حضرت علی اکبر علیه‌السلام

مرتب سازی براساس

غزل مدح حضرت علی اکبر علیه‌السلام -(صدا نزدیک می‌آید صدای پای پیغمبر) * عباس همتی

638

غزل مدح  حضرت علی اکبر علیه‌السلام -(صدا نزدیک می‌آید صدای پای پیغمبر) صدا نزدیک می‌آید صدای پای پیغمبر
جوانی می‌رسد از راه با سیمای پیغمبر

به آغوش نبوت بازگردانده‌ست یثرب را
تو گویی احمدی دیگر نشسته جای پیغمبر

دوباره با اذانش جان گرفته رکن حنانه
نهفته بین لب‌هایش دم عیسای پیغمبر

نگاهش قطره قطره آیۀ «والشفع و الوتر» است
ندارد صوت قرآنش به جز آوای پیغمبر

به هنگام نظر کردن به آن خلق نکوی او
می‌افتد هر کسی یاد جوانی‌های پیغمبر

شنیدن‌ها به دیدن ختم شد آن هم چه دیداری
نشد برخیزد از جایش به پیش پای پیغمبر
::
به دنیای تو اول راه می‌یابند و بعد از آن
جوان‌ها انس می‌گیرند با دنیای پیغمبر

  • جمعه
  • 3
  • خرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 16:38
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

غزل مدح حضرت علی اکبر علیه‌السلام -(از نسل حیدری و دلاورتر از تو نیست) * مجید تال

992
1

غزل مدح  حضرت علی اکبر علیه‌السلام -(از نسل حیدری و دلاورتر از تو نیست) از نسل حیدری و دلاورتر از تو نیست
یعنی پس از علی، علی‌اکبرتر از تو نیست

منطق قبول داشت که با خُلق و خوی تو
شخصی میان خَلق، پیمبرتر از تو نیست

آنان که در شجاعت تو شک نموده‌اند
خیبر بیاورند که حیدرتر از تو نیست

آخر خلیفه خسته شد و اعتراف کرد
از مردمان شهر کسی برتر از تو نیست

ساقی کنار حوض نشسته‌ست منتظر
حالا برو بهشت که کوثرتر از تو نیست

هر کس که بویی از تن تو برده گفته است
در دشت کربلا گل پرپرتر از تو نیست

  • جمعه
  • 3
  • خرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 16:40
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

قیصیده حضرت علی اکبر علیه‌السلام مدافعان حریم اهل‌بیت -(باید که تن از راحت ایام گرفتن) *حجه الاسلام والمسلمین جواد محمد زمانی

490

قیصیده حضرت علی اکبر علیه‌السلام مدافعان حریم اهل‌بیت -(باید که تن از راحت ایام گرفتن) باید که تن از راحت ایام گرفتن
دل را، ز صنم‌خانۀ اوهام گرفتن

ناکام شد آن‌کس که به یک عمر ندانست
از ساغر دنیا نتوان کام گرفتن

از تیر و کمان اجلت نیست رهایی
هر گور نشانی‌ست ز بهرام گرفتن...

تا چند سرا از قفس دام گزیدن؟
تا چند سراغ هوس خام گرفتن؟

ای دل بطلب وعده دیدار که زیباست
آرام دل از یارِ دلارام گرفتن

فرمود که باید دل از این دام گرفتن
عبرت ز دغل‌کاری ایام گرفتن

فرمود بترسید که رایج شود این‌بار
مروان شدن و مردِ خدا نام گرفتن

از مثل یزید آیۀ تطهیر شنیدن
از آل‌امیه خطِ اسلام گرفتن

از خدعۀ دشمن بهراسید، روا نیست
پیغام به او دادن و پیغام گرفتن

باید به شب میکدۀ شوق، رسیدن
از جام شهادت میِ

  • جمعه
  • 3
  • خرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 16:41
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

شعر رباعی حضرت علی اکبر(ع) -(برخیز و کفن بپوش سر تا پا را) * غلامرضا شکوهی

1867
1

شعر رباعی حضرت علی اکبر(ع) -(برخیز و کفن بپوش سر تا پا را) برخیز و کفن بپوش سر تا پا را
تا گریه کنند آن قد و بالا را
آغوش کفن را به تنت رنگین کن
تا زنده کنی پیام عاشورا را

آن آینه‌ای که یک علی‌اکبر داشت
در چهرۀ خویش نقش پیغمبر داشت
در فصل مهیب برگ‌ریز پاییز
دست از گل بهترین بهارش برداشت

  • سه شنبه
  • 18
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 15:04
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب

شعر غزل حضرت علی اکبر(ع) -(غرقِ حماسه است طلوعِ پگاه تو) * جواد محمد زمانی

517

شعر غزل حضرت علی اکبر(ع) -(غرقِ حماسه است طلوعِ پگاه تو) غرقِ حماسه است طلوعِ پگاه تو
خورشید می‌دمد ز تماشای ماه تو

دلتنگ می‌شویم برای پیامبر
وقتی كه نیست آیهٔ فجر نگاه تو

با اشک‌های خویش فرستاده‌ام تو را
آبی نبود تا كه بپاشم به راه تو...

جایی برای بوسه به جسمت نمانده است
از بس که تیر، خیمه زده در پناه تو

صبح آشنای مدّ اذان تو بوده‌ایم
حالا چرا بریده بریده‌ست آهِ تو؟!

  • سه شنبه
  • 18
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 15:05
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب
 محسن راحت حق

مدح حضرت علی اکبر -(داده ام دل به توّلایِ کسی مثلِ علی) * محسن راحت حق

891

مدح حضرت علی اکبر -(داده ام دل به توّلایِ کسی مثلِ علی) داده ام دل به توّلایِ کسی مثلِ علی
مستم از نرگسِ شهلای کسی مثلِ علی

زده ام چنگ به دامانِ کسی که نبی است
عاشقم بر قد و بالای کسی مثلِ علی

زده بر ماهِ فلک..طعنه رخِ زیبایش
مات کرده رخِ زیبای کسی مثلِ علی

«کیست این شاهدِ غیبی که پُر از طنّازی ست»
«کار او پایِ رکابِ پدرش سربازی ست»

این همان احمدمختارِ حسین ابن علیست
پسر ارشد و‌دلدارِ حسین ابن علیست

هیبت اش حیدری و تیغِ کج اش صف شکن است
این همان حیدر کرّارِ حسین ابن علیست

با قدم هاش دل از حضرت لیلا ببرد
بودنش رونقِ بازارِ حسین ابن علیست

«هاشمی طلعت و زیبا رخ وشیرین دهن است»
«صورتاْ مثلِ محمّد شده و‌ بوالحسن است»

علیِ اکبری و ارشد اولادِ حسی

  • چهارشنبه
  • 13
  • فروردین
  • 1399
  • ساعت
  • 12:38
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

متن شعر حضرت علی اکبر علیه السلام -(کعبه عشق حسین است و دمادم دارد) * محمد حبیب زاده

585
1

متن شعر حضرت علی اکبر علیه السلام -(کعبه عشق حسین است و دمادم دارد) کعبه عشق حسین است و دمادم دارد
حجرالاسود لبهای تو را می بوسد...

  • دوشنبه
  • 18
  • فروردین
  • 1399
  • ساعت
  • 18:37
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

متن شعر در مدح حضرت علی اکبر علیه السلام -(شعر استقبال از محرم(ماه محرم آمده باید دگرشوم)) * محمد حبیب زاده

709

متن شعر در مدح حضرت علی اکبر علیه السلام -(شعر استقبال از محرم(ماه محرم آمده باید دگرشوم)) آیینه ی مصطفی رسیده
با هیبت مرتضی رسیده

زیر قدمش شکوفه باران
دلداده ی مجتبی رسیده

روی پر جبرییل با ناز
روح کرم و دعا رسیده

عطار نبی خصلت عشاق
با عطر گل سخا رسیده

با اینکه علیست و محمد
با جلوه ای از خدا رسیده

گویی شده باز وحی قرآن
در کسوت انبیا رسیده

از عرش خدا ندا میاید
آقای فرشته ها رسیده

آغوش حسین گاهوارش
بر سفره دل صفا رسیده

کوری دوچشم دشمن پست
خیرش به منه گدا رسیده

خوشحالم و نعره میزنم جان
شهزاده ی کربلا رسیده

دلبسته ی اکبر حسینیم
آواره ی حیدر حسینیم...

۹۹/۱/۱۶

  • دوشنبه
  • 18
  • فروردین
  • 1399
  • ساعت
  • 18:38
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

متن شعر در مدح حضرت علی اکبر علیه السلام -(آیینه ی رب العالمینی به به) * محمد حبیب زاده

379

متن شعر در مدح حضرت علی اکبر علیه السلام -(آیینه ی رب العالمینی به به) آیینه ی رب العالمینی به به
عالی درجات و مه جبیبنی به به

پیچیده صدای صلوات ای جانم
تکرار محمد امینی به به

ای فاتح خیبر دل افروز حسین
کرار امیرمومنینی به به

گیسوی کمند تو همان حبلِ متین
وجه اللهی و حصن حصینی به به

ای نام تو آغازگر عشق و جنون
بر خاتم عاشقی نگینی به به

عالم همه خیبر و تو حیدر هستی
الحق که شبیه مرتضی سر هستی...

۹۹/۱/۱۷

  • دوشنبه
  • 18
  • فروردین
  • 1399
  • ساعت
  • 18:40
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

حضرت علی اکبر علیه السلام -(روز تولدت در وقت اذان مبارک) * محمد حبیب زاده

363

حضرت علی اکبر علیه السلام -(روز تولدت در وقت اذان مبارک) روز تولدت در وقت اذان مبارک
روز تولدت بر هفت آسمان مبارک
آیینه ی پیمبر خورشید عمر حیدر
روز تولدت بر هرچه جوان مبارک...

  • دوشنبه
  • 18
  • فروردین
  • 1399
  • ساعت
  • 18:42
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 سید پوریا هاشمی

متن شعر حضرت علی اکبر(ع) -(می شود گاهی وصال ازسختی هجران درست) * سید پوریا هاشمی

663

متن شعر حضرت  علی اکبر(ع) -(می شود گاهی وصال ازسختی هجران درست) یا علی اکبر مددی

می شود گاهی وصال ازسختی هجران درست
مثل لبخندی که شد ازدیده گریان درست

کوزه مجنون شکست و حال مجنون خوب شد
میکنند از اخم لیلا هم دوا درمان درست

از پیمبر زاده ما یک پیمبر آمده
یک ربیع الاول دیگر شد از شعبان درست

هم چراغ راه هم پشت وپناه است این علی
این چنین از ماهِ گردان شد بلاگردان درست

خانه ات آباد آقا!یوسف کنعان تو..
صد گلستان میکند از کلبه احزان درست

زین ولادت هم دل مولا و هم نوکر خوش است
مستی عشاق با ذکر علی اکبر خوش است

مینویسم هرچه احمد باز حیدر میشود
مینویسم هرقدَر الله! اکبر میشود

ساکن عرش است و عرش از او معلی میشود
کوثر محض است و آب از او مطهر میشود

هرکه یک دفع

  • دوشنبه
  • 18
  • فروردین
  • 1399
  • ساعت
  • 18:58
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 محسن صرامی

یا حضرت علی اکبر علیه السلام -(بر پا شده يك شور دگر باز به دنيا) * محسن صرامی

425
1

یا حضرت علی اکبر علیه السلام -(بر پا شده يك شور دگر باز به دنيا) بر پا شده يك شور دگر باز به دنيا
يا قاصدك آورده خبر باز به دنيا
يك بار دگر عالم هستي شده روشن
رو كرده از آفاق قمر باز به دنيا
ليلا پسر آورده به اين عالم خاكي
يا آمنه آورده پسر باز به دنيا
آورده علي ابن حسين ابن علي هم
يك جلوه اي از نور پدر باز به دنيا...

سر تا به قدم مظهر سيماي نبي بود
هر چند علي بود مسماي نبي بود
هم خلقأ و هم خلقأ و هم منطقأ اكبر
ياد آور سيماي دل آراي نبي بود
جاي نبي و فاطمه خالي ست در اين روز
اين گل نوه ي ام ابيهاي نبي بود
الحق كه مسلمان تو شد مرد يهودي
از بس قد تو هم قد رعناي نبي بود...

در كل ممالك خبري بهتر از اين نيست
بايد بنويسم پسري بهتر از اين نيست
اينگونه خبر آمده ا

  • دوشنبه
  • 18
  • فروردین
  • 1399
  • ساعت
  • 19:07
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

فضائل حضرت علی اکبر علیه السلام -(عزت نفس) *

521

فضائل حضرت علی اکبر علیه السلام -(عزت نفس) مردی از شامیان، علی اکبر، فرزند حسین(ع) را که مادرش آمنه، دختر ابو مُرّة بن عُروة بن مسعود ثقفی بـود و مـادر آمـنه نیز دختر ابوسفیان بن حَرب (جد یزید) بود، فراخواند و گـفت: تـو بـا امیرمؤمنان (یزید)، خویشاوندی داری و به او نزدیکی. اگر بخواهی، ما به تو امان می دهیم و بـه هـرکجا که دوست داشتی برو! علی اکبر گفت: «بدان که به خدا سوگند رعایتِ خـویشاوندی پیـامبر خـدا (ص)، لازم تر از رعایت خویشاوندی ابوسفیان است».
سپس به او هجوم بُرد و چنین سرود: من علی، پسـر حـسین بن علی ام. به خانه خدا سوگند که ما به پیامبر(ص) نزدیک تریم.

منبع:
محمدبن علی صدوق؛ الأمـالی؛ ص ۱۶۲

  • چهارشنبه
  • 17
  • اردیبهشت
  • 1399
  • ساعت
  • 12:23
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

حضرت علی اکبر -(وقت اذان ظهر چو اذن اذان گرفت) *

541

حضرت علی اکبر  -(وقت اذان ظهر چو اذن اذان گرفت) وقت اذان ظهر چو اذن اذان گرفت
گویی مسیح کرب و بلا تازه جان گرفت

اعجاز بین چه کرد اذان گوی کربلا
کاری که جان هر دو جهان، جان از آن گرفت

لب تشنه لب گشود و ز الله اکبرش
تنها نه جان حسین که جانی جهان گرفت

گفتا شهادتین به یکتایی اله
بر لب گواه، خاتم پیغمبران گرفت

آغوش دشت گشت پر از هیبت علی
وقتی شهادتین علی در اذان گرفت

قامت قیامتی که به قد قامت الصلوه
از قامتش بلند ستون،آسمان گرفت

سرو قدش چو محشر و محشر ز قامتش
حشر دگر ز قامت رعنا جوان گرفت

شبه رسول بود و به معراج کربلا
بر عرش گام زد ز بُراقش عنان گرفت

بعد از نماز ظهر که اذن جهاد خواست
گویی ز شاه تشنه لبان تازه، جان گرفت

چکمه به پا نموده حمایل به دوش و بعد
بر سر نهاده خُود و به دستی کمان گرفت

با دست دیگرش ز کمر تیغ حیدری
بر لب سرود ناد علی توامان گرفت

آن سبز پوش هاشمیان آفتاب مهر
همچون شهاب رخصتی از ‌کهکشان گرفت

فرمود میروی و رود جان ز تن مرا
خوش میروی برو که دلم، آنچنان گرفت

گامی بزن برابر من شبه مصطفی
با رفتن تو قلب زمین و زمان گرفت

شد عازم نبرد و ز هل من مبارزش
خصمش رمید و جان ددان بی امان گرفت

برگشت تشنه لب به بر شاه عالمین
او را حسین کام و زبان در دهان گرفت

یعنی که تشنه تر ز پسر هست این پدر
دل ها به حال خسرو لب تشنگان گرفت

همچون علی به خیبر کرب و بلا، علی
آمد دوباره سر ز تن ملحدان گرفت

ناگه حسین دید که هنگامه ای به پاست
خورشید دشت کرب و بلا ناگهان گرفت

آه از دمی که همچو علی فرق او شکافت
جا در میان حلقه ی اهریمنان گرفت

هر کس که داشت تیغ و سنان زد به پیکرش
هر کس نداشت عاریه از این و آن گرفت

آه از دمی که پیکر او گشت چاک چاک
گل بوسه ها ز خنجر و تیغ و سنان گرفت

آه از دمی که زین غم جان سوز فاطمه
زانوی رنج و غم به بغل در جنان گرفت

آه از دمی که چشم تر باغبان بدید
که اندر بهار عمر گلش را خزان گرفت

آه از دمی که خسرو لب تشنگان رسید
بر دامنش حسین سر خون چکان گرفت

گفتا که در عزای تو افتاده ام ز پای
افتاده ام ز پا دل کون و مکان گرفت

گفتا پدر فدای لب خشک و تشنه ات
روح و روان ز پیکر شاه زمان گرفت

گفتا ببین پدر که چه سیراب گشته ام
سیراب شد ز کوثر و، خلد آشیان گرفت

زینب اگر نبود،سر نعش اکبرش
می داد جان حسین چو از او توان گرفت
روی عبا نهاده تن چاک چاک او
از بحر بُردنش مدد از هر جوان گرفت

گفتا جواد از غم جانسوز اهل بیت
وز چشم عاشقانش اشک روان گرفت

خاموش ای جواد کز این شعر جان گداز
خون شد دو چشم و قلب امام زمان گرفت
جواد کریم زاده

  • یکشنبه
  • 23
  • شهریور
  • 1399
  • ساعت
  • 10:55
  • نوشته شده توسط
  • Fatemeh Mahdinia
ادامه مطلب

حضرت علی اکبر -(یادگار از ، نفسِ پاک پیمبر دارم) * روح الله قناعتیان

535
1

حضرت علی اکبر -(یادگار از ، نفسِ پاک پیمبر دارم) یادگار از ، نفسِ پاک پیمبر دارم
ذوالفقار دو دمِ حضرت حیدر دارم

با تو از نکهت سیبی ، ازلی لبریزم
در دلم ، رایحه ی یاسی مادر دارم

شاهِ شمشاد قدان خسرو شیرین دهنان
سر خوشم شادم از این که علی اکبر دارم

من علی اکبری ام، حیدری ام ، مادری ام
شادکامم که سه تا شعبه ی کوثر دارم

گرچه دستان من از شیر جمل کوتاه است
شاه زاده پسری ، جای برادر ، دارم

در قد و قامت رعنای تو هفتده رکعت
احمد و فاطمه و حضرت حیدر دارم

حاجی کعبه ی چشمان سیاهت شده ام
این چه حالیست که در لحظه ی آخر دارم

عاشقم دل به دلم نیست عزیزم تو بگو
با چه حالی دم رفتن دل خود بردارم ؟

روضه ی رزم تو شد مقتل جان کندن من
چه قدر دور و برم روضه ی مضطر دارم

رشته های تن صد پاره ی تسبیحت را
می دهم قول خودم بین عبا بردارم

اینکه پشت پدر و پهلوی تو می شکند
یادگاریست ، که از حادثه ی در دارم

یا بنّـــیَ لعن الله بقوماً ذبـحوک
یا بنّـــیَ لعن الله بقوماً قـتلوک

  • یکشنبه
  • 23
  • شهریور
  • 1399
  • ساعت
  • 14:48
  • نوشته شده توسط
  • Fatemeh Mahdinia
ادامه مطلب

حضرت علی اکبر(ع)، مدح -(عشق اگر معنا شود معنا علی اکبر است...) * عبد کریم

612
1

حضرت علی اکبر(ع)، مدح -(عشق اگر معنا شود معنا علی اکبر است...) عشق اگر معنا شود معنا علی اکبر است
دل بده بر قامتش رعنا علی اکبر است

نام او نام ولی و ذات او ذات نبی
ماه رویِ حضرت لیلا علی اکبر است

روی او رویِ خدا، الله اکبر مدح او
حقّ مُطلق،عالیِّ اعلا علی اکبر است

یوسف مصری نوا دارد ز عشق دلبرش
در عوالم دلبرِ زیبا علی اکبر است

محشری برپا کند در روز محشر صاحبم
در قیامت بخشش ما با علی اکبر است

قامتِ ارباب عالم در کنارِ او خمید
در سجودم دائما، هرجا علی اکبر است

هر کجا کردم نظر من دیده ام آیات حق
در مرام شیعیان عُظما علی اکبر است

برتر از حج و نماز و روزه و خمس و زکات
بهترین اذکار این دنیا علی اکبر است

دل نباشد طالب باغ جنان و حوریش
خالق آن جنتُ العلا علی اکبر است

رزم او مانند حیدر،هیبتش عباسی است
در میان معرکه غوغا علی اکبر است

تا قیامت خادم شهزاده اکبر میشوم
تا قیامت پرچمش بالا علی اکبر است

در کنارِ پیکرش افتاده بر خاک بلا
روح و جان و دلبر بابا علی اکبر است

این جوانِ دلربا تکثیر شد در کربلا
علت تکثیر عاشورا علی اکبر است

انتقام دشمنان را منتقم گیرد یقین
هر نوای مهدی زهرا علی اکبر است

  • یکشنبه
  • 1
  • فروردین
  • 1400
  • ساعت
  • 12:45
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

حضرت علی اکبر(ع)، مدح -(بگذار غم بر روی غم آوار باشد...) * عادل حسین قربان

302

حضرت علی اکبر(ع)، مدح -(بگذار غم بر روی غم آوار باشد...) بگذار غم بر روی غم آوار باشد
بگذار این دل، تا ابد بیمار باشد

وقتی که چشمت خواب را از من ربوده
بگذار چشمم تا سحر بیدار باشد

می‌سوزم و می‌بارم از اندوهِ هجران
تا صبح، کارم گریه‌های زار باشد

مثلِ‌تو، هرگز نیست در عالَم، اگرچه
هم‌چون منی، دور و برت بسیار باشد

با تو بمیرم کاش...، اصلاً هم مهم نیست
پشتِ سرم حرف و سخن بسیار باشد

از تو، برای دیدنم، انکار باشد،
از من، برای دیدنت، اصرار باشد

ما را همین بس در دو روزِ عمرِ دنیا
شهزاده‌ی کرب‌وبلا، دلدار باشد

  • سه شنبه
  • 3
  • فروردین
  • 1400
  • ساعت
  • 12:34
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

حضرت علی اکبر(ع)، مدح وشهادت -(شرافت مات تشریفات والای علی اکبر...) * مصطفی متولی

850

حضرت علی اکبر(ع)، مدح وشهادت -(شرافت مات تشریفات والای علی اکبر...) شرافت مات تشریفات والای علی اکبر
تعالی شمّه ای از شأن اعلای علی اکبر

معاد پیچش زلفش نماد محشر کبری
قیامت جلوه ای از قد و بالای علی اکبر

تجلّی های پیغمبر در این آئینه بی وقفه
حرم را می کند محو تماشای علی اکبر

هم آوردی ندارد شیر حق در جنگ رو در رو
هزار الله اکبر، کیست همتای علی اکبر

به یک جولان چشمش قلب اردوگاه دشمن ریخت
عجب شوری به پا کرده است غوغای علی اکبر

نه تنها بهر استقبال از او پیغمبر آماده ست
خدا آغوش واکرده مهیّای علی اکبر

اگرچه حاصل عمرحسین از دست رفت اما
به رسم صبر تاب آورد تا پای علی اکبر

غم فرزند سنگین است، تا می شد تحمل کرد
ولی آخر به خاک افتاد بابای علی اکبر

به خاک افتاد طوریکه همه گفتند دق کرده
به خاک افتاد بین ارباً اربای علی اکبر

حسینافتاد از پا موقعی که دید افتاده
شکافی بین ابروهای زیبای علی اکبر

مسیحا آفرین آهی کشید و از نفس افتاد
خدایا کاش امکان داشت احیای علی اکبر

علیرا تکه تکه از تمام دشت آوردند
ولی کامل نشد انگار اعضای علی اکبر

تنش را در عبا چیدند پیش چشم بابایش
عموعباسبا دیگر عمو های علی اکبر

وحالا بین دارالحرب دور عمه ی سادات
بنی هاشم همه جمعند، منهای علی اکبر

  • سه شنبه
  • 3
  • فروردین
  • 1400
  • ساعت
  • 12:35
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 حمید رمی

حضرت علی اکبر(ع)، مدح -(سلام ای ماه را جانان؛ سلام ای شاه را نائب...) * حمید رمی

489

حضرت علی اکبر(ع)، مدح -(سلام ای ماه را جانان؛ سلام ای شاه را نائب...) سلام ای ماه را جانان؛ سلام ای شاه را نائب
سلام ای درد را درمان؛ سلام ای قلب را صاحب

به مدحت کاری از دست غزل که برنمی‌آید
چگونه وصف تو گویند شاعرها در این قالب

تو قرآن حسینی که خدا تقدیم او کرده
که در هر سوره نه؛ هر آیه داری سجده‌ای واجب

ملائک در دلِ هفت‌آسمان تنها تو را دیدند
فراوانند انجم؛ کیست غیر از روی تو ثاقب؟

گمانم صبح میلاد تو ای پیغمبر ثانی
کسی ناقوس نشنیده؛ اذان می‌گفته هر راهب

هنر زیباتر است آن‌گاه که خرج علی گردد
بخوان مداح؛ بسم‌اله؛ بگو شاعر؛ بزن مطرب

الا ای جارچی‌ها طبل بردارید که آمد
علی ‌بن ‌حسین ‌بن‌ علی ‌بن ‌ابی‌طالب

چه جذابیتی داری که عباس از طلوع صبح
به روی ماه تو مانده‌ست خیره تا دم مغرب

تو از راه آمدی تا پشت حق باشی و حق با تو
که از امروز می‌لرزد به خود هر ظالمِ غاصب

میان معرکه شانه به شانه با اباالفضلی
کدام ابله گمان کرده که بر این دو شود غالب

تو برمی‌گردی ای شیرِ جوانان بنی‌هاشم
تو رجعت می‌کنی با آن امام حاضرِ غائب

  • چهارشنبه
  • 4
  • فروردین
  • 1400
  • ساعت
  • 23:51
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

حضرت علی اکبر(ع)، مدح -(کلامی را نمی بینم که شأنش را عیان باشد...) * محمد جواد مطیع ها

352
3

حضرت علی اکبر(ع)، مدح -(کلامی را نمی بینم که شأنش را عیان باشد...) کلامی را نمیبینم که شأنش را عیان سازد
مگر لطف خدا جاری کلامی بر زبان سازد

مقامی را که ممسوس است در ذات خداوندی
چگونه میتواند چون منی آن را بیان سازد

رُخش احمد، قدش حیدر، نفسهایش مسیحایی
خدا آورده اورا تاکه رشک اِنس و جان سازد

از آن خُلق کریمانه که ارث از مجتبی برده
تواند از کرم دریا کران تا بی کران سازد

جنان آمد پدید از گوشه ی لبخند بابایش
در آغوش پدر خندد جنانی در جنان سازد

پِی آب حیاتندو نمیدانند اگر خواهد
جهان پیر را با یک نگاه خود جوان سازد

اگر افتاده از پایی بزن درب سرایش که
زِ هَر افتاده گیرد دست از او یک قهرمان سازد

دلا غافل مشو یکدم ز الطاف علی اکبر
که هر چه از خدا خواهی علی اکبر همان سازد

پدر آمد به بالینش که ای سرو رشید من
مخواه اینگونه داغ تو، قد من را کمان سازد

  • چهارشنبه
  • 4
  • فروردین
  • 1400
  • ساعت
  • 23:59
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

حضرت علی اکبر(ع)، مدح -(زمین سراسر، زمان سراسر، جهان سراسر علی اکبر...) * مهدی جهاندار

997
1

حضرت علی اکبر(ع)، مدح -(زمین سراسر، زمان سراسر، جهان سراسر علی اکبر...) زمین سراسر، زمان سراسر، جهان سراسر علیّ‌اکبر
به قلب لشکر بزن که آمد علیّ دیگر، علیّ‌اکبر

بلند بالا، بلند همّت، بلند اختر، بلند رُتبت
چه ماه سیما، چه ماه طلعت، چه ماه منظر علیّ‌اکبر

شراب وحدت، شراب باقی، شراب رحمت، شراب ساقی
شراب شیرین، شراب نوشین، شراب شکّر علیّ‌اکبر

به چشم و ابرو، به زلف و گیسو، به خُلقِ اعظم، به نطقِ نیکو
شبیه پیغمبر است و گویی خود پیمبر؛ علیّ‌اکبر

محمّد آمد محمّد آمد، همانکه باید می‌آمد آمد
علیّ لیلا، علیّ زهرا، علیّ حیدر، علیّ‌اکبر

حسین آمد حسین ثانی، چنانکه افتد چنانکه دانی
پر از هیاهو، پر از جوانی، جوان لشکر علیّ‌اکبر

علیّ‌اصغر چه قد کشیده، به قاسم‌بن‌الحسن رسیده
خدای عبّاسش آفریده، کمی جوان‌تر علیّ‌اکبر

مؤذنی با تمام قامت، اقامه‌ی عشق و استقامت
قیام ِ قدقامت قیامت، اذان محشر علیّ‌اکبر

صلای اللهُ اکبر است این، صدا بزن نام دلبر است این
علیّ‌اکبر علیّ‌اکبر علیّ‌اکبر علیّ‌اکبر...

  • پنج شنبه
  • 5
  • فروردین
  • 1400
  • ساعت
  • 00:01
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 سید پوریا هاشمی

حضرت علی اکبر(ع)، مدح -(ماه روزیم و آفتاب شبیم...) * سید پوریا هاشمی

646

حضرت علی اکبر(ع)، مدح -(ماه روزیم و آفتاب شبیم...) ماه روزیم و آفتاب شبیم
از قدیم عاشقیم! در طلبیم
ما عجم زادگان منتخبیم...
که گرفتار دلبری عربیم

این که هم‌ احمد است، هم علی است
علی بن‌ الحسینِ اَوَّلی است

بیخیال غم و مصیبت و درد
اُم لیلا مسیح را آورد
همه مستش شدند فَردا فرد!
پدر از دیدنش چه کیفی کرد...

تا حسین است، اسم اعظم علی ست
پدرش هم علی، پسر هم علی ست

مثل پروردگارِ خود اکبر
مثل اجدادِ خویش پیغمبر
مثل بابابزرگِ خود حیدر
مثل زهراست خیرِ او کوثر

احمد و حیدر و حسن شده است
حاصل جمع پنج تن شده است

آنچه دارد تمامی اش نور است
آنچه را خواسته ست مقدور است
آنچه میلش کشیده انگور است
با علی جمع کربلا جور است

اهل عالم! بهشت ازین باب است
قبله پایین‌ پای ارباب است

درد دادیم و دارو آورده
باخودش دام گیسو آورده
هر زمان خم به ابرو آورده
دشمنان را به زانو آورده

وقت پیکار عزم او جزم است
علی اکبر، معلم رزم است

برکتی را که بوی نان دارد
حکمتی را که امتحان دارد
کعبه ای را که حق مکان دارد
همه را اکبر جوان دارد

اینکه آیینه‌ی جمال خداست
شرف الشمس سیدالشهداست

وسعتش انتها ندارد که
بی علی دل بها ندارد که
جنت حق صفا ندارد که
شاه پایین‌ پا ندارد که

السلام علیک یا دلبر
بِاَبی انت یا علی اکبر

در غمِ روضه امتداد تویی
کاف و ها، یا و عین و صاد تویی
آنکه بی درد جان نداد تویی
آنکه خورده لگد زیاد تویی

لحظه ی احتضار جان تو شد
پدرت تشنه ی اذان تو شد

چه حیاتی است جاری از دهنت
چه مماتی است دست و پا زدنت
چه رواقی است وسعت بدنت
چه عبایی است خرج آمدنت

این جوانان تو را که میبردند
تو زمین ریختی زمین خوردند

  • پنج شنبه
  • 5
  • فروردین
  • 1400
  • ساعت
  • 00:04
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

حضرت علی اکبر(ع)، مدح -(داد دستان ملائک قلم و دفتر را...) * رضا دین پرور

343

حضرت علی اکبر(ع)، مدح -(داد دستان ملائک قلم و دفتر را...) داد دستان ملائک قلم و دفتر را
بعد جوشاند به فردوس برین، کوثر را
خواست هاتف به تناوب بنویسد یا عشق
جبرئیل آمد و گسترد برایش پر را
باید از ظرف زمین لیقه و جوهر می ساخت
شست با عطر گلاب نفسش قمصر را
تربتی از طرف کرببلا آوردند
تا نوشتند مقامات علی اکبر را

از گُل اشک کمی آب مهیا کردند
کام ما را ز شراب لب او وا کردند

می وزد از سحر ِ هر شب او بادِ بهشت
می شود زنده به یاد لب او یاد بهشت
از ازل چشم خدا صحنهء زیبایی را
مستند کرد به چشمش که شد ایجادِ بهشت
کمی از منظرهء صورت خود را پوشاند
که درآورد ز هجران خودش دادِ بهشت
بر لب هرچه بهشتی است فقط ناد علی است
و یقیناً که بُود ناد علی ناد ِ بهشت

شکرلله حسینی شدنم حیدری است
برکت عمر و جوانیم علی اکبری است

از عقیق دهنت لعل مکیدن چه خوش است
از مربّای لبت شهد چشیدن چه خوش است
ای که انگور طلب کرده ای از چشم حسین
خوشه انگور ز چشمان تو چیدن چه خوش است
چشم ها ظرفیت دیدنتان را چو نداشت،
اتفاقاً همه گفتیم شنیدن چه خوش است
چه نیازی به طبیب و به دوا و به شفا
تو اگر خواسته ای درد کشیدن چه خوش است

من گدا زاده، تو شهزاده علی اکبر عشق
من اویسم که تویی حضرت پیغمبر عشق

خلق کردند ز انفاس تو شب بوها را
بار دادند ز اشکت همهء جوها را
در جنان فاطمه چون گیسویتان را می بافت
گره بر زلف تو می زد سر گیسوها را
سفره ات پهن شد و از شب اول دیدیم
که جدا کرده علی سهم علی گوها را
روی گهواره دستان پدر خوابیدی
تا بیارند برای تو پر قوها را

آمدی و همه افلاک، عریضه شده است
ای اذان گوی حرم وقت فریضه شده است

آسمان ریخت به هم در شب روءیا شدنت
سوخت چشمان کویر از تب دریا شدنت
مادرت دور سرت مجمر اسفند گرفت
تا که چشمت نزند قصه ء لیلا شدنت
ای امید شب و روز دل ارباب حسین
آرزویش شده آقا شدنت پا شدنت
نذر لیلاست از آن روز که شیرت داد
پارکاب علم حضرت سقا شدنت

باده از دست خدا ای صنم مست بگیر
ماه هم شانهء عباس، علم دست بگیر

ای به ارباب کرم، از همه کس نائب تر
خاک بوسی تو از نان شبم واجب تر
به قد و قامت رعنات قسم غیر خودت
به حسین بن علی نیست کسی راغب تر
غیر عباس ندیدیم کسی را و نشد
اسدالله به اندازه تو غالب تر
بگذار آب بپاشند دم رفتن تو
که تویی طالب و زنهای حرم طالب تر

ماه شب های کویری پدر آهسته
ای عصای دم پیری پدر آهسته

ای که ابروی تو محراب عبادت شده است
جلوه ای کن که ببینند قیامت شده است
به ضریح لب تو بوسه زنان گفت حسین
شکرلله که توفیق زیارت شده است
می کشد شانه به مو می کشد آهی ز دلش
که به رخساره ات ای ماه حسادت شده است
هر طرف می نگرد جسم تو را می بیند
و تمام بدنت را که چه غارت شده است

به زمین خوردن تو دردسری بوده علی
به حرم بردن تو دردسری بوده علی

  • پنج شنبه
  • 5
  • فروردین
  • 1400
  • ساعت
  • 00:16
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 محمود ژولیده

حضرت علی اکبر(ع)، مدح -(بنام ایزد منان سخن کنم آغاز...) * محمود ژولیده

617
1

حضرت علی اکبر(ع)، مدح -(بنام ایزد منان سخن کنم آغاز...) بنام ایزد منان سخن کنم آغاز
که میکنند همه كائنات با او راز
فرود آورد او را فلک سر تعظیم
سجود آورد او را ملک به عجز و نیاز
خدا گواه که ما هم شبانه روز ، مدام
به شکر خلقت آل علی کنیم نماز
مَهی ز آل علی، حضرت علی اکبر
که اوست شبه پیمبر، هم اوست خالق ناز
مقام عصمت او را کسی نشد منکر
چنانکه دشمن او هم چنین کند ابراز
که اوست خَلقاً و خُلقاً و منطقاً چو رسول
و هست ذات نکویش چو او تمدن ساز

تمام حاجت ارباب را خدا داده
چقدر حق به علی اکبرش بها داده

على مکارم اخلاقِ مصطفا دارد
على فضائل و اوصافِ مرتضا دارد
علی به چهره ی او ختمُ الانبیا بیند
علی گواه که سیمای انبیا دارد
على اگر چه ز صلب حسین آمده است
ولی قَرابتی از نسل مجتبا دارد
على سزاست که اِحیا کند شهادت را
که روی بازوی خود، مُهر کربلا دارد
هزار مرتبه تبریک، اُم لیلا را
که در کمال، نشانها ز هل اَتا دارد
از ابتدا که ز جنت قدم بدنیا زد
به عمقِ سینه، برائت ز اشقیا دارد

همه وجود على اكبر است پیغمبر
بگو که آینه ای از خدا علی اکبر

چنانچه روبروی خصم، قد عَلَم بکند
سپاهِ دشمنِ قدّار، قَلع و قَم بکند
گهِ تقابلِ شمشیرهای زهر آگین
ز دشمنِ اُموی دست و پا قلم بکند
ز برقِ تیزیِ تیغِ ستم کُشَش در جنگ
عجيب وِلوله در اُردوی ستم بکند
رُخَش نبی، رجزش حیدری، قدَش عباس
مَهابَتَش بخدا پشت خصم، خم بکند
هماره نیّتِ پاکش، دفاع از دین است
اگر به معرکه ها، یاری حرم بکند
و با نمونه ای از "قاتَلَ کریما" نیز*
میان صحنه، به اعدای خود کرم بکند

کریم اِبنِ کریم آمده، خدا را شکر
تمام جودِ قدیم آمده، خدا را شکر

کرامت از در و دیوارِ خانه اش ریزان
ولایت است که از هر نشانه اش ریزان
به عاصیان نظر رحمتش خداگونه
به نوکران مدَدِ مشفقانه اش ریزان
ز اشک دیده ی او دانه دانه ی باران
به وقت زمزمه ی عارفانه اش ریزان
چه ناب داده شهادت: علی ولی الله
اذانِ عشق، ز شورِ ترانه اش ریزان
قدومش آینه ای از شکوه زهرائی
جلال فاطمی از هر کرانه اش ریزان
ادب نگر که به پایینِ پای بابایش
هزار روضه از این آستانه اش ریزان

به تن، لباسِ لقای خدا که می پوشد
برای یاریِ آل رسول می کوشد

قدم قدم ز حرم، دور سَروِ بستان شد
ز پیشِ دیده ی بابا، بسوی میدان شد
تمامِ جانِ پدر را به یک نگاه گرفت
نگاهِ آخرِ او قاتلِ غریبان شد
سرشکِ دیده ی زینب، پیام غربت داشت
دلِ خیام حرم جملگی پریشان شد
بسوی کفر، تو گویی نبی تهاجم بُرد
میانِ معرکه گویی علی نمایان شد
به اشتیاقِ فراوان به قلبِ لشکر زد
ولی میانه ی رزمش، عدو فراوان شد
ز فرطِ بارشِ شمشیر و نیزه و خنجر
کلامِ آخرِ اکبر، بیا پدرجان شد

پدر رسید کنارش چه سخت، با زانو
و مُرد و زنده شد از دستِ گرمِ یک بانو

* قاتلاً كريماً : بزرگوانه و جوانمردانه جنگیدن

  • پنج شنبه
  • 5
  • فروردین
  • 1400
  • ساعت
  • 00:23
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

حضرت علی اکبر(ع)، مدح و ولادت -(هستیم در میخانه دائم مست باده...) * رضا دین پرور

373

حضرت علی اکبر(ع)، مدح و ولادت -(هستیم در میخانه دائم مست باده...) هستیم در میخانه دائم مست باده
دارد چقدر اینجا گدایی استفاده
کوثر هوس کرده دل حیدر پسندم
بالا نشینم کرده یک ساغر چه ساده
با یا علی و یاعلی معراج رفتم
برده مرا تا عرش این پای پیاده
از چشمهای من بهشت افتاده وقتی
طوبای لیلا در مدینه بار داده
میگفت در گوشش اذان، میگفت اقامه
امشب علی هم داشت حالی فوق العاده
کاری ندارد از همه سلمان بسازند
وقتی تصدق میکنند این خانواده

حال خوشی در خلوت محراب داریم
امشب حسابی کار با ارباب داریم

یار گدای بی سر و سامان حسین است
مجنون لیلاییم لیلامان حسین است
آنکس که می میرد برای گریه ماییم
آنکس که عشقش کرده رسوامان حسین است
خیر از جوانی دیده ایم الحمدلله
ماها که یک عمر است دنیامان حسین است
دیوانه ی روی علی بن الحسینیم
بسکه خیال و خواب و رویامان حسین است
ذاتا" علی اکبر کرم دارد نگاهش
بسکه دوچشمش مثل آقامان حسین است
پایین پا سکوی پروازِ به بالاست
آنجا که سر جمع دعاهامان حسین است

مارا کنار سفره با آقا نشاندند
رزق مناجات سحرها را رساندند

ابروی او دائم سر پیکار دارد
یوسف کجا اینقدرها بازاردارد
از آستینش در می آید صد چو میثم
از بسکه نخل چشمهایش بار دارد
کار توسل های ما بالا گرفته
چون جلوه از هرپنج تن بسیار دارد
هم شانه ی عباس می آمد که گفتند
بین مدینه مجتبی هم یار دارد
از بس شده دلتنگ آغوش پیمبر
دائم به بوسیدن، حسین اصرار دارد
وقت سحر بین مصلای قیامت
صوت اذانش بیشتر بازار دارد

دیدیم در توحید چشمش ماسوا را
اول خدا، دوم خدا، سوم خدا را

تقسیم کردند از نگاهش نورها را
می، کرده اند از لعل او انگورها را
قدری نمک از سفره اش روزی مان شد
بعدا" خریدند از جوانها شور ها را
ما را سوار کشتی ارباب کردند
نزدیکتر دیدیم با او دورها را
تنزیل اسم اعظم حیدر فقط اوست
عیسا شفا داده است با او کورها را
دیدیم چون موسی شب هشت محرم
زیر نقاب چهره ی او طورها را
اکبر یکی دوتا سه تا ... یا صد برابر؟
فهمیده ایم از کثرتش منظورها را

در کربلا محشر به پا کرد و زمین خورد
لشکر برایش کوچه وا کرد و زمین خورد

وقتی مسیر روزدن فرقی ندارد
جان تو یا که جان من فرقی ندارد
او تشنه ی بابا و بابا تشنه ی او
این چار لب با یک دهن فرقی ندارد
آنجا که قصد نیزه ها نسل خلیل است
ابن الحسین ابن الحسن فرقی ندارد
این پیکری که جوشنش هم اربا"ارباست
بایک تن بی پیرهن فرقی ندارد
آقا عبایش را ز دوش خود درآورد
یعنی عبایش با کفن فرقی ندارد
گیسو پریشان عمه آمد از حرم دید
روح حسین و آن بدن فرقی ندارد

باخنده ها یکباره جانش را گرفتند
پیغمبر آخر زمانش را گرفتند

  • پنج شنبه
  • 5
  • فروردین
  • 1400
  • ساعت
  • 00:25
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

حضرت علی اکبر(ع)، مدح -(زیر پای پدرت جای تو شد حکمت چیست...) * میثم مفتاحی

276

حضرت علی اکبر(ع)، مدح -(زیر پای پدرت جای تو شد حکمت چیست...) زیر پای پدرت جای تو شد حکمت چیست
که زیارتگه پیغمبر و زهرا و علیست
مطمئنم که بهشت خاک کف پای شماست
نام من را کف پایت ای علی جان بنویس.

  • پنج شنبه
  • 5
  • فروردین
  • 1400
  • ساعت
  • 00:26
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 مرتضی اسکندری

در مدح حضرت علی اکبر(ع) -(آفتاب آئینه ای از روی ماه اکبر است) * مرتضی اسکندری

302

در مدح حضرت علی اکبر(ع) -(آفتاب آئینه ای از روی ماه اکبر است) آفتاب آئینه ای از روی ماه اکبر است
حاتم طایی گدای یک نگاه اکبر است

طاق ابرویش تجلی گاه نور ایزدیست
سینه ی مردان عاشق بارگاه اکبر است

مدعی هرگز نمی میرد شهید راه عشق
ذات حق فردای محشر دادخواه اکبر است

غم مخور حبل المتین است این جوان هاشمی
عالمی در روز محشر در پناه اکبر است

بی سبب قبرحسین بن علی شش گوشه نیست
زیر پای شاه دین آرامگاه اکبر است

عارفی بایوسف کنعان قیاسش کرده بود
عقل گفتا کین قیاست اشتباه اکبر است

یوسف کنعان کجا و یوسف لیلا کجا
صد زلیخا سائل زلف سیاه اکبر است

درشجاعت همچو جدش مرتضی بی باک بود

ضرب شصت نازنینش خود گواه اکبر است

خَلقاً و خُلقاً شبیه جد پاکش مصطفاست
فوق ادراک ملائک عزّ و جاه اکبر است

روز محشر مادرش زهرا شفاعت میکند
هر که در دنیا گرفتار نگاه اکبر است

  • یکشنبه
  • 26
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 18:03
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 مختار وطن پرست

عرض ارادت محضر حضرت علی اکبر(ع) -(ما مریدان امام اکبریم) * مختار وطن پرست

494

عرض ارادت محضر حضرت علی اکبر(ع) -(ما مریدان امام اکبریم) ما مریدان امام اکبریم
ما غلامان مرام اکبریم

رُو سخن ‌با ما ز میخانه مگو
ما همه سرمست جام اکبریم

گرچه مرغ زیرکیم از لطف دوست،
ای عجب پابست دام اکبریم

ما صبوحی از مِی وحدت زدیم
مست جامِ لعلْ فام اکبریم

لیلیِ لیلا بُوَد لیلای ما
ما جنونِ زلف ِ شام اکبریم

گر جهان همچون عروسان دلرباست
ما غلام کوی مام اکبریم

تخت و تاج این جهان زانِ شما
ما غبار زیر گام اکبریم

دعوی حرمت کجا و ما کجا
محترم از احترام اکبریم

پادشاهیّ ِ جهان از آنِ ماست
الله الله ما غلام اکبریم

واَعتصم فرمود یزدان حبل خویش
معتصم از اعتصام اکبریم

گر جهان صدها بلا بارد به خشم
ما مقاوم از قِوام اکبریم

روز و شب اندر منام و یقظه ها
مُحرِم بیت الحرام اکبریم

بی کلاه و بی کمر بی تخت و تاج
محتشم از احتشام اکبریم

ننگ‌ بادا نام اگر جوییم ما
مفتخر از فخرِ نام اکبریم

گر جهان ریزد بهم از بیخ و بن
منتظَم از انتظام اکبریم

انتظار از حد گذشت ای منتظَر
منتظِر بر انتقام اکبریم

ذوالفقار جانشکارت گر کشی
ما چو تیغی در نیام اکبریم

ای (نگینت) فخر شاهان جهان
بندگان ذو انتقام‌ اکبریم

  • سه شنبه
  • 9
  • شهریور
  • 1400
  • ساعت
  • 19:20
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد