طوبای تو میان دلم قد کشیده است
بین من و خیال خودم سد کشیده است
احساس می کنم به تو نزدیک می شوم
جذر مرا نگاه تو مد کشیده است
این جذبه طلایی بالا نشین تو
بال مرا حوالی گنبد کشیده است
دست خدای عز و جل روی قلب ما
این بار سوم است محمد کشیده است
نوری رئوف در حرمت موج می زند
الطاف کاظمین به مشهد کشیده است
بخشنده تو، خدای کرم تو ، جواد تو
ابن الرضا تو ، حضرت باب المراد تو
بگذار خاک پای تو نقاشی ام کنند
سجاده ی دعای تو نقاشی ام کنند
بگذار بر کنار قدم های هر شبت
با رشته عبای تو نقاشی ام کنند
بال و پرم بده که شبیه کبوتری
امروز در هوای تو نقاشی ام کنند
بگذار از زمان ازل تا همیشه ها
آقای من برای تو نقاشی ا
- شنبه
- 15
- مهر
- 1391
- ساعت
- 05:52
- نوشته شده توسط
- مرتضی پارسائیان