بیا زینب
بیا زینب وداع آخرین است
دگر دیدار ما در واپسین است
نگاهم با غم رفتن عجین است
نگاهت غرق آهی آتشین است
******
بیا زینب انیس قلب زارم
بیا بنشین دم آخر کنارم
بیا تا از غم فردا بگویم
وصایایم یکایک برشمارم
غم است و آتش درد جدایی
به حدّ بینهایت غصه دارم
از این دل ناگرانی سوزم آخر
امان از غصههای بیشمارم
دم آخر دلم لبریز درد است
اسیر چرخ شُوم روزگارم
وداع آخرینم میگدازد
فضای سینة اندوهگسارم
بیا زینب وداع آخرین است
******
کنون آمادة جنگ و جهادم
به روی دُلدُل عشقم سوارم
به میدان میروم دیگر نیایم
بهسوی کوی جانان ره سپارم
یتیمانم به دست قابل تو
تو را دست خداوند میسپارم
اگر تنهای
- پنج شنبه
- 15
- فروردین
- 1398
- ساعت
- 16:15
- نوشته شده توسط
- محمدرضا سروری