عید غدیر خم

سرخوش از جـــامِ میِ لَم یزلی می گویم
سر اگر خواست غمی نیست بَلی می گویم
بیخود از خود شده با صوتِ جلـی می گویم
صد و ده بـــار ” علیأ به علی ” می گویم
پدرم گفتـــه از آغـــاز بگو یا حیدر
به زمین خوردی اگر باز بگو یا حیدر
از همان روز به فرمـانِ پدر می گویم
مست از نامِ علی سینه سِپر می گویم
” ها علیٌ بشرٌ کیفَ بشر ” می گویم
بارها گفته ام و بــارِ دگــر می گویم :
عزّتِ هر دو جهان عزّتِ در نامِ علیست
و اذان قسمتی از نامِ دل آرامِ علیست
`یا علی” اسم به این جذبه و زیبایی نیست
قدرت اش قدرتِ جسمـانی و دنیایی نیست
هرکه شد بنده ی او بنده ی هرجایی نیست
به خدا غیـــرِ علـــی حضرتِ مولایی نیست
من در این شعر

• سه شنبه
• 6
• شهریور
• 1397
• ساعت
• 16:06
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

شدم به کفتر جلد تو در حرم مشهور
مرا تو مست خودت کرده‌ای و من ،از دور
خراب طرح ضریح تو میشوم بدجور
که نقش روی ضریح تو خوشه‌ی انگور
تو را شراب نوشت و مرا خراب نوشت
خدا به روی دلم یا ابوتراب نوشت
گرفته دفتر شعرم به دست جام علی
هزار کشته دهد تیغِ در نیام علی
خدا تملّک ما را زده به نام علی
علی امام من است و منم غلام علی
خدا به یُمن تو بر سفره‌ها نمک داده
فقط به خاطر تو کعبه را ترک داده
تمام خلق خدا رعیت اند الّا تو
به زیر پای تو ما و به روی سرها تو
گدا و نوکر و مسکین منم ، و اما تو
به دست مدعیانت نداده ای آتو
تو انتهای مروت ته جوان مردی
به روی دوش پیمبر جهاد میکردی
برای اهل محبت علی کفاف شده
فقط عل

• چهارشنبه
• 7
• شهریور
• 1397
• ساعت
• 18:50
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

اسیر دام غدیرم دلم اسیر علی است
غنی است آن که دو عالم فقط فقیر علی است
به نصّ اَنفُسَنا... روی ماذنه گویم
علی نظیر نبی و نبی نظیر علی است
غلام حضرت زهراست آنکه در دنیا
به فکر پرورش خطبه ی غدیر علی است
غدیر هست تجلی وال من والاه
محمدی است دلش هرکه در مسیر علی است
غدیر هست تجلی عاد من عاداه
برائت نبی از دشمن حقیر علی است
چقدر جامعه در صحن او صفا دارد
تمام زیر و بم جامعه کبیره علی است
نشسته اند سر خوان او گنهکاران
که این مرام، مرامِ خطا پذیر علی است
رسد صدای مناجات مسجد کوفه...
...به گوش دل که مناجات دل پذیر علی است
زیان نمی کند اصلا به وقت جان دادن
کسی که در همه ی عمر مستجیر علی است

• چهارشنبه
• 7
• شهریور
• 1397
• ساعت
• 19:43
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

خدا در لحظه هایم منجلی شد
اذان واژه‌ها "قالوا بلی" شد
ولایت رزق بی حد وجودم
خدا را شکر مولایم علی شد

• چهارشنبه
• 7
• شهریور
• 1397
• ساعت
• 20:08
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

بس که از مهرت جنون در کار مجنون ریخته
کاسه کاسه از دو چشمش خون به هامون ریخته
هر کجا روید نهالی برگ و بارش حیدری است
بذر مهرت را خدا در جان گردون ریخته
عارفان در خاک تو افتاده و آقا شدند
بی تو نرخ عالمان حتی فلاطون ریخته
مهر تو بالاترین سرمایهء عمر من است
حق به پایم از ولایت گنج قارون ریخته
شاعران وامانده در اوصاف قَدرَت بس ز تو
در دل هر ذره ای دریای مضمون ریخته
بحر سرخی ساختی از ناکثین روز جمل
تا کجا شمشیر عدل آسای تو خون ریخته؟
بر ضریحت نقش انگور است و زین جوش خموش
عاشقان دانند می صد کاسه بیرون ریخته

• چهارشنبه
• 7
• شهریور
• 1397
• ساعت
• 21:10
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

این که گویم یک حدیث محکم است
این سخن فرموده ای از خاتم است
این بود فرمان خلّاق مبین
حضرت حیدر امیر عالم است
**
یا علی ای شه عالی درجات
بر همه خلق تویی باب نجات
بود این ذکر همه روز غدیر
بر گل روی تو مولا صلوات
**
از کرامات خداوند مبین
در غدیر خم شده اکمال دین
بر محمّد(ص)گشته ابلاغ این پیام
مرتضی باشد امیرالمؤمنین
**
امشب از لطف خداوند قدیر
آمده بر شیعیان عید غدیر
بر روی دست محمّد(ص)شمس دین
مرتضی گردیده بر عالم امیر
**
ز لطف حق جهان زیبا شد امروز
پر از شادی دل طاها شد امروز
دل اهل ولا شاد است زیرا
به عالم مرتضی مولا شد امروز
**
همه درد و تویی درمان علی جان
تویی سر تا قدم احسان علی جان
کرم کردی ش

• چهارشنبه
• 28
• آذر
• 1397
• ساعت
• 10:14
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

ای عاشقان دوباره عید آمده
اهل ولا عید سعید آمده
امشب ز پیک حق نوید آمده
پیام خلّاق مجید آمده
این بودم پیام خمّ غدیر
علی بود بعد پیمبر امیر
پیک الهی ز سما رسیده
دوباره پیغام خدا رسیده
ندای حق به مصطفی رسیده
به قلبها نور ولا رسیده
آیه ی قرآن شده نازل امروز
با مر تضی دین شده کامل امروز
بر همگان لطف و عنایت آمد
موسم تثبیت امامت آمد
بعد نبی شمس هدایت آمد
به شیعه گو،نور ولایت آمد
گردیده است بروی دست خاتم
علیّ مرتضی ولیّ عالم
ز بعد من امیرمؤمنین است
حبّ و ولایتش تمام دین است
در این جهان او شه بی قرین است
با گلِ شیعه مهر او عجین است
هر که منم سرور و آقای او
علیّ مرتضاست مولای او
ولیّ ما بعد پیمبر علی

• چهارشنبه
• 28
• آذر
• 1397
• ساعت
• 10:14
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

لطفی دگر کرده به ما،از مرحمت حیّ قدیر
شد هجده ذالحجّه و بر پا شده عید غدیر
پیچیده در صحرای خُم،عطر و بوی مشک و عبیر
با دست ختم المرسلین،حیدر شده بر ما امیر
زین لطف و اکرام خدا،هر دل بگشته منجلی
ذکر همه عالم شده،لبّیک یا مولا علی
فرمان حق صادر شده،آمد زمین روح الامین
کرده به صد شور و شعف،رو سوی ختم المرسلین
یا مصطفی این نکته را،فرموده خلّاق مبین
بعد از تو باشد این علی،مولا امیرالمؤمنین
ای اهل عالم بر زمین،باران رحمت آمده
برخیز حبیب اللّه ز جا،هنگام بیعت آمده
فرمود ختم المرسلین تا منبری آماده شد
در آن بیابان خدا،بسته زهر سو جاده شود
حبّ علی در قلبها،از لطف حق بنهاده شد
امروز بر خلق جهان،پیغام سر

• چهارشنبه
• 28
• آذر
• 1397
• ساعت
• 10:16
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

عید غدیر آمده
بر ما امیر آمده
آمده پیغام حیّ سرمدی
با عطر و بوی گل محمّدی
تا روز محشر مولا شد حیدر(2)
**
دین حق گشته کامل
آیه از حق شد نازل
در غدیر خم با دست پیغمبر
مولای عالم شده امروز حیدر
تا روز محشر مولا شد حیدر(2)
**
دنیا غرق صفا شد
بر ما علی مولا شد
دلهای عاشقان شده منجلی
امیر عالم هستی شد علی
تا روز محشر مولا شد حیدر(2)
**
فرمان حیّ سرمد
اجرا با دست احمد
مظهر توحید و یکتا پرستی
حیدر شد امام عالم هستی
تا روز محشر مولا شد حیدر(2)
**
اهل عالم تا محشر
دم می زنیم ز حیدر
امام و مقتدای ما حیدر است
دشمن علی و آلش کافر است
تا روز محشر مولا شد حیدر(2)
**
همه اهل ولائیم
با عشق مرتضائیم
آمده ایم با

• چهارشنبه
• 28
• آذر
• 1397
• ساعت
• 10:17
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

آمده عید غدیر و آمده روز ولایت
امشب از لطف،کرده حق بر،بندگانش این عنایت
حق به ما کرده عنایت آمده شاه ولایت
جانشین مصطفی شد مرتضی شمس هدایت
یا علی مولا مدد(۴)
**
دین حق شد کامل از این لطف وجود بینهایت
شد ولی با دست احمد مرتضی شاه ولایت
نور دلها منجلی شد روز بیعت با علی شد
روی دستان پیمبر مرتضی بر ما ولی شد
یا علی مولا مدد(۴)
**
مهر مولا در دل من،حبّ مولا در سرشتم
نام زیبای علی را از ازل بر دل نوشتم
من گدای کوی اویم دست خالی سوی اویم
گرچه بد هستم خدا یا مست عطر و بوی اویم
یا علی مولا مدد(۴)
**
در شب و روز غدیرت،کرده ای بر من عنایت
هدیه از لطف خدایی،داده ای بر من ولایت
ای همه هستم علی جان عاشقت ه

• چهارشنبه
• 28
• آذر
• 1397
• ساعت
• 10:18
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

همه شادی کنید از سوی حق عید غدیر آمد
برای یاری دین خداوندی امیر آمد
خدا داده پیام به ختم المرسلین
علی بعد از تو شد امیرالمؤمنین
علی جان یا علی(2)
**
بگو تو یا محمّد(ص)هر که را من گشته مولایش
علی بعد از پیمبر می شود آقا و مولایش
به فرمان خدا امیر عالم است
به پیش این علی قد عالم خم است
علی جان یا علی(2)
**
تویی شاه ولایت رهبر این ملک امکانی
برای شیعیانت مایه ی آرامش جانی
تویی حامیّ دین تویی حقّ الیقین
به شیعه تا به حشر تویی حبل المتین
علی جان یا علی(2)
**
کسی را جز تو در این عالم هستی ندارم من
برای دیدن آن مرقد تو بیقرارم من
علی جان بی کسم ولای تو بسم
دو عالم یا علی تویی فریاد رسم
علی جان یا علی

• چهارشنبه
• 28
• آذر
• 1397
• ساعت
• 10:28
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

مه ذی الحجّه آمد مه آل محمّد(ص)
مه اکمال دین حیّ سرمد
مه بیعت به حیدر با محمّد
ولی اللّه یا حیدر(3)
**
شد آیه نازل امشب بود دین کامل امشب
خدا با لطف و جود بینهایت
کند دین کامل امشب با ولایت
ولی اللّه یا حیدر(3)
**
بروی دست احمد بود جان محمّد
امید شیعه در عالم علی شد
پس از احمد در این عالم ولی شد
ولی اللّه یا حیدر(3)
**
ز لبهای پیمبر به ما تا روز محشر
نوید وال من والاه رسیده
پیام عاد من عاداه رسیده
ولی اللّه یا حیدر(3)
**
غدیر عید تبارک بر اهل دل مبارک
بود عید غدیر و عید بیعت
به حیدر نور چشم آل عصمت
ولی اللّه یا حیدر(3)
**
علی بر ما امیر است امیر بی نظیر است
ولایش تا به محشر کلّ دین است
فقط حید

• چهارشنبه
• 28
• آذر
• 1397
• ساعت
• 10:29
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

هجدهم ذالحجّه شد شیعه روز عید است
از سوی خدای قدیر بر همه نوید است
آیه ای نازل شده دین حق کامل شده
لطف خداوند گار بر همه شامل شده
علی علی حیدر مدد(4)
**
باشد این سخن از رسول گفته ذات یزدان
بر جا نشینی علی حق بداده فرمان
بدست حیّ قدیر روز سعید غدیر
گردیده بعد از نبی بر همه عالم امیر
علی علی حیدر مدد(4)
**
آورده پیغام پیک وحی از خدای یکتا
گردد وصیّ تو،علی در تمام دنیا
سرور و آقا علی نور دل طاها علی
امید عالم تویی همسر زهرا علی
علی علی حیدر مدد(4)
**
اکملت لکم دینکم با ولای مولاست
با نور ولایش علی روح جسم و جانهاست
بهار دلها علی روح و روانها علی
به اذن حق گشته او بر همه مولا علی
علی علی حیدر مدد(

• چهارشنبه
• 28
• آذر
• 1397
• ساعت
• 10:30
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

عاشقان از لطف حق بر پا شده جشن غدیر
امر حق صادر شده مولا علی گشته امیر
نفس پیغمبر علی است ساقیّ کوثر علی است
یاعلی حیدر مدد(4)
**
از سوی حیّ تعالی آیه ای نازل شده
با ولای حیدر کرارّ،دین کامل شده
بر روی دست نبی مرتضی گشته ولی
یاعلی حیدر مدد(4)
**
در غدیر خم شده با دست ختم المرسلین
مرتضی با امر حق گشته امیرالمؤمنین
او بود حقّ الیقین شیعه را حبل المتین
یاعلی حیدر مدد(4)
**
او امید عالم هستی پس از پیغمبر است
دستگیر شیعیانش در جزا و محشر است
نور چشم مصطفاست این علی مشکل گشاست
یاعلی حیدر مدد(4)
**
در غدیر خم همه عالم بود مهمان تو
عالم هستی بود ریزه خور احسان تو
مستمندم مستجیر یا علی دستم بگیر
یاعلی

• چهارشنبه
• 28
• آذر
• 1397
• ساعت
• 10:31
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

الا شیعه عید غدیر آمد
پیامی ز حیّ قدیر آمد
دل شیعه شد امشب شاد
مبارکباد(2)
**
شده آیه ای بر نبی نازل
شود دین حق با علی کامل
غم و غصّه همه بر باد
مبارکباد(2)
**
ولای علی در جهان دینم
کنم شکر حق از محبّینم
ز جان و دل زنم فریاد
مبارکباد(2)
**
چراغ ولا شعله افروز است
شب عاشقان با علی روز است
ز سوی حق کند امداد
مبارکباد(2)
**
منم مست جام ولای تو
شده شامل من عطای تو
ولای تو به دل افتاد
مبارکباد(2)
**
به دل شور و شادی،شعف دارم
به لب ذکر شاه نجف دارم
ز تو مولا شدم ارشاد
مبارکباد(2)

• چهارشنبه
• 28
• آذر
• 1397
• ساعت
• 10:32
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

خنده بر لبهاست شادمان دلهاست عاشقان عید غدیر است
امشب از لطف خالق سرمد حیدر بر عالم امیر است
یا علی مولا یا علی مولا مولا مولا علی حیدر(2)
**
خالق یکتا حیّ بی همتا کرده بر شیعه عنایت
آیه شد نازل دین شود کامل با امامت و ولایت
یا علی مولا یا علی مولا مولا مولا علی حیدر(2)
**
بر روی منبر شخص پیغمبر گوید پیغام خدا را
بعد من رهبر می شود حیدر گوئید تبریک مرتضی را
یا علی مولا یا علی مولا مولا مولا علی حیدر(2)
**
مهر و حبّ تو در همه عالم باشد مولا اعتبارم
گر منم شیعه گشته ام بیمه ولایتت افتخارم
یا علی مولا یا علی مولا مولا مولا علی حیدر(2)
**
تا منم زنده هستم شرمنده ز اینهمه لطف و عنایت
ای گل عصمت امش

• چهارشنبه
• 28
• آذر
• 1397
• ساعت
• 10:33
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

ابلاغ شده پیام سرمد
نازل شده آیه بر محمّد(ص)
پیغام ز سوی حیّ(قدیر است)۲
امشب عاشقان عید(غدیر است)۲
از لطف خدا حیدر(امیر است)۲
این جشن و این عید(مبارکباد)۲
جلوه ی خورشید (مبارکباد)۲
یا علی مولا(مدد حیدر)۲
**
حق کرده بر عالم این عنایت
مرتضی شده شاه ولایت
این لطف خداوند(مجید است)۲
بهر شیعه این خبر(نوید است)۲
بر درد بشر علی(کلید است)۲
ای شیعیان بر(علی سوگند)۲
ز لطف داور(نبی خرسند)۲
یا علی مولا(مدد حیدر)۲
**
زیور شده امشب همه عالم
بر شیعه رسد لطف دمادم
غیر از علی از همه(گسستم)۲
دل بر علی و آل(ببستم)۲
در محفل مرتضی(نشستم)۲
مهر و ولایت(بود دینم)۲
شود بیایی(به بالینم)۲
یا علی مولا(مدد حیدر)۲
**
در سین

• چهارشنبه
• 28
• آذر
• 1397
• ساعت
• 10:34
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

شده عید اللّه اکبر امروز
روز شادیّ پیمبر امروز
رهبر و منجیّ عالم گشته
بعد ختم رسل حیدر امروز
عجب غوغایی شده در عالم
علی مولا گردیده به دست خاتم
قد عالم شد به پیش او خم
ولای او کرده دین حق را محکم
علی یا حیدر علی یا حیدر(2)
علی یا حیدر علی علی یا حیدر(2)
**
لطف حق گشته به عالم شامل
به پیمبر شده آیه نازل
دین اسلام و پیمبر امروز
با ولای مرتضی شد کامل
هر آنکس را که منم مولایش
پس از پیغمبرعلی بود مولایش
بود حرف من چنین معنایش
بود فرمان از سوی حی یکتایش
علی یا حیدر علی یا حیدر(2)
علی یا حیدر علی علی یا حیدر(2)
**
همه جا غرق سرور است امروز
شیعه در شادی و شورست امروز
از دل شیعه ی پاک حیدر
غم و اندوه ب

• چهارشنبه
• 28
• آذر
• 1397
• ساعت
• 10:34
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

تقصیر خودش نیست که محشر شده والله
از خلق جهان این همه برتر شده والله

از روز ازل قرعه به نامش زده بودند
بر شاه و ولی رهبر و سرور شده والله

اصلا همه عالم شده ایجاد به نامش
تا یار نبی پشت پیمبر شده والله

در عدل و کرم بر همه آفاق سرامد
در حکم و قضا عدل مکرر شده والله

خورشید خمیده به رخش سجده نموده
از عطر علی مست، صنوبر شده والله

او کوه صلابت شد و دریای رشادت
با حکم خدا فاتح خیبر شده والله

بر خاتم انگشتر عالم چه نگینی
با دست علی پر درّ و گوهر شده والله

امروز که کامل شده دین عید غدیر است
الحق که علی عشق مصور شده والله

نور است که روشن شده عالم همه از او
با عشق علی خانه منور شده والله

• یکشنبه
• 2
• دی
• 1397
• ساعت
• 13:51
• نوشته شده توسط
• 09127033809

ازقلم جاي جنون اينبار مي ريزد شراب
خط به خط از دفترم انگار مي ريزد شراب

يک پياله،ده پياله،صد پياله،نه،کم است
ساقي امشب يکصد و ده بار مي ريزد شراب

تا مکيدم خوشه ي انگور را روي ضريح
ديدم از روي در و ديوار مي ريزد شراب

خم چه خم،خم غدير است آنکه مستم کرده است
در پياله حيدر کرار مي ريزد شراب

روي دستش دست او را مصطفي بالا گرفت
از دودست احمد مختار مي ريزد شراب

دين و نعمت بعد از آن کامل شده در ميکده
عيدي ما ميثم تمار مي ريزد شراب

بسکه دم زد از علي تا که زبان درکام داشت
ديد ميثم از طناب دار مي ريزد شراب

• پنج شنبه
• 4
• بهمن
• 1397
• ساعت
• 22:04
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

ساقی امشب تو بساط طربی بر پا کن
مطربا چنگ نواز و دل ما شیدا کن

عاشقان را به سرا پردۀ مقصود نشان
یادشیرین کن و فرهاد زمان رسوا کن

دشت و هامون را در سیطرۀ مجنون بین
کوه و صحرا را پُر ولوله از لیلا کن

یار شکر دهنم بر زبر مصطبه بر
قامتش را به مَثل رشک قد طوبی کن

در سماع آور آن زهره بربط زن را
چنگ بر چنگ بنه عقدۀ دل ها وا کن

یا ز لعل نمکین نزهت خاطر افزای
یا که ز آن باده پیاپی به دل مینا کن

باده را نیست اگر نشئگی و سُکر مدام
یک نفس باده بِهل رو به خُم صهبا کن

چیست صهبا ؟ چه بود باده زخم های عصیر
از خُم عید غدیرم قدحی اهدا کن

به ترنّم همه اجرام سماوی را بین
به تکلّم همه در ناحیۀ بالا کن

آنق

• یکشنبه
• 21
• بهمن
• 1397
• ساعت
• 14:28
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

دارد به لب پیام تبسّم غدیر خم
کی می شود ز خاطره ها گم غدیر خم

آمد دوباره، تا ز دل شیعیان کند
رفع ملال و دفع تألّم غدیر خم

هر دم که بر دو سرو بیافتد نگاه من
آن دم شود به دیده تجسّم غدیر خم

شد مرتضی وصیّ بلا فصل مصطفی
با ما کند همیشه تکلّم غدیر خم

اعیاد در سپهر مثل، چون ستاره اند
ماه است در میانه ی انجم غدیر خم

ما شیعیان شیر خدائیم و خم پرست
مانند ساقی است به کف خم غدیر خم

از باب شأن و مرتبه ز اعیاد مسلمین
مبعث شده ست اوّل و دوّم غدیر خم

بر مرغ دل به عشق علی شاه اولیاء
داده ست شور و شوق ترنّم غدیر خم

بر خیز ای «بشیر»! به صوت جلی بگو
تبریک باد بر همه مردم غدیر خم

• یکشنبه
• 21
• بهمن
• 1397
• ساعت
• 18:31
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

بیا ای ساقی آتش پرستم
که من از جام عرفان تو مستم

بیا ای ساقی خُمخانۀ عشق
خرابم کن ز یک پیمانۀ عشق

بیا ای ساقی نیکو شمایل
که دل وصل رُخت را هست مایل

بیا ای ساقی بالا بلندم
بده از نیشخندت نوشخندم

بیا ساقی مرا بیخود ز خود کن
سرانجامم هر آنچه بر تو شد کن

مرا مستی نیارد بادۀ نوش
کنم گر چشم مستت را فراموش

بیا ای ساقی مشکین کمندم
بسوزان ز آتش می بند بندم

ز چشمت وام ده بر عاشقانت
شکارم کن ز ابروی کمانت

مرا مُستغرق بحر فنا کن
لبم را با لب خود آشنا کن

بده آن می که همتایش نباشد
به جز دست تو مأوایش نباشد

بده آن می که رنگ غم فزاید
هزاران رخنه در کارم نماید

میم ده ساقیا بیرون ز غایت
به عشق شیرحق

• یکشنبه
• 21
• بهمن
• 1397
• ساعت
• 19:04
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

دهید مژده به رندان می پرست امروز
که پیر میکده آمد قدح به دست امروز

به هر که بنگری از شیخ و شاب و خرد و کلان
بُوَد ز باده خُمِّ غدیر مست امروز

زهی علو که علی را به دست پیغمبر
بلند کرد خدای بلند و پست امروز

به امتحانِ بلی گفتگانِ روز الست
گرفت پرده ز رخ شاهد الست امروز

رساند عهد به پایان و شد سعید ابد
هر آن که با علی از صدق عهد بست امروز

ولی هر آن که به تلبیس و حیله بیعت کرد
یقین که عهد خداوند را شکست امروز

به عشق حضرت مولا خوشند اهل ولا
چه باک از این که روان حسود خست امروز

رسید امر نبّوت به منتهی برخاست
نبی ز جای و به جایش ولی نشست امروز

چو شاه کشور هستی به تخت یافت جلوس
صلای سرخوشی آمد

• پنج شنبه
• 25
• بهمن
• 1397
• ساعت
• 11:41
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

رسید از جانب حق بر پیمبر
پیام از جبرئیل ماه منظر

رسولم زینت عرش برین است
و این حج تو حج آخرین است

پیمبر بر همه کرده تکلف
به امت داده فرمان توقف

سپس خود هم همانجا ایستاده
رسد تا هم سواره هم پیاده

رسول الله غوغایی علم کرد
جهاز اشتران را روی هم کرد

کنار برکه روزی باشکوه است
جهاز اشتران مانند کوه است

قدم بنهاده بر رویش پیمبر
صدازد تا که آید پیشش حیدر

محمد که جهان گردیده مستش
گرفته دست حیدر را به دستش

همان دستی که دست کردگار است
همان دستی که عشق ذوالفقار است

همان دستی که سائل را نعم داد
همان دستی که بر موسی حشم داد

بگفتا هرکه من مولای اویم
امید و شافع عقبای اویم

هرآنکس دل دهد از دل برایم

• چهارشنبه
• 1
• اسفند
• 1397
• ساعت
• 18:26
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

ای خوش‌مسیر برکه!...قرار مسافران!
آغوش باز کن که رسیده‌ست کاروان

پیغام بازگشت بده هر که رفته را
لختی درنگ کن که بیایند ماندگان

لختی درنگ کن که جهان ایستاده است
بنشین نگاه کن که به رقص آمده زمان

وقتش شده‌ست برکۀ کم آبِ دوردست!
کم‌کم رسد تلاطم موجت به بیکران

تصویر دست کیست در آیینه‌ات؟ ببین!
این دست‌ها رسانده زمین را به آسمان

دیگر هراس خشک شدن در دلت مباد
دستی به بیعت آور و دریا شو و بمان!

• چهارشنبه
• 11
• اردیبهشت
• 1398
• ساعت
• 11:42
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

اینجا گرفته‌ست مردی بر روی دست آسمان را
مردی که در قبضۀ خود دارد تمام جهان را

آورده با ذوق سرشار در پیش چشمان مردم
تصویر زیبایی از این منظومۀ بی‌کران را

در هالۀ روشن وحی با قلبی آکنده از مهر
آیینه بر دوش دارد این‌بار باری گران را

در جشن «من کنت مولاه...» آیینۀ نور کرده‌ست
لبریز از روشنی‌ها چشمان پیر و جوان را

با شور و حالی فراگیر در امتداد رسالت
جبریل در حلّه نور آورده این ارمغان را

باید علی بود و فهمید باید علی بود و حس کرد
در آسمان حقیقت تکبیر افلاکیان را

همراه بارانی از گل ای دشت شور و بشارت
در برکه جاری کن امروز تصویر رنگین‌کمان را

گویا نوای بلال است... آری! که با عطر مولا
بر آسمان

• چهارشنبه
• 19
• تیر
• 1398
• ساعت
• 12:46
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

دهید مژده به رندان می پرست امروز
که پیر میکده آمد قدح به دست امروز
.
به هر که بنگری از شیخ و شاب و خرد و کلان
بُوَد ز باده خُمِّ غدیر مست امروز
.
زهی علو که علی را به دست پیغمبر
بلند کرد خدای بلند و پست امروز
.
به امتحانِ بلی گفتگانِ روز الست
گرفت پرده ز رخ شاهد الست امروز
.
رساند عهد به پایان و شد سعید ابد
هر آن که با علی از صدق عهد بست امروز
.
ولی هر آن که به تلبیس و حیله بیعت کرد
یقین که عهد خداوند را شکست امروز
.
به عشق حضرت مولا خوشند اهل ولا
چه باک از این که روان حسود خست امروز
.
رسید امر نبّوت به منتهی برخاست
نبی ز جای و به جایش ولی نشست امروز
.
چو شاه کشور هستی به تخت یافت جلوس
صلای سر

• چهارشنبه
• 9
• مرداد
• 1398
• ساعت
• 12:34
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

ساقی امشب تو بساط طربی بر پا کن
مطربا چنگ نواز و دل ما شیدا کن
.
عاشقان را به سرا پردۀ مقصود نشان
یادشیرین کن و فرهاد زمان رسوا کن
.
دشت و هامون را در سیطرۀ مجنون بین
کوه و صحرا را پُر ولوله از لیلا کن
.
یار شکر دهنم بر زبر مصطبه بر
قامتش را به مَثل رشک قد طوبی کن
.
در سماع آور آن زهره بربط زن را
چنگ بر چنگ بنه عقدۀ دل ها وا کن
.
یا ز لعل نمکین نزهت خاطر افزای
یا که ز آن باده پیاپی به دل مینا کن
.
باده را نیست اگر نشئگی و سُکر مدام
یک نفس باده بِهل رو به خُم صهبا کن
.
چیست صهبا ؟ چه بود باده زخم های عصیر
از خُم عید غدیرم قدحی اهدا کن
.
به ترنّم همه اجرام سماوی را بین
به تکلّم همه در ناحیۀ بالا

• چهارشنبه
• 9
• مرداد
• 1398
• ساعت
• 12:40
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

صبح سعادت دمید عید ولایت رسید
فیض ازل یارشد نوبت دولت رسید
.
در خم گیسوی یار بود دلم بی قرار
بعد بسی انتظار مژده ی راحت رسید
.
درگه رحمت گشود ظلمت غم را زدود
سنبل تر وا نمود لمعه ی طلعت رسید
.
شعشعه ی نور شه داد به عالم ضیا
آتش آذر فشرد رشحه ی خلعت رسید
.
از کرمش بر گدا داد مِیِ جانفزا
گفت بخور زین هلا کز خم جنت رسید
.
در پس زانوی غم هین منشین با الم
کز در آن ذوالکرم صیت بشارت رسید
.
آمد وقت فرح دافع حزن و ترح
عید غدیر است خیز بر همه عشرت رسید
.
روی به گلزار کن پشت به اغیار کن
دوره ی شدت گذشت نوبت راحت رسید
.
خیز بزن الصلا بر در هر پارسا
باده شدستی حلال حکم حقیقت رسید
.
بهر شهِ انّما خواند رسو

• شنبه
• 19
• مرداد
• 1398
• ساعت
• 13:22
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور