اشعار محرم

مرتب سازی براساس
 یاسین زندی

زمینه آغاز محرم -( بوی سیب حرم، بدجوری برده هوشم ) * یاسین زندی

1526
2

زمینه آغاز محرم -( بوی سیب حرم، بدجوری برده هوشم ) بوی سیب حرم، بدجوری برده هوشم
با اجازه ی از، زهرا مشکی میپوشم 2
آقا تا ابد/ تویی شاه و منم غلام
از جون و دلم/ میکنم به تو من سلام
السلامُ یا ساکن دشت کربلا
السلامُ یا مولا اباعبدالله 2

شکر حق دوباره، گریه کن هاتو دیدم
زنده موندمو من، به محرم رسیدم 2
باز نوحه و دم/ روضه و سینه زنی
باز هر کی میگه/ یا حسین عشق منی
کوچه ها شده پر از سیاهی عزات
آخرش آقا یه روزی می میرم برات
السلامُ یا ساکن دشت کربلا
السلامُ یا مولا اباعبدالله 2

در خونه ی تو، نوکری لذت داره
هر کی ریزه خورِ، تو باشه عزت داره 2
عاشق اونه که/ حرم تو رو دید و مرد
خوشبخت اونه که/ رو سینش پلاک تو خورد
یابن فاطمه دلا برات بی تابه
کاشکی م

  • جمعه
  • 2
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 09:19
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
 سید پوریا هاشمی

ورود به ماه محرم -( ما که کل سال پای روضه ها غم میخوریم ) * سید پوریا هاشمی

1644

 ورود به ماه محرم -( ما که کل سال پای روضه ها غم میخوریم ) ما که کل سال پای روضه ها غم میخوریم

غصه ی اتمام این ده روز را کم میخوریم

هرسه شنبه صبح یا که هرشب جمعه کمیل

باده ی تقوای خود را پای پرچم میخوریم

یک برنج از ظرف نذری تو ما را بس حسین

رزق طول سال خود را از محرم میخوریم

ما چنان سرویم از وقتی برایت خم شدیم

تا تو هستی کی زمین با قامت خم میخوریم؟

با تو در هر مشکلی راه نجاتی هست لیک

مطمئنا بی تو بر دیوار محکم میخورم

تو بزرگی پس بزرگی کن شفاعت کن حسین

ورنه چوب معصیت ها را دمادم میخورم

در جوانی پاک بودن شیوه عشاق توست

شرمساریم از شما که غصه ات کم میخورم

تربت کرب و بلا درمان کل دردهاست

وقت های ناخوشی یک ذره مرهم میخوریم

داغ اکبر داغ قاسم

  • جمعه
  • 2
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 20:49
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب

ورود به ماه محرم -( شکر خدا زهرا دوباره رزق این نوکر نوشت ) *

1137

 ورود به ماه محرم -( شکر خدا زهرا دوباره رزق این نوکر نوشت ) شکر خدا زهرا دوباره رزق این نوکر نوشت

با دست بشکسته مرا روزی خور این در نوشت

هرگز نمی کردم گمان اینجا مرا راهم دهند

نام مرا در بین نوکر ها خودش آخر نوشت

روز ازل وقتی خدا روزیِ عالم را نوشت

ارباب را ارباب و ما را بر درش قنبر نوشت

در عرش حق پیراهن خونین او آویختند

بیخود نبوده گر خدا این قلب را مضطر نوشت

نام حسین فاطمه اشک مرا جاری کند

رحمت به شیر مادرم، صد شکر بر این سرنوشت

هرکس که شد در این دهه دیوانه ی کوی حسین

زینب برای او "نمازِ صبحِ بالاسر" نوشت

حبُّ الحسین نعمتی ، قبرُ الحسین قبلتی

این جمله را هر نوکری در قلب خود با زر نوشت

من زاره فی کربلا زار العلیّ فی عرشه

این را همان اول

  • جمعه
  • 2
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 20:52
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب

ورود به ماه محرم -( من مست محرم حسینم ) * محمد خضرایی

1594

 ورود به ماه محرم -( من مست محرم حسینم ) من مست محرم حسینم

آواره ی پرچم حسینم

ای کاش برای او بمیرم

من کشته ی ماتم حسینم

در اوج جوانیم خمیدم

در داغ قد خم حسینم

از کودکیم شدم غلامش

من نذر محرم حسینم

من وقف شدم برای گریه

در ذکر دمادم حسینم

من بیمه ی عمر کربلایم

لب تشنه ی زمزم حسینم

لب تشنگیم گواه عشق است

دل عاشق قبله گاه عشق است

شاعر : محمد خضرایی

  • جمعه
  • 2
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 21:24
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب
 حسن لطفی

ورود به ماه محرم -( رخصت دهید شال محرم بیاورید ) * حسن لطفی

2939
7

ورود به ماه محرم -( رخصت دهید شال محرم بیاورید ) رخصت دهید شال محرم بیاورید

پیراهن عزای مرا هم بیاورید

با اشکتان جراحت او خوب می شود

ای چشمهای غم زده مرحم بیاورید

مادر رسیده است کمی کوچه وا کنید

مادر رسیده گریه کند دم بیاورید

ما آمدیم خوب و بد آقا سوا نکن

ما را کنار فاطمه در هم بیا ورید

یک نخ از آن عبای مبارک به ما بده

آقا عزا شروع شده پرچم بیاورید

ای ابرهای تیره شب گریه های ماست

ما آمدیم تا که شما کم بیاورید

از این به بعد نوبت دیوانگی ماست

باز این چه شورش است به عالم بیاورید

غمهای مادرت چقدر بی شماره است

امشب سلام ما سرِ دارالاماره است

شاعر : حسن لطفی

  • جمعه
  • 2
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 21:34
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب
استاد محمد جواد غفورزاده

ورود به ماه محرم -( نی، ناله کرد و باز ترنم، شروع شد ) *استاد محمد جواد غفورزاده

1898
1

 ورود به ماه محرم -( نی، ناله کرد و باز ترنم، شروع شد ) نی، ناله کرد و باز ترنم، شروع شد

فصل هبوط آدم و گندم، شروع شد

دریای بی‌کران شهادت، که موج زد

توفان نوح بود و تلاطم شروع شد

از «برکه‌ی غدیر»، «محرّم» طلوع کرد

سر مستی «حبیب» هم از «خم» شروع شد

باران اشک شیفتگان غم حسین

«تا گفتم: السلام علیکم شروع شد»

روح دعا، به نام «اباالفضل» چون رسید

غوغایی از توسل مردم شروع شد

وقتی گلوی نازک گل شد نشان تیر

لبخند باغبان و تبسم شروع شد

از اشک و خون اگرچه وضو می‌گرفت عشق

از «تربت شهید» تیمم شروع شد

ای آسمان! مصیبت عظمای اهل بیت

از قتلگاه عصمت پنجم شروع شد

فصل به خون نشستم گل‌های باغ وحی

از آیه‌ی «لیذهب عنکم» شروع شد

با آنکه باغ گل به محبت نیاز

  • جمعه
  • 2
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 21:36
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب

مدح و مناجات با امام حسین(ع -( هر کسی قطره بُوَد ذکر تو دریاش کند ) * مهدی صفی یاری

3069
3

 مدح و مناجات با امام حسین(ع -( هر کسی قطره بُوَد ذکر تو دریاش کند ) هر کسی قطره بُوَد ذکر تو دریاش کند

هر که سرمست تو شد مهر تو شیداش کند

گر گدایی کند عالم ز همین خانه بس است

هر گدا را کرم دست تو آقاش کند

هر مریضی به شفاخانۀ تو روی آرد

یک نگاه تو طبیبانه مداواش کند

چه نیازی است که عیسی به زمین برگردد

مرده را ذکر اباالفضل تو احیاش کند

روز محشر به خداوند قسم مادر تو

در پی گریه کن توست که پیداش کند

هر کسی گریه کند بهر غم ات روز جزا

برکت اشک تو همسایۀ زهراش کند

باز هنگام محرم شده ای شاه غریب

پرچم ات را بده جبریل که برپاش کند

جنت حضرت حق خود به خودش زیبا نیست

روضه های تو قرار است که زیباش کند...

شاعر : مهدی صفی یاری

  • جمعه
  • 2
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 21:38
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب

ورود به ماه محرم -( سـلام مـاه مُحـرّم، مُحـرّم آوردی ) * علیرضا شریف

1921
2

 ورود به ماه محرم -( سـلام مـاه مُحـرّم، مُحـرّم آوردی ) سـلام مـاه مُحـرّم، مُحـرّم آوردی

دوبـاره بویِ عـزا، بویِ ماتم آوردی

چه شورشی همه زانویِ غم بغل دارند

چـه رستخیزِ عظیمی فراهـم آوردی

دوباره هیـأت و خیمه، كتیبه و پـرچم

بـرای گریـه بساطی فـراهم آوردی

به رویِ شانۀ تو كوله باری از اشك است

بـرای زخـمِ تنـش باز مَرهم آوردی

دوازده نـفسِ آهِ محتشم بـس نیست؟

كـه قـابِ مقتلِ سُـرخِ مُـقرّم آوردی

ز هر طرف به تنش ابـرِ زخـم می بارد

یكی به شِـمر بگویـد كه دست بـردارد

سـلام مـاه مـحرّم چـه محشری داری

بـه سیـنه بُغضِ گلوگیـرِ مـادری داری

بـیـا و نـوحـۀ حَیَّ علی العزا بردار

كـه حُزنِ دلشكـن و گریه آوری داری

لـهـوفِ سینۀ خـود را ورق بزن آخر

  • جمعه
  • 2
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 21:42
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

شعر استقبال از محرم -( نسیم ماه محرم به سوز وسازآید آید ) * اسماعیل تقوایی

2008
5

شعر استقبال از محرم  -( نسیم ماه محرم به سوز وسازآید آید ) محرم
نسیم ماه محرم به سوز وسازآید
گذشت سالی وایام عشق باز آید
مه عزای حسینی دوباره درراهست
هرآنکه هست حسینی به پیشواز آید
تمام شهر بپوشد لباس سوگ وعزا
زخیمه های عزا صوت جانگداز آید

دوباره پرچم مشکین سوگ خون خدا
به "یاحسین"منقش،به اهتزاز آید
دوباره هیات عشاق خردسال حسین(ع)
چه بی ریا شده تشکیل ودلنواز آید
بساط هیاتیان هرکجا به پا گردد
نیازمند توسل پی نیاز آید
بگو هرآنکه شده در زمانه بیچاره
محرم است برای تو چاره ساز آید

شاعر : اسماعیل تقوایی

  • شنبه
  • 3
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 07:42
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 قاسم نعمتی

ورود به ماه محرم -( با گریه ام عزای تو تکریم میکنم ) * قاسم نعمتی

1261

 ورود به ماه محرم -( با گریه ام عزای تو تکریم میکنم ) با گریه ام عزای تو تکریم میکنم

دارو ندار خود به تو تسلیم می کنم

خالص ترین عصاره ی جان را شبیه اشک

بر روی دست دل به تو تقدیم میکنم

یک سال تا به ماه محرم رسانیم

هر صبحدم نگاه به تقویم میکنم

با بوسه ای زخاک در هر حسینیه ای

بر پیشگاه فاطمه تعظیم میکنم

هر تکیه ی عزای تو بیت الحرام ماست

بر خویش هر چه غیر تو تحریم میکنم

از کودکی تمام پس انداز سال را

با سفره ی عزای تو تقدیم میکنم

در هیئت تو با تن احرام بسته ام

یاد شکوه مسجد تنعیم میکنم

با ذکر یا حسین که توحید مطلق است

حبل المتین عشق تو ، تحکیم میکنم

هربار با سلام به تو آب می خورم

غوغای تشنگی تو تفهیم میکنم

گفتا رقیه با دهن ضربه خورده

  • شنبه
  • 3
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 05:20
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب
 امیر حسین الفت

واحد آغاز محرم -( به ماه عزايت رسيدم ) * امیر حسین الفت

1223

واحد آغاز محرم -( به ماه    عزايت رسيدم ) به ماه عزايت رسيدم
غمت را به جانم خريدم
دعا كردم در اين ماه بميرم انشاءالله
به قبر من بنويسيد (سَنَ گُربان ثارالله)
حسين واى حسين واي ۲
حسين سالار زينب ۲

لباس عزایت حسین جان
رسیده به ما از نیاکان
همه آبا اجدادم برایت نوکر بودند
همه از روز اول غلام حیدر بودند
حسين واى حسين واي ۲
حسين سالار زينب ۲

من از عشق تو بی قرارم
فدای تو ایل و تبارم
برای تو بی تابم بزرگی کن دریابم
سرم را گیرم بالا که تو هستی اربابم
حسين واى حسين واي ۲
حسين سالار زينب ۲

  • یکشنبه
  • 4
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 14:37
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب

آغاز محرم -( داری هوای هیئت مان می کنی حسین ) * ایوب پرندآور

942

آغاز محرم -( داری هوای هیئت مان می کنی حسین ) داری هوای هیئت مان می کنی حسین
لبریز از فضیلت مان می کنی حسین
داری به سمت هیئت مان گام می زنی
دل آشنای غربت مان می کنی حسین
همراه خویش اکبر و قاسم می آوری
سرخوش از این رفاقت مان میکنی حسین
ما بچه های گمشده ی مادر توایم
از بس که عشق قسمت مان می کنی حسین
ما آیه های سوره ی لب تشنه ی توایم
بر روی نی تلاوت مان می کنی حسین
بیمارهای روحی دیوانه ات شدیم
با روضه ها، طبابت مان می کنی حسین
ما را کنار نام خودت می نشانی و
لبریز عشق و حرمت مان می کنی حسین
یک استکان چایی روضه که می دهی
مست از شراب هیئت مان می کنی حسین
ما دلخوشیم، دلخوش این که به روز حشر
با خنده ای شفاعت مان می کنی حسین

شاعر : ایوب پرندآور

  • یکشنبه
  • 4
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 14:40
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب
 سید پوریا هاشمی

مناجات محرمی -( باز ده شب میشوم بارانی از غم های تو ) * سید پوریا هاشمی

980

مناجات محرمی -( باز ده شب میشوم بارانی از غم های تو ) باز ده شب میشوم بارانی از غم های تو

باز اشک گریه کن ها پای ماتم های تو

این دهه درخانه اش مهمان زهرا میشویم

مادرت بانیست پایان محرمهای تو

زیر خیمه راه از بیراهه روشن میشود

رشته حبل المتین ماست پرچم های تو

از علاج دردهای من طبیبان عاجزند

چشم امیدم فقط مانده به مرهم های تو

از قدیمی ها شنیدم در میان روضه ها

مرده زنده میشده از برکت دم های تو

هرکسی روضه میاید پیشوازش میروی

جان نوکرها فدای خیر مقدم های تو

کشته مرده های تو روزی مسیحا میشوند

عالمی در حسرت عیسی بن مریم های تو

ارزش گریه به تو برگ امان محشر است

دلخوشیم آقا به این قدر مسلم های تو

فیضی از این گریه ها مقتل نویسان میبرند

شیخ

  • یکشنبه
  • 4
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 21:02
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب

استقبال ازماه محرم -( دلم آذین شده با بوی قدمهای عزا ) *

8824
1

استقبال ازماه محرم -( دلم آذین شده با بوی قدمهای عزا  ) دلم آذین شده با بوی قدمهای عزا
دیده هایم شده بینا به علمهای عزا
شهرمن گرم شد از هُرم حرمهای عزا
می نویسند به هر صفحه قلمهای عزا

هرطرف گوش کنم صوت عزاخانهء توست
«حضرت عشق بفرما که دلم خانهء توست»

جام خونین غمت باده پرستم کرده
فارغ از هرچه که آن بودم و هستم کرده
تا ابد از غم پرشور تو مستم کرده
مست ِ پیمانهء پیمان الستم کرده

هاتفی گفت که این باده ز پیمانهء توست
«حضرت عشق بفرما که دلم خانهء توست»

به شب تیرهء شب پرتو مهتاب تویی
بین دریای محبّت دُر نایاب تویی
تشنهء عشق و محبّت منم و آب،تویی
نوکری پیشهء من حضرت ارباب تویی

شمعی و این دل سودازده دیوانهء توست
«حضرت عشق بفرما که دلم خانهء توست»

ماد

  • پنج شنبه
  • 8
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 15:37
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب
 امیر عظیمی

امام حسین(علیه سلام) -( روی قبرم بنویسید که نوکر بوده ) * امیر عظیمی

30619
29

امام حسین(علیه سلام) -( روی قبرم بنویسید که نوکر بوده ) روی قبرم بنویسید که نوکر بوده

سائل روز و شب آل پیمبر بوده

روی قبرم بنویسید "سیه پوش حسین"

بنویسید که با کعبه برابر بوده

روی قبرم بنویسید به وقت روضه

در حسینیه دلش مثل کبوتر بوده

بنویسید که قنداقه ی او در طفلی

گرمی روضه ی قنداقه ی اصغر بوده

روی قبرم بنویسید که چایی ریز

مجلس روضه ی آقا علی اکبر بوده

روی قبرم بنویسید که در شور اگر

لطمه بر خود زده یاد شه بی سر بوده

روی قبرم بنویسید دلیل مرگش

روضه ی شمر و سر و ناله ی مادر بوده

روی قبرم بنویسید که مرگ این مرد

وسط روضه ی گوشواره و معجر بوده

شاعر : امیر عظیمی

شاعر : امیر عظیمی

  • جمعه
  • 9
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 14:48
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

استقبال_ازماه_محرم -( این چه حرفیست که در عالم بالاست بهشت ) *

3376
8

استقبال_ازماه_محرم -( این چه حرفیست که در عالم بالاست بهشت ) این چه حرفیست که در عالم بالاست بهشت
هر کجا نام حسین است همانجاست بهشت
بیرق و پیراهن مشکی و یک عکس حرم
در مکانی چو شود جور مهیاست بهشت

سیدحسین میرعمادی

  • شنبه
  • 10
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 11:41
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 رحمان نوازنی

ورود_به_ماه_محرم -( از محرم ، حرمی دور و برِ ماه کشید ) * رحمان نوازنی

1052
1

ورود_به_ماه_محرم -( از محرم ، حرمی دور و برِ ماه کشید ) از محرم ، حرمی دور و برِ ماه کشید
از دو چشم من و تو تا حرمش راه کشید

در کویر من و تو روضه گرفت و آنگاه
آب شیرین حیات از دل این چاه کشید

روضه خواند و ره صد ساله ی ما یک شبه شد
این همه فاصله را یک شب ِکوتاه کشید

مجلس روضه ی خود را که مزیّن فرمود
تا بهشتش همه را برد و به همراه کشید

عده ای را به هوای حرمش مهمان کرد
عده ای را دم در خادم درگاه کشید

این بهشتی که است نهر و می و ساقی دارد
این بهشتی است که ارباب به دلخواه کشید

در محرم ، حرمی دارم و دلخوش هستم
که مرا گریه کن این حرمِ ماه کشید

گریه ی من به فدای جگر سوخته اش
که دلش آب شد از بس جگرش آه کشید

شاعر : رحمان نوازنی

  • شنبه
  • 10
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 11:54
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 مهدی رحیمی زمستان

امام حسین(ع) مناجات -( به گوش تیر گفتا تیغ، بی سر کردنش با من ) * مهدی رحیمی زمستان

1775
1

امام حسین(ع) مناجات -( به گوش تیر گفتا تیغ، بی سر کردنش با من ) به گوش تیر گفتا تیغ، بی سر کردنش با من
اگر چشمی به سوگش خشک شد ، تَر کردنش با من

تو کارت را بکن با شعبه ها من هم حواسم هست
حسین اکبر اگر آورد، اصغر کردنش با من

جواب تیغ را تیر اینچنین از روی زه پَر داد
اگر اصغر بیارد ذبحِ اکبر کردنش با من

اگر که لاله ی عباسی خود را حسین آورد
تو دستش را بزن ای تیغ،پر پر کردنش با من

رها شد نیزه ای و گفت مسئولیت این سر
از اینجا تا شبِ تقدیمِ دختر کردنش با من

صدای نیزه را خاری شنید و گفت بعد از ظهر؛
ز خیمه هر که آمد سَدِّ مَعبَر کردنش با من

یقیناً شیشه ی پای رقیه بی تَرَک مانده
مغیلان را خَبر کردم مشجّر کردنش با من

همین طور اسبی از آن دور با نُه اسب دیگر گف

  • شنبه
  • 10
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 13:12
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 قاسم نعمتی

امام زمان(ع)مناجات محرمی -( مست آن است که از باده سبو بر دارد ) * قاسم نعمتی

933

امام زمان(ع)مناجات محرمی -( مست آن است که از باده سبو بر دارد ) مست آن است که از باده سبو بر دارد
چشم اميد ز هرکس به جز او بر دارد

يار عيسى به نفسم زنده کند عالم را
گر لب از لب به دم قدسى هو بردارد

در قنوت سحرى نامه به آب اندازيم
يار وقت گذرش نامه ز جو بردارد

اى که يک گوشه ی چشمت غم عالم ببرد
گو به غم پنجه ی خود را ز گلو بردارد

آنقدر پيرُهن عصمتِ من پاره شده
سخت با سوزن خياط رفو بردارد

عاشق آن است که تطهير کند دل با اشک
سحر از ديده ی تر آب وضو بر دارد

حُسن ظن داشتنِ عاشق از آنجا پيداست
که رسد هر چه ز معشوق نکو بر دارد

پير ويرانه غيورانه اراده فرمود
سنت سَبِ على را ز عدو بردارد

داد زد در وسط بزم شراب اى عمه
چوب تر را ز لب خشک بگو بردارد

بعدِ زينب چ

  • شنبه
  • 10
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 13:23
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

امام زمان(ع)مناجات محرمی -( با شعله‌ی در سینه نوشتم که بخوانی ) *

748

امام زمان(ع)مناجات محرمی -( با شعله‌ی در سینه نوشتم که بخوانی ) با شعله‌ی در سینه نوشتم که بخوانی
تا شعله‌ی پنهانِ دلم را بنشانی

افسوس، نسیم سحری، زود سفر کرد
گفتم که سلام منِ غمگین برسانی

کار دلم از کار گذشته‌‌ست... مبادا
بی‌پرده شود کارم و در پرده بمانی

خورشیدی و من، بوته‌ی در خاک، اسیرم
دردی‌ست: تَمَنّا کنی اما نتوانی

انصاف نباشد که به دنبال تو باشم
بی‌مبدأ و بی‌مقصد و بی‌برگ «نشانی»

یا گم شده یابن‌الحسنم در مِه اندوه
یا حبس شده پشت دعاهای زبانی

ای کاش بیایی و کنارم بنشینی
تا خاک گِلیم دل تنگم بتکانی

آمین که نباشد، کلمات‌اند دعاها!
آمینِ دعاهای همه در رمضانی

هرچند امامی و دلت خانه‌ی وحی است
قربان دلت! خون شده از تیر و کمانی

من تاب تماشای لبِ تش

  • شنبه
  • 10
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 13:29
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

امام حسین(ع)مناجات -( یک وقت از ما نوحه و دم را نگیری ) * علی سپهری

1099
1

امام حسین(ع)مناجات -( یک وقت از ما نوحه و دم را نگیری ) یک وقت از ما نوحه و دم را نگیری
سینه‌زنی و شور و ماتم را نگیری

خیلی میان روضه‌هایت سود کردیم
یک موقع از ما روضه و غم را نگیری

سینه زدم تا که گناهم را بریزی
این کمترین چیزی که دارم را نگیری

حال بد ما با وجود روضه خوب است
از دست نوکرهات مرهم را نگیری

آقا برای ما محرم خیرها داشت
از ما گنه‌کاران محرم را نگیری

با هم خریدی خوب و بد را بین روضه
این گریه‌کردن‌های با هم را نگیری

در بین روضه التماست می‌کنم من
جانم بگیری، گریه‌هایم را نگیری

در بین هیأت کار من پرچم‌زدن شد
دستان من خالی‌ست... پرچم را نگیری!

یک شب میان روضه‌ات گفتم خدایا
از نوکران شاه دو عالم را نگیری

شاعر : علی سپهری

  • شنبه
  • 10
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 15:30
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 امیر عظیمی

امام حسین(ع)مناجات -( از جهان گر چه به جز غصه ندیدیم حسین ) * امیر عظیمی

1041

امام حسین(ع)مناجات -( از جهان گر چه به جز غصه ندیدیم حسین ) از جهان گر چه به جز غصه ندیدیم حسین
غم و اندوه شما باز خریدیم حسین

شیوه ی چشم شما بود به دل آتش زد
چقدر از غم تان داغ کشیدیم حسین

آتش عشق تو تا روز ازل شعله کشید
ما چنان دانه ی اسپند پریدیم حسین

تو قتیل العبراتی، تو حسین اشکی
ما هم عمری است به پای تو شهیدیم حسین

قصد، پروانه شدن بود که بر سینه زدیم
پیله ی عشق تو در سینه تنیدیم حسین
**
قامت افراخته بودیم چنان سرو ولی
دخترت را چو بدیدیم خمیدیم حسین

ما به دنبال تو با پای پر از آبله اش
در پی قافله ی روضه دویدیم حسین

آنقدر خار به پاهای من و عمه رسید
تا به این منزل ویرانه رسیدیم حسین

شاعر : امیر عظیمی

  • شنبه
  • 10
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 18:29
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 محمد زنجانی

سیاهپوشان محرم -( دوباره شال عزاته (رودوشم۳) ) * محمد زنجانی

1199
2

سیاهپوشان محرم -( دوباره شال عزاته (رودوشم۳) ) دوباره شال عزاته (رودوشم۳)
با اذن‌فاطمه مشکی (میپوشم۳)

چی میشه که بعد محرم حتی یه شب زنده نمونم
دل باز هوای روضه داره یاد شب سوم میخونم

باشه باشه کوچه به کوچه رو نیزه ها رفتی خونه ما نیومدی
باشه باشه تنور خولی و طشت طلا رفتی خونه ما نیومدی

حسین وای

▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️

دوباره روضه و اشک (دمادم۳)
رسیده فصل عزای (محرم۳)

یاد تو هستم لحظه ای که لب تشنه یک جرعه آبم
مثل شب سوم به یاد شش ماهه بی بی ربابم

بس کن رباب حال تو بهتر نمیشود
این گریه ها برای تو اصغر نمیشود
بس کن رباب سر به سر غم گذاشتی
اصلا خیال کن علی اصغر نداشتی

حسین وای

▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️

خدا کنه حاجتم رو (بگیرم۳)
تو ر

  • یکشنبه
  • 11
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 07:34
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

شور احساسی -( سفینة النجات الهی من فدات ) * افشین منصوری فر

1272

شور احساسی -( سفینة النجات الهی من فدات ) (سفینةُ النّجاة ؛ الهی من فدات)٢
(مونده به این دلم ؛ حسرت کربلات)٢

(الهی هیچ کسی داغ ِ حریمِت رو نبینه
یه عُمریه که ما داغ ِ تو رو داریم به سینه)٢
کربلاتْ عشق ِ اولْ آخرِ هر عاشقیه(٢)
(آرزوی دلِ ما دیدنِ اون سرزمینه)٢

آقام آقام ؛ آقام آقام
تویی همه ؛ دین و دنیام
زیارتِ ؛ تو رو میخوام(٢)

زیارتِ ؛ تو رو میخوام(۴)

******

(ضیاءِ هر دو عِیْنْ ؛ پناهِ عالمین)٢
(دوای هر غَمی ؛ امیرِ من حسین)٢

(عشق ِ اربابْ حسین چه خوبْ به دلهامون میشینه
بخدا اسم ِ تو بُردن آقا خیلی شیرینه)٢
براتِ کربلامونُ آقا امضا بزن که؛(٢)
(آرزوی دلِ ما دیدنِ اون سرزمینه)٢

آقام آقام ؛ آقام آقام
تویی همه ؛ دین و دنیام
زیارتِ

  • دوشنبه
  • 12
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 05:22
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 رسول میثمی

طلیعه ماه محرم -( ماه حزن و غم و اشک و زاری رسیده ) * رسول میثمی

1735
3

طلیعه ماه محرم -( ماه حزن و غم و اشک و زاری رسیده ) ماه حزن و غم و اشک و زاری رسیده
فاطمه شد ازین غصه قامت خمیده

میزند به سینه و سر فاطمــه
خون شده دل خلق عالم همه

آه ، ز کعبه رسیده نوایی
ماه زهرا شده کربلایـــی

(( آه و واویلتا ای حسین جان ))

شد محرم بود عرش رحمان سیه پوش
می رسد دم به دم ناله و نوحه برگوش

یا حسین شده ذکر لبهــای ما
روضه اش بسوزاند دلهای ما

آه ، بریزد زچشمـم ستـــاره
دل شده از غمش پر شراره

(( آه و واویلتا ای حسین جان ))

شاعر : رسول میثمی

  • سه شنبه
  • 13
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 15:53
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 رضا رسولی

طلیعه ماه محرم -( چرا آسمون ، گریونه ) * رضا رسولی

945

طلیعه ماه محرم -( چرا آسمون ، گریونه ) چرا آسمون ، گریونه

زمین و زمون ، گریونه

چرا چشای ، پیر و ، جوون ، گریونه

محرمه ، فصل عزا و ماتمه

محرمه ، ماه غم اربابمه

محرمه ، محرمه

حی علی العزا ، حی علی البکا

نوحو علی الحسین ، مظلوم کربلا

شاعر : رضا رسولی

دانلود سبک

  • سه شنبه
  • 13
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 15:57
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

طلیعه ی ماه محرم -( امسال با اذن شما با این پیرهن سیاه ) * ایمان مقدم

1174

طلیعه ی ماه محرم -( امسال با اذن شما با این پیرهن سیاه ) امسال با اذن شما با این پیرهن سیاه

سینه میزنم میگم لبیک شاه کربلا

ماه عزای غریب کربلا رسیده

زهرا گمونم دوباره ما ها رو خریده

روضه می خونه بنیَّ با قد خمیده

فدای تن بی سرت مادر

فدا زخمای پیکرت مادر

کی دزدیده انگشترت مادر

ای وای ، ای وای

******

ذکر تموم شهدا حیّ علی کرب و بلا

امسال کاشکی بمیرم بین روضه ی شما

شکر خدا که دوباره من عزات و دیدم

من با دعاهای زهرا تا اینجا رسیدم

دلتنگ گریه برای ارباب شهیدم

بمیرم برا لب های پارت

بمیرم برا طفل شیرخوارت

بمیرم شده خیمه هات غارت

ای وای ، ای وای

******

شاه بی کفن حسین عشق سینه زن حسین

روضه امشب می خونم ای بی پیرهن حسین

ای پاره ی قلب زه

  • سه شنبه
  • 13
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 17:31
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 سید پوریا هاشمی

اشعار امام حسین(ع) -( غم اگر از توست مُردن پای این غم راحت است ) * سید پوریا هاشمی

3820
6

اشعار امام حسین(ع)  -( غم اگر از توست مُردن پای این غم راحت است ) غم اگر از توست مُردن پای این غم راحت است

سوختن با روضه و با اشک و ماتم راحت است

بعد سیصد سال اگر نام حسین آمد وسط

سوی جنت رفتن حوا و آدم راحت است

ما دو دم دادیم اما یک دمش هم کافی است

مرده زنده کردن ما با همین دم راحت است

یا حسین ما محرم یارب ماه خدا ست

پس رسیدن تا خدا ماه محرم راحت است

دختران شهر النگو خرج هیئت میکنند

حرف روضه میشود حاتم شدن هم راحت است

هرچه باشم باز هم در روی من وا میکند

من نوکر این خانه ام دیگر خیالم راحت است

مال دنیا را نمی خواهم به من گریه بده

دخل و خرج گریه کن حتی شود کم راحت است

هر که رفته کربلا خیر دوعالم دیده است

کربلا رفته خیالش از دو عالم راحت است

سا

  • پنج شنبه
  • 15
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 13:04
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

اشعار امام زمان(عج) شب سوم محرم -( بر درد تنهایی دچارم ای نگارم ) * محمد جواد شیرازی

16997
13

اشعار امام زمان(عج)  شب سوم محرم -( بر درد تنهایی دچارم ای نگارم ) بر درد تنهایی دچارم ای نگارم

پایان ندارد انتظارم ای نگارم

پاییزی ام، هجران امانم را بریده

برگرد ای باغ و بهارم ای نگارم

خواب مرا فکر وصال از من گرفته

هر شب به یادت بی قرارم ای نگارم

آواره ای بودم مرا نوکر نوشتی

نوکر شدن شد افتخارم ای نگارم

با تو که باشم قدر یک دنیا می ارزم

منهای تو، بی اعتبارم ای نگارم

این آبرو، این اشک ها، این مهر زهرا

من هر چه دارم از تو دارم ای نگارم

بخشید اگر ما را خدا لطف خودت بود

ای رحمت پروردگارم ای نگارم

می ترسم از جان کندنم، پیشم میآیی؟

در وقت سخت احتضارم ای نگارم

مثل همیشه آخر کارم، خودم را

دست رقیه می سپارم ای نگارم

کنج خرابه ناله زد فخر دو عالم

ب

  • پنج شنبه
  • 15
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 13:41
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

اشعار امام حسین(ع) -( عاشق فقط به دیده ی گریان دلش خوش است ) * علی سپهری

1557

اشعار امام حسین(ع) -( عاشق فقط به دیده ی گریان دلش خوش است ) عاشق فقط به دیده ی گریان دلش خوش است

هجران زده به حال پریشان دلش خوش است

عشق است هرچه را بپسندی برای من

دلداده ات به غربت و هجران دلش خوش است

"گفتی بسوز در غم من...اِی به روی چشم"

دلسوخته به لذت درمان دلش خوش است

با فقر محض آمدنم عیب و نقص نیست

وقتی که مور هم به سلیمان دلش خوش است

محتاج یک نگاه کریمانه ی تو ام

قحطی زده به قطره ی باران دلش خوش است

در پشت در نشستن من بی دلیل نیست

سائل فقط به لطف کریمان دلش خوش است

با دست مهربان خودت لقمه ای بگیر

خیلی گدا به لقمه ای از نان دلش خوش است

اینجا بساط شاه و گدا فرق می کند

اینجا خود کریم به مهمان دلش خوش است

گیرم که خشک هم بشود چشم نوکرت

  • پنج شنبه
  • 15
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 13:45
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد