ولادت حضرت معصومه (س)

شکرللّه شکرللّه درب رحمت وا شده
حضرت موسی بن جعفر عاشقان بابا شده
حضرت معصومه آمد نور چشم فاطمه(2)
**
اوّل ذی القعده آمد روز شادی و شعف
بهر تبریک آمده حور بر در بیت الشّرف
حضرت معصومه آمد نور چشم فاطمه(2)
**
غنچه ای از گلشن دین وا شده ای عاشقان
بر تمام عالم امشب لطف یزدان بیکران
حضرت معصومه آمد نور چشم فاطمه(2)
**
زینت عرش معلّا آمده اخت الرّضا
گشته روشن از قدومش دیده ی اهل ولا
حضرت معصومه آمد نور چشم فاطمه(2)
**
آمده امشب به دنیا دختر هفتم امام
در سپهر دین یزدان او بود ماه تمام
حضرت معصومه آمد نور چشم فاطمه(2)
**
این گل گلزار زهرا برده دل از مادرش
بوسه زد بابا به رویش با دو چشمان ترش
حضرت معص

• سه شنبه
• 27
• آذر
• 1397
• ساعت
• 19:08
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

از نسل حیدر و پیمبر
آئینه ی زهرای اطهر
آمد گل موسی بن جعفر
فاطمه ی معصومه آمد(3)
**
شهر مدینه در سرور است
از مقدمش وادیّ طور است
در هر کجا شادی و شور است
فاطمه ی معصومه آمد(3)
**
هدیه ی خلّاق مبین است
دخت امام هفتمین است
بر شیعیان حبل المتین است
فاطمه ی معصومه آمد(3)
**
جنّت حریم با صفایش
جان همه عالم فدایش
شامل ما لطف و عطایش
فاطمه ی معصومه آمد(3)
**
نجل پیمبر فاطمه خو
ای خواهر ضامن آهو
با دل سوی تو کرده ام رو
فاطمه ی معصومه آمد(3)
**
تو فاطمه اخت الرّضایی
بر قلب ما نور و ضیایی
بر درد شیعیان دوایی
فاطمه ی معصومه آمد(3)
**
نور دل حضرت زهرا
در این جهان دختر موسی
اخت الرّضا آمد به دنیا
فاطمه ی م

• سه شنبه
• 27
• آذر
• 1397
• ساعت
• 19:09
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

امشب مه ذی القعده شد آغاز
درب رحمت الهی شد باز
دل پر زده امشب(ز سینه)۲
گه قم رود و گه به(مدینه)۲
آمده گل بی(قرینه)۲
روشن شد امشب(همه دنیا)۲
معصومه آمد(گل زهرا)۲
مولای عالم(رضا تبریک)۲
**
نور دگری جلوه گر آمد
از دامن نجمه قمر آمد
یثرب پر از شور و(صفا شد)۲
شادمان دل اهل(ولا شد)۲
روشن دو دیده ی(رضا شد)۲
گل ولایت(رسید از راه)۲
شادان به جنّـت(رسول اللّه)۲
مولای عالم(رضا تبریک)۲
**
آمده گل از نسل پیمبر
معصومه گل موسیّ جعفر
نجمه می زند خنده(به رویش)۲
گشته شیعه مست از(سبویش)۲
دست عالمی امشب(به سویش)۲
با عطر و بوی(جنان آمد)۲
مشکل گشای(جهان آمد)۲
مولای عالم(رضا تبریک)۲
**
از مقدمش عالم شده گلشن
چشم و دل

• سه شنبه
• 27
• آذر
• 1397
• ساعت
• 19:10
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

دل ‌مرده است و پر به فراسو نمی‌زند
مردی که سر به خانه‌ی بانو نمی‌زند
جبریل، صحن آینه را مثل خادمی
با هیچ چیز جز مژه جارو نمی‌زند
وقتی که این حرم پر از الطاف مادری‌ست
پس با مزار مادرمان مو نمی‌زند
یک گوشه از فضائلتان «إشفِعی لَنا»ست
زائر که بی‌جهت به شما رو نمی‌زند
صد بار در بزن که در این شهر هر کسی
بر سینه دست رد بزند... او نمی‌زند

• چهارشنبه
• 28
• آذر
• 1397
• ساعت
• 12:59
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

مزارت بهشتی میان کویر
دل شیعه در بند مهرت اسیر

گرفته ست عصمت زتو آبرو
تو معصومه ای ، بانوی بی نظیر

چه نیکوست نام تو یا فاطمه
به نام وخصالی چو خیر کثیر

کریمان عالم گدای درت
تو سلطان جودی وآنها فقیر

به آغاز ذیقعده کردی طلوع
درخشان وتابان چو ماه منیر

مدینه معطر زبوی تو شد
گل کاظمی،دخت روشن ضمیر

برادر زند بوسه بر روی تو
علی بن موساست، هشتم امیر

به تقوا تویی وارث مادرت
به حق نجمه را می شوی راهگیر

خوشا روز میلاد تو قم رویم
ببینیم آن درگه دلپذیر

ضریحت گذاریم سر را دمی
بخواهیم ما را شوی دستگیر

سپس روی را سوی مشهد کنیم
نماییم هرمرغ دل را سفیر

همه شادمان این ندا سر دهیم
امیری رضا و ونعم الامی

• یکشنبه
• 9
• تیر
• 1398
• ساعت
• 20:13
• نوشته شده توسط
• سید محسن احمدزاده صفار

?️به بهانه‌ی
?️میلاد کریمه‌ی اهلبیت(س)

ای معتکف کوی تو مریم
شد نام تو بر لبش دمادم

ای زینب دوّم مدینه
نام تو زسینه‌ میبرد غم

افلاک ز خاک تو شرف یافت
هم رکن و مقام و حجر و زمزم

موسی به کلیمی تو خرسند
درطور توچون‌غصه‌شود کم

ای محرم اسرار امامت
بر رضا تویی روح مجسم

سلطان سریر ارتضا را
هردم شده‌ای مونس و همدم

ایران ز رضا شرف گرفته
دار‌الشرف امام اعظم

قم از تو شرافت حرم یافت
ای دختر پیغمبر اکرم

زان رو به سوی تو رو نمودم
دلتنگ مدینه تا نگردم

مثل زینبی زینت بابا
بر نور ولایت شده محرم

ای فاطمه‌ی امام هفتم
گفته پدرت فدات گردم

اشفعی لنا به روز محشر
یافاطمه بانوی مکرم

خورشید،رضاوتوچوماهی
بنم

• دوشنبه
• 10
• تیر
• 1398
• ساعت
• 06:08
• نوشته شده توسط
• حاج مرتضی محمودپور

از سوی خدا لطف و عنایت آمد
از بیت ولا، شمسه رحمت آمد
از دامن نجمه وزبیت موسی
معصومه گل باغ ولایت آمد

لطف حق گردیده امشب بیکران
تالی زهرای اطهر شد عیان
دختر موسی بن جعفر آمده
زین سبب نجمه شدامشب شادمان

از سوی باریتعالی گشته عید
داده پیک رحمت حق این نوید
شادمان باشیدای اهل ولا
نور چشم نجمه، معصومه رسید

نور چشمان پیمبر آمده
تالی زهرای اطهر آمده
درمدینه شوروغوغایی بپاست
دختر موسی بن جعفر آمده

سرزده نوری ز خلاق مبین
دختری ازنسل ختم المرسلین
آمده معصومه امشب درجهان
خواهر مولا امام هشتمین

گل ز باغ آل پیغمبر رسید
در مدینه تالی کوثر رسید
نجمه ازیمن وجودش شادمان
نور چشم موسی جعفر رسید

بر غنچه بستا

• دوشنبه
• 10
• تیر
• 1398
• ساعت
• 12:28
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

مدینه در سروراست
بیت موسی پرنوراست
در دنیا نور الا نور آمده
از جنان بهر تبریک حور آمده
از نسل احمد معصومه آمد(۲)

حق برموسی بن جعفر
امشب داده یک دختر
دختری که تالی زهرا بود
فرزند نجمه،نجل طاها بود
از نسل احمد معصومه آمد

یثرب گردیده گلشن
چشم موسی شدروشن
بر موسی بن جعفر عیدتبارک
بگویید شیعیان بادا مبارک
از نسل احمد معصومه آمد

گلی واشد دوباره
سر زد یکی مهپاره
امشب فروزان شد شهر مدینه
از مقدم آن ماه بی قرینه
از نسل احمد معصومه آمد

نجمه دختر آورده
قرص قمر آورده
نخل گلزار ولا پرثمر شد
زمین به وجود اومفتخر شد
از نسل احمد معصومه آمد

عالم بودمهمانش
شرمنده احسانش
درد عالم با دعای اودواست
هر کس که آی

• دوشنبه
• 10
• تیر
• 1398
• ساعت
• 14:25
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

اول ذیقعده شد نخل ولاپر ثمر است
در سپهر دین حق ماهی دگر جلوه گر است
نور مبین آمد حق الیقین آمد
بر شیعیان امشب. حبل المتین آمد
اخت الرضا آمد(۴)

خانه موسی بن جعفر غرق نور گردیده است دل مادرش پر از شادی و شور گردیده است سر زد گلی زیبا از نسب زهرا
گشته از این دختر شادان دل موسی
اخت الرضا آمد

همه جاز مقدمش بنگر چه غوغایی شده
آمده حور و مدینه غرق زیبایی شده
یثرب صفا دارد نور و ضیا دارد
نجمه در آغوشش گل ولا دارد
اخت الرضا آمد

تالی زینب و زهرای بتول آمده است
دختری با حسب آل رسول آمده است
امشب شده یاران خانه دل آباد
زمقدمش گشته موسی بن جعفر شاد
اخت الرضا آمد

نور چشم نجمه و موسی بن جعفر آمده دختری ب

• دوشنبه
• 10
• تیر
• 1398
• ساعت
• 14:28
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

امشب مدینه غرق نور گشته چنان وادی طور بیت امام هفتمین
در شادمانی و سرور معصومه جان خوش آمدی(۲)

معصومه اخت الرضا امشب به دنیاآمده
دخت امام هفتمین. ازنسل طاها آمده
معصومه جان خوش آمدی

غنچه گلشن ولا با عطر گلها آمده
شادی کنیدای عاشقان کعبه دلها آمده معصومه جان خوش آمدی

امشب به دنیادختر موسی بن جعفرآمده
تالی زهرای بتول جان پیمبر آمده
معصومه جان خوش آمدی

صفا گرفته عالم از آن جلوه مطهرش
باشادمانی بوسه زد برروی ماهش مادرش معصومه جان خوش آمدی

موسی بن جعفربوسه زد برروی ماه دخترش
با شادمانی و شعف نشسته در برابرش معصومه جان خوش آمدی

شب ولادت شما آمده مهمان توام
کنار سفره شما ریزه خور خوان توام معصو

• دوشنبه
• 10
• تیر
• 1398
• ساعت
• 14:32
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

شهریثرب امشب روشن شده دوباره
در سپهرعصمت سر زده ماهپاره
نجمه بار دیگر امشب چه بیقراره
بهردیدن او موسی در انتظاره
حضرت معصومه یاحضرت معصومه(۲)
رویش فاطمیه بویش فاطمیه
خویش فاطمیه از سوی سرمد
سر زدنورعصمت سرمایه رحمت
۲ شفیعه امت جان محمد
حضرت معصومه یاحضرت معصومه(۲)

از قدوم این مه جهان پرازصفاشد
دیدگان امت پرنوروپرضیاشد
نجمه گشته امشب محوروی چوماهش
از تمام عالم دل می برد نگاهش
حضرت معصومه یا حضرت معصومه
از نسل پیمبر از تبار حیدر
از بوستان دین گل واشد امشب
در آسمان دین ماهی جلوه‌گر شد
هفتم امام ما باباشد امشب
حضرت معصومه یا حضرت معصومه

گل زهرا اومد عصمت صغرا اومد
حضرت معصومه امشب به دنیااومد
از

• دوشنبه
• 10
• تیر
• 1398
• ساعت
• 15:27
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

بند اول

دوباره بازم فصل بهاره،بهاره و دل مست نگاره
کبوتر شهر قم شده دل،دیگه با کسی کاری نداره

رو گنبدت،نشسته تا،نگاش کنی بی بی جان
یه عاشقه،منتظره،صداش کنی بی بی جان
فکری واسه،برات کر،بلاش کنی بی بی جان

کریمه ی شهر قم،یا حضرت معصومه
دلم به عشقت بی بی،یه عمره که محکومه

بی بی جانم بی بی...

بند دوم

حرم تو میده بوی مادر،حرم تو واقعا بهشته
دل منو برده اون یه جمله،که روی رواق تو نوشته

یا فاطمه،اشفعی لنا،حق رضا،بی بی جان
یه جون دارم،اونم فقط،نذر شما،بی بی جان
چی میشه که،آخر بشم،برات فدا،بی بی جان

کریمه ی شهر قم،یا حضرت معصومه
دلم به عشقت بی بی،یه عمره که محکومه

بی بی جانم بی بی...

بند سوم

• چهارشنبه
• 12
• تیر
• 1398
• ساعت
• 14:38
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

بند اول

ذکر لب فرشته ها،نامِ تو
مریضارو میده شفا،نامِ تو
وقتی که میگم زیر لب،نامِ تو
این دلمو میده جلا،نامِ تو

چقد قشنگه نام تو
کبوترم رو بام تو
منم بی بی غلام تو

دختر عشقی_خواهر عشقی
قربونت برم بی بی آخر عشقی

عشق بابایی_گل گلهایی
بدون شک بی بی خود زهرایی

بی بی معصومه

بند دوم

ملیکه ی ملک دلم،معصومه
عشقت تموم حاصلم،معصومه
یه ذره از خاک قمت،رو خدا
سرشته با آب و گلم،معصومه

شهر قمه تو جنته
زیارتت یه نعمته
کار توام شفاعته

دختر ماهی_خواهر شاهی
واسه ما ایرونیا تکیه گاهی

زینت موسی_شان تو والا
تو یه اسوه ای واسه همه دخترها

بی بی معصومه

بند سوم

شاخ نبات حیدری،معصومه
دل از همه تو میبری،معصوم

• چهارشنبه
• 12
• تیر
• 1398
• ساعت
• 14:50
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

شوره زار درد بودیم و ترنم خواستیم
ما خمار وصل بودیم وکمی خم خواستیم

دست بر دامان باد انداختیم از هجر موج
ساحل بیتاب بودیم و تلاطم خواستیم

چشم‌هامان خشک عصیان بود باران خواستیم
آب در راه مهار ذوب هیزم خواستیم

زیر باران هیزم ما شد درختی در بهشت
اشفعی فی الجنت از زهرای دوم خواستیم

بیقرار مرقد یاس خدا بودیم که
ناگهان قم یادمان افتاد پس قم خواستیم

چون برادرنیست روزی را زخواهرخواستیم
آب دورازماست ازخاکش تیمم خواستیم

ازتبار حاجت، از شهر فقیران آمدیم
احتیاج ازحضرت معصومه خانم خواستیم

ایستادیم و به کل اهل بیت مصطفی
یک سلام گرم کردیم وعلیکم خواستیم

اشتباهی عرض کردم خدمتت قلبی لدیک
ازشمااول سلام

• چهارشنبه
• 12
• تیر
• 1398
• ساعت
• 15:40
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

در مدح حضرت
فاطمه‌ی معصومه(س)

بنداول
کرامت ز دست تو معنا گرفت
برای دعا دست بالا گرفت
عفاف از نخ چادرت مفتخر
حیا از نگاه تو لیلا گرفت
نجابت شده وامدار درت
چودرگوشه‌ی‌این‌حرم جا گرفت
ز آتش رها میشود روز حشر
شفاعت ز دست شما تا گرفت
به دامان عصمت تو را دیده‌ام
همه علم از علمتان پا گرفت
چو زهرا به محشر شدی حکمران
عنایت کن و نام ما را بخوان

بنددوم
به موسای زهرا تو دختر شدی
به شاه خراسان تو خواهرشدی
برای همه اهل ایران زمین
تو زهرای ثانی تو کوثر شدی
کویر از نگاه تو بستان شده
چو زینب به عالم تو محشر شدی
فقیهان همه خوشه‌چین درت
تو علامه‌ی علم دیگر شدی
مسلمان تو اهل ایران شده
ز زنهای عالم تو تا سر شدی

• پنج شنبه
• 13
• تیر
• 1398
• ساعت
• 04:49
• نوشته شده توسط
• حاج مرتضی محمودپور

روز میلاد حضرت معصومه
و روز دختر به همه‌ی دختران
سرزمینم مبارکباد

زآسمان دین طلوع باوراست
در تجلای جمال کوثر است
دختر موسی‌بن‌جعفر فاطمه
روز میلاد تو روز دختر است

• پنج شنبه
• 13
• تیر
• 1398
• ساعت
• 07:54
• نوشته شده توسط
• حاج مرتضی محمودپور

دوبیتی ولادت حضرت معصومه(س)
میلاد سخاوت است و خیلِ نعمات
مولودی عصمت است و بانوی برات
هر کس ز خدا حاجت خود می خواهد
بر مقدم معصومه فرستد صلوات

• پنج شنبه
• 13
• تیر
• 1398
• ساعت
• 09:02
• نوشته شده توسط
• حسن فطرس

دوبیتی ولادت حضرت معصومه(س)
امشب خبرِ رسیدنت می آید
عطرِ نفسِ وزیدنت می آید
از این همه گل دورِ ضریحِ پاکت
پیداست رضا به دیدنت می آید

• پنج شنبه
• 13
• تیر
• 1398
• ساعت
• 09:04
• نوشته شده توسط
• حسن فطرس

دوبیتی ولادت حضرت معصومه(س)
امشب به لبم ذکرِ مبارکبادست
با آمدنت کویر قم آبادست
وقتی که غلام تو شدم فهمیدم
دل های اسیرِ دامِ تو آزادست

• پنج شنبه
• 13
• تیر
• 1398
• ساعت
• 09:35
• نوشته شده توسط
• حسن فطرس

دوبیتی ولادت حضرت معصومه(س)
تا شهد تو را به جان چشاندند
مهرِ تو به قلبِ ما نشاندند
از لطف شما به اهل این شهر
قم را حرم ائمه خواندند

• پنج شنبه
• 13
• تیر
• 1398
• ساعت
• 09:37
• نوشته شده توسط
• حسن فطرس

دوبیتی ولادت حضرت معصومه(س)
تا آخر عمر زائرت می مانم
من قدرِ زیارت تو را می دانم
زیباست زیارتی که با یاد بقیع
یا فاطمه اشفعی لنا می خوانم

• پنج شنبه
• 13
• تیر
• 1398
• ساعت
• 09:41
• نوشته شده توسط
• حسن فطرس

غزل ولادت حضرت فاطمه معصومه(س)
اي همه آسمانِ شده، خيره‌ به هر نگاه تو
چشم رضا ستاره شد، مانده كنارِ ماهِ تو
لشگرِ حوريان ببين، برگِ خزانِ مقدمت
آمده‌ تا كه بالِ خود، فرش كند به راهِ تو
شاد ز مقدم شما، قلبِ امامِ کاظم است
برده قرار نجمه‌ را، خنده‌ي گاه گاهِ تو
وقتِ ظهور عفت و وقت طلوعِ عصمت است
مانده نگاه عاشقان، منتظرِ پگاه تو
هم قلمم نمی رسد هم کلمات قاصر است
وصف کند کمی از آن منسب و جایگاه تو
آهوی مشهدم ولی باز کبوتر توأم
زائرِ خسته آمده گنبد و بارگاه تو
كاش كني عنايتي، از سرِ لطف و مرحمت
تا که بماند این دلم، در کنف و پناه تو

• پنج شنبه
• 13
• تیر
• 1398
• ساعت
• 09:46
• نوشته شده توسط
• حسن فطرس

شعر ولادت حضرت فاطمه معصومه(س)
به دل حك شد به خطِ آشنايي
شب جودست ای اهل گدایی
نشستم در حرم گویا مدینه ست
بقیع و گنبدِ زهرا نمایی
گدایی آمدم بانوی عالم
به دل دارم نوای بي‌نوايي
شدم من زائر و غرقِ نیازم
ضریح و ذکر تو، حال و هوایی
ز طفلی من شدم با لطفِ مادر
دخیلِ مرقدی زرد و طلايي
بگو با من گلِ موسی بن جعفر
به غیر از این حرم دارم چه جایی؟
كريمه كاسه ی دستم بلندست
كرم بنما تو بانوی خدایی
تو هستی خواهری در راه مانده
كه با زينب هميشه هم صدايي
رضا نامِ تو را معصومه گوید
رضا جان تو و جانِ رضايي
قسم دادم رضا را چون بدانم
به فریادم رسی وقتِ جدايي

• پنج شنبه
• 13
• تیر
• 1398
• ساعت
• 09:49
• نوشته شده توسط
• حسن فطرس

شعر ولادت حضرت فاطمه معصومه(س)
اي گوهر درّدانه، يا حضرت معصومه
اي روح كريمانه، يا حضرت معصومه
موسي به برش گلشن، شد ديده‌ي او روشن
ياسي‌ تو به گلخانه، يا حضرت معصومه
نجمه شده روحاني، ‌از آن رخ عرفاني
گويند به كاشانه، يا حضرت معصومه
چشمانِ رضا خندان، قلبش چو درّي غلطان
از ديدن جانانه، يا حضرت معصومه
اي چشمه‌ي پاكي‌ها، اي مَضجَعِ خوبي‌ها
آباديِ ويرانه، يا حضرت معصومه
حوا شده مسرورت،‌ مريم كمي از نورت
اي روح مسيحانه، يا حضرت معصومه
بانو نظري بنما، امشب تو بر اين نجوا
از عاشقِ ديوانه، يا حضرت معصومه

• پنج شنبه
• 13
• تیر
• 1398
• ساعت
• 09:52
• نوشته شده توسط
• حسن فطرس

همین که ساده می چرخند بهجت ها به دور تو
همین که مثل اربابند رعیت ها به دور تو

یکی با اشک می آید یکی در بُهت می سوزد
تفاوت می کند طرز ارادت ها به دور تو

یکی کرببلا آن یک بقیع آن دیگری مشهد
که می چرخند انواع زیارت ها به دور تو

خُمی لبریز از درد دلند و حرف ها دارند
اگر خَم می شوند از شوق قامت ها به دور تو

مگر تا نگذرد از حد عصمت هر گنهکاری
زمان را گوشزد کردند ساعت ها به دور تو

برای آن که دستش را رسانده بر تن مرقد
طلایی می شوند اینگونه فرصت ها به دور تو

عناصر مثل آب حوض،مثل باد در پرچم
زدند عُمری برای خود سفارت ها به دور تو

شکسته می رسند از راه امّا بی گُمان اینجا
فقط دارند میل دایره خط ها

• پنج شنبه
• 13
• تیر
• 1398
• ساعت
• 11:38
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

قم از قدم پاک تو لبریز صفا شد
با آمدنت، شهر پُر از نورِ ولا شد

از بس که دل انگیز و بهاری است وجودت
با عطر تو مشکین نفس باد صبا شد

ماه آمد ودر پیش تو زانوی ادب زد
خورشید برِ خانه ی تو همچو گدا شد

آرامشِ مهتابی و از هرمِ نفسهات
هر زائر در کوی تو مشغول خدا شد

پل زد به حریم رضوی هر دل و اینجا
نزدیک ترین شهر به دربارِ رضا شد

آن گنبد نورانیت ای حضرت ناهید ...
آیینه ی صیقل شده ی اهل سما شد

در حوزه ی علمیه اَت ای فاضله ی دهر
عباس قمی ...صاحب آن علم و ردا شد

از بس که قلم های قمی از تو نوشتند
قم چشمه ی جوشان سرشت اُدبا شد

بس عشق تو درکام خلایق شده شیرین
خوش طعم ترین مائده...سوهان شما شد

هر بار

• پنج شنبه
• 13
• تیر
• 1398
• ساعت
• 12:41
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

عصر امام کاظم(ع) بود. روزی جمعی از شیعیان برای دریافت پاسخ به سوالهای خود، به مدینه وارد شدند تا به محضر امام کاظم(ع) برسند.
آن حضرت در مسافرت بودند نظر به اینکه آنها ناگزیر به مراجعت بودند، پرسش های خود را نوشتند و به افراد خانواده امام کاظم(ع) تحویل دادند تا در سفر بعد جواب آنها را دریافت نمایند.
هنگام خداحافظی دیدند حضرت معصومه(س) پاسخ پرسشهای آنها را نوشته و آماده کرده است.
آنها شادمان شدند و پاسخ ها را دریافت کردند و به سوی وطن رهسپار شدند. در مسیر راه به امام کاظم(ع) برخوردند و ماجرا را به عرض آن حضرت رساندند. امام کاظم(ع) آن نوشته را از آنها طلبید و مطالعه کرد پاسخهای حضرت معصومه(س) را

• پنج شنبه
• 13
• تیر
• 1398
• ساعت
• 13:15
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

دخت پیغمبری فاطمه منظری
زینب دیگری یا کریمه
گلباران شد عرش حق سراسر
از یمن این دختر مطهر
یا حضرت معصومه جانم

شده بیت ولا چقدر با صفا
از قدوم شما یا کریمه
ای وجودت کوثر و تبارک
عید میلاد شما مبارک
یا حضرت معصومه جانم

خاک پای توییم ما گدای توییم
بینوای توییم یا کریمه
گوشه ی چشمی به ما کن امشب
تو را جان اشک و آه زینب
یا حضرت معصومه جانم

شده گر شام عید یادم آمد چه دید
زینبی که خمید اهل گریه
دیده بر نی سر یاورش را
بشنیده ناله ی مادرش را
******
شائق

• پنج شنبه
• 13
• تیر
• 1398
• ساعت
• 23:59
• نوشته شده توسط
• محمود اسدی

یا نجمه بخوان سوره کوثر و تبارک
دیدار رخ حضرت معصومه مبارک
دختری دردانه بر موسی بن جعفر آمده
بر علی موسی الرضا به به چه خواهر آمده
معصومه

آمد به جهان سلاله ی موسی جعفر
معصومه رسیده یا که زهرای مطهر
روح و ریحان رضا،آرام جان نجمه ای
زینت آغوش موسی گل ستان نجمه ای
معصومه

ای ذکر تو روح ربنا قبله ی حاجات
یا فاطمه اشفعی لنا عمه ی سادات
بزم ما را با نگاه لطف خود صفا بده
عیدی ولادتت به ما تو کربلا بده
معصومه
************
شائق

• شنبه
• 15
• تیر
• 1398
• ساعت
• 12:42
• نوشته شده توسط
• محمود اسدی

یا عَمّةَ وَلیِّ الله،کعبه ی دلها،یا بنتَ الزّهرا
جانِ مرتضی،یا اُختَ الرّضا...

جلوه شد ماهِ طلعتِ،دخت پیغمبر
آمده به دنیا کوثرِ،موسی بن جعفر
آن نور سرمد،آمد خوش آمد
یا عَمّةَ وَلیِّ الله،کعبه ی دلها،یا بنتَ الزّهرا
جانِ مرتضی،یا اُختَ الرّضا...

هر دل به مدح و مِهرِ او،نوایی دارد
عالَم زِ یُمنِ مقدمش،صفایی دارد
خورشید تابان،خواهرِ سلطان
یا عَمّةَ وَلیِّ الله،کعبه ی دلها،یا بنتَ الزّهرا
جانِ مرتضی،یا اُختَ الرّضا...

باید باشد ان شاءالله،با چشم ترم
یا معصومه یا معصومه ذکرِ محشرم
نور هدایت،جانم فدایت
یا عَمّةَ وَلیِّ الله،کعبه ی دلها،یا بنتَ الزّهرا
جانِ مرتضی،یا اُختَ الرّضا...

• چهارشنبه
• 2
• مرداد
• 1398
• ساعت
• 15:20
• نوشته شده توسط
• علیرضا گودرزی