شعر امام زمان (عج)

مرتب سازی براساس

دگر ز بی کسی ام حوصله بـسر رفته(مناجات با امام زمان) *

2400
8

دگر ز بی کسی ام حوصله بـسر رفته(مناجات با امام زمان) سفر رفته
دگر ز بی کسی ام حوصله بـسر رفته
تـوان و تـاب و قرار از دلم دگــر رفته
تمـام چشـم من از دوریش شده بـاران
ز فرط گریه دگر سو ز چشم تـر رفته

سفر برفت و نیـامد دلم زنـد شـورش
چــرا نــیــامــده آن مهـدیِ سفـر رفته؟
چه صبحها که نشستم به انتظار فرج
چه روزها و چه سالها سحرسحر رفته
خدا کند که بیاید از او خبر روزی
که سـالیـان درازیست ، بی خبــر رفته
ندیدم آن رخ زیبا و همچو ماهش را
دلــم هـمـیـشــه پـی ِ رؤیـت قــمـــر رفته
تمـام لحظه عمرم بـدون او طـی شـد
تمام زنـدگی ِ مـن چــه بــی ثــمــر رفته
به او همــاره بگــویم کــه دوریت کافیست
بیـا ز غیبـت و هــجــر تــو آنـقــدَر رفته
نیامدی تو ز بس ،

  • دوشنبه
  • 25
  • اردیبهشت
  • 1391
  • ساعت
  • 12:10
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

شعر امام زمان(عج),(امام عصرگلويم فشرده از درد است) *

3766
5

شعر امام زمان(عج),(امام عصرگلويم فشرده از درد است) امام عصرگلويم فشرده از درد است
هنوزحال و هواي قبيله ام سرد است
قسم به چهره نورانيت كه پنهان است
قسم به دست دعايت كه رحمت ازآن است

قسم به ناله جانسوز روز عاشورا
قسم به نور هدايت امام عاشورا
قسم به روح شهيدي كه غرق لبخنداست
قسم به جسم شهيدي كه پشت اروند است
بسيجيان تو اينك غريب دوران اند
اگر تو نيزنيايذي غريب مي مانند
وبا اميد تو روزگار مي گذرد
به قدرت يد امن يجيب مي نگرد
شب بسيجي تو باحسين مي گذرد
و با صحيفه پير خمين مي گذرد
ميان شب چه دلنواز دعا مي خواند
دلش هنوز شلمچه نماز مي خواند
تجارتي كه او با ميان شب دارد
از اين معامله تنها تو را طلب دارد
بسيجيان تو با اين شراب ها مستند
وگرنه دل به كدام

  • سه شنبه
  • 26
  • اردیبهشت
  • 1391
  • ساعت
  • 04:12
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

اشعار امام زمان(عج),(باشد به ميهاني دل ها نيامدي) *

3231
9

اشعار امام زمان(عج),(باشد به ميهاني دل ها نيامدي) باشد به ميهاني دل ها نيامدي
باشد دوباره حضرت آقا نيامدي
گفتم براي آمدنت گل بياورند
گل بود و عشق بود ولي... ها نيامدي

مي سوختيم در شب پروانگي خويش
وقتي كه از حوالي بالا نيامدي
هي شعرمي شويم ولي شعرهاي زرد
خشكيده، بي رمق، پر اما... نيامدي
آنقدر چشم پنجره پاييد راه را
تا آن كه سوخت خسته و تنها نيامدي
دق كرد و روي دست من افتاد آينه
در آرزوي فصل تماشا نيامدي
يك بار ديگر با دل پر سوز من بگو
آقا بگو كه آمده اي يا نيامدي
فريادي مي كشم پر ابهام عشق آي
خورشيد، ماه، حضرت دريا ...نه ...آمدي

دکتر سودایی

منبع:سایت گروه جهادی منتظران خورشید

  • سه شنبه
  • 26
  • اردیبهشت
  • 1391
  • ساعت
  • 04:18
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

نیا نیا گـل زهـرا دلم رضای تو نیست (مناجات با امام زمان) *

3990
7

نیا نیا گـل زهـرا دلم رضای تو نیست (مناجات با امام زمان) غریب

نیا نیا گـل زهـرا دلم رضای تو نیست دلـم بـرای غیـر است و آشنای تو نیست

نیا و آن قدمت را به شهـر ما مگـذار در این دیار که بویی از آن خدای تو نیست

غریب بوده و هستی غریب تر شده ای نیا که جـا عزیز است و جان فدای تو نیست

نیا تو وقتی بیایی به روت می جنـگم مخور فریب زبانم دلم که جای تو نیست

دوباره باز محرم دوباره نامه ی اشک هـزار نـامه ی دیده یکی بـرای تو نیست

همانکه جدت حسین میرود بکوفه بس است نیا دگر ، به دیـارم که با وفای تو نیست

برای جد تو بعضی سلاح و اسب دادند ببین که هستی ام حتی یکی بِپای تو نیست

پیمبر هستی و قلبی نشـد طرفـدارت دلی چـو چاه علی و دلی حـرای تو نیست

ظهور کن تو زمانی

  • دوشنبه
  • 25
  • اردیبهشت
  • 1391
  • ساعت
  • 12:12
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن
ادامه مطلب

صحـرا نشیـن فاطمه هستـم به روزگار(مناجات با امام زمان) *

3577
10

صحـرا نشیـن فاطمه هستـم به روزگار(مناجات با امام زمان) اهل انتظار

صحـرا نشیـن فاطمه هستـم به روزگار

از تـو جـوان می رود اینگـونه انـتظار

باشی بـرای روز ظهـورم تو بی قـرار

من را مکن رهـا تو به غربت به حـال زار

دیگر در این زمانـه نبـاشد مرا چو یـار

قربـان تو شـوم که شدی اهـل انتظار

مـن محرم تمـام دل اهـل عـالمم یک تن ولی نشـد بخدا یـار و محـرمم

غم را ز دل رها کنم و خود پُر از غمم من همنفس به مردم و اما ... که همدمم؟

هستم بدون یـاور و بی کس در این دیار

قربـان تو شـوم که شدی اهـل انتظار

بی حرمتی بدیده ام و صبـر می کنم گویم که من ندیده ام و صبـر می کنم

من غربتی کشیده ام و صبـر می کنم از مردمان بریده ام و صبـر می کنم

هستم همیشـه منتظـر امـر

  • دوشنبه
  • 25
  • اردیبهشت
  • 1391
  • ساعت
  • 12:13
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن
ادامه مطلب

چنـدیـست کـه بیمـار رخ مـاه نهانیم (مناجات امام زمان) *

2829
8

چنـدیـست کـه بیمـار رخ مـاه نهانیم (مناجات امام زمان) منتظران

چنـدیـست کـه بیمـار رخ مـاه نهانیم در واقــع بُود ظاهر و مـا گمشـدگانیم

تـا جلـوه نمـایـد ز ولادت گه حیـدر هر جمعـه کنیـم ندبـه و از منتظرانیم

چندیست که کعبـه نشِـنید نـام علی را مـا منتظـر بـانـگ علی بیـن اذانیـم

خاک قدمش سرمه ی چشم دو جهــانی قربـان قدم هــای امام از دل و جانیم

لب ها بخــدا تشنۀ یک بـوسه ز رویش مــا در عطش چهـره ی او تشنه لبانیم

هاجر شده ایم و همه جا در پی آبیــم زمزم شـده ایـن دیده ما اشـک فشانیم

ما پـادشهی را به دو عـالم نفـروشیـم چون سائل کویش شـده ایـم شاه جهانیم

دستی به سمــاوات گرفتیم به ظهورش مــا منتظـر آن ولـیِ امـر و زمـانیم

از منتظران فرجش بـاش تو

  • دوشنبه
  • 25
  • اردیبهشت
  • 1391
  • ساعت
  • 12:17
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن
ادامه مطلب

اشعار مهدوی,(گاه گاهي به نگاهي دل ما را درياب) *

5618
19

اشعار مهدوی,(گاه گاهي به نگاهي دل ما را درياب) گاه گاهي به نگاهي دل ما را درياب
جان به لب آمدازدردخدارا درياب
اگرازدولت وصل تومرانيست نصيب
گاه گاهي به نگاهي دل مارادرياب

بگوآقابه اميدي به سركوي توروي آورديم
شهريارا،به درخويش گدارادرياب
سنگ ها مي خورم از دست جنون دل خويش
من ديوانه انگشت نمارا درياب
راه باريك و بسي پرخطر و تاريك است
ثمري ساز و در مهلكه ما را درياب
تافقان دل غمديده ما را شنوي
نازنينا ، سحري بادِ صبا را درياب
دل ما را به شب هجرفروغي بفرست
شبرو وادي اندوه و بلا را درياب

منبع:منتظران خورشید

  • سه شنبه
  • 26
  • اردیبهشت
  • 1391
  • ساعت
  • 04:04
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

اشعار امام زمان(عج),(این هفته نیز جمعه ما بی شما گذشت) *

6274
18

اشعار امام زمان(عج),(این هفته نیز جمعه ما بی شما گذشت) این هفته نیز جمعه ما بی شما گذشت

آقا بپرس این که چه بر حال ما گذشت

این هفته هفت روز به ظاهر گذشتنی

بر من ولی عزیز دلم قرن ها گذشت

در خارزار حوصله هایت دویده ام

حالا ببین چه بر سر این دست و پا گذشت

هفتاد گوشه ناله زدم تا که جمعه شد

جانم به لب رسید ولی جمعه تا گذشت

گفتند جمعه بوی تو می آورد نسیم

اما نسیم آمد و سر در هوا گذشت

خورشید هم هوای مرا تازه تر نکرد

او هفت دفعه آمد و بی اعتنا گذشت

عمرم به سر رسید و از این دست جمعه ها

تکرار شد نیامدی و عمر ما گذشت...

ایوب پرند آور

منبع: هیئت وارثان ثارلله(ع)

  • پنج شنبه
  • 28
  • اردیبهشت
  • 1391
  • ساعت
  • 08:43
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

در فراق یار,(ای غم قشنگ توآبروی جمعه ها) *

3614
12

در فراق یار,(ای غم قشنگ توآبروی جمعه ها) ای غم قشنگ توآبروی جمعه ها

یک قدم نیامدی باز سوی جمعه ها

جمعه که نیامدی مستی از سرم پرید

ای شراب کهنه ات در سبوی جمعه ها

هفته ای گذشت و من پیر تر شدم ولی

باز هم ندیدمت روبروی جمعه ها

بی تو ای بهانه ابر و آب و چشمه ها

آب خوش نمی رود از گلوی جمعه ها

صبح منتظر همه...عصر شد نیامدی

حیف شد دوباره رفت آبروی جمعه ها

عمر می رود به باد من ولی شبیه باد

می دوم هنوز درجستجوی جمعه ها

ایوب پرند آور

منیع:سایت هیئت وارثان ثارلله(ع)

  • پنج شنبه
  • 28
  • اردیبهشت
  • 1391
  • ساعت
  • 08:37
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

در فراق یار,( بخوان دعای فرج را، دعا اثر دارد) *

8131
32

در فراق یار,(          بخوان دعای فرج را، دعا اثر دارد) بخوان دعای فرج را، دعا اثر دارد

دعا کبوتر عشق است و بال و پر دارد

بخوان دعای فرج را و عافیت بطلب

که روزگار بسی فتنه زیر سر دارد

بخوان دعای فرج را و ناامید مباش

بهشت پاک اجابت هزار در دارد

بخوان دعای فرج را که صبح نزدیک است

خدای را، شب یلدای غم سحر دارد

بخوان دعای فرج را به شوق روز وصال

مسافر دل ما،نیت سفر دارد

بخوان دعای فرج را که یوسف زهرا

ز پشت پرده غیبت به ما نظر دارد

بخوان دعای فرج را که دست مهر خدا

حجاب غیبت از آن روی ماه بر دارد

اللهم عجل لولیک الفرج

منبع:سایت شیفتگان یار

  • شنبه
  • 30
  • اردیبهشت
  • 1391
  • ساعت
  • 07:17
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

در فراق یار,(دوباره جمعه گذشت و قنوتِ گریان ماند) *

4024
13

در فراق یار,(دوباره جمعه گذشت و قنوتِ گریان ماند) دوباره جمعه گذشت و قنوتِ گریان ماند

دوباره گیسوی نجوای ما پریشان ماند

دوباره زمزمه ی کاسه های خالی ما

پس از نیامدنت گوشه ی خیابان ماند

شبیه شنبه ی هر هفته پشت پنجره ام

و کوچه کوچه شهرم دوباره زندان ماند

برای آمدنت چند سال بایستی

در این تراکم بی انتهای ویران ماند؟

نیامدی که ببینی نگاه منتظرم

چه روزها به امید تو زیر باران ماند

سکوت آخر حرف من است چون بی تو

دوباره حنجره ام زیر بغض پنهان ماند

منبع:سایت تبیان

  • یکشنبه
  • 31
  • اردیبهشت
  • 1391
  • ساعت
  • 07:40
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

شعر امام زمان(عج),(صبح امید دمید و خبر از یار نشد) *

4306
4

شعر امام زمان(عج),(صبح امید دمید و خبر از یار نشد) صبح امید دمید و خبر از یار نشد

دل دیوانه ز هجران تو بیکار نشد

رفت دیجوری و مهجوری ما باقی ماند

صحبت از آمدن دلبر عیار نشد

خور بر آمد به جهان صحن جهان شد گلشن

لیک خورشید جهاندار پدیدار نشد

فلک از نو زگل و سبزه جهان رنگین کرد

هان ندانم گل من از چه نمودارنشد

ای صبا کن گذر از لطف دمی سوی نگار

گو کسی همچو من از عشق گرفتار نشد

ای چه خوش باشد اگر روی تو بینم من زار

هر که بیند رخ چون ماه تو بیمار نشد

یک نظر از ره لطفت بفقیران بنما

چون نظر کردن بر فقر تو را عار نشد

منبع:سایت یا اباصالح المهدی ادرکنی

  • یکشنبه
  • 31
  • اردیبهشت
  • 1391
  • ساعت
  • 07:46
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

اشعار صاحب الزمان(عج),(همه هست آرزويم كه ببينم از تو رويى) *

7520
25

اشعار صاحب الزمان(عج),(همه هست آرزويم كه ببينم از تو رويى) همه هست آرزويم كه ببينم از تو رويى

چه زيان تو را كه من هم برسم به آرزويى؟!

به كسى جمال خود را ننموده‏يى و بينم

همه جا به هر زبانى، بود از تو گفت و گويى!

غم و درد و رنج و محنت همه مستعد قتلم

تو بِبُر سر از تنِ من، بِبَر از ميانه، گويى!

به ره تو بس كه نالم، ز غم تو بس كه مويم

شده‏ام ز ناله، نالى، شده‏ام ز مويه، مويى

همه خوشدل اين كه مطرب بزند به تار، چنگى

من از آن خوشم كه چنگى بزنم به تار مويى!

چه شود كه راه يابد سوى آب، تشنه كامى؟

چه شود كه كام جويد ز لب تو، كامجويى؟

شود اين كه از ترحّم، دمى اى سحاب رحمت!

من خشك لب هم آخر ز تو تَر كنم گلويى؟!

بشكست اگر دل من، به فداى چشم مستت!

سر

  • یکشنبه
  • 31
  • اردیبهشت
  • 1391
  • ساعت
  • 08:42
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

اشعار امام زمان(عج),(دلبرا دست امید من و دامان شما) *

4794
3

اشعار امام زمان(عج),(دلبرا دست امید من و دامان شما) دلبرا دست امید من و دامان شما

سر ما و قدم سرو خرامان شما

خاک راه تو و مژگان من ار بگذارد

ناوک غمزه و یا خنجر مژگان شما

شمع آه من و رخساره چون لاله تو

چشم گریان من و غنچه خندان شما

لب لعل نمکین تو مکیدن حظّیست

که نه طالع شودم یار نه احسان شما

رویم از نرگس بیمار تو چون لیمو زرد

به نگردد مگر از سیب ز نخدان شما

نه در این دائره سرگشته منم چون پرگار

چرخ سرگشته چو گوئیست بچوگان شما

درد عشق تو نگارا نپذیرد درمان

تا شوم از سر اخلاص بقربان شما

خضر را چشمه حیوان رود از یاد اگر

ز سرش رشحه ای از چشمه حیوان شما

عرش بلقیس نه شایسته فرش ره تست

آصف اندر صف اطفال دبستان شما

نبود ملک سلیمان همه

  • یکشنبه
  • 31
  • اردیبهشت
  • 1391
  • ساعت
  • 08:51
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

در فراق یار (مرا هم صدا کربلایی بکن) * جعفر ابوالفتحی

5374
33

در فراق یار (مرا هم صدا کربلایی بکن) در فراق یار

دلم را بگیر و خدایی بکن

تو با قلب من هم صفایی بکن

خودت گفتی ای با وفا با دلم

به دربار لطفم گدایی بکن

من و حسرت یک صدا از شما

بیا نوکرت را صدایی بکن

پس از این که شد قسمتم کربلا

مرا هم صدا کربلایی بکن

سر این شکسته پر رو سیاه

به راه ولایت فدایی بکن

ولیّ خدا از سر لطف و جود

درونم فقط تو خدایی بکن

و بند گناهان خود گشته ام

بیا قسمت من رهایی بکن

اگر زد به قلبت هوای گدا

کمی مرغ دل را هوایی بکن

و من هستم و هجر از روی تو

کمی قسمتم آشنایی بکن

شها عاشقم دردم این است و بس

شها درد من را دوایی بکن

دعایم دعا نیست، جان، پس خودت

برای ظهورت دعایی بکن

سروده جعفر ابوالفتحی

حرم ش

  • پنج شنبه
  • 4
  • خرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 07:14
  • نوشته شده توسط
  • جعفر ابوالفتحی
ادامه مطلب

دوبیتی مناجات با امام زمان(عج) - (تقصیر من است اینکه کم می آیی) *

7122
20

دوبیتی مناجات با امام زمان(عج) - (تقصیر من است اینکه کم می آیی) تقصیر من است اینکه کم می آیی

هرگاه شدم اسیر غم می آیی

این جمعه و جمعه های دیگر حرف است

آدم بشوم سه شنبه هم می آیی

  • چهارشنبه
  • 17
  • خرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 06:02
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا
ادامه مطلب
 محمد جواد پرچمی

شعر مناجات امام زمان(عج) -( جمعه ها را همه از بس که شمردم بی تو ) * محمد جواد پرچمی

3047
7

شعر مناجات امام زمان(عج) -( جمعه ها را همه از بس که شمردم بی تو ) جمعه ها را همه از بس که شمردم بی تو
بغض خود را وسط سینه فشردم بی تو
بس که هر جمعه غروب آمد و دلگیرم کرد
دل به دریای غم و غصه سپردم بی تو
تا به این جا که به درد تو نخوردم آقا
هیچ وقت از ته دل غصه نخوردم بی تو
چاره ای کن، گره افتاده به کار دل من
راهی از کار دلم پیش نبردم بی تو
سال ها می شود از خویش سؤالی دارم
من اگر منتظرم از چه نمردم بی تو
با حساب دل خود هر چه نوشتم دیدم
من از این زندگیم سود نبردم بی تو
گذری کن به مزارم به خدا محتاجم
من اگر سر به دل خاک سپردم بی تو

شاعر : محمد جواد پرچمی

  • چهارشنبه
  • 19
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 06:50
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

مناجات امام زمان(عج) -( گویدم یار که باید بکنی صبر به دوری ) *

2043
2

مناجات امام زمان(عج) -( گویدم یار که باید بکنی صبر به دوری ) گویدم یار که باید بکنی صبر به دوری
چه کند گر نکند عاشق بیچاره صبوری
صبر دانی به مثل چیست درون دل عاشق
غم و افسردگی و تیرگی و زنده به گوری
بی تو من تیره و تارم،سیهم،ظلمت محضم
توضیائی،توفروغی،تو چراغی و تو نوری
بی تو من یکسره سوگم،بی تو من یکسره مرگم
تو حیاتی،تو بقایی،تو شفایی و تو سوری
بی تو من محنت و اندوه و غم و غصه و رنجم
تو همه شادی و لطفی و صفایی و سروری
بی تو من نیستی و غیبت و فقدان و فنایم
تو وجودی،تو دوامی،تو کمالی،تو حضوری
بی تو من آتش و دودم بی تو من دوزخ و دردم
تو همانند علی و تو دل آرام بتولی
نه به دوزخ کند ایزد به چنین نحو عذابی
نه به دنیا بود این دوزخ سوزنده ضروری
از خدا خواهمت ای

  • چهارشنبه
  • 19
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 06:51
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

مناجات امام زمان(عج) -( ببین برای دیدن ات، همیشه دل کشیده ام! ) *

1422

مناجات امام زمان(عج) -( ببین برای دیدن ات، همیشه دل کشیده ام! ) ببین برای دیدن ات، همیشه دل کشیده ام!
کنار گُل نشسته ام، بهار هل کشیده ام
تبسم از نگاه تو، و تشنه تر سکوت من
در این هبوط بی زمان، دوباره گِل کشیده ام
دلی که داده بودی ام، شکفته شد به تیغ عشق
و من برای زخم دل، همیشه کِل کشیده ام
کنار جاده گفتگو، و هُرمِ تلخ رفتن ات
مگو نگاه بیشه را، چرا کِسِل کشیده ام!
شکسته چشم آینه، ولی کسی به من نگفت
چرا چنین شکسته ام، دلی خجل کشیده ام!
سحر! چرا نمی رسی، مرا به غم نشانده ای
ببین! برای دیدن ات، همیشه دل کشیده ام!
دوم تیر ماه هزار و سیصد و نود و دو

  • چهارشنبه
  • 19
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 06:53
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

مناجات امام زمان(عج) -( حُسن گل های بهاری نو بهار آوردن است ) *

1824

مناجات امام زمان(عج) -( حُسن گل های بهاری نو بهار آوردن است ) حُسن گل های بهاری نو بهار آوردن است
باغ های زرد را از نو به بار آوردن است
ترس از بالای دار آویختن در من نبود
بی گناهی آخرش سر پای دار آوردن است
حاصل صلح میان ما هزاران سال بعد
عقل را با عشق در دنیا کنار آوردن است
نامه ای از سال های پیش بر دستم رسید
باد کارش برگ های یادگار آوردن است
بعد مردن از تو تنها انتظار من وفاست
شاخه شاخه برگ گل روی مزار آوردن است

  • چهارشنبه
  • 19
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 06:55
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر فراق امام زمان(عج) -( خدا کند که کسی حالتش چو ما نشود ) *

2823
2

شعر فراق امام زمان(عج) -( خدا کند که کسی حالتش چو ما نشود ) خدا کند که کسی حالتش چو ما نشود
ز دام خال سیاهش کسی رها نشود
خدا کند که نیفتد کسی ز چشم نگار
به نزد یار چو ما پست و بی بها نشود
جواب ناله ی ما را نمی دهد "دلبر"
خدا کند که کسی تحبس الدعا نشود
شنیده ام که از این حرف، یار خسته شده
خدا کند که به اخراج ما رضا نشود
مریض عشقم و من را طبیب لازم نیست
خدا کند که مریضی من دوا نشود

  • چهارشنبه
  • 19
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 06:56
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناجات امام زمان(عج) -( آقا بجز تو من چه كسي را صدا كنم ) *

2114
3

شعر مناجات امام زمان(عج) -(      آقا بجز تو من چه كسي را صدا كنم ) آقا بجز تو من چه كسي را صدا كنم
بي تو چگونه سير در اين غمسرا كنم
در كار عشق سخت تر از انتظار چيست
من اين گلايه را به خودت يا خدا كنم ؟!
گر مشكل از دل است بگو سينه مي درم
گر مساله سر است بگو تا جدا كنم
با چشم تر چقدر بگويم بيا بيا
تا كي براي ديدن چشمت دعا كنم
آقا بيا كه فاجعه از حد گذشته است*
آقا بجز تو من چه كسي را صدا كنم

  • چهارشنبه
  • 19
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 07:04
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناجات امام زمان(عج) -( حس می کنم نشسته ای آرام رو به من ) *

1918

شعر مناجات امام زمان(عج) -( حس می کنم نشسته ای آرام رو به من ) حس می کنم نشسته ای آرام رو به من
ابری ترین بهانه ی تنگ غروب من
تنها تویی که درد مرا گوش می دهی
باز آمدم که دل بدهی مو به مو به من
جز تو برام سنگ صبوری نمانده است
الغوث مهربان من الغوث خوب من
آنقدر کوچکم که نمی فهممت هنوز
نه! جا نمی شوی تو در این چارچوب من
می ترسم از منی که مدام از تو خالی است
از این همه بری مه گرفته ست خو، به من
جغرافیای روح من از هیچ پر شده
لبریز غربت است شمال و جنوب من
من هیچ کس ندارم، تا بغض میکم
حس می کنم نشسته ای آرام رو به من

  • چهارشنبه
  • 19
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 07:05
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناجات امام زمان(عج) -( تو خوبی آنقدر که در زمانت ) *

2132

شعر مناجات امام زمان(عج) -( تو خوبی آنقدر که در زمانت ) تو خوبی آنقدر که در زمانت
لجوجان هم شوند از عاشقانت
یقین دارم که شمشیر تو یعنی
همان برق نگاه مهربانت
*******
2
یکی افراط گر در دین و آیین
یکی درگیر لااکراه فی الدین
بیا ای مرد ، ای خورشید آخر
که آزادم کنی از آن و از این...
*******
3
دوباره عاشقی می میرد آقا
زجمعه میشوی وقتی رد آقا
یقین دارم خودت هم جمعه ها عصر
شبیه ما دلت می گیرد آقا
*******
4
فقط دور خودم میگردم ای مرد،
از این طرز دعا دلسردم ای مرد،
فقط گفتم بیا ، کاری نکردم
خودم فهمیده ام نامردم ای مرد...
*******
5
هر آن قلبی که مجذوب است آقا،
ازاین دوری در آشوب است آقا،
برای ما نبودت سخت اما،
برای عده ای خوب است آقا!!!

  • چهارشنبه
  • 19
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 07:07
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناجات امام زمان(عج) -( نفسم را بریده هجرانت ... نه ...نفس ... نه هوا نمی خواهم ) *

1499

شعر مناجات امام زمان(عج) -( نفسم را بریده هجرانت ... نه ...نفس ... نه هوا نمی خواهم ) نفسم را بریده هجرانت ... نه ...نفس ... نه هوا نمی خواهم
خوب من ! هیچ چیز خوبی را مثل تو از خدا نمی خواهم
کوچه های غریب دنیا را ، عطر نرگس به وجد آورده
من از این زندگی به جز عطر ِ ...خوب ِ این کوچه ها نمی خواهم
قدم ات روی چشم ها برگرد... غیبت تو مصیبت ِ عظماست
هیچ چیزی من از قدمهایت ... غیر رفع بلا نمی خواهم
ماه من ! در مسیر آمدنت ... سر من روی تن نمی ماند
دستهایم ز شانه می افتند ... من سر و دست و پا نمی خواهم
خال لب های تو چه خواهد کرد ... با جهانی که سخت بیمار است
آه باران ! خدا به خیر کند ... ! از لبت جز دعا نمی خواهم
السلام علیک یا خورشید ...از پس ابرها بیا بیرون ...
دست ها را گرفته ام بالا

  • چهارشنبه
  • 19
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 07:08
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

مناجات امام زمان(عج) -( آیینه می شوم به تماشا که می رسی ) *

1919

مناجات امام زمان(عج) -( آیینه می شوم به تماشا که می رسی ) آیینه می شوم به تماشا که می رسی
قبل از طلوع روشن فردا که می رسی
آیینه می شوم که دلم زیر و رو شود
تا مقصد نهایی دنیا که می رسی
چشمم برای دیدنت آیینه خانه ایست
یک لمحه...یک دقیقه به اینجا که می رسی
قلبم شکسته.مرهم و درمان فقط تویی
دستم به دامنت به دل ما که می رسی؟!
آن روز عطر نرگس و یاس و اقاقیا
در شهر می وزد به مسیحا که می رسی
خورشید از کدام جهت...از کدام سو
می تابد از تلاطم دریا که می رسی
دریا به پای تو چه صدف ها... چه موجها
می آورد عزیز دل ما که می رسی
چشمان من که لایق دیدار صبح نیست
آیینه می شوم به تماشا که می رسی

  • چهارشنبه
  • 19
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 07:09
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناجات امام زمان(عج) -( تا کی میان کوچه تجسم کنم تو را ) * نیما نجاری

2292

شعر مناجات امام زمان(عج) -( تا کی میان کوچه تجسم کنم تو را ) تا کی میان کوچه تجسم کنم تو را
تاکی کنار قافیه ام گم کنم تو را
آخر چقدر تصور یک مرد سبز پوش
در «جاده ی سه شنبه شب قم» کنم تورا؟(1)
دارد تمام میشود آخر زمان تو
من منتظر نشسته بودم،به جان تو
من آمدم ولی تو اما نیامدی
تنها...غروب...جاده ی قم-جمکران تو
بگذار تا که فدیه ی آزادیت شوم
یعنی شهید هجر خدادادیت شوم
دارد زمان غربتتان طول میکشد
عمری فدای غربت اجدادی ات شوم
در دفترم واژه که ترسیم میکنم
از غیبت زیاد شما بیم میکنم
جمعه همیشه اخم به من میکند و من...
تنها نگاه تلخ به تقویم میکنم
وقتی خدا صورت ماه تو را کشید
مکثی نمود و خال سیاه تو را کشید
لبخند زد و با هیجانی تمام تر
زیباترین طرز نگاه تو را کشی

  • چهارشنبه
  • 19
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 07:10
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 علی اکبر لطیفیان

مناجات امام زمان(عج) -( من از نوادگان اویسم که سال ها ) * علی اکبر لطیفیان

3043
3

مناجات امام زمان(عج) -( من از نوادگان اویسم که سال ها  ) من از نوادگان اویسم که سال ها
پا می کشند از جریانم وصال ها
بال و پرم به درد پریدن نمی خورد
بالا نمی برند مرا این وبال ها
با احتمال آمدنت گریه می کنم
یعقوب کرده اند مرا احتمال ها
پیراهنت کجاست که بینایمان کنی
خیری ندیده ام از این دستمال ها
وقت رسیدن تو زمان رسیدن است
خیلی نشسته اند به پای تو کال ها
دیشب تفالی زده ام راحتم نکرد
ناراحتم به جان تو از دست فال ها
این گریه های نیمه شعبان چه فایده
امسال نیز مثل تمامی سال ها.

شاعر : استاد علی اکبر لطیفیان

  • چهارشنبه
  • 19
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 07:11
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

مناجات امام زمان(عج) -( ای سرآغاز وصال همه دل ها به خدا ) * فرشید یار محمدی

2335

مناجات امام زمان(عج) -( ای سرآغاز وصال همه دل ها به خدا ) ای سرآغاز وصال همه دل ها به خدا
بی تو گم کرده دلم راه خدا را به خدا
ای که حیران شده یوسف سر بازار رخت
نظری کز قفس تن برهم تا به خدا
دربدر در پی دیدار تو بر در زده ام
پشت در مانده ات آقا شده رسوا به خدا
بی سبب نیست که انقدر مصفا شده ای
رحمتت کرده بپا محشر کبری. به خدا
... تا غباری ز کف پای غلامان تو هست
چه نیازیست توسل به نبی یا به خدا ؟ *
عالمی بهر شفاعت شده مسکین لبت
کاش میشد که مسلمان شوم از دین لبت
زندگی ام به خدا در هم و بر هم بشود
سایتان از سر من ذره ای گر کم بشود
گوشه ی دامن خود دست گداتان بگذار
تا به شکرانه ی آن فخر دو عالم بشود
اشک هام روی شما روی دلش قاب کند
کاش اسباب تماشات فراهم بشو

  • چهارشنبه
  • 19
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 07:14
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناجات امام زمان(عج) -( از صبح تو در زمزمه بودی... یا... نه؟ ) * سید مجتبی شجاع

1751
1

شعر مناجات امام زمان(عج) -( از صبح تو در زمزمه بودی... یا... نه؟ ) از صبح تو در زمزمه بودی... یا... نه؟
غفلت زده مثل همه بودی... یا... نه؟
یک لحظه بیا فکر کن امروز که رفت
یادِ پسر فاطمه بودی... یا... نه؟
***
صدها گره در کار شده، ادرکنی
روزم چو شب تار شده، ادرکنی
الغوث گل فاطمه که منتظرت
در غصه گرفتار شده، ادرکنی

شاعر : سید مجتبی شجاع

  • شنبه
  • 15
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 04:41
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد