شعر امام زمان (عج)

مرتب سازی براساس
 محسن ناصحی

یا صاحب الزمان لیله الرغائب -(درد دلی ای امام غائب دارم) * محسن ناصحی

516

یا صاحب الزمان  لیله الرغائب -(درد دلی ای امام غائب دارم) درد دلی ای امام غائب دارم
بسیار از این دست مطالب دارم

چون در شب قدر فرصت از دستم رفت
امّید به لیله الرغائب دارم...

  • دوشنبه
  • 20
  • اسفند
  • 1397
  • ساعت
  • 18:08
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
 حسن کردی

متن شعر امام زمان(عج) -(بهار می رسد اما دلی غزل خوان نیست) * حسن کردی

1102

متن شعر امام زمان(عج) -(بهار می رسد اما دلی غزل خوان نیست) بهار می رسد اما دلی غزل خوان نیست
بهار بی تو برایم کم از زمستان نیست
نمانده پنجره ای رو به صبح امیدی
بیا که جز تو امیدی به درد انسان نیست
نفس بریده ی دنیای ناجوانمردم
تو نیستی و دلم را هوای درمان نیست
هزار غم به دل روزگار هست ولی
یکی از این همه غم محض درد هجران نیست
تو ای همیشه طلوع امید تا نرسی
سیاه روزی ما را خیال پایان نیست
نفس کشیدن بی عشق مرگ تدریجی ست
هنوز زنده ام اما به پیکرم جان نیست
چه جای زندگی است این خرابه ای که در ان
گلایه از غم نان هست و حرف جانان نیست
اسفند۹۷

  • دوشنبه
  • 20
  • اسفند
  • 1397
  • ساعت
  • 20:07
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

اولین جمعه سال نو در فراق -(بیا که بی تو بهارم همیشه پاییز است) * مرتضی محمودپور

1001

اولین جمعه سال نو در فراق -(بیا که بی تو بهارم همیشه پاییز است) اولین جمعه سال نو در فراق

بیا که بی تو بهارم همیشه پاییز است
ز دوریت دل من از غم تو لبریز است
برای آمدنت بیقرار روز و شبم
برای دیدن رویت دلم سحرخیز‌است

  • جمعه
  • 2
  • فروردین
  • 1398
  • ساعت
  • 05:34
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب

عید معنی -(سال تحویل میشه اما باز) * حسن صیاد

783
1

عید معنی -(سال تحویل میشه اما باز) سال تحویل میشه اما باز
بی شما حال من همونه که بود
بی شما پیر میشم و هر عید
اشک دنبال اون بهونه که بود

عید معنی نداره بی عیدی
نیست صیاد شاد بی صیدی
عیدی چشم ما فقط آقا
صید اون روی مهربونه که بود

با شما دفتر دلم وا شد
شعر من با شما شکوفا شد
بی شما گیر داده تا امروز
دل به هر شعر عاشقونه که بود

چشم هفت آسمونه سمت شما
چرت دنیا رو بشکنید آقا
غافل از ظلمهای بی حد شد
این جهان فکر آب و دونه که بود

عید نوروز تازه میشه شروع
لحظه ای که شما کنید طلوع
و علمدار میده دست شما
دستش اون پرچم و نشونه که بود

  • دوشنبه
  • 5
  • فروردین
  • 1398
  • ساعت
  • 10:14
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

غزل شعر انتظار -(بفرمایید فروردین شود اسفندهای ما) * قیصر امین پور

549

غزل شعر انتظار -(بفرمایید فروردین شود اسفندهای ما) بفرمایید فروردین شود اسفندهای ما
نه بر لب، بلکه در دل گل کند لبخندهای ما

بفرمایید هرچیزی همان باشد که می‌خواهد
همان، یعنی نه مانند من و مانندهای ما

بفرمایید تا این بی‌چراتر کار عالم «عشق»
رها باشد از این چون و چرا و چندهای ما

سرِ مویی اگر با عاشقان داری سرِ یاری
بیفشان زلف و مشکن حلقۀ پیوندهای ما

به بالایت قسم، سرو و صنوبر با تو می‌بالند
بیا تا راست باشد عاقبت سوگندهای ما

شب و روز از تو می‌گوییم و می‌گویند، کاری کن
که «می‌بینم» بگیرد جای «می‌گویند»های ما

نمی‌دانم کجایی یا که‌ای، آن‌قدر می‌دانم
که می‌آیی که بگشایی گره از بندهای ما

بفرمایید فردا زودتر فردا شود، امروز
همین حالا بیاید وعدۀ

  • جمعه
  • 16
  • فروردین
  • 1398
  • ساعت
  • 17:55
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 رضا آهی

مدح میلاد عزیز الزهرا تقدیم به صاحب الزمان -(ای عاشقان دوباره شبِ آرزو شده ) * رضا آهی

784

مدح میلاد عزیز الزهرا تقدیم به صاحب الزمان  -(ای عاشقان دوباره شبِ آرزو شده ) ای عاشقان دوباره شبِ آرزو شده
عالم شده مُنوَّر و خوش عَطرُ بو شده
از برکت وجودِ پر از نور دلبرم
حال و هوای این دل من زیرو رو شده
بنگر بساطِ مستی من گشته رو به راه
می آمده ز عرش و مهیا سبو شده
بنهاده پا به روی زمین ماه آسمان
تغییر کرده قبله اَمُ سوی او شده
می خوانم از حَلاوت مستی من اینچنین
با این سخن که باعثِ رقصِ گلو شده
شادی نما که فصلِِ قشنگِ هم عهدی است
اَیاّم پر زبرکت میلاد مهدی است

آمد زمقدمش چو گلستان شده جهان
پُر شد دو عالم از دمِ یا صاحبَ الزمان
کوری چشم اهل سقیفه ز لطفِ حق
ماه جمال مهدی زهرا شده عیان
امشب بهشت حضرت حق!! جا به جا شده
گردیده باصفا چِقَدَر صحنِ جمکران
برگوش میرسد زسماو

  • سه شنبه
  • 27
  • فروردین
  • 1398
  • ساعت
  • 15:41
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 آرمان صائمی

پسرى از تبار پيغمبر -(چشم هايم هميشه بارانيست) * آرمان صائمی

542

پسرى از تبار پيغمبر -(چشم هايم هميشه بارانيست) چشم هايم هميشه بارانيست
حال دريا هميشه طوفانيست

چند بيتى ز حال خود گويم
كه فقط حيرت است و حيرانيست

محملت رو كدام سو كرده؟
كه دلم غرقِ در پريشانيست

نه فقط كوچه هاى ما آقا
كعبه از شوق تو چراغانيست
-
كيستى اى نسيم صبح خدا؟
عقل ما قد نمى دهد به شما
-
از فراقت عجيب مى سوزم
وقت اَمّّن يُجيب مى سوزم

آتش از تو وجود دل با من
امر كن عنقريب مى سوزم

حرف آتش شده،به جان خودت
ياد شيب الخضيب مى سوزم

شب جمعه شد دوباره و من
از غم بوى سيب مى سوزم
-
جان آن عمه جانتان زينب
بده يك كربلا به ما امشب
-
تو حسينى و يا كه تكرارش
جلوه اى از نگاه خَمّارش

بين سجاده ات دعايم كن
بيش از اينها شوم گرفتارش

دستِ من نيست ب

  • پنج شنبه
  • 29
  • فروردین
  • 1398
  • ساعت
  • 13:04
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

رباعی انتظار تقدیم به امام زمان(عج) * مرتضی محمودپور

805
1

رباعی انتظار تقدیم به امام زمان(عج) آقاجان زودِ زود
از سفر برگرد

چشمان من براه تو چون حلقه بر در است
نام تو نقش سینه و عشق تو در سر است
آقا بیا بخاطر زهرا ظهور کن
چون منتظر براه تو چشمان مادر است

  • شنبه
  • 31
  • فروردین
  • 1398
  • ساعت
  • 06:47
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

رباعی میلاد امام زمان -(آسمان تیره زمین در هیجان است بیا) * مرتضی محمودپور

508
1

رباعی میلاد امام زمان -(آسمان تیره زمین در هیجان است بیا) میلاد نور مبارک

آسمان تیره زمین در هیجان است بیا
به لب خلق ز هجر تو فغان است بیا
نذر تو کرده‌ام آقا صلوات هرجمعه
دل این طائفه هر روزجوان است بیا

  • شنبه
  • 31
  • فروردین
  • 1398
  • ساعت
  • 17:54
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

رباعی انتظار * مرتضی محمودپور

521

رباعی انتظار یاصاحب‌الزمان

نغمه‌هایت همه شب ذکر و مناجات شده
چشمهای تو به من قبله‌ی حاجات شده
چقدر ناله زنی روز و شب از بهر حسین
چشم پر کوکب تو مثل سماوات شده

  • یکشنبه
  • 1
  • اردیبهشت
  • 1398
  • ساعت
  • 01:22
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب

اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج -( کی هست برین درد هجران قرار؟ ) * مریم موسوی

583
0

اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج -( کی هست برین درد هجران قرار؟ ) اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج -( کی هست برین درد هجران قرار؟ )

کی هست برین درد هجران قرار؟
در دهر همیشه بوی گل های بهار
گیرند همه عطر و بوی از عنبر و مُشک
گردد پس زان حول موعود (عج) مَدار

  • یکشنبه
  • 1
  • اردیبهشت
  • 1398
  • ساعت
  • 17:59
  • نوشته شده توسط
  • مریم موسوی
ادامه مطلب

تا صبح -(بی‌خواب پی هم‌نفسی می‌گردد) * حامد طونی

477
12

تا صبح -(بی‌خواب پی هم‌نفسی می‌گردد) بی‌خواب پی هم‌نفسی می‌گردد
بی‌تاب پی دادرسی می‌گردد
انگار که هر شب آسمان، ماه به دست
تا صبح به دنبال کسی می‌گردد

  • دوشنبه
  • 2
  • اردیبهشت
  • 1398
  • ساعت
  • 17:34
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

رباعی حضرت امام مهدی(عج) -(ما گرم نماز با دلی آسوده) * سید محمد مهدی شفیعی

463

رباعی حضرت امام مهدی(عج) -(ما گرم نماز با دلی آسوده) ما گرم نماز با دلی آسوده
او خفته به خاکِ جبهه خون‌آلوده
ما منتظر امام غایب هستیم
او منتظر امام قائم بوده

بیروت، قطیف، زاریا، سامرا
غزه، صنعا، منامه و الزهرا
امروز به نام قائم آل رسول
هر گوشۀ این جهان قیامی‌ست به‌پا

  • دوشنبه
  • 2
  • اردیبهشت
  • 1398
  • ساعت
  • 17:36
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

فریاد رس -(مژده، ای دل که مسیحا نفسی می‌آید) * حافظ شیرازی

794

فریاد رس -(مژده، ای دل که مسیحا نفسی می‌آید) مژده، ای دل که مسیحا نفسی می‌آید
که ز انفاس خوشش بوی کسی می‌آید

از غم هجر مکن ناله و فریاد که دوش
زده‌ام فالی و فریادرسی می‌آید

زآتش وادی ایمن نه منم خُرّم و بس
موسی اینجا به امید قبسی می‌آید...

کس ندانست که منزلگه معشوق کجاست
این قدر هست که بانگ جرسی می‌آید...

دوست را گر سر پرسیدن بیمار غم است
گو بیا خوش که هنوزش نفسی می‌آید

خبر بلبل این باغ بپرسید که من
ناله‌ای می‌شنوم کز قفسی می‌آید...

  • دوشنبه
  • 2
  • اردیبهشت
  • 1398
  • ساعت
  • 17:37
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

چشمه نور -(روی تو را ز چشمۀ نور آفریده‌اند) * محمد علی مجاهدی

488

چشمه نور -(روی تو را ز چشمۀ نور آفریده‌اند) روی تو را ز چشمۀ نور آفریده‌اند
لعل تو از شراب طهور آفریده‌اند...

پنهان مکن جمال خود از عاشقان خویش
خورشید را برای ظهور آفریده‌اند

منعم مکن ز مهر خود ای مه، که ذرّه را
مفتون مهر و عاشق نور آفریده‌اند...

از پرتو جمال تو در کوه و برّ و بحر
سینای عشق و نخلۀ طور آفریده‌اند...

عمری اسیر هجر تو بود و فغان نکرد
بنگر دل مرا چه صبور آفریده‌اند...

پروانه را در آتش هجران خود مسوز
او را برای درک حضور آفریده‌اند

  • دوشنبه
  • 2
  • اردیبهشت
  • 1398
  • ساعت
  • 17:38
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

امام زمان(عج) -(کبوترم که نظر سوی آسمان دارم) * محمد حبیب زاده

358
1

امام زمان(عج) -(کبوترم که نظر سوی آسمان دارم) کبوترم که نظر سوی آسمان دارم
غمی به وسعت دریای بیکران دارم
خدا کند که نصیبم کنی وصالت را
هوای گنبد زیبای جمکران دارم

  • دوشنبه
  • 2
  • اردیبهشت
  • 1398
  • ساعت
  • 17:41
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

شهر نور -(صدای بال ملائک ز دور می‌آید ) * ناصر فیض

630
1

شهر نور -(صدای بال ملائک ز دور می‌آید    ) صدای بال ملائک ز دور می‌آید
مسافری مگر از شهر نور می‌آید؟

دوباره عطر مناجات با فضا آمیخت
مگر که موسی عمران ز طور می‌آید؟

ستاره‌ای شبی از آسمان فرود آمد
و مژده داد که صبح ظهور می‌آید

چقدر شانۀ غم‌بار شهر حوصله کرد
به شوق آن‌که پگاه سرور می‌آید

به زخم‌های شقایق قسم هنوز از باغ
شمیم سبز بهار حضور می‌آید

مگر پگاه ظهور سپیده نزدیک است؟
صدای پای سواری ز دور می‌آید

  • دوشنبه
  • 2
  • اردیبهشت
  • 1398
  • ساعت
  • 18:04
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

آفتاب تابان -(بهارِ آمدنت می‌برد زمستان را) * فاطمه زاهد مقدم

457
2

آفتاب تابان -(بهارِ آمدنت می‌برد زمستان را) بهارِ آمدنت می‌برد زمستان را
بیا که تازه کنم با تو هر نفس جان را

به برف بی‌رمق روی کوه‌ها برسان
سلام گرم و خوش آفتاب تابان را

شبیه شاخۀ گل کرده روی دست بهار
پر از امید کن آغوش این درختان را

برای چشمۀ خشکیدۀ نگاهم باز
بخوان شبیه گذشته دعای باران را

به شوق آمدن روزهای خوب هنوز
نشسته‌ام به تماشا غروب ایوان را

کجاست گمشدۀ من در این هیاهو... آه
سکوت می‌کنم اندوه هر خیابان را

چقدر بی تو از این راه‌ها گذر کردیم
چقدر بی تو همه نیمه‌های شعبان را...

  • دوشنبه
  • 2
  • اردیبهشت
  • 1398
  • ساعت
  • 18:06
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

ای مسیحایی‌نفس -(دارم از دنیا دلی اندوهگین) * عباس شاه زیدی

514
2

ای مسیحایی‌نفس -(دارم از دنیا دلی اندوهگین) دارم از دنیا دلی اندوهگین
نقشی از اندوه دارم بر جبین...

فتنه خیزد از جنوب و از شمال
غصّه ریزد از یسار و از یمین...

این همه دجّال سر بر کرده‌اند
کو خدایا آن فروغ بی‌قرین؟

عدّه‌ای از روی غفلت می‌شوند
بندۀ درگاه شیطان لعین

یا نمی‌فهمند از قرآن مگر
رمز إنّی لا اُحبُّ الآفلین

این همه گمگشتۀ گمراه را
ربَّنا اجعل، فی صراطِ المُهتَدین...

تا بخشکد ریشۀ شرک و نفاق
دست حق بیرون شود از آستین

شعلۀ تردیدها گردد خموش
پر شود دل‌ها ز انوار یقین

با ظهورش می‌شود حق جلوه‌گر
با حضورش می‌شود اکمال، دین

گر از او رو تافتی بئسَ المصیر
ور به او رو کرده‌ای، نعمَ المُعین

نیست بعد از انبیا و اولیا
رشته‌ای جز مِه

  • دوشنبه
  • 2
  • اردیبهشت
  • 1398
  • ساعت
  • 18:08
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

نور باران -(برای از تو سرودن، زبان ما بسته‌ست) * سید محمد غفاری

697
1

نور باران -(برای از تو سرودن، زبان ما بسته‌ست) برای از تو سرودن، زبان ما بسته‌ست
که در برابر تو، شعر، دست و پا بسته‌ست

به هر دری که زدم رو به تو گشوده نشد
دلم شکسته، فقط چشم بردعا بسته‌ست

چگونه نور تو را پشت ابر باید دید؟
که اشک، راه تماشای چشم را بسته‌ست

برای یاس حیاط از تو گفتم و گل داد
چه قدر غنچه به تو عاشقانه وابسته‌ست

«دلم قرار نمی‌گیرد از فغان بی‌تو»
که راه چارۀ ما بی‌قرارها بسته‌ست

تو آسمان و زمینی، تو نور و باران، تو…
چقدر از تو نشان هست و چشم ما بسته‌ست

  • دوشنبه
  • 2
  • اردیبهشت
  • 1398
  • ساعت
  • 18:10
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 قاسم صرافان

یوسف گمگشته -(ای عشق! کاری کن که درماندند درمان‌ها) * قاسم صرافان

729
3

یوسف گمگشته -(ای عشق! کاری کن که درماندند درمان‌ها) ای عشق! کاری کن که درماندند درمان‌ها
برگرد و برگردان حقیقت را به ایمان‌ها

چشم‌انتظارت شهرهامان کوچه در کوچه
غرق خیالِ بوسه بر پایت، خیابان‌ها

مستِ شب گیسوی تو، چشم سحرخیزان
بی‌تاب تسبیح سحرگاهت، شبستان‌ها

مهدیه‌ها دل برده‌اند از حوض مسجدها
دور «ولیِّ عصر» می‌گردند میدان‌ها...

پُر می‌شود شهر از نوای «آیة الکرسی»
تا بگذری از زیر این دروازه قرآن‌ها...

در خواب، چشمان تو را دیدند نرگس‌ها
شوق گل روی تو را دارند گلدان‌ها

ای در صدای مهربانت حجتی کامل!
ای در نگاه روشنت اثبات برهان‌ها!

هر جمعه در شهری برایت ندبه می‌خوانیم
تا یوسف گمگشته! باز آیی به کنعان‌ها...

  • دوشنبه
  • 2
  • اردیبهشت
  • 1398
  • ساعت
  • 18:11
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

حدیث درد زمین -(ز عمق حنجره بر بام شب اذان می‌گفت) * غلامرضا شکوهی

641
2

حدیث درد زمین -(ز عمق حنجره بر بام شب اذان می‌گفت) ز عمق حنجره بر بام شب اذان می‌گفت
حدیث درد زمین را به آسمان می‌گفت

صدا چه پاک به شب می‌چکید و روشن بود
که از حکومت خورشید در جهان می‌گفت

شبانه‌های شکست شب و سیاهی را
هلال ماه به گوش جهانیان می‌گفت

رسیده بود به معراج آفتاب، غبار
اگر به جای زمان، صاحب‌الزمان می‌گفت...

به سفره‌ای که در آن انتظار را چیدند
نگاه‌های گرسنه ز میهمان می‌گفت

نبودی و دلِ ما بی‌نگاه معصومت
کبوترانه شب و روز، الامان می‌گفت

  • دوشنبه
  • 2
  • اردیبهشت
  • 1398
  • ساعت
  • 18:12
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

جلوۀ حق -(بازآ که غم زمانه از دل برود) * سیدحسن حسینی

713
1

جلوۀ حق -(بازآ که غم زمانه از دل برود) بازآ که غم زمانه از دل برود
خواب از سر روزگار غافل برود
از آمد و رفت فتنه‌ها دل‌تنگیم
ای جلوۀ حق بیا که باطل برود

ای آمدنت رمز شکوفایی دل
از توست شکوه روح و زیبایی دل
از هر طرف اندوه هجوم آورده‌ست
ای عشق برس به داد تنهایی دل

  • دوشنبه
  • 2
  • اردیبهشت
  • 1398
  • ساعت
  • 18:13
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

هوای بارانی -(طلوع می‌کند آن آفتاب پنهانی) * قیصر امین پور

664
1

هوای بارانی -(طلوع می‌کند آن آفتاب پنهانی) طلوع می‌کند آن آفتاب پنهانی
ز سمت مشرق جغرافیای عرفانی

دوباره پلک دلم می‌پرد نشانۀ چیست؟
شنیده‌ام که می‌آید کسی به مهمانی

کسی که سبزتر است از هزار بار بهار
کسی شگفت، کسی آن‌چنان که می‌دانی

کسی که نقطۀ آغاز هرچه پرواز است
تویی که در سفر عشق خط پایانی

تویی بهانۀ آن ابرها که می‌گریند
بیا که صاف شود این هوای بارانی

تو از حوالی اقلیم هر کجاآباد
بیا که می‌رود این شهر رو به ویرانی

کنار نام تو لنگر گرفت کشتی عشق
بیا که یاد تو آرامشی‌ست طوفانی

  • دوشنبه
  • 2
  • اردیبهشت
  • 1398
  • ساعت
  • 18:14
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 حمیدرضا محسنات

متن شعر مناجات -(فرج خواندیم , باشد جمکرانت جایمان شاید ) * حمیدرضا محسنات

681

متن شعر مناجات -(فرج خواندیم , باشد جمکرانت جایمان شاید ) فرج خواندیم , باشد جمکرانت جایمان شاید
بگیرد رنگ و بوی تو کمی دنیایمان شاید

برای تو چراغان کرده ایم این شهر را امشب
به چشم تو نیاید زشت بودن هایمان شاید

اگر ما مردگان احیا گرفتیم از تو میخوانیم
امیدی هست نام تو کند احیایمان شاید

از این هیئت به آن هئیت به دنبال تو میگردیم
نمیدانم ... رسیده محضر تو پایمان ؟ شاید ...

به جان مادرت زهرا من امشب توبه خواهم کرد
چه دیدی ، شد ظهور تو همین فردایمان شاید

  • سه شنبه
  • 3
  • اردیبهشت
  • 1398
  • ساعت
  • 10:29
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 محمدرضا صادقی

متن شعر حضرت امام مهدی(عج) -(نگارم از خدا خواهم که او باشد نگهدارت ) * محمدرضا صادقی

627

متن شعر حضرت امام مهدی(عج) -(نگارم از خدا خواهم که او باشد نگهدارت ) نگارم از خدا خواهم که او باشد نگهدارت
مقامت را چنین محفوظ وافزون یاور و یارت

اگر بازار عشق آید به کویت جمله مشتاقان
به دستش نقد جان عشاق تو باشد خریدارت

به اجلالت حسد ورزد سلیمان های ربانی
چو دارد آرزو بلقیس ها باشد دلا یارت

مشام جان فزا گیرد ز تو داعم شمیم جان
خزان هرگز نبیند باغبانم باغ و گلزارت

رقیبم در ره عشقت ببیند مفتخر گردم
که از صد یوسف مصری مرا گرم است بازارت

به این امید میگردم سر کوی تو چون مجنون
که شاید قسمتم باشد مرا یک لحظه دیدارت

چو اشک چشم از چشمان تو افتاده ام مولا ؟
چرا یکدم نمیپرسی چرا چون است پرگارت

همی ترسم که پیک حق بیاید ای طبیب من
شوم از غصه دیوانه بگویند مرد بیما

  • چهارشنبه
  • 4
  • اردیبهشت
  • 1398
  • ساعت
  • 11:27
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

یا مهدی -(یار آخر از جمالش پرده را خواهد کشید) *مرحوم عباسعلی شبخیز قراملکی

520

یا مهدی -(یار آخر از جمالش پرده را خواهد کشید) یار آخر از جمالش پرده را خواهد کشید
وز سر لطف وعنایت سر بما خواهد کشید

تشنگان عشق را آن خضر صحرای طلب
تا کنار چشمه آب بقا خواهد کشید

بر لب آمد جان ز سوز هجر و داغ انتظار
کی عنان رحمتش را سوی ما خواهد کشید

گرچه حیرانیم، اما کس نداند جز خدای
کار ما با یار آخرتا کجا خواهد کشید

کاروان عشق را تا کعبه مقصود دل
کاروانسالار آخر از وفا خواهد کشید

نیک می دانم که روزی آن شه مسکین نواز
دست رأفت بر سر ما از ولا خواهد کشید

عاقبت از قاتلان سنگدل، آن منتقم
انتقام کشتگان کربلا خواهد کشید

غم مخور شب خیز کاخر آن مه برج ولا
از جمال آفتابش پرده را خواهد کشید

  • چهارشنبه
  • 4
  • اردیبهشت
  • 1398
  • ساعت
  • 11:32
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

میلادیه حضرت رقیه سلام الله علیها -(دوباره این دل عاشق ترانه ای دارد) * علیرضا حضرتی (ناعمی)

415

میلادیه حضرت رقیه سلام الله علیها -(دوباره این دل عاشق ترانه ای دارد) دوباره این دل عاشق ترانه ای دارد
برای شعرسرودن بهانه ای دارد

قسم به جان توارباب من اسیرتوام
شرارعشق تودرجان زبانه ای دارد

غزل شکوفه زده لابه لای دفترمن
خوش است شاعرتان عاشقانه ای دارد

نه دعبل ونه فرزدق،نه حمیری،نه کمیت
درآستانه ات اوخودزمانه ای دارد

دوباره روزتولد،دوباره صبح صفا
ودختری که زکوثرنشانه ای دارد

بروبه شام وببین صبح دولت وشوکت
گشوده باب کرم آستانه ای دارد

پرازصفاومحبت چوروضه رضوان
خوشاکه دخترزهراچه خانه ای دارد

دلم هوای توکرده ست شهرعشق!دمشق!
واشک جاری چشمم،کرانه ای دارد

  • چهارشنبه
  • 4
  • اردیبهشت
  • 1398
  • ساعت
  • 11:34
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 حاج اصغر فرشچی

مهدی موعود(عج) -(یابن الحسن صاحب زمان) * حاج اصغر فرشچی

571

مهدی موعود(عج) -(یابن الحسن صاحب زمان) یابن الحسن صاحب زمان
رفته زجان تاب و توان
از درد و غم مارا رهان
الغوث الغوث الامان

یابن الحسن صاحب زمان
الغوث الغوث الامان

ای مُنجی جّن و بشر
تو غائب هستی از نظر
هجرت بدل کرده اثر
تاکی تو باشی در نهان

تو پیشوای بر حَقی
قرآن و دین را رونقی
کی میزنی تا بَیرَقی
پاینده باشد درجهان

یوسف چوآیدسوی تو
گردد اسیرموی تو
بیندکمال وروی تو
گوید توئی ماه زمان

از دوری دیدار تو
مَحو ُگل رُخسار تو
جمعی شده بیمار تو
دردل همیشه این بیان

خون شد دلم بار دگر
بر عاشقانت کن نظر
باشد ترا فَتح و ظَفر
ای مَلجأ اسلامیان

کی میشوی بس آشکار
دلدادگانت بیقرار
در انتظارند اَشکبار
حُبّ تو در دل جانفشان

باشد مرا این آرزو

  • چهارشنبه
  • 4
  • اردیبهشت
  • 1398
  • ساعت
  • 12:14
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

مدح حضرت امام زمان عَجّلََ اللهُ تعالی فَرَجَهُ الشَّریف -(عطر فردوس برین است ز طرف چمن است) *سعدی زمان سیدرضا حسینی

435

مدح حضرت امام زمان عَجّلََ اللهُ تعالی فَرَجَهُ الشَّریف -(عطر فردوس برین است ز طرف چمن است) مرحوم سید رضا حسینی سعدیّ زمان
تضمین از مرحوم آیت الله محمد حسین غروى اصفهانى ( کمپانی )

بخش 1

عطر فردوس برین است ز طرف چمن است
یاگلستان بهشتی همه دشت و دمن است
غرق در بحر شعف عالم پیر وکهن است
همره باد صبا نافهٔ مشک ختن است
یانسیم چمن و بوی گل و یاسمن است

بانگ شادی به ثریّا رود از سطح ثَریٰ
شده باز انفس و آفاق پر از مشکِ ختا
از دم باد صبا مشک فشان است فضا
دیدهٔ دل شده روشن مگر ای باد صبا
همرهت پیرهن یوسف گل پیرهن است

زهره و مشتری از بهر شعف در تک وپوی
در فردوس گشوده است خدا از همه سوی
طرّه بر باد مگر داده بت مشگین موی
شده شام دل آشفته ی غمگین خوشبوی
مگر از طرف یمن بوی اُویس قَرَن است

آفت

  • چهارشنبه
  • 4
  • اردیبهشت
  • 1398
  • ساعت
  • 12:17
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد