ولادت حضرت محمد (ص)

تهنیت تبریک بر اهل جهان
بر گروه مؤمنان و شیعیان
می سراید در چنین روزی عیان
در زمین و آسمانها قدسیان
در وجود آمد رئیس انبیا
مفخر عالم محمّد مصطفی

آمنه بانوی فخر ابجدی
مطلع خورشید مجد سرمدی
میکشد ناز قدوم احمدی
گویدش جانا پسر خوش آمدی
انتظارت میکشیدم روز و شب
در فراقت جان من آمد به لب

ای رجاءِ واثق هر دو سرا
علت تکوین کل ماسوا
راز دار خلوت غار حرا
مظهر ذات حق مالا یُری'
محرم راز حق داور توئی
فجر صادق از دل خاور توئی

چونکه پا بر عرصه ی عالم زدی
حق عطایت کرد تاج ارشدی
پاک و بی آلایشی از هر بدی
بر سرت از فوق ایدیهم یدی
فخر عالم وی مهین اصفیا
خاتم کل رسولان خدا

پاسدار مخلص قرآن و دین
دار امنش مهبط روح الامین
در یم ایجاد چون دری ثمین
گفته خود جان آفرینش آفرین
پاسبان ملک ایمان و عمل
لب چو تنگ شکّر و نطقش عسل

ای تو آموزنده ی هر اعتقاد
عدل و توحید و نبوت هم معاد
اشرف مخلوق بر ربّ العباد
زاهد شب شیر میدان جهاد
ای بحق گیرنده ی وحی خدا
من تو را از او نمی بینم جدا

شهریار عالم ملک وجود
خاشع و خاضعتر از اهل سجود
ساحت پاکش سراپا عشق جود
راح ریحان بهترین عطر و عود
صادر اول ز نور ذات حق
افتخار صانع رب الفلق

مقصد و منظور حی لامکان
خواجه ی کونین و پیر سالکان
آستانش گوشه ی باغ جنان
خاک بوسان درش لاهوتیان
لیل میلاد است بهر مُصطفی
اشک شوق از دیده میبارد "صفا"

• سه شنبه
• 5
• مرداد
• 1400
• ساعت
• 11:12
• نوشته شده توسط
• یوسف اکبری

نور احمد که بود نور خدا
متجلّیست ز انوار هُدا
امشب آن نور هویدا گشته
می دهد مژده ی نصرت ما را
صله ی ما بده یا ربّ جلیل
ز تولّای گُل عقده گشا
رهبر کلّ پیام آورها
رحمت واسعه ی جلّ جلا
تابش نور رخش رحمانی
بازتاب فلق کرّمنا
بنده ی پاک بشیر همگان
گشت از باغ نبوّت پیدا
سحر از بوی جمالش خوشبو
لیل از طرّه ی او گشت دُجی'
مصطفی احمد و محمود بود
نام نامیّ وی از سوی خدا
یار ما جوی در ابیات نخست
اوّلین حرف همه نام "صفا"
صدف خلقت حق را نازم
صادر اوّل از او شد افشا
فلق صبح از او یافت ضیا
می کند جمله ملائک نجوا
اوّل و آخر منظور آمد
پرتو نور فروزان هُدا

• سه شنبه
• 5
• مرداد
• 1400
• ساعت
• 11:16
• نوشته شده توسط
• یوسف اکبری

از نزول وحی، از آیاتِ قرآنی بگو
از تب غار حرا پیش از مسلمانی بگو

از شبِ شقّ القمر، از طاق کسری، از خسوف
از جهانی مملو از اعجازِ ربّانی بگو

از غرور از جهل، از سرمای دست دختران
از شکنجه گاه، از حالِ زمستانی بگو

از خدای لالِ مادرزاد؛ از لات و هبل
از رواج کفرِ مطلق هر چه میدانی بگو

مهربان و رحمةٌ للعالمین می خوانَمت
یامحمد(ص) از محبت های پنهانی بگو

باز کن دستار را با شیوهٔ تحت الحنک
دلبری کن از عجم! از یار ایرانی بگو

دوست دارم از لبت «سلمانُ منّا» بشنوم
لطفا از این قومیت با لحن جانانی بگو

از علی(ع) و جانشین خود در آغازِ غدیر
از همان که شیعه را شد باعث و بانی بگو

گرچه توصیفش هزاران سال فرصت میبرَد
قدرِ فهم ما...کمی از آن فراوانی بگو

ما ندیدیمَش بیا و جانِ مشتاقان، شبی-
-از نگاه نافذش وقت رجزخوانی بگو

از زمانی که درِ خیبر به دستش بوسه زد
زد زمین آنجا که مرحب را به آسانی، بگو

از هجوم ذوالفقارِ خشمگینش در اُحد
از فراری هایِ لبریز از پریشانی بگو

از لقب هایش که هر یک هست بابی از بهشت
از «أمیرالمؤمنین» در بیت پایانی بگو!

• پنج شنبه
• 29
• مهر
• 1400
• ساعت
• 15:23
• نوشته شده توسط
• مرضیه عاطفی

میلاد حضرت محمد(ص)

به دنیا آمده فخر زمین بر آسمان گردد
حبیب بی بدیل کردگار مهربان گردد

خدا خواهد که او گنج نبوت را شرف بخشد
رسول آخرینش برتمام انس وجان گردد

بود ماه ربیع و مکه با میلاد این مولود
دلیل رشک هر شهری به اکناف جهان گردد

ملائک صف به صف استاده از بهر تماشایش
به پیش پای او از سوی آنها گل فشان گردد

محمد نام زیبایش بود، محمود عالمها
عزیز کل ابنای بشر در هر زمان گردد

محمد احسن خلقت بود، خُلق عطیم او
دلیل کثرت خوبان و تقلیل بدان گردد

بود شاهنشه لولاک، دلیل خلقت افلاک
وبا او ختم دینها برخلائق ارمغان گردد

محمد نام زیبای تمام روزگاران است
که با ذکر اذان تا روز محشر جاودان گردد

بود میلاد او، میلاد خوبیهای این دنیا
مسلمانان عالم را همیشه دلستان گردد

.خوشا اینروز را بودن به زیر گنبد خضرا
به شادی در مدینه حصرت صاحب زمان گردد

شعر :اسماعیل تقوایی

• شنبه
• 1
• آبان
• 1400
• ساعت
• 01:53
• نوشته شده توسط
• اسماعیل تقوائی

اهنگ من این زخم
مدح و میلادیه حضرت رسول اکرم صلی الله علیه وآله و سلم
✍️ شاعر علیرضا علوی زنجانی ✍️

مژده شیعه لر بو گون گلوب محمد
افتخار کاینات آدیدی احمد
یارانوب کل خلایق بونا خاطر
نقدر وار نفسین سسله محمد

گویده آدی احمد
یرده آدیدی محمد
صلی علی محمد
و آل محمد

لنگر هفت آسمان گلوب جهانه
دوندیروب نوری مدینه نی جنانه
آدینا قربان اولوم گوزلدی آدی
ویرمروک بیز آدینی کل جهانه
بو نور لم یزلدی
گوزلدی چوخ گوزلدی
صلی علی محمد
و آل محمد

سرنگون اولوب بوگون تمام بتها
عالمه جلوه ویروبدی شاه بطحا
طاق کسرایه دوشوب لرزه بو گونده
گلدی انسانیتی. ایلیه‌ احیا
به به بدر الدجی دی
مثل شمس الضحی دی

صلی علی محمد
و آل محمد

جبرئیل نازل اولوب حضور یاره
دیدی منده گلمیشم بو افتخاره
الله امر ایلوری آدین قوین محمد
آناسی فخر ایلیوب گوزل نگاره
شاه شاهان محمد
گویلرده آدی احمد

صلی علی محمد
و آل محمد

• جمعه
• 15
• مهر
• 1401
• ساعت
• 19:05
• نوشته شده توسط
• سید محسن احمدزاده صفار

میلادیه حضرت محمد(ص)

هفدهم روز از بهار عاشقان
می تپد قلب زمین وآسمان

عرش اعلا غرق شادی وسرور
یمن میلاد عزیزی دلستان

چهره عالم تبسم کرده است
آمده دنیا حبیب انس وجان

نور حق تابیده بر ام القری
دامن بنت وهب روشن ز آن

عرشیان الله اکبر گو شدند
بهر محبوب خدای مهربان

نغمه اهلا وسهلا مرحبا
بر لبان جمله ی افلاکیان

نام زیبایش محمد باشد و
نقش بسته بردل هرکهکشان

جمله ی بت‌ها شکست وسرنگون
گشت با میلاد پاکش همزمان

طاق کسري هم شکست از هیبتش
سر فرود آورد پیشش ارمغان

آمده او تا رسول حق شود
آورد از دین پایانی نشان

آمده رحمت برای عالمین
صاحب خلق عظیم جاودان

زادروز او طلوع نیکی است
روز شادی وسرور بیکران

روز وحدت از برای مسلمین
هر مرام وهر زبان وهر مکان

او بود حبل المتین مسلمین
در همه اعصار خورشید عیان

ای خوشا بودن کنار مرقدش
کف زنان ودف زنان، شادی کنان

شادمان آوای وحدت سر دهیم
در کنار حضرت صاحب زمان

شعر:اسماعیل تقوایی

• سه شنبه
• 19
• مهر
• 1401
• ساعت
• 15:39
• نوشته شده توسط
• اسماعیل تقوائی

صل علی محمد،لبیک یا محمد(2)

پیمبر خاتمی،نور خدای جلی
رسالت عالمی،منتخب تو علی
روز تولد تو،روز شکست طاغوت
شب سیه فراری،ز یمن میلاد تو

تو آمدی به عالم،17ماه ربیع
آتش آتشکده،خاموش گشته همی
ترک به کاخ کسری،ز یمن میلاد تو
جهل و جهالت بمرد،موقع میلاد تو

خاتم المرسلینی،ابوالقاسم محمد
رئوف کل دینی،یا مصطفی محمد
در یتیم مکه،به دامن آمنه
ستاره ای درخشان،به دامن آمنه

آرزوی مدینه،مونده توی دل ما
دعا برا ظهور،مهدی گل مدینه
عیدی ما رو می ده،فاطمه در مدینه
عجل فرج ظهورک،دعای ما همینه

گنبد خضرای تو،آرزوی دل ماست
نابودی سعودی،امید این دل ماست
واژه به هم می بافه،ساقی به مدح مولا
چشم به لطف شما،داره درون دنیا

• پنج شنبه
• 22
• تیر
• 1402
• ساعت
• 21:59
• نوشته شده توسط
• یوسف اکبری

⬇️ بند ۱

بساط شورو شادیمون تو این شبا برپاس
دورباره لبـخـند مـحبـت روی ایـن لـبهاس
مــژده مـیـدن کـه اومـده آقـا رسـول الله
عـیـدی عـاشـقا بـدسـت حـضـرت زهراس

رأس کـراماتو سخا تویی رسول الله
منی که خاکمو طلا تویی رسول الله
بـهشـت مـن مـدیـنه و گـنبد خضراته
آیـیـنه ی خـدا نـما تـویی رسـول الله

مولانا مدد اباالزهرا

⬇️ بند ۲

تو شهریاری و جهان به زیر پای تو
روی لـب عـشــاقـه ذکـر و نـوای تو
دلامونو روشن کرده نور توحیدیت
نـغمـه سـرایی مـیکـنن همه برای تو

کمال اسوه های زیبایی رسول الله
تـو قمـر کـامـل دلــهایی رسول الله
اگه بخوام یه جمله ای ازتوبگم حتما
بـاید بگــم خدای آقایی رسول الله

مولانا مدد اباالزهرا

⬇️ بند ۳

بـهار جـان هـا اومـده سـتاره میبـاره
هرکی به عشق تو آقا یجور گرفتاره
اومـدی و عـرض ارادت مـیکـنم آقـا
تو دل عـاشـقـای تـو شـادیـه بسیاره

عشق تو کرده تو دلم اثر رسول الله
بسه برام نگاهی مختصر رسول الله
صـورت زیبـای تو مثل صورت ماهه
تنها تو مهربون ترین پدر رسول الله

مولانا مدد اباالزهرا

• یکشنبه
• 12
• شهریور
• 1402
• ساعت
• 17:07
• نوشته شده توسط
• یوسف اکبری

بند ۱
????
دردامو کردم فراموش
عشق توعالمو کرده مدهوش

تویی دنیای من / سرو سودای من
خداروشکر که تو/ شدی آقای من

ای آقا نوکرت هستم
ای آقا به تو دل بستم

بند ۲
????
آرزوی ما همینه
جشن بگیریم تو مدینه

مهرو مهتاب من / رویای ناب من
خیلی خوبه شدی/ آقا ارباب من

ذکری که خیلی شیرینه
عشق تو هست تواین سینه

بند ۳
????
شد تو عالم ستاره بارون
یامحمد میگم از دلو جون

تو شدی سرورم / هستی و دلبرم
تو امیری و من / آقاجون نوکرم

دل به تو دادم ای یارم
میدونی که دوستدارم

• دوشنبه
• 13
• شهریور
• 1402
• ساعت
• 02:44
• نوشته شده توسط
• یوسف اکبری

بند 1

شب مستی و جنونه شب بی تکرای
جون من فدای تو ؛ چقد عاشق داری 2

قلب من به عشق تو میزنه در سینه
ببینم مدینه رو ؛ آقا عشقم اینه 2

سرور و مولایی یا محمد یا محمد ص
صاحب دلهایی یا محمد یا محمد
ذکر رولبهایی یا محمد یا محمد
قمر شبهایی یا محمد یا محمد

(یا رسول الله محمد ص)
___________________________________
بند 2

هرکی شد نوکرت تاهمیشه آقاست
عیدی عاشقا ؛ همه دست زهراست 2

من اسیر عشقتم خیلی دوستدارم
هر چی دارم مولا پای تو میگذارم 2

جون من فدای تو یا محمد یا محمد ص
من شدم گدای تو یا محمد یا محمد
میخونم برای تو یا محمد یا محمد
رو لبام نوای تو یا محمد یا محمد

(یا رسول الله محمد ص)

__________________________________
بند 3

آسمون این شبا ستاره بارونه
دلای ما همه بی سرو سامونه 2

تا ابد نوکر ؛ شاه بی همتاییم
عاشقااین شبا مهمون زهراییم 2

عاشق ومجنونم یا محمد یا محمد ص
فدای تو جونم یا محمد یا محمد
پای تو میمونم یا محمد یا محمد
برا تو میخونم یا محمد یا محمد

(یا رسول الله محمد ص)

• یکشنبه
• 19
• شهریور
• 1402
• ساعت
• 12:40
• نوشته شده توسط
• یوسف اکبری

سرود جشن میلاد
حضرت رسول(ص)
و امام صادق(ع)
با ملودی و سبک جدید

بنداول
شور و شعف به پا کنید
به عهد خود وفا کنید
شد جلوه‌گر نور نبی
با نام او صفا کنید
صفا هر دو عالمه محمد
ببین رسول خاتمه محمد
این مظهر کماله و جماله
صلی علی محمد و آله(۲)
اللهم....صلی علی محمد وآله(۳)

بنددوم
مکه شده عرش برین
بهشت شد روی زمین
آمنه مادر شده از
جلوه‌ی ختم‌المرسلین
ز دامن آمنه سر زده ماه
به چشم عالم شده ماه دلخواه
جار میزنن تو آسمون ملائک
دیده گشوده مصطفی سحرگاه
صلی علی محمد و آله(۲)
اللهم.... صلی علی محمد و آله

بندسوم
رئیس مکتب آمده
مظهر یارب آمده
مدینه شد عرش برین
چونکه مه شب آمده
نور ولا ز بیت حق دمیده
صادق آل مصطفی رسیده
ناطق قرآن مبین احمد
آنکه برای شیعیان آمده
صلی علی محمد و آله(۲)
اللهم.... صلی علی محمد و آله(۳)

#مرتضی_محمودپور
haajmorteza@

• یکشنبه
• 9
• مهر
• 1402
• ساعت
• 13:32
• نوشته شده توسط
• حاج مرتضی محمودپور

به همراه دانلود سبک

دل به هواي ديدنت / مي زنه پر از توي سينه
مرکز فرماندهي / دلاي ما امشب مدينه
هر کی ندیده علی رو/ تو صورت احمد ببینه
يا رسول الله 2
مادر اسلام همسرت عالم فداي دخترت
فخر تو اينه که شده حيدر علي اکبرت 2
يا رحمه للعالمين
*********

يارسول الله عاشقي / کنار تو زيباست هميشه
اين دل درمونده ي من / کبوتر خضراست هميشه
خلقت ما تا به ابد / طفيلي زهراست هميشه
يا رسول الله 2

دلبرمن دلنوازه يه رهبر شيعه سازه
اما بدونيد تو عالم فقط به زهرا مي نازه 2
يا رحمه للعالمين
*********
حب علي فخر منه / علويا مديون تواند
ليلي عالم شدي و / ليلي ها مجنون تواند
اومدي و خيل ملک / همگي غزل خون تواند
يا ر

• جمعه
• 6
• بهمن
• 1391
• ساعت
• 15:52
• نوشته شده توسط
• سید محسن احمدزاده صفار

مست مستم / مسلمون چشم زیباتم / همیشه به زیر پاهاتم
یا رسول الله 4
برات گذشته از جانم که قوم و خویش سلمانم
آقای من تو صاحب خلق عظیمی
بزرگوار و پرشوری تو صاحب بیت النوری
تو پدر این خانواده ی کریمی

آقای من / رسیده ای تو به أوأدنی/ به قلب تو سِرّ ماأوحی
یا رسول الله 4
پیمبران در مدینه به پیش تو دست بر سینه
نیامده معجزه ای رو دست قرآن
ای مهربان آل الله ای نور چشم عین الله
شد زینت سینه ی تو لولو و مرجان

مولای من / ویرانگر کاخ کسرایی/ نشسته بر دوش بت هایی
یا رسول الله 4
دوباره مهرت تابیده تو کل عالم پیچیده
آوازه ی رحمت عالمینیِ تو
دلم به نام تو خورده ز سینه ی من دل برده
حسینُ مِنّی أنا مِن حسینیِ ت

• پنج شنبه
• 16
• خرداد
• 1392
• ساعت
• 10:54
• نوشته شده توسط
• سید محسن احمدزاده صفار

خاتم النبیین آقا رسول الله سید المرسلین آقا رسول الله
اگه فرق نداره به شما میگم من امیرالمونین آقا رسول الله
روح القدس رو منبر/ تو ربیع الاول/ تو رو دیده و میگه/ الله اکبر
همین که حی داور/ به تو داده کوثر/ خودش میگه که شده/ دشمنت ابتر
آقا آقا امیر کل عالمین آقا آقا صاحب بین الحرمین آقا آقا تویی تو جدُّ الحسنین
مولا مولا یا رحمتَ للعالمین 3
****
یا سراج المنیر آقا رسول الله یا بشیر یا نذیر آقا رسول الله
تویی پیغمبر و امیر خلائق تویی خیر کثیر آقا رسول الله
طبق نصِّ حدیث/ لَحمُکَ لَحمی و/ دَمُکَ دَمیِ/ تو ای پیمبر
شب ولادت تو/ زائر تو میشن/ تمومی شیعه ها/ به پیش حیدر
آقا آقا شمس تموم مشرقین آقا آ

• پنج شنبه
• 16
• خرداد
• 1392
• ساعت
• 09:55
• نوشته شده توسط
• سید محسن احمدزاده صفار

بین این شب رؤیایی سرمست از می زهرایی
دارائیم شده شیدایی من مجنون و تو لیلایی
از آسمون می ریزه همه اون ستاره ها که به حرکت در اومدن
ملائکه بی تابن دسته دسته دیدن روی پیمبر اومدن
چشمه های لطف خدا می جوشن همه ی آتیشکده ها خاموشن
وقتشه بت خونه ها زیر و رو شن
مولانا یا ابالزهرا یا رسول الله مولانا
خلقت با قدمت آقا کامل تر شده از کامل
عالم پر شده از بانگ جاء الحق ، ذهق الباطل
رسیدی و تابیدی مثل خورشید تو به تاریکی دنیا اما
دوای درد عالم توی دست نهمین نسل حسین آقا
دنیا پر میشه از تولا روزی سر میاد آخر انتظارا روزی
میاد از راه بقیه الله روزی
مولانا یا ابالزهرا یا رسول الله مولانا
بابای همه دنیایی حق ا

• یکشنبه
• 29
• دی
• 1392
• ساعت
• 11:58
• نوشته شده توسط
• یحیی

هفت آسمون انتظارتو کشیده رنگ از صورت همه بُتا پریده
یکی از هزار تا اعجاز تو اینه عاشقت شدم آقا اونم ندیده
آمنه امشب پسر آورده پسر نه قرص قمر آورده
واسه محشر شفیع مسلمین واسه ی دنیا محشر آورده
مژده که رسیده مافوق پدیده
این برای خلقت یه شروع جدیده
مدد آقا یا رسول الله آقا
صدای بارونه داره می خونه وجودت واجب تر از آب و نونه
امشب غم نداره با ما میونه دیگه دلم گرما گرم جنونه
الهی امشب با خوشی طی شه مگه میشه میخونه بی می شه
سودای ابوسفیان به باده امشب شب شادیه قریشه
تو دل غم نداریم دیگه هیچی کم نداریم
روی پرچم تو دیگه پرچم نداریم
مدد آقا یارسول الله آقا

شاعر : مظاهر کثیری نژاد

دانلود سبک

• یکشنبه
• 29
• دی
• 1392
• ساعت
• 12:01
• نوشته شده توسط
• یحیی

سرود ولادت آقا رسول الله (ص)
هر دم و هرگاه – شب و سحرگاه
گل می کنه روی لبم یا رسول اله
داره می باره بارون - آسمونا چراغون
شده از شور و شادی – مدینه آینه بندون
اومده اونکه رحمه اللعالمینه
پادشه اهل سماوات و زمینه
مدد رسول الله
مدد یا احمد – ای گل سرمد
می زنه قلبم براتو به خط ممتد
دارم عشقت به سینه – همه حرفم همینه
قسمتم کن آقاجون – یه زیارت مدینه
می کشونه دل من و تا عرش اعلا
قشنگی و صفای اون گنبد خضرا
مدد رسول الله
حضرت علی (ع)
از تو می خونم - به پات می مونم
فدای تو باشه تموم سر و جونم
شه دنیا و دینی - چقدر بی قرینی
جانشین و وصی و - جان روح الامینی
من تا ابد سنگت و می زنم به سینه
کور بشه هرکس ک

• دوشنبه
• 30
• دی
• 1392
• ساعت
• 05:33
• نوشته شده توسط
• یحیی

خنده روی لب هر عاشق و شیداست
شب میلاد دو سرور و دو مولاست
یکی خورشید و یکی ماه دل آراست
دل من کبوتر بقیعه و گنبد خضراست
اومده فخر رسل خیرالبشر حضرت احمد
رحمت للعالمین حبیب خداوند محمد
اومده دلبری که دل میبره از دل عاشق
رئیس مذهب ما سرور ما امام صادق
عیده و عیدی جوره
غم از دلامون دوره
دلا همه مسروره
آسمونا پر نوره
《حبیبنا یا احمد
سیدنا یا صادق》
بند دوم
گره خورده دل من به زلفای یار
اومده کسی که واسه دله دلدار
داره میدرخشه چهرش تو شب تار
ماه به زیباییه اون میکنه اقرار
اومده شمس هدا قبله نما جان دو عالم
سیدالمرسلین رهبر دین رسول اعظم
اومده تا که بشه از طرف خدا نشونه
یه نشونه که مارو به عشق اعلا می

• سه شنبه
• 29
• آبان
• 1397
• ساعت
• 19:26
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

یکی گفتا چنین با اهل سنت
که هان ای مدعیان در شریعت
بود یکسان به نزد باور ما
کتاب و قبله و پیغمبر ما
حدیثی مشترک هم هست ما را
که "من مات و لم یعرف اماما"
بود آن مرگ ، مرگ جاهلیت
چه میدانید از مهدی ی امت ؟
بگفتا : او امام عدل و داد است
که ما را نیز بر او اعتقاد است
به زنده بودنش ایمان نداریم
به میلادش ولی چشم انتظاریم
اگر روزی به این دنیا بیاید
جهان را از عدالت پر نماید
چو بشنید این سخن ، گفتا دوباره
که دارد اهل سنت راه چاره
رها سازید زین پس شک و تردید
دوباره زیر سقفی جمع گردید
کنید اجماع و مردم را ببینید
یکی را بر خلافت برگزینید
امام خویشتن سازید او را
هم او منجی شود بر اهل دنیا
که اسلام از دمش

• چهارشنبه
• 30
• آبان
• 1397
• ساعت
• 11:07
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

می بنوش از پیاله‌ی توحید
سجده‌ای کن حواله‌ی توحید
می‌رسد از سلاله‌ی توحید
آنکه در عرش احمدش خوانند
در زمین هم محمدش خوانند
آمنه ماهتاب آورده
گوهری ناب‌ِناب آورده
طفل نه، آفتاب آورده
هدیه‌ای از خداست این کودک
خاتم‌الانبیاست این کودک
معنی لفظ آبرو آمد
صاحب تاج تُنفِقوا آمد
طاق کسری بلرز او آمد
تیری از او به چشم شیطان رفت
ابرهه زیر سنگ باران رفت
او امین خدا‌ و مخلوق است
از وجودش وجود مرزوق است
تشنه کام زلالش عیّوق است
غضب او حمیم می‌سازد
یک‌نگاهش کلیم می‌سازد
کعبه حرمت گرفت با احمد
دین اصالت گرفت با احمد
وحی قوت گرفت با احمد
پیکر شرع را نبی جان است
کلماتش تمام قرآن است
مجلس‌آراست همچو گل اخلاق
بی

• پنج شنبه
• 1
• آذر
• 1397
• ساعت
• 14:09
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

همه جا ظلمت و تاریکی بود دل انسان سیه و تیره و دود هیچکس یاد خداوند نبود همه در بندگی بت به سجود
اهل مکه همه سرگرم به دنیا بودند
بی خبر زعالم بالا بودند
سر به تعظیم هُبل بندهء عُزّی بودند
همه در قید تن و دور ز فردا بودند
کعبه گردیده بُد از قالب الله به دور
همه دنیا طلب و در کف دنیا به سرور
بردگان نوکر ارباب به شلّاق و به زور
رسم این بود که دختر بشود زنده به گور
چیره بر سینه سیاهی و همه تشنهء نور
ناگهان در شبی از خاطره ها نور رسید
میِ پاک ازلی بر دل غمدیده چکید
شد جهان غرق امید
روح بر سینه دمید
تیرگی تا که صدای قدم نور شنید
از سر صحنه پرید لب عالم خندید
پشت هر ظلم خمید اشک شوق از وسط مردم دیده

• شنبه
• 3
• آذر
• 1397
• ساعت
• 11:29
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

شب شب وصال ماه و ستاره ها شد
شب شب امید نا امیداست
دستای خالی رو همه بالا بیارید
عیدی ها تو دست بی بی زهراست
گوش کن
این صدای بارش بارون رحمتِ
امشب
بیشتر از زمین تو آسمون قیامتِ
آخه
شب میلاد پیمبر کرامتِ
خوبه مست ذکر و جملاتش باشیم
زیر نورلطف و برکاتش باشیم
بیا تا دائم الصلواتش باشیم
یا نبی الله ۳ خوش آمدی یا رسول الله
مثه مکّه توی مدینه هم پبچیده
بوی عطر خوش یک شقایق
واشده گلی که نتیجهء حسینه
افتاده رو لبا اسم صادق
اومد
پایه ریز مذهب و مکتب شیعه ها
اومد
اون که میبره کلامش مارو تا خُدا
اومد
اون که میگه تا میتونی برو کربلا
میبره دلها رو با صدای زیباش
مثه قرآن نابه هر حدیث لبهاش
روضه برپا میشد تو

• شنبه
• 3
• آذر
• 1397
• ساعت
• 11:54
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

امد و با نسیم امدنش
خاک تیره ستاره کاری شد
و هوای گرفته ی مکه
از نفس های او بهاری شد
نوری از سمت اسمان حجاز
تا فراسوی خاک می بارید
هرگز از یادها نخواهد رفت
ان شبی را که سنگ هم خندید
از حضورش جهان به خود امد
دل دریای ساوه خالی شد
پشت ایوان محکم کسری
پی تعظیم او هلالی شد
روشن از چشم های او خورشید
بنده ی پاک بی بدل امد
کعبه حس کرد روز میلادش
لرزه بر پیکر هبل امد
افتخار قریش قبل از او
به بلندای قامت بت بود
داخل کعبه هم به جای خدا
صحبت از قدر و قیمت بت بود
جهل،نان شب خلایق بود
از زمین شرک کهنه می جوشید
افتاب حیات تنها بر
پسران قبیله می تابید
تا چهل سال بعد باید که
چشم بر راه یک سحر باشد
اخرین انتخا

• شنبه
• 3
• آذر
• 1397
• ساعت
• 12:05
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

می وزد در سینه ها عطر گلستان شما
می دمد نور خدا از عمق چشمان شما
نوبهاری در دل ماه ربیع الاوّل است
خنده زد گل در حضور روی خندان شما
یا رسول الله ص گفتم پر گرفتم تا خدا
شد مدینه مقصد این عبد حیران شما
اوج معراج دل ما گنبد خضرای توست
می درخشد آفتاب از صبح تابان شما
هر دلی که دور شد از تو کویری می شود
تشنه ام تا که ببارد باز باران شما
هر کسی مهجور ماند از آیه های بندگی
زود آدم می شود با صوت قرآن شما
حلم و تقوا و جهاد نفس و ایمان با عمل
قطره ای از شرح اقیانوس برهان شما
بارها گفتی که جان من فدای فاطمه س
جان عالم گردد آقاجان به قربان شما
عاشقی ایرانی ام از شیعیان حیدرم
پیرو سلمانم و عمری مسلمان شما

• شنبه
• 3
• آذر
• 1397
• ساعت
• 12:20
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

قصه آمدنش نور نمايان مي كرد
و به يكباره شعف در دل إنسان مي كرد
يثرِب و بيت احد سينه سپر مي كردند
هر كه بت داشت إز أين خانه به در مي كردند
خفقان بود و تاريكي شب ماه نداشت
هر كه مي خواست مسلمان بشود رآه نداشت
نفس ظلم به بكباره گرفت،بند آمد
بر لب حضرت حق بود كه لبخند آمد
نوري إز جانب حق بود كه جانان مي خواست
بهر روشنگريش مكتب و قرآن مي خواست
يك نَفَر بود كه مي خواست رخي جلوه كند
بشريت و همه ملك خدا زنده كند
آمنه بود كه فرياد رسي مي آورد
ختم پيغامبران را نفسي مي آورد
باز آن روز نفس در نفس عيسي شد
زنده با آمدنش نوح و هم موسي شد
نه فقط آمنه با خود پسري مي أورد
بهر يك ملت و امت پدري مي اورد
رحمت واسع

• یکشنبه
• 4
• آذر
• 1397
• ساعت
• 22:00
• نوشته شده توسط
• قاسم قاسمی بیدهندی

سوگند می خوریم به قالو بلای عشق
سوگند می خوریم به بدرالدجای عشق
ما زنده ایم زنده به حال و هوای عشق
خانه به دوش و در به در کوچه های عشق
تابید نور رحمت حق نور سرمدی
مستیم باز از جلوات محمدی
یک جلوه کرد و بت کده را تارومار کرد
یک یاعلی که گفت هزاران شکار کرد
با غمزه ای زمین و زمان را دچار کرد
لب تا گشود میکده ها را خمار کرد
هستیم در لوای تو ای بت شکن ترین
خاکیم زیر پای تو ای بت شکن ترین
آورده اند نام تو را با تمام عشق
باید که سجده کرد به قدر و مقام عشق
پا‌ شد هزار مرتبه بر احترام عشق
تازه گرفته رنگ خودش را قوام عشق
تو آمدی که رحمت بی حد ببارد و
نام علی به آل محمد ببارد و
در چارده مسیر تویی مقتدات

• چهارشنبه
• 7
• آذر
• 1397
• ساعت
• 10:51
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

دوبیتی ولادت حضرت رسول اکرم(ص)
«بلغ العلي بکماله» نمی از خروشِ کرامتش
«کشف الدجي بجماله» رخ مه وش و قد و قامتش
«حسنت جميع خصاله» هدفش نسیم و طراوتش
«صلوا عليه و آله» صلوات و طعم حلاوتش

• یکشنبه
• 21
• بهمن
• 1397
• ساعت
• 10:54
• نوشته شده توسط
• حسن فطرس

چهره انگار... نه، انکار ندارد، ماه است
این چه نوری‌ست که در چهرۀ عبدالله است؟

این چه نوری‌ست که تاریکی شب را برده
دل مرد و زن اقوام عرب را برده

این چه نوری‌ست که پر کرده همه دنیا را
راهی مکه نموده‌ست یهودی‌ها را

جریان چیست؟ فقط اهل کتاب آگاه‌اند
همه انگشت به لب خیره به عبدالله‌اند

همه حیرت زده، نوری که معما شده است
چند وقتی‌ست که در آمنه پیدا شده است

شور تا در دل انس و ملک و جن افتاد
چارده کنگره از کاخ مدائن افتاد

غیر از این هر خبری بود فراموش شد و
ناگهان آتش آتشکده خاموش شد و

طالع نیک امیران جهان بد افتاد
ته جام همه‌شان عکس محمد افتاد!

طفل همراه خودش بوی خوش گل آورد
مثنوی رام شد و رو

• پنج شنبه
• 9
• خرداد
• 1398
• ساعت
• 14:23
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

مدد گرفته ام ازلطف بی حد دادار

برای آنکه کنم مدح احمد مختار

همانکه تیرگی شب ز شام گیسویش

همانکه روشنی خُور زپرتو رویش

پیمبری که زمهرش بهار گلشن شد

شهنشهی که ز قهرش جهیم روشن شد

همان که عبد خدا بود و مالک هستی

همانکه نام نکویش برای دل مستی

محمد آمده تا دین حق جلی گردد

محمد آمده تا یاورش علی گردد

چه گو یم از علی و آن تلئلو رویش

زدود سایه ز احمد جمال نیکویش

پیمبر از علی و حیدر از نبی باشد

اگر نکو نگری جمعشان یکی باشد

زیمن مولد او شد ندای جاء الحق

برای پیرویش شد علی بدو ملحق

پیمبری که وجودش دلیل خلقت شد

غباری از قدمش اعتبار جنت شد

پیمبران همگی از سبوی او مستند

دخیل حاجتشان تار م

• سه شنبه
• 21
• آبان
• 1398
• ساعت
• 09:34
• نوشته شده توسط
• عادل لاله چینی

شهدِ عشقت از ازل در کام دلها ریخته
این محبت را به دلها حق تعالی ریخته
آتشِ آتشکده خاموش گشت و در عوض
آتشِ عشق تو در دلها سراپا ریخته
بر ندارم سر اگر از سجدهء شکرش رواست
کاین محبت را خدا در سینۀ ما ریخته
زیرِ گامت وقتِ میلادت زمین لرزید سخت
پس نبوده بی سبب گر طاقِ کسری ریخته
نیست بی علت که ما اینگونه از خود بیخودیم
دستِ حق در جامِ ما شُربِ طهورا ریخته
اول خلقت خدا هنگام خلقِ روی تو
نقش رویت را به عشق روی زهرا ریخته
دورهء ظلمت سر آمد شد جمالت جلوه گر
مکه از فیض وجودِ پاکِ تو شد مفتخر

وعدهء ادیان تحقق یافت و موعود شد
سرزمین مکه هم بی تابِ این مولود شد
انتظار حق تعالی هم به پایانش رسید
بین مخلوق

• سه شنبه
• 21
• آبان
• 1398
• ساعت
• 12:05
• نوشته شده توسط
• امیر روشن ضمیر