سایر اشعار محرم و صفر

مرتب سازی براساس
 محمد مهدی عبدالهی

دوبیتی در محکومیت فتنه گران بی شرم -( فتنه گر شعله به پرچم می زد ) * محمد مهدی عبدالهی

2805
12

دوبیتی در محکومیت فتنه گران بی شرم -( فتنه گر شعله به پرچم می زد ) محکومیت جسارت کنندگان عاشورای88

فتنه گر شعله به پرچم می زد
کف در ایّام محرّم می زد
همچو خولی ،انس و شمر، افسوس
خنده بر ماتم و این غم می زد
شاعر:محمدمهدی عبدالهی

  • جمعه
  • 8
  • دی
  • 1391
  • ساعت
  • 17:53
  • نوشته شده توسط
  • محمدمهدي عبدالهي
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
 جابر عابدی

اشعار شور کربلا -( کربلا کربلا، قبله ی عاشقا، حرم باصفایی ) * جابر عابدی

5729
9

اشعار شور کربلا -( کربلا کربلا، قبله ی عاشقا، حرم باصفایی ) کربلا کربلا، قبله ی عاشقا، حرم باصفایی
کربلاکربلا، بی انتها تویی، کعبه دلربا، میخونه ی ولایی
آرزوم همینه، که سرم رو روی خاکت بذارم
کی می شه ببینه، چشام اونجایی که بارون می بارم
گلبوسه بچینه، ضریحی که براش، دل بیقرارم
بیقرار بیقرارم، تا نیام چشم انتظارم
حوالم نده به فردا، که می میره قلب زارم
اللهم ارزقنا کربلا کربلا کربلا
کربلا، کربلا، فکر روز و شبام، نوای رو لبامی
کربلا کربلا، ترنم صدام
خاک پاکت شفام، تو درمون دوامی
آتیشم زدی با، این همه فاصله که من کشیدم
دیدم عکستو تا، دوباره از عجائب دل بریدم
بات شدم آشنا، همون اولی که تربت چشیدم
چشیدم با تو شعورُ، لحظه لحظه حسّ شورُ
نمی دم به باغ جنت، کنار

  • یکشنبه
  • 6
  • مهر
  • 1393
  • ساعت
  • 16:06
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب
 جابر عابدی

اشعار شور کربلا -( شب های جمعه که میاد، دلم تو فکر دوریه ) * جابر عابدی

126

اشعار شور کربلا -( شب های جمعه که میاد، دلم تو فکر دوریه ) شب های جمعه که میاد، دلم تو فکر دوریه
لحظه شمارِ قسمت و زیارت حضوریه
منتظرِ منتظرِ دعوت ارباب دلم
برای دیدن حرم، بدجوری بی تابه دلم
دلم از کربلا سیری نداره، هدف داره ولی تیری نداره
حریف دل نمی شم لطفی عباس، جوازتو باشه گیری نداره
ربنا، آتنا و ارزقنا کربلا
شب های جمعه که میاد، آسمونا زائر می شن
ما بین بین الحرمین، ملائکه طائر می شن
تموم انبیا میان با اولیاء و اوصیا
شهدا دست جمع میان، محضر شاه سرجدا
جداییم ازدرخونه ت محاله، یه لحظه دورشم ازتوضد حاله
من ازتوکربلامی خوام حسین جان، به این واونندیم آقا حواله
ربنا، آتنا و ارزقنا کربلا
کربلا به آقام بگو، ندیده من اسیرتم
سی و چهار بار شب و روز، نمک نه

  • یکشنبه
  • 6
  • مهر
  • 1393
  • ساعت
  • 16:11
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب

صحنه آخر ... -( غرق خون وقت صحنه ی آخر ) * محمد جواد الهی پور

1666
2

صحنه آخر ... -( غرق خون وقت صحنه ی آخر ) غرق خون وقت صحنه ی آخر
بین گودال داشت جان می داد
با نفس های گرم و بی رمقش
دل حضار را تکان می داد
مادری در میان هق هق و اشک
مشت بر سینه می زد و با درد
یک نگاهش به سمت مقتل بود
یک نگاهش به چهره هایی زرد
آتش از خیمه ها که بالا رفت
روضه خوان داشت نغمه سر می داد
گفت:
او می دوید و من...
انگار
از غمی بی امان خبر می داد
دانه های سفید برف آرام...
مثل یک دسته ی عزا از راه...
آمدند و شدند تسکین...
عطش کودکان ثارالله!
آتش خیمه ها فروکش کرد
دل ولی همچنان تلاطم داشت
مرد قصه میان خون ،اما
گوشه چشمی به سمت مردم داشت
بوق شیپور و طبل ماتم را
هرکسی می شنید می لرزید
شمر آمد ...ولی همه دیدند
دست هایش شدید می لرزید

  • دوشنبه
  • 6
  • بهمن
  • 1393
  • ساعت
  • 08:30
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

غزل برای ضریح جدید امام حسین (ع) -( چقدر دامنم از گریه ها تر است حسین ) *

1997
1

غزل برای ضریح جدید امام حسین (ع) -( چقدر دامنم از گریه ها تر است حسین ) چقدر دامنم از گریه ها تر است حسین
چقدر صحن دلم با صفاتر است حسین
به شکل دیگری امروز زائرت شده ام
به این دلیل دلم مبتلاتر است حسین
عجب زیارتی امسال قسمتم شده است
چقدر بال من اینجا رهاتر است حسین
صدای پای تو ما را کشانده تا اینجا
صدای بودنت اینجا رساتر است حسین
فضای شهر، خودش کربلاست در این ماه
ضریحت آمده و کربلاتر است حسین
غریبه نیستم از این به بعد با حرمت
نگاه من به حرم آشناتر است حسین
خودش به کشتن تو خونبها شده یعنی
خدا برای تو صاحب عزاتر است حسین
********
شاعر: محمد علی بیابانی

  • جمعه
  • 17
  • خرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 14:47
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

شعر خروج امام حسین(ع) از مکه به سمت کربلا -( از مکه خبر آمده داغ است خبرها ) * حسن بیابانی

4679
5

شعر خروج امام حسین(ع) از مکه به سمت کربلا -(  از مکه خبر آمده داغ است خبرها ) از مکه خبر آمده داغ است خبرها
باید برسانند پدرها به پسرها
از مکه خبر آمده از رکن یمانی
نزدیک اذان ناله بلند است سحرها
داغ است خبرها نکند باد مخالف
در شهر بپیچد بزند شعله به درها
نزدیک سحر قافله ای رد شد از اینجا
ماندیم دوباره من و اما و اگرها
باید بروم زود خودم را برسانم
حتی شده حتی شده از کوه و کمرها
از مکه خبر رفته رسیده ست به کوفه
حالا همه با خیره سری خیره به سرها
بر خاک عزیزی ست ولی پیرهنش را
سربسته بگویند پسرها به پدرها
برخاک عزیزی ست و در راه عزیزی ست
خود را برسانید که داغ است خبرها

شاعر : حسن بیابانی

  • سه شنبه
  • 23
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 05:55
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

قمر بنی هاشم -( وقتی عمود آهنین خوردی تو ) * عباس شاکری

66

قمر بنی هاشم -( وقتی عمود آهنین خوردی تو ) وقتی عمود آهنین خوردی تو
آسیب بزرگی به یقین خوردی تو
چون فاطمه روی ماه تو نیلی شد
با صورت خود که که بر زمین خوردی تو
گذشتی از دل نخلستان
تیری زیسار و ز یمین خوردی تو
باسینه پر امید خود میرفتی
رفتی جلو اما به کمین خوردی تو
آبی نرسانده به حرم افتادی
خون جگر از غم همین خوردی تو
جسم تو روی چادر زهرا افتاد
وقتی به زمین ز صدر زین خوردی تو
از کودکیت امید حیدر بودی
حقا که به درد شاه دین خوردی تو
آن قدر به قلب دشمنان خون کردی
تا مهر یل ام بنین خوردی تو
شاعر : عباس شاکری

  • پنج شنبه
  • 25
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 12:51
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
 اسماعیل شبرنگ

زمزمه امام سجاد (ع) -( چهل ساله روضه می خونه ) * اسماعیل شبرنگ

16

زمزمه امام سجاد (ع) -( چهل ساله روضه می خونه ) چهل ساله روضه می خونه
کسی حالش رو نمی دونه
که درد و غم هاش فراوونه وای وای
مگه می ره لحظه ای
از یادش ماتم کربلا
قتلگاه و پیکر بابا
سرخونی رونیزه ها
واویلا
چهل ساله درد و غم
مونس شب و روزش بوده
نبود از غم دمی آسوده
هنوزم زخمیّ و کبوده
واویلا
چشای تارش پُر از آبه
به یاد غم های اربابه
زِ داغ شیرخواره بی تابه
وای وای
دمی که آب می بینه
می کنه از غم و غصه غش
می خونه به زیر لب همَش
روضه ی کربلا و عطش
واویلا
می خواد یه بار دیگه
ببینه سه ساله دخترو
ببینه عمه ی پرپر و
بغل کنه علی اصغرو
واویلا

شاعر : اسماعیل شبرنگ

دانلود سبک

  • جمعه
  • 26
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 04:50
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
 اسماعیل شبرنگ

زمزمه حضرت محمد(ص) -( به روی لب آه غم داری ) * اسماعیل شبرنگ

15

زمزمه حضرت محمد(ص) -( به روی لب آه غم داری ) به روی لب آه غم داری
تو دائم از غصه می باری
میان دل لاله می کاری
وای وای
فراق تو یانبی
آتیش به قلب مدینه زد
نمک رو زخم دیرینه زد
زهرا از غم تو سینه زد
واویلا
ولی فکر تو هنوز
محو فردای مدینه بود
صورت و ضربه ی کینه بود
گل زخم پهلو وسینه بود
واویلا
تورفتیی و بعد تو بابا
مدینه شد خانه ی غم ها شکسته شد حرمت زهرا
وای وای
تورفتی و بعد تو
به آتیش کشیدن خونمو
ندیدن اشک روونَمو
ندیدن خون رو گونمو
واویلا
توی خونه ریختن و
لِه کردن گلای باغچه رو
از شاخه بُریدن غنچه رو
به آتیش کشیدن کوچه رو
واویلا

شاعر : اسماعیل شبرنگ

دانلود سبک

  • جمعه
  • 26
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 04:56
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
 اسماعیل شبرنگ

اشعار شهادت امام سجاد (ع) -( یادم نمی ره روضه هارو ) * اسماعیل شبرنگ

6

اشعار شهادت امام سجاد (ع) -( یادم نمی ره روضه هارو ) یادم نمی ره روضه هارو
مصیبتای کربلارو
شعله به جون ما کشیدن
سر از تن بابام بریدن
چشم تر مارو ندیدن
یه چشمم اشک یه چشم من خون
آتیش زدن به خیمه هامون
رو نیزه ها سر بابامون
( ای وای از این غم )
خیمه و لحظه های غارت
اسارت و داغ جسارت
از درد و غم دلم کبابه
قاتل من بزم شرابه
داغ سه ساله و خرابه
چهل ساله دائم می بارم
گریه شده تموم کارم
تموم شده صبر و قرارم
( ای وای از این غم )

شاعر : اسماعیل شبرنگ

  • جمعه
  • 26
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 06:28
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
 اسماعیل شبرنگ

اشعار وفات شهادت گونه حضرت محمد(ص) -( می کشی آه غم زِ سینه ) * اسماعیل شبرنگ

6

اشعار وفات شهادت گونه حضرت محمد(ص) -( می کشی آه غم زِ سینه ) می کشی آه غم زِ سینه
پر می گیری از این مدینه
می باره از چشات ستاره
دلت دیگه آروم نداره
شعله وره پر از شراره
با یه دل شکسته آقا
دلواپسی برای فردا
روضه می خونی واسه زهرا
( ای وای از این غم )
یه روزی از ضربه ی سیلی
صورت زهرا می شه نیلی
تو کوچه پس کوچه ی غم ها
به زیر دست و پای اعدا
می شکنه پهلوهای زهرا
اونا که زخمای کشندن
دستای حیدر و می بندن
به اشک غربتش می خندن
( ای وای از این غم )

شاعر : اسماعیل شبرنگ

  • جمعه
  • 26
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 06:33
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
 اسماعیل شبرنگ

اشعار شهادت امام حسن مجتبی(ع) -( خیمه ی ماتمت به پا شد ) * اسماعیل شبرنگ

7

اشعار شهادت امام حسن مجتبی(ع) -( خیمه ی ماتمت به پا شد ) خیمه ی ماتمت به پا شد
محرم تو زهر جفاشد
پاره های دل تو آقا
جلو چشِ زینب کبری
می ریزه توی طشت غم ها
زخم دل تو شده کاری
خون دل تو شده جاری
دیگه آقاتوون نداری
( ای وای از این غم )
گفتی هوای کوچه مِه شد
گلای یاس باغچه لِه شد
سرو صنوبرو شکستن
پهلوی مادر و شکستن
قامت حیدر و شکستن
یادت نرفته این چهل سال
اما دم آخر تو بی حال
می خوندی روضه های گودال
( ای وای از این غم )

شاعر : اسماعیل شبرنگ

  • جمعه
  • 26
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 06:35
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
 اسماعیل شبرنگ

اشعار شهادت امام رضا (ع) -( شبای غربتت سحر شد ) * اسماعیل شبرنگ

6

اشعار شهادت امام رضا (ع) -( شبای غربتت سحر شد ) شبای غربتت سحر شد
که حالا موقع سفر شد
بار سفر می بندی امشب
می سوزه پیکر تو از تب
کاسه ی صبر تو لبالب
از درد و غم بارون گرفتی
به زیر لب زبون گرفتی
از کربلا نشون گرفتی
( ای وای از این غم )
بیا کنار من جوادم
عزیز من برس به دادم
که رفتنی شدم از این جا
بیابیا جواد بابا
حال مرا تو کن تماشا
در موج خون دلم نشسته
شدم از این زمونه خسته
بالاسرم پهلوشکسته
( ای وای از این غم )

شاعر : اسماعیل شبرنگ

  • جمعه
  • 26
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 06:37
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
 اسماعیل شبرنگ

واحد حماسی حسرت کربلا -( بذار منم یه نوکر باصفایی شم -می خوام دوباره از ) * اسماعیل شبرنگ

17

واحد حماسی حسرت کربلا -( بذار منم یه نوکر باصفایی شم -می خوام دوباره از ) بذار منم یه نوکر باصفایی شم - می خوام دوباره از غم تو هوایی شم
آرزومه منم یه روز کربلایی شم
سرمه ی چشمام خاک پاته -- قبله ی من ایوون طلاته
عاشق بین الحرمینم -- دل من توی کربلاته (2)
چی می شه من با - زائرای تو - پربگیرم تا - کربلای تو
( یاحسین مولا )
جوونی من به فدای زخم لبهات - آرزومه یه شب با جمع سینه زنهات
سینه زنون آقابیام تا پایین پات
به پای عشق تو مدهوشم -- از غم تو مشکی می پوشم
خواب هر روز و شبم اینه : -- در طواف قبر شش گوشه م (2)
پرچم سرخت - دلمو خون کرد - ذکر ثارالله - منو مجنون کرد
( یاحسین مولا )
من از کنار شش گوشه که قبله ی ماس - باذکز ساقی حرم باشور و احساس
می خوام که سینه خیز برم

  • جمعه
  • 26
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 07:05
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
 اسماعیل شبرنگ

اشعار عاشورایی به یا شهید بی پلاک... -( دل دوباره یاد یاران کرده است ) * اسماعیل شبرنگ

7

اشعار عاشورایی به یا شهید بی پلاک... -( دل دوباره یاد یاران کرده است ) دل دوباره یاد یاران کرده است
امشبی یاد شهیدان کرده است
یاد آن جان بر کفان جبهه ها
عاشقان بی قرار کربلا
باز هم یاد شهید بی پلاک
پیکر بی سر که افتاده به خاک
یاد جانبازی سرداران جنگ
این دل بشکسته ام گردیده تنگ
یاد آوینی و همّت ، باکری
یاد چمران ، صادقیّ و باقری
تا که سوزم با شهادت ساز شد
درب رحمت پیش رویم باز شد
دیدم آن حالات شوق و شور را
در میان چهره هاشان نور را
در هوای عاشقی پر می زدند
تا خدا با گریه معبر می زدند
در دل شب با نوا و زمزمه
ذکرشان "یافاطمه " " یا فاطمه "
بین چهره عکس یک لبخند بود
همه ی هستیّ شان سربند بود
از همه افلاک برتر بوده اند
دوست نه،بلکه برادر بوده اند
تشنه لب دادند جان پای

  • جمعه
  • 26
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 13:12
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

شعر ورود کاروان به مدینه -( شد چو زینب وارد شهر مدینه ) *

11647
21

شعر ورود کاروان به مدینه -( شد چو زینب وارد شهر مدینه         ) شد چو زینب وارد شهر مدینه گاه بر سر می زند و گاهی به سینه
ای خدا از غم کبابم نیست بر دل صبر و تابم
هر که آید از سفر سوغات آرد زینب غم دیده هم سوغات دارد
دور و بر دورش یتیمان جمله زنهای پریشان
یک همی گوید به صغرای پریشان عمه ات آمد برو سوغات و بستان
کاکل پر خون اکبر زلف مشکین برادر
خواهر ، خوش به حالت که با ما نبودی سر برهنه به صحرا نبودی
کشتن ِ اکبرم را ندیدی حنجر اصغرم را ندیدی
طفل ها را در بیابان می دواندند خیل زنها بر شتر ها می نشاندند
داد و بیدادش بسوزد نسل و بنیادش بسوزد
با برادر رفته بودم بی برادر آمدم من تاج وبرسررفته سرآمدم
بودم خاک برسر آمدم
داد و بیدادش بسوزد
نسل و بنیادش بسوزد

  • چهارشنبه
  • 1
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 16:27
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

مجلس چهل و ششم: ملاقات ام البنین با زینب در مدینه *

53

مجلس چهل و ششم: ملاقات ام البنین با زینب در مدینه مجلس چهل و ششم:
ملاقات ام البنین با زینب در مدینه
ای که از زیباترین زیباتری
از زمین و آسمان بالاتری
پس چرا ای حجت ثانی عشر
از علی و فاطمه تنهاتری
(احمد حسین پور علوی)
یا بقیه الله! آقا جانم فدای اشک چشماتون! می دونم امشب هم مثل همه ی شب ها بزم عزای جدتون حسین رو بر پا کردید. پسر فاطمه ما رو هم به آن مجلس نورانی و با صفا که روضه خون خود شمائید ، دعوت کن.
یابن الحسن! امشب باز هم روضه ی بازگشتن اهل بیت ابی عبدالله رو به مدینه می خونیم اما روضه ی امشب ما یه عطر و بوی دیگه ای داره؛ چرا؟ آخه امشب روضه ی ملاقات زینب با ام البنین مادر ابالفضله، روضه ای که خیلی شنیدنیه به خاطر این که اصلاً ام البنین سر

  • چهارشنبه
  • 8
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 05:59
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب

مجلس بیست و هفتم ملاقات ام البنین با زینب در مدینه *

76

مجلس بیست و هفتم ملاقات ام البنین با زینب در مدینه مجلس بیست و هفتم
ملاقات ام البنین با زینب در مدینه
ای که از زیباترین زیباتری
از زمین و آسمان بالاتری
پس چرا ای حجت ثانی عشر
از علی و فاطمه تنهاتری
(احمد حسین پور علوی)
یا بقیه الله! آقا جانم فدای اشک چشماتون! می دونم امشب هم مثل همه ی شب ها بزم عزای جدتون حسین رو بر پا کردید. پسر فاطمه ما رو هم به آن مجلس نورانی و با صفا که روضه خون خود شمائید ، دعوت کن.
یابن الحسن! امشب باز هم روضه ی بازگشتن اهل بیت ابی عبدالله رو به مدینه می خونیم اما روضه ی امشب ما یه عطر و بوی دیگه ای داره؛ چرا؟ آخه امشب روضه ی ملاقات زینب با ام البنین مادر ابالفضله، روضه ای که خیلی شنیدنیه به خاطر این-که اصلاً ام البنین س

  • جمعه
  • 10
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 09:45
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب

شعر مدح اهل بیت -( خلقتش بوده برای بچه های فاطمه ) * حسین ایزدی

2497

شعر مدح اهل بیت -( خلقتش بوده برای بچه های فاطمه ) خلقتش بوده برای بچه های فاطمه
پس خدا بوده خدای بچه های فاطمه
از ازل تا به ابد دنیا فقط حرفش یکی است
کل خلقت ماجرای بچه های فاطمه
هر کجا نور خدا بوده همانجا بوده اند
عرش پر از رد پای بچه های فاطمه
با وجود این همه زشتی که از ما دیده اند
کم نمی گردد عطای بچه های فاطمه
مثل خورشیدی که نورش بر همه تابیده است
شامل ما شد دعای بچه های فاطمه
یک به یک ما را قیامت پیش خود جا می دهند
بی نظیر است این وفای بچه های فاطمه
هر که بر جایی رسیده از عنایات شماست
حضرت عیسی گدای بچه های فاطمه
-نذر اهل بیت، اهل بیت باید ذبح کرد-
بچه های ما فدای بچه های فاطمه
***

شاعر : حسین ایزدی

  • پنج شنبه
  • 16
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 03:50
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 وحید قاسمی

شعر تنور خولی مصائب شهر کوفه و شام -( بوي بهشت مي وزد از داخل تنور ) * وحید قاسمی

4473
2

شعر تنور خولی مصائب شهر کوفه و شام -(  بوي بهشت مي وزد از داخل تنور ) بوي بهشت مي وزد از داخل تنور
موسي گمان كنم كه رسيده به كوه طور
شبنم كنار ساحل آتش چه مي كند؟
اين سيب سرخ داخل آتش چه مي كند؟
آتش گرفته شهپر ققنوس در تنور
نفرين آسمان و زمين باد بر تنور
نمرودها و ابرهه ها عهد بسته اند
آيينه ي تجلي حق را شكسته اند
سوزانده اند قسمتي از باغ سيب را
فهميده اند معني شيب الخضيب را
اينجا خليل راهي رضوان نمي شود
آتش در اين بلاد گلستان نمي شود
خورشيد گرگرفته درون تنور، واي
موسي سرش جدا شده دركوه طور، واي
جاي عزيز فاطمه كنج تنور نيست
مطبخ محل شأن نزول زبور نيست
ديشب تمام دشت برايش گريسته
يحيي درون طشت برايش گريسته
زخم عميق لعل لبش گريه آور است
چشمان نيمه باز شفق گونه اش ت

  • پنج شنبه
  • 30
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 06:54
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 علیرضا خاکساری

شعر به مناسبت ساخت ضريح سيدالشهدا(ع -( كار ِ دست نيست كار ِ جان باشد ) * علیرضا خاکساری

1444

شعر به مناسبت ساخت ضريح سيدالشهدا(ع -( كار ِ دست نيست كار ِ جان باشد ) كار ِ دست نيست كار ِ جان باشد
شاهكاري كه در ميان باشد
سجده گاهِ پيمبرانِ خدا
بوسه گاهِ فرشتگان باشد
بار ِ ديگر كتيبه هاي طلا...
محتشم باز روضه خوان باشد
نقش ِ برجسته هاي رويِ ضريح
كار ِ استاد فرشچيان باشد
بَر و بچه هاي قم خدا قُوَت
شير ِ مادر حلالتان باشد

شاعر : علیرضا خاکساری

  • چهارشنبه
  • 6
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 12:17
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مصائب کوفه و شام -( ديگر سپاه و لشكري و ياوري نماند ) * رضا شریفی

2236
2

شعر مصائب کوفه و شام -( ديگر سپاه و لشكري و ياوري نماند ) ديگر سپاه و لشكري و ياوري نماند
ديگر براي اهل حرم اختري نماند
هفده ستاره همره خورشيد روي ني
ديگر براي اهل حرم حيدري نماند
از ضرب سنگ و نيزه و از ظلم نعل ها
ديگر براي دفن ، خدا پيكري نماند
از جنگ سخت بر سر آن كهنه پيرهن
معلوم شد براي تو انگشتري نماند
اما براي اهل حرم شام واقعه
جز اشك و آه و ناله ره ديگري نماند
دارد رباب زمزمه آزاد گشته آب
اما هزار حيف ، دگري اصغري نماند

شاعر : رضا شریفی

  • شنبه
  • 9
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 12:09
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
استاد سید هاشم وفایی

شعر ورود اهلبیت به شام -( گر شمیم غـم و محنت بـه مشام آمده است ) *استاد سید هاشم وفایی

2171

شعر ورود اهلبیت به شام -( گر شمیم غـم و محنت بـه مشام آمده است ) گر شمیم غـم و محنت بـه مشام آمده است
شــادی و هلهلـه از مردم شام آمده است
همــره قـافلـۀ عتــرت یـاسیـن تـا شـام
بر سـرنیـزه سـر پــاک امــام آمده است
گرچه در صبح گهان است طلـوع خـورشیـد
خبر این است که خورشید به شام آمده است
با مـلائک ز فلـک گـریـه کنـان جبـرائیــل
در پی دیــدن ایـن مــاه تمام آمده است
مـادرش فـاطمـه از کرب و بــلا و کــوفــه
پی دیــدار گُلش گــام به گـام آمده است
گرچه خون می چکد از گردن و پایش ، نگرید
رهبــرقـافلــۀ شــورو قیــام آمده است
اشـک حلقــه زده در دیــدۀ او، پیش امـام
پیرمـردی که پی عـرض سلام آمده است
سخـن زینب و سجّــاد پی محــو ستـــم
ذوالفقـاری است که بیرون ز نیا

  • چهارشنبه
  • 13
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 07:31
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 محسن عرب خالقی

شعر حضرت محسن(ع)-شهادت -( بر جان خانه کینه ای شعله ور افتاد ) * محسن عرب خالقی

3177
2

شعر حضرت محسن(ع)-شهادت -( بر جان خانه کینه ای شعله ور افتاد ) بر جان خانه کینه ای شعله ور افتاد
آنقدر زد آنقدر زد آخر در افتاد
ای کاش می چرخید از لولا در، اما
در وا نشد افتاد، روی مادر افتاد
می خواست تا در پیش نامحرم نیفتد
می خواست… اما هرچه کرد او آخر افتاد
با یاعلی پا شد ولی مولا زمین خورد
با یا رسول الله او پیغمبر افتاد
فهمیده بود این باغ بار شیشه دارد
آنقدر زد از شاخه سیب نوبر افتاد
یک آیه با میخ در و یک آیه با زهر
یک آیه هم در قتلگاه از کوثر افتاد
در گوشه ی گودال مادر بود وقتی
چشمان تیز خنجری بر حنجر افتاد
از آستین دست شقاوت تا در آمد
چشم طمع بر حلقه ی انگشتر افتاد
یک تیر با هجده هدف یعنی که زینب
یک سنگ خورد از نیزه ها هجده سر افتاد
***

شاعر : محسن

  • یکشنبه
  • 15
  • دی
  • 1392
  • ساعت
  • 15:15
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 امیر عباسی

دانلود سبک شور -( ای پسر حضرت زهرا ، هر موقع دلتنگ شماییم ) * امیر عباسی

2157
2

دانلود سبک شور  -( ای پسر حضرت زهرا ، هر موقع دلتنگ شماییم ) شور
(به سبك سلام ما به حضرت عشق)
ای پسر حضرت زهرا ، هر موقع دلتنگ شماییم
با پای دل به عشقت آقا ، راهی شهر سامراییم
روی تو خورشید و مهتاب ، بیچاره هارو هم دریاب
آبرومون اینه آقا ، ما سائلیم و تو ارباب
یا سیدی یبن الزهرا
******
ایشالا یک روزی ببینیم ، شُهره میون عالمینیم
از حرم قشنگت آقا ، زائر مرقد حسینیم
بشنو ز رحمت یا مولا ، سوز و نوای ما ها رو
امضا کن آقا برات ِ ، کرببلای ما ها رو
یا سیدی یبن الزهرا
******
حسین حسین مرثیمونه ، اشک فرشته ها روونه
شبای جمعه مادرس تا ، سحر براش روضه میخونه
زان گوهر پر قیمت و ، نابت ندادن ای مادر
کشتن تو رو بین گودال ، آبت ندادن ای مادر
مولا حسین یبن الزهرا

شاع

  • یکشنبه
  • 22
  • دی
  • 1392
  • ساعت
  • 11:59
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 علی اکبر لطیفیان

شعر دوبیتی دیر راهب -( گر عشق تویی رواست حیران گردم ) * علی اکبر لطیفیان

3216

شعر دوبیتی دیر راهب -( گر عشق تویی رواست حیران گردم ) گر عشق تویی رواست حیران گردم
از دیرنشینان بیابان گردم
یک عمر مسیحی شده بودم تا که
امروز به دست تو مسلمان گردم

شاعر : استاد علی اکبر لطیفیان

  • چهارشنبه
  • 15
  • بهمن
  • 1393
  • ساعت
  • 14:55
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 سید پوریا هاشمی

شعر وفات حضرت ابوطالب(ع) -( کور شد چشمی که تاب دیدن دلبر نداشت ) * سید پوریا هاشمی

1987
2

شعر وفات حضرت ابوطالب(ع) -( کور شد چشمی که تاب دیدن دلبر نداشت ) کور شد چشمی که تاب دیدن دلبر نداشت
خوار شد هرکس که بر خاک قدومش سر نداشت
بشکند دستی که حتی خطی از کفرت نوشت
لال شد آنکه به لب مدح ابوالحیدر نداشت
در صف محشر کف افسوس بر هم میزند
هرکسی گامی دراین دنیا برایت برنداشت
بی بضاعت بودم اما میل مستی داشتم
دستهای خالیم چیزی کم از ساغر نداشت
صفحه صفحه سیر میکردم غریبی تو را
جلد پشت جلد اصلا غربتت آخر نداشت
آب ونان سفره ات الحق پیمبر ساز بود
این قبیل اعجاز هارا سفره ی دیگر نداشت
جای شک و شبه اصلا نیست.از دین خارج است
هرکسی توحید و اسلام تو را باور نداشت..
حرمت موی سفیدت کار ساز مشکلات
جز عبایت حضرت ختم الرسل سنگر نداشت
از حمایت های تو اسلام عالمگیر شد
این

  • یکشنبه
  • 4
  • خرداد
  • 1393
  • ساعت
  • 04:44
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر خروج کاروان از مدینه -( سلاله از مدینه راه افتاد ) *

1877

شعر خروج کاروان از مدینه -( سلاله از مدینه راه افتاد ) سلاله از مدینه راه افتاد
خمی بر قامتِ دلخواه افتاد
غمی بر جانِ دختِ شاه افتاد
دلِ اهلِ سفر بس ناگران بود
نگاه مادری بر طفل زیبا
دو چشمان خمارش بس فریبا
و دستان ظریفش دست بابا
دل بابا چنان آتش فشان بود
نگاه کودکانش سرد می شد
دل عمه سراسر درد می شد
و کم کم اصغر او مرد می شد!
عجب تقدیر تلخی! امتحان بود...
دل خواهر چه بی صبرانه غوغاست
و ذکر قلب او بر لب هویداست
"خیالم راحت است، عباس با ماست!"
نگاه علقمه بر آسمان بود
سفر خوب است، اما اینچنین، نه
میان لشگر نامسلمین، نه
به روی نی سر و تن بر زمین، نه!
دمِ واغربتا در کهکشان بود
بریزید اشک ها، پایان نگیرید
شکوه ناله از یاران نگیرید
خبر از غربتِ باران نگ

  • پنج شنبه
  • 8
  • خرداد
  • 1393
  • ساعت
  • 07:45
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 رضا باقریان

متن اشعار محرم و صفر از رضا باقریان -( آتش گرفت ، سینه ام از روضه هایتان ) * رضا باقریان

19

متن اشعار محرم و صفر از رضا باقریان -( آتش گرفت ، سینه ام از روضه هایتان ) آتش گرفت ، سینه ام از روضه هایتان
عالم فدای غریب بی انتهایتان
ما را خدا فدای شما خلق کرده است
یعنی تمام زندگی ما فدایتان
عرش خدا به لرزه بیفتد همان دمی....
....که می رسد به گوش زمین گریه هایتان
از کودکی غلام شمائیم و تا ابد
هستیم با اراده محکم گدایتان
حالا که نیست قسمتمان خاک کربلا
پر می زنیم با دل خود در هوایتان
ما زنده ایم از برکات محرمت
ای عرش و فرش و دیده من خاک پایتان
دیگر نیاز نیست به این روضه های داغ
دل خود به خود پریده سر نیزه هایتان
یک یک ملائکه ، همه از حال می روند
با روضه های مجلس و طشت طلایتان
وقتی شنیدم از سر نی خورده ای زمین
آتش گرفت ، سینه ام از ماجرایتان

شاعر : رضا باقریان

  • دوشنبه
  • 14
  • مهر
  • 1393
  • ساعت
  • 14:55
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
 رضا باقریان

متن اشعار شور برای شهادت امام حسین(ع) از رضا باقریان -( شبا تو هیئت چشام گریونه ) * رضا باقریان

17

متن اشعار شور برای شهادت امام حسین(ع) از رضا باقریان -( شبا تو هیئت    چشام گریونه ) شبا تو هیئت چشام گریونه
میون صحنت دلم مهمونه
برات می میرم خدا می دونه
حسین
غریب کربلا امیر مه لقا سرت بر نیزه ها
غریب مادر ، افتادی از مرکب
غریب مادر ، ای شاه تشنه لب
غریب مادر ، ای سالار زینب
حسین4
شب و روز اسمت روی لبهامه
زیارت تو آقا رو یامه
غم عشق تو دین و دنیامه
حسین
سرم زیر پاته بهشتم چشماته چشام بر دستاته
غریب مادر ، ای شاه بی لشگر
غریب مادر ، ای خورشید بی سر
غریب مادر ، ای لاله پرپر

شاعر : رضا باقریان

دانلود سبک

  • سه شنبه
  • 22
  • مهر
  • 1393
  • ساعت
  • 13:50
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد