شعر امام زمان (عج)

مرتب سازی براساس
 روح الله پیدایی

مناجات باامام زمان (عج) -(بار دیگر باز کن در را به روی نوکرت) * روح الله پیدایی

460

مناجات باامام زمان (عج) -(بار دیگر باز کن در را به روی نوکرت) بار دیگر باز کن در را به روی نوکرت
ناخوش احوالم بیا رو کن به سوی نوکرت

تو خبر داری فقط از نامه‌ی اعمال من
بین این مردم نرفته آبروی نوکرت

با بد اخلاقی گذشت عمرم ولی اینجا فقط_
با نگاه تو عوض شد خُلق و خوی نوکرت

چشم من نالایق دیدار رویت بوده است
بارها آقا گذر کردی ز کوی نوکرت

روز محشر که همه از هم فراری می‌شوند
منتظر هستم بیا در جست‌و‌جوی نوکرت

زیر این پرچم دلم کرببلایی می‌شود
چون شده ذکر "حسین‌جان" گفت و گوی نوکرت

سخت دلتنگ زیارت هستم و آقا شده_
دیدن شش‌گوشه تنها آرزوی نوکرت

وقت مُردن سخت محتاج تو هستم پس بیا
لحظه‌های احتضار و شست‌و‌شوی نوکرت

  • پنج شنبه
  • 31
  • فروردین
  • 1402
  • ساعت
  • 13:01
  • نوشته شده توسط
  • فاطمه سرسخت
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

انتظار فرج -(هَمْدَمِ مُنتظران ذکر فرج باید خواند) * رسول چهارمحالی

293

انتظار فرج -(هَمْدَمِ  مُنتظران ذکر فرج  باید خواند) هَمْ دَمِ مُنتظران ذکر فرج باید خواند
همه ازپیر وجوان ذکر فرج باید خواند
روز آدینه برای فرج منجی خلق
به عیان و به نهان ذکر فرج باید خواند
گره ی کور همه مشکل عالم مهدی ست
لحظه ی ناب اذان ذکر فرج باید خواند
تا نیاید نشود حال دلت خوب،هرگز
نوبهارگشته خزان ذکر فرج باید خواند
ندبه خوانیم همه ،ذکر فرج می گیریم
چشمه ی آب روان ذکر فرج باید خواند
دیده ی ما همه آلوده ی دنیا شده است
رُخ تو هست عیان ذکر فرج باید خواند
جان زهرا نظری کن به دل مُرده ی ما
رُخ نما جان جهان ذکر فرج باید خواند
روضه خوان غم سالار شهیدان مهدی
تو بگو با چه زبان ذکر فرج بایدخواند؟
همه دنبال تو هستیم بیایی از راه
هَمه عُمرم خُسران ذکر فرج بایدخواند
ما مُحِبّان تو هستیم الا یوسف عشق
سهله یادرجمکران ذکرفرج باید خواند
رَبَّنای هر قنوتم شد دعا بهر فرج
در نماز عاشقان ذکر فرج باید خواند

  • پنج شنبه
  • 22
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 22:08
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 حسین رحمانی

عرض توسلی به ساحت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف -(سلام آقای خوبی ها ، سلام ای مرد دوران ها) * حسین رحمانی

171

عرض توسلی به ساحت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف -(سلام آقای خوبی ها ، سلام ای مرد دوران ها) سلام آقای خوبی ها ، سلام ای مرد دوران ها
سلام ای ذکر تسبیحِ ، همه گلها و باران ها
سلام ای نور بی پایان ، که پشت ابری و تنها
هزار و یکصد و اندی ، قرین صبری و تنها
سلام ای لطف بی منت ، سلام ای دست بخشنده
سلام ای که به تو گردد ، زمین از عدل آکنده
سلام ای زاده ی نرگس ، سلام ای جمع آل الله
سلام ای هستی زهرا ، سلام ای دلبر دلخواه
سلام ای شبه پیغمبر ، سلام ای وارث حیدر
سلام ابن الحسن آقا ، سلام ای محشر محشر
سلامم بر نماز تو ، به ذکر تو به قرآنت
به یارب یارب و ذکر ، حسن جان و حسین جانت
سلامم بر دو چشم تو ، که از گریه لبالب هست
شنیدم روضه ی هرشب ، مصیبتهای زینب هست
نوشتم نامه ای بعدش ، سپردم دست آب آمد...
همینکه اشک من آمد ، یقین دارم جواب آمد
تو پیدایی تو هرجایی ، منم کورم ، منم غائب
منم عبد و منم سائل ، تویی آقا تویی صاحب
منم آلوده دامان و ، تو هستی مظهر پاکی
اسیر خاک دنیایم ، تویی که شاه افلاکی
منم ظلمت ، منم حیرت ، تو ذاتاً نوری و نوری
اگر از عشق می خوانم ، مرا تنها تو منظوری
اجازه داده ای تا که ، به شعرم از شما گفتم
اگر گفتم منم شیعه ، ببخشیدم خطا گفتم
خطا گفتم که من عبدم ، غلام خانه زاد هستم
من آن خار بیابانم ، که در تقدیر باد هستم
الهی که گذار من ، بیفتد بر سر کویت
الهی بر مشام من ، رسد عطری ز گیسویت
به آن خال سیاهی که ، شبیه کعبه نوارنیست
به آن چشمی که صبح وشب،همیشه خیس وبارانیست
عطایی کن گدایت را ، که محتاج کرم هستم
خبر داری خودت آقا ، که دل تنگ حرم هستم
یقین دارم عزیز من ، نگاهت معجزه دارد
نگاهی کن که از رویم ، همیشه عجز می بارد
منم عاجز ، تویی چاره، منم مفلس ، تویی اعلا
منم گریه ، تویی خنده ، منم نوکر، تویی آقا
منم قاصر تویی والا ، منم ناقص ، تویی سالم
منم درد و تویی درمان ، منم جاهل تویی عالم
تو آن فیض دمادم که ، به خلقت رنگ و بو داده
تو آن آب حیاتی که ، به عالم آبرو داده
به یمن تو خدا داده ، همیشه روزی ما را
به امداد شما دیده ، جهان پیروزی ما را
خورم غبطه به حال آن ، شهید سربدار تو
به آن عاشق که صبحش را ، به شب برده کنار تو
نبودم یار و سربارم ، من آن عبد گنهکارم
خودم میدانم آقاجان ، بود حقم گرفتارم
اجازه میدهی تا که ، به زیر سایه ی زهرا
بسوزم پا به پای تو ، بخوانم روضه ایی حالا
شنیدم که بیابانها ، تو را منزل شده آقا
رقیه بود و شب بود و ... بیابان و تک و تنها
رقیه بودو خار و سنگ ، لباس خاکی و پاره
رقیه بود و زخم پا ، یتیمی درد بی چاره
رقیه بود و زجری که ، لگد می زد به پهلویش
برای آنکه تند آید ، کشید او را زگیسویش...

  • چهارشنبه
  • 19
  • مهر
  • 1402
  • ساعت
  • 13:05
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 حسین رحمانی

غزل مناجات با امام زمان(عج) -(بی تاب یارم هر صبح جمعه) * حسین رحمانی

143

غزل مناجات با امام زمان(عج) -(بی تاب یارم هر صبح جمعه) بی تاب یارم هر صبح جمعه
دل بی‌قرارم هر صبح جمعه
با درد دوری ، ندبه بخوانم
شد گریه کارم هر صبح جمعه
تسبیح اشکم دانه به دانه
غم می شمارم هر صبح جمعه
تا پا گذاری بر چشمم آقا
چشم انتظارم هر صبح جمعه
این عادتم شد ، حرف دلم را
اینجا بیارم هر صبح جمعه
من بین راهت تنها نشستم
ای تکسوارم هر صبح جمعه
موی سپیدم باشد گواهم
بر غم دچارم هر صبح جمعه
باشند اگرچه مردم به شادی...
من ناله دارم هر صبح جمعه
وقتی که مردم حتما می آیی
پیش مزارم هر صبح جمعه
من روضه خوان کرب و بلایم
با قلب زارم هر صبح جمعه
زینب ببیند با قلب خسته
قاتل به روی سینه نشسته

  • چهارشنبه
  • 19
  • مهر
  • 1402
  • ساعت
  • 13:22
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
استاد حاج غلامرضا سازگار

اشعار مهدوی عج -( می شود این شب هجران سحر ان شاءلله ) *استاد حاج غلامرضا سازگار

1715
3

 اشعار مهدوی عج -( می شود این شب هجران سحر ان شاءلله ) می شود این شب هجران سحر ان شاءلله

می رسد صبح سفید ظفر ان شاءلله

مژده ای منتظران چشم شما روشن باد

به مه طلعت آن منتظر ان شاءلله

سر بازار ستادیم همه چشم به راه

کآید از یوسف زهرا خبر ان شاءلله

آی اثنی عشریون همه جان بر سر دست

کآید آن حجت ثانی عشر ان شاءلله

شیعه آن گمشده طفلی ست که می بینم باز

بنشیند به کنار پدر ان شاءلله

عید روزی است که زهرا به کنار کعبه

بزند خنده به روی پسر ان شاءلله

عید روزی ست که از طایفه آل سعود

تیغ مهدی نگذارد اثر ان شاءلله

عید روزی است که از مشرق صبح امید

قرص خورشید زند باز سر ان شاءلله

پرچم اَنَّ علیا ولی الله شود

بر سر بام حرم مستقر ان شاءلله

منتظر باش ک

  • پنج شنبه
  • 15
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 11:33
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب
استاد حاج غلامرضا سازگار

دل آواره-(گل، فزون است، ولی آن گل، بی‌خار کجاست؟) *استاد حاج غلامرضا سازگار

4025
1

دل آواره-(گل، فزون است، ولی آن گل، بی‌خار کجاست؟) دل آواره

گل، فزون است، ولی آن گل، بی‌خار کجاست؟
خیمه بسیار بوَد، خیمۀ دلدار کجاست؟
دل آوارۀ من، خانه به دوشِ یار است
ای حرم با من دلخسته بگو، یار کجاست؟
عرفات و جبل الرّحمه، بگویید به من
کعبۀ روح مرا وعدۀ دیدار کجاست؟
شب، شب مشعر و چشم همگان بیدار است
جگرم خون شده، یارب! دل بیدار کجاست؟
یوسف فاطمه! بازار تو، گرم است ولی
آنکه ما را ببرَد بر سر بازار کجاست؟
تا بیاییم سر راه تو با گوهر اشک
سینۀ سوخته کو؟ چشم گهربار کجاست؟
حاجیان در عرفاتند و ز هم می‌پرسند
حاجی فاطمه کو؟ رهبر احرار، کجاست؟
ای جوانان مدینه! ز شما می‌پرسم
که علی اکبر و عباس علمدار کجاست؟
نه رباب و نه ز گهوارۀ اصغر، خبر است
طفلِ شیر

  • سه شنبه
  • 16
  • آذر
  • 1389
  • ساعت
  • 10:19
  • نوشته شده توسط
  • مهدی نعمت نژاد
ادامه مطلب
 علی اکبر لطیفیان

آقا بیا تا زندگی معنا بگیرد * علی اکبر لطیفیان

4385
8

آقا بیا تا زندگی معنا بگیرد آقا بیا تا زندگی معنا بگیرد
شاید دعای مادرت زهرا بگیرد

آقا بیا تا با ظهور چشمهایت
این چشمهای ما کمی تقوا بگیرد
آقا بیا تا این شکسته کشتی ما
آرام راه ساحل دریا بگیرد
اقا بیا تا کی دوچشم انتظارم
شبهای جمعه تا سحر احیا بگیرد
پایین بیا خورشید پشت ابر غیبت
تا قبل از آن که کار ما بالا بگیرد
اقا خلاصه یک نفر باید بیاید
تا انتقام دست زهرا را بگیرد

علی اکبر لطیفیان

  • سه شنبه
  • 30
  • آذر
  • 1389
  • ساعت
  • 18:46
  • نوشته شده توسط
  • سعيد رضايي
ادامه مطلب
استاد سید رضا موید

شعر مناجات امام زمان(عج) -( در آرزوی وصل خزان شد بهار ما ) *استاد سید رضا موید

2685
0

شعر مناجات امام زمان(عج) -( در آرزوی وصل خزان شد بهار ما ) در آرزوی وصل خزان شد بهار ما
ای وای ما و این دل امیدوار ما
یاران امید یاری از او می برند و نیست
حرفی دگر ز یار دگر در دیار ما
دوران غیبت است بسی سخت تر بر او
هرچند سخت می گذرد روزگار ما
او وعده داده است که در جمعه می رسد
این جمعه هم گذشت و نیامد نگار ما
ما از گنه به کار ظهورش گره زدیم
با آنکه او گشود گره ها ز کار ما
گاهی اگر دعای فرج کارگر فتاد
شد مانع فرج، گنه بی شمار ما
بس شب گذشت و صبح برآمد ولی خدا
کی می رسد به روز، شب انتظار ما
بر روی آن نوشته که یابن الحسن بیا
هر لاله ای که می دمد از لاله زار ما
دارد نوای نغمه ی عجّل علی ظهور
آهی که خیزد از جگر داغدار ما
باشد اثر کند به دل مهر پرورش
اشکی

  • شنبه
  • 22
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 14:19
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 علی اکبر لطیفیان

مناجات با امام زمان(عج) -( خوب است که عاشق جگری داشته باشد ) * علی اکبر لطیفیان

2425
2

مناجات با امام زمان(عج) -( خوب است که عاشق جگری داشته باشد ) خوب است که عاشق جگری داشته باشد
آشفتگی بیشتری داشته باشد
حاجات بهانه است که ما اشک بریزیم
خوب است گدا چشم تری داشته باشد
پرواز من این است که یک کنج بیفتم
این بال بعید است پری داشته باشد
ای یار سفر کرده نگاه پر لطفت
وقتش شده بر ما نظری داشته باشد
گر سنگ دلم باز تعلق به تو دارم
هر کعبه ای باید حجری داشته باشد
سر می زنم آنقدر به در تا بگشایی
خوب است گدا هم هنری داشته باشد
تو سمت گدا پشت کنی بهتر از این است
که چشم به دست دگری داشته باشد
از دور خودت دور مکن چند گدا را
خوب است که شه دور و بری داشته باشد
قبل از سفر آخرت ای دوست دلم را
بگذار به سویت سفری داشته باشد
انگار بنا نیست ببینم تو را .... پس
ب

  • یکشنبه
  • 12
  • بهمن
  • 1393
  • ساعت
  • 11:33
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 علی اکبر لطیفیان

مناجات با امام زمان(عج)-(غفلت از یار گرفتار شدن هم دارد) * علی اکبر لطیفیان

6297
26

مناجات با امام زمان(عج)-(غفلت از یار گرفتار شدن هم دارد) غفلت از یار گرفتار شدن هم دارد
از شما دور شدن زار شدن هم دارد
هر که از چشم بیفتاد محلش ندهند
عبد آلوده شدن خار شدن هم دارد
عیب از ماست که هر صبح نمی بینیمت
چشم بیمار شده تار شدن هم دارد
همه با درد به دنبال طبیبی هستیم
دوری از کوی تو بیمار شدن هم دارد
ای طبیب همه انگار دلت با ما نیست
بد شدن حس دل آزار شدن هم دارد
آنقدر حرف در این سینه ی ما جمع شده
این همه عقده تلنبار شدن هم دارد
از کریمان فقرا جود و کرم می خواهند
لطف بسیار طلبکار شدن هم دارد
نکند منتظر مردن مایی آقا ؟!
این بدی مانع دیدار شدن هم دارد
ما اسیریم اسیر غم دنیا هستیم
غفلت از یار گرفتار شدن هم دارد
علی اکبر لطیفیان

  • یکشنبه
  • 24
  • اردیبهشت
  • 1391
  • ساعت
  • 04:35
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

اشعار مناجات با امام زمان(عج),(اگر زمهر نیایی به وقت مردن من) *

5092
3

اشعار مناجات با امام زمان(عج),(اگر زمهر نیایی به وقت مردن من) اگر زمهر نیایی به وقت مردن من

ملول میشوی از طرز جان سپردن من

اَلا که عشق تو مرگ از حیات نشناسد

تفاوتی نکند مردن و نمردن من

زمانه جز گل داغی که روید از خاکم

چه حاصلی برد از خون دل فشردن من

رهین منّت اشکم که زنده میدارد

همیشه خاطره درد دل شمردن من

اگر که با تو گناه است عشق ورزیدن

گناه جمله دلداگان به گردن من

حاج غلامرضا سازگار

منبع:سایت شعر شاعر

  • یکشنبه
  • 24
  • اردیبهشت
  • 1391
  • ساعت
  • 04:41
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

اشعار مهدوی,( تقصير ماست غيبت طولاني شما) *

14704
38

اشعار مهدوی,( تقصير ماست غيبت طولاني شما) تقصير ماست غيبت طولاني شما

بغض گلو گرفته ی پنهاني شما

بر شوره زار معصيتم گريه مي كني

جانم فداي ديده ي باراني شما

پرونده ام براي شما دردسر شده

وضع بدم،دليل پريشاني شما

اي واي من! كه قلب شما را شكسته ام

آقا چه شد تبسم رحماني شما؟!

اي يوسف مدينه مرا هم حلال كن

« عفو و گذشت» سنت كنعاني شما

آيا حقيقت است كه اصلا شبيه نيست؟!

رفتار ما به رسم مسلماني شما

ايران ما اگر چه بسي شاه ديده است!

چشم اميد بسته به سلطاني شما

صدها هزار نوح و سليمان نشسته اند

در انتظار منسب درباني شما

عشاق شهر يكسره تعريف مي كنند

از لحن و صوت مكي قرآني شما

نشنيده ياد روضه ي گودال كرده ام

دل مي برد تلاوت روحاني

  • یکشنبه
  • 24
  • اردیبهشت
  • 1391
  • ساعت
  • 06:05
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب
استاد حاج غلامرضا سازگار

شعر مناجات امام زمان(عج) -( هزاران جمعه رفت و نیست دیگر باورم بی تو ) *استاد حاج غلامرضا سازگار

1638
2

شعر مناجات امام زمان(عج) -(     هزاران جمعه رفت و نیست دیگر باورم بی تو ) هزاران جمعه رفت و نیست دیگر باورم بی تو
نگـردد بـاز صبح جمعـه ای، چشم ترم بی تو
دوایش را نمی خواهم شفایش را نمی‌خوانم
اگر عیسی بن مریم پا گذارد بر سرم بی تو
ز هنگام ولایـت پیشتـر هـم بـود معلومم
که باشد تلخ تر از زهـر، شیر مـادرم بی تو
ز هر رکن حرم، سنگ ملامت بر سرم بارد
اگـر یک بـار بـر دیـوار کعبـه بنگرم بی تو
بـه امید ظهورت زنـده بودم، زندگی کردم
الهـی جـان نیاید لحظه ای در پیکرم بی تو
سزد تا هم چو شیطان رانَد ابراهیم با سنگم
اگـر در حجـر اسماعیل هم رو آورم بی تو
بـه صبح جمعـه سوگند ای امید روزهای من
غروب جمعه گـردد شـام غـربت باورم بی تو
به روح مادرت زهرا به دست خود کنم دورش
اگر روح الامین

  • چهارشنبه
  • 26
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 13:43
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 روح اله گائینی

زمزمه مناجات با امام زمان با گریز به روضه های محرم (ای رفته سفر ز نسل خاتم) * روح اله گائینی

5510
2

زمزمه مناجات با امام زمان با گریز به روضه های محرم (ای رفته سفر ز نسل خاتم) (سبک: ای از تو چراغ دیده روشن)

ای رفته سفر ز نسل خاتم
گردیده دلم اسیر ماتم
برگرد تو ای عزیز زهرا
ای بانی ِ روضه ی محرّم
ای آن كه به درد، شیعیان دوایی
سامره؛ نجف یا؛ در كرب و بلایی
برگرد كه شیعه دل غمینه
از دوری تو، زار و حزینه
هر جمعه غروب می گه با خود
این جمعه ی بی تو آخرینه
یابن الحسن ای عزیز زهرا
عمریست كه من دیده به راهت
من منتظر نیمه نگاهت
ای منتقم خون حسینی
هر جا كه تویی خدا پناهت
یك صبح دل انگیز، ای كاش بیایی
ای كاش ببینم، در كرب و بلایی
ای كاش كه این جمعه به مردم
گویی كه تو صاحب الزمانی
ای كاش كنار كف العباس
تو روضه ی مشك را بخوانی
یابن الحسن ای عزیز زهرا

شاعر: روح الله گائینی

  • پنج شنبه
  • 10
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 17:05
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
استاد حاج غلامرضا سازگار

شعر در مدح و فراق امام زمان از استادسازگار- (گل با صفاست اما بی تو صفا ندارد) *استاد حاج غلامرضا سازگار

9103
59

شعر در مدح و فراق امام زمان از استادسازگار- (گل با صفاست اما بی تو صفا ندارد) گل با صفاست امّا بی تو صفا ندارد
گر بر رخت نخندد در باغ جا ندارد
پیش تو ماه باید رخ بر زمین بساید
بی پرده گر برآید شرم و حیا ندارد
ای وصل تو شکیبم ای چشم تو طبیبم
بازآ که درد هجران بی تو دوا ندارد
فریاد بی صدایم در سینه حبس گشته
از بسکه ناله کردم آهم صدا ندارد
جان جهان چه قابل بر رو نمای رویت
بی رو نما نما رو، گل رو نما ندارد
بار فراق بردم خون از دو دیده خوردم
بازآی تا نمردم دنیا وفا ندارد
گفتم که در کنارت جان را کنم نثارت
دیدم که جان هم اینجا قدر و بها ندارد
هرگز کسی نگوید بالای چشمت ابرو
تیغ از تو گردن از من چون و چرا ندارد
کعبه تویی نه کعبه زمزم تویی نه زمزم
سعی و صفا و مروه بی تو صفا ندارد

  • شنبه
  • 12
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 08:25
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
استاد سید رضا موید

شعر فراق امام زمان(عج) -( خیال روی تو از سر نمی رود بیرون ) *استاد سید رضا موید

2178

شعر فراق امام زمان(عج) -( خیال روی تو از سر نمی رود بیرون ) خیال روی تو از سر نمی رود بیرون
نشسته در دل و دیگر نمی رود بیرون
محبت تو ز جانم جدا نمی گردد
چنان که شهد ز شکر نمی رود بیرون
هنوز در دل بشکسته ام امید و صفاست
که آب و رنگ ز گوهر نمی رود بیرون
رسیده جان به لب ای دوست برسرم بازا
که بی تو روح ز پیکر نمی رود بیرون
گدایی در تو برگزیده ام که گدا
به نا امیدی از این در نمی رود بیرون
ز سر گرفت موید سروده دل و گفت
خیال روی تو از سر نمی رود بیرون

شاعر : استاد سید رضا موید

  • پنج شنبه
  • 30
  • خرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 08:07
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 مصطفی صابر خراسانی

شعر مناجات امام زمان(عج) -( عمری ستلحظه لحظهدلم بی قرار توست ) * مصطفی صابر خراسانی

2030
4

شعر مناجات امام زمان(عج) -( عمری ستلحظه لحظهدلم بی قرار توست    ) عمری ستلحظه لحظهدلم بی قرار توست
چشـمم به راه مانـدهو در انتظـار توست
انـگارروحازبدنـمپر کشـیده اسـت
یک جسم بی تـحرک و جانم کنار توست
بیتودلــمشبــیهدل بی قرار هــــا
دارمدرانتظـــارتازاو انـــتظارهــــا
ماآن قبـــیله ایم که محـــــروم مانده ایم
ماننـــدقــصه یپســــر مهــــزیارهـــا
خورشیـــدآســمان!ز پــسابردر بــیا
دنــدانگذاشــتیمبه رویجــگر،بیـــا
جــادهبه هرکجا کهتویی پهن می کنیم
دلواپســـیمتوروبهخـــدازودتــــر بیــــا
منکــهمــسافرســفرجــمکرانیــم
اصــــلافدایبی کســـیتوجوانیــــم
گریهبرایغربتچشمتوظیفهاست
دنبال اشــک هـــایامـــامزمـــانـــیم
ما راببخشازعشقتودیوانه نیستیم
با زائـــران

  • چهارشنبه
  • 30
  • مرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 16:16
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 محسن عرب خالقی

شعر مناجات امام زمان(عج) -( دلم هوای تو کرده هوای آمدنت ) * محسن عرب خالقی

11829
24

شعر مناجات امام زمان(عج) -( دلم هوای تو کرده هوای آمدنت    ) دلم هوای تو کرده هوای آمدنت
صدای پای تو آید صدای آمدنت
بهار با تو بیاید به خانه ی دل ما
سری به خانه ی ما زن صفای آمدنت
هنوز مانده به یادم که مادرم می خواند
زمان کودکی ام قصه های آمدنت
حساب کردم و دیدم که با حساب خودم
تمام عمر نشستم به پای آمدنت
چقدر وعده ی وصل تو را به دل بدهم
چقدر جمعه بخوانم دعای آمدنت
نیامدی و دلم را شکستی ای مولا!
چه نذرها که نکردم برای آمدنت

شاعر : محسن عرب خالقی

  • چهارشنبه
  • 30
  • مرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 16:18
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 جابر عابدی

اشعار واحد امام زمان(عج) -( مونده به راه تو دوباره چشم خسته ام ) * جابر عابدی

4860
8

اشعار واحد امام زمان(عج) -( مونده به راه تو دوباره چشم خسته ام ) مونده به راه تو دوباره چشم خسته ام

گفتن میایی چش به راه تو نشستم

من لحظه لحظه فاصله ها رو شمردم

تو مجو هجرونت گل زهرا شکستم

آتیش به جون من زدی مسافر

کی شه بگم خوش اومدی مسافر

یابن الحسن یابن الحسن(3)

تا کی باید اینجوری بی سامون بمونم

تا کی باید حیرون و سرگردون بمونم

ظرف دلم شکسته ای یه عمر گذشته

تا کی باید لیلای من مجنون بمونم

آتیش به جون من زدی مسافر

کی شه بگم خوش اومدی مسافر

یابن الحسن یابن الحسن(3)

صدامو میشنوی پره بغضه یا مولا

اگه نباشی من میخام نباشه دنیا

کی به تو می رسم نگار بی قرینه

بیا عزیز بخاطره دعای زهرا

آتیش به جون من زدی مسافر

کی شه بگم خوش اومدی مسافر

یابن الح

  • جمعه
  • 4
  • مهر
  • 1393
  • ساعت
  • 15:38
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب
استاد حاج غلامرضا سازگار

شعر مناجات امام زمان(عج) -( بی تو غروب جمعه چه دلگیر می شود ) *استاد حاج غلامرضا سازگار

3080
3

شعر مناجات امام زمان(عج) -( بی تو غروب جمعه چه دلگیر می شود ) بی تو غروب جمعه چه دلگیر می شود
سیلاب غم ز کوه سرازیر می شود
ماه فلک ستاره فشاند ز چشم خویش
خورشید پشت کوه، زمینگیر می شود
دل مرده گشته مدّعی معجز مسیح
روباه در نبودن تو، شیر می شود
بس پیر در فراق تو مُرد و بسی جوان
در انتظار آمدنت، پیر می شود
تا ما نمرده ایم، تو پا در رکاب کن
تعجیل کن عزیز دلم! دیر می شود
بی تو تسلّی دل ما، ای عزیز جان!
فریاد و اشک و سینه و زنجیر می شود
تنها به خواب، روی تو دیدیم، سیّدی!
این خواب کی به وصل تو تعبیر می شود؟
بازآ که با تو نالۀ تنهایی علی
از چاه کوفه سرزده، تکبیر می شود
بگشای رخ که در ورق مصحف رخت
آیات فتح فاطمه تفسیر می شود
وقتی تو ذوالفقار بگیری به دست خویش
فر

  • یکشنبه
  • 7
  • اردیبهشت
  • 1393
  • ساعت
  • 12:22
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
استاد حاج غلامرضا سازگار

امام زمان(عج)ولادت -( سحر ز بیت ولایت دمید نور خدا ) *استاد حاج غلامرضا سازگار

1213
1

امام  زمان(عج)ولادت -( سحر ز بیت ولایت دمید نور خدا ) سحر ز بیت ولایت دمید نور خدا
گرفت پرده ز رخ آفتاب برج هدی

به شهر سامره ماهی گرفت پرده زرخ
که آفتاب، به لبخند گفت صلِّ علی

دمید لالۀ زهرا به دامن نرگس
شکفت غنچۀ نرگس به گلبن زهرا

خدای عزّوجل آفرید یکتائی
که قامت ابدیت به پیش اوست دو تا

ترانۀ زَهَق الباطل است و جاءالحق
که سر کشیده زعمق زمین به اوج فضا

بگو به موسی عمران به طور سامره رو
ببین رخی که ندیدی به سینۀ سینا

عزیز کصر وجود است کامده به وجد
هزار یوسف مصرش به یک اشاره فدا

خدا به صورت مهدی جمال خویش نمود
برای بحث چه دارند منکران خدا

اگر خداش بخوانم به حق خطا گفتم
و گر جداش بدانم به او جفاست جفا

هنوز شیر ننوشیده بود از مادر
هنوز چشم ن

  • یکشنبه
  • 21
  • خرداد
  • 1396
  • ساعت
  • 21:41
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
استاد حاج غلامرضا سازگار

امام زمان(عج)ولادت -( این عطر بهشت است که خیزد زکلامم ) *استاد حاج غلامرضا سازگار

1085
1

امام زمان(عج)ولادت -( این عطر بهشت است که خیزد زکلامم ) این عطر بهشت است که خیزد زکلامم
این فیض مسیح است که ریزد زپیامم
در هر نفسی اجر صلات است و صیامم
با قدمی ذکر سجود است و قیامم
شد آتش دل آیه، برداً و سلامم
زد بوی خوش لالۀ نرگس به مشامم
بر گوش خلایق سخن نصر مبارک
انوار جمال ولی عصر مبارک

امشب به دلم شعلۀ تاب و تب مهدی است
روشن شب تنهائیم از کوکب مهدی است
من می شنوم ذکر خدا بر لب مهدی است
افلاک پر از زمزمۀ یا رب مهدی است
از فرش الی عرش خدا مکتب مهدی است
لبخند برآرید که امشب شب مهدی است
چون صوت هَزاران که زطرف چمن آید
از ارض و سما نغمۀ یابن الحسن آید

انوار خدا می دمد از خانۀ نرجس
زن های بهشتی شده پروانۀ نرجس
خورشید درخشد به سرشانۀ نرجس
یا ماه دم

  • یکشنبه
  • 21
  • خرداد
  • 1396
  • ساعت
  • 21:43
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 محمد حسن بیات لو

اشعار امام زمان(عج) -( بياو روضه بخوان بزم مرثیه خواني ست ) * محمد حسن بیات لو

1414

اشعار امام زمان(عج)  -( بياو روضه بخوان بزم مرثیه خواني ست ) در انتظار تو چشمم هميشه باراني ست
و بی تو حال وهوای دلم چه طوفاني ست

بيا که خیری از این زندگی نمی بینم
كه لحظه لحظه ی عمرم پراز پريشاني ست

هوای خيمه ی قلبم بدون تو سرد است
بهار، پيش دو چشمم شب زمستاني ست

ز جاده ای که گذركرده ای مسافرعشق
ببين كه جای قدم های تو چه نورانی ست

درون سينه ی من پر ز آه تب دارَست
حديث غيبت تو بين سينه زنداني ست

دعای ندبه ی هر صبح جمعه ام آقا
به قصد آمدنت خانه ام به مهماني ست

دوباره روضه ی زهرا و غربت حیدر
بياو روضه بخوان بزم مرثیه خواني ست

خدا زیاد کند اشک چشم های مرا
چراکه فاطمیّه روضه هاش طوفانی ست

شاعر : محمد حسن بیاتلو

  • شنبه
  • 21
  • مرداد
  • 1396
  • ساعت
  • 05:27
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 محمد حسن بیات لو

شعر غزل مهدوی -( نمیرسم من از این جاده ها به گرد شما ) * محمد حسن بیات لو

2119

شعر غزل مهدوی -( نمیرسم من از این جاده ها به گرد شما ) نمیرسم من از این جاده ها به گرد شما
به خاک پای گدایان کوچه گرد شما

خدا کند که عنان گیرِ مرکبت باشم
فـدای پا به رکابان در نبرد شما

ارادتی به تو و خانواده ات دارم
منـم غـلام غـلامان فرد فرد شما

چرا شبیه گذشته مرا نمی خواهی ؟
مگر نمیخورم آقای من به درد شما ؟

غروب جمعه رسیده؛زمان خجلتم از
مرور نامه ی اعمال و آه و سرد شما

شاعر : محمدحسن بیات لو

  • پنج شنبه
  • 16
  • آذر
  • 1396
  • ساعت
  • 10:15
  • نوشته شده توسط
  • احسان نیکخواه
ادامه مطلب

شعر حضرت مهدی (عج) -( دلم از دوریِ تو بی قراره ) * هستی محرابی

923
3

شعر حضرت مهدی (عج) -( دلم از دوریِ تو بی قراره ) دلم از دوریِ تو بی قراره
به باغِ زندگی بی برگ و باره

نشستم گریه کردم از فراقت
بجز گریه دلم کاری نداره

بیا فکری به حالِ زارِ ما کن
مرا از محنتِ هستی رها کن

به پای تو پُر از شور و نیازم
بیا وُ حاجتِ دل را روا کن

تو هستی ماهِ من در این شبِ تار
بیا وُ پرده از رخسار بردار

سری دارم به پای تو همیشه
دلی دارم به عشقِ تو گرفتار

شاعر : هستی محرابی

  • یکشنبه
  • 19
  • آذر
  • 1396
  • ساعت
  • 09:58
  • نوشته شده توسط
  • احسان نیکخواه
ادامه مطلب

امام زمان(عج)-مناجات شعر -(بیا که بر دل عالم نشسته سوز غمت ) * وحید دکامین

2504
4

امام زمان(عج)-مناجات شعر -(بیا که بر دل عالم نشسته سوز غمت ) بیا که بر دل عالم نشسته سوز غمت

هزار جان گرامی فدای هر قدمت

امام کعبه تویی تو تویی مطاف حرم

که محترم حرم از رد پای محترمت

«فقیر و خسته به درگاهت آمدم رحمی»

بگیر دست گدا را دوباره از کرمت

نفس بده که نفس پای پرچمت بزنم

مگیر از سر این دل تو سایه ی علمت

بیا و زنده کن این مرده را دمی به دمی

تو ای مسیح مسیحا دمی بدم ز دمت

به ذره گر نظر لطف تو رسد یکدم

به آسمان رود از حسن لطف دم به دمت

غریب مانده ای ای آشنای خیمه نشین

میان عالم و آدم ، فدای داغ غمت

و شعر درد دل تو هزار دیوان است

کجاست شاعر شعرت کجاست محتشمت ؟

چه روزها و چه شبها که روضه می خوانی

به اشک چشم که مادر فدای قد خمت

فدای غر

  • شنبه
  • 16
  • دی
  • 1396
  • ساعت
  • 01:09
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 محمد حسن بیات لو

شعر مناجات امام زمان(عج) -(مرا شروع کن از ابتدا – که پایانم ) * محمد حسن بیات لو

644

شعر مناجات امام زمان(عج) -(مرا شروع کن از ابتدا – که پایانم ) گلِ نرگس

مرا شروع کن از ابتدا – که پایانم

چرا که بی تو نمیخواهم و نمیدانم

برای این که مرا یاد تو می اندازد

پر است از گلِ نرگس میان گلدانم

دراین هوای نبودت ببین که یخ کردم

بیا بهار ؛ که از غیبت تو لرزانم

تو نیستی و دلم هر غروب میگیرد

طلوع کن ز پس ابرها به چشمانم

گرفته ام به سرم چتر انتظار تو را

به زیر بارش یک ریزِ اشکِ چشمانم

به باوری که می آیی هنوز شک دارم

مرا ببخش که کُند است نبضِ ایمانم

شبی شمردم و دیدم هنوز کم دارد

که پر شود ز غزل های عشق دیوانم

  • شنبه
  • 7
  • بهمن
  • 1396
  • ساعت
  • 13:06
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

متن زمزمهمناجات با امام زمان (عج) -(دوباره جمعه شد مولا - دلم کرده هوای تو) * رضا یعقوبیان

1367
2

متن زمزمهمناجات با امام زمان (عج) -(دوباره جمعه شد مولا - دلم کرده هوای تو) دوباره جمعه شد مولا دلم کرده هوای تو
بوَد با گریه و زاری به لب شور و نوای تو
بیا مهدی ، بیا مهدی (2)

دوباره جمعه شد مولا نگر چشم انتظارم من
برای دیدنِ رویت یا مهدی بیقرارم من
بیا مهدی ، بیا مهدی (2)

دوباره جمعه شد مولا نمایم عطروبویت حس
بسوزم از غم هجرت کجایی ای گل نرگس ؟
بیا مهدی ، بیا مهدی (2)

دوباره جمعه شد مولا زِ بندِ غم رهایم کن
به حق مادرت زهرا دعایم کن،دعایم کن
بیا مهدی ، بیا مهدی (2)

دوباره جمعه شد مولا رسد بر جان من بویت
بوَد ای هستیّ زهرا دو دست خالیم سویت
بیا مهدی ، بیا مهدی (2)

دوباره جمعه شد مولا گدای روسیاه تو
زِ اکرام شما آقا نشسته در پناه تو
بیا مهدی ، بیا مهدی (2)

  • سه شنبه
  • 28
  • فروردین
  • 1397
  • ساعت
  • 19:13
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

فراق یار -(ای گلِ پنهان شده ی فاطمه، پُر ز تولای تو جانِ همه) * هستی محرابی

798

فراق یار -(ای گلِ پنهان شده ی فاطمه، پُر ز تولای تو جانِ همه) ‍ ‍#السلام_علیک_یا_ابا_صالح_المهدی_عج

ای گلِ پنهان شده ی فاطمه
پُر ز تولّای تو جانِ همه

گو که کجایی و کجا جویمت
در چمنستانِ ولا جویمت

جمعه منو رازِ نسیمِ بهار
جمعه منو زمزمه ی انتظار

در رُخِ خورشید بجویم تو را
در چمنِ عشق ببویم تو را

گل همه جا بوی تو را می دهد
عنبرِ گیسویِ تو را می دهد

ای دلت آیینه ی رازِ خدا
بر سرِ ما چترِ ولایت گُشا

عالمِ هستی همه در هستِ توست
پرچمِ سبزِ علوی دستِ توست

آمدنِ جمعه ی تو دیر شد
بی تو جهان چون شبِ دلگیر شد

وعده ی قرآنِ کریمی بیا
جلوه ای از ذاتِ رحیمی بیا

نغمه ی شیرینِ مصلّایِ ما
رازِ اذانِ تو تسلّایِ ما

آمدنت باورِ دیرینِ ماست
از تو سرودن همه آئینِ ما

  • جمعه
  • 31
  • فروردین
  • 1397
  • ساعت
  • 07:53
  • نوشته شده توسط
  • 09113526529
ادامه مطلب
 روح الله پیدایی

مناجات با امام زمان -(عبد رسوای شمایم کمکم کن آقا) * روح الله پیدایی

2909
10

مناجات با امام زمان -(عبد رسوای شمایم کمکم کن آقا) عبد رسوای شمایم کمکم کن آقا
بی تو در دام بلایم کمکم کن آقا

بس که با عُجب و ریا بوده همه اعمالم
شاهدی رو به فنایم کمکم کن اقا

فرصتی باز بده چون که پشیمان هستم
بگذر از جرم و خطایم کمکم کن آقا

آمدم رو زده ام تا که ببینی امشب
درِ این خانه گدایم کمکم کن آقا

خوب پیداست غم و درد فراوانم از
گریه و بغض صدایم کمکم کن آقا

به خودم وامگذارم که مریض احوالم
باز محتاج دعایم کمکم کن آقا

دلخوشی ام شده در جمع همه خوبانم
نکن از روضه جدایم کمکم کن آقا

چند وقتیست که در حسرتم و دلتنگِ
حرم کرببلایم کمکم کن آقا

  • یکشنبه
  • 13
  • خرداد
  • 1397
  • ساعت
  • 17:13
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد