کیست این پای کشیده
ز همه هست و
گرفته سر و جان را به سر دست و
به جانان شده پا بست و
ز صهبای وصال آمده سر مست و
گذشته ز تن و جان و سر و
افسر دخت و پسر و همسر و
هفتاد و دو یار و
نفسش سوخته از سوز عطش
حنجره اش خشک و دلش آتش و
چشمش شده دریا
نگه دوخته بر نیزه و شمشیر
سراپا شده از چار طرف
پیکر پاکش سپر تیر و
پیامش همه تهلیل و
کلامش همه تکبیر
به مرآت جمالش شده تفسیر کتاب
الله اکبر
به گمانم که خداوند بود پیش رو و
پشت سرش خیل رسولان مکرم،
سپهش یوسف و یعقوب و
مسیحا و کلیم است و
ذبیح است و خلیل الله و آدم
به سرش سایه ی پیغمبر اسلام و
یمینش ملک آب و
یسارش ملک خاک و
مطیعش ملک نار و
مریدش ملک باد و
زنند از ج
- شنبه
- 18
- آبان
- 1392
- ساعت
- 08:22
- نوشته شده توسط
- یحیی









