اگر نشد که نهم رو به کربلای حسین
بقیع را کنم از گریه کربلای حسین
نگه به چهرۀ عباس کرده، میگفتم
هزار مرتبه عباس من فدای حسین
به دشت کرب و بلا تا کنند پرپرشان
چهار دسته گل آوردهام برای حسین
شب عروسی خود نیز با علی گفتم
چو من هزار عروسند خاک پای حسین
ز کودکی به عزیزان خویش میگفتم
که سر به دست بگیرید در هوای حسین
همیشه بود به هر جا نگاه عبّاسم
به ماه عارض و بر قامت رسای حسین
نگاه من هم از آن بود بر رخ عباس
که داشت جلوه ز روی خدانمای حسین
به چار نجل شهیدم درود باد درود
که بود پشت سر هر یکی دعای حسین
حضور فاطمه آرم به حشر چار ذبیح
که جانشان شده تقدیم در منای حسین
همیشه بود روان روح چار فرزندم
چو
- شنبه
- 23
- فروردین
- 1393
- ساعت
- 15:30
- نوشته شده توسط
- یحیی