بوی خون می آید از قتلگاهت
گل زهرا شده پر پر
شده بین خون شناور
یکی میگه کنج مقتل
یا حسین غریب مادر
ای همه دار و ندارم
از چه تنهایت گذارم
در کنار پیکر تو
ای خوشا من جان سپارم
بوی خون می آید از قتگاهت
وا محمدا وا علیا وا غریبا وا غریبا
این که می بینی حسین است
کشته ای غریب و تنها
باغبانم من و تنها
میون این همه گلها
من گلی گم کرده دارم
هر طرف می جویم او را
سوزم از داغ جدایی
پر کشیده آشنایی
شمع و پروانه که جمعند
ای گل زهرا کجایی
من و یک صحرای ماتم
خیمه ها و شعله و غم
گل ریحانه شده گم
هر چه گل بوده شمردم
زینت دوش پیمبر
ای غریب آل حیدر
از چه روی خاک صحرا
جسم تو افتاده بی سر
ای قتیل وادی غم
از چه ای عز
- جمعه
- 3
- آبان
- 1392
- ساعت
- 07:27
- نوشته شده توسط
- یحیی