وفات حضرت ام البنین (س)

مرتب سازی براساس
 امیر عباسی

اشعار وفات حضرت ام البنین (س) زمینه -( السلام السلام ، السلام السلام ) * امیر عباسی

2730
3

اشعار وفات حضرت ام البنین (س)  زمینه -( السلام السلام ، السلام السلام ) السلام السلام ، السلام السلام
علیکِ یا مولاتی ، تو قبله ی حاجاتی
بانوی عشق و احساس ، شمیم گلهای یاس
مدد به حقّ عباس
یا امَّ البنین
******
یا حسین یا حسین ، یا حسین یا حسین
بُوَد نوای جانت ، ترنّم ایمانت
یاورِ دین و مذهب ، مادر ماه و کوکب
بر تو بنازد زینب
یا امَّ البنین
******
دل ثناخوان تو ، جان به قربان تو
عزیز اولاد علی ، عزیز اولاد علی
بهشت عطر یاسی ، گوهری و الماسی
تو مادر عباسی
یا امَّ البنین
******
ای ادب سائلت ، نور حق در دلت
همیشه همراه ولی ، همیشه همراه ولی
حبیبه ی آل الله ، مادر انصارالله
گریه کن ثارالله
یا امَّ البنین

شاعر : حاج امیر عباسی

دانلود سبک

  • پنج شنبه
  • 27
  • فروردین
  • 1394
  • ساعت
  • 06:37
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
 اسماعیل تقوایی

مادر پسران -( ای فاطمه ی ثانی در بیت علی حیدر ) * اسماعیل تقوایی

1900
4

مادر پسران -( ای فاطمه ی ثانی در بیت علی حیدر  ) حضرت ام البنین
ای فاطمه ی ثانی در بیت علی حیدر
دریای ادب بودی ای بر پسران مادر

بر چار گل زهرا مخدومه زجان بودی
اولاد پیمبر را خواندی به خودت سرور

بر جمله بنین دادی تعلیم وفاداری
شد کرببلای خون مصداق براین باور

جانهای پسرهایت شد بر طبق اخلاص
درراه حسینی که بودی به زمان رهبر

تو مادر عباسی آن ماه بنی هاشم
شیری که پسر بودی بر شیر خدا حیدر

او درس وفاداری بر مردم عالم داد
دستان علم گیرش افتاده شد از پیکر

مرثیه که می خواندی در سوگ پسرهایت
دل ها همه خون می شد از سوز تو ای مادر

برجمله بنی الزهرا چون مادرشان هستی
از خانه ی مولا تا برپا شدن محشر

مدفون بقیعی تو بانو چه غریبانه
برقلب محبانت این غرب

  • جمعه
  • 20
  • اسفند
  • 1395
  • ساعت
  • 13:46
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

اشعار وفات حضرت ام البنین(س) -( رد پنجه ی لاله چین بر رویش... نه ) * محمد جواد شیرازی

885

اشعار وفات حضرت ام البنین(س)  -( رد پنجه ی لاله چین بر رویش... نه ) کریمان همه مات ام البنین اند
فقیر کرامات ام البنین اند

نه تنها دل ما که داوود و موسیٰ
اسیر مناجات ام البنین اند

همه ساقیانی که صاحب سبویند
دخیل خرابات ام البنین اند

مریدان عباسِ او در دو عالم
به دنبال خیرات ام البنین اند

پسرهای او یار خون خدایند
دلیل مباهات ام البنین اند

پسرهای نور و تجلی نورند
تجلی آیات ام البنین اند

به خورشید تابان قمرها می آید
به ام البنین این پسرها می آید

گرفتند ماهش... همه تکیه گاهش
گرفتند ابالفضل... پشت و پناهش

عصایی ندارد دم پیری حالا
نشانده زمانه به خاک سیاهش

امان از صبوری... کشیده قبوری
روی خاک و غم مانده در بین آهش

خدای ادب شد، بصیر عرب شد
ولی بوده هر جا به

  • چهارشنبه
  • 18
  • مرداد
  • 1396
  • ساعت
  • 07:28
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 حسن لطفی

اشعار وفات حضرت ام البنین(س) -( گفتمش کو گیسوانِ زینبی‌ات گفت : آه ) * حسن لطفی

1412
0

اشعار وفات حضرت ام البنین(س)  -( گفتمش کو گیسوانِ زینبی‌ات گفت : آه ) روزگارم در غمِ آن قد و بالا سوخته
باغِ من گُل داشت روزی حیف حالا سوخته

وایِ من از پنج فرزندم یکی باقی نماند
وای بر دل زندگی‌ام جمله یکجا سوخته

کاروانی که دلم را بُرد روزی با خودش
آمده از گرد و خاکِ راه اما سوخته

هرچه گشتم بِینِ‌شان شاید که بشناسم کسی
هرکه دیدم پیر بود و شمع آسا سوخته

بال و پرهاشان شکسته یا کبود و بی رمق
شانه‌ها از تازیانه خُرد حتی سوخته

چشم‌ها از فرطِ سیلی سرخ و نابینا شده
چهره‌ها لبریزِ تاول زیرِ گرما سوخته

گیسوان زردند ، گویا بین آتش مانده‌‌اند
تارِ موهاشان گره خورده است گویا سوخته

تا که پرسیدم امیرِ کاروان حالا که هست
بِین‌ِشان دیدم زنی اما سرا پا سوخته

گفتمش کو گیس

  • چهارشنبه
  • 18
  • مرداد
  • 1396
  • ساعت
  • 07:34
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 علیرضا خاکساری

حضرت ام البنین -( شاد از آنم طبع شعرم خرج جانان میشود ) * علیرضا خاکساری

883

حضرت ام البنین  -( شاد از آنم طبع شعرم خرج جانان میشود ) بار دیگر قافیه "یا فاطمه جان" میشود
شاد از آنم طبع شعرم خرج جانان میشود

بانگاه لطف تو من صاحب دیوان شدم
شاعری غافل شود از تو پشیمان میشود

چهره ی زهرایی ات همواره ثابت میکند
هر که "زهرایی" شود خورشید تابان میشود

یا ابوالفضلی بگو تا که ببیند عالمی
ارمنی در روضه های تو مسلمان میشود

مادر باب الحوائج ! خانه ات دارالشفاست
درد هر کس که به تو رو کرده درمان میشود

آب کردی قلب سنگی را میان نوحه ات
دشمنت هم پابه پای روضه گریان میشود

شهر را به گریه ی در روضه دعوت میکنی
هرکسی مهمان تو شد اهل باران میشود

هم زمان با ناله ی جانسوز هر روز رباب
فکر و ذکرت مشک آب و کام عطشان میشود

عمه ی سادات را بزم تو کم

  • چهارشنبه
  • 8
  • شهریور
  • 1396
  • ساعت
  • 07:29
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 محسن کاویانی

حضرت ام البنین با مداحی حاج محمود کریمی -( در بوسه های آسمان بر دست مهتابت ) * محسن کاویانی

1221
1

حضرت ام البنین با مداحی حاج محمود کریمی  -( در بوسه های آسمان بر دست مهتابت ) مردی میان خاک و خون ، مشکی پراز خالی
این خواب تکراری دمادم کرده بی تابت
وقتی تمام کربلا را دیده ای بانو
در بوسه های آسمان بر دست مهتابت

وقت زبان واکردن عباس در گوشش
گفتی حسین فاطمه آنجاست میبینی؟
مولا صدایش کن همیشه...(نه –برادر-نه)
آخر کنارش حضرت زهراست میبینی؟

زیبا نشانش داده ای از خود گذشتن را
عشق وادب میبارد از طرز قدم هایش
در کوچه ی تاریخ هم پیداست تا آخر
بوده همیشه رَدّ پایش بعد مولایش

گاهی تأمل کن کمی در گردش دستاس
تاحس کنی امداد یک دست خدایی را
عطری شبیه عطر زهرا دارد این خانه
آری تماشا کن حضوری ماورایی را

من شک ندارم روزگاری تازه میفهمی
می آمده در هرقدم او پا به پای تو
تو مادری کر

  • چهارشنبه
  • 8
  • شهریور
  • 1396
  • ساعت
  • 07:55
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

حضرت أم ٱلبنین سلام ٱلله علیها -( با تواضع می رسد چشمش به مولامی خورد ) * مرضیه عاطفی

1127

حضرت أم ٱلبنین سلام ٱلله علیها -( با تواضع می رسد چشمش به مولامی خورد ) با تواضع می رسد چشمش به مولا
می خورد
آب را در خانه اش با یادِ زهرا(س)
می خورد

پا به پای حضرت حیدر نگاهش سمت در
غصهٔ عمر کم ِ أمّ أبیها می خورد

جای محسن(ع) یک که نه! چندین پسر آورده است
حضرت آسیه دارد حسرتش را می خورد

در بیان مهربانی اش همین بس که حسین(ع)
آب را از دست های او گوارا می خورد

مطمئنا مادری در حدّ اقیانوس بود
چون کمالاتِ أبالفضلش(ع) به دریا
می خورد

خوب جبران میشود لطف و محبت های او‌
روی بازوی پسر٬ تا مُهر سقّا می خورد

پشت او از داغ فرزندان خود نه! بلکه سخت؛
از غم ِ جان دادن ِ اربابمان؛ تا می خورد

مثل زهرا(س) یاد لب هایِ عطشناکِ حسین(ع)
اشک میریزد شدیدا؛ آب هر جا می خورد

روضه

  • پنج شنبه
  • 20
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 15:36
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب

حضرت أم ٱلبنین سلام ٱلله علیها -( به آسمان و به وقتِ سحر نیاز ندارد ) * مرضیه عاطفی

1227

حضرت أم ٱلبنین سلام ٱلله علیها -( به آسمان و به وقتِ سحر نیاز ندارد ) به آسمان و به وقتِ سحر نیاز ندارد

که هست مادرِ ماه و قمر نیاز ندارد

چهار شیر-پسر را روانه کرده به میدان

حسین(ع) بعدِ جوانش سپر نیاز ندارد

نشسته أمّ وهب پای درس ِ أمّ ادب که؛

به روزِ واقعه هرگز پسر نیاز ندارد

علی(ع) و خیلِ ملائک به وصفِ او شده مشغول

به وصفِ حدّاقلِّ بشر نیاز ندارد

شده ست همسر او بوتراب! تا به ابد به

بنی کلاب! قبیله! پدر! نیاز ندارد

انیس و مونس قرانِ ناطق است! به قران-

مقام و رتبه ازین بیشتر نیاز ندارد

بشیر با خبر است از علاقه اش به حسینش(ع)

همینکه از پسرانش خبر نیاز ندارد

بناست جان بدهد در رکابِ خون خداوند

دو دست و چشم و سرش را اگر نیاز ندارد

تمام ِ دار و ندارش

  • پنج شنبه
  • 20
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 15:06
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب

زمینه وفات حضرت ام البنین (س) -(خداببین من دیگه ام بی بنینم) *

1959
3

زمینه وفات حضرت ام البنین (س) -(خداببین من دیگه ام بی بنینم) زمینه سوزناک حضرت ام البنین(ع)

خداببین
من دیگه ام بی بنینم
خداببین
حالادیگه خونه نشینم
خداببین خداببین
➖➖
این روزامن پرازدلهرم
بی اراده زمین میخورم
وقتی یادحسین میکنم
دیگه اززندگی میبرم
➖➖
جلوخواهرش زدن بی هوا
کشیدن تنش رووتوی قتلگا
بریدن سرو ولی ازقفا واویلا
واویلا واویلا واویلا واویلا
****************
خداببین
شرمنده ی روی ربابم
خداببین
میخونه لالایی کنارم
خداببین. خداببین
➖➖
رفت که آبی بیاره خدا
دست عباس شدازتن جدا
ناله زدیااخا یااخا
وای ازاین کوفی بی حیا
➖➖
نزن دست وپاابالفضل من
شده قسمت حسینت محن
پاشولشکرم علمدارمن. واویلا
واویلا واویلا واویلا واویلا
****
شاعر: میلادرهبر

  • یکشنبه
  • 1
  • بهمن
  • 1396
  • ساعت
  • 09:03
  • نوشته شده توسط
  • میلادرهبر
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

زمزمه وفات حضرت ام البنین(س) -(ای مردم مدینه، مادر سقا منم) * مرتضی محمودپور

5711
5

زمزمه وفات حضرت ام البنین(س) -(ای مردم مدینه، مادر سقا منم) زمزمه‌ی وفات حضرت ام البنین(س)
ای مردم مدینه، مادر سقا منم
ام بنین هستم ومونس غمها منم
ای مردم مدینه، همنفس زینبم
تو خونه‌ی مرتضی، مجنون لیلا منم
با تموم بچه هام دور حسین میگردم
با همه‌ی وجودم کنیز زهرا منم
دست ادب به روی سینه‌‌ به پیش‌حسن
خاک قدمهای این بچه‌ها تنها منم
ای مردم مدینه دیگه پسر ندارم
ام بنین نیستم و غریب صحرا منم
تو کربلا بچه‌هام چو لاله پرپر شدن
حالا دیگه مونس زینب کبری منم
گریه‌ی من برای شهید کرببلاست
آنکه کند گریه براکبر لیلا منم
بجای عباس از رباب شرمنده ام
خاک نشین از غمش بجای سقا منم

  • شنبه
  • 5
  • اسفند
  • 1396
  • ساعت
  • 20:01
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب

زمینه وفات حضرت ام البنین -(توی آخرین شبت – گریه نکن) * صادق اویسی

1677
4

زمینه وفات حضرت ام البنین -(توی آخرین شبت – گریه نکن) زمینه وفات حضرت ام البنین س

توی آخرین شبت – گریه نکن
داره می سوزه لبت – گریه نکن
تو رو جون زینبت – گریه نکن

دیگه بسه شدی آب
خودتو نده عذاب
چرا آب نمی خوری
شدی خیره به رباب

مادر ادب – مادر وفا
ام بی بنین – ام الشهدا

چرا مضطرب شدی و سر به زیر
این همه قلبمو به بازی نگیر
جواب سوالمو بده بشیر

چرا مونده بی کفن
بدن حسین من
برام از غریبیه
پسرم حرفی بزن

غصه حسین – می کشه منو
من به کی بگم – داغ پیرهنو
مادر ادب.

  • دوشنبه
  • 7
  • اسفند
  • 1396
  • ساعت
  • 22:57
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

زمینه وفات حضرت ام البنین -(یاد کربلا این دم آخر) * صادق اویسی

1544
1

زمینه وفات حضرت ام البنین -(یاد کربلا این دم آخر) زمینه وفات حضرت ام البنین س

یاد کربلا این دم آخر
یاد روضه ی شهید بی سر
یاد لبهای خشک رقیه
داری میسوزی دوباره مادر

هنوز دلم برات پریشونه
هنوز داری به سینه میزنی
هنوز مث رباب و سکینه
پریشونه تن بی کفنی

مادر داری میری با قلب حزین
بمیرم برات ام البنین

نگاهت میگه که نمیمونی
گریه میکنی تاکه میتونی
برای حسین روضه میگیری
برای حسین روضه میخونی

حسین برات بمیره مادرت
به روی نی زدن سر تورو
تو قتلگاه چه ازدحامی شد
ندیدن اشک خواهر تو رو

حسین، گل تشنه ی نیزه نشین
دم آخر اشکامو ببین
مادر، بمیرم برات ام البنین

  • دوشنبه
  • 7
  • اسفند
  • 1396
  • ساعت
  • 23:03
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

شعر رحلت حضرت ام البنین -( کریمان همه مات ام البنین اند) * محمد جواد شیرازی

1630

شعر رحلت حضرت ام البنین -( کریمان همه مات ام البنین اند) کریمان همه مات ام البنین اند
فقیر کرامات ام البنین اند

نه تنها دل ما که داوود و موسیٰ
اسیر مناجات ام البنین اند

همه ساقیانی که صاحب سبویند
دخیل خرابات ام البنین اند

مریدان عباسِ او در دو عالم
به دنبال خیرات ام البنین اند

پسرهای او یار خون خدایند
دلیل مباهات ام البنین اند

پسرهای نور و تجلی نورند
تجلی آیات ام البنین اند

به خورشید تابان قمرها می آید
به ام البنین این پسرها می آید

گرفتند ماهش... همه تکیه گاهش
گرفتند ابالفضل... پشت و پناهش

عصایی ندارد دم پیری حالا
نشانده زمانه به خاک سیاهش

امان از صبوری... کشیده قبوری
روی خاک و غم مانده در بین آهش

خدای ادب شد، بصیر عرب شد
ولی بوده هر جا به

  • سه شنبه
  • 8
  • اسفند
  • 1396
  • ساعت
  • 20:23
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

شور سینه زنی وفات حضرت ام‌البنین(س) -(ای مادر یاس علی ای روح احساس علی) * مرتضی محمودپور

1198
1

شور سینه زنی وفات حضرت ام‌البنین(س) -(ای مادر یاس علی ای روح احساس علی) شورسینه‌زنی وفات ام‌البنین(س)
ام‌البنین ام‌البنین ام‌البنین ام‌البنین(۲)
ای مادر یاس علی ای روح احساس علی
گریه‌مکن گریه‌مکن چون اشک الماس علی
ام‌البنین ام‌البنین ام‌البنین ام‌البنین(۲)
ای مادر روح ادب ای بیقرار ماه شب
از داغ سقا حرم جانم رسیده چون به لب
ام‌البنین..........
ازتشنه‌کامی کودکی در خیمه‌ها رفته بخواب
سقای دشت کربلا شرمنده از روی رباب
ام‌البنین.......
در کربلا آب فرات گردیده مثل دُّر ناب
سقا خجالت میکشد مشکش تهی گشته ز آب
ام‌البنین.......
ام‌البنین عباس تو در علقمه میزد صدا
میگفت زهرا آمده مادر بیا مادر بیا
مادر چو دیدم صورت یاس امیرالمومنین
با صورت گلگون شدم در علقمه نقش زمین
ام‌ال

  • چهارشنبه
  • 9
  • اسفند
  • 1396
  • ساعت
  • 20:24
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 حسن ثابت جو

سبک 1 ـ ذکر / ثلاث سنتی ـ غصه -(دل به غصه شد قرين) * حسن ثابت جو

709

سبک 1 ـ ذکر / ثلاث سنتی ـ غصه -(دل به غصه شد قرين) سبک 1 ـ ذکر / ثلاث سنتی ـ غصه
دل به غصه شد قرين
شد ابالفضلش حزين
ذکر مادر بر لبش
در غم ام البنين
می سوزد عالم برای غربتش
می نالد سقا به پای تربتش
ـ یا عباس ـ تسلیت ای زاده ی ام البنین
ـ یا عباس ـ تسلیت پور امیرالمؤمنین
بین مژگان تَرَش
اشک ماتم گوهرش
می زند سالار عشق
حرفِ دل با مادرش
در علقم فرزند تو آواره شد
وقتی که مشکم به تیری پاره شد
ـ یا عباس ـ تسلیت ای زاده ی ام البنین
ـ یا عباس ـ تسلیت پور امیرالمؤمنین
مادرش با آه و غم
ذکر او شد دم به دم
آبرویم داده ای
با دو دستان قلم
می بوسد با گریه اش بازوی او
می بوسد بین دو تا ابروی او
ـ یا عباس ـ تسلیت ای زاده ی ام البنین
ـ یا عباس ـ تسلیت پور امیرال

  • پنج شنبه
  • 10
  • اسفند
  • 1396
  • ساعت
  • 19:24
  • نوشته شده توسط
  • حسن فطرس
ادامه مطلب
 حسن ثابت جو

سبک 2 ـ ذکر / شور ـ ام البنین(س) -(ام البنين مادرِ آقام ابالفضل) * حسن ثابت جو

767

سبک 2 ـ ذکر / شور ـ ام البنین(س) -(ام البنين مادرِ آقام ابالفضل) سبک 2 ـ ذکر / شور ـ ام البنین(س)
ام البنين(2) مادرِ آقام ابالفضل(3)
***
پای عزای مادرت خونجگرم ابالفضل
می باره بین روضه ها چشمِ ترم ابالفضل
لحظه‌ي انتظار داره ام البنين چه حالي
با اشک چشماش مي‌خونه وای پسرم ابالفضل
***
ام البنین با ذکر تو گرفته شور و احساس
می رسه ناله های اون تا خودِ کف العباس
دل بی قراره مادري میون عرشِ اعلی
مهمون برات مي‌رسه از شهرِ مدينه عباس
***
آقام ابالفضلِ علي اي شاه و اي اميرم
رخصت بده آقای من امشب و پر بگيرم
بین بقیع باشم و تو روضه بخونی آقا
با روضه‌هاي مادرت جون بدم و بميرم

  • پنج شنبه
  • 10
  • اسفند
  • 1396
  • ساعت
  • 19:27
  • نوشته شده توسط
  • حسن فطرس
ادامه مطلب
 حسن ثابت جو

سبک 5 ـ ذکر / واحد سنگین ـ پسر -(بیا به استقبالم پسرت آمده) * حسن ثابت جو

940
1

سبک 5 ـ ذکر / واحد سنگین ـ پسر -(بیا به استقبالم پسرت آمده) سبک ۵ ـ ذکر / واحد سنگین ـ پسر
بیا به استقبالم پسرت آمده
مادرِ غمگین حالم پسرت آمده
اگر که من بی دستم ولی مادر ببین
داده خدایم بالم پسرت آمده
به پای حسین جان دادم من
دلم را به جانان دادم من
در آن علقمه کامِ عطشان
سر و دست و چشمان دادم من
تیری به مشکم خورد صد مرتبه مُردم
بی دست از آن مرکب ناگه زمین خوردم
ام البنین مادر ـ ام البنین مادر(۴)
کرب و بلا تنها شد پسر فاطمه
خون به دلِ سقا شد پسر فاطمه
تا که به او گفتم من ای برادر بیا
خم کمرِ مولا شد پسر فاطمه
چه سازم ربابه بی تاب است
لبِ اصغرِ او بی آب است
به من گفته بود با یک قطره
گلِ تشنه ی من سیراب است
ای وای از آن تیری که چشمِ من را دوخت
وقتی به مش

  • پنج شنبه
  • 10
  • اسفند
  • 1396
  • ساعت
  • 19:32
  • نوشته شده توسط
  • حسن فطرس
ادامه مطلب
استاد سید هاشم وفایی

حضرت ام البنین(س)-مصائب -( با آه آه خویش پُلی تا فلک زدی) *استاد سید هاشم وفایی

487

حضرت ام البنین(س)-مصائب -( با آه آه خویش پُلی تا فلک زدی) حضرت ام البنین(س)-مصائب

با آه آه خویش پُلی تا فلک زدی

آتش به جان و هستی خیل ملک زدی

ای بانوی مقدس گلخانۀ علی

تکیه ز قدر و منزلتت بر فلک زدی

دیدی که خالص است ابوالفضل ناب تو

وقتی عیار گوهر خود را محک زدی

با نالۀ حسین حسینت گریستی

بر زخم های جان و دل خود نمک زدی

با زینب و رباب در این خلوت غریب

خیمه به پاس سوگ و غمی مشترک زدی

از تو قیام گریه به پا شد، که در بقیع

ناله به وارثان زمین فدک زدی

بس کن«وفایی» از غم این شرح جانگداز

بار دگر شراره به جان ملک زدی

حاج سید هاشم وفایی

  • پنج شنبه
  • 15
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 14:13
  • نوشته شده توسط
  • سجاد
ادامه مطلب
استاد سید هاشم وفایی

گوهرارزنده -(ای گل گلزار اخلاص ویقین بانوی کاخ شرف ام البنین) *استاد سید هاشم وفایی

549

گوهرارزنده -(ای گل گلزار اخلاص ویقین بانوی کاخ شرف ام البنین) گوهرارزنده

ای گل گلزار اخلاص ویقین
بانوی کاخ شرف ام البنین

نام توچون فاطمه، بُد فاطمه
قدر تو معلوم باشد برهمه

ای همه پاکان گواه پاکیت
عشق مات از شوکت افلاکیت

گوهر ارزندۀ صبر ویقین
همسر پاک امیر المؤمنین

اسوۀ ایمان وایثار وادب
مادر شیر شجاعان عرب

ای ارادتمند زهرا ورسول
ای امانتدار گلهای بتول

تا قدم در خانۀ عصمت زدی
گل به فرق خویش از عزت زدی

روز اول با هزاران زیب وزین
خوانده ای خود راکنیز زینبین

در وفا داری تو ای با وفا
می توان گفت از ره صدق وصفا

صبر در کانون تو تحصیل کرد
زینب از تو بارها تجلیل کرد

ای که گفتی همره اشک دوعین
چار فرزندم به قربان حسین

حق گواه بینش ودانائی ات
جان فدای اش

  • پنج شنبه
  • 15
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 14:15
  • نوشته شده توسط
  • سجاد
ادامه مطلب
استاد سید هاشم وفایی

نوحه وزمزمه وفات حضرت ام البنین (س ) -(مپرسید مپرسید، زآه آتشینم نخوانید نخوانید، دگر ام بنینم) *استاد سید هاشم وفایی

776
1

نوحه وزمزمه وفات حضرت ام البنین (س ) -(مپرسید مپرسید، زآه آتشینم نخوانید نخوانید، دگر ام بنینم) نوحه وزمزمه وفات حضرت ام البنین (س )

آه آتشین

مپرسید مپرسید، زآه آتشینم
نخوانید نخوانید، دگر ام بنینم
بهارم شده پرپر
ندارم گل دیگر(2)

ببینید ببینید، به جز آه ندارم
بنی هاشمیان من، دگر ماه ندارم
بهارم شده پرپر
ندارم گل دیگر(2)

بسوزیدبسوزید، چنان جان ودل من
که غم ریشه دوانده، دراین آب وگل من
بهارم شده پرپر
ندارم گل دیگر(2)

بنالیدو بگریید، چنان دیدة زارم
گره زین غم عظما،فتاده ست بکارم
بهارم شده پرپر
ندارم گل دیگر(2)

شده ذکر لب من ، به خوناب دوعینم
گهی نام ابوالفضل، گهی نام حسینم
بهارم شده پرپر
ندارم گل دیگر(2)

مدینه شده یکسر، عزاخانة طاها
که درسوک نشستیم ، من وزینب کبری
بهارم شده پرپر
ندار

  • پنج شنبه
  • 15
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 14:17
  • نوشته شده توسط
  • سجاد
ادامه مطلب
 امیرحسین سلطانی

سبک نوحه،واحد روضه ای وفات حضرت فاطمه ی ام البنین سلام الله علیها -(من ام البنینم حالا،از داغ تو بی بنینم) * امیرحسین سلطانی

676

سبک نوحه،واحد روضه ای وفات حضرت فاطمه ی ام البنین سلام الله علیها -(من ام البنینم حالا،از داغ تو بی بنینم) بند اول

من ام البنینم حالا،از داغ تو بی بنینم
حسینم کجایی بیا،ببین نقش بر زمینم

خبر دارم،شدی پرپر
خبر دارم،شدی بی سر
الهی قربونت مادر

خبر دارم،نداشتی یار
تو رو دادن،چقدر آزار
سرت بردن،توی بازار

کاشکی بودی و میدیدی،لحظه ی آخرم شده
میشد بازم ببینمت،نگو که باورم شده
وقتی شنیدم خبرِ،شهادت عباس و من
همونجا بود که فهمیدم،چه خاکی بر سرم شده

(من ام البنین،ندارم بنین)

بند دوم

جوان بودم اما حالا،از غم تو مو سفیدم
شکستم همان دمی که،از کرببلا شنیدم

شنیدم تا،بود عباسم
برات سقا،بود عباسم
یه با وفا،بود عباسم

تا وقتی بود،امون داشتی
دلت خوش بود،جوون داشتی
تو خیمه پهلوون داشتی

من شنیدم وقتی که رفت،تو

  • پنج شنبه
  • 25
  • بهمن
  • 1397
  • ساعت
  • 10:37
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

نوحه‌ی سینه‌زنی حضرت ام‌البنین(س) -(گریه سر داده مادر سقا ) * مرتضی محمودپور

804
2

نوحه‌ی سینه‌زنی حضرت ام‌البنین(س) -(گریه سر داده مادر سقا      ) ◾نوحه‌‌ی سینه زنی
◾حضرت ام البنین(س)

◾بند اول
گریه سر داده مادر سقا
گشته چون مجنون راهی صحرا
سینه در غمها تا سپر کرده
در بقیع از خون دیده تر کرده
آه و واویلا آه و واویلا(۲)
◾بند دوم
در مدینه شد محشر کبری
زنده شد یاد گریه زهرا
مادر ماه هاشمی جان داد
یا حسین گفته از نفس افتاد
آه و واویلا آه و واویلا(۲)
◾بند سوم
بهر دیدارش آمده سقا
در برِ مادر همره بابا
گوید ای مادر من گل یاسم
من ابوفاضل اشجع الناسم
آه و واویلا آه و واویلا(۲)
◾بند چهارم
علقمه گشته قتلگاه من
غرق خون گشته روی ماه من
تشنه جان دادم این شد اعجازم
پیش بابایم من سرافرازم
آه و واویلا آه و واویلا(۲)

  • پنج شنبه
  • 25
  • بهمن
  • 1397
  • ساعت
  • 23:24
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 امیرحسین سلطانی

واحد سنگین وفات حضرت ام البنین سلام الله علیها به سبک(یه اربعینه،که از تو دورم) -(دیگه نخونید،ام البنینم،چون که ندارم پسری،بی هم زبونم) * امیرحسین سلطانی

720
1

واحد سنگین وفات حضرت ام البنین سلام الله علیها به سبک(یه اربعینه،که از تو دورم) -(دیگه نخونید،ام البنینم،چون که ندارم پسری،بی هم زبونم) بند اول

دیگه نخونید،ام البنینم،چون که ندارم پسری،بی هم زبونم
دیگه نخونید،ام البنینم،دیگه ندارم قمری،تو آسمونم

ازم گرفتن،یه نیمه روزی،پسرامو علی الخصوص،نور دو عینم
ازم گرفتن،بود و نبودم،آخر بریدن از قفا،سر حسینم

عصای دست پیری ام،حسین کجایی
میگن شهید شدی گلم،شدی فدایی

میگن چهل منزل سرت،رو نیزه ها بود
بمیره مادرت چرا،از من جدایی

آتیش زدی به قلبم چیشد میون گودال
کی پا گذاشت رو سینت که رفتی اونجا از حال

(حسین من عزیزم)

بند دوم

این دم آخر،بیا ابالفضل،ای پهلوون سر به زیر،عزیز مادر
این دم آخر،بیا ابالفضل،سرم رو به دامن بگیر،عزیز مادر

الهی مادر،برات بمیره،میگن نداری دیگه دست،عزیز مادر
الهی ماد

  • جمعه
  • 26
  • بهمن
  • 1397
  • ساعت
  • 15:06
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 میثم مومنی نژاد

_عزای حضرت ام البنین سلام الله علیها -(کنج بقیع دلغمین نشسته روی زمین) * میثم مومنی نژاد

825
2

_عزای حضرت ام البنین سلام الله علیها -(کنج بقیع دلغمین    نشسته روی زمین) ( سیدتی فاطمه حضرت ام البنین )

کنج بقیع دلغمین نشسته روی زمین
مرثیه خوانی کند بهر "قطیع الیمین"

سیدتی فاطمه.......

جام و سبو گریه کرد لاله بر او گریه کرد
ز گریه ی مادری چشم عدو گریه کرد

سیدتی فاطمه......

نمی شود باورش چه آمده بر سرش
دست علمدار عشق جدا شد از پیکرش

سیدتی فاطمه.....

دو چشم او شد زغم چشمه ی اشک و الم
یکی به یاد حسین یکی به یاد حرم

سیدتی فاطمه......

گریه کند بی حساب مادر سقای آب
خجل شد از تشنگان خجل بود از رباب

سیدتی فاطمه......

بر غم آن پاره تن سر جدا از بدن
به جای زهرا کند گریه بر آن بی کفن

سیدتی فاطمه...

  • جمعه
  • 26
  • بهمن
  • 1397
  • ساعت
  • 15:24
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 علی صمدی

زمینه وفات ام البنین ( س ) -(مادر یاس و احساس شکل گرفت با تو الماس) * علی صمدی

624
2

زمینه وفات ام البنین ( س ) -(مادر یاس و احساس شکل گرفت با تو الماس) بند اول:
مادر یاس و احساس شکل گرفت از تو الماس
در نایاب حیدر السلام ام عباس
بی نظیری تو در هر خصلت آسمانی
نام تو مثل زهرا گشته است جاودانی

همسر و 2 یاور و یار مولا
مادر 2 زینبین بعد زهرا

السلام ام عباس السلام ام عباس ...

بند دوم:
شد هوای مدینه بی قرار هوایت
بی قرار هوا و سوز آن روضه هایت
در بقیع نوحه خوانی کار روز و شبت بود
گریه میکرد رباب و سینه زن زینبت بود

آتشی 2 در دل شهر به پا شد
مرغ دل 2 راهی کربلا شد

السلام ام عباس السلام ام عباس ...

بند سوم:
کربلا بود و آتش نیزه و تیر و شمشیر
خواهری که رسیده به برادر ولی دیر
می دوید و دوید شمر می کشید و کشید شمر
مینشست و نشست شمر می برید و برید ش

  • شنبه
  • 27
  • بهمن
  • 1397
  • ساعت
  • 22:57
  • نوشته شده توسط
  • علی صمدی
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

زمزمه و نوحه وفات حضرت ام البنین -(ام البنین صفای خانه حیدر هستی) * رضا یعقوبیان

764
1

زمزمه و نوحه وفات حضرت ام البنین -(ام البنین صفای   خانه حیدر هستی) ام البنین صفای خانه حیدر هستی

در کرم و سخاوت. بانو تو محشر هستی
واویلتا واویلا. واویلتاواویلا
ای مام بی قرینه هستی سرور سینه
قبر شریف تو شد. زینت در مدینه
واویلتاواویلا. واویلتاواویلا

در شب رحلت تو. هر دل عزا گرفته
شیعه ز سوز داغت. بزم عزا گرفته
واویلتاواویلا. واویلتا واویلا

بانو تو در همه عمر هردم به شور و شینی
گریان داغ عباس یاد غم حسینی
واویلتا واویلا. واویلتا واویلا

شنیده‌ای شهید است فرزند ام لیلا
ندیده ای که اکبر گردیده اربا اربا
واویلتا واویلا واویلتا واویلا

شنیده ای که اکبر گردیده پاره پیکر
ندیده ای که اصغر شد پاره پاره حنجر
واویلتا واویلا واویلتا واویلا

شنیده ای که عباس در راه دی

  • یکشنبه
  • 28
  • بهمن
  • 1397
  • ساعت
  • 00:57
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

متن مرثیه حضرت ام البنین -(دل تو جز به غم و درد آشیانه نبود) * عبدالحسین میرزایی

652

متن مرثیه حضرت ام البنین -(دل تو جز به غم و درد آشیانه نبود) #حضرت_ام‌البنین_مرثیه

دل تو جز به غم و درد آشیانه نبود
انیس و یار تو جز اشک دانه دانه نبود

زبعد واقعه کربلا تو را راحت
زگریه سحر و ناله شبانه نبود

اگر چه بود به دل ماتم عزیزانت
به غیر وای حسین بر لبت ترانه نبود

تمام گریه تو بود از برای حسین
وگرنه داغ اباالفضل جز بهانه نبود

برای گریه چرا در بقیع میرفتی
تو را به شهر مدینه مگر که خانه نبود

کسی نگفت به تو روز گریه کن یا شب
اگرچه یاور تو کس در آن زمانه نبود

به دوش گرچه غریبانه رفت پیکر تو
ولی به جسم تا آثار تازیانه نبود

نبود گر چه یکی از چهار فرزندت
دگر مراسم تشییع تو شبانه نبود

اگر چه سرخ شد از گریه دیده ات اما
به چشم و روی تو از دست کین

  • یکشنبه
  • 28
  • بهمن
  • 1397
  • ساعت
  • 01:56
  • نوشته شده توسط
  • عبدالحسین میرزایی
ادامه مطلب
 محمود اسدی

(غزل)تا که پایم به در خانه ی دلدار رسید * محمود اسدی

627

(غزل)تا که پایم به در خانه ی دلدار رسید تا که پایم به در خانه ی دلدار رسید
به دلم باز غم بانوی بیمار رسید

تا که چشمم به در سوخته ی خانه فتاد
گفتم آنجا نکند شعله به رخسار رسید

متوجه شدم از تیزی آن میخ در است
که چه بر فاطمه بین در و دیوار رسید

این شنیدم که تداعی شده در کرب و بلا
هر بلایی که به گل از طرف خار رسید

این شنیدم که به بی دستی تو دست زدند
و حسین بن علی با دل خونبار رسید

این شنیدم که از آن ضربت سنگین عمود
چقدر لخته ی خون بر گل رخسار رسید

این شنیدم که شد اندازه ی ششماهه تنت
تیرها از همه سو بر تو علمدار رسید

تو که دیدی ز روی نیزه،بگو عباسم
که چسان خواهر تو بر سر بازار رسید

این شنیدم که به دور و بر او رقصیدند
تو روی نیزه

  • یکشنبه
  • 28
  • بهمن
  • 1397
  • ساعت
  • 15:48
  • نوشته شده توسط
  • محمود اسدی
ادامه مطلب

حضرت ام البنین -( دست گلچین چه غمی روی دل ما نگذاشت؟!) * عبدالحسین میرزایی

2044
1

حضرت ام البنین -( دست گلچین چه غمی روی دل ما نگذاشت؟!) #حضرت_ام‌البنین_مرثیه

دست گلچین چه غمی روی دل ما نگذاشت؟!
همه گلهای مرا چید و گلی جا نگذاشت

خواستم تا به ابد فاطمه نامم باشد
گریه‌های حسن و زینب کبری نگذاشت

به همین ام‌بنین بود دلم خوش اما
چه کنم من خبر مرگ پسرها نگذاشت

خواستم قبر تو کوچک بکشم من،که رباب
گریه میکرد زبس وقت تماشا، نگذاشت

خواستم آب بریزم به روی تربت تو
غم لعل لب خشکت، لب دریا نگذاشت

خواهرت گفت زبس تیر عدو زد به تنت
جای یک بوسه بر آن قامت رعنا نگذاشت

خواستم بر تن صد پاره تو گریه کنم
اربا اربا شدن اکبر لیلا نگذاشت

خواستم تا گله از تیر سه شعبه بکنم
شرم از روی رباب و گلش اما نگذاشت

لحظه ای نیست که بر حرمله نفرین نکنم
فرق بی

  • دوشنبه
  • 29
  • بهمن
  • 1397
  • ساعت
  • 03:52
  • نوشته شده توسط
  • عبدالحسین میرزایی
ادامه مطلب

از زبان بی بی ام البنین خطاب به حضرت ابوالفضل -(باور نمی کنم که نباشم کنار تو) * احمد شاکری

690

از زبان بی بی ام البنین خطاب به حضرت ابوالفضل -(باور نمی کنم که نباشم کنار تو) باور نمی کنم که نباشم کنار تو
باور نمی کنم من و سنگ مزار تو

باور نمی کنم که تو از دست رفته ای
باور نمی کنم که شدم سوگوار تو

باور نمی کنم که علی تشنه بوده و
اشکش چکیده در صدف انتظار تو

باور نمی کنم که صف نیزه دارها
کف می زنند دور تن نیزه زار تو

باور نمی کنم که کسی شرط بسته بود
باور نمی کنم که برای شکار تو!

باور نمی کنم علمت را گرفته بود
آن کس که بست راه تو راه فرار تو

باور نمی کنم تو علمدار باشی و
زینب درون خیمه شود بیقرار تو

باور نمی کنی به سکینه نگاه کرد
چندین و چند مرتبه آن نیزه دار تو

باور نمی کنم تو کنارم نباشی و
باور نمی کنم که نباشم کنار تو

  • دوشنبه
  • 29
  • بهمن
  • 1397
  • ساعت
  • 20:32
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد