حسین سر عباس
واویلا واویلا آه و واویلا
******
تو مادر ابالفضل مهجبینی
بانوی فضل و ادب امّ البنینی
گفته ای من کنیزه ی زهرایم
خدمتگزار خانه ی مولایم
واویلا واویلا آه و واویلا
******
یا حسین بن علی جان فدای تو
هستی ام به قربان خاک پای تو
قاتل فتنه ها شمشیر تیزت
عباسم غلام و منم کنیزت
واویلا واویلا آه و واویلا

شاعر : حاج امیر عباسی

دانلود سبک

  • شنبه
  • 30
  • شهریور
  • 1392
  • ساعت
  • 12:48
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

غزل حضرت ام البنین(س) -( بانوی مهربان غزل زاده ی‌‌ متین ) * ناشناس ؟؟؟

3409
3

غزل حضرت ام البنین(س) -( بانوی مهربان غزل زاده ی‌‌ متین ) بانوی مهربان غزل زاده ی‌‌ متین
ای آفتاب بافته گیسوی نازنین!
امشب به نام چشم تو آغاز می کنم
شعری جدید با کلماتی که بعد از این -
تندیسی از شجاعت و عشق و لطافت ست
تصویری از نجابتِ دریا، ام البنین
مثل غروبِ خلوتِ زهرا، زلال و پاک
بانوی آب و آینه، یعنی غزل ترین
گُر می زند میان گلویم چکاوکی
دستِ نجیبِ سرو تو افتاده بر زمین
امواجِ مشکِ چشمِ تو جاری ترین سرود
داغِ چهار نخلِ تو، زیباترین یقین
روییده در سکوتِ بیابان، صدای تو
سر داده در گلوی زمین، ناله ای حزین
دستی کنار علقمه فریاد می زند:
بر غیرت و شهامت و صبر تو آفرین

  • شنبه
  • 10
  • اسفند
  • 1392
  • ساعت
  • 15:04
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 مهدی نظری

حضرت ام البنین(س)-مصائب -( قسمت این بود که تو محرم حیدر باشی ) * مهدی نظری

5357
4

حضرت ام البنین(س)-مصائب -( قسمت این بود که تو محرم حیدر باشی ) قسمت این بود که تو محرم حیدر باشی
به علی مونس و هم خانه و همسر باشی
قسمت این بود که در زندگی مشترکت
به عزیزان دل فاطمه مادر باشی
آفرین بر تو که هنگام ورودت گفتی
آمدی خادمۀ خانه کوثر باشی
قسمت این بود که در بین تمامی زنان
تو فقط صاحب یک ماه و سه اختر باشی
قمرت یک نفره لشگر انصار خداست
پس عجب نیست که تو مادر لشگر باشی
خاک این خانه تو را قبلۀ حاجات کند
متعجب نشو گر شافع محشر باشی
غم این خانه زیاد است زیاد است زیاد
سعی کن مرهم زخم دل دختر باشی
این یتیمان همه به واژۀ در حساس اند
نکند در بزنند و تو پس در باشی
چار تا بچه این خانه همه مادری اند
نکند تب بکنی گوشۀ بستر باشی
سعی کن بیشتر از زینب و کلثوم

  • شنبه
  • 23
  • فروردین
  • 1393
  • ساعت
  • 14:06
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
استاد سید هاشم وفایی

حضرت ام البنین(س)-مصائب -( با آه آه خویش پُلی تا فلک زدی ) *استاد سید هاشم وفایی

2563

حضرت ام البنین(س)-مصائب -( با آه آه خویش پُلی تا فلک زدی ) با آه آه خویش پُلی تا فلک زدی
آتش به جان و هستی خیل ملک زدی
ای بانوی مقدس گلخانۀ علی
تکیه ز قدر و منزلتت بر فلک زدی
دیدی که خالص است ابوالفضل ناب تو
وقتی عیار گوهر خود را محک زدی
با نالۀ حسین حسینت گریستی
بر زخم های جان و دل خود نمک زدی
با زینب و رباب در این خلوت غریب
خیمه به پاس سوگ و غمی مشترک زدی
از تو قیام گریه به پا شد، که در بقیع
ناله به وارثان زمین فدک زدی
بس کن«وفایی» از غم این شرح جانگداز
بار دگر شراره به جان ملک زدی

شاعر : استاد سید هاشم وفایی

  • شنبه
  • 23
  • فروردین
  • 1393
  • ساعت
  • 14:17
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 محمد حسین رحیمیان

حضرت ام البنین(س)-مصائب -( دل من خسته ز غم هاست کجایی عباس ) * محمد حسین رحیمیان

6027
15

حضرت ام البنین(س)-مصائب -( دل من خسته ز غم هاست کجایی عباس ) دل من خسته ز غم هاست کجایی عباس
مادرت بی کس و تنهاست کجایی عباس
مثل هر روز در این خانه دوباره پسرم
روضه شرم تو برپاست کجایی عباس
مثل هر روز منم فاتحه خوانت مادر
دلم از داغ تو غوغاست کجایی عباس
سائلت آمده تا خرجیِ سالش گیرد
نا امید از همه دنیاست کجایی عباس
کاش امروز سرم بر روی زانوی تو بود
مادرت بی کس و تنهاست کجایی عباس
**
من شنیدم که شده فرق تو هم مثل علی
چشمم از داغ تو دریاست کجایی عباس
من شنیدم روی تل زینب کبری گفته
شمر بالا سر آقاست کجایی عباس
واشده روی همه در سرِ این ها فکرِ
غارت خیمه ی زن هاست کجایی عباس

شاعر : محمد حسین رحیمیان

  • شنبه
  • 23
  • فروردین
  • 1393
  • ساعت
  • 14:29
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
استاد حاج غلامرضا سازگار

حضرت ام البنین(س)-مدح و مصائب -( ای شده محرم به ولای ولی ) *استاد حاج غلامرضا سازگار

3539
2

حضرت ام البنین(س)-مدح و مصائب -( ای شده محرم به ولای ولی   ) ای شده محرم به ولای ولی
فاطمۀ دوّم بیت علی
اختر تابندۀ برج ادب
شیر زن خیل زنان عرب
امّ بنین امّ ادب امّ نور
چشم بد از قدر و جلال تو دور
اختر تابندۀ برج شرف
همسر ارزندۀ شاه نجف
یار علی مادر صدق و صفا
مرّوج مکتب عشق و وفا
باغ گل یاس، سلامٌ علیک
مادر عبّاس، سلامٌ علیک
فخر تمام شهدا کیست تو
شیر زن شیر خدا کیست تو
معرفتت زبانزد عالم است
هر چه بگویند به وصفت کم است
مقاوم و صابر و آزاده ای
چار پسر بهر علی زاده ای
چار پسر نه، چار قرص قمر
چار ستاره چار نور بصر
ای به علی پس از وفات بتول
همچو خدیجه در سرای رسول
درود بر سه سرو بستان تو
بر گل عبّاسی دامان تو
تو گفته ای، ای گل باغ عفاف
با پسر فاطمه شام زفاف

  • شنبه
  • 23
  • فروردین
  • 1393
  • ساعت
  • 14:32
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 محمود ژولیده

حضرت ام البنین(س)-مدح -( خوب است كه مادر دلِ نَر داشته باشد ) * محمود ژولیده

2916
1

حضرت ام البنین(س)-مدح -( خوب است كه مادر دلِ نَر داشته باشد ) خوب است كه مادر دلِ نَر داشته باشد
دور و بَرِ خود چند پسر داشته باشد
خوب است كه مادر نرود جز به ره عشق
چون فاطمه احساس خطر داشته باشد
خوب است برای مددِ زادۀ حیدر
از نسل علی سایۀ سر داشته باشد
می گفت به فرزندِ یَلَش مادر عباس:
بایست علمدار جگر داشته باشد
خوب است كه در لشگرِ خود زادة زهرا
بالای سرِ خیمه قمر داشته باشد
وقتی خطری مایۀ تهدید امام است
اینجاست كه بایست سِپر داشته باشد
روزی كه امان نامۀ كفّار بیاید
دل باید از این فتنه خبر داشته باشد
حیف است كه خون با عَرَقِ شرم نریزی
تا اهلِ حرم دیدۀ تر داشته باشد
با فاطمه گویم كه منم دل نگرانت
جانِ پسرانم به فدای پسرانت

شاعر : محمود ژولیده

  • شنبه
  • 23
  • فروردین
  • 1393
  • ساعت
  • 14:38
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
استاد حاج غلامرضا سازگار

شعر شهادت حضرت ام البنین(س) -( اگر نشد که نهم رو به کربلای حسین ) *استاد حاج غلامرضا سازگار

4807
4

شعر شهادت حضرت ام البنین(س) -( اگر نشد که نهم رو به کربلای حسین ) اگر نشد که نهم رو به کربلای حسین
بقیع را کنم از گریه کربلای حسین
نگه به چهرۀ عباس کرده، می‌گفتم
هزار مرتبه عباس من فدای حسین
به دشت کرب و بلا تا کنند پرپرشان
چهار دسته‌ گل آورده‌ام برای حسین
شب عروسی خود نیز با علی گفتم
چو من هزار عروسند خاک پای حسین
ز کودکی به عزیزان خویش می‌گفتم
که سر به دست بگیرید در هوای حسین
همیشه بود به هر جا نگاه عبّاسم
به ماه عارض و بر قامت رسای حسین
نگاه من هم از آن بود بر رخ عباس
که داشت جلوه ز روی خدانمای حسین
به چار نجل شهیدم درود باد درود
که بود پشت سر هر یکی دعای حسین
حضور فاطمه آرم به حشر چار ذبیح
که جانشان شده تقدیم در منای حسین
همیشه بود روان روح چار فرزندم
چو

  • شنبه
  • 23
  • فروردین
  • 1393
  • ساعت
  • 15:30
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 مهدی نظری

دانلود سبک زمینه حضرت ام البنین(س) -( میریزه اشکام ولی نه مثل زینب می لرزه دستام ولی نه مثل زینب ) * مهدی نظری

6563
18

دانلود سبک زمینه حضرت ام البنین(س) -( میریزه اشکام ولی نه مثل زینب   می لرزه دستام ولی نه مثل زینب ) میریزه اشکام ولی نه مثل زینب می لرزه دستام ولی نه مثل زینب
می سوزه پلکام ولی نه مثل زینب
اگه من شنیدم اون دیده علمدارو کشتن
پیش چشمای اون عموی بچه هارو کشتن
بدتر از همه حال ربابه
از صبح تا شب زیر آفتابه
لالایی می خونه علی بخوابه
ام البنین ام بی بنین مادر عباس
*****
من که نبودم قمرمو شکستن اونجا غرور پسرمو شکستن
با داغ عباس کمرمو شکستن
با اشک چشمام من روضه ی گودال می خونم هر شب
می سوزم به والله می بینم که از من پیرتره زینب
عزیز جونم تو کربلا موند
چرا تنش زیر مرکبا موند
میگن رقیه تو خرابه جا موند
ام البنین ام بی بنین مادر عباس
*****
من بعد عباس تو موج غم اسیرم از داغ چشماش دیگه باید بمیرم
از ام

  • چهارشنبه
  • 27
  • فروردین
  • 1393
  • ساعت
  • 16:25
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

دانلود سبک نوحه حضرت ام البنین(س) -( بعد از آن ظلم و کینه میروم از مدینه ) *

2569
1

دانلود سبک نوحه حضرت ام البنین(س) -( بعد از آن ظلم و کینه  میروم از مدینه ) بعد از آن ظلم و کینه میروم از مدینه
ناله کم کن عزیزم / ای سکینه
روضه های عاشورا سوزد این قلب من را
پر کشیده دل من / تا کربلا
فاطمه ام العباس
*****
از غم مشک سقا با چه رو پیش زهرا
من روم ای خدایا / واغریبا
گرچه دل نا امیدم شکر ، که مادر شهیدم
پیش چشمان زهرا / رو سپیدم
فاطمه ام العباس
*****
بعد تو گوشه گیرم یاد حرف بشیرم
دایما فکر مشک و / فکر تیرم
یاد ان مشک پاره قلب من در شراره
روضه ی غارت آن / گوشواره
فاطمه ام العباس

دانلود سبک

  • چهارشنبه
  • 27
  • فروردین
  • 1393
  • ساعت
  • 16:30
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
استاد حاج غلامرضا سازگار

اشعار حضرت ام البنین(س)-ماجرای مرد فقیر -( گویند فقیری به مدینه به دلی زار ) *استاد حاج غلامرضا سازگار

5034
9

اشعار حضرت ام البنین(س)-ماجرای مرد فقیر -( گویند فقیری به مدینه به دلی زار ) گویند فقیری به مدینه به دلی زار
امد به در خانه ی عباس علمدار
زد بوسه بر ان درگه و استاد مؤدب
گفتا به ادب با پسر حیدر کرار
کی صاحب این خانه یکی مرد فقیرم
بیمار و تهیدست و گرفتار و دل افکار
هر سال در این فصل از این خانه گرفتم
بر خرجی یکساله ی خود هدیه ی بسیار
گفتا به زنان ام بنین مادر عباس
با سوز دل سوخته و دیده ی خون بار
کز زیور و زر هر چه که دارید بیارید
بخشید بر این مرد فقیر از ره ایثار
خود سائل هر ساله ی عباس من است این
عباس دل ازرده شود گر برود زار
دادند بدو زیور و زر هر چه که می بود
از لطف و کرم عترت پیغمبر مختار
سائل که نگاهش به زر و سیم بیفتاد
بگذاشت ز غم چهره به دیوار
گفتند همه هستی این

  • سه شنبه
  • 25
  • فروردین
  • 1394
  • ساعت
  • 05:44
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب
 امیر عباسی

اشعار وفات حضرت ام البنین (ع) واحد -( ما همه هستیم ، غرقه در احساس ) * امیر عباسی

1908
2

اشعار وفات حضرت ام البنین (ع)  واحد -( ما همه هستیم ، غرقه در احساس ) ما همه هستیم ، غرقه در احساس
سینه زنهای ، مادر عباس
آنکه دارد بوی قرآن ، عطر گلهای کلامش
مادری که تربیت کرد ، چار خادم بر امامش
مولاتی ام البنین
******
در مدینه با سوز عالمگیر
چونکه بشنید از مشک و چشم و تیر
با زبانِ حال و قالش ، گفته با چشمان گریان
چهار فرزندم فدای ، خاک پایت ای حسین جان
مولاتی ام البنین
******
غرقه خون گردید ، پیکر سقا
یک عمودی خورد ، بر سر سقا
در کنار نهر علقم ، چونکه پرپر شد گل یاس
فاطمه آمد کنارِ ، پیکر بی دست عباس
مولاتی ام البنین

شاعر : حاج امیر عباسی

دانلود سبک

  • پنج شنبه
  • 27
  • فروردین
  • 1394
  • ساعت
  • 06:22
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب
 امیر عباسی

اشعار وفات حضرت ام البنین (ع) واحد -( خوشا مادری که نماید ، فدای حسین هستی اش را ) * امیر عباسی

5830
7

اشعار وفات حضرت ام البنین (ع)  واحد -( خوشا مادری که نماید ، فدای حسین هستی اش را ) خوشا مادری که نماید ، فدای حسین هستی اش را
دهد از سر عشق و ایثار ، برای حسین هستی اش را
من ِ سائلی که ز خیل ِ، محبین حقّ الیقینم
به اذن علمدار بی دست ، ثناخوان ام البنینم
نمودی همیشه ، حمایت ز مکتب
تو آرام ِ جان ِ ، حسینی و زینب
فاطمه ام البنین
******
شرف در طواف حریمت ، ادب کودک مکتب تو
بُوَد لحظه لحظه به هر جا ، حسین یا حسین بر لب تو
به یاد دل غصه دارت ، روان گشته اشک از دو عینم
نوایت همین بود همیشه ، ابالفضل فدای حسینم
نبودی ببینی ، که آخر چه ها شد
ابالفضل فذای ، شه کربلا شد
فاطمه ام البنین
******
نبودی ببینی به که عباس ، دو دستش ز پیکر جدا شد
پس از او عدو بی حیا شد ، دگر من نگویم چه ها شد

  • پنج شنبه
  • 27
  • فروردین
  • 1394
  • ساعت
  • 06:33
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد