لیلیِ لیلای دلها دلنوازی میکند
با دل مجنونِ هر دلداده، بازی میکند
عقل را سرمستِ آهنگ حجازی میکند
این دل دیوانه امشب سرفرازی میکند
شب شب پیدایشِ تمثال محمودِ خداست
یا محمد، عالمی خاطر پریشان شماست
کیستی احمد، که عالم را مُسخّر کرده ای
دشمن توحید را از خود مکدّر کرده ای
تخت و تاج پادشاهان را نگونسر کرده ای
ابروان خویش را شمشیر حیدر کرده ای
کیستی احمد که ازمِهرت فلک مدهوش گشت
با طلوع مقدمت آتشکده خاموش گشت
آمدی بتخانه ها ویرانسرا شد، ای نگار
آمدی کاخ ستم لرزید از این اقتدار
آمدی معراج شد در انتظارت، بیقرار
آمدی خلدبرین شد بر نگاهت وامدار
هستی از نور تو هستی یافت، ای نور خدا
میم و حاء و میم و دا
- چهارشنبه
- 22
- آبان
- 1398
- ساعت
- 18:49
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور