وقتی که آمدی به تو هستی سلام کرد
هفت آسمان به پاس قدومت قیام کرد
- چهارشنبه
- 30
- آبان
- 1397
- ساعت
- 10:42
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
وقتی که آمدی به تو هستی سلام کرد
هفت آسمان به پاس قدومت قیام کرد
روزی که شکوه باغ گُل دیدن داشت
با مقدم دوست جزء وکُل دیدن داشت
در دامن آمنه چنان خورشیدی
انوار رُخ ختم رُسل دیدن داشت
باز هم از غیب خبر می دهند
آگهی از راز دگر می دهند
خیل ملک رو به زمین می کنند
زمزمه از عشق چنین می کنند
راهبر راه و حقیقت رسید
پیشرو عشق و طریقت رسید
نور جلال احدیت دمید
شور کمال بشریت رسید
باب وفا بر همگان باز شد
راه کمال بشر آغاز شد
از قدمش هیبت کسری شکست
بتکده ویران شد و بت ها شکست
تا که محمد به زمین پا گذاشت
چشم فلک را به تماشا گذاشت
باز از این موکب فرخنده فر
چشم من از شوق و شعف گشت تر
رو به سویش کرد به صد احترام
گفت پس از عرض درود و سلام
ای تو هستی ملکوتی صفات
نور خداوندی و مرآت ذات
واسطۀ فیض خدا بر همه
عرش برین را تو شدی قائمه
زیر لوای تو همه کائنات
پرچم تو بیرق صبر و ثبات
آینۀ ذات خدا رو
هستی و جانم به قربان قدوم این دو گل
هردو عالم پر شده از عطر مشک و عطر مُل
کل عالم را گل افشانی کنید ای شیعیان
گشته میلاد امام صادق و ختم رسل
وحید زحمت کش شهری
آمنه در دامنش برگ گل ریحان گرفت
در بغل او آیه های مصحف قرآن گرفت
روی دست خود گرفته آمنه نوری عظیم
گوئیا در دست خود او لولو و مرجان گرفت
از قدومش دیده ی دنیا منور گشته است
کل عالم از وجودش عطری از ایمان گرفت
آمده ختم رسولان خدای لم یزال
جشن میلاد نبی را حضرت یزدان گرفت
باب زهرای بتول و صاحب دین آمده
جبرئیل از مقدمش بر لب گل خندان گرفت
نور او پیچیده در کل زمین و آسمان
بار دیگر عالم آشفته از او جان گرفت
رونق دین خدا امشب نهد پا بر زمین
بزم ماتم از وجود این نبی شیطان گرفت
وحید زحمت کش شهری
#نذر_خورشید_نبوت_پیامبر_اعظم_ص
امشب صدای نبضِ هستی ساز دارد
شوقِ کسی که چشمِ او اعجاز دارد
او کیست که عالم به یمنِ آن قدومش
اینگونه طرح و نقشه ی آغاز دارد
آنکس که زیرِ پای او می چرخد افلاک
همچون امیرالمومنین همراز دارد
شد راوی رازِ زمین و آسمانها
قرآن که در گوشِ جهان آواز دارد
نامش محمّد(ص) کنیه اش محمود و احمد
در بالِ خود هفت آسمان پرواز دارد
روحش نیایشگاهِ توحیدِ الهی
درهای رحمت را هماره باز دارد
اعماقِ جانش تشنه ی بوی حقیقت
لبخندِ او صد دلبرِ طنّاز دارد
کاملترین عبدِ خدا در آفرینش
خاکِ قدومش منشائی در راز دارد
آن گوهرِ یکتای دریای نبوت
در بینِ نیکان چهره ی ممتاز دارد
گلدسته ها یکس
زمزمه زمین و آسمون یا مصطفی
شادی و شوره تو دل همه اهل ولا
مکّه شد غرق رحمت سرمدی
جلوه گر گشته نور محمــّـدی
سیّدنا حَبیبنا یا خَتم المُرسلین
روشنه از قدومت آسمونا و زمین
یارحمةٌلِلعالمین مولا . حبیبنا ای سیّد بطحا . خوش آمدی مولا اباالزّهرا
(( سیدی یا مولا رسول الله )) ۳
گل میریزن همه فرشته ها با شور و شین
اومده صادق آل عبا آن نور عین
دلبری کرده روی تو از همه
میگیریم عیدی از خود فاطمه
هرکسی که علی و بچه هاشو عاشقه
این همه از برکت امام صادقه
شکر خدا که عاشقت هستم . دخیل دل به دامنت بستم . آقا زمرحمت بگیر دستم
(( صادق زهرا مددی مولا )) ۳
بفرمائید....
یکجرعهغزل ناب
درمدح پیغمبر(ص)
رسید نوبت پیغمبری که خاتم شد
ز نور روی منیرش منور عالم شد
ستاره نیست جمالشحقیقت نور است
که مه ز طلعت رویش هلالی و خم شد
ستارهگان ز قدومش به سجده افتادند
که فیض کامله از مقدمش دمادم شد
بگو به حافظ شیراز ماه مجلستان
غلام حلقه بگوش رسول اکرم شد
میانشمسوقمریکحقیقتنوراست
کهآنحقیقت نور از نبیاعظم شد
به پیش مکتبو خط نگار من تاحشر
نشسته هرکه دراین بزم عشق آدم شد
ملاک مکتب او بین رنگها تقواست
ز یک نگاه بلالش جهان منظم شد
ز بعد اینکه مسلمان حُسن خُلقت شد
به یک اشارهی سلمان کویر زمزم شد
تمام جلوهی احمد همه صفات خداست
تجلیش همه در مرتضی دمادم ش
ز بال هر فرشته می بارد
شادی و شور و شعف بی حد
که روز میلاد رسولَ الله
صادق آل مصطفی آمد
یا ابا الزهرا ۳ یا محمد
اسم قشنگتون شده امشب
ذکر جنون و لب هر عاشق
عیدی بما بده رسول الله
آمده امشب حضرت صادق
هستم از هستت _ هر دلی مستت
چشممو دستت_ یا محمد
یا ابالزهرا ۳ یا محمد
در شب میلاد شما قلبم
نور و صفای سینه میخواهد
یاد بقیع و گنبد خضراء
دلم فقط مدینه میخواهد
از تو میخونم_ با تو میمونم
مست و مجنونم_ یا محمد
یا ابا الزهرا ۳ یا محمد
دوبیتی ولادت حضرت رسول اکرم(ص)
امشب همه از وجود احمد گوییم
از بت شکنِ کعبه و معبد گوییم
ما در شب میلاد رسول نبوی
ذکر صلواتِ بر محمّد گوییم
دوبیتی ولادت حضرت رسول اکرم(ص)
ساکنان نه فلک در شور و حالي ديگرند
عالمی مدهوش یاس و لاله و نیلوفرند
عرش می ریزد به هم، جنت غزلخوان می شود
تا مسلمانان به لب نام محمّد ميبرند
دوبیتی ولادت حضرت رسول اکرم(ص)
شب عشق و سرور عاشقان است
چه شوری در زمین و آسمان است
به مدح او فقط این جمله کافی ست
محمّد علت خَلقِ جهان است
دوبیتی ولادت حضرت رسول اکرم(ص)
نبیِ رحمت و راز و نیاز است
رسول دین و ایمان و نماز است
شده حک روی قلب هر مسلمان
محمّد در دو دنیا چاره ساز است
دوبیتی ولادت حضرت رسول اکرم(ص)
دو چشمِ آمنه بر روي احمد
گره خورده دلش بر موي احمد
گهي خندان گهي محو تماشا
چو ميبيند خمِ ابروي احمد
ترکیب بند ولادت حضرت پیامبر اکرم(ص)
هر دلي پروانه در كوي محمّد ميشود
عاشقي ديوانه بر روي محمّد ميشود
در قيامت چشم ها سوی محمّد ميشود
محشری آکنده از بوی محمّد ميشود
دردِ دل درمان به گيسوي محمّد ميشود
كار ما در كُنجِ ابروي محمّد ميشود
چاره ی غم ها خمِ مويِ محمّد ميشود
هر گرفتاری ثناگوی محمّد می شود
ما مسلمان گشته از خُلقِ نکوی دلبریم
پیروان بهترین و آخرین پیغمبریم
هر كه خواهد روز محشر خنده بر دل آورد
کشتیِ دل را سلامت سوی ساحل آورد
پای هر پرونده اش امضای عاجل آورد
بهرِ عمر خویش انبوهی فضایل آورد
یا متاعی درخور و نیکو و قابل آورد
تا كه در باغِ جنّان جايي به حاصل آورد
یا کتاب دین خود تکمیل
الا ای معنی آیات قرآن
سلام ما به تو ای جان جانان
سلام ای حضرت ختم النبیین
سلام ای لاله و نسرین و مرجان
سلام ای باعث آرامش ما
وجودت رونق هر باغ و بستان
تویی خورشید گرم آفرینش
تویی محبوب قلب حی سبحان
تویی مهمان معراج خداوند
تویی سرچشمه ی دریای ایمان
تو محبوب همه پیغمبرانی
تویی آقا دلیل بغض شیطان
به یمن تو زمین شد باغ پر گل
خوش آمد گویمت ای نور چشمان
#وحید_زحمت_کش_شهری
نام تو را نبرده مجسم نمیشوند
پیغمبران، گزیدهی عالم نمیشوند
در خیل انبیا، همه تنها پیمبرند
بیگفتن از وجود تو ، آن هم نمیشوند
حتی پیمبران اولوالعزم در قیاس
هموزن با رسالت خاتم نمیشوند
صاحب کتاب مردم دنیا چرا ، ولی
شرط قبول توبهی آدم نمیشوند
افلاکـِ بی تو معنی بودن ندارد و
منظومههای بی تو منظم نمیشوند
هم بی تو این زمین به تعادل نمیرسد
هم کوهها بدون تو محکم نمیشوند
بی تو تمام حی علاهای مأذنه
بعد از شهادتین فراهم نمیشوند
ناگفتههای سرٌ تو با خالق تو را
غیر از علی و فاطمه محرم نمیشوند
ای آفرینش از تو گرفته است تار و پود
ای وسعت مقام تو بی مرز و بی حدود
ای کوهها به بردن نام
یا محمد(ص)
الا ای عاشقان مژده به مکه یار می آید
دل عالم برایش می تپد دلدار می آید
می آید آنکه در انجیل وتورات است اوصافش
برای دین پایانی حق معمار می آید
به دنیا کودکی از دامن بنت وهب آید
عرب را روشنی بخشی به شام تار می آید
میاید آنکه پایان بخش شرک وکفر می گردد
برای حق پرستی نقطه ی پرگار می آید
ملایک شادمانند وبه هم تبریک می گویند
حبیب بی مثال حضرت دادار می آید
محمد نام او شد،در زمین وآسمان محمود
امین مکّیان واحمد مختار می آید
بود عبدالمطلّب میزبان مکیان امروز
به یمن سبط زیبایی که مه رخسار می آید
رسولان خدا در جنت الاعلی مسرورند
که بر جیش نبوت آخرین سردار می آید
ولی ا...اعظم باشد وشاهنش
به دستِ دین تو أدیانِ سابق میشود تکمیل
رسیدی تا به ویرانی روَد اصحابِ شوم ِ فیل
بخوان پیغمبرانه! چون که با لحنِ حجاز تو
به واللهِ دو چندان میشود زیباییِ ترتیل
محاسن را معطّر کردی و عطّارهای شهر
کم آوردند و شد بازارشان بی رونق و تعطیل
به باباهای در جهلِ مرکّب خفتۂ بی دین؛
پس از این عشقِ دختربچه ها را میدهی تحویل
عقیقِ دستهایت میشود مُهر نمازِ نوح
عبایت میشود سجادۂ عیسی و اسماعیل
«امین» بودی و با ایمان گمانم مادرِ موسی-
به دستانت سپرده کودکش را در کنارِ نیل
نشسته گوشۂ معبد، تورّق میکند هر شب
چه خوش می گوید از قرانِ تو؛ تورات با إنجیل
همان قران که «حبلُ اللّه» را «وحدت» تلقّی کرد
خوشا آنکس
دوبیتی ویژه ولادت حضرت پیامبر اکرم(ص)
خواهي كه به عمر خود ببینی بركات
يا خير ببيني به حيات و به ممات
بفرست به وقت شادی و سختی ها
بر گل رخِ زیبای محمّد صلوات
دوبیتی ویژه ولادت حضرت پیامبر اکرم(ص)
ساکنان نه فلک در شور و حالي ديگرند
عالمی مدهوش یاس و لاله و نیلوفرند
عرش می ریزد به هم، جنت غزلخوان می شود
تا مسلمانان به لب نام محمّد ميبرند
دوبیتی ویژه ولادت حضرت پیامبر اکرم(ص)
دو چشمِ آمنه بر روي احمد
گره خورده دلش بر موي احمد
گهي خندان گهي محو تماشا
چو ميبيند خمِ ابروي احمد
دوبیتی ویژه ولادت حضرت پیامبر اکرم(ص)
گر هست تو را ترسِ غمِ روزِ ممات
يا هست به سینه ی شما حبّ حیات
از بهر رهاييِ از چنين احوالي
بفرست بر حضرت پیمبر صلوات
دوبیتی ویژه ولادت حضرت پیامبر اکرم(ص)
نور است چو نورِ آفتاب است دعا
این سینه صدف، چو درّ ناب است دعا
با این همه گفته اند اربابِ یقین
با هر صلوات، مستجاب است دعا
دوبیتی ویژه ولادت حضرت پیامبر اکرم(ص)
زینت شده طاق عرش با این کلمات
پیداست چنین جمله ز اطراف و جهات
خوانند به هر لحظه ملائک آن را
بر خاتم الانبیاء محمّد صلوات
دوبیتی ویژه ولادت حضرت پیامبر اکرم(ص)
آن روز که از لبت بیفتد حرکات
اعضاء و جوارح و شهود و جملات
نزدیک تر از همه به احمد باشد
هر کس که مداومت کند بر صلوات
بند1
ذکر شهادتینم،یا محمد
حبیب و نور عینم،یا محمد
راحت روح و جانم،یا محمد
من با تو در امانم،یا محمد
یا محمد یا نبی الله
یا محمد یا ابالزهرا
یا محمد یا حبیب الله
یا محمد یا نورالهدا
اهلاً و سهلاً یا رسول الله
بند2
زائرت از بعیدم،یا محمد
تویی همه امیدم،یا محمد
به عشق تو اسیرم،یا محمد
تو شاهی من فقیرم،یا محمد
یا محمد یا نبی الله
یا محمد ختم الانیبا
یا محمد یا حبیب الله
یا محمدٌ یا مصطفی
اهلاً و سهلاً یا رسول الله
بند3
امیر قلب عاشق،گل زهرا
شیخ الائمه صادق،گل زهرا
تا اومدی به دنیا،گل زهرا
دنیا رو کردی زیبا،گل زهرا
ای گل زهرایی زیبایی
ما همه قطره تو دریایی
با قال الصادق میدرخشیم
شیعه با ت
به دقت گوش کن انگار چیزی بر زمین افتاد
سکوت شب شکست و در همه دنیا طنین افتاد
گمانم این صدای بر زمین افتادن بت هاست
یکی الله اکبر گفت و اینک در جهان غوغاست
خدایاکیست بتهای جهان را واژگون کرده
شکوه چیست تاج سروران را سرنگون کرده
خبر آمد که در ایران ترک برداشت ایوانی
سراسیمه پرید از خواب، شاهنشاه ساسانی
مدائن را ببین! انگشت بر لب مانده از حیرت
که این بی طاقتی در طاق کسری نیست بی علت
کسی خاموش کرده آتش شرکی مسلم را
کدامین نور تا این حد دگرگون کرده عالم را
خدا تعریف دیگر یافت این هم یک خوش آمد بود
چنین تغییر در دنیا فقط کار محمد بود
رسوم جاهلیت را به هم زد وقت میلادش
رسید و استجابت شد دعای خ
باران ز دل ابر منظم که می افتد
تسبیح الهی ست دمادم که می افتد
یک قطره علی گوید و یک قطره محمد
باران به تن باغچه نم نم که می افتد
چون برگ درختی ست به پاییز دل من
در زیر قدم های تو کم کم که می افتد
دررتبه نشد چون عرق گریه کنانت
از دیده ی گل قطره ی شبنم که می افتد
خشنودی حق است به صوت صلواتت
وقتی که جلی باشد و درهم که می افتد
وقتی که تو گفتی همه جا،ذکر علی را؛
می گوید و پا می شود آدم که می افتد
تنظیم شود با صلواتی و به ذکرت؛
بالا برود یکسره قندم که می افتد
همه ی حرف های من با تو
آبرو، اعتبار دنیا تو
نور،خورشید،بندگی،توحید
همه تفسیر می شود با تو
گرد پایت به شانه ی جبریل
یعنی از عرش آنچه اعلی، تو
جای پای تو آسمان روئید
رد شدی از مسیر هر جا تو
بالمان سوخت، خاک نشین شدیم
نرسیدیم آخرش تا تو
و به جایی نمی رسیم آقا
تا نگیری تو دستمان را ... تو
کاش دستی به دستمان بدهی
آسمان را به ما نشان بدهی
نور توحید را به ما دادی
تو به دل های ما صفا دادی
ما شدیم اهل صبر، اهل ولا
بعد هر وعده غم، بلا دادی
به غریبان جمع یکباره
رزق ما را جدا جدا دادی
دست ما را به فاطمه دادی
دست ما را به آشنا دادی
حس نابی که شاعران دارند
هر چه داریم را شما دادی
با علی آشنایمان کردی
بعد ه