تا دل غمزده را شور و نوایی ندهند
دیدگان را زکرم اشک و بکایی ندهند
قلب عاشق به خدا گر حرمَ الله شود
فرصتش بر عمل جرم و خطایی ندهند
تا روی دلبر ما کعبه ی اهل نظر است
عارفان، دل به دو صد ملک و بنایی ندهند
تا ز معشوق نیاید خبر از بهر وصال
عاشقان را خبر از وصل و جدایی ندهند
دردمندی قدم اول این راه بود
تا نخواهند، تو را درد و بلایی ندهند
بنده را وقت سحر مَحرم اسرار کنند
آدمی را به جز این قدر و بهایی ندهند
بی گمان هر که به دنبال هوا و هوس است
لحظه ای بر دل او نور و ضیایی ندهند
مرغِ در بندِ قفس را پر پروازی نیست
تا که او را خبر از روز رهایی ندهند
درِ بیت الشرف اهل کرم باز اما
هر کسی را به خدا اذن گدای
- سه شنبه
- 22
- مرداد
- 1392
- ساعت
- 06:58
- نوشته شده توسط
- یحیی