شعر امام زمان (عج)

یوسف زهرا کجایی؟ دوستت دارم بیا
داد از رنج جدایی، دوستت دارم بیا
جان حیدر هستی و جانانه ی زهرا تویی
تو ز نسل مصطفایی ، دوستت دارم بیا
بعدآباء گرامت ، ای گل زهرا نما
تو فقط صاحب لوایی، دوستت دارم بیا
جمله خوبان جهان شرمنده ی احسان تو
صاحب جود و سخایی، دوستت دارم بیا
در دل هر عاشق چشم انتظار دیدنت
نور حیّ کبریایی ، دوستت دارم بیا
نا امیدان را امیدی ، دردمندان را دوایی
هستی آل عبایی، دوستت دارم بیا
این بود ذکر لب چشم انتظاران شما
کی شود مولا بیایی، دوستت دارم بیا
شیعه در تنهایی و غربت دچار مشکلات
بر همه مشکل گشایی ، دوستت دارم بیا
گرچه بد اما به یاد تو منم هر روز و شب
بر دلم نور خدایی ، دوستت دار

• جمعه
• 18
• آبان
• 1397
• ساعت
• 11:39
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

نور حیّ مبین بیا مهدی
گل گلزار دین بیا مهدی
ای صفا بخش عالم هستی
منجی آخرین بیا مهدی
صدف بحر دین یزدان را
تویی درّ ثمین ، بیا مهدی
ای گل گلشن رسول الله (ص)
گل روی زمین بیا مهدی
ما همه ذرّه و تویی خورشید
هادی مومنین بیا مهدی
شیعیان علی و زهرا را
تویی حبل متین بیا مهدی
همه عالم فدای روی تو
چون تویی بهترین ، بیامهدی
همه عالم در انتظار توست
مرد غربت نشین بیا مهدی
سوزد از غربت تو روز و شب
دل اهل یقین ، بیا مهدی
دیده گریان ز هجر روی تو
همه ی مسلمین ، بیا مهدی
بهر هر شیعه تا صف محشر
تویی حصن حصین، بیا مهدی
از غم دوری تو و هجران
همه دلها حزین ، بیا مهدی
از فراق تو ای گل زهرا
شیعیان دلغمین ، بیا مهدی
ا

• جمعه
• 18
• آبان
• 1397
• ساعت
• 11:40
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

ای صفای همه عالم، به ابی انت و امّی
لطف وجود تو دمادم ، به ابی انت و امّی
روشنی بخش دل خسته دلان روی شماست
عزّت دوده آدم ، به ابی انت و امّی
همه دلهای محبّان پی ادراک ظهور
بی تو دلها شده پر غم، به ابی انت و امی
دیده ی منتظران منتظر دیدن توست
که تویی منجی خاتم ، به ابی انت و امّی
پیر و راه تو و آل تو گردد همه عمر
هر که باشد به تو محرم ، به ابی انت امّی
شیعه آل علی ،گشته میان همه خلق
ز وجود تو مکرّم، به ابی انت وامّی
ای صفای همه ی عالم هستی رویت
درد ما را تویی مرهم، به ابی انت وامّی
رونق زندگی جمله محبّان بشود
با ظهور تو فراهم ، به ابی انت و امّی
گر بیایی تو شود باغ خزان دیده بهار
می شود دین ز ت

• جمعه
• 18
• آبان
• 1397
• ساعت
• 11:42
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

تو نور ذات خدایی، بیا بیا مهدی
تو مونس دل مایی ، بیا بیا مهدی
توآخرین گل عترت ، پیام قرانی
عزیز آل عبایی ، بیا بیا مهدی
ولایت تو عجین گشته با گل شیعه
تو نور اهل ولایی ، بیا بیا مهدی
قرار دل بیقرار شیعه تویی
به دیده نور وضیایی ، بیا بیا مهدی
در این جهان پر از فتنه و ریا ، آقا
بدون تو نیست صفایی ، بیا بیا مهدی
نگر به حال دل ما ، امید منتظران
که سوخت ز داغ جدایی ، بیا بیا مهدی
غم فراق تو و آرزوی دیدن تو
دلم نموده هوایی ، بیا بیا مهدی
زهجر روی تو سوزم به صبح و مسا
حبیب من به کجایی ، بیا بیا مهدی
چه می شود که نمایی ز لطف و کرم
نگه بروی گدایی ، بیا بیا مهدی
بود نوای من و خواهشم گل زهرا
به ما کنی تو

• جمعه
• 18
• آبان
• 1397
• ساعت
• 11:43
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

ای شمس ولایت، یا بقیه الله
ای نور ولایت ،یا بقیه الله
ای صفای هستی، داری از کرامت
بر همه عنایت ، یا بقیه الله
ای امید عالم ، من همیشه هستم
مهمان سرایت ،یا بقیه الله
ای نور خدایی ، تو امید مایی
گشته ام گدایت ، یا بقیه الله
ای تمام هستم ، من ز طفلی هستم
عاشق لقایت ، یا بقیه الله
از جهان گسستم ، دل را به تو بستم
از لطف خدایت ، یا بقیه الله
ای نور دل من، گشته شامل من
لطف بینهایت ، یا بقیه الله
ای چراغ راهم ، بر تو من پناهم
محتاج دعایت ، یا بقیه الله
بین شکسته بالم ، کن نظر به حالم
با لطف و عطایت ، یا بقیه الله
ای یار و حبیبم، بی تو من غربیم
جان من فدایت ، یا بقیه الله
ای همیشه یارم ، کی شود گذارم

• جمعه
• 18
• آبان
• 1397
• ساعت
• 11:40
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

ای گل گلزار دین ، یا بن الحسن
شیعه را حبل المتین، یا بن الحسن
چون پیمبر مظهر ذات خدا
رحمة اللعالمین، یا بن الحسن
در بلاغت، در شجاعت ، در جهاد
چون امیرالمومنین ، یا بن الحسن
آخرین روشنگر دین مبین
نور حق، حق الیقین، یا بن الحسن
در میان اهلبیت مصطفی
ماه زیبای زمین ، یا بن الحسن
گشته ای از لطف خاص کردگار
خاتمیت را نگین ، یا بن الحسن
مهدیا روی دلارایت بود
همچو یوسف مه جبین، یا بن الحسن
نور بخش عالم امکانی و
هستی مستضعفین ، یا بن الحسن
ما همه در حسرت دیدار تو
ای شه دنیا و دین، یا بن الحسن
بی تو بر شیعه رسد آزار ها
از یسار و از یمین یا بن الحسن
بهر آزار دل ما شیعیان
دشمن دین در کمین ، یا بن الحسن
از

• جمعه
• 18
• آبان
• 1397
• ساعت
• 11:44
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

یا اباصالح المهدی(عج)
نگارا دوره ی هجران به سر کن
درخت وصل خود را بارور کن

الا ای رفته در وادی غیبت
دوباره سوی آبادی سفر کن

نظر بر روی ماهت نیست ممکن
نمایان کن رخ وبر ما نظر کن

فراقت جان عشاقت بسوزد
نما رحمی فراقت مختصر کن

تمام روزهامان بی تو شام است
بیا شبهای تاریکی سحر کن

نباشد حال دنیا خوب جانا
بیا حال جهان زیر وزبر کن

بشر در بند ظلم ظالمان است
بشر را برظهورت مفتخر کن

تمام چشمها مانده براهت
بیا این جمعه از این ره گذر کن

بیا که با تو شیرین است عالم
به کام منتظرهایت شکر کن

شعر:اسماعیل تقوایی

• جمعه
• 18
• آبان
• 1397
• ساعت
• 11:45
• نوشته شده توسط
• اسماعیل تقوائی

الا ای کعبه دلها کجایی
صفا بخش همه دنیا کجایی
الا ای آخرین شمس هدایت
علی خصلت نبی سیما کجایی
تو روح صومی و جان صلاتی
الا ای مظهر تقوا کجایی
تویی روشنگر آئین احمد
تو هستی رهبر و مولا ، کجایی
همه ذرّه، تویی خورشید عالم
همه قطره تویی دریا ، کجایی
یگانه منجی و یار و حبیبم
الا محبوب بی همتا کجایی
ترا نادیده ، عالم عاشق توست
همه از بهر تو شیدا ، کجایی
صفا و عشق وایثار و ولایت
شود با نام تو معنا ، کجایی
امید شیعه ی حیدر توهستی
شفیع محشر و عقبا، کجایی
همه دلهای عاشق بیقرارت
الاای مرهم زهرا ، کجایی
اگر آیی شود عالم گلستان
گل زهرا ، امید ما، کجایی
تویی داروی درد ، دردمندان
الا ای حلّ مشکلها ، کجایی
اگر

• جمعه
• 18
• آبان
• 1397
• ساعت
• 11:47
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

مانده ام مولای من چشم انتظار
بهر دیدار تو هستم بی قرار
گر ببینم یک نظر روی ترا
جان ناقابل کنم بر تو نثار
یوسف زهرا، گل باغ رسول
حیدری خصلت تویی زهرا تبار
روشن از نور تو می‌گردد جهان
ای چراغ روشن شبهای تار
بی گل رویت جهان تاریک و سرد
گر بیایی هر خزان گردد بهار
آتش عشق تو ای نور خدا
می‌زند هر لحظه بر دلها شرار
گر بیایی مهدی صاحب زمان
پر شود از عدل و دادت روزگار
در دو عالم محکم و پاینده اند
گر تو باشی شیعیان را در کنار
خستگان عشق را نور امید
عاشقانت را تویی تنها نگار
ما کویر خشک و تو باران نور
ابر رحمت بر کویر ما ببار
گر نگاهی از کرم بر ما کنی
میشود دلهای ما پاک از غبار
ای که رحمت بارد از انگشت ت

• جمعه
• 18
• آبان
• 1397
• ساعت
• 11:48
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

ای صفابخش همه دنیا ،بیا یا بن الحسن
کعبه ی دلها ،گل زهرا ، بیا یا بن الحسن
بر همه عالم ز الطاف خدای لایزال
تاصف محشر تویی مولا ،بیا یابن الحسن
عالمی سوزد ز هجران رخ چون ماه تو
ماه رویت کی شود پیدا ،بیا یابن الحسن
سالها و هفته ها و روز ها بی تو گذشت
ای بهار هر خزان ما،بیا یا بن الحسن
ای چراغ پرفروغ شام تار عاشقان
ذکرمان باشد روی لبها، بیا یا بن الحسن
گشته ای آرامش قلب تمام شیعیان
از فراقت هر دلی شیدا، بیا یابن الحسن
آخرین منجی و روشنگر، در این عالم تویی
با شما دنیا شود زیبا بیا یابن الحسن
بین این نامردان کفر و الحاد و ستم
بی شما شیعه شده تنها بیا یابن الحسن
گر بیایی عالم هستی شود گلشن ز تو
دین

• جمعه
• 18
• آبان
• 1397
• ساعت
• 11:50
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

یا مهدی کرده ای احسان
بر کویت شده ام مهمان
بر درد من تویی درمان
مولا صاحب الزمان
امشب دوباره در انتظارم من
ز بهر دیدارت بی قرارم من
مهدی زهرا مهدی زهرا بیا بیا مولا ۲
آقا جان سائلت هستم
از طفلی به تو دل بستم
مولا امشب بگیر دستم
مولا صاحب الزمان
نشسته ام من بر سر راه تو
گردیده ام محتاج نگاه تو
مهدی زهرا مهدی زهرا بیا بیا مولا ۲
تو غرق نعمتم کردی
آقا باعزّتم کردی
از لطفت دعوتم کردی
مولا صاحب الزمان
به دعوت تو من آمدم مهدی
ز درگه خود مکن ردم مهدی
مهدی زهرا مهدی زهرا بیا بیا مولا ۲
هستی تو محرم رازم
دادی تو بال پروازم
در عالم به تو می نازم
مولا صاحب الزمان
شامل عالم لطف فراوانت
یو سف زهرا دستم به

• جمعه
• 18
• آبان
• 1397
• ساعت
• 12:12
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

آقای عالم در انتظارم بر دیدن تو من بیقرارم
مهدی زهرا ۲
با قلب خسته دل شکسته به یاد رویت امشب نشسته
مهدی زهرا ۲
داروی دردم دورت بگردم بنما نگاهی بر روی زردم
مهدی زهرا ۲
جز تو در عالم کسی ندارم بنما نظر بر این دل زارم
مهدی زهرا ۲
گر بی بهایم بر تو گدایم یامهدی امشب نما دعایم
مهدی زهرا ۲
ای در رگ من حیات جاری توبر خزانم مولا بهاری
مهدی زهرا ۲

• جمعه
• 18
• آبان
• 1397
• ساعت
• 12:27
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

#سلام_علی_آل_یاسین

دل خزان است و بهارِ آن تویی
در کویرستانِ جان باران تویی

ما پُریم از یادِ شورانگیزِ تو
دردِ ما را بهترین درمان تویی!

#هستی_محرابی

• جمعه
• 18
• آبان
• 1397
• ساعت
• 12:36
• نوشته شده توسط
• ۰۹۱۱۳۵۲۶۵۲۹

ای قرار همه یوسف فاطمه
مانده با یاد تو بر لبم زمزمه
گل زهرا بیا ۲
تویی حق الیقین تویی حبل المتین
تویی از لطف حق منجی آخرین
گل زهرا بیا ۲
سوزد هر شیعه از درد هجران تو
صبح جمعه همه دیده گریان تو
گل زهرا بیا ۲
نور دلها بیا شه والابیا
شده هر جا آقا ذکر لب ها :بیا
گل زهرا بیا ۲
ای حبیبم بیا ای طبیبم بیا
از غم هجر تو بی شکیبم بیا
گل زهرا بیا ۲
یوسف فاطمه بر تو هستم پناه
از کرامت نما بر گدایت نگاه
گل زهرا بیا ۲
به رقیه قسم بی تو من بی کسم
در دو دنیا آقا تویی فریاد رسم
گل زهرا بیا۲

• جمعه
• 18
• آبان
• 1397
• ساعت
• 13:36
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

باز دوباره جمعه شد، آقا منم مهمان تو
شاملم گشته آقا لطف تو و احسان تو
گدای زار تو دل بیقرار تو
آقا منم امروز در انتظار تو
بیا بیا مهدی ۴
باز دوباره جمعه شد آمده ام بر تو پناه
بر گدای درگهت از کرمت نما نگاه
از لطف و احسانت گردیده مهمانت
ای یوسف زهرا دستم بدامانت
بیا بیا مهدی ۴
آقا جون هر جا میرم میگم شما رو دوست دارم
ای امام مهربان کسی بجز تو ندارم
ز کودکی مولا دل به شما بستم
خدا گواه من عاشقتان هستم
بیا بیا مهدی ۴
من بسان ذرّه ام آقا تویی ماه منیر
به حق مادرتون مولای من دستم بگیر
آقا گرفتارم تویی مددکارم
امروز نگاهی کن بر این دل زارم
بیا بیا مهدی ۴
با وجودی که بدم از در خونت نمیرم
خودتون خوب م

• جمعه
• 18
• آبان
• 1397
• ساعت
• 13:49
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

گشتم ز دوریت هلاک دل از غم هجر تو چاک
دلهای عاشق منتظر هستی کجا ای نور پاک
یابن الحسن روحی فداک
متی ترانا و نراک
آقا منم چشم انتظار بهر تو هستم بیقرار
از هجر تو پژمرده ام با تو خزان گردد بهار
یابن الحسن روحی فداک
متی ترانا و نراک
از کلّ عالم برتری از عاشقان دل می بری
بنما نظر بر حال ما یا حجة ابن العسکری
یابن الحسن روحی فداک
متی ترانا و نراک
آلوده با کوه گناه آورده ام بر تو پناه
ای نور چشم فاطمه بر سائل خود کن نگاه
یابن الحسن روحی فداک
متی ترانا نراک
تو باغ گل من خار تو دائم که هستم عار تو
با یک نگاه مادرت گردیده ام بیمار تو
یابن الحسن روحی فداک
متی ترانا نراک
هم روسیه،هم سر به زیر آمد سویت عب

• جمعه
• 18
• آبان
• 1397
• ساعت
• 14:00
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

جمعه آمد این دل من در هوای تو نشسته
آمدم با چشم گریان زار و خسته دل شکسته
مهدیا چشم انتظارم بیقرارم بیقرارم
شام جمعه یابن زهرا کن نگه بر قلب زارم
یوسف زهرا بیا ۴
جمعه آمد یوسف گم گشته ی زهرا کجایی؟
همچو سائل بر سر راهت نشستم تا بیایی
ای همیشه تکیه گاهم جمعه شد بر تو پناهم
ای امید اهل عالم جان زهرا کن نگاه
یوسف زهرا بیا ۴
جمعه آمد بار دیگر، بر تو یا مولا پناهم
امشب ای نور الهی، از کرامت کن نگاهم
بنگر شور و نوایم ناله ها و گریه هایم
مرهم غمهای زهرا کن دعایم کن دعایم
یوسف زهرا بیا ۴
جمعه آمد یابن زهرا بر سر خوان تو هستم
در کنار سفره عام تو مهمان تو هستم
ای که هستی تو حبیبم داروی دردم طبیبم
بر من

• جمعه
• 18
• آبان
• 1397
• ساعت
• 14:13
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

تو گل گلشن مصطفایی
نجل زهرایی و مرتضایی
آخرین منجی حیّ یکتا
التماس دعا یا بن زهرا ۲
********
ای گل فاطمه در کجایی
ای امید همه کی میایی
کی شود روی ، ماهت هویدا
التماس دعا یا بن زهرا۲
********
کن نگاهی که چشم انتظارم
بهر دیدار تو بیقرارم
کن نظر بر دلم جان زهرا
التماس دعا یا بن زهرا۲
********
کرده ای از کرم بر من احسان
یا بن زهرا منم بر تو مهمان
هر چه دارم بود از تو آقا
التماس دعا یا بن زهرا۲
********
همچو زهرا بود خلق و خویت
سوزم و گریم از هجر رویت
نالم از هجر تو نیمه شبها
التماس دعا یا بن زهرا ۲
********
آمدم یا بن زهرا سوی تو
تا بگیرم من عطر و بوی تو
کس ندارم بجز تو به دنیا
التماس دعا یا بن زه

• جمعه
• 18
• آبان
• 1397
• ساعت
• 15:03
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

جمعه گر دیده من بیقرارم
جز تو مولای من کس ندارم
جمعه شد ای آقا در کجایی ؟
ای گل فاطمه کی میایی ۲
********
جمعه شد آمدم در پناهت
شادمان کن مرا با نگاهت
آمدم بر در تو گدایی
ای گل فاطمه کی میایی ۲
********
جمعه شد آمدم دل شکسته
از گناهان خود گشته خسته
آمده بر درت بی بهایی
ای گل فاطمه کی میایی۲
********
جمعه شد اشک من گشته جاری
کار من شد فقط بیقراری
منتظر گشته ام تا بیایی
ای گل فاطمه کی میایی۲
********
جمعه شد گرچه من بی بهایم
جان زهرا نما یک دعایم
یا بن زهرا تو روح دعایی
ای گل فاطمه کی میایی ۲
********
جمعه شد منتظر بر طبیبم
کی میایی تو یار غریبم
درد من را فقط تو دوایی
ای گل فاطمه کی میای ۲
*****

• جمعه
• 18
• آبان
• 1397
• ساعت
• 15:15
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

بیا ای مهدی زهرا منم چشم انتظار تو
ز طفلی ای گل عالم شدم من بیقرار تو
بیا یا بن الحسن مهدی ۲
*********
منم مولا گدای تو به دل دارم ولای تو
دوباره جمعه شد مولا به لب باشد نوای تو
بیا یا بن الحسن مهدی ۲

*********
کجایی کعبه ی دلها کجایی هستی طاها
همه در انتظار تو کجایی یوسف زهرا
بیا یا بن الحسن مهدی ۲

*********
من از جمله محبّانم تویی آرامش جانم
نظر بنما به حال من مریض درد هجرانم
بیا یا بن الحسن مهدی ۲

*********
من از هجر تو بیمارم تویی مولا خریدارم
در این دنیا گل زهرا ترا دارم چه غم دارم
بیا یا بن الحسن مهدی ۲

*********
تمام عمر من مولا تویی پشت و پناه من
بود امروز ز لطف حق به دست تو نگاه م

• جمعه
• 18
• آبان
• 1397
• ساعت
• 15:19
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

جمعه ها چشم انتظار دیدن روی توام
با دو دست خالیم مولای من سوی توام
مهدی زهرا بیا۴
********
جمعه ها مولای من تنها و غمگین و غریب
منتظر بر در نشینم تا ز ره آید حبیب
مهدی زهرا بیا ۴
********
جمعه ها می سوزم از درد و غم هجران تو
بر سر خوان عطایت می شوم مهمان تو
مهدی زهرا بیا۴
********
جمعه ها با قلب خونین آورم بر تو پناه
منتظر هستم نمایی بر گدای خود نگاه
مهدی زهرا بیا ۴
********
جمعه ها دارم تمنّای وصالت از خدا
تا ببینم لحظه ای آن چهره زهرا نما
مهدی زهرا بیا ۴
********
جمعه ها دارم درون قلب زارم آرزو
ای گل خوش رنگ و بو از تو بگیرم عطر و بو
مهدی زهرا بیا ۴

• جمعه
• 18
• آبان
• 1397
• ساعت
• 15:26
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

باز آمده ام دست تهی سوی تو مولا
شد شامل من لطف خطا شوی تو مولا
ای یار و مجیر یا بن زهرا
دستم تو بگیر یا بن زهرا
********
هرروز چو سائل سر کوی تو نشینم
تا روی چو ماه تو گل فاطمه بینم
بر توام پناه یا بن زهرا
بر من کن نگاه یا بن زهرا
********
عمری است منم غرق تمنّای تومولا
در سینه بود مهر و تولّای تو مولا
گرچه من بدم یا بن زهرا
تو مکن ردم یا بن زهرا
********
من آمده ام تا که ببینم رخ، ماهت
شامل شود از لطف خدا فیض نگاهت
گر رو سیهم یا بن زهرا
بنما نگهم یا بن زهرا
********
بنما نگهی از کرمت بر من مسکین
از لطف و کرم درد مرا هم بده تسکین
دلشکسته ام یا بن زهرا
از خود خسته ام یا بن زهرا
********
بنما نظ

• جمعه
• 18
• آبان
• 1397
• ساعت
• 15:58
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

کرده دلم هوای تو یا صاحب الزّمان
این دل بود سرای تو یا صاحب الزّمان
با الله که از درت نروم جای دیگر
گریده ام گدای تو یا صاحب الزّمان
قلب شکسته ، دست تهی ، خسته از گناه
سرمایه ام ولای تو یا صاحب الزّمان
هر صبح جمعه ، ندبه کنان ، دیدگان تر
بر لب بود نوای تو صاحب الزّمان
ای نور چشم فاطمه کی می شود : زنم
بوسه به خاک پای تو یا صاحب الزّمان
این آرزوی من خسته دل بود مولا
بینم دمی لقای تو یا صاحب الزّمان
روز ظهور ترا با اشک و ندبه ام
خواهم من از خدای تو یا صاحب الزّمان
شکر خدا که همیشه به یاد تو هستم
محتاج بر دعای تو یا صاحب الزّمان
هر دم عزیز فاطمه گویم : حدیث دل
بر لب بود ثنای تو یا صاحب الزّمان
گرد

• سه شنبه
• 22
• آبان
• 1397
• ساعت
• 18:24
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

طالَ بِنَا النَّوى، و اسْتَعَرَ الجَو
فراقت برای ما طولانی شده، و اندوهمان فراوان گشته

تُرى مَتى تُرى، يَكونُ المُلتَقى؟
چه زمانی تو را خواهيم دید؟

قَد بَعُدنا، عَنكَ إذْ لَمْ، نَرعَ عَهدَ الإنتِظارْ
ما از تو دور شدیم زیرا عهد انتظار را رعایت نکردیم

القُلُوبُ، سيِّدي قَد، بانَ فيها الانكِسارْ
مولای من، در قلب هایمان شکست پدیدار شده

إنَّ هذا الفُؤادَ مُتَيَّمْ
این قلب عاشق است

سَيِّديْ سَيِّديْ أنتَ تَعلَمْ
مولایم تو از آن آگاهی

أنتَ تَعلَمْ
تو می‌دانی

أيُّهَا الشَّمسُ أشرِقْ عَلَينا
ای خورشید، بر ما طلوع کن

و ابعَثِ النُّورَ في الأرَضِينا
و در سرزمین ما نور بیفشان

جِئْ إِلينَا
به سوی

• پنج شنبه
• 24
• آبان
• 1397
• ساعت
• 13:09
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

بیا - ای نگار شیعه
بیا - ای بهار شیعه
بیا - ای امید و ، تکیه گاه و ، ای قرار شیعه
بی تو دنیا ویرونه
انگار فصل خزونه
بی تو میگیره دلامون ، بهونه بهونه
میخونیم با زمزمه - (العجل یابن فاطمه)
بیا - دلها بی شکیبه
بیا - دنیا پر فریبه
بیا - یابن الزهرا ، شیعه بی تو ، مظلوم و غریبه
آتیش زده دلهامون و
دوریت بخدا ای آقا
برگرد بیا رحمی بکن ، به گدا به گدا
دلها لبریزه غمه - (العجل یابن فاطمه)
نگات - ابریه می باره
غمت - خیلی بی شماره
دلت - از غما و ، غصه های ، بابا بی قراره
قلبت بی تاب و مضطره
چشمات بارونی و تره
روی لب تو روضه ی ، پدره پدره
قلبت غرق ماتمه - (العجل یابن فاطمه)

• پنج شنبه
• 24
• آبان
• 1397
• ساعت
• 14:11
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

اگر چه خسته و درمانده هستم
ولی چشمان خود را من نبستم
به پای ندبه های جمعه هایت
به امّید ظهور تو نشستم

• جمعه
• 25
• آبان
• 1397
• ساعت
• 13:13
• نوشته شده توسط
• علی صمدی

دل خود را به تو یک دم نسپُردم، مهدی
یک شب از دوریِ تو غصّه نخوردم، مهدی
بهتر آن است شَبَش گردنِ من را بزنند
صبح آن روز که نامِ تو نبردم، مهدی
جمعه ها آمد و رفت و زِ غم هجرانت
دل به سر پنجه ی اشکم نفِشُردم، مهدی
غصّه ام بیشتر از پیش شد از وقتی که
روز و شب را تو نبودی و شمردم، مهدی
مِهر تو در دلِ من بود، ولی در غفلت
لُقمه از سُفره ی بی مِهر تو خوردم، مهدی
سخت جانیِ من از دوریِ تو شُهرت یافت
تا به حالا اگر از هِجر نمُردم، مهدی

• جمعه
• 25
• آبان
• 1397
• ساعت
• 20:06
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

وقتی نباشی تو، بهاری در زمین نیست
تقویم های سال، غیر از نقطه چین نیست
شبهای جمعه تا سحر، آشفته هستم
تا عصر می گویم؛ قرار ما که این نیست!
کِی می رسد صوتِ حجازی ات به گوشَم؟
مانند لحنِ تو، صدایی دلنشین نیست
تو وارثِ آوازه های ذوالفقاری
جز تو کسی پورِ امیرَالمُؤمنین نیست
ای همسُخن با پینه دوزِ گوشۀ شهر
هرکَس گِدایت شد، مَقامش غیر از این نیست
حالا که هستم بی تفاوت، به نبودت...
حالا که قلبم از فراق تو، حزین نیست...
بهتر که پشت پَردۀ غیبت بِمانی!
اینجا عقائِد اُستوار و آهنین نیست
از من توقّع داشتی دلداده باشم!
افسوس... دل پیشِ تو یارِ نازنین نیست
دُنبالِ راهِ خیمه ی سبزت نبودم
با عاشقانِ تو، مسیرِ م

• جمعه
• 25
• آبان
• 1397
• ساعت
• 20:12
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

غزل امام زمان (ع)

تشریح درد نیامدنت می کشد مرا
دیگر بیا که تنها شدنت می کشد مرا

دلگیرم از شمردن روز غیاب تو
تأخیر کرده ای نیامدنت می کشد مرا

اصلا گرفته بغض گلویم ، ز دوریت
این بی رمق صدا زدنت می کشد مرا

بین من و تو فاصله بیش از حدش شده
لحظه به لحظه جدا شدنت می کشد مرا

پرونده ام به سوی تباهی کشیده است
دیگر ز من رها شدنت می کشد مرا

حس می کنم صدای نفست بین روضه ها
این گونه ناله و نفس زدنت می کشد مرا

یک شب قدم بزن بر روی دیده ترم
دیگر صدای نیامدنت می کشد مرا

در بین روضه شنیدم به گوش جان مولا
آوای وای مادر و حسنت می کشد مرا

داری به روی دیده ات اشک غم و عزا
این ذکر و شور مادریت می کشد مرا

• شنبه
• 26
• آبان
• 1397
• ساعت
• 08:24
• نوشته شده توسط
• قاسم قاسمی بیدهندی

یا صاحب الزمان(عج)

تو برانگشتر عالم نگینی
میان خلق دنیا بهترینی

خدا نازد به خلقت،ای حبیبا
خدا را حجت روی زمینی

زسن کودکی تاحال حاضر
امام بی بدیل مومنینی

صدف گونه ست امر غیبت تو
میان این صدف دری ثمینی

تو موعود امامان ورسولی
ولایت را ولی آخرینی

بود آمال شیعه سیر رویت
ببر پایان تو این پرده نشینی

ظهورت باب حاجات ضعیفان
تو مامور هلاک ظالمینی

جهانی منتظر بهر نجات است
تو آن منجی قرآن مبینی

دل ما بیش ازاین طاقت ندارد
ز هجرت گشته گوی آتشینی

دعا کن تا فرج نزدیک گردد
تو امید تمام اهل دینی

شعر:اسماعیل تقوایی

• شنبه
• 26
• آبان
• 1397
• ساعت
• 15:51
• نوشته شده توسط
• اسماعیل تقوائی