اشعار محرم

مرتب سازی براساس
استاد سید هاشم وفایی

#به_مناسبت_حرکت_امام_حسین_از_مدینه -( چه غم افزا شبی بود آنشب غم که دل ها سوخت ازهُرم تب غم) *استاد سید هاشم وفایی

553

#به_مناسبت_حرکت_امام_حسین_از_مدینه -( چه غم افزا شبی بود آنشب غم که دل ها سوخت ازهُرم تب غم) #به_مناسبت_حرکت_امام_حسین_از_مدینه

امیر کاروان

چه غم افزا شبی بود آنشب غم
که دل ها سوخت ازهُرم تب غم

فضا را دود آه سرد پُرکرد
دل هفت آسمان را درد پُر کرد

حرم مهمان خود را داد از دست
مه تابان خود را داد از دست

صفا چون مروه زین ماتم عزا داشت
چومرغان حرم شور و نوا داشت

مقام از دوری او اشک می سُفت
میان زمزمه زمزم چنین گفت

زلال چشمۀ کوثر کجا رفت
امام عاشقان ما چرا رفت

درین ماتم حَجَر باکعبه می سوخت
به سوی میهمانش دیده می دوخت

نه تنها کاروان عشق می رفت
که دنبالش روان عشق می رفت

نوائی آمد ازمرغ شباهنگ
که می گفت ازسر درد و دل تنگ

رسد زین لاله ها بوی شهادت
رود این کاروان سوی شهادت

رسد گرغم

  • پنج شنبه
  • 15
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 15:00
  • نوشته شده توسط
  • سجاد
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
 حسن ثابت جو

دوبیتی ورود به محرم -(محرم آمد و چشمِ تر آمد) * حسن ثابت جو

714

دوبیتی ورود به محرم -(محرم آمد و چشمِ تر آمد) محرم آمد و چشمِ تر آمد
عزای نور عینِ کوثر آمد
شنیدم بین هیئت بین روضه
صدای ناله های مادر آمد

  • پنج شنبه
  • 15
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 21:01
  • نوشته شده توسط
  • حسن فطرس
ادامه مطلب
 حسن ثابت جو

دوبیتی ورودیه محرم -(تو را خون خدا خواندم دلم سوخت) * حسن ثابت جو

581

دوبیتی ورودیه محرم -(تو را خون خدا خواندم دلم سوخت) تو را خون خدا خواندم دلم سوخت
غریبِ کربلا خواندم دلم سوخت
میان روضه ی گودال و مقتل
ذبیحٌ بالقفا خواندم دلم سوخت

  • پنج شنبه
  • 15
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 21:01
  • نوشته شده توسط
  • حسن فطرس
ادامه مطلب
 حسن ثابت جو

دوبیتی ورودیه محرم -(سینه ام سوخت، دلم غم آمد) * حسن ثابت جو

622
3

دوبیتی ورودیه محرم -(سینه ام سوخت، دلم غم آمد) سینه ام سوخت، دلم غم آمد
گریه با ناله دمادم آمد
سببِ حال خودم پرسیدم
مادرم گفت محرم آمد

  • پنج شنبه
  • 15
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 21:04
  • نوشته شده توسط
  • حسن فطرس
ادامه مطلب

رباعی وهب بن عبدالله علیه‌السلام -(از آن سفر سرخ، کبوتر آمد) * عبدالله امیدوار

516

رباعی وهب بن عبدالله علیه‌السلام -(از آن سفر سرخ، کبوتر آمد) از آن سفر سرخ، کبوتر آمد
یک آیه از آن مصحف پرپر آمد
پرواز سری به خون رها تا خیمه
انگار به پابوسی مادر آمد

  • دوشنبه
  • 10
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 11:57
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 محسن کاویانی

شعر رباعی حر ریاحی علیه‌السلام -(پایان مسیرِ او پر از آغاز است) * محسن کاویانی

650

شعر رباعی حر ریاحی علیه‌السلام -(پایان مسیرِ او پر از آغاز است) پایان مسیرِ او پر از آغاز است
با بال و پرِ شکسته در پرواز است
ای توبه بیا تجربه ثابت کرده‌ست
این روضۀ حر است که «طیّب»ساز است

  • دوشنبه
  • 10
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 12:02
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

دیر راهب نصرانی -(راهب سلام من نه فرشته و نه مسیح) * حسین جعفری

517

دیر راهب نصرانی -(راهب سلام من نه فرشته  و نه مسیح) راهب سلام من نه فرشته و نه مسیح
هستم غریب و بیکس و عطشان اناالڌبیح

این صورتی که محو تماشای آن شدی
سنگش زدند مردم گردنکش وقیح

یک شام تا به صبح در آتش نشسته ام
کنج تنور خولی بدصولت قبیح

از کربلا رسیده ام و اصل تربتم
سجده نما به حنجره پاک من صریح

قرآن بخوان مقابل قاری آفتاب
بعد از شهادتین تو با گویشی فصیح

برخیز سمت کعبه چشمم نماز کن
از من مگر نخواسته ای قبله صحیح

این هودج خدیجه کبراست "راهبا"
از آسمان رسیده برای سرم ضریح

راحیل و ساره ، هاجر و حوا و آسیه
شد موپریش مادر من مادر مسیح

  • شنبه
  • 15
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 11:03
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 امیر عباسی

نوحه حضرت مسلم بن عقیل علیه السلام -(پسر عمو جان ای عزیز خدایی) * امیر عباسی

1534
1

نوحه حضرت مسلم بن عقیل علیه السلام -(پسر عمو جان ای عزیز خدایی) نوحه حضرت مسلم بن عقیل علیه السلام
پسر عمو جان ای عزیز خدایی
شرمنده ام اگر که گفتم بیایی
گر بیایی اینجا ای گل حیدر
میشود قربانیِ علیّ اصغر
واویلا واویلا واویلا واویلا...

بر سفیرِ خود نما یک دم نظاره
میدهم سلامت از دارُالعِماره
در این کوفه رسیده جان بر لبم
امّا فکرِ اسیریِ زینبم
واویلا واویلا واویلا واویلا...

نوحه ورود به کربلا

دوّم محرّم دل دارد نوایی
حاجیِ زهرا شده کرببلایی
خیمهٔ آل طاها شده بر پا
نوحه خوانیم با حیدر و با زهرا
واویلا واویلا واویلا واویلا...

اینجا زینب کنارِ هاشمیّان است
روزی هم در میانِ نامَحرمان است
اینجا روی ماهِ دلبر ببیند
روزی هم پیکرِ بی سر ببیند
واویلا واویلا واویلا

  • پنج شنبه
  • 10
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 12:13
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

خروج از مکه -(شیعیان دیگر هوای نینوا دارد حسین ) * حسین خیرزاد آذر هشترودی

711
-1

خروج از مکه  -(شیعیان دیگر هوای نینوا دارد حسین ) حسین خیرزاد آذر هشترودی
تضمین از شعر معروف استاد شهریار
.
شیعیان دیگر هوای نینوا دارد حسین
روی دل با کاروان کربلا دارد حسین
.
.
عالم از اندیشه‌ی والای او شد مستِ مست
دل زِ دنیا کند و مِیلی بر دلِ دنیا نبست
سُست پیمانان؛چو پیمانِ نهائی را شکست
از حریمِ کعبه‌ی جدّش به اشکی شُست دَست
مَروه پشت سر نهاد اما صفا دارد حسین
.
.
همرَهانش آیتی از لُطفِ الطافِ کریم
از عِتاب قوم عُصیانی به القاب رجیم
در دلش سِرّ نهان معنای رمزِ ح و میم
میبرد در کربلا هفتاد و دو ذبح عظیم
بیش از این ها حُرمت کوی مِنا دارد حسین
.
.
کس چه میداند که این اربابِ عرفان کیست کیست؟
مقصد والایِ عاشق از شهادت چیست چیست؟
رازها دارد فق

  • یکشنبه
  • 13
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 09:43
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

آب ... -(شط فرات هرچه بریخت آب روی آب ) * علیرضا امانی مجد

875
1

آب ...  -(شط فرات هرچه بریخت آب روی آب ) شط فرات هرچه بریخت آب روی آب
شرمی نکرد اگر چه بریخت آبروی آب
.
او سر نمود دیده خروشان به سوی دشت
چون مانده دید ، دیدۀ حسرت به سوی آب
.
اصغر که اوج معرفت است جست جوی او
دردا که قعر بادیه بود جستجوی آب
.
ای وای اگر زبان بگشاید دهان نهر
گوید چه شد تبار علی را به کوی آب
.
سقا چو در کرانۀ او سرخ رو فتاد
شد غرق خون فرات و نشد سرخ روی آب
.
این رسم آب بوده بخندد به روی مه
اما گریست ماه پریشان به روی آب
.
وقت نما ز بود و نبود آب مشک او
خاک زمین بادیه می داد بوی آب
.
با آب مشک شد به تمنا وضوی خاک
با خون چشم شد به معلی وضوی آب
.
ماهی بریده دست و به چشمش نشسته تیر
با آبروی رفته ؛ کند کفتگوی آب
.
آنکس که م

  • چهارشنبه
  • 23
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 10:27
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 امیر فرخنده

متن شعر غزل امام حسین (ع) -(در عشق بی قرار حسینیم تا ابد) * امیر فرخنده

822

متن شعر غزل امام حسین (ع) -(در عشق بی قرار حسینیم تا ابد) در عشق بی قرار حسینیم تا ابد
شادیم اگر دچار حسینیم تا ابد
زنجیر ما بدست کسی جز حسین نیست
اصلا در اختیار حسینیم تا ابد
حاجی اگر به بیت حق احرام بسته است
ما محرم مزار حسینیم تا ابد
مارا گدایی در این خانه منصب است
شاهانه ریزه خوار حسینیم تا ابد
دنیا اگر میان حسینه آمدیم
محشر همه کنار حسینیم تا ابد
هر چیز از کرم در این خانه داشتیم
غم نیست گر ندار حسینیم تا ابد
ما پای غصه ها و غریبی کربلا
چون رود،اشکبار حسینیم تا ابد
تا هست بر تن همه رخت سیاه اوست
مردانه سوگوار حسینیم تا ابد

  • پنج شنبه
  • 7
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 15:06
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 محمود اسدی

(زمزمه)دوباره ماه خون آید از راه * محمود اسدی

594
2

(زمزمه)دوباره ماه خون آید از راه دوباره ماه خون آید از راه
از سینه؛فاطمه می کِشد آه
خون چکد از هر دو دیده
رنگ پیغمبر پریده
می شود در این مه خون
قامت زینب خمیده
وامصیبت

گشته دیگر وقت عزاداری
از حلق مهمان شود خون جاری
این سفر قحطی آب است
خون به چشمان رباب است
روی دامن ابالفضل
دختر دردانه خواب است
وامصیبت

دراین مه،خون به چشم بتول است
سیه پوشِ ماتمش رسول است
این سفر سالار زینب
می شود آشفته گیسو
از فشار تیر و نیزه
می شود پهلو به پهلو
وامصیبت
*******
شائق
اللهم عجل لولیک الفرج

  • پنج شنبه
  • 7
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 22:49
  • نوشته شده توسط
  • محمود اسدی
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

حلول ماه محرم ماه عزا * مرتضی محمودپور

626
1

حلول ماه محرم ماه عزا ◾حلول ماه عزا

ماه محرم آمد و دل غرق ماتم است
یعنی عزای حضرت اولاد آدم است

سینه زنان رسیده به گودال فاطمه
صاحب عزا علی و رسول مکرم است

از چشم کائنات چکد اشک و گوئیا
چشمان هر دو عالم از این غم چو زمزم است

شال عزا به گردن ختم رسل ببین
یعنی به‌هوش باش که ماه محرم است

پیراهن سیاه مرا هم بیاورید
این یادگارمادری من در این غم است

نام حسین بردم و آتش به دل فتاد
از این مصیبت عرش خداوند درهم است

حی‌‌ّعلی‌العزا ز سما میرسد به گوش
ذکر تمام عالمیان نوحه و دم‌است

گودال قتلگاه و لب خشک و خنجری
بزم عزا و روضه به عالم دمادم است

  • پنج شنبه
  • 7
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 22:33
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب

ورود به ماه محرم-(سیّد و سالارِ بی همتا قبولم میکنی؟!) * مرضیه عاطفی

1784
1

ورود به ماه محرم-(سیّد و سالارِ بی همتا قبولم میکنی؟!) سیّد و سالارِ بی همتا قبولم میکنی؟!
توبه کردم مثل حر آقا قبولم میکنی؟!

وای بر من! خوش بحال نورِ چشمی هایِ تو
فکر و ذکرم این شده آیا قبولم میکنی؟!

من که از دنیایِ بی تو پشت پا خوردم فقط
دوست دارم کنجِ هیئت را، قبولم میکنی؟!

بد زمین خوردم! زمینگیرم! نگاهی کن حسین(ع)
آمدم! افتاده ام از پا...قبولم میکنی؟!

چند روزی تا محرّم مانده و در خلوتم
اشک میریزم تک و تنها، قبولم میکنی؟!

دوستت دارم! بگو امسال هم در روضه و...
زیر پرچم ها و بیرق ها قبولم میکنی؟!

مثل آنهایی که بر زانوی تو جان داده اند
بسته ام سربندِ یازهرا(س)، قبولم میکنی؟!

حرفِ مادر شد! همین رمزِ عبور از قلب توست
شک ندارم باز هم درجا قبول

  • جمعه
  • 8
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 18:29
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب

مناجات امام حسین(ع) -(ققنوس غم صلا زده لبیک یاحسین) *

455
1

مناجات امام حسین(ع) -(ققنوس غم صلا زده لبیک یاحسین) ققنوس غم صلا زده لبیک یاحسین
عشّاق را صدا زده لبیک یاحسین
نقشی به هر کجا زده لبیک یاحسین
بر پرچم عزا زده لبیک یاحسین

آتش به قلب ها زده لبیک یاحسین

بیرق به پا کنید که هنگام ماتم است
دمّامه آورید که داغ دمادم است
احوال آسمان و زمین جمله در هم است
باز این چه شورش است که در خلق عالم است

دنیا تو را صدا زده لبیک یا حسین!

ای روشن از تجلی تو آسمان من
سرشار از محبت و عشقت جهان من
ای عبد خانوادگیت خانمان من
خورده است مُهر مِهر تو بر قلب و جان من

این مُهر را خدا زده لبیک یا حسین

معراج آیتی ز مقام و جلال تو
قوسین شرح ابروی همچون هلال تو
دیگر نیامده است و نیاید مثال تو
فرمود مصطفی به بیان کمال تو،

ب

  • شنبه
  • 9
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 10:13
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب

مناجات محرمی امام زمان(عج) -(دل سوخته از غربت و داغی عریان) * مرضیه عاطفی

521

مناجات محرمی امام زمان(عج) -(دل سوخته از غربت و داغی عریان) دل سوخته از غربت و داغی عریان
ایکاش به پایان برسد این هجران

نزدیک شده محرّم آقا برگرد...
امسال خودت برایمان روضه بخوان!

  • شنبه
  • 9
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 10:48
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب

شهادت حضرت رباب (س) -(شب ها به پای نیزه مناجات می کنم ) * احمد شاکری

795

شهادت حضرت رباب (س) -(شب ها به پای نیزه مناجات می کنم  ) شب ها به پای نیزه مناجات می کنم

وقتی به روی نیزه تماشات می کنم

هر روز ظهر مشک به دوشم ببین که آب

بین همه برای تو خیرات می کنم

هرجا که روضه خوانده ام آن وقت شمر را

با سنگ و تازیانه ملاقات می کنم

از دست حرمله که پیشت نیامدم

با این لباس پاره مراعات می کنم

خولی نشسته است و ادا در میاورد

لج کرده است بس که تماشات می کنم

هر روز پای نیزه ی سقا شکایت از

چشمان شور مردم شامات می کنم

هر بار دیده ام سر تو روی نیزه نیست

در زیر پای حرمله پیدات می کنم

  • شنبه
  • 9
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 11:52
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب
 حسن لطفی

طفلان حضرت زینب (س) -(با تمامِ هستی‌ات خود را ندیدن مشکل است ) * حسن لطفی

544

طفلان حضرت زینب (س) -(با تمامِ هستی‌ات خود را ندیدن مشکل است ) با تمامِ هستی‌ات خود را ندیدن مشکل است

سخت‌تر از خود زِ اولادَت بُریدن مشکل است

نیمه شب از خوابِ طفلانت پریدن مشکل است

بعدِشان یک لحظه حتی آرمیدن مشکل است

یک شبه یکباره یک‌دَم قَد خمیدن مشکل است

از جگر از جان مگو وقتی که مادر نیستی

از غمِ طفلان مگو وقتی که مادر نیستی

از دلی سوزان مگو وقتی که مادر نیستی

آه از باران مگو وقتی که مادر نیستی

داغِ مادر را فقط قدری چشیدن مشکل است

از همه از هرکسی او بیشتر آورده است

هرکه با سر آمده خانم سه سر آورده است

او فقط خود را نه بلکه دو پسر آورده است

دو پسر نه دو سپر نه دو جگر آورده است

قبلِ قربانی شدن شانه کشیدن مشکل است

داد اول بازهَم روزیِ میکا

  • شنبه
  • 9
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 12:34
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب

مناجات مام زمان (عج) -(از دو چشمت نگاه می‌خواهیم ) * محمد علی بیابانی

677

مناجات مام زمان (عج) -(از دو چشمت نگاه می‌خواهیم ) از دو چشمت نگاه می‌خواهیم

در نگاهت پناه می‌خواهیم

خانه‌ای در محلهٔ خورشید

کوچه‌ای رو به ماه می‌خواهیم

خسته، تنها، غریب، آواره

گم شدیم از تو راه می‌خواهیم

ما تو را از خدا نخواسته‌ایم

ما فقط اشتباه می‌خواهیم

کوهی از لطف دیده‌ایم اما

باز هم از تو کاه می‌خواهیم

از نگاه تو گریه ای جاری

از گلوی تو آه می خواهیم

راهی شش گوشه هستیم و

توشهٔ بین راه می‌خواهیم

توشهٔ کربلا شب جمعه

گریه در قتلگاه می‌خواهیم

  • شنبه
  • 9
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 13:19
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب

مباهله -(مضطرب بودم از نخستین روز ) * علی مشهوری

421

مباهله -(مضطرب بودم از نخستین روز ) مضطرب بودم از نخستین روز

آخر ماجرا چه خواهد شد؟

آن همه ترس بی دلیل نبود

عاقبت آنچه که نباید شد

از همان بار اوّل، آن لحظه

که نگاهم به چشم او افتاد

برق چشمش مرا گرفت انگار

عطر او بوی آشنا می‌داد

پیش چشمان من مجسّم شد

یک به یک آیه آیه‌ی انجیل

نام او بود وعده‌ی موعود

یک نفر از تبار اسماعیل

من و چند اُسقف دگر با هم

نزد او آمدیم از نجران

تا ببینیم حرف حق با کیست

چیست دین حقیقی؟ این یا آن؟

آمد از جانب خداوندش

راهکاری که ختم قائله بود

بعد از آن بحث‌های پی در پی

آخرین راهمان مباهله بود

روز موعود آمد و رفتیم

ما و سی‌صد تن دگر به مقر

خشکمان زد، همین که دیدیمش

آمد از راه با چهار نفر

  • شنبه
  • 9
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 13:27
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب
 محمد قاسمی

مناجات امام حسین (ع) -(نيّت اگـر سـوختن به پاي حسين است ) * محمد قاسمی

634
1

مناجات امام حسین (ع) -(نيّت اگـر سـوختن به پاي حسين است ) نيّت اگـر سـوختن به پاي حسين است

طالب اين اشك ها خُـداي حسين است

طبق روايت حُسين كُشته ي اشك است

اشكي اگر ريختم براي حسين است

در همه جا گفتـگوست از حَسناتـش

در همه جا صحبت از وفايِ حسين است

يك سر و گردن سر است از همه در حشر

هركه سرش خاك زيرِ پاي حسين است

سر به هوا كِي شود از عشق مَجـازي؟

آن كه سرش گرم در هواي حسين است

چون حرمش عرش و روضه اش حرم اوست

عرش خدا خيمه ي عزاي حسين است

جامه ي اِحرام حاجـيان مُـحـرّم

پيـرُهن مشكي عـزايِ حسين است

خوب نظر كن به چارگوشه ي عالم

هركه غريب است آشناي حسين است

خرج عزاي حُسين كن نَفَـست را

اي كه دَمِ گرمت از عطاي حسين است

نيســتم اندازه ي گـدا

  • شنبه
  • 9
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 14:28
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب

مناجات امام حسین (ع) -(در بند عشق هر که شد آزاد می شود ) * حامد آقایی

657

مناجات امام حسین (ع) -(در بند عشق هر که شد آزاد می شود ) در بند عشق هر که شد آزاد می شود

این صیدِ عشق بر همه امداد می شود

شیرنی دم تو که جای خودش حسین

مجنونِ چای تلخ تو فرهاد می شود

ما از صفای مجلستان با صفا شدیم

گر دل خرابتان شود آباد می شود

خاصیت نشستن بر فرش روضه است

با دل هر آنکه آمده استاد می شود

عیسی اگر که گفته شده زنده مانده است

در مجلس عزای شما یاد می شود

هر جا که روضهٔ تو به پا بود حاضریم

صد شکر ناله بهر تو فریاد می شود

هر کس غمینِ روضه نباشد غمین بود

هر کس به روضه گریه کند شاد می شود

هر دل که بر غم‌ و به بکای تو خو گرفت

بر تیر مشکلات چو فولاد می شود

بی نورِ روضه های تو پژمرده می شویم

ما بی توسل به تو افسرده می شویم

  • یکشنبه
  • 10
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 09:17
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب

مناجات امام حسین (ع) -(توفیق اشک با تو ، باران روضه با من ) * ناصر دودانگه

730
1

مناجات امام حسین (ع) -(توفیق اشک با تو ، باران روضه با من  ) توفیق اشک با تو ، باران روضه با من

(بگذار تا بگریم چون ابر در بهاران)

گفتی که بی سپاهی من آمدم که شاید

اشک از دلت بشوید اندوه روزگاران

یالیتنای ما کاش ، مرهم شود به زخمت

ناقابل است اگرچه ، در محضرت سر و جان

نزدیک کربلایی بوی بلا می آید

دور سر رقیه ، اسپند را بگردان

دلتنگ ماه گریه ، هستم شبیه هرسال

اسپند اگر نداری قلب مرا بسوزان

ای کاش خواهر تو یک لحظه غم نبیند

ای کاش جانماند طفلی در این بیابان

آرامش سرت را سنگی به هم نریزد

بر روی نی نباشد گیسوی تو پریشان ...

زهرا عزایه گلدی ،داغلار سنه قان آغلار

ای تک قالان بلاده ، مظلوم اولن حسین جان

  • یکشنبه
  • 10
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 09:27
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب
 قاسم نعمتی

دودمه -(گرچه آواره شدم خانه ات آباد حسین) * قاسم نعمتی

442

دودمه  -(گرچه آواره شدم خانه ات آباد حسین) گرچه آواره شدم خانه ات آباد حسین
یااباعبداله
بین راه تو و زینب سرم افتاد حسین

  • یکشنبه
  • 10
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 10:30
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب
 قاسم نعمتی

دودمه شب اول محرم -(همه دار و ندارم به تو تقدیم کنم) * قاسم نعمتی

437

دودمه شب اول محرم  -(همه دار و ندارم به تو تقدیم کنم) همه دار و ندارم به تو تقدیم کنم
لک لبیک حسین
با تن بی سر از اینجابه تو تعظیم کنم

  • یکشنبه
  • 10
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 10:32
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب

ورود به محرم -(فهمیدم از دور و برم، آمد محرّم) * مرضیه عاطفی

480
1

ورود به محرم -(فهمیدم از دور و برم، آمد محرّم) فهمیدم از دور و برم، آمد محرّم
لبریز شد چشم ترم، آمد محرّم

در کنج هیئت ها علَم را تکیه دادند
با إذن شاه با کرم، آمد محرّم

مثلِ لهوف و مقتل إبن مقرّم
سر تا به پا شعله ورم، آمد محرّم

کنج حسینیه؛حسن(ع) سینه زد و گفت
دیدی چه آمد بر سرم، آمد محرّم

فطرس خبر آورده که امشب نوشته-
جبریل بر بال و پرم...آمد محرّم

پیراهنم مشکی شده! چون همزمان با-
تعویض ِ پرچم در حرم آمد محرّم

میخواست از من دور باشد شرّ شیطان
دلواپسم شد مادرم، آمد محرّم

جان میدهم در آیه هایِ سورۂ کهف
آتش گرفته حنجرم، آمد محرّم!

رخت عزا پوشید زینب(س)! گفت با اشک...
خون گریه کن ای معجرم! آمد محرم!

  • یکشنبه
  • 10
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 11:00
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب

ورود به محرم -(جان زینب بیا که برگردیم) * محمد حبیب زاده

631

ورود به محرم -(جان زینب بیا که برگردیم) جان زینب بیا که برگردیم
دل من شور میزند این بار

نکند بار آخری باشد
در کنار همیم ای دلدار

بی ابلفضل بر نمیگردم
میبرندم به کوچه و بازار

من که داغ فراق ها دیدم
تو دگر داغ بر دلم نگذار

قاتلت نعره میکشد سر من
خواهرت را به قاتلت نسپار

با ابهت رسیده ام اینجا
دشمنان تو میکنندم خار

زیر پاهای کودکان بی تو
میرود خار قد یک مسمار

حاضری سهم زینبت بشود
ُهو شود در برابر انظار

چشمم از اشک میشود لبریز
تا که یاد تو میکنم هر بار

از فراق تو زود میمیرم
چون تو را دوست دارمت بسیار

به نگاهت دخیل میبندم
چشم به راهم تو را کنم دیدار

  • یکشنبه
  • 10
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 11:26
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب
 مجتبی صمدی شهاب

شب اول محرم -(من آمدم که گریه کنم دست من بگیر ) * مجتبی صمدی شهاب

685

شب اول محرم -(من آمدم که گریه کنم دست من بگیر ) من آمدم که گریه کنم دست من بگیر
ترسم زمان رود شود این عرصه زود، دیر

قسمت نشد اگر که جوانمرگ تو شوم
لطفی نما شوم درِ این خانه پیرِ پیر

باشد مرا به نوکری خود مکن قبول
من داد میزنم که شمائی به من امیر

ماه محرّم است خودم که نیامدم !
زهرا(س) مرا کشانده دوباره به این مسیر

چونکه شفای تو اشک است، فاطمه(س)
بر گریه بر عزای تو کرده مرا اجیر

آخر شنیده ام به غمت خنده کرده اند
بر خشکی لبان تو در خشکی کویر

مثل زنی که مُرده جوانش شبانه روز
من زار میزنم به تن رفته در حصیر

  • یکشنبه
  • 10
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 13:26
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب
 مجتبی صمدی شهاب

شب دوم محرم -(از آنزمان که خیمه را برپا نمودی) * مجتبی صمدی شهاب

543

شب دوم محرم -(از آنزمان که خیمه را برپا نمودی) از آنزمان که خیمه را برپا نمودی
در بین این صحرای غم مأوا نمودی
دوش مرا تکیه گه غمها نمودی
خونِ دوباره بر دلِ زهرا نمودی

غم ذرّه ذرّه قلب من را آب کرده
این سرزمین روح مرا بی تاب کرده

تو گفته بودی میهمان کوفیانیم
تو گفته بودی در امانِ کوفیانیم
آرام از دست و زبانِ کوفیانیم
محبوبِ هر پیرو جوان کوفیانیم

از چه به استقبالمان لشکر رسیده؟
سدّ ره ما نیزه با خنجر رسیده

دلشوره افتاده به جانم جانِ خواهر
کج کن مسیر رفتنت را سوی دیگر
برخیز برگردیم تا شهرِ پیمبر
بازی نکن با قلب زینب ای برادر

یک دل فقط دارم که آن بر تو سپُردم
اصلا نزن حرف از جدائی تا نمُردم

عبّاس را فرمان بده جولان نماید
با غُرّشی این قو

  • یکشنبه
  • 10
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 13:30
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب

ورود به ماه محرم -(فهمیدم از دور و برم، آمد محرّم) * مرضیه عاطفی

633
2

ورود به ماه محرم -(فهمیدم از دور و برم، آمد محرّم) فهمیدم از دور و برم، آمد محرّم
لبریز شد چشم ترم، آمد محرّم

در کنج هیئت ها علَم را تکیه دادند
با إذن شاه با کرم، آمد محرّم

مثلِ لهوف و مقتل إبن مقرّم
سر تا به پا شعله ورم، آمد محرّم

کنج حسینیه؛حسن(ع) سینه زد و گفت
دیدی چه آمد بر سرم، آمد محرّم

فطرس خبر آورده که امشب نوشته-
جبریل بر بال و پرم...آمد محرّم

پیراهنم مشکی شده! چون همزمان با-
تعویض ِ پرچم در حرم آمد محرّم

میخواست از من دور باشد شرّ شیطان
دلواپسم شد مادرم، آمد محرّم

جان میدهم در آیه هایِ سورۂ کهف
آتش گرفته حنجرم، آمد محرّم!

رخت عزا پوشید زینب(س)! گفت با اشک...
خون گریه کن ای معجرم! آمد محرم!

  • یکشنبه
  • 10
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 15:21
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد